رشد کودک 12 ساله شما

رشد کودک ۱۲ ساله شما

ما در این سایت مقالات رشدی را می گذاریم با فرض بر اینکه این سری از مطالب می تواند به والدین و مراقبان کودک کمک کنند تا مراحل طبیعی رشد را تشیخص داده و با فراهم کردن فعالیت های مناسب سن کودک، به دنبال پرورش و راهنمایی والدین گام برداریم.

هر کودکی منحصر به فرد است. نرخ رشد در کودکان می تواند تفاوت های گسترده ای در رابطه با رشد طبیعی کودک داشته باشد، و هر کودکی می تواند نرخ رشد سریع و کندی در زمینه های و زمان های متفاوتی داشته باشد. توضیحات زیر تنها بر اساس رفتارهای معمول کودکان در این سن می باشد. اگر کودکتان رفتارهای رشدی نرمالی را از خود نشان نمی دهد، هیچ دلیل برای نگران شدن وجود ندارد.

مطالب مرتبط: نقاط عطف رشد کودک ده ساله

رشد کودک ۹ ساله شما

روانشناسی نوجوان ۱۲ سالگی

به هر حال، ، مشورت کردن با یک متخصص رشد می تواند در تشخیص هر مداخله ی خاصی که مورد نیاز است به شما کمک کند.

پیتر پن را به خاطر می آورید؟ او باید حدودا دوازده ساله می بود. آنقدر بزرگ شده بود که بتواند بدون حضور والدین مسائل را مدیریت کند، آنقدر به خودش اطمینان داشت که می توانست با دزدان دریایی بجنگد، ولی هنوز آنقدر بزرگ نشده بود که بتواند به تنهایی زندگی کند و از خودش مراقبت کند. ۱۲ سالگی به مانند یک پرتگاه است که در آنجا هیچ پری ای وجود ندارد که از غوطه ور شدن کودک به سمت آینده جلوگیری کند.

یک گروه

اگر دوستان خوبی در اطراف دخترتان وجود دارد، می توان آنها را دارایی واقعی او در این زمان پنداشت. آنها به کودکتان کمک می کند که به خوبی خودش را با مدرسه که یکی از مهمترین مکان های اجتماعی است وفق دهد. دوستان می توانند به او  در رابطه با برنامه ها و شرایط کلاس او را راهنمایی کنند: امروز معلم علوم خوش اخلاق است، پس در مورد ارائه ات نگران نباش. اگاهی دادن در مورد کلاس ریاضی—سوالاتی که امروز پرسیده می شود در رابطه با جذر است.

دوستان می توانند در به روز بودن شما نسبت به مد کمک کننده باشند، که چه چیزی بپوشید و از کجا آن را تهیه کنید. استانداردها به وسیله ی نوجوانان مشخص می شود، با دریافت آخرین چیزهایی که می توانند در رابطه با مد به دست بیاورند. به محدود بودن بودجه تان توجه کنید، و امنیت را در نظر داشته باشید (متاسفم، این کفش های پاشنه بلند مناسب نیستند) ولی می دانیم که نظر والدیهن در رابطه با مدل لباس پوشیدن در  این سن بی فایده است. کمی سازش کنید. پول و زمان خاصی را در نظر داشته باشید و دوستانش را برای خریدن لباس با خودتان به فروشگاه ببرید.

همچنین دوستان می توانند در رابطه با دوستی و رابطه ی رمانتیک او را راهنمایی کنند. در طول سال های آینده، روابط دوستانه ای برای او به وجود خواهد آمد و او متوجه می شود که او چه کسی است و چه کسی برای دوستی با او مناسب است. این زمانی برای یادگیری است. کسانی که در یافتن دوست و همراه مناسب مبتدی می باشند باید بر روی این مسئله کار کنند (هرچند که بیشتر دوستی ها منجر به رابطه ی عاشقانه نمی شود). معمولا دختران در رابطه با دوستی هایشان جدی تر هستند، ولی پسرها بیشتر دوست دارند که مهارت های اجتماعی شان را افزایش دهند و ممکن است شروع به برقراری ارتباط دوستی کنند. همانطور که برنامه هایی پیش روست، ممکن است شما برای جابه جایی آماده شوید و بخواهید به جای دیگری بروید. والدین همجنان مفید هستند، همانطور که مشخص است، برای رانندگی و رفتن به تفریحگاه ها و انتقال از مرحله ای به مرحله ای دیگر می توانند مفید باشند.

بیشتر بخوانید: نقاط عطف رشد کودک ۹ ساله

ایده ی خوبی است که والدین دوستان کودک ۱۲ ساله شان را بشناسند، هر چند که ممکن است باعث خجالت زده شدن کودک شود. شما به دنبال ایجاد دوستی و رابطه باشید که برای شما و فرزندتان مناسب است. ممکن است والدین تشخیص دهند که برخی از رابطه های دوستانه بهتر است که پایان یابد. برخی از والدین ممکن است دوستان فرزندشان را در خانه میزبانی کنند. آیا دیگر والدین در رابطه با خطراتی که در رابطه با الکل، سلاح گرم و بازی و فیلم هایی که در دسترس کودکان است نظارت کافی را دارند؟ یک ارتباط محکمی که بین والدین وجود دارد که تنها مختص رساندن کودکانشان نیستند، بلکه در جهت حفظ کودکان در رابطه با تمامی خطراتی که ممکن است انها را تهدید کند این ارتباط باید وجود داشته باشد.

اتصال مجدد

ادامه ی تحقیقات علوم مغزی برای ایجاد حس اطمینانی که در رابطه با تغییراتی که در دوران نوجوانی رخ می دهد، برخی از کوته بینی ها و ریسک پذیری هایی در دوران نوجوانی رخ می دهد را توضیح می دهد.

تراکم مغزی در ۱۲ سالگی به اوج خود می رسد. ارتباطهای عصبی در این زمان بیشتر می شود، تنها پس از اینکه «پروسه ی هرس»  در نوجوانان شروع می شود. رشته های عصبی که تا این زمان کمتر مورد استفاده بوده شروع به منقبض شدن در طول تارهای عصبی شده و در نتیجه ی استفاده ی بیشتر از انها، ضخیم تر می شوند. علایق و استعدادهای کودکتان در این زمان شروع به بروز و پالایش می کنند، که گواهی بر تقویت رشته های عصبی، در حالی که خاطرات دوران کودکی شروع به محو شدن می کنند. به نظر می رسد که فرایند هرس و ضخامت، بهره وری بیشتری را تا سن ۲۵ سالگی برای فرد به همراه می آورد.

همانطور که اکنون می دانیم نوجوانی دورانی مهم برای رشد مغز می باشد. مواد مخدر، الکل، حتی خواب و غذای ناکافی، می تواند تاثیر منفی ای برای گیرایی و توانایی های مغزی که در زمان بزرگسالی مورد نیاز فرد می باشد بگذارد. در طول این تغییرات، فرد جوان توانایی هایش را در رابطه با برنامه ریزی، مشخص کردن اولویت ها، سازماندهی افکار، سرکوب انگیزه ها و سنجش عواقبی که در با عکس العمل های مختلف بروز می کند، را رشد می دهد. این واقعیت ها و مسئولیت ها بین کودک و فرد بزرگسال متفاوت است.

ادامه ی آگاهی دادن، الگو بودن و حمایت از کودکان در رابطه با عادت های سالم ابزارهای مهمی برای والدین در این دوره می باشند. محدوده هایی وجود دارند که باید مورد آزمایش و امتحان نوجوان قرار گیرد، به خصوص امتحان این حد و مرزها در زیر فشار همسالان صورت می گیرد. نه گفتن در مقابلنوشیدنی الکی و یا بسته ی سیگاری که در دست بهترین دوستتان می باشد کار دشواری می باشد. متاسفانه رسانه ها دیگر موارد قدرتمندی است که در مسیر درستی قرار نگرفته است. نوجوان ارزش ها و رفتارهای والدینش را با کسی که می تواند در نقطه ی مقابل آنها باشد مقایسه می کنند. بهتر از پشرو. بهترین پادزهر می تواند احاطه کردن کودک به وسیله ی کسانی باشد که به قدر کافی در رابطه با آینده ی کودک اهمیت قائل می شوند و به او کمک می کنند که به آن آینده دست یابد.

تاثیر والدین

اکثر کودکان ۱۲ ساله شروع به این می کنند که آینده شان را با مدرسه پیوند بزنند. موضوعات پروژه ها و مسیرهای انتخابی که برای رسیدن به دانشگاه و شغل بر می گزیند. زبانشناس، بازیگر، برنامه ریز شهری، موسیقی دادن یا دانشمند چشم اندازی است که نوجوان از آینده ی خود دارد. ممکن است معلم استعدادهای خاص او را تشخیص دهد و ممکن است توصیه هایی در این رابطه برای نوجوان داشته باشد، که شامل فعالیت های تابستانه ی کودک شود. اگر کودک به رشته ی خاصی علاقه مند است، به او کمک کنید که در مورد آن تحقیق کند. نوجوان بیشتر می خواهد که تمرکزش را بر روی فعالیت های مدرسه در جایی سرمایه گذاری کند که به روشنی می داند به کجا می خواهد برسد و چطور می تواند به آن دست یابد.

مدرسه، خانواده و ارتباطی که کودک آنها را تجربه می کند همچنین می تواند به کودک ۱۲ ساله برای تمرین مهارت های زندگی فراتر از تحصیل کردن به او کمک کند. شما و دیگران می توانید برای مستقل شدن کودک به او کمک کنید که آشپزی کند، لباس بشورد و تعمیر کند و به دنبال حرفه هایی باشد که به صورت تفریحی وارد آنها می شود، فعالیت های مانند ورزش، هنر و مطالعه.

شخصی تعریف می کرد: زمانی که ما ۱۲ ساله بودیم، یک دوست و من تمام تابستان را عوض یک گروه اجتماعی بودیم – فقط جوانترین حدود نیمی از ۱۲ یا نزدیک به آن در آن حضور داشتند. زمانی که یکی یکی دیگر را به مهمانی می پذیرفت ما با احترام با او رفتار می کردیم. هیچ تعجبی نیست، در جمع های بزرگسالان (بخصوص والدین خودمان)، ما بر همین اساس رفتار می کردیم.

یک دلی

نگرش یک کودک ۱۲ ساله به طور کلی بر این اساس است که «من دیگر به والدینم نیازی ندارم.» البته که او از واقعیت به دور است (به خصوص که او برای شهریه ی برای فارغ التحصیلی از مدرسه باید بر روی والدینش حساب کند!). تنها به این دلیل که او خودش به تنهایی می تواند لباس بپوشد، خودش غذا بخورد و بعضی وقت ها سر موقع به رختخواب برود، به این معنی نیست که او دیگر نیازی به والدین ندارد. انجام کارهای شخصی نباید ما را گیج کند زیرا برای دستیابی به موفقیت در زندگی نیاز به کسی که ما را راهنمایی کند و به ما راهبرد بدهد.

برای داشتن صحبت ها و بحث های عمیق با کودک ۱۲ ساله تان مکانی آرام و زمانی را در نظر بگیرید. زیرا این سنی که مسائلی مانند اخلاق، عدالت، معنویت و عواقب طولانی مدت شروع به شکل گیری می کنند. زمانی که برای این کار در نظر می گیرید می تواند در ماشین یا در طول فعالیت های آخر هفته، یا در حال قدم زنی با سگ تان در بعد از ظهر (در تاریکی که دوستانش نتوانند شما را با همدیگر ببینند) یا در طول انجام کارهای معمول، مانند تمیز کردن میز بعد از شما باشد. به دنبال طرح سوالات عمیقی باشید. با تیتر اخبار شروع کنید، یا بحثتان را با کسی که بر روی هر دوی شما تاثیر گذاشته است شروع کنید. تبادل نظرات بر روی موضوعاتی که می تواند در آینده ی او تاثیر داشته باشد. شغلی که برای آن برنامه ریزی می کند، محیط اطراف. پیشرفت های پزشکی. بی عدالتی های اجتماعی. اقتصاد جهانی. ازدواج و زندگی خانوادگی. اعتیاد. مذهب. به اشتراک گذاشتن قسمتی از تجربیات زندگی تان، تصمیمات دشوار و درس هایی که فرا گرفته اید. ارزش های شما بر روی تفکر او در حالی که او در حال کار کردن بر روی ارزش هایی می باشد که تا بزرگ سالی می خواهد آنها را کسب کند، تاثیر می گذارد..

منبع:کانون مشاوران ایران

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *