صحبت با کودکان

چگونگی صحبت با کودکان ۴

 

 

همانطور که در مقالات قبلی سایت گفتیم روشی که با آن با کودکان خود صحبت می کنیم، تاثیر زیادی بر یادگیری و توانایی گوش کردن آنها به حرف های ما دارد. در این مقاله نیز در ادامه مقالات قبلی باقی نکات در زمینه صحبت و گفتگو با کودکان را آورده ایم.

مقالات مرتبط را بخوانید:

چگونگی صحبت با کودکان ۱

چگونگی صحبت با کودکان ۲

چگونگی صحبت با کودکان ۳

  1.  اطلاع دهید- اگر کودکتان به طور کامل با چیزی یا فعالیتی غوطه ور شده باشد و زمان این است که حرکت کند و یا آن را تمام کند، چند اخطار قبلی به آنها بدهید بطوری که به این روش عادت کنند. به عنوان مثال “علی، تقریبا زمان رفتن است. لطفا شروع به خداحافظی با بابابزرگ کن”.
  2. از روش گوش کردن با دقت استفاده کنید- به کودکانتان نشان دهید که آنها توجه کامل شما را دریافت می کنند و شما به حد کافی به گوش دادن به آنها توجه دارید. روزنامه خواندن، جارو کشیدن، و کار با کامپیوتر برای بذل توجه کافی به کودکانتان حواس پرت کننده هستند. اگر شما واقعا نمی توانید آن لحظه صحبت کنید، وانمود نکنید که در حال گوش دادن هستید. به آنها قول بدهید که هر زمانی که بتوانید به حرفشان گوش دهید، حتما این کار را خواهید کرد و مطمین شوید که حتما هم این کار را انجام می دهید. با استفاده از گوش دادن با دقت به آنها، نشان دهید به آنچه که می خواهند بگویند علاقه مند هستید. این زمانی است که شما با لغات بیشتری که ادامه ی مکالمه را تشویق کند، به آنها پاسخ می دهید. به عنوان مثال، “به نظر می رسد که می خواستی بگویی..” یا “این مساله چه احساسی به تو داد؟” یا “منظورت این است که…؟”.
  3. برای یک ماکلمه یک به یک زمان اختصاص دهید- این به خصوص زمانی که یک فاصله سنی زیاد با کوکتان وجود دارد، اهمیت دارد. گاهی اوقات خواهر برادرهای بزرگ تر، رفتاری از بالا به پایین با کوکان کوچکتر صحبت می کنند و گاهی کوچکترها ترجیح می دهند برادر و خواهر بزرگتر تمامی مکالمه را انجام دهند. مکالمه با خواهرها و برادرهای بزرگتر گاهی بالاتر از سطح ارتباطی کودکان جوان تر باشد. علاوه بر این که خواهر برادرهای بزرگتر نیاز به مکالمات تحریک کننده دارند که کودکان می توانند یاد بگیرند و برای اطلاعات بیشتر پرس و جو کنند. بنابراین، تلاش کنید تا زمانی مشابه این حالت برای مکالمه ای یک به یک ترتیب دهید بطوری که بتوانید در سطح آنها صحبت کنید و از واژگان مناسب استفاده کنید. این ممکن است زمانی باشد که قدم زنان به پارک می روید، یک کتاب قبل از خواب می خوانید یا در حال رانندگی برای خرید بستنی هستید. نیازی نیست که یک زمان از پیش تعیین شده باشد، اما استفاده بهینه از فرصت هایی که رخ می دهند، بکنید.
  4. روی چیزهای کوچک زیاد مانور ندهید- به هر حال، قوانین جدی خود را به اجرا در آورید، اما سعی کنید چیزهای کوچک را بزرگ نکنید. اغلب اوقات بچه ها در صورتی که والدین روی یک مساله ی کوچک زیاد گیر بدهند و راجع به آن حرف بزنند، بجای گوش دادن از کوره در می روند. به عنوان مثال، همیشه گفتن اینکه کودکتان همیشه چه کاری را “باید” انجام دهد، با گوش ناشنوا مواجه خواهد شد. آنها به آنچه که باید انجام دهند اصلا با خودشان فکر نمی کنند چرا که همیشه در حال شنیدن آن چیزی هستند که باید انجام دهند. به عنوان مثال، به جای گفتن “تو باید به معلمت در مدرسه گوش بدهی وگرنه یاد نمی گیری” سعی کنید از رویکردی بهره بگیرید که آنها بتوانند با خودشان به آنچه که بایستی انجام دهند، فکر کنند. از پرسشی مبتنی بر سوالاتی مانند “یادگیری چه چیزی در مدرسه برایت سخت است؟ چرا فکر میکنی که این سخت است؟ چه کاری می توانی در کلاس درس انجام دهی تا از معلم خود بیشتر یاد بگیری؟” با این رویکرد شما قادر خواهید بود بحث مرتبط تری داشته باشید به طوری که کودکتان مجبور به فکر کردن در رابطه با کیفیت و استراتژی خواهد بود تا بتواند رفتار خود یا مساله ی مورد بحث را بهبود ببخشد. زمانی که نیاز به اعمال زور برای قوانین جدی تر دارید که جای بحث ندارد، کودکتان احتمالا بهتر گوش دهد.
  5. محتاط باشید- در رابطه با روشی که با دوستانتان صحبت کنید فکر کنید. بعد در رابطه با روشی که با کودکتان صحبت می کنید، هم فکر کنید. آیا همان تن صدا و میزان توجه است؟ اگر بزرگسالان همان میزان فکر و توجه را که حین صحبت با دیگر دوستانشان نشان می دهند، در مورد صحبت با کودکان خود نیز اختصاص دهند، رابطه ای بسیار بهتر با کودکانشان می توانند داشته باشند.
  6. پذیرش خود را نشان دهید- زمانی که به کودکتان نشان می دهید که آنها را با تمامی آن چیزی که هستند علی رغم تفاوت هایشان می پذیرید و دوست دارید، بیشتر احتمال دارد که احساسات و مشکلات خود را با شما در میان بگذارند. آنها خواهند دانست که با بزرگ شدن و تغییر کردن، شما هر چه که پیش آید پشت آنها هستید. ما مجبور نیستیم که رفتار نامناسب آنها مانند خشونت و یا آزار را بپذیریم. با این وجود می توانیم کودکانمان را همانگونه که هستند با شخصیت و کاراکتر آنها و علابق فردیشان بپذیریم و دوستشان داشته باشیم. به عنوان مثال، الیور می گوید :”مامان من از رفتن به تخت خواب می ترسم”. یک پاسخ برای تشویق مکالمه ی بیشتر می تواند اینگونه باشد:”الیور مشکلی نیست. من در را باز می گذارم و بعد لامپ اتاق را خاموش می کنم. بعدا هم می آیم و تو را چک می کنم”. یک پاسخ ضعیف تر می تواند اینگونه باشد: الیور یک بچه ی زرزرو نباش. تو به حد کافی بزرگ شدی که از این مساله نترسی. فقط پسر بچه ها می ترسند!”.
  7. مزاحم نشوید- سعی کنید زمانی که کودکتان در حال تعریف یک داستان برای شما است، حرف او را قطع نکنید. کودکان علاقه ی خود را برای به اشتراک گذاشتن احساساتشان با شما از دست می دهند اگر شما موضوع بحث را تغییر داده و بخواهید به آنها درس دهید. به عنوان مثال، هنری از خانه ی سالی هیجان زده به خانه برمیگردد و در رابطه با زمان خوبی که موقع بازی با سد داشته شروع به تعریف کردن ماجرا برای مادر خود می کند. مادر او با بی ادبی داستان او را قطع می کند و شروع به سخنرانی برای او در مورد خطرهای احتمالی بازی در اطراف آب می کند. هنری داستانش را تمام نمی کند و دفعه ی بعدی که می خواهد تجاربش را با مادرش در میان بگذارد به شک و دو دلی می افتد. مادر هنری قطعا بایستی قوانین در مورد بازی نزدیک آب را یادآوری کند و تاکید کند که یک فرد بالغ است اما در یک زمان دیگر و دقیقا زمانی که کودک او داستانش را تمام کرده باشد.
  8. گفتگو با فرزندتان را به یک اولویت تبدیل کنید- ارتباط باز و راحت با کودکانتان اعتماد به نفس، خودباوری، رابطه خوب با دیگران، مشارکت و روابط گرم با شما را در کودک تقویت می کند. زمان و تلاش لازم برای پرورش مهارت های ارتباط و رابطه با صحبت کردن با کودکانتان هر اندازه که می توانید اختصاص دهید. به یاد داشته باشید که صحبت با کودکان یک مسیر دو طرفه است. با آنها صحبت کنید و سپس به آنچه که آنها می خواهند بگویند، گوش دهید. گوش کردن درست به اندازه صحبت کردن اهمیت دارد.

منبع:مرکزمشاوره ستاره ایرانیان

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *