رفتارهای نابهنجار در نوجوانان

رفتارهای نابهنجار در نوجوانان

 

 

رفتار های ناهنجار نوجوانان و روش های پیشگیری و درمان آن ها:

نوجوانان؛ بیشتر از لحاظ عاطفی برای خود مشکل ایجاد می کنند تا برای دیگران. در بین دختران و پسران، از لحاظ رغبت ها و مشکلات، در دوران نوجوانی، تفاوت های نسبتا رایجی وجود دارد. به دلیل آن که سن بلوغ دختران زودتر فرا می رسد، مشکلاتشان نسبت به پسران بیشتر می باشد. دختران بیشتر به سازگار شدن در مدرسه، خانواده و جامعه توجه بیشتر دارند ، درصورتی که مسائل مالی وبرنامه ریزی های شغلی توجه پسران به خود جلب می کند. هر دو گروه به شکل فزاینده ای با مسائل عاطفی مواجه می باشند. بزرگترین مشکل آن می باشد که فرد در کنار آمدن با مسائل دوران کودکی نیز موفق نبوده است.

مقالات مرتبط:

نیازهای نوجوانان

مدیریت رفتارهای پرخطر نوجوانان

تحقیق کامل و گسترده ای در مرکز پژوهش های فرهنگی صورت گرفته است، تحقیقی کامل در مورد مسائل و مشکلات رفتاری نوجوانان ایران در مراکز پژوهش فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تحت نظر نویسنده و با همکاری تعدادی از اساتید دانشگاه انجام گرفته است. که در مرحله ی اول این تحقیق؛ در سطح نوجوانان تهران به اتمام رسیده است، و نتایج و یافته های آن کامل چاپ شده است (۱۳۶۱-۱۳۵۹).

فهرستی از مسائل و مشکلات رفتاری تقریبا ۴۰۰۰ نوجوان ایرانی، به ترتیب درصدی آن ها و با تفکیک جنسیت (دختر و پسر)، سن آن ها (کلاس اول، دوم و سوم راهنمایی) و منطقه ی جغرافیایی (شمال، جنوب، شرق، غرب، مرکز تهران)، گرد آوری شده است که تا حدودی مؤید طبقه بندی زیر می باشد.

در این تحقیق، مسائل رفتاری نوجوانان در ۹ دسته طبقه بندی شده است: مشکلات سیاسی، اجتماعی، جسمانی، جنسی، مذهبی، خانوادگی، تحصیلی و شخصیتی و عاطفی. که در زیر به بخشی از مهمترین مشکلات شخصیتی که طبق یافته های این تحقیق، مبتلا به درصد قابل ملاحظه ای از نوجوانان می باشد، اشاره می شود :

عصبانیت۵۷ درصد ( کل )۵۵ درصد ( پسران )۵۹ درصد ( دختران )
زود رنجی۵۶ درصد ( کل )۵۱ درصد ( پسران )۶۱ درصد ( دختران )
افسردگی۵۳ درصد ( کل )۴۶ درصد ( پسران)۶۰ درصد ( دختران )
کم روئی۵۲ درصد ( کل )۵۲ درصد ( پسران )۵۲ درصد ( دختران )
نگرانی و اضطراب۵۰ درصد ( کل )۴۴ درصد ( پسران )۵۶ درصد ( دختران )
ترس۳۰ درصد ( کل )۲۹ درصد ( پسرا )۳۰ درصد ( دختران )

 

در این قسمت تلاش بر آن است که، با توجه به طبقه بندی بالا و نتایج به دست آمده از تحقیق یاد شده، هر کدام از مشکلات نوجوانان به تفصیل مورد بررسی قرار بگیرد و در نهایت راه حل هایی عملی و امکان پذیر برای هر کدام از آن ها پیشنهاد شود.

مهمترین این مشکلات عبارتند از:ترس، نگرانی، احساس حقارت، عصبانیت، ناکامی، تعارض و اضطراب. در این مقاله به چند نابهنجاری اشاره می کنیم. در مقالات بعدی نیز بیشتر صحبت خواهیم کرد.

ترس:

همه ی افراد، حتی شجاع ترین افراد هم هر از چند گاهی دچار ترس می شوند. ترس بر اثر محرک ناگهانی و شدیدی که در محیط به وجود می آید، ظاهر می شود. اکثر روان شناسان، اصطلاح ترس و اضطراب را تا حدودی مترادف می دانند، با این حال بین این دو تفاوت کلی نیز وجود دارد. معمولا؛ ترس معلول عوامل خاصی است که بر اساس این عوامل می توان ترس را به سه دسته ی کلی تقسیم بندی کرد:

  • ترس از اشیاء، پدیده ها و حیوانات؛ مانند ترس از مار، خفاش، عقرب، سگ، طوفان، سیل، صدای مهیب، ارتفاع، آتش،دریا، هواپیما و… .
  • ترسیدن از روابط اجتماعی: این ترس شامل موارد زیر می باشد:

الف) ملاقات با مردم، همراه بودن با افراد قوی، مهم، باهوش، بسیار شوخ طبع و احتمالا اهل گوشه و کنایه زدن، ظالم و… .

ب) سخنرانی در جمعی بزرگ .

ج) بودن با جنس مخالف.

د) شرکت کردن در جمع هایی که اکثرا شامل بزرگسالان می باشد.

ترس هایی که از روابط اجتماعی منشأ می گیرند؛ معمولا به صورت دستپاچه شدن، هول شدن و کم روئی در بین نوجوانان بروز می دهد .

  • ترس مربوط به خود؛ این ترس شامل ترس هایی همچون: ترس از تنهایی، ترس از ایجاد بیماری هایی سخت در خود یا خانواده، ناتوانی های جسمی همچون؛ نابینایی یا ناشنوایی، فلج شدن، احسس بی کفایتی در ایجاد روابط با دیگران، فقر ، شکست در تحصیل و یا کار و ازدواج ، امتحان و … می باشد.
  • چگونگی ایجاد ترس: اکثر ترس های ما، ریشه در دوران کودکی ما دارند. تهدید های پدر و مادر و حتی ترسیدن از والدین می تواند، نگرش های خاص عاطفی در کودکان به وجود آورد که سالین متوالی در آنان باقی بماند.
  • به طور کلی، دو نوع یادگیری را می توان مسئول رشد الگوهای عاطفی در کودکان دانست: اول تقلید و دوم شرطی شدن .
  • تقلید عکس العمل های عاطفی نسبت به موقعیت های ویژه می توان، آن را در دیگران مشاهده کرد و آموخت. کودکان رفتار و پاسخ های عاطفی دیگران را نسبت به شرایط مختلف مشاهده می کنند و در نتیجه آن را تقلید می کنند. روان شناسان بر این معتقد هستند که ، عواطف مسری می باشند، یعنی اینکه؛ از یک فرد به فرد دیگر منتقل می شود. مثلا کودکی که از واکنش های بد رفتاری از معلم خود عصبی می شود، به زودی بر دیگر دوستانش تاثیر خواهد گذاشت و آنان نیز به طریقی از رفتار معلم خود عصبی خواهند شد. یک معلم بد اخلاق و ترش رو؛ احتمالا شاگردانش اخمو خواهند بود و اکثر این کودکان با همان حالت عصبی به خانه های خود بر می گردند. از طرفی دیگر، یک کودک ترسو و یا مضطرب به احتمال زیاد از همراه بودن با یک معلم و یا دوست آرام، آرامش را خواهد آموخت.
  • شرطی شدن اشیاء و موقعیت هایی که در انسان، ابتدا پاسخ های عاطفی نطلبیده اند، اما در نتیجه ی شرطی شدن و یا یادگیری همراه با تداعی، واکنش های عاطفی را در فرد به وجود می آوند. در اکثر موارد و موقعیت های طبیعی و عادی زندگی، افرادی را می بینیم که نسبت به شرایط و موقعیت های خاصی، با ترس شرطی شده اند؛ مانند ترسیدن کودک از واکنش و تجربه هایی که در خانه و یا در مدرسه، که احترام به خود و اعتماد به نفس را در کودک مورد تهدید قرار می دهد، شرطی شدن؛ احتمالا کودک را برای مضطرب شدن و مهمتر از آن ترسیدن از دیگران و موقعیت ها افزایش می دهد.
  • رابطه ی ترس با سن_ ترس های نوجوان، به سن آن بستگی زیادی دارد . معمولا در دانش آموزان دوره ی راهنمایی، ترس شدید است و از حیوانات، طوفان، تنهایی در خانه، دزد ، و چیزهای ناشناخته بیشتر می ترسند. بیشتر ترس ها در بین دانش آموزان، بر فعالیت های مدرسه ای آنان متمرکز است ، به دلیل آن که، نمره و امتحانات ، عدم محبوبیت، بلند خوانی در کلاس ( به ویژه در بین پسران که به دلیل تغییر صدایشان، بیشتر مشخص می باشند). ترسیدن از امتحان ها که با تحت فشار قرار گرفتن توسط پدر و مادر، برای گرفتن نمرات خوب افزایش می یابد.

در اواخر نوجوانی، نوجوانان در مقایسه با اوایل نوجوانی، به میزان کمتری می ترسند، ولی وجودشان را نگرانی های بیشتری گرفته است. ترس نوجوانان در این سن، بیشتر ماهیت اجتماعی دارد ؛ قسمتی از این ترس ها را از دوران کودکی اشان همراه خود دارند، و بخشی را از طریق تجربه ی شخصی خود کسب نموده اند، در صورتی که بخشی دیگر را از طریق تجربه های دوستان و بستگان و یا از طریق شنیدن و خواندن کسب کرده اند.

در نتیجه به صورت عادی با بالا رفتن سن؛ از شدت و همچنین تعداد ترس ها کاسته می شود. گسترش تماس ها و روابط با محیط، تاحدودی سبب کاهش ترس ها می شود. علاوه بر این؛ فرد متوجه می شود که بسیاری از مواردی که قبلا نسبت به آن ها ترس داشته، آسیب رساننده و آزار دهنده نیستند. در این صورت ، ترس هایی که ناشی از بی کفایتی و بی احساسی و بی استعدادی و تجربه های تخیلی فرد در مورد خودش، همچنان ادامه دارد.

چگونگی رو به رو شدن با ترس:

از آن جا که اکثر ترس ها با ایجاد محرک هایی شرطی شده اند، اکثرا با از نوشرطی کردن به وسیله یادگیری می توان ترس ها را از بین برد. مثلا کودکی که با ترسیدن از حیوانات پشمالو شرطی شده است، می توان او را با معرفی تدریجی با یک توله سگ، شرطی نمود ، به صورتی که در ساعت های مناسب به بازی با او بپردازد. شواهد آزمایشگاهی به دست آمده نشان می دهند که محرک های اجتماعی در از نوشرطی کردن عکس العمل های عاطفی بسیار مؤثر هستند ، هر زمانی که کودک مشاهده کند که دیگر کودکان از یک موقعیتی هراس ندارند، احتمالا ساده تر می تواند بر ترس خود غلبه کند.

از طرفی دیگر، افرادی که از موقعیت های عاطفی ترس آور در فرار هستند، باید از این موضوع آگاهی داشته باشند که به عقب انداختن ترس، سبب از بین رفتن آن نمی شود، بلکه ترس سالیان طولانی در آن ها باقی می ماند، تا زمانی که محرک های شرطی رخ می دهند، و دوباره مواجه اتفاق می افتد.

اگر فردی را با موقعیتی که از آن هراس دارد به اجبار رو به رو کنید، در حقیقت این عمل سبب تقویت واکنش های عاطفی او می شود. سعی و تلاش در تشویق کردن فرد به این مسئله که ترس تو بی مأخذ و بی معنی می باشد، اغلب تأثیر مثبتی نخواهد داشت. اگر ترس فردی را به تمسخر بگیرید، به احتمال قوی آن ترس در فرد تشدید می شود. در نتیجه راه های منفی و غیرمؤثر در رهایی از ترس عبارتند از: ۱- نادیده گرفتن ترس ۲- اجبار کردن به رو به رو شدن با موقعیت ترسناک ۳- فرد را از موقعیت ترسناک دور نگهداشتن.

راه های مثبت و مؤثر در رهایی از ترس عبارتند از: ۱- به فرد این فرصت را دادن که از نزدیک با موقعیت های ترسناک آشنا شود. ۲- به صورت تدریجی فرد را با محرک های ترسناک آشنا و رو به رو کنید. ۳- فرد را با بیانی روشن و قابل فهم توجیه کنید و همچنین به او اطمینان خاطر بدهید.

نگرانی:

همان طور که ذکر شد، نگرانی نوعی ترس می باشد که اکثرا از طریق تخیل منشا می گیرد تا از علل واقعی. تکرار ذهنی موقعیت مورد ترس، از ویژگی های آن می باشد. گاهی به عنوان اضطراب، از آن یاد می شود. نگرانی شامل؛ یک حالت عاطفی می بشاد که اتفاقات ناراحت ککنده در آن در زمان حال رخ نمیدهد، بلکه در آینده پیش بینی می شود. به بیانی دیگر نگرانی؛ فکر کردن ناسازگارانه ی مداوم فرد می باشد. فردی که نگران است، مرتبا در مورد ناراحتی هایش فکر می کند، بدون ان که اندکی به حل موضوع نزدیک تربشود. امکان دارد که در نوجوانان، نگرانی به شدت ترس وجود نداشته باشد، ولی در هرصورت موجود می باشد. در بین دانش آموزان دبیرستانی، مشکلاتی در مدرسه همچون؛ عدم توانایی تمرکز حواس، جلب کردن توجه معلم، انتظاراتی غیر واقع بینانه و تخیلی از خود وغیره، میزان محبوبیت و دوست داشته شدن، عدم تفاهم بین والدین و نوجوانان، احساس بی کفایتی داشتن، اختلافات و مشاجرات خانوادگی، وجود تبعیض در خانواده و یا در مدرسه، بیماری یکی از اعضای خانواده و… از جمله عامل های ایجاد کننده ی نگرانی می باشد.

زمانی که نگرانی در مورد یک مسئله ، جزئی و یا خاص باشد، یا هنگامی که فرد توجه خود را در جهت موضوع و یا موردی دیگر معطوف می سازد، به نظر می آید که نگرانی او از بین رفته است. نکته ی لازم به ذکر آن می باشد که؛ نگرانی همیشگی در یک فرد، با بیان کردن این که “نگران نباش”، ازبین نخواهد رفت.

اقدامات مفید و مؤثر در مورد آن که ؛ کم کردن و یا از بین بردن نگرانی – رهرها شدن از همه ی نگرانی ها امکان پذیر نیست – . در واقع پیدا کردن راه حل مناسب برای حل مسائل، اکثرا مرهون به وجود نگرانی ها می باشد. حداقل نگرانی می تواند؛ ما را برای انجام اقداماتی در مورد مشکلاتمان و همچنین کاستن آن ها برانگیزد.اقداماتی که در زیر در جهت کم کردن و یا از بین بردن وهمچنین تسکین نگرانی ها پیشنهاد می شود؛ همیشه نیز مفید و مؤث نخواهند بود، ولی نویسنده مفید بودن آن ها را در اغلب موارد در مشاوره با مراجعین مبتلا به نگرانی تجربه کرده است:

  • باید به فرد نگران یاد داد که؛ باید زمانی را به فکر کردن در مورد نگرانی هایش اختصاص بدهد، و دلیل و علت نگرانی را متوجه شود. از آن جا که اکثر نگرانی ها، مبهم و بدون دلیلی خاص می باشند، فرد باید برای پرداختن به تجزیه و تحلیل آن ها فرصتی مناسب و کافی را به خود بدهد. این عمل در ریشه یابی علت نگرانی به انسان کمک می کند. اگر دلیل واضح و روشنی برای نگرانی اش پیدا نکرد، گاهی دانستن این حقیقت به خودی خود امکان دارد که به او در رهایی از این شبح کمک بکند. باید به این موضوع توجه کرد که، صرفا فکر نکردن درمورد خود نگرانی، از تنش فرد هرگز کم نکی کند.
  • باید فردی که نگران است را راهنمایی کرد تا بتواند با یک فرد آگاه و شنونده ی خوب در مورد نگرانی اش صحبت و گفت و گو داشته باشد. به نظر می رسد زمانی که نگرانی ها در درون انسان تجمع می یابند، به حالتی اغراق آمیز تبدیل می شوند. یک فرد آگاه و بی طرف، می تواند طی مراحل زیر به فرد نگران کمک کند:

الف – فرد با بیان کردن نگرانی هایش، از آن ها تصویری عینی تر و ملموس تر به دست خواهد آورد. ب – فرد مخاطب در مورد علت و یا علل نگرانی هایش از او سؤال می پرسد. ج – به نوعی در نگرانی های خود دیگران را سهیم و شریک می نماید.

در نتیجه لازم است که فرد نگران در مورد نگرانی های خود با افرادی قابل اطمینان و اعتماد صحبت بکند ، که این تخلیه ی روانی سبب ایجاد آرامش زیادی در فرد می شود.

  • به فرد نگران باید کمک کرد تا در باره ی زمینه های نگرانی خود، در جست و جوی به دست آوردن اطلاعات قابل اعتماد و معتبر بپردازد. بعضی از نگرانی ها در اثر آگاهی کم، مفاهیم اشتباه، اطلاعات غلط به وجود می آیند. با صحبت کردن در مورد مسئله و یا مشکل با فردی دیگر که مورد اعتماد و اطمینان کامل می باشد، میتواند راه های متفاوت حل مشکل را کشف کرد، و یا حداقل با اندیشیدن می تواند راه هایی جدید برای حل مسئله را یافت. در تلاش برآمدن برای جمع آوری اطلاعات در مورد نگرانی، به خودی خود تمرین سازنده ای می باشد، که سبب می شود به فرد کمک کند که کمتر به نگرانی اش فکر کند و از وجود آن برنجد.
  • باید به فرد نگران کمک کرد که در مورد منبع نگرانی اش، اقدام و عملی اساسی انجام دهد. برای مثال؛ نمره ی کم در درس را می توان از طریق کمک گرفتن از معلم و یا دیگر دانش آموزان و مطالع ی مفید و بیشتر برطرف نمود. گوشه گیری و انزوا، سبب افزایش نگرانی می شود. با انجام دادن فعالیت های گروهی؛ نگرانی های اجتماعی کاهش می یابند.
  • بالاخره باید این را پذیرفت که راه حلی مناسب برای بخشی از نگرانی ها وجود ندارد. هر زمانی که شرایط به صورتی غیر قابل درمان باشند، باید فرد خود را به گونه ای با انجام دادن دیگر رفتار ها همچون؛ ورزش، مطالعه، کار، بازی و انواع سرگرمی ها مشغول سازد تا از فشار و تنیدگی منشا گرفته از این که برای این مشکل راه حلی وجود ندارد، کاسته شود. این گونه نگرانی ها معمولا شایع و رایج می باشند.
  • با مراجعه کردن به روان شناسان و مشاوران آگاه و دلسوز، در کلینیک های مشاوره و روان درمانی، می توان جهت گرفتن راهنمایی و کمک برای رفع نگرانی ها ، راه مطلوب و مناسبی نیز باشد.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *