آموزش ارزش های مهم به کودک پنج ساله

آموزش ارزش های مهم به کودک پنج ساله

 

برای زیستن کودک در دنیای بزرگسالان ارزش های مهمی هستند که باید به آنها اموزش داد و این ارزش ها را پیگیری کرد. کودک پنج ساله آماده یادگیری این ارزش هاست، آنها را تنها نگذارید:

ارزش شماره ۱: صداقت

به کودکانتان کمک کنید تا راهی پیدا کنند که واقعیت را بگویند

بهترین راه برای راستگویی کودکان این است که خودمان فردی راستگو باشیم. به این داستان توجه کنید: سارا تصمیم گرفت که زمان های بازی پسر سه ساله اش را با دوستش پارسا محدود کند. پسرها اخیرا خیلی با هم دعوا می کردند و سارا فکر کرد که بهتر است که انها برای مدتی از هم جدا باشند و همدیگر را نبینند. بنابراین یک روز بعد از ظهر وقتی که مادر پارسا زنگ زد تا با همدیگر باشند، سارا گفت که پسرش کیان مریض است.

با شنیدن این جمله پسرش پرسید، «مامان من مریضم؟ من چم شده؟» سارا با ترس به پسرش نگاه کرد، و به او گفت که او فقط گفته که او مریض شده است، چون نمی خواسته که مادر پارسا را ناراحت کند. سپس سارا وارد یک سری توضیحات پیچیده در رابطه با تفاوت بین انواع مختلف دروغ شد، و کیان گیج شده بود. تمام چیزی که کیان متوجه شد این بود که بعضی وقت ها دروغ گفتن درست است، در حقیقت، این کاری است که مردم انجام می دهند.

رفتار شما راهنمای کودک است، بنابراین بسیار مهم است که شما سعی کنید که از دروغ گفتن و گول زدن دیگران پرهیز کنید، حتی زمانی که دروغ گفتن بی ضرر به نظر می رسد (هیچ وقت، برای مثال، چیزی مانند «بیا به بابا نگوییم که ما امروز بعد از ظهر شکلات داشتیم.» را نگویید) بگذارید که فرزندتان بشنود که شما با دیگر بزرگسالان صادق هستید. بهتر بود که سار: می گفت: « امروز روز خوبی برای بازی کردن نیست. من خیلی نگرانم چون پسرها هفته ی گذشته خیلی با هم دعوا کردند. من فکر می کنم که آنها باید رابطه شان را قطع کنند.»

راه دیگری که برای رشد ارزش صداقت در کودکان برای والدین وجود دارد: زمانی که کودکتان به شما دروغ می گوید واکنش شدیدی نشان ندهید. به جای آن، به او کمک کنید تا راهی را پیدا کند که واقعیت و حقیقت را بگوید. وقتی که مادر شیرین چهارساله بعد از ظهر وارد اتاق نشیمن شد، دید که گلدان بزرگش افتاده است و چند شاخه ی گیاه داخل ان شکسته است. او متوجه شد که چه اتفاقی افتاده است: یک بار قبلا، او شیرین را دیده بود که عروسک باربی اش « را از درخت بالا می برد» و او به دخترش گفته بود که این کار را انجام ندهد و دور و بر این گیاه نرود. وقتی که مادر از او توضیح خواست، نگاه گناه کار شیرین به سمت سگ خانوادگی رفت و این کار را به گردن سگ انداخت.

مادر شیرین عاقلانه از خود واکنش نشان داد: او حرف های دخترش را قطع کرد و گفت، «شیرین، من قول می دم که سرت داد نزنم. یک دقیقه در مورد آن فکر کن، و بعد به من بگو که واقعا چه اتفاقی افتاده است. «بعد از چند لحظه، کودک اعتراف کرد که کار خودش بوده است. به عنوان برخورد و عواقبت این کار، شیرین باید برای تمیز کردن کثیفی های ناشی از افتادن گلدان باید کمک می کرد و اجازه نداشت که آن روز بعد از ظهر تلویزیون تماشا کند، ولی مادرش خیلی تاکید کرد که چقدر به دخترش افتخار می کند که راستش را گفته است. با انجام این کار، او به کودکش درس بزرگی یاد داد: حتی با اینکه صادق بودن بعضی مواقع سخت است و با آن احساس راحتی نمی کنیم، تو و دیگر افراد زمانی که راستش را می گویید احساس بهتری خواهید داشت.

ارزش شماره ۲: عدالت

به کودکان تاکید کنید که کارشان را جبران کنند

در گردهمایی خانوادگی اخیر،پریا و فرهاد، دختر عمو و پسر عمو، داشتند با بلوک های چوبی قلعه درست می کردند. ناگهان، پریا به قلعه ی فرهاد ضربه زد، و او شروع به گریه کرد. با مشاهده ی این صحنه، پدر پریا دخترش را سرزنش کرد و به او گفت که عذرخواهی کند. پریا از روی اکراه گفت، «متاسفم.»

سپس پدر او را به کناری برد و پرسید، «تو می دونی که چرا بلوک های فرهاد را انداختی؟» پریا گفت که او از اینکه قلعه ی فرهاد بزرگتر از قلعه ی اوست عصبانی شده است. پدر گفت که هرچند که این بهانه ی خوبی برای خراب کردن قلعه ی پسرعمویش نیست، ولی او می تواند احساس او را درک کند. بعد از آن او پریا را برای بازی کردن بازگرداند.

این نوع واکنش پدر برای بسیاری از والدین دانا آشنا می باشد: او خواست که دخترش احساساتش را تشخیص دهد و آن را بیان کند و بداند که چرا او اینگونه رفتار کرد. این کار خوبی است ولی کافی نیست. برای کمک به کودک که عدالت را در خودش درون سازی کند، نیاز است که والدین کودکان را با عکس العملی آشنا سازند که اشتباهات را اصلاح کند. برای مثال، پدر پریا می توانست به دخترش پیشنهاد دهد که در بازسازی قلعه به فرهاد کمک کند یا اینکه برای عذرخواهی چندتا کلوچه برای فرهاد ببرد.

گفتن جمله ای مثل «متاسفم» برای یک کودک خیلی ساده است، و می تواند این کار را بدون اینکه به آن فکر کند انجام دهد. اصرار کردن به کودک برای جبران اشتباهش روشی فعالانه ایست که پیام را بهتر به او منتقل می کند. زمانی که متوجه شدید که کودکان با فردی رفتار بدی داشته است، به او کمک کنید که فکر کند که چگونه می تواند رفتار بدش را جبران کند. ممکن است او بتواند یکی از کامیون های اسباب بازی اش را در عوض اسباب بازی ای که خراب کرده است به همبازی اش بدهد. شاید او بتواند بعد از اینکه تمام روز خواهرش را اذیت کرد برای او یک نقاشی بکشد. با وارد کردن کودک به عکس العمل هایی مانند این، شما برای یک مهم تاکید داشته اید که به وسیله ی آن در برخورد با دیگران یک ویژگی ارزشمند را دارا باشد که یک روز در مذاکره با دیگران از ان بهره می برد.

بیشتر بخوانید:

روانشناسی کودک ۵ سالگی

ارزش شماره ی ۳: تصمیم گیری

کودکان را تشویق کنید که وارد چالش ها شوند

محمد ۵ ساله به مادرش نقاشی را که با مداد شمعی جدیدش کشیده بود نشان داد.  مادر به او گفت «این نقاشی خیلی زیبا و رنگی است»  «کارت عالیه!» سپس کودک به سرعت به اتاقش رفت تا نقاشی دیگری بکشد و مادر از او تعریف کند و این کار را چندین بار انجام داد.

«هرکدام از نقاشی ها بدتر از نقاشی قبلی بود» مادرش گفت. «من نمی دونم چی بگم.» «یک پاسخ درست می تواند به این صورت باشد: «خب، محمد، این نقاشی به دقت نقاشی های قبلی ات نیست. آیا تو برای انجامش بیشترین تلاشت رو کردی»

دقیق بودن ارزشی است که شما می توانید از زمانی که کودک بسیار کوچک است او را نسبت به آن تشویق کنید. راحترین راه برای انجام آن اجتناب از تمجید بیش از حد کودک و نشان دادن بازخورد واقعی، پاسخ دهی ملایم، و حمایت گرایانه نسبت به کودک است.

راه قدرتمند دیگری که به کودکان کمک می کند که دقیق و حساب شده بودنشان را رشد دهند این است که آنها را به کارهایی تشویق کنید که آنها نمی توانند به راحتی انجام دهند و نسبت به ابتکاری که به خرج می دهند از انها تعریف و ستایش کنید. اگر پسرتان خجالتی است، برای مثال، به آرامی او را تشویق کنید که با دیگر کودکان به زمین بازی برود، حتی اگر این کار او را عصبی می کند و باعث ترسش می شود باز هم این کار را انجام دهید. اگر دخترتان به سرعت فیوز می پراند و از کوره در می رود به او روش هایی یاد بدهید (مانند شمردن از ۱ تا ۱۰ یا تنفس عمیق) تا بتواند بدخلقی اش را کاهش دهد و خودش را آرام کند.

زمانی که کودک کاری را که انجامش برای او دشوار است را انجام داد به او تبریک بگویید. زمانی که کودک می شنود که به او می گویید «کارت خوب بود من می دانم که انجامش برایت سخت بود!» این کار باعث تقویت شناخت کودک می شود و حتی باعث می شود که کودک سعی کند که حساب شده تر عمل کند.

ارزش شماره ۴: ملاحظه کاری

به کودکانتان یاد بدهید که در مورد احساسات دیگران فکر کنند

آیدا خیلی ناراحت بود چون دختران سه ساله و چهارساله اش، هر وقت که آنها را با خود به مرکز خرید می برد آنها با هم دیگر دعوا می کنند. ایدا می گوید « که من آخرسر به انها گفتم که ما باید این مسئله را حل کنیم که زمانی که به خرید می رویم نباید هیچ کس به خصوص مرا عصبانی و ناراحت کنید».

مادر به دخترانش پیشنهاد داد که چگونه می توانند کاری کنند که رفتن به خرید برای همه تجربه ی خوبی باشد. دختر چهارساله اش گفت که ما می توانیم از خانه با خودمان خوراکی ببریم که دیگر برای کلوچه ها نق نزنند. دختر سه ساله اش گفت که من با خودم به آرامی آواز می خوانم که احساس خوبی داشته باشم.

دخترها قول هایشان را به خاطر سپردند، و دفعه ی بعدی که انها برای خرید به سوپرمارکت رفتند آنها آرامش بیشتری داشتند. زمانی که آنها داشتند مغازه را ترک می کردند دختر کوچکتر پرسید، «آیا تو واقعا الان حس می کنی که عصبی و ناراحت هستی؟» مادر آنها را مطمئن کرد که او احساس خوبی دارد و گفت که چقدر خوب بود که هیچکس با جنگ و دعوا روبرو نشد.

این تمرینات برای حل مسائل جزئی دقیقا به کودک کمک می کند که یاد بگیرد که ملاحظه گر بودن ارزشمند می باشد. شرط می بندم. هر زمانی، حتی یک کودک کوچک وقتی می بیند که کلمات یا رفتار باعث می شود که یک نفر لبخند بزند یا احساس بهتری داشته باشد، باعث می شود که او با هر کس دیگری مهربان باشد، و آن شخص نیز با او مهربان و خوش برخورد خواهد بود. این بازخورد باعث می شود که این رفتار با رفتارهای دیگری که با ملاحظه گری در ارتباط است در کودک شکل بگیرد.

ارزش شماره ۵: عشق ورزیدن

بخشندگی با مهربانی

والدین فکر می کنند که کودکان به صورت طبیعی عشق می ورزند و با مهربانی می بخشند. این درست است، ولی برای عشق ورزی نیاز است که احساسات متقابل باشد. در یک روز معمولی پرمشغله درک آن مشکل است که عبارت «دوستت دارم» را بکار برد، دقیقا این کار حداقل چیزی است که کودک می خواهد بشنود.

بگذارید که کودکتان ببیند که عشق را به او نشان می دهید و محبت کردن به افراد در زندگی تان وجود دارد. زمانی که کودک شما را می بیند، همسرتان را ببوسید و در آغوش بگیرید. با کودکان در مورد اینکه چقدر قدردان پدر بزرگ و مادر بزرگ، خاله ها، عموها و عموزاده ها هستید صحبت کنید.

و البته نگذارید که حتی یک روز طی شود بدون اینکه شما مهربانی تان را نسبت به کودکتان ابراز کنید. مهربانی تان را به طور غیرمنتظره نشان دهید: یک یاداشت در بسته ی ناهارش بگذارید. شکل یک قلب را بر روی آینه ی دستشویی بکشید که زمانی که کودک در حال مسواک زدن دندان هایش است آن را ببیند. بدون هیچ دلیلی او را بغل کنید. نگذارید که یک صبح طی شود یا یک بعد از ظهر بدون اینکه محبت و عشقتان را ابراز کنید.

من می توانم عملا تضمین کنم زمانی که شما بیشتر به کودکتان می گویید «دوستت دارم»، کودکتان بیشتر به شما خواهد گفت «دوستت دارم». هر چقدر که شما بیشتر او را ببوسید و بغل کنید، خانه ی شما سرشار از عشق و مهربانی می شود. و زمانی که کودکان برای ابراز علاقه شان نسبت به ما احساس آزادی می کنند، شاید ما ارزشمندترین چیز را در آن ها تثبیت می کنیم.

منبع:ساینس دیلی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *