رفتار با کودک سه ساله روانشناسی

شیوه ی برخورد با کودک سه ساله

 

کودک سه ساله کنجکاو، خلاق، و مستقل است. ولی آنها همچنین می توانند غیر قابل کنترل باشند. در اینجا ۵ نکته بیان شده است که در رابطه با چالش های دوران کودکی یاری دهنده ی شما می باشند.

به مثال زیر توجه کنید:

در یک مهمانی که در آن بچه های من که به عنوان نوجوان در آن شرکت دارند، دیگر مهمانها درگیر بچه ها و نوزادان و کودکان مهدکودکی بودند که شرایط به هم ریخته و مختلفی را به وجود آورده بود. من اعتراف می کنم که احساس می کردم که از خودم راضی هستم زیرا می توانم بدون هیچ زحمتی با دیگران وارد گفتگو شده و مکالمه را ادامه دهم و می توانم یک فنجان شیرکاکائوی داغ بخورم در حالی که همسایه هایم با دوقلوهای سه ساله حتی هنوز نتوانسته اند صبحانه بخورند. زمانی که یکی از آنها تزئینات درخت کریسمس را خراب می کند مادرش با عصبانیت فریاد می زند، «من فکر می کنم که درگیری با دو تا از آنها واقعا دردسر ساز است. و هیچ چیزی را نمی توان با این شرایط مقایسه کرد!»

بله، و سه تا از آنها دیگر چیز بدتری است!

مادر توانمند آنجا بود، و هشت برابر بیش از دیگران دچار این زحمت شده است من صادقانه می توانم بگویم که سه سالگی کودک می تواند دلهره آورترین و خسته کننده ترین زمان از رشد یک کودک می تواند باشد – و بدتر از آن این که باید با دو تا از آنها سر و کله زد و این چیزی بود که خیلی مرا می ترساند. سه سالگی ذاتا زمانی است که کودک کنجکاو می باشد و زمانی است که کودک آماده ی کشف کردن و تسخیر دنیا به روش خودش است. قریب به اتفاق این سن می تواند همچنین زمان شگفت انگیزیباشد  که آنها به صورت شگفت اوری وارد دوره ی استقلال و استقلال طلبی می شوند.

پیشنهاد مشاور: تربیت کودک سه ساله | فوق تخصص روانشناسی

مادر توانا پنج نکته را معرفی می کند که می توان در چالش با کودکان سه ساله از آنها بهره برد:

نکته ی اول: درک کردن اینکه کار و وظیفه ی کودک سه ساله چه چیزی است

کار کودک سه ساله کشف کردن است.

آنها به صورت مداوم مهارت جدیدی را رشد می دهند، مثالی برای درک بهتر می تواند استفاده از زبان و وارد شدن به یک گفتگو باشد. آنها در این سن شروع به شناسایی کلمات در کتابها می کنند و بازی های تخیلی آنها شروع به شکوفه شدن می کند. آنها استقلال طلبی شان را در بازی هایشان نشان می دهند، بنابراین سرسختی و کج خلقی عکس العمل های طبیعی است که کودک از خود نشان می دهد، با درک این مسئله که کودک سه ساله شما می خواهد که کنجکاو باشد و ماجراجویی کند می تواند یک نتیجه گیری برای زمانی باشد که او سعی می کند با رفتارهایش با ما مقابله کند.

به عنوان مثال، اگر شما به در خانه ی دوستتان مهمان هستید، انتظار نداشته باشید که کودک سه ساله ی شما گوشه ای ساکت بنشیند و در حالی که شما با مادر دوستش قهوه می نوشید به آرامی و با آرامش صحبت کنید و او به نقاشی کردن و بازی با بلوک های اسباب بازی اش بپردازد. این یک رویای دست نیافتنی است.

به جای آن شما باید انتظار داشته باشید که کودک بخواهد که در گوشه و کنار پرسه بزند و سرک بکشد و قلمروهای جدیدی را قبل از اینکه بنشیند و به بازی کردن بپردازد کشف کند. به جای اینکه  برای او منطقه ی ممنوعه تعیین کنید، بگذارید که او در حاهایی که برای بازی کردن کودک مناسب است به بازی کردن بپردازد. این کار باعث می شود که کودک مکتشف بر محیط های جدیدش کنترل بیشتری داشته باشد، زیرا شما برای بازی کردن او را محدود به یک میز با مداد شمعی و نقاشی کردن نمی کنید.

نکته ی دوم: جدال تان را مشخص کنید

بگذارید مثالی بزنیم زمانی که شما در یک مکان عمومی هستید و پسرتان مکررا دماغش را بالا می کشد. اولین عکس العمل شما چیست؟ قطعا به او می گویید هیس، «دماغتو بالا نکش. این کار حال به هم زن است!» یا وقتی که دخترتان برای مهمانی تولد مادربزرگش یک شلوار پشمی تنگ را با یک شلوارک را به جای دامن زیبایی را که شما برای او انتخاب کرده اید برای پوشیدن بر می گزیند چه کار می کنید؟

قطعا شما می خواهید که کودکتان رفتاری مودبانه، مناسب و درخور داشته باشد. و هر زمانی برای آموزش دادن به کودک مناسب نیست. اگر برخی از مسائل جزئی و بی خطر هستند جای نگرانی نیست، بگذارید کودک کارش را انجام دهد. یادبگیرید که جاهایی را که باید با کودک به جدال بپردازید را انتخاب کنید. اگر شما بتوانید برخی از مسائل جزئی را نادیده بگیرید، شما میزان زیادی از استرستان را از بین می برید. قطعا نمی توانید رفتارها و عادت های بد کودک را نادیده بگیرید، ولی سعی کنید که چیزهای آزار دهنده ی کوچک ادامه داشته باشند و خودتان را درگیر آنها نکنید.

این روش برای شما فایده ی مضاعفی را در بر خواهد داشت: زمانی که شما توجهتان را نسبت به مسائل کوچک منفی متوقف می کنید، این مسائل نهایتا خودشان رفع می شوند. بگذارید کودک با انها مواجه شده و به کارش ادامه دهد، هر چه شما بیشتر در رابطه با لباس پوشیدن کودک به او اصرار کنید و با او درگیر شوید او بیشتر کاری را که می خواهد انجام می دهد.

نکته ی سوم: منحرف کردن حواس و بازگردانی توجه

زمانی که کودک سه ساله ی شما تصمیم می گیرد که یک مشت از سنگ ریزه هایی که در مسیر خانه ی مادربزرگ است را بر دارد و همانطور که توپ را به هوا پرتاب می کند سنگ ها را پرتاب کند، از این فرصت استفاده کنید و به جای اینکه بخواهید او را متوقف کنید و سر او داد بکشید سعی کنید تن صدایتان را کنترل کنید و بگذارید که کودک متوجه شود که سنگ ریزه ها باید در همان جایی که هستند بمانند و با ماندن سنگ ریزه ها قسمت های دیگر را کثیف نمی کنند.

به این دلیل که شما با صدای نرم و اهسته با کودک حرف می زنید، زمانی که به کودک می گویید که برای سر زدن به غورباغه هایی که در باغ مادربزرگ پنهان شده است به انجا بروید پیشنهاد شما را قبول می کند. به وسیله ی پرت کردن حواس کودک از یک چیز و جلب توجه او به چیز دیگر شما از یک درگیری بزرگ برای منصرف کردن کودک از بازی کردن با سنگ ریزه ها اجتناب می کنید.

در مورد کودک سه ساله بیشتر بخوانید:

رشد مغز کودک، دو و نیم تا سه سالگی

نکته ی چهارم: ارائه ی انتخاب ها با تعیین محدودیت ها

کودک سه ساله بسیار مشغول و فعال است. او می تواند از یک فعالیت به انجام فعالیت دیگری بپردازد که این مسئله بستگی به حالت روحی و حال و هوای او دارد. و این انجام کارها برای کودک مهدکودکی باید با محدودیت ها و دستورالعمل هایی صورت گیرد که باید به صورت عادتی در رفتارهای آنها قرار داده شود. آنها باید یاد بگیرند که در طول مدت خاصی بتوانند آرام بنشینند، اسباب بازی هایشان را با دیگر کودکان به اشتراک بگذارند، در صورت فعالیت های گروهی نوبت را رعایت کنند، این مهارت از مهارت هایی است که کودک باید در این سن یاد بگیرند. همه ی این نوع فعالیت ها باید به صورت قوانین جدیدی باشند که در خانه به مورد اجرا گذاشته می شود، قانونی مانند تمیز کردن و مرتب کردن اسباب بازی ها قبل از رفتن به رختخواب.

این کار به صورتی است که به او گفته شود که در زمان خاصی باید چه کاری را انجام دهد. شما نمی خواهید که این کار را نسبت به همه ی فعالیت های کودک انجام دهید! پس بهترین راه این است که راهی را پیدا کنید که بتوانید به کودک سه ساله تان انتخاب هایی بدهید در حالی که مرزها و محدودیت هایی نیز برای او قائل می شوید، و سعی داشته باشید که نسبت به رفتارها و فعالیت های کودکتان کنترل داشته باشید.

برای مثال، اگر کودکتان صبح چرت می زند، چون شما دیرتان شده است، از او بخواهید که با در اوردن لباسی که می خواهید فردا صبح بپوشید به شما کمک کند. انتخاب هایی در اختیار او قرار دهید. صبح، به او یادآوری کنید که شما چقدر به او افتخار می کنید که به شما کمک کرده است. از این فرصت استفاده کنید و برای تقویت رفتارش به او پاداش بدهید و برای این کار کودک به او اجازه بدهید که در حالی که شما لباس می پوشد تلویزیون نگاه کند و با این کار رفتار مثبت او را تقویت کنید.

نکته ی پنجم: پاداش به رفتارهای مثبت:

یکی از ابزارهای معمول برای کودک این است که والدین به او توجه کنند و مورد توجه والدین باشد. در این صورت کودک واقعا کاری را انجام می دهد که شما دوست دارید او انجام دهد. ولی اگر کودک با انجام دادن کارهای مثبت نتواند توجه شما را جلب کند، پس کودک کارهایی را انجام می دهد که شما او را توبیخ کنید، توجه توجه است، و برای کودک اهمیتی ندارد که به چه صورت این توجه را به دست آورد.

برای اینکه بتوانید جلب توجه کودک با انجام رفتارهای منفی را کاهش دهید، به کارهای خوبی که کودک انجام می دهد توجه کنید و به کارهای او پاداش بدهید، در این زمان با سرگرمی های آگاهانه ای که برای کودک به وجود می آورید، زیرا در این سن شما می توانید پایه ی اعتماد به نفس کودک را برای انتخاب های درست در آینده شکل دهید.

«سارا، این کارت که به مریم کمک کردی که مداد رنگی هایش را از روی زمین جمع کند کار خیلی خوبی بود. و بعد هم مداد قرمزمت را به او دادی چون مداد قرمزش شکسته بود. کارت عالی بود!»

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *