نوشته‌ها

تیزهوش کیست ؟

تیزهوش کیست ؟

تیزهوش کیست ؟

 

پدر یا مادر بودن کار آسانی نیست. در گذشته، وظیفه اصلی والدین فراهم کردن سرپناه، غذا و پوشاک برای فرزندان بود. امروزه وضع فرق کرده است. دنیای امروز به شدت رقابتی شده است و کودکان باید سخت تلاش کنند تا بتوانند موفق شوند. نسل ها روز به روز تیزهوش تر می شوند و دست یابی به موفقیت نیز روز به روز سخت تر می شود. پس وظیفه والدین چیست؟ والدین باید علاوه بر فراهم کردن وسایل رفاه و آسایش فرزندانشان به آنها کمک کنند تا استعدادهایشان را شکوفا کنند. به سخن دیگر آنها به فرزندانشان کمک می کنند تا توانایی های ذهنی خود را افزایش دهند و راه رسیدن به موفقیت در زندگی را یاد بگیرند.

قبلا تصور می شد که فقط ژنتیک در تیزهوشی تاثیر می گذارد،  اما امروزه بسیاری از دانشمندان عقیده دارند که محیط نیز در رشد هوشی تاثیر چشمگیری دارد. به ویژه، پنج سال اول زندگی اهمیت زیادی دارد زیرا در این دوره رشد مغز سریع است. فراهم کردن محیط مطلوب، تغذیه مناسب و فعالیت هایی که به پرورش مغز کمک می کند می توانند توانایی های ذهنی کودک را به طور چشمگیری افزایش دهند. در واقع، والدین می توانند به تیزهوش تر شدن فرزندشان کمک زیادی کنند. ابتدا والدین بایستی تیزهوشی را بشانسند و ویژگی کودک تیزهوش را بدانند لذا در ابتدا به تعریف تیزهوشی و هوش می پردازیم.

در بررسی مفهوم هوش مشخص می شود که منظور از هوش همان ابزار و قابلیت یادگیری و شناخت است که به وسیله آن انسان می تواند بیندیشد، استدلال کند، خودش را با شرایط مورد نظر سازش دهد، اطلاعات و آگاهی های خودش را نظم و ترتیب دهد، با اعداد سروکار داشته باشد، چیزی را در ذهنش تصور و تجسم کند و آنچه را که می خواهد حفظ کرده بیاد آورد، استنتاج کرده و نتجه گیری کند و … . لذا هوش یک ابزار و وسیله است. استعداد نیز نوعی هوش است. هوش ویژه، یعنی توانایی یادگیری در زمینه ای خاص و مشخص.

هوش و استعداد، هر دو به عنوان یک ابزار و وسیله در هر جهتی می توانند به کار روند. یعنی هوش به تنهایی شبیه یک ظرف است و ما قادریم در آن هر چیزی بریزیم ، زهر یا نوشدارو. ارزشی که ظرف دارد بستگی دارد به آنکه چه چیزی در آن ریخته ایم. بنابراین هوش به تنهایی مثل یک ظرف خالی است و ارزشی ندارد.

تیزهوش کیست؟ کسی که چیزی را زودتر و تند درک کرده و بفهمد مانند افرادی که دست به اختراع یا اکتشاف بزرگی زده اند تا پیشرفت درخشانی را بدست آورده اند. یا فردی که جامعه وسیعی از افراد بشر را رهبری و مدیریت می کند، یا فردی که مهارتی برجسته را در حوزه ای خاص به نمایش می گذارد مثل وزشکار ، نوازنده یا نقاش بنام و … . ویژگی های همه این افراد بر حسب زمینه خاصی که در آن درخشیده اند از خصوصیات متمایز کننده ای برخوردار هستند، یعنی همه افراد رهبر در مقایسه با افراد خلاق (مخترع یا مکتشف) دارای خصوصیات مشترک و انحصاری می باشد علاوه بر این، چنین افرادی با مردم عادی و متوسط جامعه، از ویژگی های مشابه و مشترکی برخوردار هستند که می توان آنها را تیزهوش قلمداد کرد. بنابراین مهم است که بدانید تیزهوشی و نخبگی،قراردادی و تعیینی نبوده و نیست. بلکه برمبنای واقعیت و شواهد تجربی و طبیعی که در طی دهها سال پژوهش و تحلیل و بررسی دقیق رفتارهای نخبگان واقعی جامعه بشری استخراج شده است. درباره ویژگی های آدم های نابغه، پژوهش های زیادی در دست نیست اما تا حدودی معین شده است نوابغ از لحاظ تحصیلی بسیار زودرس هستند. در حدود ۱۴ ماهگی به راحتی صحبت می کنند و تکلم را شروع می کنند و از حدود ۳ سالگی به راحتی می توانند مطالعه کنند، علایق و مشغولیت های بسیار متنوعی دارند، زبانهای مختلف را به خوبی یاد می گیرند. در برخی زمینه های هنری مثل موسیقی و نقاشی در سالهای قبل از دبستان (۵-۶ سال اول زندگی) به توانایی ها و عملکردهای بالاتر از همسالان دست می یابند.

لازم است بدانید که افراد تیزهوش علاوه بر توانمندیهای خارق العاده ذهنی و هوشی که دارند از ویژگی های شخصیتی، علایق و سلیقه های خاص، رفتارهای ویژه ، عقاید ونگرش های اختصاصی و حتی خصوصیات بدنی و جسمانی منحصر به فردی برخوردارند. یعنی تفاوت یک فرد تیزهوش با یک فرد غیر تیزهوش صرفا یک تفاوت هوشی نیست. بلکه او نیازها، توانائیها و رفتارهای خاص خود را دارد یعنی با افزایش هوش در یک انسان ویژگی های غیرهوشی نیز دگرگون می شود و متمایز می شود مثل ویژگیهای شخصیتی و … . یعنی تیزهوشی به معنای وسیع کلمه، علاوه بر توانایی فوق العاده و برجسته در یادگیری و شناخت توام با ویژگی هایی در ابعاد نگرشی، انگیزشی، شخصیتی، ذهنی، رفتاری و حتی جسمانی است. علایق گسترده و نیازهای خاصی مانند کنجکاوی، پیشرفت علمی، نظم، امنیت ، کمال گرایی و سرگرمی های خاص از خصایص انگیزشی تیزهوشی است.

از لحاظ ویژگی های نگرشی فرد تیزهوش از خود باوری مثبت، انتقاد از خود، موضع درونی نظارت و کفایت برخوردار است. افراد تیزهوش از لحاظ جسمانی ، از سلامتی قابل ملاحظه ، نیرومندی و رشد پیشرس برخوردارند.

خصوصیات افراد تیزهوش در قالب یک فهرست قابل تشخیصی کوتاه و روشن می تواند به شکل زیر ارائه شود، به گونه ای که به خانواده ها و اطرافیان کودکان و نوجوانان یاری دهد تا آنان را شناسایی و کشف نمایند . این فهرست عبارتند از:

  • هنگام تولد وزن بیشتری( معمولا بیش از ۵/۳ کیلو گرم ) دارند.
  • در حدود ۴ ماهگی می توانند حدود یک دقیقه بنشینند.
  • در حدود ۶-۷ ماهگی می توانند بدون کمک دیگران به مدت چند دقیقه بنشینند.
  • در حدود ۸ ماهگی می توانند ۲تا ۳ کلمه ادا کنند.
  • در حدود ۳ سالگی می توانند مطالعه کنند
  • علاقه فراوانی به یادگیری نشان می دهند.
  • دوست دارند از دیگران برتر باشند.
  • به مباحث اخلاقی، مذهبی و سیاسی علاقه نشان می دهند.
  • تمایل شدیدی به استقلال فردی دارند.
  • به طور کلی از علایق وسیع و متنوعی برخوردارند.
  • حداقل در یک موضوع خاص، سریع یاد می گیرند.
  • اعتقاد واقع بینانه ای نسبت به خود دارند.
  • ترجیح می دهند با افراد مسن تر از خود به سر ببرند.
  • اصولا فعالیت و تحرک شدیدی در رفتار نشان می دهند.
  • در زمینه ای خاص، به کار مستقلانه و انفرادی می پردازند.
  • با توجه به سن خود، کارهای شخصی را به راحتی انجام می دهند.
  • اعتماد به نفس دارند.
  • معمولا شوخ طبع و بذله گو هستند.
  • از لحاظ شخصیتی، فردی مستقل به نظر می رسند.

وظیفه شما  والدین این است که در پنج سال اول زندگی این است که به کودک کمک کنید تا توانایی های مغزی اش را پرورش دهد. مغز نوزاد باید شبکه های ارتباطی ایجاد کند تا ۱۰۰ میلیارد سلول مغزی بتوانند باهم ارتباط برقرار کنند.هر سلول عصبی شاخه های کوچکی به نام دندریت دارد که باعث می شود پیوند سیناپس گسترده تری به وجود آید. بیشتر دندریت ها حدود ۸۰۰ درصد آنها پس از تولد ایجاد می شوند. در سه سال اول زندگی ، رشد مغز بسیار سریع تر است و بیش از نیاز خود سیناپس ایجاد می کند. این پیوند های سیناپسی مفیدند زیرا در یادگیری های آینده نقش مهمی دارند. سلولهای عصبی، بدون سیناپس های کافی نمی توانند به طور وسیع و کارآمد با هم ارتباط برقرار کنند. فعالیت های ذهنی نیز مثل یادگیری خاطره ها و پردازش اطلاعات جدید بدون  وجود سیناپس های کافی نمی توانند انجام شوند . جنبه منفی تولید بیش از حد سیناپس ها این است که سرعت مغز را کم می کند. هر ذره از اطلاعات که از مغز کودک می گذرد باید از میلیاردها پیوند اضافی بگذرد. کودکان در پاسخدهی به دستورات شفاهی بسیار کند عمل می کنند، مثل «اسباب بازی ات را بردار»، « لباست را بپوش»، « بیا به پارک برویم». علت این است که مغز آنها به دلیل سیناپس های اضافی کند شده است. اگر به چهره یک کودک ۲ ساله نگاه کنید، می توانید ببینید که مشغول «فکر کردن» است و سعی می کند پیش از این که واکنش نشان دهد اطلاعات را پردازش کند. اگر همه سیناپس های اضافی از بین نرود، مغز نمی تواند به خوبی کارش را انجام دهد. چگونه می توان مغز را از وجود سیناپس های اضافی پاک کرد و آن را کار آمدتر کرد؟ چگونه می توان سیناپس های مهم (که مسیرهای موفقیت هستند) را حفظ کرد و سیناپس هایی که سرعت مغز را کم می کنند از بین برد؟

وقتی گیاهان بیش از حد رشد می کنند، آنها را هرس می کنند. یعنی شاخ و برگ های اضافی را می برند تا گیاهان دیگر نیز بتوانند رشد کنند. علاوه بر این ، باید به این گیاهان جدید آب و کود داد تا بتوانند زنده بمانند، مغز کودک شما نیز چنین است. وقتی که مغز ، سیناپس های جدید می سازد، به طور همزمان سیناپس های ناکارآمد را از بین می برد که به آن « هرس سیناپسی » می گویند. هرس سیناپسی در رحم آغاز می شود اما از تولد تا ۲ سالگی سرعت بیشتری پیدا می کند و تا ۶ سالگی کند می شود و سپس تا ۱۲ سالگی دوباره سرعت می گیرد. هرس سیناپسی هر چند کند می شود اما در نوجوانی نیز ادامه می یابد.

سیناپس هایی که به طور مرتب استفاده می شوند، تغذیه می شوند و زنده می مانند در حالی که سیناپس هایی که کمتر استفاده می شوند از بین می روند. هرس سیناپسی برای رشد مغز مهم است. هرس سیناپسی فقط به معنی از دست دادن سیناپس ها  نیست بلکه به معنی حفظ و تقویت سیناپس های موجود است. اگر از یک مسیر سیناپسی خاص زیاد استفاده شود، مثلا اگر به کودک عکس ها، شکل ها یا کلمه های جدید و جالب نشان داده شود با دیگران گفتگو کند یا به موسیقی گوش دهد، پیوند های سیناپسی در مغز او ایجاد می شوند تا بعد ها بتواند این اطلاعات را به خاطر آورد.

والدین می توانند در ساختار فیزیکی مغز و نیز کارآیی آن به شدت تاثیر بگذارند فقط تجربه ها و فعالیت های کودک تعیین می کنند که  کدام سیناپس ها زنده بمانند و کدام سیناپس ها از بین بروند. والدین و مراقبان می توانند تجربه ها و فعالیت های کودکان را کنترل کنند. والدین تعیین می کنند که کودک چه تجربه ها یا فعالیت هایی داشته باشد. هر چند بدون مشارکت والدین نیز فرایند هرس سیناپسی انجام می شود، اما اگر والدین در این فرایند مشارکت نداشته باشند، کارآیی مغز کاهش خواهد یافت کودکانی که به خوبی تغذیه و تربیت شده اند تحریک ذهنی و جسمی مناسب دریافت می کنند. این تحریک های ذهنی و جسمی موجب گسترش پیوندهای عصبی می شوند و پایه های یادگیری های پیشرفته را تشکیل می دهند. وقتی که برای مغز کودک فعالیت های مناسب فراهم می کنید، ژن هایی را فعال می کنید که سلول های عصبی در پیوندهای سیناپسی ارزشمند را تقویت می کنند. شما با این کار، ژن های تیزهوش بودن کودک را فعال می کنید. تجربه های حسی مختلف می توانند در رشد پیوندهای مغزی تاثیر بگذارند، از قبیل تجربه های حسی بویایی، شنوایی، چشایی، بینایی و لامسه. وقتی که کودک را در آغوش می گیرید،  با او حرف بزنید، برای او کتاب بخوانید، غذای خوشمزه تهیه می کنید یا ترانه می خوانید، با او بازی های فکری انجام می دهید، به او یاد می دهید که شکل ها و رنگ های مختلف را بشناسد و او را به زمین بازی می برید ، در حال ساختن مسیرهای موفقیت هستید. استفاده از سیناپس به موجب تقویت و حفظ سیناپس می شود . اگر کودک مضطرب و غمگین باشد، تحریک کافی دریافت نکند یا سوء تغذیه داشته باشد یا در معرض مواد سمی موجود در محیط قرار گیرد، پیوندهای عصبی مهم از بین می روند، کارآیی مغز کودک کاهش می یابد و در نتیجه ، تیزهوش نخواهد شد. امید است مقاله حاضر گامی کوچک در جهت آگاهی به والدینی که به تیزهوشی فرزندشان علاقه مند هستند برداشته باشد.

منبع:مشاوره-آنلاین.com