مشاوره عشق نوجوانی
مشاوره عشق نوجوانی – روانشناسی عشق در نوجوانی – مدت زمان مطالعه ۳ دقیقه
کی نیاز به مشاوره عشق نوجوانی دارید؟
ممکن است شما در نگاه اول والدین خوش اخلاقی به نظر برسید، اما به محض اینکه اولین تماس های نوجوان خود را با جنس مخالف می بینید از کوره در می روید.
مدام نگران این هستید که آنها به راه خطا نروند ( اگر آسیب ببینند و شکست بخورند، یا باردار شوند).
برای اطمینان از اینکه غریزه حمایت گر شما، باعث نمی شود که به یک والد وحشتناک تبدیل شوید، در اینجا ۵ روش برای بهبود این مسئله آورده شده اند:
محدودیت بگذارید
نوجوان شما نیاز دارد از قوانین آگاهی یابد، و بدانید شما تا چه حد رفتارها را تحمل می کنید.
اگر نوجوان را در جریان فرآیند قانون گذاری قرار دهید، با احتمال بیشتری آنها را می پذیرد.
در واقع، بهترین روش اینست که محدودیت ها به وسیله هر دو طرف یعنی والد و نوجوان تعیین شوند، بدین ترتیب هر دو طرف نگرانی ها و استدلال طرف دیگر را درک می کنند و می فهمند.
در مورد مسائل جنسی با وی صحبت کنید.
با اینکه کار خستیست، اما مهم است که صحبت های مناسب سن را با کودک خود داشته باشید.
این مسئله بهر حال بحثی است که نوجوان شما در آینده مطرح خواهد کرد، ولی ممکن است دیر باشد، زمانی که به مشکل خورده است.
نوجوان نیاز دارد از کسی مشاوره بگیرد برای هیجانها و پیچیدگی های زندگی.
خوش رو باشید.
اگر نوجوان سعی کرد بین شما و طرف مقابلش ارتباطی برقرار کند، با خوشرویی قبول کنید.
این مسئله به شما کمک می کند در جریان ارتباط قرار بگیرید و آن را مانیتور کنید، و متوجه شوید که آیا برای کودک شما سالم است یا خیر.
این مسئله همچنین به طرف مقابل کمک می کند قوانین و محدودیت های شما را بفهمد.
با مثال زدن راهنمایی کنید.
به نوجوان خود نشان دهید که یک ارتباط سالم چگونه است و الگوهایی از احترام، مصالحه، و عشق را به عنوان صفاتی از ارتباط سالم نشان دهید.
مطالعات نشان داده اند نوجوانان ابتدا از والدین خود می آموزند قبل از اینکه تحت تاثیر دوستان و رسانه قرار بگیرند.
هم چنین نوجوانانی که از والدین خود تقلید می کنند همانهایی هستند که والدین با خوشرویی به آنها اجازه صحبت کردن می دهند.
قضاوت کردن را کنار بگذارید.
ممکن است وسوسه شوید که نوجوان خود اذیت کنید یا عشق او را ناچیز بچه گانه بشمارید، اما هرگز این کار را نکنید.
عشق اول هر فردی به شدت قوی است، و هرگز در طول عمر از یاد نمی‌رود.
در عوض، کنار بکشید، حمایت کنید، و به یاد داشته باشید که احساس خودتان در این دوران چگونه بوده است.
منبع: سایت کودکانه: کودک و نوجوان
مقالات مرتبط با نوجوان ۱۵ و ۱۶ ساله
[shortcode_blog title=’نوجوان ۱۵ ساله’ cols=’2′ cats=’%d8%b1%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d9%86%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86′ postspp=’4′ usecarousel=’1′ img_popup=’1′ /]
مقالات مشاوره جنسی بلوغ
[shortcode_blog title=’مشاوره جنسی بلوغ’ cols=’2′ cats=’%d8%a8%d9%84%d9%88%d8%ba-%d9%88-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a6%d9%84-%d8%ac%d9%86%d8%b3%db%8c’ postspp=’4′ usecarousel=’1′ img_popup=’1′ /]
سوالات متداول
۱ - چرا نوجوانان اینقدر سریع عاشق می شوند؟
عاشق شدن یک تحرک عاطفی است که در هر سنی رخ می دهد، اما برای نوجوانان کنترل احساسات حتی سخت تر است. تغییرات هورمونی، ناشی از تحولات مغز و بدن، به شدت در ایجاد احساسات شدید و جذابیت جنسی و عاشق شدن نوجوان نقش دارد.
۲ - رابطه نوجوان چه مدت طول می کشد؟
اکثریت این زوج ها برای تنها چند هفته با هم هستند و برخی هشت ماه و برخی دیگر تا حدود یک سال طول می کشد. این در نمونه های اندک چند سال. دلیل مهم عدم آشنایی کامل و عدم شناخت است. دو زوج با ورود به مرحله جوانی خواسته هایشان تغییر کرده و نظرشان نسبت به زوجشان تغییر می کند
۳ - رابطه عادی نوجوان چیست؟
اما در اینجا برخی از میانگین ها وجود دارد: از ۹ تا ۱۱ سال، فرزند شما ممکن است استقلال بیشتری را از خانواده نشان دهد و علاقه بیشتری به دوستان داشته باشد. از ۱۴-۱۶ سال، فرزند شما ممکن است بخواهد زمان بیشتری را در گروه های جنسیتی مختلط بگذراند، که در نهایت ممکن است به یک رابطه عاشقانه ختم شود. یا حتی با جنس مخالف در فامیل رابطه برقرار می کند. در این دوره صحبت با یک مشاور می تواند او را از این بحران رهایی دهد و در تصمیم گیری به او کمک کند. ممکن است او واقعا زوج خوبی را پیدا کرده است ولی نیاز است هر دو آموزش ببیند و در مورد آینده بیشتر فکر کنند.
سلام خسته نباشید من دختری ۱۵ ساله هستم که عاشق پسرخالم شدم ایشون ۱۸ سالشه و ۳ سال که با یه دختر دیگه ای دوست هستن و خیلی زیاد همدیگرو دوس دارن من حتی به خواهرش (دخترخالم)هم گفتم خیلی ناراحت شد خودشم میدونه که دوسش دارم ولی براش اهمیتی نداره ولی من دوسش دارم نزدیک ۱ سال هست که عاشقشم و ازین که دوسش دارم متنفرم چون خیلی لتمه دیدم هم از لحاظ روحی هم درسی هم اینکه دیگه اون شوق و اشتیاق قبلم رو ندارم نمیخوام کمکم کنید بهش برسم یا این تصمیمات رو به آینده بسپارم میخوام کمکم کنید بهم راه حل بدید هر چه سریعتر فراموشش کنم ممنون ازتون
سلام من به شدت درگیر یه موضوعی شدم، با یه نفر تو رابطم که سنش کمه ولی واقعا دوسم داره و دوسش دارم، (از خودم بزرگتره ها ولی خب پسره دیگه سنش کمه) بعد ازون طرف یه پسری هست ک قبلا تو رابطش شکست خورده سمت خلاف رفته با خانوادشم مشکل داره اصن باهاشون زندگی نمیکنه، و میخواد همچیو رسمی کنه، من یجورایی بهش حس دارم ینی نمیخوام قبول کنم که دوسش دارم بخاطر اونی ک باهاش تو رابطم چون اون اگه تو این سن بخواد شکست بخوره ک اصن… و موضوع بدتر اینه ک مامانم داستانو میدونه و از من ناراحته و اصن نمیتونم هیچی بگم ک کیو میخوام یا چی میخوام، و واقعا گیرم اصلا نمیتونم بفهمم، میدونم اونی ک باهاشم مناسب تره بخاطر خانواده و اینکه پاستوریزه اس ب قول خودمون، ولی میدونم هرچقدم باهاش باشم شدنی نیست، چون من یه دخترم، فقط لطفا به من بگید چیکار کنم دارم میمیرم
سلام به شما مهدیه جان
در این مورد اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
۱. خودت و هرکدام از این اقا چند سال داری؟
۲. فکر میکنی از نظر سنی و رشدی شرایط لازم برای مسیر ازدواج را دارید؟
۳. معیارهایت برای انتخاب هریک از آنها چه ویژگی هایی می باشد؟
۴. در زمان فعلی رابطه شما با هریک از این افراد چه میزان می باشد؟
سلام مصطفی هستم ۱۷ ساله راستش رابطه ما ۱ ماه بیشتر طول نکشید ، همچی داشت عادی پیش می‌رفت تا روزی که رفتارش عوض شد و سرد جوابمو میداد بعد از آخر هم گفت ۹۰ درصد عشق و عاشقی تو نوجوانی الکیه و ثابت هم شده، گفت میترسم حست واقعی نباشه ، بعدشم گفت برو و وقتی ۱۸ سالت شد بیا.
بعد چند ماه باخبر شدم که شخصی خواسته رابطه ما رو خراب کنه و بهش گفته من با یه نفر دیگه در ارتباطم و فکنم بخاطر همین بوده که اینطوری رفتار کرد.
الان نظرتون چیه من نباید برم بهش توضیح بدم که چی شده و جریان چیه؟
وقتی بود خیلی انگیزه داشتم واسه همچی ولی از وقتی رفته خیلی نا امیدم و دارم لطمه میخورم . لطفا کمکم کنید!
سلام به شما آقا مصطفی
احساساتی که دارید قابل احترام هست اما خب در این مسیر اگر بخواهید بیش از اندازه بر یک رابطه تمرکز کنید خب این باعث می شود که با ترک ارتباط با فشار روحی زیادی روبرو شوید.
در مورد این خانم خب در هرصورت هردوی شما نیاز است بدانید که قرار نیست روابط در این به امید ازدواج باشد و یا اینکه بخواهید به امید آینده و تغییرات آن پیش بروید خب این غیر ممکن است چون واقعا مشخص نیست بعد از دوران نوجوانی معیارها و انتخاب های هریک از شما چه مسیری را طی می کند.
در هرصورت موضوع مهم این است شما بتوانید به اولویت های سنی خودتان توجه کنید و برای تجربه یک سری مسائل به خودتان زمان بیشتری بدهید.
سلام.یه مشکلی دارم که به هر روانشناسی پناه بردم ناامیدم کرد.نمیدونم چرا درک نمیشم اخه بلوغ جسمی و عقلی هرکسی متفاوته.۱۵سالمه ۲ساله بدون جا زدن عاشق یه جوونی شدم که خودمونوخانواده اشنایی قدیمی داریم.پسرخوبیه:درسخون مودب دستش تو جیب خودشه.خدا شاهده چقد میخوامش.عکسای بچگیش هم تو اینستا نگاه میکنم چقدجیگره.ولی اصلا باهاش خودمونی نیستم:حرف نزدم باهاش گاهی تو عمرم.۲سال پیش ماه رمضون از خدا خواستم عشقی که خوشبختم میکنه نشونم بده خدا هم اینو گذاشت جلو چشمم.از اون روز ک با لباس خواب در رو برام وا کرده بود با صورت اصلاح نشده و مو ژولیده و ما اونقد چش تو چش شدیم نگو.بعد مامانشو صدازد اون روز ننه ش عادی بود ولی دفعه ی بعدش همش چش بهم دوخته بود و لبخند میزد.مادرش تاحالاهم همینطوره.منم شبا خوابشو میبینم اکثرا رویا صادقه اس بعدش یه اتفاق میفته.اصلا برام سواله چرا روز تولدامون سته ۷مهر و ۷دی و چرا اخرین پست اینستاگرامش رو روز تولد۱۱سالگیم گذاشته و چرا این همه درموردش خواب میبینم یه چیزی اتفاق میفته و چرا مامانش تغییر کرده و چرا اون روز رفیقش منو تو خیابون دید زود خبرش کرد اونم تو خیابون دنبالم می گشت و… خواهش میکنم یه راهکار عملی برای مخ زدن بهم بدید خیلی نیازمندم.اون اقا هم امسال دی ۲۳سالش میشه.اگه هوس بود چرا اینقد طولانیه و سفت و سخت بهش چسبیدم و چرا اینقد تغییر کردم و چرا اینقد میخوام بچه هام صداش بزنن بابایی و چرا های زیاد…باور کنین واقعیه فقط راهکار بدید خواهش میکنم.به طاهرمون هم قضاوت نکنین شما نمیدونین چقد بهم میخوریم چه علایق متشابه داریم.اگه باهاش حرف نزدم ولی ازش اشنایی که دارم. اگه راهکار دادید مقدم متشکرم اگه ندادید حیف وقتم که با شما تلف کردم. وقتی خدا بهم میگه باهاش خوشبخت میشم چرا علاقم بهش هوس باشه
سلام به شما عزیز
احساساتی که دارید قابل احترام هست و ما هم نمیخواهیم به احساسات شما برچسب هوس بودن بزنیم اما خب این تجربه دوست داشتن ها در سنین نوجوانی یک امر طبیعی می باشد اما خب در کنار احترام به این احساس دوست داشتن نیاز است که شما حتما به خودتان فرصت بیشتری بدهید در آینده در شرایط سنی و رشدی بهتر حتما میتوانید در مورد این احساست نیز تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
خب شما آشنایی دارید اما در هرصورت این آقا اگر تمایلی به ارتباط داشتند می توانستند در این مسیر اقدام کنند و خب شما نیز با در نظر گرفتن اینکه در این سن چه اولویتی دارید و میخواهید با این احساس چه کاری انجام بدهید میتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
راضی نشدم…چرا یه راهکار نمی دید…درسته اشنایی داریم ولی با هم عادی که نیستیم …عاقل و بالغ که هستیم ولی از نطر فرهنگ شهرستان بچه ایم…تمایل اون برام مهم نیست یه راهکار تضمینی می خواستم…اخه چرا همه اینجورین…همونطور که هر کسی تو یه سنی بلوغ جنسی میرسه هر کسی هم تو یه سنی بلوغ عقلی میرسه…اخه راهکار خواستم نه اینکه بگید واسه یه نوجوون عادیه و فالان و بهمان…دوستام هر روز عاشق یکی میشن خب اینا معلومه براشون زوده ولی من دوساله پایبندم…فکر می کنم از دوسال بیشتره من از وقتی بودم اونو یه ادم ایده ال می بینم…اگه دست خودم بود که عاشق اون نمی شدم با این خاله فضولش که سرک میکشه تو زندگی مردم…یا اون دخترخاله نکبتش که هرچی از دهنش بیرون اومد نثارم کرد…امادگی تمام اتفاقات زندگی مشترک دارم فقط برام کافیه کنارم باشه…خواهش میکنم یه راهکار درست حسابی بدید…
ببین عزیزم در هرصورت این آقا اگر شما را به مقداری کمی هم بشناسند و تمایل به ازدواج با شما داشته باشند خب میتوانند در این مورد با شما صحبت کنند تا در کنار هم در این مورد تصمیم گیری کنید .
هرچند این واقعیت های بیرونی از نظر سنی و رشدی و یا عدم شناخت و… برای شما ناخوشایند هم باشد بازهم واقعیتی هست که باید به آن نگاه شود تا بتوانید تصمیم گیری کنید.
در کنار اینکه خب اگر میخواهید ارتباطی باشد نهایت خودتان باید به این آقا بگوید اما خب باید به این مورد قبلش توجه کنید که خب ممکن است ایشان مایل به همراهی با شما نباشند و اهمیت دارد که ظرفیت این اتفاق را نیز داشته باشید.
سلام آرمیا هستم ۱۷ ساله ، یه مشکلی دارم که نمیدونم باید چیکار کنم. این مشکل بعد از رفتن عشقم اتفاق افتاده راستش وقتی بود هم حالم خوب بود و هم واسه زندگیم انگیزه داشتم. ولی الان که رفته هم ناامیدم هم به خودارضایی روی آوردم ، بگید باید چیکار کنم؟
سلام به شما اقا آرمیا
همانطور که در پست قبلی و با نام دیگری بیان شد هرچند این رخداد برای شما سخت باشد اما موضوع مهم این است که شما تجربه دوست داشتن را با خودتان و نسبت به این خانم تجربه کرده اید و خب قرار نیست هر دوست داشتنی با ارتباط همراه شود در هرصورت این خانم میتوانند برای مسیر زندگی خود تصمیم گیری کنند.
خودارضایی یک رفتار برای رفع نیازهای جنسی می باشد که عموما در دوران نوجوانی که رابطه جنسی وجود ندارد از آن استفاده می شود اما گاهی از شکل پاسخ به نیاز جنسی خارج می شود و فرد ممکن است به عنوان یک راحل برای کاهش غم و اندوه و یا اضطراب از آن استفاده کند خب این شرایط به مرور می تواند مشکل بیشتری ایجاد کند.
در این مورد اهمیت دارد که شما برای بهبود شرایط روحی خودتان گام بردارید با بهبود شرایط روی می توانید با داشتن برنامه ریزی برای زندگی و جایگزین های لذت بخش و سازنده بجای خود ارضایی این رفتار را مدیریت کنید.
اگر بخواهید تمرکز زیادی بر این روابط بگذارید خب این باعث می شود که از مسیر و هدف ها و اولویت های این شرایط سنیتان دور شوید.
تجربه دلتنگی و حتی احساس غم یک امر طبیعی بعد از یک رابطه می باشد اما خب نیاز است که به بقیه مسائل زندگیتان نیز رسیدگی کنید.
سلام آریا هستم ۱۷ ساله راستش بعد از رفتن عشقم به خودارضایی روی آوردم ، حالا باید چیکار کنم؟
سلام به شما اقا آرمیا
همانطور که در پست قبلی و با نام دیگری بیان شد هرچند این رخداد برای شما سخت باشد اما موضوع مهم این است که شما تجربه دوست داشتن را با خودتان و نسبت به این خانم تجربه کرده اید و خب قرار نیست هر دوست داشتنی با ارتباط همراه شود در هرصورت این خانم میتوانند برای مسیر زندگی خود تصمیم گیری کنند.
خودارضایی یک رفتار برای رفع نیازهای جنسی می باشد که عموما در دوران نوجوانی که رابطه جنسی وجود ندارد از آن استفاده می شود اما گاهی از شکل پاسخ به نیاز جنسی خارج می شود و فرد ممکن است به عنوان یک راحل برای کاهش غم و اندوه و یا اضطراب از آن استفاده کند خب این شرایط به مرور می تواند مشکل بیشتری ایجاد کند.
در این مورد اهمیت دارد که شما برای بهبود شرایط روحی خودتان گام بردارید با بهبود شرایط روی می توانید با داشتن برنامه ریزی برای زندگی و جایگزین های لذت بخش و سازنده بجای خود ارضایی این رفتار را مدیریت کنید.
اگر بخواهید تمرکز زیادی بر این روابط بگذارید خب این باعث می شود که از مسیر و هدف ها و اولویت های این شرایط سنیتان دور شوید.
تجربه دلتنگی و حتی احساس غم یک امر طبیعی بعد از یک رابطه می باشد اما خب نیاز است که به بقیه مسائل زندگیتان نیز رسیدگی کنید.
سلام من یه پسر ۱۶ ساله هستم که چند وقته عاشق یه دختر ۱۶ ساله شدم که چند وقته با هم دوست معمولیم، تا اینجای کار میدونم که یه دوست پسر ۲۰ ساله داره و یه طرفه عاشق دوست پسرشه، دوست پسرش بهش بی‌محلی میکنه و اصلا بهش اهمیت نمیده و زود،زود با هم دعواشون میشه ولی اون دختر دوستش داره، و بخاطر فشار هایی که در خانواده داشته باهاش وارد رابطه شده و بهش وابسته شده. به نظر شما الان وقت مناسبی برای این هست که بهش بگم که دوستش دارم؟
سلام به شما آقا سپهر
احساساتی که به این خانم دارید قابل احترام هست اما در این مسیر شما در کنار احترام به احساسات خودتان بهتر است به شرایط سنی و رشدی که هردوی شما دارید نیز توجه کنید چون درگیر شدن بیش از اندازه در این روابط می تواند باعث شود که شما ها از مسیر اصلی و اهداف اصلی که در این سن دارید دور شوید .
در این مورد هم خب فعلا این خانم تمرکزشان بر این رابطه می باشد و خب در مورد اینکه چه واکنشی به ابراز احساسات شما نشان میدهند نمیتوان نظری بیان کرد اما خب شما نیاز است اگر می خواهید در مورد احساسات خود صحبت کنید امادگی روبرو دشن با نظر منفی این خانم هم داشته باشید.
ببخشید پیام من اومد؟
سلام وقتتون بخیر
من نزدیک به ۱۸ سالم بود که به مشاوره میرفتم.
در مرکز مشاوره دختری رو دیدم که منشی بود نمی دونم چند سال ولی مطمئنم که از من کوچکتر بود .، باهم ارتباطهای کوچکی داشتم یعنی صحبت می کردیم شوخی هم داشتیم خلاصه … بعد از مدتی فهمیدم که به اون وابسته شدم بعدش دیگه به مشاوره نرفتم و سعی کردم که فراموشش کنم اما هیچ فایده ای نداشت ، بهتر نشد که هیچ بلکه وابستگی ام شدید و شدید تر شد حتی یک ثانیه هم از ذهنم بیرون نمیره .
حالا بیش از یک سال از اون اتفاق میگذره و من هم موندم که چکار کنم به طرف او بروم یا سعی کنم فراموشش کنم. هیچ کس هم به غیر از خودم از این خبر نداره
لطفا راهنمایی ام کنید ممنون