سبک های دلبستگی 1

سبک های دلبستگی ۱

 

سبک های دلبستگی ۱

  • یکی از مهم ترین الگوهایی که در کودکی شکل می گیرد

 

دوران کودکی ، دوران پایه گذاری شخصیت انسان است و سلامت جسمانی، عاطفی، اجتماعی و روانی انسان بستگی شدید به چگونگی گذراندن این دوران دارد. آنچه مسلم است آن است که کودک در این دوران نیازمند و محتاج مراقبت های مادر است و کیفیت رابطه ای که بین کودک و مادرش ( مراقب اصلی او) به وجود می آید بر فرآیند رشد و تحول همه جانبه کودک اثر می گذارد. این مقاله با این هدف نگارش یافته است تا اهمیت رابطه کودک و مادر را روشن سازد.

از جمله مهم ترین عوامل تعیین کننده شخصیت فرد در بزرگسالی رابطه او با مادر (مراقب اصلی ) است. به عبارتی دیگر کنش متقابل و رابطه عاطفی بین مادر و نوزاد به روابط اجتماعی کودک در آینده شکل داده و نحوه برخورد مادر با کودک و بر چگونگی ارتباط فرد با جامعه و مهارتهای اجتماعی فرد اثر گذار است.

از جمله روانشناسانی که کیفیت رابطه کودک با مادر را مورد توجه و بررسی قرار داده اند می توان به فروید، ملانی کلاین، سالیوان و بالبی اشاره کرد. در بین این افراد جان بالبی بیش از بقیه رابطه کودک و مادر( مراقب اصلی) را مورد مطالعه منسجم و بررسی قرار داده است. در طی تحقیقات نظام دار معین شده است که رابطه کودک با مادر( مراقب اصلی) در شکل گیری شخصیت عملکرد اجتماعی و شناختی و بهداشت روان کودک در آینده نقش تعیین کننده ای دارد و همچنین اثر طولانی مدت او بر رشد کودک به اثبات رسیده است.

بالبی نظریه دلبستگی را بیان می کند، او می گوید وقتی والدین به ویژه مادران از کودکانشان به گرمی و محبت مراقبت می کنند. نیازهای اصلی رشد یعنی نیاز به امنیت و اعتماد را برای کودک ارضا می کنند. کودک از این رفتارهای مادر (خود ادراکی های شکل می دهد ) در نتیجه الگوی دلبستگی ایمن یا نا ایمن (بسته یه رفتارهای مادر) در درون خود شکل می دهد و این الگوی دلبستگی ( که می تواند ایمن یا نا ایمن باشد) مبنای روابط بعدی خود با دیگران قرار می دهد. این الگوها بر موقعیتهای اجتماعی و تصمیم گیری اثر می گذارد.

بالبی در تعریف دلبستگی می گوید:« ارتباط و پیوند روانی پایدار بین دو انسان» در واقع دلبستگی اشاره دارد به روابط اجتماعی عاطفی محکم . کودکان تمایل دارند به برخی افراد که در اغلب موارد مارشان است بچسبند و در حضور او احساس امنیت کنند. روانشناسان ابتدای پژوهش در باره دلبستگی بر این اعتقاد بودند که دلیل دلبستگی کودک به مادرش منبع غذا بوده است اما بعدها آزمایش ها نشان داد که احساس راحتی از حضور مادر نمی تواند به دلیل نقش وی در تغذیه بچه ها باشد و کیفیت این رابطه بیش از همه مهم است.

جان بالبی معتقد است که کودک برای تشکیل دلبستگی ۴ مرحله را سپری می کند، او می گوید : که کودک این ۴ مرحله را تا پایان ۳ سال اول زندگی اش سپری می کند یعنی تا پایان ۳ سالگی حداقل به یک شخص دیگر دلبستگی پیدا کرده است او در طی گذر از این ۴ مرحله به یک شخص که معمولا مادر(مراقب اصلی) است تمرکز می کند و به او دلبسته می شود اگر این فرایند صورت نگیرد، یعنی قبل از اینکه این فرایند دلبستگی شکل بگیرد، کودک از مادر یا از مراقبش جدا شود شخص ممکن است مشکلات شخصیتی آشکاری را در ارتباط با دیگران برای تشکیل روابط عاطفی و اجتماعی پیدا کند یعنی چگونگی دلبسته شدن کودک به مادر بر چگونگی دلبسته شدن او (کودک) در آینده به یک فرد دیگر تاثیر می گذارد.

اکنون قصد داریم چهار مرحله دلبستگی را شرح دهیم هر چند این بحث اختصاصی روانشناسی رشد است اما آگاهی والدین از این مراحل بسیار مهم و آموزنده است.

  • مرحله پیش از د‌لبستگی (واکنش نامتمایز نسبت به د‌یگران، تولد‌ تا ۳ ماهگی): کود‌کان د‌ر آغاز واکنش‌های غیر انتخابی به انسان‌ها د‌ارند‌، تا قبل از سه هفتگی نوزاد‌ان خند‌ه‌های بازتابی د‌ارند‌، آن‌ها صد‌ا و بوی ماد‌ر را تشخیص می‌د‌هند‌ ولی کاملاً به وی د‌لبسته نیستند‌، زیرا به سر بردن با افرد ناآشنا واکنشی به دنبال ندارد.
  • د‌لبستگی د‌ر حال شکل گیری (تمرکز بر روی افراد‌ آشنا، ۳ تا ۶ ماهگی ):کود‌کان د‌ر این مرحله به تد‌ریج لبخند‌ خود‌ را به افراد‌ آشنا محد‌ود‌ می‌کنند‌ ولی هنوز در مقابل جدایی از مراقب یا والدین واکنش اعتراض آمیز نشان نمی دهند.
  • د‌لبستگی واضح (تقرب جویی فعال، ۶ ماهگی تا ۳ سالگی): بالبی معتقد‌ است که کود‌کان د‌ر این مرحله به یک سیستم تصحیح شوند‌ه به وسیله هد‌ف مجهز می‌شوند‌ و از این طریق حضور و غیاب موضوع د‌لبستگی را کنترل می‌کنند‌. د‌ر حد‌ود‌ ۸ ماهگی اضطراب جد‌ایی تجلی می‌یابد‌، تا پیش از این رابطه کود‌ک و مراقب از طرف کود‌ک وابستگی و از طرف ماد‌ر د‌لبستگی است اما بعد‌ از این مقطع این رابطه از هر د‌و طرف به صورت د‌لبستگی در می آید و این حالت ناشی از شکل گیری پیوند عاطفی است.
  • تشکیل رابطه متقابل (رفتار مشارکتی، بعد‌ از۳ سالگی): د‌ر پایان سال د‌وم زند‌گی، رشد‌ سریع بازنمایی‌های ذهنی و زبان به کود‌ک امکان پیش بینی رفت و آمد‌ مراقب را می‌د‌هد‌، د‌ر این مرحله کود‌ک به جای تعقیب از مذاکره و مشارکت استفاد‌ه می‌کند‌.

بنابراین اگر والدین فرزندی دارند که در سنین عنوان شده در مراحل  یک تا سه  است و ، واکنش های بی قراری و گریه در زمانی که مراقبین اصلی اقدام به ترک کودک می کنند  از خود نشان می دهند این مسئله عادی است و کودک در حال سپری کردن مراحل دلبستگی خود است و نیازی نمی باشد که والدین نگران شده و فکر کنند که کودک دچار مشکل است اما اگر کودک در حال سپری کردن مرحله چهار است و همچنان واکنش های آشفتگی و بی قراری دارند می توانند کمی به کودک فرصت دهند اما اگر مراحل پایان یافته باشد و همچنان کودک وابسته به مادر (مراقب) اصلی باشد نیاز به مداخله از طرف روانشناس کوک الزامی است . زیرا این اضطراب و وابستگی ناشی از آن می تواند عملکردهای اجتماعی ، هیجانی، شناختی کودک را تحت تاثیر قرار دهد  به نوعی متوقف یا کند یا مانعی برای آنها محسوب شود و کودک را از رشد صحیح منحرف کند.

منبع:تریبون آزاد

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *