بررسی مشکلات دلبستگی در کودکان
در این سایت طی مقالات بسیاری از سبک دلبستگی ایمن و چگونگی ایجاد آن صحبت کردیم. در این مقاله از دلبستگی ناایمن صحبت به میان آورده ایم. پیگیری این دسته از مقالات به شما والدین در فهم بهتر موضوع بسیار کمک خواهد کرد.
دلبستگی یک ارتباط عمیق است که بین کودک و مراقب تحقق می یابد و عمیقاً بر رشد و توانایی ابراز هیجان ها و گسترش ارتباط تأثیرگذار است. اگر شما والد یک کودک دارای اختلال دلبستگی هستید ممکن است شما از تلاش برای برقراری ارتباط با کودک خود خسته شوید. کودکان دارای سبک دلبستگی ناایمن یا اختلال دلبستگی دارای مهارت های برقراری رابطه موفق نیستند. اما، با این ابرازها، میزان تلاش درست و به جا، صبر و عشق ممکن است بتوانید چالش های دلبستگی را اصلاح کنید.
بیشتر بخوانید: چالش های ایجاد پیوند دلبستگی ایمن با کودک
درک مسائل و اختلالات دلبستگی
کودکان دارای اختلال یا دیگر مشکلات دلبستگی قادر به ارتباط با دیگران و نیز مدیریت هیجان های خود نمی باشند. این مسئله موجب فقدان حس اطمینان و اعتماد به نفس، ترس از نزدیک شدن به همه، خشم یا پرخاشگری و نیاز به کنترل شدن می شود. کودک دارای اختلالات دلبستگی احساس تنهایی و ناامنی می کند.
با این اوصاف چرا برخی از کودکان دچار اختلال دلبستگی می شوند و برخی دیگر خیر؟
پاسخ می بایست در فرآیند دلبستگی نهفته باشد که بر تعامل کودک و والد متکی است. اختلالات دلبستگی نتیجه تجارب منفی در اوایل این رابطه است. اگر خردسالان مکرراً به هر دلیلی احساس رهایی، انزوا، ناتوانی یا بی توجهی کنند آنها یاد می گیرند که به دیگران وابسته نشوند و دنیای برای آنها جای خطرناک و ترسناکی تلقی می شود.
اختلال دلبستگی واکنشی و دیگر مشکلات دلبستگی به چه دلایلی رخ می دهند؟
اختلال دلبستگی واکنشی و دیگر مشکلات دلبستگی زمانی که کودکان قادر به ارتباط مداوم با والدین یا مراقب اصلی نباشند رخ می دهند. این مسئله می تواند به دلایل زیادی بستگی داشته باشد:
- کودکی که گریه می کند و هیچ واکنشی یا حالتی حاکی از آرامش و تسلی یافتن را نشان نمی دهد
- کودک یا گرسنه است یا جایش خیس است و تا چند ساعت به آنها رسیدگی نمی شود.
- با کودک هیچ گونه ارتباطی از طریق تماس چشمی، صحبت و لبخند برقرار نمی شود بنابراین کودک احساس تنهایی می کند.
- کودک تنها از طریق انجام دادن یا به نمایش گذاشتن دیگر رفتارهای افراطی توجه را دریافت می کند.
- کودک یا طفلی که مورد بدرفتاری یا سوءاستفاده قرار می گیرد.
- گاهی اوقات نیازهای کودک برآورده می شوند و گاهی اوقات خیر. کودک هرگز نمی داند که چه چیزی انتظار می رود.
- طفل یا کودکی که بستری می شود و یا دور از والدین نگهداری می شود.
- کودک یا طفلی که از مراقب به فرد دیگری سپرده می شود (می تواند ناشی از به فرزندی پذیرفتن، مراقبت در مواقع اورژانسی یا از دست دادن والدین باشد )
- والد از لحاظ هیجانی و به دلایل افسردگی، بیماری یا مشکلات مرتبط با سوء مصرف مواد در دسترس نیست.
همانطور که نمونه ها نشان می دهند گاهی اوقات شرایطی که موجب مشکلات دلبستگی می شوند اجتناب ناپذیر می باشند اما کودک برای درک اینکه چه اتفاقی رخ داده است و دلیل آن چیست، خیلی کوچک است. در خردسالان این شرایط درست مانند عدم مراقب و عدم وجود سرپرست حس می شود و آنها به دیگران اعتماد نمی کنند و بنابراین دنیا جای ناامنی محسوب می شود.
منبع:سامانه پرسش و پاسخ مشاور
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.