داستان سیاره ی سرد

سیاره ی سرد

هزاران مایل دور از زمین، سیاره کوچکی بنام فیلیپتون قرار داشت. این ­خیلی تاریک و سرد بود. در این سیاره، موجودات عجیب سبز رنگی زندگی می کردند که برای اینکه بتوانند اطراف خود را ببینند از چراغ قوه استفاده می کردند.

یک روز یکی از موجودات عجیب که اسمش نیلا بود، باتری چراغ قوه اش را برعکس درون چراغ قوه گذاشت. ناگهان نور خیره کننده ای به سیاره زمین برخورد کرد. نور به یک پسربنام بیلی و سگش برخورد کرد وآن دو موجود بوسیله نور به سیاره فیلیپتون کشیده شدند. بیلی گفت: وای، اینجا همه چی از بستنی درست شده است. نیلا گفت: اما هیچ کس بستنی نمیخورد چون هوا سرد است.

بیلی گفت: میتوانی من را به خانه مان برگردانی؟ نیلا باطری چراغ قوه اش را برعکس قرار داد و بیلی وسگش به زمین برگشتند. بیلی آینه ای برداشت و آن را طوری قرار داد که اشعه خورشید که به آینه می خورد اشعه هایش به سیاره فیلیپتون باز گردد.

با این فکر بیلی، سیاره فیلیپتون دیگر سرد نبود و نیلا و دوستانش می توانستند در زیر نور خورشید از خوردن بستنی لذت ببرند.

منبع:مشاوره-خانواده.com

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *