صحبت با کودکان

چگونگی صحبت با کودکان ۲

 

 

در مقاله قبلی برخی نکات راجع به درست صحبت کردن با کودکان ذکر شدند. در این مقاله نیز در ادامه برخی نکات دیگر در ارتباط با درست صحبت کردن با کودکان را آورده ایم. لازم است والدین این نکات را بخوبی و با دقت بخوانند و تاثیر آنها را در ارتباط با کودکان خود ببینند.

  1. از تن صدای مناسب استفاده کنید- زمانی که در کلاس درس تدریس می کردم، کلاس مجاور در اختیار معلمی بود که عادت به فریاد زدن داشت. کودکان عادت کرده بودند تا گوشی های خود را گذاشته و نهایتا عملا دیگر گوش نمی کردند. معلم همیشه در تلاش بود تا برای غلبه بر سر و صدای بچه ها داد بزند، چه کابوسی! همین مساله در خانه هم صدق می کند، هرگز با یک کودک در فریاد کشیدن رقابت نکنید. زمانی که آرام شدند، آنگاه صحبت کنید. اگر از تن صدای خود در اغلب اوقات به درستی استفاده می کنید، بلند کردن صدا را در وضعیت های اورژانسی فراموش نکنید. آنها خواهند نشست و توجه خواهند کرد چرا که این اتفاق همیشه اتفاق نمی افتد. دستورات همراه با فریاد یا درخواست هایی از اتاق دیگر همچنین ممکن است بعد از مدتی با نشنیده گرفتن همراه شوند. به عنوان مثال، فریاد زدن “تلویزیون را همین الان خاموش کن لطفا چاد” یا “عجله کن و لباس بپوش” از آشپزخانه این حس را می دهد که شما درگیر هستید و چندان هم جدی نیستید. رفتن به اتاق، ملحق شدن به کودک یک یا دو دقیقه و منتظر ماندن برای اتمام آگهی بازرگانی با کاری و مشارکت بیشتری از جانب کودک همراه خواهد بود. شما رفتار احترام آمیز را مدلسازی می کنید و با دستورات خود به سمت آنها می روید، پس آنها متوجه می شوند که شما جدی هستید!
  2. پیشنهادات و گزینه ها را پیشنهاد کنید- زمانی که از کودکان خود می خواهید تا با شما همکاری کنند، در صورتی که بتوانند درک کنند که چرا نیاز است تا آنها کاری را انجام دهند و انجام آن چه نفعی برای آنها دارد، این همکاری خیلی راحت تر خواهد بود. آنها نیاز دارند تا اهمیت پیروی از دستورات شما را ببینند. به عنوان مثال، “اگر لباس بپوشی، ممکن است بتوانی با پدرت به بیرون بروی”، “کدام بلوز را ترجیح می دهی بپوشی بلوز قرمز را و یا آبی را؟” ، “کدام کتاب را می خواهی بخوانی؟ این یکی یا آن یکی را؟”، ” زمانی که برای رفتن به مدرسه لباس بپوشی، می توانی با اسباب بازیهایت بازی کنی”. با بکار گیری لغاتی مانند “زمانی که” و “کدام” باعث می شوید تا کودک فکر کند که انتخاب هایی دارد، حتی اگر جایی برای مذاکره وجود نداشته باشد. این خیلی بهتر از استفاده از لغات “اگر” کار می کند. همچنین، سعی کنید تا کودک خود را در کمک به شما در حل مسائل دخالت دهید. به عنوان مثال، بجای گفتن “کامیون های اسباب بازی هایت را در آنجا رها نکن” سعی کنید بگویید ” جرج، فکر کن که کجا باید اسباب بازی های خود را نگهداری به طوری که در جای امنی باشند، زمانی که مورد یک جای خوب تصمیم گرفتی بیا و به من اطلاع بده”. سعی کنید تا گزینه هایی را بجای یک گفتار مستقیم “نه” و یا “نکن” بکار ببرید. به عنوان مثال، تو نمی توانی الان تیوب رنگ ها را بگیری اما فعلا می توانی با مدادرنگی به جای آن رنگ آمیزی کنی.
  3. مکالمه را ساده نگدارید- دنبال کردن دستورات زیاد که در یک زمان داده می شود برای کودکان شما مشکل است. احتمالا مشابه زمانی است که ما از یک نفر آدرسی را برای مقصدی معین بپرسیم و با سیل عظیمی از جهات که بعدا فراموش می کنیم، بمباران می شویم. سعی کنید که درخواست های خود را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید. به عنوان مثال، بجای گفتن ” هلن، برو و اسباب بازیهایت را جمع کن، اما اول کفش های کثیفت رو بیرون بزار و بعدا هم به گربه غذا بده” موارد احتمالی این گونه خواهند بود: هلن به گربه غذا خواهد داد و سپس به بیرون رفته و بازی می کند چرا که غذا دادن به گربه آخرین چیزی است که از گفته های شما به یاد می آورد. حتی اگر ما بخواهیم ارتباط خود با کوکانمان بهبود ببخشیم، به سطح علاقه ی آنها در مکالمه نیز بایستی توجه داشته باشیم. اگر آنها به جایی خیره شده اند، از آنها بخواهید توجه کنند. اگر احساس می کنید که در حال انتظار هستید، دفعه ی بعدی که با این مورد برخورد می کنید، از رویکرد مستقیم تری استفاده کنید.
  4. مکالمه ای به دور از غر زدن داشته باشید. در پایان هر روز مدرسه، من از بچه ها در کلاس خود می خواستم اتاق را قبل از رفتن به خانه تمیز کنند. احساس کردم که آنها بایستی یاد بگیرند بعد از مرتب کردن خودشان، این کار را بکنند و از اتاق خود احساس غرور کنند. می دانستم که اگر راه بیفتم و از هر کودک بخواهم که زباله های خود را جمع کند، میزهایشان را پاک کنند، سطل زباله را خالی کنند و سینک را تمیز کنند، هیچ کاری انجام نخواهند داد. پس من یک چارت کاری درست کردم. هر کاری در مقابل اسم یک کودک نوشته شده بود و من آن را به کودکان در ابتدای هر هفته نشان می دادم. کارها را هر هفته برای جلوگیری از یکنواختی بصورت گردشی تغییر می دادم. من به آنها توضیح دادم که ۵ دقیقه قبل از زنگ مدرسه در هر روز “زمان کار” است. درست قبل از زنگ، دور اتاق می گشتم و کارهایی را که کامل شده بودند، انتخاب می کردم. آن کودک یا کودکان امتیاز یا جایزه دریافت می کردند. اتاق من در هر روز بی نقص بود و من به ندرت مجبور به گفتن چیزی می شدم!. این امر می تواند به خوبی در خانه نیز انجام شود. هم نوشتن چیزهایی و یا داشتن چارت با نمودارهایی متصل به آن بسیاری از غرغر ها را از بین می برد. اطمینان حاصل کنید که به تلاش ها جایزه داده می شود و رفتار مطلوب را تقدیر می کنید. سعی کنید زمانی تنظیم کنید که کودکان می دانند انتظار چه چیزی را داشته باشند. آنها با روند جلو خواهند رفت. به عنوان مثال، زمانی را در بعد از ظهر مشخص کنید تا آنها کارهای خود را انجام دهند. زمانی که بازی می کنند، کودکان دوست ندارند مزاحم آنها شویم، دقیقا مانند زمانی که ما در حال مطالعه ی یک کتاب خوب هستیم و دوست نداریم کسی آن را قطع کند. اگر آنها بدانند که از آنها چه انتظاری می رود و چه زمانی، شما دیگر بایستی غر زدن را ترک کنید.

منبع:ساینس دیلی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *