اختلال نافرمانی و لجبازی کودک

اختلال نافرمانی مقابله ای

اختلال های رفتاری کودکان، اختلال های شایع و ناتوان کننده ای هستند که برای معلمان، خانواده و خود کودکان مشکلات بسیاری را ایجاد می کنند و با بسیاری از معضلات اجتماعی، همراهند. محققان در یافتند که اختلالات رفتاری معمولا نخستین بار در سال های آغازین دوره ی ابتدایی مشاهده می شوند (یوسفی،۱۳۷۷). اختلال های رفتاری بطور چشمگیری بر عملکرد تحصیلی-اجتماعی کودکان، تاثیر منفی می گذارند و احتمال ابتلا به بیماری های روانی در دوره ی بزرگسالی را افزایش می دهند (فروع الدین عدل، ۱۳۷۲).

تا همین اواخر به راحتی فرض می شد که کودکان همان مشکلات بزرگسالان را دارند،اما در سال های اخیر، به طور روز افزون، به مشکلات روان شناختی کودکان نیز توجه شده است. در واقع،شناسایی مواردی که مشکلات بالینی دارند و بررسی نوع،شدت و توزیع مشکلات سلامت روان و اختلالات کودکان ،می تواند به منظور ارزیابی میزان شیوع آشفتگی های روان شناختی، تعیین روند کنونی آنها و تحول فرضیه های سبب شناسی به کار رود (کانیو و همکاران،۱۹۹۵). میزان شیوع اختلالات رفتاری دوران کودکی بین ۶ تا ۱۹ درصد برآورد شده است.

یکی از اختلالات دوران کودکی و نوجوانی که شکل شدید لجبازی می باشد و با مبحث مورد نظر ما مرتبط است، اختلال نا فرمانی مقابله ای است که افزون بر دو اختلال سلوک و اختلال نقص توجه بیش فعالی، یکی از علت های مهم مراجعه به کلینیک های سلامت روان محسوب می شود. این اختلال حد اکثر تا اوایل نوجوانی با الگوی رفتاری مکرر منفی گرایانه خصومت و لجبازی در برابر مظاهر قدرت، مشخص می شود و دست کم باید ۶ ماه ادامه داشته باشد (محمد اسماعیل،۱۳۸۰).

اختلال لجبازی و مقابله‌جوئی عبارتست است الگوی رفتارهای منفی گرایانه، دفاعی، متخاصم و فرمان شکنی در مقابل مراجعه قدرت که حداقل به مدت ۶ ماه طول کشیده و منجر به تخریب عملکرد اجتماعی، تحصیلی یا شغلی کودک یا نوجوان می گردد. وقوع رفتارهای منفی گرایانه در مرحله ی مشخصی از رشد در کودک یعنی در دو سالگی و تا حدی در نوجوانی طبیعی است و بیانگر تلاش وی برای کسب استقلال و هویت مستقل می باشد. اما در صورتیکه شدت این رفتارها بیشتر حد مورد انتظار بوده و موجب نارضایتی بزرگتر ها و تخریب عملکرد کودک گردد، نوعی اختلال محسوب خواهد شد.

میزان شیوع اختلال نافرمانی مقابله ای، ۲ تا ۱۶ درصد تخمین زده شده است. معمولا بین ۸ تا ۱۲ سالگی نمایان می شود و شیوع آن در پسر ها بیشتر از دختر ها می باشد (کاپلان و سادوک،۱۳۸۹).

اختلال نافرمانی مقابله ای، اختلالی تدریجی و مزمن است (بلوم کویست، ۱۳۸۳)، که تقریباً همیشه در روابط بین فردی و عملکرد تحصیلی کودک تداخل می کند. این کودکان اغلب دوست و رفیقی ندارند و روابط انسانی برای آنها رضایت بخش نیست. آنها علیرغم هوش کافی، بدلیل عدم مشارکت و مقاومت در برابر توقعات خارجی و اصرار بر حل مشکلات به کمک دیگران، در مدرسه پیشرفتی ندارند و ممکن است مردود شوند. مشکلات یاد شده موجب کاهش اعتماد به نفس، تحمل کم برای ناکامی، خلق افسرده و حملات کج خلقی می شوند (کاپلان و سادوک، ۱۳۸۹).

در برخی موارد اختلال لجبازی- نافرمانی به اختلال سلوک تبدیل می شوند. در واقع اغلب کودکان مبتلا به اختلال سلوک سابقه لجبازی و نافرمانی دارند. با این حال، همه کودکان مبتلا به اختلال لجبازی و نافرمانی به سمت رفتارهای اخلالگرانه جدی تر که با اختلال سلوک همراه هستند، پیش نمی روند. سیر و پیش آگهی کودکان مبتلا به اختلال بی اعتنایی مقابله ای به متغیرهای بسیار از جمله شدت انتقال، ثبات آن در طول زمان، احتمال وجود اختلالات توام (تشخیص دوگانه نظیر اختلال سلوک، اختلالات یادگیری، اختلالات خلقی و اختلالات مصرف مواد) و میزان سلامت خانواده بستگی دارد.

 

برای مطالعه بیشتر:

لجبازی در کودکان

جیغ زدن در کودکان

تکنیک هایی برای کنترل رفتاری کودکان ۱

منبع:e-teb.com

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *