بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان و چندین نمونه بازی و کاردستی برای بهبود خلاقیت کودک – مدت زمان مطالعه ۵ دقیقه.

خلاقیت کودکان

بازی های خلاق آن دسته از بازی های هستند که کودکان اگر به حال خود رها شوند به کرات انجام می دهند.

بازی های خلاق بسیاری وجود دارند که می توانید با تقویت و تشویق کودکان، میزان آنها را افزایش دهید.

همه کودکان اگر به آنها فرصتی داده شود خلاق بودن را دوست دارند، چه نقاشی و ترسیم و کاردستی باشد، چه بازی های وانمودی و نقش بازی.

فواید رشدی زیادی ناشی از بازی های خلاقانه بود دارند، بنابراین چرا به بهتر شدن آنها کمک نکنیم؟!

فواید بازی های خلاق کدامند؟

در حالیکه اکثر والدین ترجیح می دهند بچه ها بازی های خلاق و بهم ریختن اسباب بازی ها را در مهد و مدرسه انجام دهند، باید بدانند که کودکان از بازی های آزاد و خلاق در خانه سود بیشتری می برند.

هم چنین، ایجاد علاقه به بازی های خلاق و فرآیند خلاقیت کودک شما را در آینده باعث افزایش خلاقیت کودک می شود.

در واقع تفکر و حل مسئله خلاق در حال حاضر به عنوان یکی از مهارتهای مهمی شناخته می شوند که کارفرماها به دنبال آنها هستند.

مدارس این مسئله را می دانند و سعی دارند تا حدودی آن را در برنامه درسی خود جای دهند.

اما تقویت آن را تا هنگام مدرسه رفتن کودک به تعویق نیندازید.

تمرین این مهارت ها را در خانه شروع کنید، و کودک را برای یک شروع احتمالی خوب در آینده آماده کنید.

در ادامه مقاله این فواید را با هم بررسی خواهیم کرد.

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

  1. فواید هوشی و ذهنی

بازی های خلاقانه به رشد مهارت های ریاضی پایه از جمله هندسه در سنین پایین کمک می کند (مثل اندازه و شکل)، اندازه گیری و طبقه بندی.

هم چنین، هنگامی که کودک سعی دارد آنچه در سرش است را به روی کاغذ بیاورد، مقدار زیادی از مهارت های حل مسئله و تمرکز را به کار می گیرد.

در سالهای پایین، کودک از خود سوال های پایه و ساده را می پرسد، مثل اینکه آیا این چسب به اندازه کافی قوی هست یا خیر، یا اینکه چجوری رنگ کنم که بیرون نزند، در فرآیند حل این مسائل آنها در مورد فرآیند تفکر خلاقانه یاد می گیرند.

همچنان که کودکان بزرگتر می شوند، هنرها و کاردستی های مختلف مهارت های تفکر پیچیده تر را نیازمند می شوند، و بسیاری از فعالیت ها نیازمند شناخت مفاهیم علمی پایه هستند تا قابل اجرا شوند.

کارهایی مثل ترکیب کردن رنگهای خاص یا ایجاد الگوهای موزاییکی جدید جزو فعالیت های خلاقانه هستند، اما بدون یک مولفه ذهنی خلاقیت ضعیف خواهد شد.

از آنجایی که کودک این مهارت ها را در یک محیط خلاق یاد می گیرد، می تواند آنها را به محیط های دیگر نیز انتقال دهد.

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

  1. فواید فیزیکی و جسمی

نقاشی کردن، رنگ آمیزی، بریدن و چسباندن کاغذ همگی به بهبود مهارت های حرکتی ظریف کمک کرده، و در مقابل فرد را برای مهارتهای نوشتن در دوران مدرسه آماده می کنند.

کودکان با مداد در دست متولد می شوند، بنابراین زمان می برد تا مهارت های لازم برای انجام یک کار را بیاموزد.

بازی خلاقانه به رشد این مهارت ها کمک می کند.

به یاد داشته باشید که توانایی نوشتن در کودک شما بازنمایی یک نقطه عطف بزرگ در رشد فیزیکی اوست.

همچنین حواستان باشد کودک دوره قبلی را پشت سر گذاشته است و تا همین یکی دو سال پیش حتی نمی توانست مداد را بخوبی دست بگیرد یا چیزی روی کاغذ بکشد. بنابراین چه پیشرفت سریعی داشته است و این باور نکردنیست.

برای عملی کردن این کار، سعی کنید به کودک کمک کنید تا مداد شمعی را بین دو دوستش بگیرد.

قدرت و هماهنگی بین مهارت های ظریف نیاز است، و برای کودکان زمان می برد تا اینها را یاد بگیرد.

حتی خط کشیدن اولیه نیز یک نقطه عطف است. هم چنان که کودک بزرگتر می شود، فعالیت های خلاقانه به آنها کمک خواهد کرد که مهارت های ظریف حرکتی را رشد دهند، هم چنین هماهنگی بین چشم و دست را بهبود ببخشند.

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

  1. فواید هیجانی و اجتماعی

واضح است و اصلا عجیب نیست که فعالیت های خلاقانه روزنه ی مثبتی را برای کودکان فراهم می کنند (هم چنین بزرگسالان) تا هیجانات خود را ابراز کنند و این مسئله در سنین خیلی پایین شروع می شود.

فراهم کردن لوازم در دسترس برای کودک خود، به این معناست که ابراز خلاقانه به اندازه مسواک زدن عادی است.

با بزرگ شدن کودک، هنر و کاردستی روشی برای اجتماعی شدن با دیگران را برای کودک فراهم می کند.

به جای فقط در کنار هم بودن، بچه ها می توانند با هم کار دستی بسازند و یا چیز جدیدی ابداع کنند.

  1. مهارت های ارتباطی

بازی خلاقانه روشی فوق العاده برای بهبود مهارت های ارتباطی در محیطی شاد و حمایتی می باشد.

زمانی که کودکان با مواد انتخابی خود درگیر می شوند درمی یابید که در مورد آنچه در حال وقوع است با خود حرف می زنند.

در مقابل این کار باعث بهبود مهارت های کلامی و رشد تصویر سازی می شود.

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

چه لوازمی برای بازی خلاقانه لازم هستند؟

برای تقویت بازی های خلاق در کودک لازم نیست که لوازم گران قیمت خریداری کنید، بلکه مهم است که برخی لوازم در دسترس را برای او فراهم کنید.

چیزهایی مثل مداد رنگی ها، لوازم نقاشی، کاغذ زنگی، قیچی و چسب لوازم پایه برای این کار هستند، اما علاوه بر اینها بسیاری لوازم دیگر هستند که می توانید مورد استفاده قرار دهید.

فروشگاه های لوازم التحریر، دانشکده ها و فروشگاه های اسباب بازی آموزشی خوب همه می توانند لوازم هنری متنوعی را در اختیار شما قرار دهند، و این شگفت آور است که کودکان با استفاده از مواد روزمره در اطراف شما می توانند خلاقیت را تمرین کنند.

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

برخی از اقلام و لوازم که می توانید برای کودک خود فراهم کنید در زیر لیست شده اند:

  • مداد رنگی – مومی ، پلاستیک و روغن
  • رنگها – آب ، اکریلیک
  • رنگ های پودری
  • مدادهای رنگی و قلمهای نمدی
  • برس و اسفنج
  • الگوهایی برای رس و خمیر بازی
  • تجهیزات چاپخانه و پرینت کردن
  • قیچی
  • تمبر و پانچ
  • کاغذ و مقوا
  • مواد کلاژ
  • چسب مایع و نوار چسب
  • کیت های صنایع دستی
  • قالب و قاب
  • پیش بندها و لوازم جانبی
  • روبان
  • قطعات بزرگی از مواد برای بازی های وانمودی
  • دکمه های زنگی لباس
  • چوب بستنی
  • ظروف یک بار مصرف

بالاتر از همه اینها، به کودک خود زمان و فضا دهید تا کارهای خلاقانه انجام دهد.

جعبه ای پر از اشکال ریز و درشت دم دستی نگه دارید، و سعی کنید در مورد بهم ریخته شدن خانه استرس کمتری داشته باشید.

بازی های خلاقانه تنها بازی های ازاد برای سرگرمی نیستند، همانطور که گفته شد به رشد ذهنی، فیزیکی و اجتماعی کودک شما کمک می کند و بالاتر از همه او را برای یک زندگی خلاق در آینده آماده می سازد.

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

کاردستی های خلاقانه برای کودکان

کاردستی های خلاقانه برای کودکان.

 

بازی و فعالیت های خلاقانه پیش دبستانی ها

بازی و فعالیت های خلاقانه پیش دبستانی ها

بازی و فعالیت های خلاقانه پیش دبستانی ها – مدت زمان مطالعه ۵ دقیقه.

 

تشویق پیش دبستانی ها به بازی خلاقانه

بسیار مهم است که زمان کافی، ابزار لازم و فضا در اختیار پیش دبستانی ها بگذارید تا افراد خلاقی شوند.

بچه های پیش دبستانی دوست دارند در بازی های خلاقانه، خودانگیخته باشند، بنابراین خوب است که با آنها همراه  باشید و بگذارید آنچه می خواهند انجام دهند. ولی زمانهایی هم خواهد بود که بچه از شما خواهد خواست با او مشغول بازی شوید و راهنمایی اش کنید. اگر فعالانه درگیر ادامه مطلب

خلاقیت در بازی

خلاقیت در بازی

خلاقیت در بازی متناسب با سن و جنسیت کودک و آموزش برخورد با بازی های مختلف و پرورشی کودک – مطالعه ۴ دقیقه

در هنگام بازی خلاقیت کودک افزایش می یابد .

خلاقیت 

” خلاقیت؛ یعنی امکان بهره برداری نامتعارف از ابزار، بدون تأثیر پذیری از عقاید دیگران ” .

نکات اصلی را به کودک خود بیاموزید ، و موقعیتی را برای او فراهم نمایید تا کودک از ایده هایش استفاده کند . زیرا خلاقیت ، عامل کسب تجربه ی بیشتر است و تجربه عامل پیشرفت در زندگی آینده ی کودکان می باشد . تجربیاتی مانند؛ سفر، گذراندن وقت ادامه مطلب

خلاقیت در کودکان پیش دبستانی

فعالیتها و بازی خلاق در کودکان پیش دبستانی

بازی خلاق در کودکان پیش دبستانی – مدت زمان مطالعه ۴ دقیقه.

دادن زمان، لوازم و فضا به کودکان پیش دبستانی، برای خلاق شدن انها بسیار مهم است. این کودکان دوست دارند تا در بازی‌های خلاق خود برنامه ریزی نداشته باشند بنابراین بهتر است که از کودک تبعیت کنید.

اما زمانهایی وجود دارند که کودک از شما میخواهد تا بیشتر درگیر هدایت بازی شوید. با درگیرشدن بطور فعال، شما می‌توانید مهارتهای کودک خود را رشد دهید و انها را بیشتر درک کنید.

ادامه مطلب

داستان کوتاه در مورد راستگویی و صداقت برای کودکان

داستان کوتاه در مورد راستگویی و صداقت برای کودکان

داستان کوتاه در مورد راستگویی و صداقت برای کودکان فراهم شده است.

داستان کوتاه در مورد راستگویی و صداقت

داستان پارمیدا و نیکیتا (داستان اول)

یه روز جمعه پارمیدا از خواب بیدار شد و دید که مامانش داره حاضر میشه، که به خونه مامان بزرگش بره.

پارمیدا می دونست خاله زری و دخترش نیکتا که هم سن پارمیدا بود، هم احتمالا اونجا هستن. به همین خاطر سریع حاضر شد تا با مامانش دوتایی به خونه مادر بزرگش برن.

خونه مادربزرگ خیلی بزرگ بود و یک حیاط باصفا داشت که بچه ها عاشق توپ بازی و دویدن اونجا بودن، مخصوصا روزهای تعطیل که میتونستن تا عصر اونجا بمونن و بازی کنن.

البته پارمیدا اگه هر روز هم می رفت خونه مادربزرگش سیر نمی شد چون اونجا رو خیلی دوست داشت.

پارمیدا سریع کفششو پوشید و با مامانش سوار آژانس شدن و به خونه مادربزرگ  رفتن.

داستان کوتاه در مورد راستگویی و صداقت برای کودکان

وقتی رسیدن و در زدن نیکتا در رو باز کرد و یهو پرید تو بغل پارمیدا.

مامان پارمیدا هم نیکتا رو بوسید و گفت چطوری تو گل دختر.

نیکتا بهشون سلام کرد و پیش مادربزرگ و خاله زری رفتن.

ادامه مطلب

همه_چیز_در_مورد_روانشناسی_کودک_خلاق

همه چیز درباره ی روانشناسی کودکان خلاق

روانشناسی کودکان خلاق در دنیای امروز یکی از پیش شرط های اساسی موفقیت است.

از نظر سایت کودکانه کودکان امروز و بزرگسالان فردا برای کسب موفقیت در ابعاد مختلف زندگی شان بیش از هوش نیازمند خلاقیت هستند تا بتوانند شرایط مطولب را خلق کنند، راه حل های جدیدی کشف کنند و جهان را به گونه ای متمایز و شایسته تغییر دهند.

به عنوان والدممکن است با این سوال مواجه شوید که چگونه می توان خلاقیت را در کودکان افزایش داد؟ کودک خلاق چگونه رشد می کنند و روش های عملی پرورش خلاقیت چیست.

روانشناسی کودک خلاق

با ادامه ی مطلب همراه باشید تا با پاسخ این سوال ها بیشترآشنا شوید.

۱. برای فرزندتان کتاب بخوانید.

یکی از ضروری ترین کارها برای رشد فکر و هوش و خلاقیت کودک، کتاب است. وقتی برای فرزندتان کتاب می خوانید، می توانید تخیل و تصورپردازی های ذهنی او را پرورش دهید.

برای این منظور بهتر است کتاب هایی انتخاب کنید که بزرگ هستند و تصاویر رنگی بسیاری در خود دارند.

تصاویر بیشتر از نوشته ها جلب توجه می کنند و همه ی حواس کودک را درگیر می کنند.

هنگام خواندن کتاب یک طرح کلی در ذهن خود برای موضوع داستان در نظر بگیرید و با صداهای متفاوت برای شخصیت های مختلف، داستان را برای فرزند خود بخوانید.

ادامه مطلب

روانشناسی_رنگ_ها_چه_حرفی_برای_گفتن (2)

روانشناسی رنگ ها چه حرفی برای گفتن دارد؟ (بخش دوم)

در مطلب قبلی به بررسی روانشناختی رنگ های سبز، آبی و بنفش پرداختیم. در این مطلب قصد دارم تا شما را با ویژگی های چند رنگ اصلی و برخی رنگ های فرعی دیگر آشنا کنم.

پس در ادامه ی مطلب با ما همراه باشید.


افزایش نیروی حیات به کمک رنگ قرمز


رنگ قرمز قرمز بیانگر نیروی حیاتی، فعالیت عصبی و غدد است و معنای آرزو و تمام شکل های میل و اشتیاق را در خود دارد.

این رنگ محرک ارادی برای پیروزی، رقابت و فعالیت است و از طریق بالابردن فشار خون، تعداد نبض و دفعات تنفس، دنبال کردن یک هدف مشخص را تسریع می کند.


ورزش کاران می توانند از این رنگ برای فعال کردن انرژی ذخیره شده ی بدن و بالابردن سوخت و ساز بدنی در حین ورزش استفاده کنند.


جالب است بدانید استفاده از رنگ قرمز، برای رفع افسردگی و رفع ضعف جسمی موثر است و اشتها آور است.


پژوهشگران حوزه ی رنگ شناسی توصیه می کنند از ای رنگ در کنار رنگ آبی استفاده شود.

زیرا قرار گرفتن طولانی مدت در محیطی که در آن فقط از رنگ قرمز استفاده شده است می تواند منجر به نارضایتی، بی قراری، خستگی، پرخاشگری و شتاب زدگی شود.


این نکته در طراحی محیط های آموزشی بسیار کمک کننده است زیرا استفاده ی افراطی از رنگ قرمز، می تواند در عود بی توجهی کودکان بیش فعال نقش اساسی داشته باشد.


زرد، مظهر ذکاوت و اعتماد به نفس

صفات اصلی رنگ زرد عبارتند از روشنی، بازتاب،کیفیت درخشان و شادمانی زود گذر آن. زرد نیز همانند قرمز، موجب افزایش فشار خون وتسریع نبض وتنفس می شود، با این تفاوت که مکانیزم آن از ثبات کمتری برخوردار است.

عنصر عاطفی رنگ زرد  را زنده دلی امیدوار کننده تشکیل می دهد واندام های حسی آن مرکب ازسیستم عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک است.

جالب است بدانید که رنگ زرد روشن را رنگ دانشمندان و پژوهشگران می دانند، این رنگ، هوش و کنجکاوی را تقویت می کند و باعث افزایش خلاقیت و مثبت اندیشی شده و اشتیاق و علاقه فرد را بیشتر می کند.

در محیط های آموزشی می توان از فضاسازی های زرد رنگ به منظور تقویت هوش، خلاقیت و کنجکاوی یادگیرندگان استفاده کرد.

این رنگ از طریق فعال کردن ذهن، موجب تقویت تفکر شده و در پردازش و دفع سموم و ناخالصی ها تاثیر زیادی دارد.

سر و کار داشتن با رنگ زرد می تواند به ما کمک کند تا نقاط ضعف و قوت شخصیت مان را بیشتر بشناسیم.

این رنگ، رنگ تغییر و تحول و نوگرایی است. زرد میل به پیشرفت و تحول را افزایش می دهد و برای ارتقاء اعتماد به نفس بسیار موثر است.

به کمک رنگ زرد می توانید به عنوان نمادی از خورشید، گرم، صمیمی، جذاب و خلاق جلوه کنید و انرژی لازم برای تغییرات را همواره به همراه داشته باشید.


خانواده ی خاکستری های باوقار در مورد شما چه می گویند؟

خاکستری ترکیب سیاه و سفید است و می توان آن را رنگ سایه نامید. تحت تاثیر رنگ خاکستری افراد باشخصیت، محترم، مسلط به خود و اهل عمل به نظر می رسند.

خاکستری شخصیت افراد را تا حدی اسرارآمیز، زیرک و جذاب جلوه می دهد و حالتی از وقار، اقتدار و رسمی بودن را با خود دارد. تحت تاثیر این رنگ می توانید در مواقع لازم تا حدی با ابهت به نظر برسید.

جالب است بدانید که رنگ خاکستری روشن شخصیت را با ثبات می کند و در تغییر نگرش های عاقلانه و منطقی مفید است .

اما استفاده افراطی از خاکستری تیره می تواند تداعی کننده ی  فقر، مشقت و سختی باشد و  بی تفاوتی، عدم مشارکت، سستی و تنبلی را به ذهن آورد.

اگر چه در زمان جنگ و افزایش فشارهای روانی تمایل به این رنگ بیشتر می شود اما شما می توانید در مواقع لازم از خصوصیات وقار آفرین، محترمانه، با ابهت و زیرک نمای این رنگ به خوبی استفاده کنید.

اگر قصد دارید دیده نشوید، از رنگ سیاه استفاده کنید

سیاه، تیره ترین رنگ است ودرواقع خود را نفی می کند . این رنگ بیانگر پوچی و نابودی است و در نقطه ی مقابل رنگ سفید، معنای “نه” را با خود دارد.

اگر به استفاده ی افراطی از رنگ سیاه عادت کرده اید، باید بگویم به احتمال زیاد شما در جمع های مختلف به خوبی دیده نخواهید شد.

رنگ سیاه به صورت ضمنی پیام “نه” را از شما به سمت دیگران صادر کرده و مانع از برقراری ارتباط می شود.

بنابراین برای بهتر دیده شدن لازم است  مدتی لباس های مشکی رنگ را کنار بگذارید و به خانواده رنگ های آبی، زرد و سبز سری بزنید.

البته لازم است بدانید هیچ یک از رنگ ها به خودی خود خیلی خوب و یا خیلی بد نخواهند بود.

رنگ سیاه در مواقع تجربه ی مشکلات روحی و آشفتگی های عصبی می تواند برای فرد آرامش بخش باشد و دلیل استفاده از آن به عنوان رنگ اصلی مراسمات سوگواری نیز همین خاصیت است.

صورتی احساساتی، رنگ زنانگی

با مقایسه ی کودکان دختر و پسر و حتی طیف وسیعی از بزرگسالان، می بینیم که دختران عاشق صورتی و مردان به رنگ های آبی و قرمز مایل ترند.

شاید دلیل آن این باشد که رنگ صورتی از عشق و احساسات سخن می گوید و به فرد آرامش می دهد. این رنگ باعث تحریک عواطف و احساسات می شود و فرد را مهربان می کند.

به همین دلیل برای بهتر شدن روابط عاطفی و رفع مشکلات ارتباطی نیز به کار می رود. با دیدن این رنگ غریزه ی پدر و مادری فرد تحریک می شود و پرخاشگری و استرس کاهش می یابد.

اگر می خواهید در شخصیت تان  بردباری و صبوری را  القا کنید و دیگران را به مهربانی و محبت تشویق می کند، استفاده از رنگ صورتی گزینه ی مناسبی است.

لازم است بدانید استفاده مداوم از این رنگ می تواند موجب حساس شدن، خیالبافی و رویایی شدن شود.

پژوهشگران معتقدند باقی ماندن طولانی مدت در فضاهای صورتی رنگ، هوشیاری را پایین می آورد و احساس خواب آلودگی و کسالت را به همراه خواهد داشت.

رنگارنگ شو و لذت ببر

اکنون که با برخی از ویژگی های جالب و منحصر به فرد رنگ ها آشنا شدید، وقت آن است که به محیط اطراف تان، رنگ لباس های تان، رنگ بندی فضای خانه و یا محل کارتان نگاهی بندازید و با استفاده از اصول روانشناسی رنگ ها، خود و محیط اطراف تان را سالم تر و شاداب تر کنید. حالا می توانید از این تغییرات لذت ببرید.

منبع: مرکز مشاوره روانشناسی مشاورانه

روانشناسی_رنگ_ها_چه_حرفی_برای_گفتن

روانشناسی رنگ ها چه حرفی برای گفتن دارد؟ (بخش یک)

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در برخی مواقع، به طور ناخودآگاه نسبت به طیف خاصی از رنگ ها متمایل شده و یا به صورت بالعکس از گروهی از رنگ ها دوری کنید.

براساس مطالعات انجام شده در حوزه ی روانشناسی رنگ، ارتباطات مثبت و قابل توجهی در بین تمایل افراد به رنگ و حالات روانشناختی آن ها وجود دارد.

افراد در موقعیت های شادی و نشاط به طیف خاصی از رنگ ها علاقه نشان می دهند، این در حالی است که قرار گرفتن در وضعیت افسردگی، اضطراب، سوگ و یا آشفتگی های روانی، علایق رنگی را در انسان ها به گونه ای قابل توجه تغییر می دهد.

اگرچه ممکن است موضوع علاقه مندی به رنگ، تا حدودی شخصی، پیش پاافتاده و یا سطحی به نظر برسد، مطالعات زیادی حاکی از تاثیر چشمگیر رنگ ها در بهبود حالات روانی و بیماری های جسمانی می باشند.

همچنین با آگاهی از تاثیرات روانی ناشی از هر رنگ، می توان در ارتباط با دیگران و یا محیط اطراف، از تاثیر ضمنی رنگ در جهت تحقق اهداف استفاده کرد.

امروزه کاربرد روانشناسی رنگ در معماری، طراحی های محیطی، اصول قبولی در مصاحبه های استخدامی، مذاکرات کاری، قرارهای ملاقات دوستانه و بسیاری موقعیت های دیگر مورد استقبالی بی نظیر قرار گرفته است.  

آگاهی از ویژگی رنگ ها، با پیروی از اصول روانشناسی گشتالت و قوانین تداعی، می تواند فاصله ی شما تا موفقیت، سلامتی و نشاط را تا حد قابل توجهی کاهش دهد


 بنفش مناسب چه افرادی است؟

بنفش تلاش می کند تا جنبه ی سلطه گرانه رنگ قرمز متانت رنگ آبی را ترکیب کند و از این طریق تداعی گر درجه ی بالائی از صمیمیت همراه با حساسیت است.

شخصی که رنگ بنفش را ترجیح می دهد، خواستار دست یافتن  به یک رابطه ی جادویی است.

این رنگ می تواند در موقعیت های نیازمند اقتدار و در عین حال صمیمیت به خوبی اثرگذار باشد.

عملکرد صحیح سیستم لنفاوی را بهبود می بخشد و برای افراد  دارای اختلال در عملکرد غدد لنفاوی توصیه می شود.

بنفش، رنگ خنثی کننده زخم ها و صدمات عاطفی واحساسی است و برای کاهش علایم مبتلایان به تشنج های عصبی، افسردگی، اضطراب،  فوبی، اضطراب اجتماعی، خجالت زدگی و کم اشتهایی بسیار مفید است.

این رنگ، سمبل نشاط وشادمانی، نشانه دانش وآگاهی است و به سرحال آمدن روحیه کمک می کند.

درمعالجه ی بی خوابی، ناراحتی های سیستم گوارش، رفع سرماخوردگی، آسم، برونشیت، آنفولانزا و شادابی بخشی به پوست صورت بسیار موثر است.

افراط گران در استفاده از رنگ بنفش بدانند

استفاده زیاد از این رنگ می تواند منجر به عدم تعادل در سیستم عصبی شود. به همین دلیل استفاده از این رنگ به همراه رنگ های سبز و آبی بیشتر توصیه می شود.  


آیا آبی رنگ آرامش است؟

رنگ آبی که به رنگ حقیقت مشهور است، نشان از ذهن عالی و هوش سرشار دارد و رنگ آرامش کامل است.

آبی، رنگ نظم و ترتیب است و نشان دهنده ی حساسیت، ظرافت، عشق به خانواده، وحدت و دلبستگی است.

از دیدگاه روانشناسی، این رنگ تداعی گر احترام و اعتماد است و علاقه مندان به آن روحیه ای نسبتا حساس و شکننده داشته و از خودآگاهی بالایی برخوردارند.

طالبان رنگ آبی، خواستارآرامش، محیط بی سروصدا، دور بودن از ناراحتی ها و اضطراب ها هستند.

جالب است بدانید که ادراک حسی رنگ آبی، طعم شیرین و محتوای عاطفی آن ملایمت است.

از اعجاز رنگ آبی در چه مواردی استفاده کنیم؟

این رنگ منجر به افزایش توانایی تمرکز در انسان شده و محققان  آن را انتخابی مناسب برای محیط های نیازمند تفکر معرفی کرده اند.

آبی می تواند انتخاب خوبی برای اتاق مطالعه، رنگ پردازی کلاس های درس، یا سالن های مطالعاتی و یا اتاق های فکر سازمان ها باشد.

افراد دارای رژیم لاغری، مبتلایان به سرما خوردگی، گلودرد، گواتر، بریدگی، خراش، سوختگی، رماتیسم، بی خوابی، انواع گونه های گرفتگی عضلات، دل دردها و یا تب می توانند از اثرات آرامش بخش، خنکی زا و ضد باکتری این رنگ به خوبی بهره ببرند.

علی رغم خواص بی نظیر این رنگ لازم است بدانیم استفاده بی رویه از رنگ آبی می تواند منجر به کم شدن اشتها، کاهش فشارخون، نبض و علایم تنفسی شود.

القای تاثیر گذاری و آرامش به کمک رنگ سبز

رنگ فرعی سبز که از ترکیب دو رنگ اصلی آبی و زرد به وجود می آید، نماد آرامش، امید و متانت است.

این رنگ شادی بخش، خستگی را کاهش داده و قدرت صبوری و تحمل را افزایش می دهد.

با استفاده از این رنگ می توانید احساس صلح و دوستی و هماهنگ بودن را به خوبی القا کنید.

از آنجا که رنگ سبز نشانه ی سلامتی است و ثبات و امنیت را به ارمغان می آورد در محیط هایی که نیاز به القا آرامش در آن ها زیاد است، می تواند بسیار موثر واقع شود.

این رنگ گزینه ی مناسبی برای پردازش های رنگی در محیط های بیمارستانی است و امید و سلامتی را تداعی می کند.  

به منظور افزایش توان درک مطلب نیز می توان از رنگ سبز کمک گرفت.

در استفاده روزمره، همراه شدن سبز با نارنجی بهترین و بیشترین تاثیر را دارد و تصویری از فعالیت، پرشور بودن و در عین حال لطافت ایجاد می کند. 

سبزپوشان چه خصوصیاتی را بیشتر نشان می دهند؟

اگرچه قاعده ی کلی ای در مورد ثابت بودن صفات شخصیتی وجود ندارد اما کسانی که رنگ سبز را به عنوان یکی از مهم ترین علاه مندی هایشان عنوان می کنند، ویژگی های زیر را بیشتر از دیگران نشان داده اند:

  • اراده درانجام کار، پشت کار و اسقامت
  • تمایل نسبت به به کرسی نشاندن حرف خود
  • فرد برای خود مقام بلندی را قایل است ومایل است به دیگران پند واندرزهای اخلاقی ارائه کند.
  • ü       تمایل به تاثیر گذاری بر محیط پیرامون

آنجا که سبز، درمانگر می شود

بر اساس پژوهش ها، استفاده از رنگ سبز می تواند به کاهش تورم و التهاب مفاصل، بافت ها و نسوج کمک کند.

مهم ترین عضو متاثر از رنگ سبز، قلب انسان است و بسیاری از ناراحتی های قلبی، فشار خون زیاد یا کم ، سردردهای ناموزون، میگرن و رنگ پریدگی از طریق این رنگ راحت تر درمان می شوند.

اگر چه این رنگ، برای چشم آرامش بخش است اما در درمان سرطان و  بیماری های غده ای مناسب نیست زیرا باعث تسریع رشد تومورهای سرطانی شده و در این زمینه می تواند بسیار خطرناک  باشد.

برای مطالعه ی دیگر خواندنی های حیرت انگیز دنیای رنگ ها، ادامه مطلب را دنبال کنید.

منبع: مرکز مشاوره روانشناسی مشاورانه

داستان راپانزل-K

داستان راپانزل

روزی و روزگاری در زمان های دور، زن و مردی تنها در جنگلی بکر و زیبا، زندگی می کردند.

اون زن و مرد مدت ها بود بچه ای نداشتن و پس از سالیان دراز، به خواست خدا قرار بود بچه دار بشن.

زن دوران بارداری سختی رو پشت سر می گذاشت.

خونه ی کوچیک این زن و مرد پنجره ای داشت که رو به باغچه ای رویایی باز می شد.

باغچه ای زیبا با گیاهان مختلف و خوشمزه.

دیدن گیاهای رنگارنگ و تازه هوش از سر زن می برد و هر روز با دیدن شون حس تازگی و شادی پیدا می کرد.

روزی از روزها، زن که کنار پنجره ایستاده بود و به باغچه نگاه می کرد، دسته ای کاهوی تر و تازه را دید که خیلی خوشمزه به نظر می رسیدن.

به عادت زن های باردار، دلش یه مشت از اون ها رو خواست و از همسرم درخواست کرد تا براش مشتی کاهوی تازه از اون باغچه بیاره.

شوهر زن باردار، که خیلی دوست داشت بتونه اون کارو بکنه با نگاهی پر حسرت گفت ” خب..آخه.. اون باغچه مال جادوگره. اون خیلی خطرناکه و هیچ راهی برای رفتن به باغچه ش نیست. دور تا دور باغچه پر از حصار های بلنده.”.

زن که خیلی ناراحت شده بود گفت “اما.. اما من اون کاهو را می خوام. به چز اون دلم هیچ چیز دیگه ای نمی خواد”.

زن اینو گفت و غذاش رو پس زد.

چند روز به همین ترتیب گذشت و گذشت تا اینکه زن از بی غذایی، ضعیف و لاغر و مریض شد.

اون پس از مدت ها تونسته بود باردار بشه و بی غذایی میتونست خودشو بچه ش رو از پا دربیاره.

شوهر مهربون که نمی تونست شاهد مریضی و مرگ همسرش باشه، گفت” باشه، هر طور شده خودمو به داخل باغچه می رسونم و برات کاهو میارم”.

بالاخره بعد از تلاش های خیلی زیاد، مرد تونست وارد باغچه شه و دسته ای کاهو بچینه و با خودش به خونه بیاره.

زن که نحیف و کم طاقت شده بود، با دیدن دسته ی کاهوهای خوش رنگ و تازه، جون دوباره ای گرفت و با ولع تمام، کاهو ها رو خورد و از همسرش تشکر کرد.

اما این پایان قصه نبود. با خوردن کاهوها، زن حریص تر شده بود و دلش بازم کاهو می خواست.

برای روز دوم و سوم، مرد که چشم جادوگر رو دور دیده بود و ترسش ریخته بود، گفت ” بازم میرم و برات کاهو میارم”.

اما وقتی مرد برای سومین بار، خودشو از حصار بالا کشید و داخل باغچه رفت، در کمال ناباوری با جادوگر بدجنسی مواجه شد که چشم هاش از شدت عصبانیت سرخ شده بود و بر سرش فریاد می کشید.

جادوگر گفت “چطور به خودت اجازه دادی بدون اجازه وارد باغچه ی من بشی؟ کار تو مجازات سختی در پی داره”.

مرد که از ترس به خودش می لرزید داستانو برای پیرزن جادوگر تعریف کرد و بالاخره پیرزن تصمیم گرفت اونو ببخشه.

پیرزن گفت ” اگر همه ی حرفایی که زدی راست باشه، میبخشمت ولی به یک شرط ! تو باید بچه ای که متولد شد رو به من بدی چون من هیچ فرزندی ندارم”.

مرد از شنیدن این حرف متعجب شد. زبانش از ترس بند اومده بود و گفت ” این دیگه چه جور خواهشیه! “.

پیرزن گفت برای زنده موندن راهی جز این نداری و مرد، گریان و نالان مجبور شد درخواست جادگر بی رحم رو قبول کنه.


روزها گذشتن و گذشتن تا اینکه دخترک زیبایی با موهای طلایی شگفت انگیز و چشمانی به رنگ دریا متولد شد.

زیبایی دخترک، حیرت انگیز بود و پدر و مادر از تولد چنین نوزادی غرق در شادی و سرور.

هنوز چند هفته ای از تولد دخترک نگذشته بود که جادوگر موذی سوار بر جادوی بد شکلش وارد خونه ی اون ها شد و دخترک را از پدر و مادرش گرفت و با خودش به برجی بلند در اعماق جنگل بکر و دست نخورده برد.

برجی با دیوارهای بلند، در کنار آبشاری عظیم که هیچ راه ورودی به جز یک پنجره ی کوچک نداشت.

جادوگر اسم دخترک را راپانزل گذاشت که به معنای دسته ی کاهوی کوچولو بود و دخترک رو در برج زندانی کرد تا از اون به خوبی مراقبت کرده باشه!

راپانزل دوست داشتنی و کوچولو داخل همون برج زندگی می کرد. هر روز قد می کشید و بزرگتر می شد و گندم زار موهای قشنگش، بلندتر و چشم نواز تر می شد.

جادوگر فهمیده بود که این دخترک زیبا قدرت شفابخشی خارق العاده ای با خود دارد و یک دخترک معمولی نیست.

اون هر روز به پایین برج می اومد و می گفت ” راپانزل، موهاتو بنداز پایین تا باهاشون بیام پیشت. منم مادر عزیزت”.

راپانزل هم موهاشو نردبانی می کرد تا جادوگر باهاشون وارد برج بشه.

اما راپانزل جادوگر رو دوست نداشت. اون خیلی بداخلاق بود و به دخترک اجازه ی خروج از برج حتی برای یک لحظه هم نمی داد.

راپانزل اما آرزو داشت بتونه از اون برج بیرون بیاد و دنیا رو حسابی نگاه کنه.

روزی از روزها راپانزل زیبا، کنار پنجره ایستاده بود و آواز می خواند که شاهزاده ای سوار بر اسب، مسخ صدای زیبای اون شد.

شاهزاده تصمیم گرفت هر طور شده خودش رو به دخترک برسونه و فهمید که اگر صدای جادوگر پیر رو تقلید کنه میتونه با نردبان موهای دختر زیبا وارد برج بشه.

بنابراین تصمیم گرفت شانسش رو امتحان کنه و البته موفق هم شد.

اون به نزد راپانزل رفت و از دیدن زیبایی های دخترک، نه یک دل که صد دل عاشقش شد و گفت “با من ازدواج می کنی؟”

راپانزل هم قبول کرد و تصمیم گرفتند به کمک هم راهی برای خروج از برج پیدا کنند.

او که احساس می کرد مرد رویاهاشو پیدا کرده، غرق در شادی بود و در دلش غوغایی به پا بود.

اما چند دقیقه ای بیشتر طول نکشید که دید پیرزن با چشمانی غضب آلود و صورتی برافروخته از خشم به سمتش اومد و گفت” چطور تونستی به من خیانت کنی و نقشه ی فرار بکشی؟ من برای تو بهتریین چیزها رو فراهم کردم اما تو….”

پیرزن این ها رو گفت و موهای طلایی راپانزل را با قیچی کوتاه کرد. بعد هم با جرقه ای روی چوب جادویی، دخترک پر از عشق و امید رو به بیابانی بی آب و علف تبعید کرد.

جادوگر که حسابی عصبانی بود، تصمیم گرفت شاهزاده را هم به سزای عمل زشتش برسونه. برای همین در روزی که شاهزاده برای دیدن راپانزل اومده بود، فریب داد و اون را از بالای برج به پایین پرتاب کرد.

اما او که بدجور روی درختچه های خار فرود آمده بود، خارهایی رو در چشمش احساس کرد و برای همیشه کور شد.

شاهزاده روزهای زیادی رو به یاد دخترک در جنگل راه رفت و گریست.


او از علف های بیابان می خورد و در غم از دست دادن عشق زیبایش، می گریست.

بعد از چندین سال بیابان گردی و آوارگی، بالاخره شاهزاده به بیابانی رسید که صدای آواز روح نواز و آشنایی اون را به بهشتی دست نیافتنی تبدیل کرده بود.

رد صدا رو دنبال کرد و جلو رفت  و در حالیکه اسم راپانزل رو تکرار می کرد، او را می جست و نمی یافت.

شاهزاده کمی جلوتر رفت که دید کسی دست هایش را در دستش گرفت.

او کسی نبود جز راپانزل عزیزش!

اون ها همدیگر را در آغوش گرفتند و از شادی ساعت ها گریستند.

همینکه اولین قطره از اشک های شفابخش دخترک زیبا بر چشم های شاهزاده فروریخت، بینایی از دست رفته ی شاهزاده به او برگشت و با دیدن زیبایی حیرت انگیز دخترک، جانی دوباره گرفت.

اون ها  بعد از تحمل سختی های زیاد به همراه هم به سمت شهر حرکت کردند.

 شاهزاده قول داد تمام زیبایی های دنیا را به راپانزل نشان دهد و ازدواج اون ها در شهر، مایه ی شادی و خوشحالی همه ی اهالی شهر شد.

دانستنی_های_دروغ_گویی_دزدی_و_بددهنی

دانستنی های دروغ گویی، دزدی و بددهنی در کودکان

درد سر دروغگویی کودک و راه حل های کلیدی

دروغگویی کودکان معمولاً از سه دلیل عمده سرچشمه می گیرد.

  1. کودک واقعیت و خیال را در هم می‌‌آمیزد و گاه تصورات خود را کاملاً واقعی فرض می کند. معمولاً تا پایان هفت سالگی، توانایی کودک برای جدا کردن واقعیت از خیال، کامل نشده است.

در این سن ممکن است جملات زیادی از فرزندتان بشنوید که مبتنی بر خیال هستند.

۲)کودک به نوعی تفکر آرزومندانه پسرفت کرده است و بدین طریق با یک واقعیت غیرقابل تحمل انطباق پیدا کرده است.

 مثلا کودکی که پدرش او را ترک کرده است ممکن است داستان هایی در باره این که پدرش شماره تلفنش را نمی‌‌‌داند بسازد.

گاهی کودک با چنان شدتی خواستار این آرزوها هستند که خود نیز باور می‌‌کنند آن چیز را به دست نیآورد.

مثلاً «من دوست دارم یک دوچرخه داشته باشم» ممکن است است به «من برای تولدم یک دوچرخه هدیه می‌‌گیرم» تبدیل شود.

ممکن است در سنین مدرسه، معلمان و یا مشاوران با دروغ های آرزومندانه ی زیادی مواجه شوند که نیازمند هوشیاری و آگاهی است.

۳) ممکن است کودک به منظور فرار از تنبیه یا انتقاد دروغ بگوید.

 ممکن است او بداند که آنچه می‌‌گوید حقیقت ندارد ولی بتدریج خودش هم بخش هایی از آن را باور می‌‌کند.

گاهی اوقات کودکان با هوش تر بیشتر به دروغگویی پناه می‌‌برند تا تایید والدین را از دست ندهند و از عواقب کار خود فرار کنند.

ادامه مطلب

داستان گربه تنها-k

داستان گربه ی تنها

تولد اعجاب انگیز

یکی بود. یکی نبود. روزی و روزگاری در خانواده ی گربه های ذغالی، گربه کوچولویی به دنیا آمد که مامانش اسمشو گذاشت ذغالک.

زغالک یه گربه کوچولوی خیلی ریز و با مزه بود. اون که چند روزی زودتر از وقتش به دنیا اومده بود، ریزتر از بقیه ی بچه گربه ها بود و البته از بقیه خواهر و برادرهاش هم خیلی سیاه تر.

ماجراهای کوچولوی تازه کار

روزها گذشتن و گذشتن تا اینکه نوبت به یاددادن غذا پیدا کردن به  زغالک و خواهر و برادراش رسید.

مامان چشم شیشه ای بچه هاشو برداشت و بردشون به گوشه ای از شهر که یه عالمه موش زندگی می کردن.

و تصمیم گرفت به اون ها یاد بده که باید چطور موشا رو شکار کنن.

بنچی، خاکستری، مموش و نرمک که خواهر و برادرای زالک بودن، مثل یه گربه ی بالغ و کار بلد، توی یه گوشه کمین می کردن تا دقیقا وقتی که باید، با پنجه های کوچولوشون بچه موشای زبل و شیطون رو شکار کنن.

زغالک اما، همش یه گوشه ای کز می کرد و  هیچ تلاشی برای شکار نمی کرد.

اون با خواهر و برادراش بازی نمی کرد، بچه موشا رو دنبال نمی کرد و مدام خودشو پشت سر مامان چشم شیشه ای قایم می کرد.

حتی وقتایی که مامانی اخماشو تو هم می کشید و می گفت “زغالک! چرا نمی دوی؟ چرا نمی ری دنبال موشا؟ اینجوری همیشه گرسنه میمونی!”، زغالک کوچولوی قصه ی ما بغض می کرد و می زد زیر گریه.

اینجوری مامانی هم دلش می سوخت و مجبور بود خودش برای زالی موش بگیره و بهش غذا بده، آخه اون خیلی ریز و کوچولو بود.


زغالک به مدرسه می رود

روزها گذشتن و گذشتن و وقت این رسید که زغالک بره مدرسه.

اما انگار اون اصلا مدرسه هم دوست نداشت.

از چند روز قبل از رفتن به مدرسه، زغالک شروع کردن به گریه کردن و مریض شدن.

گاهی دلش درد می گرفت، گاهی بالا می آورد و گاهی هم اونقد جیغ می زد تا مامانشو از این کار منصرف کنه.

مامان چشم شیشه ای که دلش پر غصه شده بود یه گوشه نشست و با خودش گفت: ” آخه اینجوری که نمیشه! زغالک من اینجوری هیچ چیز یاد نمی گیره و اگه من پیشش نباشم نمیتونه زنده بمونه”.

پیش به سوی راه حل تازه

وسط همین فکرا بود که فکری تو ذهن مامان چشم شیشه ای جرقه زد.

خیلی زود اشکاشو پاک کرد و  یه راه چاره پیدا کرد.

کمی اون طرف تر از شهر گربه ها، یعنی دقیقا توی شهرعروسکی، مدرسه ای بود که توش به بچه ها  خیلی خوش می گذشت.

اونا توی مدرسه کلی بازی می کردن، خوراکی می خوردن، به جاهای هیجان انگیز شهر عروسکی می رفتن و اینقدر بهشون خوش می گذشت که دیگه دوس نداشتن از مدرسه بیرون بیان.

مامان چشم شیشه ای تصمیم گرفت هر طور شده، زغالک کوچولوشو توی مدرسه ی عروسکی ثبت نام کنه.

وقتی عکسای مدرسه عروسکی رو به زغالک نشون داد و گربه ی قصه ی ما فهمید که چقدر تو مدرسه ممکنه خوش بگذره قبول کرد که چند روزی اونجا رو امتحان کنه.

البته زغالک خجالتی گفته بود که حتما باید مامانشم باهاش بیاد مدرسه!


مدرسه ی عروسکی آغاز می شود

خلاصه اینکه روز اول مدرسه عروسکی شروع شد و دانش آموزای مدرسه عروسکی که حیوونای مختلفی بودن همه وارد مدرسه شدن.

مدرسه ی عروسکی جای خیلی با مزه ای بود. هیچ بچه ای اونجا کتاب و دفتر نداشت. هیچ معلمی هم درسی نمی داد.

توی مدرسه عروسکی همه ی حیوونا فقط بازی می کردن و ازهم دیگه چیز یاد می گرفتن.

با اینکه دوروز از رفتن زغالک به مدرسه می گذشت، اما او هنوز یک کلمه حرف هم نزده بود. مثل همیشه یه گوشه کز می کرد و بچه ها رو نگاه می کرد.

بعد از یک هفته، زغالک حتی با یک نفر هم حرف نزده بود و وقتی به خونه برگشت حسابی زد زیر گریه.

 اون برای مامان چشم شیشه ای داستانشو تعریف کرد و گفت ” هیچ کدوم از حیوونا دوس ندارن با من بازی کنن.

فک میکنم اونا دارن منو مسخره می کنن. حتما با خودشون میگن که این بچه گربه چقد زشت و بدقیافه ست. یه کوچولوی به درد نخورکه هیچ کاری بلد نیست”.

زغالک اینا رو گفت و ساعت ها تو بغل مامان چشم شیشه ای گریه کرد. اینقدر گریه کرد تا اینکه خوابش برد.

زغالک و کوچولوهای مخترع

وقتی بیدار شد دید بنجی و مموش و نرمک دورش حلقه زدن و خیلی خیلی ناراحتن.

نرمک گفت: اخه چرا در مورد ودت اینجوری فک میکنی زغالک. تو گربه ی خیلی با مزه ای هستی.  یه کوچولوی ریز و دوست داشتنی”.

بنجی گفت ” بچه های مدرسه تون حتی اگر کل شهر عروسکی رو بگردن بچه ای به با مزگی تو پیدا نمی کنن. تو فقط یه دونه ای زغالک”.

زغالک که حسابی رفته بود توی فکر، گفت ” اووم.. اخه.. آخه همه حوصله شون از بودن با من سر میره. من هیچ بازی ای بلد نیستم.

چرا بچه ها باید با من بازی کنن. گربه های کلاس مون کلی بازی های جالب بلدن. ولی من چی؟”

اشک تو چشای زغالک حلقه زد و میخواست بزنه زیر گریه که مموش گفت: این که  ناراحتی نداره. من بهت چند تا بازی یاد می دم. تو خیلی زود یاد می گیری چون کوچولوی شیطونی هستی”.

مموش گفت” خیالت راحت باشه که این بازیا رو هیچ بچه ای توی شهر عروسکی بلد نیست. چون خودم اختراعشون کردم و حتی تو شهر گربه ای هم رو دست ندارن!

برق خوشحالی تو چشمای زغالک جرقه زده و گفت: تا الان فکر می کردم حتی توهم از من بدت میاد. فک نمی رکدم بخوای بهم چیزی یاد بدی”.

مموش گفت ” تو خیلی دوس داشتنی هستی داداشی. کافیه در مورد مشکلات حرف بزنی تا ببینی همه چقد دوست دارن و کمکت می کنن.”

مامان چشم شیشه ای که کم مونده بود از خوشحالی بال درباره، با یه عالمه وراکی اومد پیش بچه ها و گفت.

می تونی از اینام استفاده کنی؟ وقتی به دوستات خوراکی تعارف کنی، کم کم با هم دوست میشید و مدرسه دوس داشتنی تر میشه.

بچه گربه ها و مامان مهربون،  با هم خوراکی خوردن و کلی بازی کردن.

پیش به سوی نقشه ی گنج

اونا با هم یه نقشه ی جدید کشیدن. قرار شد فردا زغالک به همکلاسی هاش خوراکی تعارف کنه و وقتی باهاشون یه خرده راحت تر شد پیشنهاد یه بازی جدید و هیجان انگیز بده که حتما همه خوششون میاد.

زغالک سری توی اینه کشید، با خودش گفت ” نه اونقدرایی که فکر می کردم هم بدقیافه نیستم.

من یه گربه کوچولوی زبلم با کلی بازی های جدید. هیچ کسی حتی اگه بخواد هم شبیه من نیست. من واقعا منحصر به فردم”.

باید بگم نقشه کشیدن برای پیدا کردن دوستای خوب چیزی از کشیدن نقشه ی یه گنج بزرگ کم نداره.

هورا، پس پیش به سوی دوستای جدید و یه عالمه بازی و شادی..

نکته ای برای بزرگ تر ها

می توانید از این داستان برای افزایش اعتماد به نفس، خود پذیری و آگاهی از توانایی های منحصر به فرد خود در کودکانی که دچار مشکلات ارتباط اجتماعی و یا رفتن به مدرسه و مهد هستند استفاده کنید.

 به هنگام طرح داستان، کودک را نیز درگیر کنید، از او سوال بپرسید و داستان را با پایین و بالا بردن صدا و ایجاد هیجان، جذاب و شنیدنی کنید.

کودکان با آگاهی از روش های دوست یابی، ویژگی های مثبت خود و درک این نکته که منحصر به فرد هستند می توانند بهتر عمل کنند و مدرسه و اطرافیان شان را بیشتر دوست داشته باشند.

نویسنده : کودک و نوجوان

روانشناسی_نوجوان_با_نوجوان_بی_نظم

با نوجوان بی نظم و شلخته چگونه برخورد کنم؟

آیا بقیه ی نوجوانان هم بی نظم و شلخته اند؟

باتوجه به خصوصیات دوران رشد و شرایط روانی بلوغ، باید گفت این تنها نوجوان شما نیست که بی نظم و شلخته است.

بسیاری از نوجوانان در این سن، بی نظمی افراطی و یا نقطه ی مقابل آن یعنی  وسواس و حساسیت در نظم را نشان می دهند.

ممکن است دچار کم خوابی یا پرخوابی شوند، علی رغم گفته های شما به غذا لب نزنند  و یا بر عکس بسیار پرخوری کنند.

برخی از نوجوانان در این سن نسبت به درس سهل انگار و بی تفاوت می شوند و برخی  دیگر به شدت نسبت به آن جدی و کوشا هستند.

به عنوان متخصص کار با افراد در سنین نوجوانی لازم است خیال تان را راحت کنم که اگر رفتارهایی از قبیل پر حرفی یا کم حرفی، تنبلی، گوشه گیری، افسردگی.

وقت گذرانی با سرگرمی های شخصی برای مدت طولانی و یا نداشتن تمرکز جزء ویژگی های فرزندتان است با امری کاملا طبیعی مواجه هستید.

اگر چه مخالفت و لجبازی مداوم یک فرد ۲۰ ساله با پدر و مادرش طبیعی نیست، اما از یک فرزند نوجوان انتظار می رود رفتارهای مخالفت آمیز زیادی بروز دهد.

ممکن است حتی برای شما عجیب به نظر برسد که چطور او با همسالانش خوشحال و خوش برخورد است و فقط با شما رفتاری توام با سرکشی و مخالفت دارد!

این قبیل تناقضات علی رغم عادی بودن می تواند شما را به عنوان والدین با سردرگمی مواجه کند.

در این خصوص باید گفت مهم نیست فرزندتان کدام یک از رفتارهای بالا را بروز می دهد، آنچه مهم است “نحوه ی رفتار شما” با اوست.

چه کارهایی نکنیم؟

به عنوان والدین لازم است بدانید مهم ترین چیزی که برای حفظ آن نیاز به تلاش دارید،  “رابطه ی” شماست.

توهم کنترل کردن فرزندتان به بهای از دست دادن رابطه ی شما تمام خواهد شد و می تواند شرایط را بسیار آشفته و دشوار کند.

برای لحظه ای سکوت کرده و با خود فکر کنید “در طی روز چقدر سعی در کنترل نوجوانم دارم؟ “

بسیاری از امر و نهی ها، بکن و نکن ها، سرزنش ها و تهدیدهای ما در طی روز علت اصلی تداوم رفتارهای آزار دهنده ی نوجوان است.

بهتر است به عنوان شخص سوم، کمی دورتر ایستاده و ارتباط خود با فرزندتان را ارزیابی کنید. آیا شما مدام سعی در کنترل او دارید و او نیز دایما از پذیرش کنترل شما سرباز می زند؟

در بسیاری از موارد اتفاق دردسر آفرین همین مورد است. آیا شما بر رفتار فردی جر خودتان کنترل دارید؟ چگونه خواهید توانست فردی با تمایل شدید به استقلال آن هم در دوره ی نوجوانی که اوج تمایلات استقلال خواهانه است را تحت کنترل خود در آورید؟

پیشنهاد متخصصان روانشناسی نوجوانی آن است که کنترل گری را فراموش کنید و رویه ی ارتباطی خود را تغییر دهید. برای این کار نیاز دارید از خود بپرسید ” در طی روز چه میزان از ۷ عادت مخرب رابطه استفاده می کنم؟ “.

برای کنار گذاشتن این عادات، لازم است در ابتدا آن ها را بشناسید.


تخریب گران هفت ریشتری

براساس تئوری واقیت درمانی، هفت عادت زیر می تواند به راحتی آب خوردن و به شدت زلزله ای هفت ریشتری ارتباط شما را تخریب کند.

۱) انتقاد کردن

۲) غرغر کردن

۳) سرزنش کردن

۴) تنبیه کردن

۵) تهدید کردن

۶) گلایه و شکایت

۷) باج و رشوه دادن

 اما خواندن عبارات ۷ کلمه ای بالا اکتفا نمی کند و برای حل مسائل شما کافی نخواهد بود.

برای بهبود ارتباط تان لازم است لیستی از این عوامل در جایی مقابل دیدتان نصب کنید و در طی روز به بررسی این سوال بپردازید که “تخریب گران ارتباطی در رابطه ی شما چقدر فعال هستند؟”

پس از شناسایی این عوامل، می توانید گام بعدی را شروع کنید.

در این مرحله لازم است گله، شکایت، تهدید و.. را متوقف کنید و فعالیتی مناسب تر جایگزین آن کنید.

این فعالیت چه خواهد بود؟ برای آشنایی با شیوه ی صحیح رفتار، با ادامه ی متن همراه باشید.


اگر سرزنش و تهدید نه، پس چه؟!

کلیدی ترین کلمه ای که برای تربیت نوجوانی سالم به آن احتیاج خواهید داشت ” رابطه ” است.

 اگر بتوانید رابطه ی خود با نوجوان را به درستی حفظ کنید، بیش از نیمی از مسیر را با موفقیت طی کرده اید.

ممکن است بگویید با تهیه ی چک لیست روزانه متوجه شده ام که در ارتباط با فرزندم زیادی غرغر می کنم، همواره در حال تهدید او هستم و یا بسیار سرزنش گر هستم.

می خواهم این رفتارها را تغییر دهم اما چگونه؟ اگر سرزنش و تهدید نکنم پس باید چه کاری انجام دهم؟

والدین که برای سال های طولانی بر اساس سیستم تخریبی با فرزندشان روبه رو شده اند، ممکن است برای تغییر عادات ارتباطی خود تا حد زیادی گیج شوند و احساس کنند تغییر ممکن نیست.

در اینجا نیاز دارید تا عادت های ۷ گانه ی تحکیم رابطه را جایگزین عادت های قبلی خود کنید.

این عوامل عبارتند از:

۱) حمایت کردن

۲) احترام گذاشتن

۳) تشویق کردن

۴) اعتماد کردن

۵) پذیرش نوجوان همان گونه که هست

۶)گوش سپردن

۷) گفت و گو درباره تفاوت ها و اختلاف ‌ها

آیا تغییر خواهم کرد؟

ممکن است با خودتان بگویید بعد از سال ها رفتار کنترل گرانه چگونه ممکن است بتوانم به شیوه ای جدید رفتار کنم؟

من نه تنها در ارتباط با فرزندم بلکه در تمامی ارتباطاتم از عادات مخرب استفاده می کنم. آیا ممکن است تغییر کنم؟

باید گفت تغییر عادات برای هیجکس کار آسانی نیست. حتی وقتی تصمیم دارید عادت ساده ای مانند مسواک زدن را نیز در خود ایجاد کنید با چالش هایی مواجه خواهید بود.

بنابراین اگر با مراحل تغییر رفتار و ایجاد عادات مناسب آشنا شوید، خواهید توانست تغیرات رفتاری را راحت تر پیش ببرید و به اهداف تان نزدیک شوید.

سه گام تا تغییر رفتار

۱) آیا برای تغییر آماده ام؟ این بدین معناست که آیا قصد دارم نحوه ی رفتار خود با نوجوانم را تغییر دهم؟ آیا در این زمینه اطلاعات کافی دارم و منابع لازم را می شناسم؟

۲) آیا موانع لازم در مسیر تغییر را می شناسم؟

در مسیر تغییر عادات مخرب به عادات موثر ممکن است با چه موانعی مواجه شوم؟

در بسیاری از موارد ممکن است ببینید فرزندتان با تهدید و تنبیه در ظاهر از شما حساب می برد .

همین باعث شود تا تصمیم بگیرید رویه ی سابق تان را پیش ببرید. بنابراین لازم است تا موانع را بشناسید و آن ها را کنترل کنید.

۳) چه عواملی ممکن است باعث بازگشت به عادات منفی شود؟

برای تغییر هر عادتی ممکن است پس از برداشتن چند گام، احساس خستگی و یا تنبلی کنید، احساس کنید این کار از شما گذشته و از این طریق به عادات قبلی تان برگردید.

باید گفت امکان بازگشت به گذشته در رویه ی تغییر عادات امری طبیعی محسوب می شود.

بنابراین ناامید نشوید، تغییرات مثبت هرچند جزیی را تشویق کنید و با انگیزه و اشتیاق به مسیرتان ادامه دهید.

به یاد داشته باشید موفقیت شما در جایگزینی عادات موثر می تواند نه تنها ارتباط شما با نوجوان تان، بلکه کلیه ی ارتباطات کاری، زناشویی و دوستانه ی تان را نیز تحت تاثیر قرار دهد و زندگی تان را شادتر، آرام تر و رضایت بخش تر کند. 

منبع:ساینس دیلی

جدیدترین رویکردهای روانشناسی در امر تربیت کودک چه می گویند؟

جدیدترین رویکردهای روانشناسی در امر تربیت کودک چه می گویند؟

امروزه متخصصان سلامت روان و تربیت کودک معتقدند دوران حکومت استبدادی والدین بر کودکان به سررسیده است و متخصصانی از قبیل آلفرد آدلر و درایکورس مصرانه توصیه می‌کنند تا والدین روش‌های دموکراتیک و مبتنی بر برابری را جایگزین روش های سنتی تربیت فرزند کنند.

اغلب والدین نگران دریافته‌اند که دیگر آمیختن عشق و محبت با روش سنتی تربیت کودک کار ساز نیست و گویا لازم است مهارت‌های جدید مبتنی شیوه‌های دموکراتیک تربتی را بیاموزند.

به عنوان والدین علاقمند به یادگیری و نیازمند کمک تخصصی شاید با این سوال مواجه شوید که برای یادگیری شیوه های جدید فرزند پروری دقیقا بایستی از کجا شروع کنم؟ و یا چگونه رفتار کنم؟

در ادامه خلاصه ای از مهم ترین راهبردهای تربیتی اخیر روانشناسی کودک را با شما در میان خواهم گذاشت. با یادگیری و کاربرد این روش ها می توان گفت شما والدینی مجهز به جدیدترین ایدئولوژی روز و توانا در مدیریت ارتباط خود با فرزندتان هستید.

چرا تشویق ها، محبت ها و حتی بدترین تنبیه های مان به نتیجه نمی رسد؟

مادر از اینکه همه‌چیز آرام بود متعجب شد و تصمیم گرفت سروگوشی آب دهد. او دید که علی دو سال و نیمه دوباره در حال چپاندن دستمال توالت در سیفون دستشویی است.

علی به خاطر این کار چندین بار کتک‌خورده بود. مادر با عصبانیت فریاد زد: ” چند بار باید به خاطر این کار تنبیه شوی؟ “

مادر دست علی را به‌زور کشید و او را تنبیه کرد. در بعدازظهر همان روز پدر که متوجه شد باز هم دستشویی گرفته است، علی را به طرز بدی تنبیه کرد.

به‌راستی چرا علی بعد از چندین بار کتک خوردن، بازهم به کار خود ادامه می‌دهد؟ اگر قرار بود که تنبیه، او را از کارش بازدارد، یک‌بار کتک زدن نتیجه می‌داد! پس مشکل چیست؟؟

باید گفت، امروزه ساختار کلی اجتماع تا حد زیادی تغییر کرده است. کودکان دارای موقعیتی برابر با بزرگ‌سالان شده‌اند و ما دیگر موقعیت برتری نسبت به آن‌ها نداریم.

در این عصر لازم است بپذیریم که تلاش برای اعمال اراده‌ی مان بر کودکان بی‌فایده است و تنبیه به هر میزانی که باشد، فرمان ‌برداری دیرپایی را به ارمغان نخواهد داشت.

 کودکان امروزی تمایل دارند تا در برابر تنبیه، از حقوق خود دفاع کنند. استفاده از تنبیه، فقط به کودک کمک می‌کند تا قدرت بیشتری برای مقاومت و نافرمانی به دست آورد. حتی علی کوچولو با این سن کم هم‌اینک راه وحشتناک نافرمانی و مقاومت را شروع کرده است.


با رفتارهای فاجعه آمیز کودک چگونه برخورد کنیم؟

در اینجا سؤالی که مطرح می‌شود آن است که در قبال رفتارهای عصبانیت زای کودکان، چگونه باید برخورد کرد تا اثرات مخرب تنبیه را در پی نداشته باشد؟

تنبیه یا شیوه‌ی استبدادی ” از من اطاعت کنید “، باید به‌وسیله‌ی احترام دوجانبه و مشارکت جایگزین شود. هرچند کودکان در موقعیت پایین‌تر از ما قرار ندارند اما آموزش ندیده و بی تجربه‌اند و به رهبری ما نیاز دارند.

 رهبر خوب پیروانش را به سمت اقدامات مناسب برمی‌انگیزد. بنابراین این کار باید به عهده‌ی والدین باشد. کودکان به راهنمایی‌های ما احتیاج دارند و اگر به احترام و حقوق آن‌ها پایبند باشیم، رهبری ما را خواهند پذیرفت.

در این زمینه ما باید به این مسئله توجه داشته باشیم که بدون نشان دادن بی‌احترامی  به کودک یا به خودمان، موقعیت‌های یادگیری را مهیا کنیم  و لازم است تا همه‌ی این‌ها را بدون نمایش قدرت انجام دهیم، چراکه قدرت موجب طغیان شده و هدف تربیت کودک را باشکست مواجه می‌کند.

  در مسیر اجرای این روش ممکن است کودکان با رفتارهای خود بارها والدین را به ستوه‌آورند و برای تنبیه ، تحریک کنند. اما آنچه مهم است این است که اگر ما کودک را تنبیه کنیم در دام اهداف او می‌افتیم.

زیرا هدف کودک از رفتارهایش آن است که ما را در جنگ قدرت درگیر نماید و ثابت کند که بچه‌ی بدی است. بنابراین لازم است تا همچنان به راه خود ادامه دهیم و بدون درگیر شدن در اهداف کودک، مسیر تربیتی مورد نظر خود را ادامه دهیم.

نوجوانان ۱۳ سالگی تا ۱۵ سالگی دارید؟ یا نزدیکان شما با چالش ۱۳ تا ۱۵ سالگی نوجوانی روبرو شده اند؟

آیا کار خوب کودک نیاز به پاداش و جایزه دارد؟

تعدادی از والدین، از تنبیه فرزندان خود اجتناب می‌کنند اما در ازای رفتارهای خوب کودک، به او پاداش می‌دهند. باید گفت روش پاداش دادن به کودک در ازای رفتارهای خوبش نیز می‌تواند به‌اندازه‌ی روش تنبیه مخرب باشد.

 در این روش نیز بی‌احترامی به چشم می‌خورد. ما به زیردستان خودمان در ازای انجام کاری پاداش می‌دهیم. درحالی‌که در روش احترام متقابل که روش پیشنهادی ماست، هر کاری به این دلیل انجام می‌شود که  نیاز به انجام دادن آن است بنابراین نیازی به دریافت پاداش در قبال انجام آن نیست.

چرا باید به کودکان در ازای کار منزل یا انجام تکالیف شان، پاداش داده شود؟ آن‌ها در خانه زندگی می‌کنند، غذا می‌خورند، برای آن‌ها پوشاک خریده می‌شود و در منافع سهیم‌اند.

اگر آن‌ها برابرند و خودشان هم‌ چنین ادعایی دارند، ملزم به سهیم شدن در کارها نیز هستند.


چرا پاداش دادن می تواند به اندازه ی تنبیه مخرب باشد؟عنوان

از جمله مضرات روش پاداش آن است که کودک این باور غلط را درونی می‌کند که ” باید به من چیزی داده شود تا کاری انجام دهم “. بنابراین احساس مسئولیت در او شکل نخواهد گرفت.

 همچنین باید گفت، پاداش به کودک حس تعلق نمی‌دهد. ممکن است پاداش دادن به کودک در لحظه، نشانه‌ای از تائید والدین باشد ولی لحظه‌ی بعد چه می‌شود؟ آیا والدین می‌توانند هرلحظه به کودک پاداش دهند؟!

مسلماً چنین امکانی در عمل وجود ندارد و ممکن است کودک چنین برداشت کند که تلاش‌های او بی‌فایده‌اند و در ادامه از همکاری اجتناب  کرده و مشارکت برای او معنایی نخواهد داشت.

درواقع باید گفت تنبیه و پاداش، احساس رضایت پایداری به کودک نمی‌دهد. چراکه رضایت، از حس مشارکت و همکاری ناشی می‌شود. به نظر می رسد روش پاداش‌ دهی امروزی از ایجاد حس رضایت در کودکان ناتوان است. به عبارت دیگر ما با تلاش‌های نادرست مان در جلب همکاری به‌وسیله‌ی پاداش، فرزندان مان را از تجربه ی احساس رضایت مندی واقعی محروم می‌کنیم و لازم است تا در آن تجدید نظر کنیم.

اگر تشویق و تنبیه نه، پس کدام روش؟

روشی که به‌ عنوان روش جایگزین تنبیه و پاداش توصیه می‌شود “استفاده از پیامدهای طبیعی رفتار” است. به‌عنوان ‌مثال اگر مادر کیک داخل فر را فراموش کند چه اتفاقی می‌افتد؟ مسلماً کیک خواهد سوخت و این پیامد طبیعی فراموشکاری مادر است.

اگر به‌ جای تنبیه و پاداش به کودک اجازه دهیم تا پیامدهای اعمالش را تجربه کند، موقعیت آموزشی واقعی و اصیل را در اختیار او قرار می‌دهیم.

برای اکثریت والدین، تصور گرسنه ماندن فرزندشان وحشتناک است و به همین دلیل به‌ محض فراموش کردن غذا، به طرق مختلف سعی می‌کنند تا غذا را به فرزندشان در مدرسه برسانند.

اما واقعیت آن است که فراموش کردن گاه‌به‌گاه غذا، آسیب جدی به فرزند وارد نمی‌کند ولی ناراحتی ناشی از فراموش کردن آن می‌تواند باعث شود تا او دیگر ناهارش را فراموش نکند.

به عبارتی دیگر ما مسئول فراموش کردن غذای فرزندمان نیستیم و باید اجازه دهیم تا او پیامد طبیعی رفتارش که گرسنه ماندن است را تجربه کند.

روش صحیح برخورد با غذا نخوردن کودکم کدام است؟عنوان

به عنوان مثال به هنگام غذا نخوردن کودک، مادر می‌تواند در پاسخ به فرزندش بگوید : ” متأسفم، ناهارت را فراموش کردی “. اما اگر این‌گونه ادامه دهد که : ” این درسی می‌شود تا دیگر ناهارت را فراموش نکنی “، پیامد را بلافاصله به تنبیه تبدیل کرده است.

در خصوص بازی کردن کودکان با غذا و کم‌اشتهایی نیز می‌توان همین روش را به کاربرد.

در این خصوص تشویق کردن بیش‌ازحد کودک، تذکر دادن به او و توجه کردن بی‌فایده است. لازم است تا والدین با حفظ نگرش محبت‌آمیز خود، به‌صورت ضمنی به کودک بفهمانند که در صورت نخوردن غذا تا وعده‌ی بعد گرسنه می‌ماند.

بنابراین هیچ‌گونه تهدیدی به تنبیه یا رشوه‌ای به‌عنوان پاداش (مثلاً شکلات) وجود ندارد. ممکن است کمی بعد، کودک از گرسنگی غرولند کند و تقاضای شیر بیسکویت کند.

مقالات تربیت کودک ۲ تا ۳ ساله می توانید مشاهده کنید

مادر باید پاسخ دهد: ” متأسفم که گرسنه ماندی، اما شام ساعت ۸ آماده می‌شود؛ خیلی بد شد که باید مدت زیادی منتظر بمانی “. در اینجا صرف ‌نظر از اینکه گرسنگی کودک، چقدر غم‌انگیز است مادر باید بگذارد او گرسنه بماند، چون این پیامد طبیعی غذا نخوردن است.

پاسخی اطمینان بخش به والدین نگران

اگر در خصوص استفاده از روش پیامدهای طبیعی به دلیل غلبه ی احساسات پدرانه و یا مادرانه تان نگران هستید، لازم است بگویم،کاربرد دقیق و باثبات پیامدهای منطقی و طبیعی، معمولاً به نحو چشمگیری مؤثر است و بر اساس پژوهش ها می تواند به نتایج حیرت‌انگیزی در کاهش اصطکاک و افزایش هماهنگی در خانواده منجر شود.

کودکان سریعاً متوجه عادلانه بودن پیامدهای منطقی می‌شوند و آن ها را می‌پذیرند. بنابراین می توانید، هوشمندانه، مستقل و با خیالی آسوده روش خود در برخورد با فرزند تان را تغییر دهید و از اثرات مثبت آن لذت ببرید.

منبع:مقالات کانون مشاوران ایران

آموزش کودک

تشویق بچه ها به مرتب کردن اتاقشان

نکاتی برای واداشتن بچه ­ها به مرتب کردن اتاق­شان

هر صبح جمعه و روزهای تعطیل بر سر این موضوع جنگ به پا می­شود. چه­بسا مادر و پدر یا هردو برای اولین بار با ملایمت بگویند که: «خیلی خب بچه­ها وقتشه که اتاق­هاتون رو تمیز کنید». بچه­ها نق می­زنند، وقت تلف می­کنند، گیج می­شوند، یا یکباره دست از کار می­کشند. بچه­ها اول صبح باتذکر با صدای بلند و اصرار والدین­شان عصبانی می­شوند. «چند بار باید بهت بگم این آشغال­ها رو جمع و جور کنی؟ یا همین حالا انجامش می­دی یا هیچ­وقت!»

والدین احساس می­کنند برخی قانون­ها را باید تحمیل کرد. بچه­ها می­خواهند اتاق­شان قلمروی -بهم ­ریخته­ ی- خودشان باشد. این موضوع ادامه مطلب

دروغگویی کودک

دروغگویی در کودکان

 

 

به صورت کلی وجدان و فطرت هر انسان باعث می‌شود متمایل به راستگو بودن باشد و به همین دلیل هر کسی علاقه مند است خودش راستگو باشد و همچنین سخنانی که می‌شنود نیز راست باشند اما دروغگویی انحرافی از این فطرت انسانی است که باعث می‌شود فرد از این ویژگی انسانی فاصله بگیرد. این انحراف در کودکان نیز دیده میشود و از چالش های بزرگ برای والدین است.

متاسفانه حتی فراهم کردن امکانات فراوان برای کودک و تلاش فراوان برای تربیت مناسب، و تشویق های مستمر برای راستگویی و نکوهش دروغگویی هم برای جلوگیری از رواج بیش از حد این انحراف بزرگ کافی نبوده و هنوز مشاهده میکنیم که ادامه مطلب

دروغگویی کودک

گفتگو با فرزندان در مورد دروغگویی

چگونه با فرزندتان در مورد دروغگویی صحبت کنید؟

زمانی که فرزندتان به شما دروغ می گوید، آمیزه ای از هیجانات قوی را بر می انگیزد. ممکن است یکدفعه کاملا عصبانی، آزرده  و دلخور شوید. دروغ گویی برای پدر و مادر ها بشدت ناراحت کننده است زیرا پایه ها ی اعتمادی که به فرزندانمان داریم را سست می کند. بنابر این اگر واکنشی هیجانی به دروغ گویی نشان دهید قابل درک و طبیعی است- چه دروغ ساختگی و «عمدی» باشد چه ناخودآگاه- دروغ کوچکی که کودکتان به دلیل اینکه ادامه مطلب

کودک معتمد به نفس

۹ راز کودکان معتمد به نفس

 

در اینکه خردسالان در همه حال چه یادگیری خزیدن، پرتاب کردن توپ و چه کشیدن یک دایره نیاز به تشویق زیادی دارند، شکی نیست. اما کودک شما عادت زیادی به شنیدن “آفرین” می کند، از این نظر که او زمان های سختی را گذرانیده تا به این نتیجه رسیده که دستاوردهای او ارزش تقدیر و بزرگداشت را دارند. او همچنین متوجه اغراق آمیز بودن (این بهترین برج بلوکی است که تا به حال دیده ام) سخنان شما می شود و ممکن است دیگر به تمجیدهای شما توجهی نکند. کودک را ادامه مطلب

کودک خجالتی در مدرسه

معلم و کودک خجالتی در کلاس

برای معلمان: 

معلم چگونه می تواند به کودک خجالتی کمک کند؟

داشتن طیف وسیعی از انواع شخصیت و خلق و خو در کلاس خیلی خوب است، اما طبیعتا معلمان و والدین اگر کودکی همیشه ساکت باشد نگران می شوند. در این جا راه هایی برای کمک به کودک خجالتی ارائه شده تا بتواند در کلاس بدرخشد. خیلی از این نکات در موارد دیگر نیز کاربرد خواهد داشت.

برای مطالعه بیشتر:

کودک خجالتی

علل کمرویی و خجالت کودک ۱

  • دریابید دانش آموزان خجالتی شما به چه چیز علاقه مندند. می توانید از آنها بپرسید، از پرسشنامه ی رغبت سنج استفاده کنید، توجه کنید که چه می پوشند (لباس ورزشی؟ تیشرت با تصویر دایناسور در جلو؟)، از آنها بخواهید کتابی راجع به خودشان بنویسند، از خانه تصاویری به همراه بیاورند. یا امثال اینها… . از اطلاعاتی که کسب کردید برای شروع مکالمه یا فعالیت های آموزشی استفاده کنید.

ادامه مطلب

روان شناسی و رنگ اتاق کودک

روان شناسی و رنگ اتاق کودک

چگونه رنگ بر رفتار تاثیر می‌گذارد؟

حساسیت غذایی، مواجهه با ناآرامی، تقویت اعتماد به نفس … همگی می توانند ناشی از تاثیرات رنگ ها باشند. اثرات رنگ ها را یاد بگیرید تا اتاق کودک خود را شاد و سالم کنید.

رنگ قابلیت الهام ‌بخشی، نشاط آوری، آرامش ‌بخشی، درمان و تحریک را دارد. این امر به خصوص برای کودکان بیشتر صدق می کند، که ممکن است نسبت به تاثیرات رنگ حساس باشند. بنابراین اهمیت انتخاب رنگ صحیح برای اتاق کودک نباید دست کم گرفته ادامه مطلب

مهارت های اجتماعی کودک

توانایی های اجتماعی در دوره کودکی میانه


در طی دوران میانی کودکی (۶ تا ۱۲ سالگی)، دوستی ها و روابط با همسن و سالان بسیار حائز اهمیت می شوند. از آنجایی که کودک شروع به سپری کردن زمان زیادی با همسن و سالان خود می‌کند. این امر بسیار مهم است که جایگاه خود را بین گروه اجتماعی خود پیدا کنند. این امر نیازمند توجه بیشتر به نقش های اجتماعی و توانایی بالا برای توجه کردن به نقطه نظرات و دیدگاه های مردم می باشد. در این مواقع موقعیت های اجتماعی دارای ادامه مطلب

مدیریت رفتارهای پرخطر نوجوانان

مدیریت رفتارهای پرخطر نوجوانان

تصور کنید:

همسایه شما تماس گرفته و می گوید که دختر ۱۶ ساله شما و دو دوستش در نزدیکی دبیرستان قصد دارند سوار ماشین های گذری بشوند. مضطرب شده، سوار ماشین خود شده و خوشبختانه او را می یابید: زمانیکه از او می خواهید سوار ماشین شود، چشمانش را می چرخاند و خیلی آرام سوار صندلی جلویی می شود. در حالیکه دور می شوید، از اینکه مقابل دوستانش خجالت کشیده، شکایت می کند و ادامه مطلب

فرزندان و تربیت دردنیای امروز

فرزندان و تربیت دردنیای امروز

 

کف خانه پرورش و تربیت، عشق (میان پدر و مادر) و محبت (در محیط خانه) و نوازش (بین همه) باشد.

سقف خانه نظم و انضباط و آرامش داشته باشد. انضباط یعنی هر چیزی سر جای خودش باشد.

مفهوم برای انضباط قائل هستند که مهم ترینش: – به تأخیر انداختن لذت و پاداش

 

پذیرش مسئولیت

میل به رشد و کمال – و آزادی است. در مورد آرامش بچه باید فکر کند که اینجا تنها جایی است که وقتی می دود یا خسته می شود می تواند در آنجا راحت بخوابد. یعنی خانه باید گرم (محبت) و آرام باشد و با بکن و نکن روبرو نباشد.

چهار دیواری خانه آموزش است. یعنی وظیفه والدین این است که به فرزندان راست گفتن، خوب و مهربان بودن را در عمل و نظر یاد بدهند. در غیر این صورت، اگر والدین در بالا بایستند و فرمان بدهند (والدینی که حتی فرمان خودشان را هم نمی برند) و انتظار داشته باشند که کودکان آنها را اجرا کنند! کودکانی که آن فرمانها را نمی فهمند و نمی توانند بپذیرند و نمی پسندند، اگر آنها را اجرا کنند دچار درگیری و وارد فاز اضطراب و نگرانی می شوند و مسائل زندگی برایشان بسیار سخت و مشکل می شود.فرزندان و تربیت دردنیای امروز

بنابراین پرورش، مواظبت و مراقبت از زندگی در حال رشد است. در حالیکه تعلیم آموختن علم و فن و هنر و مهارت به کودکان است. تربیت هم گرایش به سمت ارزش های مطلق اخلاقی است. با رعایت اینها فرزندان از رضایت و امنیت و آرامش برخوردار خواهند شد. پدری و مادری دو تا گوش شنوا می خواهد نه زبان گویا. هر پدر و مادری که حرف می زند بچه اش را از پای می اندازد. قاعده تربیتی ده به یک است. به این صورت که ده تا جمله بچه می گوید؛ یک جمله پدر و مادر. وقتی بچه نوجوان می شود و با مسائل پیچیده روبرو می شود این قاعده بیست به یک می شود. یعنی روزی که شما به عنوان پدر و مادر وقتی یک جمله حرف می زنید تا نوجوان شما بیست جمله نگفته است شما حق ندارید جمله دوم را مطرح کنید. پدر و مادرهایی که اول حرف می زنند بچه ها را اول کر می کنند و بعد لال. به همین جهت است که نوجوانان با دوستانشان ده ساعت حرف برای گفتن دارند ولی با پدر و مادرشان ده ثانیه هم حرف نمی زنند چرا که این نوع بچه ها توسط پدر و مادرشان از کار افتاده اند. هیچ بچه ای نیست که نخواهد با پدر و مادرش حرف نزند و تمام وقت پدر و مادرش را نگیرد.

بنابراین وقتی بچه ها در را باز ببینند و اشتیاقی از والدینشان ببینند خوب معلوم است که ارتباطی هم برقرار می شود و گرنه راه های ارتباطی بسته می شود. بنابراین بیشتر از آنی که پدر و مادر حرف بزنند باید آنها را بشنوند تا متوجه بشوند که چه خبر است. (ای بسا با گوش کردن به صحبت های آنها پدر و مادر متوجه بشوند که چه خطراتی در سرراه آنها قرار گرفته است.) از طرف دیگر با گوش کردن به آنها کمک می شود که مشکل به وجود آمده برای خود فرزند و در ذهن خود فرزند حل بشود. ترساندن و تنبیه هرگز هرگز هرگز از کودکانمون انسان بهتری نخواهد ساخت. تنبیه تنها باعث افزایش اضطراب در کودکان است. وظیفه والدین اموختن کار خوب به کودکان است نه بازداشتن انها از کار بد.

منبع:مرکزمشاوره ستاره ایرانیان

بازی ها و یادگیری خلاقانه

یادگیری و رشد خلاقیت کودکان پیش دبستانی


بازی و فعالیت های خلاقانه نقش مهمی را در رشد و یادگیری همه جانبه کودکان پیش دبستانی ایفا می کند. این کودکان معمولاً از بیان ایده ها و کشف دنیایشان از طریق ترانه ها، سرگرمی ها و اشیای هنری، سخنوری و حرکات جنبشی لذت می برند.

بازی خلاق: چرا برای رشد و یادگیری کودکان پیش دبستانی اهمیت دارد.

سال های پیش دبستانی می تواند یکی از خلاق ترین دوران در زندگی کودک باشد. در حالی کهقوۀ تخیل کودک  تان از طریق نمایش، موسیقی، رقصیدن و هنرهای دیداری باز هم به تدریج و آرامیدر حال رشد و تحول است.

  • سریع تر کردن خلاقیت
  • به کودکتان برای بیان احساسات و یادگیری مهارت های اجتماعی کمک کنید.
  • به کودکتان کمک کنید تا مهارت های حرکتی و هماهنگی حرکات را رشد، تمرین و بهبود دهد.
  • به کودکتان فرصت تلاش برای حل مسئله و مهارت های تفکر را بدهید.
  • به کودکتان برای یافتن راه و روش های جدید جستجوی چیزها کمک کنید.

ادامه مطلب

دروغگویی در کودکان

علل دروغگویی در کودکان

 

 

دروغگویی نیز مثل سایر مسائل اخلاقی و عاطفی، خالی از علت نیست. علل و انگیزه‌ها هستند که کودکان را در مسیر انحرافات قرار می‌دهند و یا برای سال‌های بعد و انحرافات عارضی در آنان، زمینه‌سازی می‌کنند. بعضی از والدین با امتناع یکی دو تا از غرایز خیال می‌کنند که کار تمام شده و از سایر مسائل غریزی کودکان غافل می‌مانند.

بچه ها به دلایل زیادی دروغ می گویند که بسته به شرایط و انگیزه شان ادامه مطلب

کمک به کودک برای ایجاد احساس خوب و عزت نفس

کمک به کودک برای ایجاد احساس خوب و عزت نفس

کودکان دارای عزت نفس بالا، نسبت به خودشان احساس خوبی دارند، و طبق گفته ی یکی از نویسندگان، «اشخاصی که نسبت به خود احساس خوبی دارند، نتایج خوب ننیز به بار می آورند». آنان در پیدا کردن دوست و حفظ آن، موفق ترند زیرا کمتر حالت دفاعی به خود می گیرند، کمتر پرخاشگرند، احساس می کنند دوست داشتنی ترند، و از سازش کردن با سایرین و دادن فرصت و توجه به دیگران،، خوشحال می شوند. آنها در بازی ها بهتر عمل ادامه مطلب

اسباب بازی کودک و وسایل کودک اتاق بازی

پنج روش برای مدیریت وسایل و اسباب بازیهای کودک شما

کودکان می توانند بیش از حد بی نظم بوده و محیط شلوغی را برای خودشان درست کنند. ممکن است نسبت به این موضوع آگاه باشید که کودکان کمی هستند که دوست دارند منظم باشند , واقعا ذات تمیز و مرتبی داشته باشند، ولی بیشتر کودکانی که ما با آنها آشنا هستیم، کودکانی هستند که کمتر منظم هستند.

شما به عنوان یک مادر، ممکن است با مشکلاتی مواجه شده باشید در رابطه با اسباب بازی هایی که به طور نا منظم در اتاق پخش می شوند، وسایل مربوط به شهر بازی که در کف اتاق پخش می شوند، موارد و لوازم عادی که در ادامه مطلب

ده روش برای پرورش خلاقیت کودکان و نوجوانان

ده روش برای پرورش خلاقیت کودکان و نوجوانان

“خلاقیت مستلزم رفتن به جاییست که تاکنون هیچ کس دیگری به آن وارد نشده است. شما باید شهر امن و راحت خود را ترک کنید و برای کسب بینش و بصیرت به بیابان بروید. آنچه که شما کشف می کنید خارق العاده خواهد بود: شما در واقع خودتان را کشف می کنید”-آلن آلدا

آیا شما به اینکه فرزندتان به بالاترین درجه خلاقیتش برسد علاقه مندید؟مسیر رسیدن به تفکرخلاقانه ادامه مطلب

نوجوان و همسالان

دوستی ها و روابط نوجوانان با همسالان

روابط  فرزند نوجوان شما با دوستان و همسالان خود مهمترین مسئله در زندگی او هستند. تمام افراد نیاز دارند که احساس تعلق کرده و با دیگران ارتباط برقرار کنند و با افرادی که گرایش ها، علایق، و موقعیت های مشابهی دارند در تعامل و ارتباط باشند. افراد دوستانی را برمی‌گزینند که آنها را پذیرفته، به آنها علاقه نشان می دهند و دید مطلوبی نسبت به آنها داشته باشند. درحالی که بسیاری از خانواده ها سعی می کنند تا به نوجوان خود احساس غرور و اعتماد به نفس ادامه مطلب

تعیین محدودیت برای بیرون ماندن نوجوان

تعیین محدودیت برای بیرون ماندن نوجوان

تابستان است و فرزند شما در تعطیلات به سر می برد. در حالی که بسیاری از والدین تعطیلات تابستان را به عنوان زمانی برای آسودن می دانند، بسیاری هم از تابستان وحشت دارند، چون برنامه های روزانه ی فرزندان آنها تغییر خواهد کرد،.این مسئله بسیار اهمیت دارد که هرچه زودتر به فرزندان خود برای برنامه ریزی تابستان کمک کنید، از جمله تعیین محدودیت زمانی برای بیرون ماندن آنها از خانه.

تعیین محدودیت برای بیرون ماندن نوجوان از خانه و ملزم کردن او به رعایت آن می تواند دلهره آور به نظر برسد، شاید چون می دانید فرزندتان سعی در مخالفت با آن خواهد کرد و یا شاید از این که امسال به ناچار باید به فرزند خود ادامه مطلب

کتاب خواندن در تابستان

لذت بخش کردن کتاب خواندن در تابستان

 

۲.راهکار ساده برای افزایش علاقه به کتاب خواندن در تعطیلات!

مطالعه را برای کودک خود در تابستان لذت بخش کنید

تابستان از راه رسیده و سال تحصیلی نیز به پایان رسیده است. خواندن کتاب آخرین کاری است که کودکان به انجام آن تمایل نشان می دهند. اما، مطالعه ی کودک در ماه های تابستان برای حفظئمهارت های خواندن اوبرای سال تحصیلی آینده حیاتی است.ولی این سوال مطرح است که چگونه کودک خود را به مطالعه در تابستان تشویق کنیم؟ پاسخ این است که باید مطالعه را برای کودک لذت بخش کرد. اما چگونه این کار را انجام دهیم؟ ادامه مطلب