تغذیه کودکان نوپا و بزرگتر

 

تغذیه کودکان نوپا و بزرگتر

 

در این مقاله با هدف آگاه سازی والدین از جنبه های روانی تغذیه و اثرات آن بر فعالیت غذا خوردن کودکان نوپا و بزرگتر مجموعه ای از نکات مهم گرد آوری شده است .

کودکان نوپا(بین یک و نیم تا دو سالگی) تا حدودی قادر به استفاده از غذای خانواده و هضم آن هستند. هر ماه این امکان وجود دارد که بر توانایی های آنها برای اینکه خودشان به تنهایی غذایشان را بخورند، افزود.

یکی دیگر از دردسر های شایع غذا دادن به کودکان نوپا، امتناع آنان از خوردن است. این کار والدین را نگرانی می کند پس به او برای خوردن غذا اصرار کرده یا سعی می کنند بزور به وی غذا بدهند در صورتی که با اصرار موفق نخواند شد. بنابراین انتخاب های مختلفی را پیش روی او قرار می دهند تا شاید بتوانند کودک را به خوردن ترغیب کنند، انتخاب برای کودکان نوپا بی معنا ست، و در آخر هم کودک غذایی نخورده اما کلی هم بیسکویت، پفک، شکلات و دیگر خوراکی های بی خاصیت را از شما دریافت کرده است.

کودک نوپا متوجه می شود که هنگام صرف غذا می تواند توجه شما یا سایر اعضای خانواده را جلب کند در نتیجه تا قاشق به دهان او نزدیک می شود، دهانش را می بندد و لبهایش را به هم فشار می دهد و صورتش را بر می گرداند به شکلی که قاشق در برابر گوش او قرار می گیرد. گاهی هم کودکتان غذایی را که همیشه دوست داشته، نمی خورد و شما را عصبانی می کند و به حدی که می گویید:« تو که همیشه اینو دوست داشتی…» اما او هیچ گونه تمایلی به خوردن ندارد و حتی تقاضای پفک و شکلات دارد و از اینجا ست که جنگ خوردن و نخوردن به جنگی همیشگی مبدل می شود. اغلب مشکلات مربوط به تغذیه کودک و چنانچه والدین آرامش خود را حفظ کنند برطرف می شود و نباید در مورد تغذیه فرزندتان مضطرب ونگران باشید زیرا این نگرانی در بیشتر مواقع بی مورد است. پیشنهادهایی در جهت تسهیل فرآیند غذا خوردن کودک نوپا ارائه می گردد.

کودکان گاهی اوقات اشتهای خوبی داشته و خوب غذا می خوردند، در مقابل بعضی وقتها هم اشتهایی به غذا ندارند و بدغذایی می کنند، گاهی هم هنگام ناهار غذا را بسیار با اشتها می خورند ولی برای شام بی اشتها می شوند یا برعکس در چنین مواردی پیشنهاد می شود میزان غذایی را که برای ناهار و شام کودک در نظر گرفته اید، اندکی کاهش دهید.

از زمانی که کودک نوپایتان می تواند از قاشق و لیوان استفاده کند، اجازه دهید خودش به تنهایی غذا بخورد، هر چند که آنها کثیف کاری می کنند و خیلی طول می کشد که غذایشان را بخورند اما اگر شما چنین اجازه ای به آنها بدهید استقلال طلبی را در آنها تشویق کرده اید( حتی اگر نتواند با قاشق غذا بخورد یکی در میان با دست غذا بخود)

اگر کودکتان خوب غذا می خورد از او بسیار تعریف و تمجید نمایید و اگر به اندازه کافی غذا نخورد، وی را مجبور به بیشتر غذا نخوردن نکنید.

تغذیه کودکان نوپا و بزرگتر

تا حد امکان غذا ها و خوراکی های متنوعی به فرزندتان بدهید تا متوجه علائق غذایی او بشوید. اگر خودتان غذایی را دوست ندارید، کودک را از مصرف آن محروم نکنید، همچنین در صورتی که بچه به غذای خاصی علاقه دارد آن را در رژیم غذایی وی بگنجانید.

بعضی والدین از پرخوری فرزندشان تعریف و او را برای این کار تشویق می کنند ولی بهتر است از این کار اجتناب کنند زیرا کودک فکر می کند پرخوری رفتار خوبی است.

بهتر است اعضای خانواده حداقل روزی یک وعده را با هم غذابخورند. اگر امکان این کار وجود ندارد یا اینکه کودکتان زودتر از شما غذا می خورد سعی کنید همراه همسرتان در کنار بچه ها نشسته و در کنار آنها میوه یا غذای سبکی میل کنید مطمئن باشید اهمیت ارتباط بین اعضای خانواده در هنگام صرف غذا، کمتر از ارزش مواد غذایی که کودک دریافت می کند نیست علاوه بر این وقتی کودکی همراه والدین خود غذا می خورد آداب غذا خوردن را بدون تذکر دادن از طریق یادگیری مشاهده ای فرا می گیرد.

تا حد امکان روال و زمان معینی را برای غذا خوردن تعیین کنید و سعی کنید از آن پیروی کنید اگر یک روز زودتر و یک روز دیرتر به او غذا بدهید. منتظر بداخلاقی های او باشید زیرا افت قند خون مسبب تغییرات در خلق می شود، چنانچه بزرگتر شود تا نیم ساعت می توانید زمان غذا دادن او را زودتر یا دیر تر کنید.

اگر فرزندتان به طور ناگهانی و یک دفعه تمایلش را به غذایی از دست می دهد و از خوردن آن امتناع می کند به موضوع توجهی نشان ندهید. اجازه دهید، آنچه را که دوست دارد، بخورد و آنچه را که نمی خواهد نخورد و زمانین که غذایش را تمام کرد بدون هیچ صحبتی با اشاره ای ظرفش را بردارید. اگر نوع غذا را برای شما معین کرده که دوست ندارد. مثلا « من خورشت کرفس دوست ندارم» بحث نکنید احتمال اینکه این غذا  را در آینده بخورد هست زیرا کودکان نوپا در مورد علاقه هایشان ثبات ندارند اما اگر شما رفتار مناسبی نداشته باشید این قبیل موارد در آنها تثبیت می شود ولی با رفتار مناسب اکثر این رفتارها به مرور زمان اصلاح می شوند.تغذیه کودکان نوپا و بزرگتر

اگر فرندتان غذایش را نمی خورد، مجبورش نکنید تا تمام کردن غذایش سر سفره یا میز غذا بنشیند. کودکان نوپا در لجبازی استاد هستند بهتر است با او سازش کنید یعنی به او بگویید سه تا قاشق از غذایت را بخور و بعدش برو به هیچ وجه هم کوتاه نیایید. در چنین مواقعی به هیچ وجه باقی مانده غذایش را کسی از اعضای خانواده نخورد و چنانچه تقاضای شکلات، بیسکویت و … کرد ندهید. آرام باشید و با خونسردی برخورد کنید اگر فرزندتان یک وعده غذایی را کامل نخورد یا اصلا نخورد دچار سوء تغذیه نمی شود ولی می تواند آغاز جنگ شما و او باشد.

در نظر داشته باشید پس از دو نیم سالگی، با بزرگتر شدن بچه ها ، توانایی های بیشتری بدست می آوردند بنابراین لازم است خطوط قرمز معین را در مورد آنها  دور بریزید یا تغییر دهید ،  آنها تمام سعی و تلاش خود را به کار خواهد گرفت تا این حد ومرزها را بررسی کنید. در این زمانی والدین مجبور هستند دوباره تمام قواعد و حد و حدود را به روشنی برای او مشخص و قاطعانه و عاقلانه آنها را حفظ و رعایت کنند. برای اینکه غذا را با آرامش بیشتری صرف کنید ( حالا که او بزرگتر شده ) می توانید در آماده کردن و چیدن سفره یا میز مشارکت دهید. برای مثال از او بخواهید:« می تونی بشقاب ها رو ببری؟» سر میز هم از او بخواهید بعضی وسایل را که می تواند به شما بدهد مثل ظرف سس و شما والدین هم بایستی به جا ومناسب پاسخ رفتارهای کودکتان را بدهید مثلا متشکرم، ممنونم و … .

هیچ وقت چند نوع خوراکی را باهم به کودکتان هرچند بزرگتر شده باشد پیشنهاد نکنید تا از بین آنها یکی را انتخاب کند زیرا این کار شما را با مشکل روبه رو می کند و مثل این است که دنبال دردسر می گردید حتی چند نوع غذا نپزید تا او یکی را انتخاب کند و بخورد چون خانه رستوران نیست و شما با این کار به فرزندتان پیام غلطی را می فرستید چنانچه از غذا خوردن فرزندتان راضی هستید بعد از ۵ سالگی به او حق انتخاب بین دو تا سه نوع غذا بدهید.

گاهی کودک سر میز یا سفره نمی ماند این مشکل وقتی کودک نوپا بزرگتر می شود شروع می شود و غذا خوردن را سخت می کند. وقتی بچه هنگام غذا خوردن اغلب از سر سفره یا میز بلند می شود و دوباره بر می گردد، ظرف غذایش را به جای دیگری می برد و یا وسط غذا زیر میز می رود، در واقع در حال محک زدن حد و مرزها و نیز بررسی امکان بهانه گیری از غذا و سرانجام تحمیل خود به شما والدین است. یادتان باشد که غذا خوردن باید فعالیتی لذت بخش باشد و همه اعضای خانواده در آن شرکت داشته و با یکدیگر ارتباط و تعامل داشته باشند، واقعیت این است که ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر هنگام صرف غذا به اندازه خود غذا ارزش و اهمیت دارد. پس قواعدی را که برای آن تعیین کرده اید قاطعانه حفظ و اجرا کنید. کودک باید بداند که همراه سایر اعضای خانواده باید سر سفره یا میز غذا بنشیند تا آداب غذا خوردن، نشستن، درخواست کردن و … را یاد بگیرد و شما هم با تشویق، رفتار های خوب و مورد پسندتان او را تقویت کنید، تا یادگیری حاصل شود، نشستن کودکان سر سفره، یا میز غذا برای سلامت آنان از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا وقتی کودک حرکت می کند و جنب و جوش دارد دستگاه گوارش کودک دچار مشکل می شود در ضمن وقتی کودک در کنار سایر اعضای خانواده سر سفره می نشیند نشانگر این است که او نیز عضوی از خانواده است و باید به قواعد احترام بگذارد.

بسیاری از والدین قانون و روال خاصی را در حین صرف غذا رعایت نمی کنند زیرا همه توجه آنها به میزان غذایی است که کودک خورده یا اینکه فرزندشان غذایش را تمام کند و حاضرند فقط برای خوردن کودک چمششان را بر هر رفتار ناشایست و غیره قابل قبول بندند. قابل تصور است وقتی والدین شروع به اجرای قوانین می کنند در ابتدا دردسرشان بیشتر می شود باید حواسشان را جمع کنند به موقع اقدام کنند و اجازه ندهند غذا خوردن جنگ اعصاب شود. در اکثر موارد یادآوری اینکه کودک باید سرسفره یا میز بنشیند و غذایش را بخورد، کافی است اما اگر او توجهی به حرف شما نمی کند یا رفتارهای پرخاشگرانه دارد، از روش « اگه یک بار دیگه این کار با بکنی تنبیه(محروم) می شی!» استفاده کنید که در بیشتر موارد اثر گذار است.

در مورد زمان نشستن کودک سر سفره واقع بین باشید کودکان زیر ۵ سال حداکثر ۱۵ دقیقه می توانند سر سفره بنشینند. برای فرزندتان روشن کنید که سر سفره یا میز غذا باید چه رفتاری داشته باشد. پرتاپ اشیاء یا مواد غذایی، جرو بحث ، داد و فریاد و رفتارهایی از این قبیل در تمام سنین غیر قابل قبول و ممنوع هستند.

در مورد مشکل بیش از حد تنقلات غیر ضروری خوردن، به نظر می رسد اولین گام غلط را والدین برداشته اند، وقتی مقدار زیادی کیک، شکلات، چیپس، پفک و نوشابه در دسترس کودک باشد، چگونه می توان او را برای خوردن آنها سرزنش  کنید اگر شما والدین بدون تامل به تقاضای کودکتان برای خوردن اینگونه تنقلات جواب مثبت بدهید در مورد بی اشتهایی فرزندتان به غذا های سالم مقصر هستید. اینگونه تنقلات خوراکی های با ارزش غذایی کم هستند و در عین حال حاوی قند زیاد می باشند که اندکی بعد از مصرف کردن آنها، قند خون به شدت بالا می رود و بچه علائمی نظیر تقلا و سرو صدای زیاد از خود نشان می دهد و پس از مدت کوتاهی که قند خونش دوباره افت می کند( که شاید حتی پایین تر از میزان اولیه اش هم برود) شما با بداخلاقی، نق نق کردن، گریه و بهانه گیری های او روبه رو می شوید. برای جلوگیری از کشمکش با کودکتان در مورد خوردن چنین تنقلاتی از خریداری خوراکی های با ارزش غذایی کم خودداری کنید هر چقدر این خوراکی ها کمتر در دسترس باشند جر و بحث کاهش پیدا می کند حتی اگر خودتان استفاده می کنید در مقابل دیدگان فرزندتان نباشد. هرگز از چنین خوراکی هایی به عنوان پاداش برای غذا خوردن یا خوب غذا خوردن یا رفتار خوب استفاده نکنید. به هیچ وجه اجازه ندهید کودک بعد از غذای اصلی از این خوراکی ها استفاده کند و همیشه به کودک اطلاع و آگاهی بدهید که زمان غذا خوردن نزدیک است.

منبع:فارس پاتوق

2 پاسخ
  1. مامان
    مامان گفته:

    با سلام، دختر من یک سال و ۵ ماهشه کلا” هیچی نمی خوره موقع تولد وزنش ۳۶۰۰ بود اما الان حدود ۱/۵ کیلو کمبود وزن داره، آزمایش خون و ادرار دادیم خداروشکر مشکلی نداشته ولی هیچ چیزی رو با میل نمی خوره فقط وقتی خیلی گرسنش باشه یه کم نون می خوره، به نظرتون چی کار کنم تموم راه کارهای روانشناسیم امتحان کردم هیج فایده ای نداشته، نه غذا می خوره نه میوه نه تنقلات، هیچی ….

    پاسخ
    • wpadmin
      wpadmin گفته:

      اشتهای کودک در زمان های مختلف متفاوت است و تحت تاثیر عوامل زیادی از جمله میزان رشد کودک قرار می گیرد. بنابراین حتی در کودکانی که در سال اول عمر اشتهای خوبی هم داشته اند در سال دوم زندگی به نظر می رسد که کودک اشتهای سابق را ندارد و والدین می گویند که اشتهای او کم شده است در صورتی که این کاهش اشتها ناشی از کند شدن رشد در این سن نسبت به سال قبل است.

      گرچه ممکن است بین کودکان از نظر نوع و میزان دریافت مواد غذایی اختلاف زیادی وجود داشته باشد و گاهی اوقات از یک وعده تا وعده دیگر و یا از یک روز به روز دیگر فرق کند ولی تحقیقات نشان داده است که اکثر کودکان و حتی آنان که مقدار مواد غذایی متغیری دریافت می کنند انرژی و مواد مغذی مورد نیاز خود را از یک غذای متعادل به دست می آورند.

      سایر عوامل مثل رفتار خانواده در زمینه دوست داشتن و یا دوست نداشتن غذا، عادت های نادرست مروط به غذا و تغذیه، همه در سال اول و دوم زندگی کودک شکل گرفته و ادامه می یابند. در اینجا پدر و مادر به عنوان یک “الگو” نقش مهمی ایفا می کنند. فضای روانی مثبت یا منفی که خانواده در زمان غذاخوردن ایجاد می کنند می تواند ناشی از شرایط روانی و یا نحوه تغذیه و برخورد افراد خانواده با یکدیگر باشد.

      غذا خوردن کودک

      عدم آگاهی و یا بی توجهی اعضا خانواده در مورد رفتارهای تغذیه ای کودک، همچنین محدودیت فرصت والدین بخصوص مادر، به ویژه اگر شاغل هم باشد می تواند در مشکلات تغذیه و کاهش اشتهای کودک موثر باشد و موجب شود که کودک یک تا ۲ ساله بعضی از غذاهایی را که قبلا خوب می خورده دیگر نخورد. این بی علاقگی ممکن است یک تا ۲ هفته طول بکشد و گاه سال ها باقی بماند.

      از طرف دیگر کودکان در این سن استقلال خود را نشان می دهند و می خواهند که خودشان غذا بخورند. هنوز هم دوست دارند ریخت و پاش کنند و از انگشتان خود برای برداشتن غذا استفاده نمایند که این رفتار بخشی از مرحله تکاملی آنان است. کودکان ترجیح می دهند از غذاهایی استفاده کنند که مستقیما آن را به دست بگیرند و یا در بشقابشان جستجو کرده و آن را بردارند. بسیاری اوقات تمایل نشان دادن به خوردن بعضی از غذاها و یا علاقه نشان دادن به غذاهایی که مناسب سنشان نیست و یا بازی کردن با غذا بیشتر به دلیل بازیگوشی و حس استقلال طلبی آنان است نه اینکه واقعا به آن غذای خاص علاقه داشته و یا نسبت به بعضی غذاهای دیگر بی علاقه باشند.

      بنابراین پدرو مادر باید سعی کنند علت این گونه رفتارهای کودکان را شناسایی نموده و حتی المقدور از آنها پیشگیری کنند تا با مشکلات کمتری هنگام غذاخوردن او روبروی شوند.

      رفتارهای غذایی در کودک یک تا دو ساله چگونه شکل می گیرد؟

      عبور از یک سالگی به دوسالگی و بالاخره از تغذیه با مجموعه “شیر مادر+ غذای کمکی” به “غذای خانواده+ شیر مادر” مرحله مهمی از زندگی کودک است که در این دوره همچنان باید بخشی از غذاهای اواخر یک سالگی ادامه یابد و غذاهای سفره بتدریج وارد برنامه غذایی او شود بطوری که با بزرگ شدن کودک و گذشت زمان سهم او از مواد غذایی سفره خانواده بیشتر و غذاهای مخصوص قبل از یک سالگی کمتر شود تا کودک بتواند بعد از چند ماه تقریبا همه مواد مورد نیاز خود را از سفره خانواده تامین نماید و چون هنوز معده او گنجایش کمی دارد برای تامین کالری مورد نیازش باید وعده های غذایی متعدد داشته باشد و از میان وعده های سالم و مغذی استفاده نماید.

      کودکان با عادات بد غذایی متولد نمی شوند ما آنان را چنین بار می آوریم.

      همانطور که گفته شد والدین باید به خاطر داشته باشند که اگر کودک گاهی اوقات علاقه به خوردن غذا نشان نمی دهد احتمال دارد که این امر طبیعی و ناشی از کاهش موقتی اشتها ی او باشد. برای ترغیب کودک به غذا خوردن باید غذای او را متنوع، خوشرنگ، خوشبو و با قوام و غلظت مناسب و به صورتی اشتها آور تهیه کرد و زمان خوردن را برای او دلپذیر و لذت بخش نمود.

      والدین اکثر کودکانی که خوب غذا نمی خورند و بهانه گیری می کنند نمی دانند که کودک آنان در حال تغییرات عادت غذایی در طول زندگی خود می باشند. این والدین معمولا یا:

      * با فشار، کودک خود را وادار به خوردن می کنند.

      * و یا با شوخی، ادا، حقه و … غذا را در داخل دهان او می گذارند.

      که این اعمال سبب می شود کودک اصولا نسبت به غذاخوردن مقاومت نماید و در سال های بعد هم دچار مشکلات بیشتر شود.

      هنگام غذا دادن یا غذا خوردن کودک باید به چه نکاتی توجه کرد؟

      * مواد غذایی نه تنها از نظر کمیت و کیفیت باید کامل و مناسب باشد بلکه شرایط محیطی که کودک در آن تغذیه می شود نیز از نظر روانی مساعد و مطلوب باشد تا کودک از خوردن غذا لذت برده و به آن تمایل نشان دهد.

      * چون در اواخر سال دوم، کودک بیشتر اجتماعی شده و اغلب قادر است بدون کمک غذا بخورد و غذای مورد علاقه خود را به دلخواه انتخاب نماید مادر باید مواظب باشد که مواد مغذی کافی، متعادل و پر انرژی که برای رشد کودک لازم است در اختیار او بگذارد و از مصرف شدن آن اطمینان حاصل کند.

      * به کودک نباید به زور غذا داد. در عین حال محیط او باید آرام باشد و حواس و توجه اش به مطلب دیگری جلب نشود. گاهی مادرها اجازه نمی دهند که کودک مطابق میل و نیاز خود غذا طلب کند در حالی که بهتر است اشتیاق و اشتهای کودک حتما در نظر گرفته شود.

      * اگر کودک غذایی را دوست نداشت نباید کلا آن را از برنامه غذایی حذف کرد بلکه می توان با تغییراتی و در فرصتی دیگر، آن را امتحان کرد.

      * به امتناع کودک از خوردن غذا در بعضی از شرایط باید توجه نمود. گاهی جدایی از مادر، بیماری کودک، شرایط خاص روحی کودک، شب نخوابیدن، عدم استفاده از آفتاب و هوای سالم و پاک، نداشتن فعالیت زیاد، گوشه گیری کودک و گاهی اوقات وسواس بیش از اندازه مادر در مورد اینکه موقع غذا خوردن باید همه چیز تمیز بماند و لباس کودک کثیف نشود و امثال آن ممکن است بر علاقه و اشتهای او به غذا و یا امتناع از غذا خوردن تاثیر گذار باشد.

      * بنابراین کودک در زمان غذا خوردن باید در محل امن و راحتی قرار گیرد، مشتاق غذاخوردن باشد، بدون عجله به او غذا داده شود، با زور و تهدید یا رشوه وادار به غذاخوردن نشود. اگر به هر علتی از خوردن یک وعده غذا خودداری کرد باید بدون هیچگونه نگرانی و اضطراب آن نوبت تغذیه را به تاخیر انداخت یا حتی از آن صرف نظر نمود. مطمئنا در وعده های دیگر جبران خواهد کرد.

      غذا خوردن

      * کودکان در این سن دوست دارند خودشان غذا بخورند و ترجیح می دهند غذا را با دست و انگشتان خود بردارند.

      * آنان غذای گرم را نسبت به غذای سرد یا داغ ترجیح می دهند.

      * معمولا با غذا بازی می کنند و صحنه های غیر قابل انتظاری ایجاد می کنند! ولی خودشان از این کار لذت می برند.

      * نمی توانند بیش از ۵ تا ۱۰ دقیقه پشت سر هم برای غذا خوردن وقت صرف کنند و اگر بتوانند سفره را ترک می کنند و بعد دو مرتبه برمی گردند.

      * آداب غذاخوردن را مراعات نمی کنند، در حین غذا خوردن و بعد از سیر شدن، غذا را به اطراف پخش می کنند.

      * بیشتر به خواسته ها و تمایلات خود توجه دارند و کمتر به نظر دیگران اهمیت می دهند.

      * از پدر و مادر و خواهر و برادرانشان تقلید می کنند.

      * بعضی غذاها را نمی خورند و احتمال بروز عادت نامساعد غذایی از همین جا سرچشمه می گیرد.

      بنابراین

      چون مغز فعال و پویای کودک آماده دریافت همه پیام های محیط زندگی و اطرافیان است عادات خوب غذایی هم باید از سنین پائین به کودک آموزش داده شود. آموزش عملی و عینی به مراتب اثربخش تر از بیان است. همه افراد بزرگتر خانواده باید بدانند رفتارهای غذایی آنان می تواند برای افراد کوچکتر خانواده الگو باشد. پس سر سفره و هنگام صرف غذا باید مواظب بود و حداقل به منظور آموزش فرزندانمان، خودمان هم به هنگام غذاخوردن مراقب رفتار و گفتارمان باشیم و به عادت های خوب غذایی عمل کنیم. مثلا بر سر سفره و هنگام غذا خوردن نگوئیم که “من این غذا را دوست ندارم” و یا “چقدر بدمزه و بدشکل است”.

      از اضافه کردن نمک و شکر به غذا پرهیز نموده و سعی کنیم مصرف سبزی و میوه را بیشتر کنیم.

      گفتار خوب و حسن رفتار و کردار در خانواده موجب ثبات شخصیت و رفتارهای منطقی و صحیح در کودک می شود، محیط های متشنج و عصبی خانواده آثار زیان بخشی بر روح و روان کودک می گذارد که بدون شک در عادات و رفتار تغذیه ای آنان نیز اثر منفی خواهد گذاشت.

      در این میان سلامت روانی مادر نقش عمده ای دارد. اضطراب، افسردگی و یا رفتارهای وسواسی او می تواند باعث کم اشتهایی یا بی اشتهایی و بدغذایی کودک شود و بسیاری از مشکلات رفتاری، خلقی و تغذیه ای کودکان را ایجاد نماید.

      غذا دادن به کودک

      هنگام غذاخوردن چگونه می توان محیط را برای کودک دلپذیر کرد؟

      به محل، زمان و نحوه غذا دادن به کودک توجه کنید.

      کودک باید غذا را سر میز و یا سر سفره خانواده، در محیطی تمیز، آرام، دوستانه، راحت، مطمئن و خوشایند صرف کند تا ضمن اینکه از غذا خوردن همراه دیگران لذت می برد طرز غذاخوردن و نحوه استفاده از قاشق، چنگال و لیوان را نیز بیاموزد.

      بهتر است کودک را به جای اجبار، تشویق به غذا خوردن کرد. علاقه به غذا خوردن زمانی بوجود می آید که غذا به صورت جالبی ارائه شود و کودک ببیند که دیگران هم غذاهای متنوع یا جدید را با لذت می خورند.

      ضمنا غذا باید به شکلی باشد که خوردنش برای کودک آسان باشد. مثلا گوشت چرخ کرده را بهتر از گوشت تکه ای می پذیرد یا قطعات کوچک سیب زمینی و یا هویج پخته شده یا لقمه های کوچک غذا را با میل و رغبت می خورد.

      در ابتدا کودک ۱ تا ۲ ساله ممکن است برای گرفتن یا برداشتن غذا از انگشتانش استفاده کند ولی بتدریج می تواند در گرفتن قاشق، چنگال و لیوان مهارت پیدا کند.

      ظرف غذا باید کوچک و کمی گود باشد تا غذا از آن بیرون نریزد. قاشق و چنگال و لیوان هم باید کوچک، سبک و طوری باشد که کودک به راحتی آن را بردارد و نگهدارد. بهتر است از قاشق و چنگال و بشقاب نشکن استفاده شود و بهتر است از قاشقی که او را به یاد قاشق دارو می اندازد استفاده نشود. کودک را به ویژه در شروع غذا که گرسنه است، باید تشویق کرد تا علیرغم ریخت و پاشی که می کند خودش غذا بخورد، این کار را یاد بگیرد و مهارت و اعتماد به نفس پیدا کند، سپس وقتی خودش از خوردن خسته شد و یا در ضمن آنکه خودش غذا می خورد او را کمک کرد.

      چه باید کرد تا کودک از غذا خوردن لذت ببرد؟

      * ساعات برنامه غذایی را خیلی عوض نکنید.

      * مراقب باشید که زمان غذا خوردن، کودک خیلی گرسنه یا خیلی خسته نباشد.

      * سعی کنید میان وعده ها را ۵/۱ تا ۲ ساعت قبل از وعده اصلی غذا بدهید.

      * بهتر است میان وعده ها خیلی شیرین، حجیم یا چرب نباشند تا اشتهای کودک برای وعده اصلی غذا، باقی بماند.

      * برای دسر یک ماده کمی شیرین انتخاب کنید و آن را بلافاصله بعد از غذا به او بدهید که جزو غذا به حساب بیاید.

      * اگر غذای جدیدی به او می دهید که از خوردنش امتناع می کند تعجب نکنید، آن را همراه با غذایی که دوست دارد مثل برنج یا نان یا سیب زمینی به او بدهید.

      * غذاهارا خیلی زود به زود و بر اساس تمایل او عوض نکنید.

      * هنگام غذا دادن، دعوا نکنید، داد و قال راه نیندازید و برای خوردن غذا جایزه تعیین نکنید.

      * بگذارید در مورد سیر شدنش خودش تصمیم بگیرد، اگر در یک وعده مقدار کمتری بخورد مسلما در وعده دیگر یا روز دیگر جبران می کند.

      * در سن یک تا دو سالگی با توجه به مراحل تکامل کودک، شما انتظار نداشته باشید که هنگام غذا خوردن خیلی تمیز و مرتب باشد. این مرحله ریخت و پاش بتدریج بهتر می شود. برخی کارهای او را مانند پرت کردن غذا، بازی کردن هنگام غذاخوردن و … را می توان با آرامش و ملایمت و بتدریج محدود کرد. بسیاری از رفتارهای غذایی آرام آرام با بزرگ شدن کودک عوض می شوند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *