روانشناسی نوجوان 15 ساله

روانشناسی نوجوان ۱۵ ساله

دوران نوجوانی به خصوص در سن ۱۵ سالگی یکی از حساس ترین مراحل رشد انسان است. تغییرات جسمانی، هورمونی، شناختی و اجتماعی به صورت همزمان رخ می‌دهند و باعث ایجاد طیف وسیعی از احساسات و رفتارهای گاه متناقض در نوجوان می‌شوند که اغلب والدین را نگران می کنند. نوجوانان در این سن نه تنها مسئولیت های بیشتری را بر عهده می گیرند، وارد دبیرستان می شوند، از حال و هوای دوران کودکی فاصله می گیرند و استقلال بیشتری به دست می آورند، بلکه ممکن است به توانایی های خود نیز اطمینان بیشتری نیز پیدا کنند.

روانشناسی نوجوان ۱۵ ساله و تغییرات جسمانی و هورمونی

دو تغییر اصلی در دوران نوجوانی شامل تغییرات جسمانی و هورمونی می شود:

  • بلوغ جسمانی: تغییرات فیزیکی همچون رشد قد، تغییرات صدا، رشد موهای زائد و تغییرات در اندام‌های جنسی، باعث ایجاد حساسیت و نگرانی در نوجوان می‌شود.
  • تغییرات هورمونی: نوسانات هورمونی می‌تواند منجر به تغییرات خلقی شدید، افزایش انرژی یا خستگی مفرط و تحریک‌پذیری شود.  این احساسات باعث عشق در سن ۱۵ سالگی می شود و نوجوان احساسات متناقضی را تجربه می کند.

روانشناسی نوجوان 15 ساله

رشد فکری  

موارد زیر نشان دهنده شد فکری در کودک ۱۵ ساله است:

  1. مجادله و تفکر انتقادی: طبیعی است که نوجوانان در این مرحله مجادله کنند. مهم نیست که شما چه می گویید، نوجوان شما برخلاف نظر شما صحبت می کند
  2. ایدئولوژی: نوجوانان اغلب به دنبال ایدئولوژی‌ها و ارزش‌های شخصی خود هستند و ممکن است نسبت به باورهای والدین و اطرافیان خود انتقاد داشته باشند.
  3. بسیاری از نوجوانان در این دوران بیشتر در مورد آینده خود فکر می کنند و معمولاً قادر به شناسایی آرزوهای شغلی بالقوه یا برنامه های دانشگاه هستند. به همین ترتیب، بیشتر نوجوانان ۱۵ ساله می‌توانند دلایلی را برای انتخاب‌های خود، از جمله اینکه چه چیزی درست یا غلط بوده، بیاورند.
  4. نوجوانان به دنبال یافتن هویت خود و جایگاهشان در جامعه هستند. این جستجو می‌تواند منجر به احساس سردرگمی و ناامنی شود.

مراجعه به روانشناس نوجوان، بیمه ای برای سلامت روان فرزندتان است. برای صحبت با برترین روانشناسان نوجوان می توانید با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیرید و به صورت حضوری، آنلاین یا تلفنی صحبت کنید.

تغییرات اجتماعی

در این سن زندگی اجتماعی نوجوان تغییرات زیادی می یابد که ممکن است والدین را نگران کند:

  • برخی از نوجوانان در این سن می توانند تمام شب با دوستان خود صحبت کنند، علیرغم اینکه تمام روز آنها را در مدرسه می بینند. با این حال ، هنگامی که والدینشان در مورد روزشان از آنها سؤال می‌کنند، ممکن است حرف کمی برای گفتن داشته باشند
  • علاوه بر این، بسیاری از نوجوانان ۱۵ ساله اغلب ترجیح می دهند از طریق پیامک و رسانه های اجتماعی ارتباط برقرار کنند. برخی حتی ممکن است وبلاگ نویسی یا نوشتن را راهی مفید برای بیان خود بدانند.
  • بسیاری از نوجوانان ۱۵ ساله نیز علایق یا سرگرمی های خاصی دارند که از آن ها لذت می برند. خواه بازی‌های ویدیویی، ورزش، موسیقی، روباتیک یا فیلم را دوست داشته باشند، می‌توانند فعالیت‌هایی را که برایشان لذت می‌آورد شناسایی کنند. 
  • در این سن، دنبال استقلال هستند و تمایل دارند تصمیمات خود را بگیرند. این امر می‌تواند منجر به افزایش فاصله بین نوجوان و خانواده شود.
  • نوجوانان تحت فشار همسالان قرار دارند تا رفتارهای خاصی را از خود نشان دهند یا به گروه خاصی تعلق داشته باشند. این فشار می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های اشتباه شود.

_- رشد فکری پسر و دختر 15 ساله - روانشناسی نوجوان 15 ساله

رشد جسمی 

  1. رشد قد: دختران در این سن رشد قدشان نسبتا متوقف می‌شود، اما پسران همچنان در حال رشد هستند.
  2. تغییرات وزن: با افزایش قد، وزن نیز افزایش می‌یابد. توزیع چربی بدن نیز تغییر می‌کند. این امر باعث کمبود اعتماد به نفس در دختران می شود و اغلب به رژیم های غذایی رو می آورند.
  3. تغییرات هورمونی: هورمون‌های جنسی به اوج فعالیت خود می‌رسند که منجر به تغییرات فیزیکی و روانی زیادی می‌شود.
  4. پوست چرب تر می شود و این امر باعث افزایش جوش می شود.
  5. در پسران صدا کلفت‌تر می‌شود، موهای صورت و بدن رشد می‌کند، عضلات قوی‌تر می‌شوند.
  6. در دختران  قاعدگی منظم می‌شود، رشد سینه‌ها کامل می‌شود، و موهای زائد در بدن رشد می‌کند.

رشد جسمی پسر و دختر 15 ساله - روانشناسی نوجوان 15 ساله

رفتار با نوجوان ۱۵ ساله 

همان طور که گفته شد نوجوانی دوره ای پر از تغییر است. در این سن، بیشتر نوجوانان هنوز برای حفظ روابط سالم، هم با همسالان خود و هم از نظر علایق عاشقانه نوپا کمی مشکل دارند. اطمینان حاصل کنید که نوجوان شما با افراد سالم معاشرت می کند. همچنین باید به فعالیت های نوجوان خود علاقه نشان دهید. وارد دنیای نوجوان خود شوید تا در مورد بازی های ویدیویی مورد علاقه آن ها بیاموزید یا در مورد ورزش هایی که دوست دارند صحبت کنید. فرزند شما از علاقه شما به یادگیری در مورد چیزهایی که به آن ها علاقه دارد قدردانی می کند. نکات زیر به ارتباط با فرزندتان کمک می کند:

  1. نوجوان را به‌عنوان یک فرد مستقل بشناسید: به نظرات و تصمیمات او احترام بگذارید و او را در تصمیم‌گیری‌های مربوط به خودش مشارکت دهید.
  2. از انتقاد مستقیم خودداری کنید. در این سن نوجوان بسیار حساس است و نمی تواند احساسات خود را به درستی کنترل کند.
  3. از موفقیت های او خوشحال شوید و به هیچ عنوان دستاوردهای او را کوچک نشمارید.
  4. قوانین واضحی برای خانه داشته باشید و در مورد اهمیت آن با فرزندتان صحبت کنید تا باهم به توافق برسید. به یاد داشته باشید قوانین برای تمام افراد خانه است.
  5. برای نوجوان حریم خصوصی بسیار مهم است بنابراین به آن احترام بگذارید.
  6. الگوی خوبی برای نوجوان خود باشید.

روانشناس نوجوان، می‌تواند به شما کمک کند تا ارتباط بهتری با فرزندتان برقرار کنید و مشکلات خانوادگی را حل کنید. برای صحبت با برترین روانشناسان کودک و نوجوان می توانید با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیرید و به صورت حضوری، آنلاین یا تلفنی صحبت کنید.

مراقبت و حفاظت از نوجوان در ۱۵ سالگی 

بسیاری از نوجوانان ۱۵ ساله با مقدار زیادی استرس دست و پنجه نرم می کنند. برخی از آن ها ممکن است از نظر تحصیلی دچار مشکل شوند در حالی که برخی دیگر با مسائل عاشقانه و شاید حتی اولین تجربیات جنسی خود سر و کار دارند. برخی حتی به خاطر ظاهر فیزیکی خود استرس دارند و مدام به این فکر می کنند که دیگران چه فکری در مورد آن ها می کنند. نوجوانان در این سن ممکن است با فشار همسالان، قلدری، یا حتی مسائل مربوط به دوستیابی روبرو شود. حتی دوستان قدیمی هم می توانند در این سن چالش هایی را ایجاد کنند. (منبع)

به همین دلیل، باید تا جایی که می توانید با نوجوان خود ارتباط برقرار کنید و نگذارید احساس کند که تنها است.

مطمئن باشید که آن ها می دانند که شما در کنار آن ها هستید همچنین به طور مرتب در مورد رابطه جنسی، مصرف مواد، استعمال مواد و ایمنی با فرزندان خود صحبت کنید. شما همچنین باید به اوضاع  مدرسه توجه داشته باشید،باید بدانید که آن‌ها در اینترنت چه می‌کنند یا دوستان آن ها چه کسانی هستند و چه افرادی را در فضای مجازی دنبال می کنند. مهارت های زیر را به کودک خود آموزش دهید:

  • مدیریت زمان
  • حل مسئله
  • ارتباط موثر

در این سن نوجوان ممکن است درگیر عشق در سن ۱۵ سالگی شود که والدین را نگران می کنند زیرا احساس می کنند کودک آن ها هنوز بچه است. باید درک کنید که نوجوانان در این سن به دنبال یافتن جایگاه خود در جامعه و ایجاد هویت شخصی هستند. روابط عاشقانه می‌توانند به آن‌ها کمک کنند تا احساس کنند به گروهی تعلق دارند و مورد قبول دیگران هستند. شما نمی توانید در این تصمیم دخالت کنید زیرا نوجوان مسیر خود را پیش می برد به جای آن تلاش کنید معیارهای درست را به آن ها یاد دهید و ارزش های بنیادی را در آن ها ایجاد کنید.

نوجوان ۱۵ ساله من؛ کی باید نگران باشم؟

همان طور که گفته شد در این سن کودک مسائل مختلفی را تجربه می کند اما موارد زیر نگران کننده است:

  • تغییرات ناگهانی و شدید در خلق و خو: همان طور که گفته شد تغییرات خلق و خو عادی است اما اگر فرزندتان به طور ناگهانی از حالت خوشحال به غمگین یا عصبانی تغییر می‌کند و این تغییرات شدید و مکرر هستند، ممکن است نشانه‌ای از افسردگی، اضطراب یا اختلالات خلقی دیگر باشد. که باید به مشاور مراجعه کنید.
  • نوجوانان اغلب استرس‌ها و فشارهای مختلفی را نه تنها از سوی همسالان و اطرافیان خود، بلکه از طریق رسانه‌های اجتماعی نیز تجربه می‌کنند. این می تواند به مسائل مختلفی منجر شود. به عنوان مثال، نوجوانان احساس می کنند که باید ظاهری خاص داشته باشند که اغلب منجر به مشکلات عزت نفس و اضطراب آن ها می‌شود. بهتر است که با علائم و نشانه های اختلالات خوردن و سایر مشکلات سلامت روان آشنا شوید.
  •  مشکل در خوابیدن، امتناع از حضور در مدرسه، تغییر در اشتها یا از دست دادن علاقه به فعالیت‌ها می‌تواند نشانه‌ای از مشکل روانی باشد.
  • اگر فرزندتان به رفتارهای پرخطری مانند مصرف مواد مخدر، الکل، یا رفتارهای جنسی پرخطر روی آورده است، باید هرچه سریع‌تر به دنبال کمک حرفه‌ای باشید.

همچنین در مورد موضعات مختلف با فرزندتان گفتگو کنید. بپرسید چه خبر است، چه احساسی دارد و به چه چیزی فکر می کند. اگر بچه ۱۵ ساله شما احساس ناامیدی کرده یا از مرگ یاد می کند، ممکن است بخواهید بپرسید که آیا تا به حال افکار خودکشی را تجربه کرده است، به خصوص اگر غمگین یا افسرده به نظر می رسد. بگذارید بداند که به او اهمیت می دهید و در کنار او هستید. اگر احساس می کنید که به کمک نیاز دارید بهتر است که از روانشناس کمک بگیرید.

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

والدین عزیز، آیا در مورد تغییرات رفتاری، احساسی یا تحصیلی فرزند نوجوان‌تان نگران هستید؟ آیا احساس می‌کنید که در درک و کمک به فرزندتان تنها هستید؟

مراجعه به یک روانشناس نوجوان می‌تواند گامی مهم در جهت حمایت و پشتیبانی از فرزندتان باشد. روانشناسان نوجوان، متخصصانی آموزش دیده هستند که می‌توانند به نوجوانان کمک کنند تا با چالش‌های رایج این دوران مانند فشارهای تحصیلی، روابط اجتماعی، تغییرات هورمونی و مسائل هویتی با موفقیت روبرو شوند. با مراجعه به یک روانشناس، فرزندتان می‌تواند مهارت‌های لازم برای مدیریت احساسات، بهبود روابط و افزایش اعتماد به نفس را بیاموزد و برای ورود به جامعه آماده شود.

به یاد داشته باشید، کمک گرفتن از یک متخصص، نشانه ضعف نیست بلکه نشان‌دهنده مسئولیت‌پذیری و اهمیت دادن به سلامت روانی فرزندتان است. مشکلات کوچک امروز، می‌توانند به مشکلات بزرگ فردا تبدیل شوند.

مراجعه به روانشناس نوجوان، بیمه ای برای سلامت روان فرزندتان است. برای صحبت با برترین روانشناسان نوجوان می توانید با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیرید و به صورت حضوری، آنلاین یا تلفنی صحبت کنید.

منبع:

سوالات متداول

۱ - طرز تفکر نوجوانان ۱۵ ساله چگونه است؟

به طور خلاصه و کلی، طرز تفکر نوجوانان ۱۵ ساله ترکیبی از جستجوی هویت، اهمیت به همسالان، تغییرات در روابط خانوادگی، تفکر انتقادی و نگرانی درباره آینده است.

۲ - چرا پسر ۱۵ ساله من اینقدر عصبانی است؟

عصبانیت یک نوجوان ۱۵ ساله، یک مسأله رایج و قابل درک است. این دوران، دورانی پر از تغییر و تحول است و نوجوانان اغلب برای کنار آمدن با این تغییرات، احساسات مختلفی را تجربه می‌کنند. اما می تواند نشانه اختلال نیز باشد که در آن باره توضیح کافی در مقاله آمده است.

215 پاسخ
« دیدگاه های قدیمی تردیدگاه های جدیدتر »
  1. زهرا
    زهرا گفته:

    سلام من ۱۵ سالمه یه مشکل دیگه ای هم دارم من به چیزایی که ندارم فکر میکنم مثلااگه فکر نکنم نمیتونم بخابم فکرام اینه که مثلا بزرگ بشم فلان میشم یا برم مدرسه این اتفاق بیوفته یا مثلا اونطوری زندیگ کنم این فکرا نمیزارن درست درس بخونم طوری که مثلا همیشه هر وقت هر دقیقه این فکرا میان تو ذهنم و هر چقد سعی میکنم که فکر نکنم نشد تقریبا سه سال هس من همچین فکر هایی دارم

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      سلام به شما زهرا جان
      ببین عزیزم داشتن خیالپردازی در سن شما یک امر طبیعی هست و اتفاقا کمک می کند که شما بتوانید آینده خود را تصور کنید و انگیزه بیشتری برای برنامه ریزی و حرکت داشته باشید اما خب اگر زمان زیادی از شما بگیرد و یا تنها در دنیای خیالی برای رسیدن به خواسته های خود تلاش کنید در این حالت دیگر می تواند برای شما با کاهش تمرکز در مسیر درسی و ارتباطی همراه شود .
      ویا پردازی ناسازگار (یا خیالبافی ناهنجار) به گونه ای از رویا پردازی گفته می شود که شخص به صورت افراطی آن را انجام می دهد و عموما تا چند دقیقه ی اول، خود به طور کامل متوجه انجام این کار نیست. علاوه بر این، در رویا پردازی ناسازگار، شخص دقیقه ها و گاهی ساعت ها از کار خود دست کشیده و به رویا پردازی و ساخت سناریوهای مختلف در ذهن خود می پردازد.
      نوان کردید از زمان کودکیتان از این سبک مقابله ایی(اجتناب)خیالپردازی استفاده کرده اید تا حدی در دوران کودکی و‌نوجوانی خیال پردازی می تواند امر طبیعی باشد ، اما بهتر است کمی خاطرات دوران کودیکنان را مرور کنید و بررسی نمایید چه وقایع و اتفاقاتی منجر به امر شده است که باور هایی در ذهنتان نقش ببند و احساس هایی ناخوشایندی مانند غم ،استرس،خشم را تجربه کرده اید که در نهایت در آن زمان اجتناب و خیال پردازی از شما محافظت کرده است،
      اما اکنون از همان سبک مقابله ای استفاده می کنید که نه تنها از شما محافظت نمی کند بلکه باعث تشدید احساس هایی نظیر اضطراب ، غم و در نتیجه بی عملی . می شود و شما برای رهایی دوباره از آنها اقدام به خیال پردازی می کنید ، دقت کنید اگر از این رفتار برای فرار از دنیای واقعی استفاده کنید خب این باعث می شود که با قدرت همه کار توانی که دارید در دنیای خیالی خود پیش بروید .
      بهتر است که بررسی کنید که چه چیزی در دنیای خیالی برایت احساس رضایت ایجاد می کند تا بتوانید در این مسیر تصمیم گیری بهتری داشته باشید .

      پاسخ
  2. امیرحسین
    امیرحسین گفته:

    سلام. من تقریبا ۱۴ سالمه و به ۱۵ کم موندم. من خیلی دوس دارم که با همسالانم وقت بگذرونم ولی پدر و مادرم زیاد اجازه نمیدن. محدودیت زیاد دوس ندارم. براس مثال دوستام میرن فوتبال زمین چمن به منم گفتن منم از پدر و مادرم اجازه گرفتم اجازه ندادن در حالی که اونجا محیط بدی نداره و با رفیقای همسایمون میرم. قبل از این ماجرا با دونفر از دوستام میرفتم پارک جلوی خونمون فوتبال بازی میکردیم که اونجا هم نگهبانان پارک اجازه ندادن. خلاصه الان به مادرم میگم که میرم پارک ولی با دوستام میرم زمین چمن هیچ اتفاقی هم نیفتاده. واقعا نمیدونم چرا اجازه نمیدن!. بیشتر مثل دخترا میمونم خونه. یا یه مثال دیگه بزنم: امشب به بابام گفتم بریم عزاداری امام حسین محرمه گف خستم. به مامانم گفتم که میتونم خودم برم گفت که مثلا اگه با یکی بری شاید!(مثلا دوستت) بعدشم گفت که بابات الان میاد بهش بگو منم چون چند بار گفتم برم با دوستام به یه جاهایی مثل فوتبال و جواب نه شنیدم دیگه نمیخوام بگم. حالا شما میگید من چیکار کنم والدین خیلی از دوستام به راحتی زمین چمن فوتبال رو اجازه میدن و حتی یکیش این روزا میره مراسما و ساعت۱ شب برمیگرده(من در این حد رو هم دوس ندارم ولی این حد از محدودیت رو هم دوس ندارم).
    الان شما میگید چیکار کنم؟؟؟؟لطفا کمکم کنید
    اگه اطلاعات دیگه برا اینکه کمکم کنید خواستین میگم
    لطفا در صورت امکان از جمیل بهم جواب بدین
    خیلی ممنون

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      سلام به شما آقا امیر حسین
      درک میکنم که شما می خواهید استقلال و ازادی بیشتری داشته باشید اما در هرصورت شما در سن نوجوانی قرار دارید و خانواده نگرانی زیادی در این مسیر دارند اما بهتر است در این مسیر با همراهی هم در این موارد تصمیم گیری کنید.
      بهتر است در احترام در مورد احساسات و علایقی که دارید صحبت کنید تا بتوانید در کنار هم نتیجه گیری بهتری داشته باشید .
      در هرصورت در این مسیر مقایسه کردن خودت با دیگران که شرایط و هنجارهای خانوادگی متفاوتی دارند کمکی به شما نمی کند در این مسیر بهتر است که در احترام و متناسب با شرایط خانوادگی خودتان در این مسیر پیش بروید.

      پاسخ
  3. ناشناس
    ناشناس گفته:

    سلام من یه دختر ۱۵ ساله هستم چندتا مشکل توی زندگیم هست اول اینکه من برای آیندم خیلی برنامه ریزی کردم و می خوام هزارجور مهارت یاد بگیرم اما اراده کافی رو ندارم و شک دارم که بتونم به همه اهدافم برسم آخه هدف هام تو‌زندگی خیلی زیاده اصلا به ازدواج فکر‌نمی کنم به جاش به مستقل شدن و ثروتمند شدنم فکر می کنم و دلم میخواد جوری باشم که حتی تا حدودی مشهور بشم و سفرهای خارجی زیادی برم و یه الگو برای نوجوانان و جوانان باشم…مشکل بعدیم اینه که زیاد با گوشی کار می کنم ۲۴ساعته سرم تو گوشیه،و بدترین مشکلم هم توی زندگیم اینه که مامانم با عقاید و اهدافم مثل مستقل شدن و…مخالفه و همش بحث می کنیم.و اینکه من ایرادات ظاهری زیادی دارم که خیلی از این بابت ناراحتم بعضی وقتا می شینم به این موضوع فکر می کنم و خیلی حالم بد میشه اونوقت تنها راهی که حالمو بهتر می کنه اینه که می شینم خودم رو دلداری میدم و به این فکر می کنم که چندسال آینده نقص های ظاهریم رو برطرف می کنم و همه چی درست میشه،راستش من احساس می کنم خیلی وقته دچار افسردگی هستم انگار چندساله افسردگی دارم ولی جوریه که انگار بخشی از وجودم شده و بهش عادت کردم اخه من اصلا زندگی شادی ندارم وقتی خیلی بچه بودم پدر مادرم جدا شدن و پدرم پیش ما زندگی نمی کنه و گاهی اوقات کمبود پدر رو حس می کنم اون هیچوقت سعی نکرد من رو خوشحال کنه و برام پدری کنه اصلا به من فکر هم نمی کنه.راستش من گرایشم از لحاظ اجتماعی دوجنس گرا هست و از لحاظ جنسی هیچ گرایشی ندارم اصلا دلم نمی خواد به مسائل جنسی فکر کنم تعجب می کنم که بعضی از نوجوونا فیلم های(+۱۸) نگاه می کنن چون من از چیزای شهوت انگیز متنفرم.
    ممنون میشم به سوالاتم پاسخ بدید

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      ببین عزیزم شما در سن نوجوانی قرار دارید و خب اینکه برای آینده خودت برنامه ریزی و خیالپردازی داشته باشید خوب هست اما در مورد بسیاری از آن از مسیر زندگی خودت باید تصمیم گیری خواهی کرد مثلا شما بیان می کنید که می خواهید مستقل زندگی کنید آیا در زمان فعلی شرایط سنی و رشدی و یا شرایط اقتصادی و اجتماعی آن را دارید خب نه در این حالت اینکه خانواده مخالف باشند یک امر طبیعی می باشد و یا اینکه در آینده الگو باشید در اول نیاز است که شما مسیر زندگی خودت را بروی در آینده براساس شرایط خب این اتفاق به مرور رخ می دهد اما بهتر است که تمرکز شما بر زندگی خودتان باشد در این مسیر خب اگر بتوانید به دیگران نیز کمک کنید خب در همان زمان نسبت به شرایط اقدام خواهدی کرد.
      اما اگر شما تنها در خیالپردازی بخواهید برای خودت هدف بگذاری و این اهداف متناسب با شرایط سنی شما نباشد خب در این مسیر نمی توان امیدی به تغییر داشت در اول بهتر است که به شرایط سنی خودت توجه کنی و همچنین به اهدافی که دارید یک سری اهداف کوتاه مدت هستند در جهت اهداف بلند مدت تر مثلا شما در زمان فعلی برنامه ریزی هفتگی و روزانه برای درس خواندن در جهت رسیدن به معدل و سواد بهتر در طول یک سال و بعد موفقیت در کنکور در اهداف بلند مدت تر و در هدف کلی تری چون شرایط اجتماعی و اقتصادی بهتر قرار دارد و برای رسیدن به موفقیت نیاز به برنامه های کوتاه مدت و هدفمند می باشد در کنار اینکه شما در کنار داشتن هدف نیاز به برنامه ریزی و پشتکار دارید .
      زمانی که بیان می کنید تمام تایم شما از گوشی استفاده می کنید خب نمی توانید امیدی به تغییر و یا رسیدن به اهداف داشته باشید در هرصورت زیاده روی در هر موردمی تواند مشکلات زیادی را ایجاد کند.
      بهتر است که متناسب با برنامه ها و اولیت های فعلی برای زندگی روازنه خودت برنامه ریزی داشته باشی و حتی در مورد استفاده از گوشی نیز تامی مشخصی را قرار بدهید .
      درک میکنم که شرایط ندگی خانوادگی و مشکلات پدر و مادر برایت با فشار روحی همراه هست اما در هرصورت آنها می توانند برای زندگی خودشان تصمیم گیری کنند در این مسیر شما نیز می توانید مسیر ارتباطی خودتان را با هریک از آنها بسازید و احساسات و نیازهایتان را در احترام به آنها بیان کنید اما قرار نیست که همه زندگی شما به تصمیم و نوع برخورد آنها گره بخورد چون ممکن است هرگز آنها ان رفتار مد نظر شما را نداشته باشند آیا شما می خواهید همین شرایط را برای زندگی خودتان ادامه بدهید؟
      ببین عزیزم در مورد نیازهای جنسی از اسم آن مشخص هست یک نیاز محسوب می شود که تجربه ان و شناخت بیشتر آن در دوران نوجوانی یک امر طبیعی می باشد اما در این مسیر هم اگر تمرکز زیادی بر آن شود و یا بخواهید آن را منکر شوید خب ممکن است به شکل های مختلف با مشکلات مواجهه شوید . پذیرش احساسات و نیازها در کنار اینکه درک کنید قرار نیست به هر احساس و نیازی در همان زمانی که تجربه می شود پاسخ بدهید کمک می کند تا شرایط بهتری را تجربه کنید .
      این گرایشات جنسی نیز می تواند تحت تاثیر عوامل زیادی قرار گیرد مخصوصا گروه همسالان و یا همین فیلم های پورن در هرصورت با توجه به سردرگمی و شرایط روحی بهتر است که یک دوره مشاوره حضوری با روان درمانگر را تجربه کنید.

      پاسخ
  4. محسن امینی
    محسن امینی گفته:

    سلام. وقتتون بخیر.من یه پسر ۱۵ ساله هستم درسمم خیلی خوبه تا الان با معدل ۲۰ پایه های مختلفو طی کردم.اما امسال انکار نمیتونم درس و کلا به کار هایی که قبلا ازشون لذت میبردم دیگه هیچ حسی ندارم به همین خاطر برای انجام کارهای مختلف چه درسی و چه کارهای مربوط به جسمم مثل ورزش و فعالیت های ورزشی دیگه هیچ علاقه ای ندارم و کلا بی اعتماد بنفس شدم و میخوام هرچه زود تر مثل دیگر مرد ها پول در بیارم و کسب وکار خودمو تشکیل بدم و خونه زندگی و خانواده خودم رو تشکیل بدم . از شما کمک میخوام و میخوام بدونم که چرا این افکار در ابن سنم به من هجوم آوردن و علاقه نوجوانانه منو ازم گرفتن؟

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      سلام به شما آقا محسن
      خب شما در سن نوجوانی قرار دارید و یک سری احساسات و نیازهای جدید را ممکن است تجربه کنید که هم برایتان لذت بخش هست هم اینکه در واقعیت برای شرایط سنی شما هنوز امکانات آن فراهم نیست در این مسیر بهتر است در کنار احترام به علایق و نیازهایی که دارید به واقعیت بیرونی هم توجه کنید چون اگر بخواهید واقعیت سنی خودتان را نادیده بگیرید و از خودت توقعاتی داشته باشی که با شرایط سنیت همخوانی ندارد تنها خودت را در فشار روحی قرار می دهی که نمی توانی برای ان کاری کنید.
      شما نیز مثل دیگران این مسیر رشدی را طی خواهید کرد و در اینده در شرایط سنی و رشدی بهتر می توانید با مهارت ها و زیر ساخت هایی که در زمان فعلی و جوانی برای زندگی آینده خود ایجاد کرده اید شرایط زندگی مشترک و فردی بهتری را تجربه کنید در این مسیر سرزنش کردن خودت برای چیزی که امکانات ان را نداری کمکی به شما نمی کند.
      پس بهتر است به خودت زمان بیشتری بدهید. اگر این شرایط با افت عملکرد شما همراه شد و بیش از دو هفته ادامه داشت نیاز است که به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید.

      پاسخ
  5. ناشناس
    ناشناس گفته:

    سلام من همونم که گفتم یه دختر ۱۵ ساله هستم ممنون که سریع بهم جواب دادین راستش خواستم بگم من همه اون چیزایی که گفتید رو رعایت می کنم و اول از همه به اهداف کوتاه مدتم توجه می‌کنم و واقعا به درسم اهمیت میدم حتی وقتایی که اصلا حوصلشو ندارم هرجوری شده خودم رو قانع می کنم که به درسام رسیدگی کنم،ولی باز حس می کنم یه جای کار می لنگه…احساس می‌کنم با این وضعیت مالی خانواده ما و مخالفت های مادرم من نمی تونم به جایگاهی که میخوام برسم و نهایتش می تونم یه آدم معمولی باشم و یه زندگی معمولی داشته باشم که من اینو نمیخوام…درباره مسائل جنسی راستش درست متوجه نشدم شاید چون من زیاد چیزی دراین باره نمیدونم و فعلا برامم جالب نیست که بدونم…و اینکه میشه بهم بگید چیکار کنم که انقدر نگرانی و دلهره برای آینده نداشته باشم واقعا خسته شدم دلم می خواد در لحظه زندگی کنم و از زندگیم لذت ببرم البته خب امکانش هم نیست من تنها کاری که الان انجام میدم درس خوندنه و تنها تفریحم گوشیه…اصلا از خونه بیرون نمیرم و مدت هاست دوستام رو از نزدیک ندیدم

    پاسخ
  6. بدبخت آگاه
    بدبخت آگاه گفته:

    سلام.بنده پسری ۱۶ ساله هستم مثل قبل به دنیا نگاه نمی‌کنم کاملا تنها کم حرف خجالتی دور از اجتماع دو سال کامل تو خونه بودم حتی نمی‌رفتم چیزی برای خونه بخرم تنهایی خیلی بهتره همه میگن خجالتی هستی نمیدونم خوب برخورد نمیکنی و از این حرفا ولی اینجوری نیست با کسی که راحت باشم میتونم کامل حرف بزنم.به هزارتا روش میتونم پول در بیارم ولی انگیزه ندارم به قرآن چیز هایی بلدم که خودم تعجب میکنم خیلی میترسم که در آینده باید چیکار کنم اینجا شرایط اینجوریه که یا درس یا کار مثل بقیه دوستان و هم سن و سالان درگیر عشق و عاشقی نیستیم اصلا وقتشو ندارم و همیشه نکته جالب اینه که من هیچ کاری ندارم ۲۴ ساعت بیکارم ولی وقت ندارم جان من نگا کن چه گیری افتادمو اینکه کلا بی عاطفه شدم بهم میگن کوه یخی هیچی برام مهم نیست الان خونه خراب بشه تخمم نیست میرم یه جایی پارکی چیزی میخوابم کلا هیچی اهمیتی نداره برام هیچی دل منو خوش نمیکنه هیچی ها هیچ چیزی نمی‌دونم چیکار کنم شاید الان بگی افسردگی داری و نیمدونم شماره تلفن بدی و حرفای تکراری خواهشن یه چیز دیگه بگو.
    من خودم همیشه معدلم ۱۹ یا ۲۰ بوده ولی علاقه‌ به رشته کامپیوتر دارم و می‌خوام اونجا ادامه تحصیل بدم ولی خانواده مخالفه از طرفی هم فکر میکنم این نمره خوبی که دارم میتونم برم تجربی ولی خب انگیزه خوندن ندارم حتی به رشته ای که خودم بهش علاقه دارم انگیزه ندارم که بخونم خیلی تنبل شدم و امشب نیمدونم چرا یه حال عجیبی دارم اومدم اینجا حرف بزنم هر چند می‌دونم فردا که بیدار شدم به خودم میگم دیشب چه کصشعر هایی گفتم و میخندم این عادته منه به همه چی میخندم چون هیچی اهمیت نداره نکته دیگه من تو این ۱۶ سال اندازه یک روز زندگی کردم و تو این یک روز ۳۰ سال تجربه کسب کردم وقتی خانوادت فقیر باشه همین میشه به چیز هایی قانع هستیم که شاید بقیه اونو آشغال بنامند.

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      داشتن میزانی سردرگمی برای آینده و انتخاب ها یک امر طبیعی می باشد اما اگر خلق شما یعنی چیزی که خودتان آن را تعریف می کنید باافت مواجهه شده است و یا حالتی دارد که برایتان غیرنرمال هست و در کنار اینکه عاطفه ای که دیگران مشاهده می کنند خشک و بدون انعطاف پذیری هست خب این موارد از اهمیت برخودار می باشد و بهتر است که افکار و احساسات شما و هدف و مسیرهای رشدیتان مورد بررسی قرار گیرد تا بتوانیم در این مسیر به شما کمک کنیم در مسیر تعاملی بهتر و با شناخت بهتر خودتان هم برای آینده تصمیم گیری کنید و از استعدادها در جهتی که هم شرایط اجتماعی خوبی داشته باشد و هم شما به آن علاقه داشته باشید پیش بروید در کنار اینکه می توانی مسیر تعاملی خود را با دیگران بسازی بله قرار نیست که با همه یک رفتار داشته باشیم اما در صورت نیاز باید بتوانیم تعاملات لازم را انجام بدهیم.
      بله من هم با تو موافق هستم که شرایط اجتماعی و اقتصادی خانواده می تواند هم از نظر روحی و هم اجتماعی با مشکلات زیادی شما را مواجهه کرده باشد اما شما می توانی با تکه بر توانمندی های خودت در آینده جایگاه بهتری را تجربه کنید.

      پاسخ
  7. آوا
    آوا گفته:

    سلام من دختر ۱۵ ساله هستم، اول از همه خواستم بگم لطفا پدر و مادرا درباره روابط جنسی با بچه هاشون صحبت کنند، رو هر چند سخت باشه براشون لطفا به توضیحات تلویزیون یا اینترنت تکیه نکنند چون فقط باعث سردرگمی و درنتیجه وارد شدن ما نوجوون ها به سایت های نادرست میشه. بعد از این، من مدتی هست که احساس تنهایی میکنم، من دوستای مختلفی دارم ولی نمیدونم چطور باید خودم رو در جمعشون جا کنم. اونها شخصیت های کاملا متفاوتی با من دارند، تا جایی که میتونم بگم مخالف من هستن. تازگی ها دقت کردم که شخصیت من روز به روز داره پیچیده تر میشه بطوری که اطرافیانم هم اینو بهم گفتند و این منو نگران میکنه، فکر می‌کنم به دلیل اینکه دوستی ندارم باعث شدم درون گرا بشم. چیکار کنم که حس تنهایی بهم دست نده؟ چیکار کنم که بتونم توی گروه های دوستانه خودم رو هم شرکت بدم؟

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      سلام به شما آوا جان
      ببین عزیزم اینکه بیان می کنی دیگران شخصیت های متفاوتی از شما دارند خب این اصلا چیز بدی نیست چون ما به اندازه تمام انسان های روی زمین شخصیت متفاوت دارید و حتی افراد دوقلو هم مثل هم شخصیت یکسانی ندارند اما در مسیر روابط دوستی نیاز است که بتوانید این تفاوت ها بپذیرید و در احترام با این تفاوت ها برخورد کنید تا بتوان به این روابط امیدوار بود که ادامه پیدا کند و سازندگی داشته باشد.
      درون گرایی چیزی نیست که منفی باشد و یا در شما ناگهان بخاطر مشکلی ایجاد شود اگر شما از روابط خود دور شده اید و احساس تنهایی می کنید این نشان میدهد که مشکلی وجود دارد که بهتر است بررسی شود.
      در این مسیر بهتر است که به صورت حضوری یا تلفنی به روانشناس مراجعه کنید تا در تعاملی مستقیم بتوانیم باهم صحبت کنیم و با بررسی افکار و احساساتی که تجربه می کنید کمک کنیم تا بتوانید مسیرهای ارتباطی بهتری را تجرب کنید.

      پاسخ
  8. فریماه
    فریماه گفته:

    سلام من ۱۵ سالمه و خیلی وقته ک حالم خوب نیست اوایل فکر میکردم افرسدگی دارم ولی اینطور نیست اصلا من توی مدرسه حالم خوبه ولی گاهی مخصوصا شب ها بشدت حالم بد میشه و چندین بار توی مدرسه حالم بد شده و گریه کردم چندین بارم خودزنی کردم ولی پدر و مادرم هیچ اطلاعی ازین موضوع ندارن و گاهی هم حس میکنم تعادل رفتارمو از دست میدم حرفا و کاراییو میکنم ک در حالت عادی حتی به اون فکرم نمیکنم دست به کارایی میزنم و به پیامداش هیچ فکری نمیکتم و اهمیت نمیدم چی میشه و این واقا خیلی اذیتم میکنه ولی در عین حال فکر میکنم مشکلی ندارم گاهی خیلی با انگیزه و انرژیم ولی یهو رفتارم برمیگرده و همه چیو تیره و تار میبینم و یا بی حس میشم و یا قلبم جوری درد میگیره و حس نارحتی توش جمع میشه و نمیتونی احساساتم و دیگه درک کنم ک چه احساسی به کسی دارم توی گذشته هم هم مشکلات خوانوادگی و غیره زیادی داشتم ولی همشون توی ذهنم محو شده نمیدونم باید چیکار کنم همه چیز داره بهم فشار میاره نمیتونم اینده ایو تصور کنم مادرم حتی اجازه نمیده با دوستام تنها برم بیرون و الان دیگه توی جمع ها عذاب میشکم و گریم میگیره حتی نمیتونم چیزیو از مغازه بخرم .

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      سلام به شما فریماه جان
      ببین عزیزم این تغییرات خلقی و خودزنی که بیان می کنی حتی اگر دیگران متوجه آن نشوند بازهم نشان میدهد که شما در شرایط روحی خوبی قرار ندارید و خب بهتر است در همین میانه های نوجوانی این مسئله را جدی تر در نظر بگیری و از پدر و مادر برای مراجعه به روان درمانگر کمک بگیری.
      در هرصورت شرایط روحی شما مانند شرایط جسمیت در مسیر رشدی از اهمیت زیادی برخودار می باشد و خب حتما میتوان با شرایط روحی بهتر در مسیر رشدی گام بهتری برداشت در کنار اینکه خب در زمان مواجهه شدن با مشکلات و اضطراب ها از احل های حل مسئله بهتری استفاده کرد که آسیب کمتری برای شما داشته باشد و در کنار ان سازندگی ان بیشتر باشد.
      تصمیم گیری های ناگهانی و بدون در نظر گرفتن مشکلات و یا خودزنی نشان از این دارد که شما راحل سریعی را بدون در نظر گرفتن شرایط و مشکلات احتمالی انتخاب می کنید تا به احساسات و نیازهای شما پاسخ بدهد و خب این به مرور می تواند مشکلات بیشتری ایجاد کند.

      پاسخ
  9. زهرا
    زهرا گفته:

    سلام وقت بخیر منم چهار ماه دیگه میشم ۱۶ از وقتی ک ده سالم بود همش خیال بافی میکردم واقعا خسته شدم قبلاً حداقل وقت درس خیال بافی نمیکردم ولی الان حتی یک کلمه هم نمیتونم نه بخونم نه حرف بزنم صد بار خودمو جای بازیگرا و خواننده گذاشتم کافیه یک فیلم یا هر چیز دیگه ببینم شروع میکنم به خیال بافی خیلی از این وضعیت خسته شدم دیگه هیچی برام قشنگ نیست خودم برای خودم یک دنیایی ساختم که همه کارو میتونم باهاش بکنم ولی از این دنیای خودمون خیلی دورم من چادریم همش نماز میخوندم به خدا خیلی نزدیک بودم ولی اینقدر غرق خیال پردازی شدم ک نمیتونم نماز بخونم هی به خودم میگم دیگه باید نماز بخونم ولی چند رکعت فقط میخونم بعد نمیشه اصلامیخونم ولی نمیشه خب وقتی نماز بخونی ولی تو یه دنیای دیگه باشی جور در نمیاد هی به خودم میگم ک فقط امروز خیال بافی میکنم دیگه بسه نمیشه هر راهکاری بگین انجام دادم نمیشه تازه رشتم انسانی هست اگر اینجوری ادامه بدم به جایی نمیرسم خواهش میکنم راه حل بدید از همه چیو همه کس وکل دنیا و ادماش متنفرم در زمن خونمون خیلی شلوغه بابام فوت کرده با زن بابامو بچه هاش ک هفتا پسر و چهار تا دختر داره زندگی میکنم به غیر از این هر کدومشون طلاق گرفتن و بچه هاشون و خودشون اومدن تو یه خونه ک یک اتاق یک حال و یک پذیرایی داره زندگی میکنیم به جز اینکه حرفا و کارها و کلی ممنوعیت ومهدودیت گذاشتن خیال بافی هم روش هیچی دیگه قشنگ نیست از دوستم ک دانشجو هست کلی کتاب گرفتم داره روانشناسی میخونه ولی من اصلا از خیال بافی نمیتونم کتاب ها رو بخونم امسال خیال بافی خیلی زیاد شدع ک اصلا نمیتونم استراحت کنم لطفا راهنمایی کنید

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      سلام به شما زهرا جان
      ببین عزیزم در دوران کودکی و نوجوانی داشتن خیالبافی یک امر طبیعی هست اما اگر میزان خیالپردازی بیش از اندازه باشد خب این می تواند عملکرد شما را در دنیای واقعی تحت تاثیر قرار بدهد و خب در این حالت نیاز است که هم شرایط روحی شما و هم زندگی شما در زمان فعلی مورد بررسی قرار گیرد.
      اینکه دنیای واقعی در روان شما چگونه هست اهمیت زیادی دارد چون حتما در دنیای واقعی مواردی وجود دارد که برای شما ناخوشایند می باشد و شما برای تجربه نکردن آنها به خیالبافی روی می آورید اما خب نیاز است که شما ناکامی های زندگی را بپذیرید و با داشته های خودتان هرچند محدود برای بهبود مسیر رشدی خودتان گام بردارید.
      رویا پردازی ناسازگار ، به گونه ای از رویا پردازی گفته می شود که شخص به صورت افراطی آن را انجام می دهد و عموما تا چند دقیقه ی اول، خود به طور کامل متوجه انجام این کار نیست. علاوه بر این، در رویا پردازی ناسازگار، شخص دقیقه ها و گاهی ساعت ها از کار خود دست کشیده و به رویا پردازی و ساخت سناریوهای مختلف در ذهن خود می پردازد.
      کتاب خواندن، تماشای فیلم، یا سر رفتن حوصله می توانند عوامل شروع کننده این گونه رویا پردازی باشند. به این شکل که شخص در حین خواندن کتاب، ایده ای به ذهنش می رسد که ناگهان غرق در تفکر درباره ی آن می شود. دقایقی بعد، خود را در حال ساختن داستان ها و سناریوها و همچنین در حال صحبت درباره آن موضوع می بیند. گاهی از موضوع اولیه نیز رد شده و به موضوعات دیگر می رسد.
      گفته می شود که این گونه رویا پردازان، معمولا به صورت ناخودآگاه، برای فرار از واقعیات زندگی و یا پنهان کردن ضعف خود در بخشی از زندگی اقدام به این گونه رویا پردازی می کنند. در دنیای خیالی هر چیزی شدنی می باشد و خب همه چیز تحت کنترل شما هست اما در دنیای واقعی شما نیاز است که به واقعیت های بیرونی توجه کنید و برای مسیر زندگی خود تصمیم گیری کنید.
      بهتر است در این مسیر برای بهبود شرایط روحی خودتان به صورت حضوری یا تلفنی به روانشناس مراجعه کنید چون در هرصورت شرایط روحی شما نیز تاثیر زیادی بر میزان خیالپردازی دارد .
      بهتر است برنامه روزانه مشخص داشته باشید چون در این حالت تمرکز شما بر خیالپردازی کاهش می یابد در کنار اینکه می توانید به مرور با وجود ناکامی های زندگی بازهم مسیر رشدی خود را طی کنید.
      در برنامه روزانه خود برای خیالپردازی هم زمان قرار بدهید و این زمان در تایم مشخصی باشد و در طول روز نیز اگر درگیر این مسئله شدید به خودتان یاداوری کنید که مثلا ساعت ۱۱ تا ۱۱/۳۰ در این مورد زمان قرار داده اید.

      پاسخ
« دیدگاه های قدیمی تردیدگاه های جدیدتر »

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *