رفتار کودک

رفتار کودک

 

رفتار کودک

 

نحوه تعامل کودک با پدر و مادر و به خصوص مادر خود بسیار با اهمیت است و در واقع می توان گفت که این تنها رفتار والدین با کودک نیست که با اهمیت است بلکه رفتار کودک نیز بسیار با اهمیت بوده و به پدر و مادر کمک می کند تا بهتر او را درک نموده و بتوانند مشکلات و خواسته های او را بفهمند و در نهایت رابطه ای بهتر و مناسب تر میان آن ها شکل بگیرد. عده ای تصور می کنند که تنها آن ها باید به عنوان پدر و مادر یک کودک با او رفتار مناسبی داشته باشند اما از این نکته غافل هستند که شناخت بهتر کودک و نحوه رفتار کودک در سنین متفاوت از تولد تا ده یا پانزده سالگی می تواند کمک به سزایی به آن ها در جهت داشتن یک رابطه مستحکم و قوی و پایدار نماید. حتی کودکی با بدترین و بغرنج ترین وضعیت نیز از نظر رفتاری تا حد زیادی قابل پیش بینی خواهد بود و تنها پدر و مادر باید روانشناسی نسبتا مناسبی داشته و مطالبی که ما در اینجا ذکر می کنیم را با دقت و تامل مطالعه نمایند. کودکان در بازه های خاص زمانی رفتارهای نسبتا مشابه از نظر علم روانشناسی داشته و می توان آن ها را به چند دسته سنی تقسیم نمود.

 

کودکان شیر خوار

کودکان شیر خوار اولین گروه سنی را تشکیل می دهند. در مورد رفتار کودکان در این دوره باید اذعان داشت که والدین و مادر باید بگذارد تا کودک خود برنامه غذایی اش را تا حدی تنطیم نماید و مثلا در برابر خواسته های بیش از حد و غیر معقول او تا حدی خود را محافظت نماید و در واقع ترکیبی از خواسته های مادر و کودک به صورت تعاملی بین آن ها شکل گیرد.

 

کودکان هجده ماهه

کودک هجده ماهه از نظر رفتاری با کودک شیر خواره بسیار نزدیک است. در واقع او دوست دارد که مثلا در هنگام راه رفتن هر آن چه را که در مسیر است بگیرد و زمان برای او معنای زیادی ندارد و در واقع اگر او چیزی بخواهد آن را برای همان لحظه می خواهد. رفتار کودکان در سنین هجده ماهگی به گونه ای است که نه را به راحتی قبول نمی کنند و نه گفتن برای آن ها مقبول نیست و دوست دارند تا خواسته هایشان اجرا شود.

 

کودک بیست و یک ماهه

کودک در این سنین علاقه و نیاز دارند که هر چه می خواهند همراهشان باشد مثلا اگر وسیله و  اسباب بازی خاصی را دوست داشته باشند آن را در کنار خود نگه می دارند. رفتار کودکان در این سنین به گونه ای است که تغییر را دوست ندارند مثلا تغییر لباس می تواند برای آن ها بسیار ناخوشایند و نامطلوب باشد و یا مثلا تغییر غذا و مواردی از این قبیل.

 

کودک دو ساله

در این بازه زمانی رفتارهای کودک به شکلی است که می توان تغییرات اساسی را در آن مشاهده نمود. مثلا کودک در این سن دوست دارد تا فرمانبر و فرمانبردار خوبی بوده و به حرف های پدر و مادر خود گوش نماید و در واقع در این سنین می توان کودک را یک شنونده خوب دانست که کمتر سعی در اعمال فشار برای خواسته های خود را دارد.

 

کودک دو نیم ساله

کودک در سن دو و نیم سالگی به گونه ای رفتار می کند که می توان گفت سراسر تضاد است و فهم کودک در این سنین برای خانواده بسیار مشکل می شود. مثلا لحظه ای مادرش را می خواهد و اگر مادرش به سمت او برود بلافاصله می گوید که من پدرم را می خواهم! یا در موردی دیگر هنگام لباس پوشیدن اگر مادرش بخواهد به او کمک کند می گوید که خودم انجام دهم و نیازی به کمک ندارم و اگر مادر خواسته اش را انجام دهد به یکباره می گوید دوست دارم پدرم به من کمک کند.

 

کودک دو و نیم ساله تا سه ساله

کودک در این سن تا حدی به دوران شیر خوارگی خود برگشته و دوست دارد که رفتارهایی مانند همان سنین داشته باشد مثلا دوست دارد تا در کالسکه بخوابد و یا از پستان مادر شیر بمکد و یا از پستانک خود استفاده کند. اگر والدین در این سن رفتار کودک را بشناسند بدون نگرانی سعی می کنند تا نیاز ها و خواسته های احساسی او مانند در اغوش گرفتن و مواردی از این قبیل را به درستی پاسخ دهند.

 

کودک سه ساله

کودک در این سن از مرحله من و شما گذشته و به ما می رسد. در این سن کودک تا حد قابل ملاحظه ای منطقی خواهد شد و پدر و مادر او می توانند تا با انجام صحبت های منطقی و عاقلانه او را به انجام کاری تشویق نموده و با او را از انجام کاری باز دارند.

 

کودک سه و نیم ساله

رفتار کودک در سه و نیم سالگی به گونه ای است که او در تخیل خود بسیار سیر می کند و این مسئله جای هیچ گونه نگرانی نخواهد داشت. مثلا کودک در این سنین دوست دارد تا با دوستان خیالی خود برای مدت های طولانی بازی کند مثلا اگر پدر و مادر او کنارش نشسته باشند او شروع به غذا دادن و نوازش کردن والدین خیالی خود می نماید و اگر پدر و یا مادر او از جای خود بلند شود و برود کودک می گوید که بازی مرا خراب کردی و ممکن است بسیار ناراحت شود پس نکته مهم رفتار کودک در این سنین خیالی بودن آن است که جای هیچ گونه نگرانی نداشته و والدین باید این امر را بدانند.

 

کودک چهار ساله

رفتار کودک در سنین چهار سالگی ممکن است با مقداری سرکشی و قیدی ناپذیری همراه گردد. مثلا ممکن است که گاهی در مقابل خواسته های هر چند معقول شما مقاومت نموده و آن را انجام ندهد در مقابل می توان گفت که در این سن کودک مادر و یا ممکن است پدر خود را به عنوان یک مرجع بزرگ در ذهن خود تصور نماید و مرتبا بگوید مادرم گفته که فلان کار را بکنم و یا مادرم گفته که نباید فلان کار را انجام دهی.

 

کودک پنج تا شش ساله

کودک در سن پنج سالگی رفتاری مطیع و دوست داشتنی از خود بروز می دهد اما به طور باور نکردنی در سن شش سالگی احساساتش بر عقلش غلبه می کند. مثلا ممکن است که او مادر خود را در آغوش گرفته و بگوید تو را بیشتر از هر کسی دوست دارم اما یک دقیقه بعد از حرف او اطاعت نکرده و یا به طور مثال بگوید که مادر از تو بدم می آید و یا از تو متنفرم! بنابراین دانستن این تغییر احساسی و تضاد در سن شش سالگی در رفتار  کودکان بسیار مهم و کمک کننده خواهد بود.

 

کودک هفت ساله

کودک در این سن به گونه ای است که ممکن است تصور کند که همه حتی خانواده او با او دشمن هستند  و جسارت شش سالگی در او تبدیل به بدبینی در سن هفت سالگی می شود. او در این سن بیشتر نیمه خالی لیوان را دیده و منفی بافی کرده و تصور می کند که دیگران رفتار مناسبی با ندارند.

 

کودک هشت ساله

کودک در سن هشت سالگی تا حد زیادی عاطفی شده و به پدر و مادر خود نزدیک می شود و نیاز دارد تا مثلا به گرمی در آغوش گرفته شود. حتی ممکن است خواسته های احساسی و رفتار او در این سن مادر را کلافه نماید اما مادر باید دقت کند که این حالت گذار بوده و به زودی برطرف خواهد شد و اگر بیش از این سن طول کشید باید به فکر چاره ای برای آن بود و آن را درمان نمود.

 

کودک نه ساله

در این سن کودک تمایل بسیاری به مستقل شده دارد

 

کودک ده ساله

کودک در این سن دستورات را مو به مو و دقیق اجرا خواهند کرد

 

کودک یازده تا ۱۵ ساله

این سن آستانه بلوغ است و توجهات کودک به خانواده را تا حدی کم می کند

منبع:فارس پاتوق

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *