نقاط عطف رشدی کودک هفت ساله

نقاط عطف رشدی کودک هفت ساله

 

روش های تربیتی: کودک هفت ساله

شناختن انتظاراتی که باید نسبت به رشد کودک داشته باشید شما را مطمئن می سازد که او مانند همسالانش رشد می کند و یا اینکه مسئله ای برای نگرانی در روند رشد او وجود دارد. در ادامه این مقاله موارد تربیتی در رابطه با کودک هفت ساله ذکر شده است.

در سال های ابتدایی مدرسه شما تغییر چشمگیری در مهارت های حرکتی کودکتان مشاهده نمی کنید زیرا این سالها روند اصلاحات در حال شکل گیری می باشد، زمانی که هماهنگی های حرکتی کودک رشد می کند و مهارت های حرکتی کودک به تدریج پخته تر خواهد شد. ولی شما متوجه تغییرات چشمگیری در مهارت های اجتماعی و مهارت های تفکر کودک خواهید شد. کودک شما در حال حاضر در حال رشد دادن مهارتهایی می باشد که پایه های آن در زمانی که کوچکتر بود گذاشته شده اند و به سوی مستقل تر شدن در حال حرکت می باشد. دراین دوران کودک هم به لحاظ فکری و هم به لحاظ عاطفی رشد می کند.

برای مطالعه بیشتر: شکوفایی کودک هفت ساله

در اینجا برخی از نقاط عطفی که در رشد کودک هفت ساله تان باید انتظار آن را داشته باشید مطرح شده است:

رشد مهارت های حرکتی

  • هماهنگی هایی که مربوط به حرکت و بینایی می شود رشد یافته اند
  • می تواند به خوبی تعادل خود را حفظ کند
  • می تواند برخی از حرکات ساده ژیمناستیک مانند پشتک زدن را اجرا کند

رشد زبانی و تفکر

  • دایره ی لغات او به هزار کلمه رسیده و می تواند از انها استفاده کند
  • مدت زمان توجه و تمرکز طولانی تری را از خود نشان خواهد داد
  • از تفکر منطقی، و مهم استفاده می کند؛ متفکرانه و با تامل عمل می کند
  • قادر است که علت و معلول را درک کند و تصمیمات درستی اتخاذ کند
  • می تواند زمان ها را بگوید؛ روز، ماه و فصل را می شناسد
  • می تواند نکات تشابهی بین دو چیز را توضیح دهد
  • شروع به درک کلمات نوشتاری می کند و می تواند شکل بیان آن را نشان دهد
  • قادر است مسائل پیچیده ی بیشتری را حل کند
  • روش های یادگیری فردی اش مشخص تر خواهد شد

رشد اجتماعی و عاطفی

  • خواست ها و آرزوها به کمال رسیده و تفکر خود انتقادی می شود
  • نگرانی ها بیشتر شده؛ ممکن است اعتماد به نفس پایینی داشته باشد
  • تمایل به شکوه و شکایت؛ واکنش های عاطفی شدیدتر می شود.
  • تفاوت خوب و بد و درست و نادرست را از هم تشخیص می دهد.
  • راهنمایی را درک می کند؛ به ندرت به تنبیه نیاز است
  • اجتناب و دوری کردن از بزرگسالان
  • بازنده شدن را بهتر قبول دارد و کمتر به سرزنش شدن اهمیت می دهد
  • می تواند منتظر بماند که نوبتش شود
  • شروع به احساس گناه و شرمساری می کند

نکاتی در رابطه با نگهداری از کودک هفت ساله

اکنون آگاهی های اجتماعی کودک بیشتر شده است، و کودکتان درباره ی دنیای اطرافش فکر می کند.

  • در این زمان عزت نفس کودک شکننده و حساس است، بنابراین تشویق ها و بازخوردهای مثبت به صورت مکرر پیشنهاد می شوند.
  • در رابطه با چیزهایی که یاد گرفته است به نسبت نتیجه ی نهایی به او کمک کنید که خود انتقادی کمتری داشته باشد.
  • در رابطه با احساسات و حالات گذرای او صبور باشید.
  • برای رشد هوش او از روش های مختلف مثل سوالات باز پاسخ، سوالاتی که تفکر او را تحریک می کنند، حل کردن پازل و انجام بازی های فکری بهره ببرید.
  • شروع به صحبت کردن در رابطه با تفاوت صحیح یا غلط کنید.
  • فرصت هایی را برای او فراهم کنید که به صورت مستقل تصمیم گیری کند.

تصویر کلی کودک هفت ساله

در این داستان که به عنوان مثال آورده ایم طیف مهارت ها، علایق، و توانایی هایی نیک که مربوط به کودک هفت ساله می شود نشان داده شده است:

نیکی بعد از مدرسه داخل خانه پرید و با فریاد گفت «هی مامان».

مریم مادر نیکی جواب داد «من داخل حیاطم».

درک جهان با استفاده از سوالات

نیکی کوله اش را بر روی مبل انداخت و به سرعت بیرون رفت، و خبر خوبش را گفت. «حدس بزن که چه اتفاقی افتاده است! امسال ما می توانیم زمان خاصی در کلاس داشته باشیم و هر سوالی که می خواهیم می توانیم بپرسیم. و خانم معلم گفت که هیچ سوالی احمقانه به نظر نمی رسد و من به هر سوالی که بپرسید پاسخ می دهم و یا اینکه به شما کمک می کنم تا جواب را پیدا کنید. پس من امروز پرسیدم که چرا سگ ها دم دارند و من ندارم، و خانم معلم به آن جواب داد. باورت میشه؟ او واقعا به سوال من پاسخ داد. او فکر نکرد که من می خواهم که مسخره بازی در بیاورم. من فکر می کنم که من واقعا دوست دارم که به کلاس بعدی بروم. امروز روز سرگرم کننده ای بود.»

قبل از مدرسه، برادر بزرگتر نیکی به او گفت که کلاس دوم خیلی کسل کننده است زیرا تو فقط باید کارهایی را انجام بدهی که در کلاس اول انجام می دادی؛ فقط باید کارهای بیشتری مانند آن را انجام بدهی. بنابراین نیکی در رابطه با رفتن به مدرسه مردد شد. او قبلا چند تا از کتاب های ریاضی کلاس دوم را قرض گرفته بود و خوانده بود.

مریم فکر کرد و گفت: «باید از خانم بریج ممنون بود»

نیکی با هیجان ادامه داد «من می خوام همه ی سوالاتی را که می توانم به آنها فکر کنم را بنویسم».

مریم در حالی که چشمانش می درخشید خندید و گفت «من مطمئنم که خانم معلم از آنها خوشش خواهد آمد».

خانم معلم نمی دانست که چه تاثیری بر روی کودکان گذاشت. کودکانی در سن نیکی سوالاتی پایان ناپذیری در رابطه با جهان دارند. سوالات ادامه پیدا می کند و نیکی هم در سوال پرسیدن خوب است.

فقط هفته ی قبل بعد از نماز مادر نیکی پرسید « خدا کیه؟ اون چه شکلیه؟ کسی تا حالا اونو دیده؟ اگر هیچکس اونو ندیده، از کجا بدونیم که اون واقعا وجود داره؟»

مریم آهی کشید و در مورد خانم معلم فکر کرد. حالا خانم معلم تبدیل به ملکه ی جواب ها شده.

مطالب مرتبط با کودک هفت ساله: چهار نکته در مورد کودک هفت ساله

رشد خود آگاهی

نیکی گفتگوی هیجان انگیزش را ادامه داد «و مامان مامان، همینطور امروز معما بازی داشتیم. و هر دفعه موضوعی وجود دارد که باید تحلیل کنیم؟ من تنها کسی بودم که فهمیدم منظور از تحلیل چیست، بنابراین من اولین کسی بودم که این را درک کرد.»

مادر گفت «چقدر جالب»

نیکی با هیجان گفت «همه باید به معماها جواب دهند ولی من اولین نفر بودم که جواب دادم. که چه روز خوبی بود. «امروز برایم مهم نبود که مرا خوش فکر صدا بزنند یا نه.»

نیکی در مورد اینکه او چه کسی است آگاهی بیشتری کسب کرده بود و تفاوت خودش را با دیگران را درک کرده بود. قبلا، او دوست نداشت که بقیه بچه ها او را خوش فکر صدا بزنند زیرا اینکار او را متفاوت می ساخت. نیکی یک بار به مادرش گفت شاید بهتر بود که با مغز کمتری به دنیا می آمد و استعداد بیشتری برای بازی بیس بال داشت. مریم از اینکه می دید که دخترش نسبت به چیزی که هست ارزش قائل است خوشحال بود.

پذیرش عقاید متقاوت

نیکی توجه مادرش را داشت و می خواست که واقعا از زمانی که با مادرش هست بهره ببرد.

«مامان می دونی ما سعی کردیم که برای اینکه تعطیلات به کجا برویم تصمیم بگیریم. خوب، من چند کتاب در مورد بهترین سواحلی که برای بازدید هست خواندم و یک کتاب گفته بود که سواحل جنوب بهترین است و کتاب دیگر گفته بود که سواحل دریای خزر بهتر است. واقعا کدام ساحل بهتر است؟ وقتی دو چیز متفاوت می گویند چطور می شود تصمیم گرفت؟ من فکر کردم که با خواندن کتاب می شود فهمید که کدام ساحل بهتر است. نویسنده ها درست کارشان را انجام نداده اند؟ چطور می شود گفت که هر دوی آنها درست گفته اند؟» نیکی این کلمات را با تردید و دودلی می گفت.

مریم توضیح داد: «نیکی، هر دو نویسنده می توانند از دید خودشان درست گفته باشند». «هر کدام از نویسنده ها با توجه به قضاوتشان یک ساحل را بهتر از دیگری می داند، همانطور که تو مارچوبه دوست داری ولی نیما مارچوبه دوست ندارد. این مسئله بستگی به سلیقه ی شخصی دارد.»

نیکی پرسید «بنابراین من می توانم بر این عقیده باشم که کدام ساحل بهتر است، و نیما می تواند باور داشته باشد که آن خوب است؟»

مادر گفت «دقیقا». «دنیا بر اساس تفاوت عقاید می چرخد.»

نیکی با کنایه گفت «این احمقانه است» «عقاید نمی توانند باعث گردش زمین شوند.»

مریم خندید. یکی از این روزها نیکی می تواند ببیند که دنیا می تواند خاکستری باشد به جای اینکه همه چیز را سیاه و سفید ببیند و می تواند درک کند که همه چیز دقیق و یک جانبه نیست. در عین حال، او تبدیل به یک شنونده ی خوب می شود و به نرمی می توان او را راهنمایی کرد که تفاوت عقاید را بپذیرد و درک کند.

و در پایان …

به خاطر داشته باشید که نقاط عطفی که در این جا بیان شد عمومی است، و کودکان این مرحله را به روش خودشان کسب می کنند. برخی از آنها زودتر به این مرحله می رسند و برخی دیرتر. هر نوع نگرانی که در رابطه با رشد کودکتان مشاهده می کنید را با یک متخصص یا معلم او مطرح کنید.

منبع: کودک و نوجوان

1 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *