سلام. احساس مسئولیت باید از چیزهای خیلی کوچک شروع شود.مسئولیت در مورد کارهای شخصی نخستین گام است.یعنی کودک احساس کند که اگر دست به این کار بزند، برای خودش سودی در بر دارد .بنابراین باید در مورد کارهای خودش به او مسئولیت بدهیم و هر کار مثبتی که انجام داد سریع باید تشویق شود تا به این وسیله انگیزه اش برای انجام کارهای بعدی زیاد گردد.
بنده یه دختر ۹ ساله دارم و از همسرم ۵ ساله جدا شدم و با پدر و مادرم زندگی میکنم .تو این سن خیلی پرخاشگر و فوق العاده لجبازه حرف حرف خودشه اصلا گوش نمیده به حرف اگه امکانش هست منو راهنمایی کنید ممنون میشم.
با سلام، لجبازی و نافرمانی می تواند دلایل متعددی داشته باشد از شرایظ خانوادگی گرفته تا رفتارهای سرزنش گر و محدودگر والدین. از سوی دیگر لجبازی می تواند به دلیل سن کودک نیز باشد چون کم کم بهه سمت نوجوانی و بلوغ می رود و برخی علائم در این سنین بروز می کنند. بهترین رفتار اینست که در مقابل کودک نایستید و با روش های درست درخواست های خود را مطرح کنید. رفتارهای درستش را تشویق کنید و وقت های صمیمانه و دوستانه با یکدیگر زیاد بگذارید تا جو ارتباطتان مثبت تر شود. این کار زمان زیادی می برد. حتما م به مقاله زیر رجوع کنید و در صورت عدم نتیج گیری به روانشناس مراجع نمایید. مقابله با لجبازی کودک و نوجوان
اولا شرایط و سن بلوغ رو در ایشون باید در نظر بگیرید به همین خاطر مادر شما بهتر میتونه به ایشون نزدیک بشه.
۱- در دوران بلوغ که بحرانی روحی و عاطفی نوجوان را در بر می گیرد، بهترین راه برای پیشگیری از خشونت ، مسامحه و سازگاری است.اغماض ، گذشت و نادیده گرفتن رفتارهای او همراه با آرامش، در اغلب مواقع از استمرار و پیشروی خشونت در قالب پرخاشگری فیزیکی و لفظی جلوگیری می کند.
۲- راهنمایی و مشاوره با دانش آموز در خصوص عواقب خشونت و آثار اجتماعی آن و همچنین با خانواده دانش آموز درباره کاهش رفتارهایی که منجر به خشونت نوجوان می شود بسیار موثر خواهد بود.
۳- ایجاد زمینه ی فعالیت های موثر در خانه و مدرسه برای اشتغال بیشتر نوجوان و تخلیه انرژی های جسمی و روانی او در کاهش خشونت و رفتارهای پرخاشگرانه بسیار تاثیر گذار است .
۴- خوداری مدرسه از به کاربردن روش های انضباطی غلط و ایجاد فضای صمیمی تر میان معلمان و دانش آموزان نوجوان خشونت گرا ، به کاهش رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرانه می انجامد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران ، مشاوره تلفنی یا حضوری داشته باشید.
سلام آیا رفتار فرزند من معمولی می باشد.تنها فرزند پسر من ۱۱ سال و نیم است که احساس می کنم بسیار به مادر خود وابسته است.ماه گذشته همسرم به ماموریت یک هفته ای رفت.پسرم از شب اول به مدت یک هفته از غروب به حالت بغض و گریه پس از شام ساعت ۷ به رختخواب میرفت.حال آنکه در زمان حضور مادرش همیشه معمولی و ساعت ۱۰ و نیم شب می خوابد.در حالت عادی احساس میکنم بسیار تحت حمایت مادرش قرار گرفته و شهامت خود را از دست میدهد.به طوریه تنها یا با من جایی نمیرود یا فقط با مادرش به جایی می رود.حالا هم از دیروز که به کمپ خارج از شهر برای یک هفته رفته همان روز اول زنگ زده که من نمیخواهم اینجا باشم و مرا از اینجا برید.آیا این رفتار طبیعی و در خور سنش هست؟
سلام من یک دختر ۱۱ ساله دارم که به علت جدا شدن من و پدرش پیش پدرش زندگی می کرد و الان سه ماهه که اومده پیش من میخوام با دخترم دوست باشم ولی نمیدونم چه جوری ؟چون تا باهاش اوکی میشم و میگم و میخندم سریع خودشو گم میکنه و ادب رو فراموش میکنه.ممنون میشم راهنماییم کنید.
– از لحاظ جنسی و عاطفی خودتان را در دسترس کودک قرار دهید.
هنگامی که با کودک سر و کار دارید موبایل و کامپیوتر و… را کنار بگذارید تا بفهمد زمانی که او آماده برقراری ارتباط است تمام توجه شما معطوف به است.
– درباره احساسات خودتان صحبت کنید.
– به تلاس خود برای رسیدن به آنها ادامه دهید.
گاهی اوقات بچه ها حرف نمی زنند چون نمی دانند چه بگویند یااینکه چگونه بگویند.کودکی که والدینش به تازگی از هم جدا شده اند احتمالا بیشتر احساس عصبانیت ، ناراحتی، سردرگمی ، تاسف یا ترکیبی از همه این احساسات با هم را دارد.اگر کودیک ناراحت به نظر می رسد یکی از والدین که با او زندگی می کند می تواند از کودک سوالاتی چون ” الان ناراحتی “به خاطر طلاقه”می خوای درباره آنچه در ذهنت می گذره صحبت کنیم یا اینکه می خوای چند سوال از من بپرسی را بپرسد.
– در حضور کودک والد دیگر را مورد انتقاد قرار ندهید.
– وقتی کودکتان مشغول بازگویی احساساتش می باشد اجازه دهید که کاملا صادق باشد.
– صبور باشید.
اغلب طلاق تمام افراد درگیر را ، ضعیف و متزلزل می کند.شاید کودکان نیاز به زمان اندکی دارند تا قبل از بازگو کردن احساساتشان آن را پردازش نموده و سپس درباره اش صحبت کنند.
با سلام. پسر شما در مرز نوجوانی هست و ممکنه از این رفتارها بیشتر ببینید. مخصوصا تمایل به فرار و رفتارهای افسرده گونه و حتی صدمه زدن به خود. برای تعدیل این گرایشات و رفتارها باید از دریچه تعامل درست با نوجوان وارد شد که احساس دوری هم از شما نکنه و با احساس حمایت از جانب شما به شما نزدیک تر میشه و احساسات منفیش کم میشه. در عین حال لازم نیست خیلی باهاش راه بیاید و هر چی می خواد فراهم کنید.
سلام دختر من کلاس پنجم دبستان است من با دخترم خیلی مشکل دارم دخترم خیلی شلخته و کم هواس است به طوری که مدام وسایلش را گم می کند و اصلا اخلاق مناسبی با طرافیان ندارد.مدام با دیگران داد و بیداد می کند و سریع قهر می کند خیلی سعی کردم اخلاقش را درست کنم نه با کتک زدن درست شد نه با حرف و تهدید و وقتی باهاش آرام حرف میزنم و کارهاش رو گوشزد می کنم اصلا به خیالش نیست و اهمیت نمی دهد و بهش برنمیخورد ک چکار کرده لطفا به کم کمک کنید که من چیکار کنم؟
سلام وضعیت دخترتان در مدرسه چطور هست؟ آیا با دوستان و معلمش هم این مشکلات را دارد از اول اینطور بوده یا مدتیست با او به مشکل برخورده اید یا خیر؟ آیا به بلوغ رسیده دوران بارداریتون چطور بوده.دارو مصرف کرده اید رابطه اش با پدرش چطور هست.
با سلام.. در مورد گم کردن لوازم و حواس پرتی ممکن است که کودک دچار کمبود توجه باشد و بهتره برای ارزیابی توجه به روان شناس مراجعه نمایید. اما برای رفتار با کودک بهتره به جای تهدید کردن، با کودک ملایم رفتار کنید و از روش های درست تقویت استفاده کنید.
با سلام دختر من ۹ ساله است اموزش های لازم رو در مورد اعضای خصوصی بدن داده شده اما در مورد شوخی و یا صحبت با مردان نمی دونم چطور این مساله رو باز کنم لطفا راهنمایی بفرمایید
با سلام خدمت شما دوست عزیز
منظور شما از شوخی یا صحبت با مردان چیست و در این زمینه سوال خاصی در ذهن فرزندتان وجود دارد؟
دیدگاه خودتان در این زمینه چگونه می باشد؟
سلام خدمت مشاورین عزیزم
به نظر شما چگونه می توان حس مسئولیت را در کودک نسبت به گفتار و رفتارش ایجاد کرد؟
سلام. احساس مسئولیت باید از چیزهای خیلی کوچک شروع شود.مسئولیت در مورد کارهای شخصی نخستین گام است.یعنی کودک احساس کند که اگر دست به این کار بزند، برای خودش سودی در بر دارد .بنابراین باید در مورد کارهای خودش به او مسئولیت بدهیم و هر کار مثبتی که انجام داد سریع باید تشویق شود تا به این وسیله انگیزه اش برای انجام کارهای بعدی زیاد گردد.
بنده یه دختر ۹ ساله دارم و از همسرم ۵ ساله جدا شدم و با پدر و مادرم زندگی میکنم .تو این سن خیلی پرخاشگر و فوق العاده لجبازه حرف حرف خودشه اصلا گوش نمیده به حرف اگه امکانش هست منو راهنمایی کنید ممنون میشم.
با سلام، لجبازی و نافرمانی می تواند دلایل متعددی داشته باشد از شرایظ خانوادگی گرفته تا رفتارهای سرزنش گر و محدودگر والدین. از سوی دیگر لجبازی می تواند به دلیل سن کودک نیز باشد چون کم کم بهه سمت نوجوانی و بلوغ می رود و برخی علائم در این سنین بروز می کنند. بهترین رفتار اینست که در مقابل کودک نایستید و با روش های درست درخواست های خود را مطرح کنید. رفتارهای درستش را تشویق کنید و وقت های صمیمانه و دوستانه با یکدیگر زیاد بگذارید تا جو ارتباطتان مثبت تر شود. این کار زمان زیادی می برد. حتما م به مقاله زیر رجوع کنید و در صورت عدم نتیج گیری به روانشناس مراجع نمایید.
مقابله با لجبازی کودک و نوجوان
اولا شرایط و سن بلوغ رو در ایشون باید در نظر بگیرید به همین خاطر مادر شما بهتر میتونه به ایشون نزدیک بشه.
۱- در دوران بلوغ که بحرانی روحی و عاطفی نوجوان را در بر می گیرد، بهترین راه برای پیشگیری از خشونت ، مسامحه و سازگاری است.اغماض ، گذشت و نادیده گرفتن رفتارهای او همراه با آرامش، در اغلب مواقع از استمرار و پیشروی خشونت در قالب پرخاشگری فیزیکی و لفظی جلوگیری می کند.
۲- راهنمایی و مشاوره با دانش آموز در خصوص عواقب خشونت و آثار اجتماعی آن و همچنین با خانواده دانش آموز درباره کاهش رفتارهایی که منجر به خشونت نوجوان می شود بسیار موثر خواهد بود.
۳- ایجاد زمینه ی فعالیت های موثر در خانه و مدرسه برای اشتغال بیشتر نوجوان و تخلیه انرژی های جسمی و روانی او در کاهش خشونت و رفتارهای پرخاشگرانه بسیار تاثیر گذار است .
۴- خوداری مدرسه از به کاربردن روش های انضباطی غلط و ایجاد فضای صمیمی تر میان معلمان و دانش آموزان نوجوان خشونت گرا ، به کاهش رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرانه می انجامد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران ، مشاوره تلفنی یا حضوری داشته باشید.
سلام آیا رفتار فرزند من معمولی می باشد.تنها فرزند پسر من ۱۱ سال و نیم است که احساس می کنم بسیار به مادر خود وابسته است.ماه گذشته همسرم به ماموریت یک هفته ای رفت.پسرم از شب اول به مدت یک هفته از غروب به حالت بغض و گریه پس از شام ساعت ۷ به رختخواب میرفت.حال آنکه در زمان حضور مادرش همیشه معمولی و ساعت ۱۰ و نیم شب می خوابد.در حالت عادی احساس میکنم بسیار تحت حمایت مادرش قرار گرفته و شهامت خود را از دست میدهد.به طوریه تنها یا با من جایی نمیرود یا فقط با مادرش به جایی می رود.حالا هم از دیروز که به کمپ خارج از شهر برای یک هفته رفته همان روز اول زنگ زده که من نمیخواهم اینجا باشم و مرا از اینجا برید.آیا این رفتار طبیعی و در خور سنش هست؟
سلام من یک دختر ۱۱ ساله دارم که به علت جدا شدن من و پدرش پیش پدرش زندگی می کرد و الان سه ماهه که اومده پیش من میخوام با دخترم دوست باشم ولی نمیدونم چه جوری ؟چون تا باهاش اوکی میشم و میگم و میخندم سریع خودشو گم میکنه و ادب رو فراموش میکنه.ممنون میشم راهنماییم کنید.
– از لحاظ جنسی و عاطفی خودتان را در دسترس کودک قرار دهید.
هنگامی که با کودک سر و کار دارید موبایل و کامپیوتر و… را کنار بگذارید تا بفهمد زمانی که او آماده برقراری ارتباط است تمام توجه شما معطوف به است.
– درباره احساسات خودتان صحبت کنید.
– به تلاس خود برای رسیدن به آنها ادامه دهید.
گاهی اوقات بچه ها حرف نمی زنند چون نمی دانند چه بگویند یااینکه چگونه بگویند.کودکی که والدینش به تازگی از هم جدا شده اند احتمالا بیشتر احساس عصبانیت ، ناراحتی، سردرگمی ، تاسف یا ترکیبی از همه این احساسات با هم را دارد.اگر کودیک ناراحت به نظر می رسد یکی از والدین که با او زندگی می کند می تواند از کودک سوالاتی چون ” الان ناراحتی “به خاطر طلاقه”می خوای درباره آنچه در ذهنت می گذره صحبت کنیم یا اینکه می خوای چند سوال از من بپرسی را بپرسد.
– در حضور کودک والد دیگر را مورد انتقاد قرار ندهید.
– وقتی کودکتان مشغول بازگویی احساساتش می باشد اجازه دهید که کاملا صادق باشد.
– صبور باشید.
اغلب طلاق تمام افراد درگیر را ، ضعیف و متزلزل می کند.شاید کودکان نیاز به زمان اندکی دارند تا قبل از بازگو کردن احساساتشان آن را پردازش نموده و سپس درباره اش صحبت کنند.
سلام.پسرمن۱۱سال داره.وقتی چیزی رومیخوادمدام غرمیزنه اینبارچرخ میخواست که پدرش نتونسته براش تهیه کنه اماصبرنداره ومدام اعصاب خوردی درمیاره.یه بارسرهمین موضوع بحثمون شدعمش هم خونمون بودمن که ازخونه بیرون رفتم به عمش گفته بودازاین به بعدزنگ بزن بامن درددل کن اونم گفته بودمیخوام ازاین خونه برم.حالاازاون موضوع به بعدهربارجلوی عمش بحث میکنه وگریه میکنه ودراتاق روروخودش قفل میکنه بنظرتون چیکارکنم وعلتش چیه؟
با سلام. پسر شما در مرز نوجوانی هست و ممکنه از این رفتارها بیشتر ببینید. مخصوصا تمایل به فرار و رفتارهای افسرده گونه و حتی صدمه زدن به خود. برای تعدیل این گرایشات و رفتارها باید از دریچه تعامل درست با نوجوان وارد شد که احساس دوری هم از شما نکنه و با احساس حمایت از جانب شما به شما نزدیک تر میشه و احساسات منفیش کم میشه. در عین حال لازم نیست خیلی باهاش راه بیاید و هر چی می خواد فراهم کنید.
سلام دختر من کلاس پنجم دبستان است من با دخترم خیلی مشکل دارم دخترم خیلی شلخته و کم هواس است به طوری که مدام وسایلش را گم می کند و اصلا اخلاق مناسبی با طرافیان ندارد.مدام با دیگران داد و بیداد می کند و سریع قهر می کند خیلی سعی کردم اخلاقش را درست کنم نه با کتک زدن درست شد نه با حرف و تهدید و وقتی باهاش آرام حرف میزنم و کارهاش رو گوشزد می کنم اصلا به خیالش نیست و اهمیت نمی دهد و بهش برنمیخورد ک چکار کرده لطفا به کم کمک کنید که من چیکار کنم؟
سلام وضعیت دخترتان در مدرسه چطور هست؟ آیا با دوستان و معلمش هم این مشکلات را دارد از اول اینطور بوده یا مدتیست با او به مشکل برخورده اید یا خیر؟ آیا به بلوغ رسیده دوران بارداریتون چطور بوده.دارو مصرف کرده اید رابطه اش با پدرش چطور هست.
با سلام.. در مورد گم کردن لوازم و حواس پرتی ممکن است که کودک دچار کمبود توجه باشد و بهتره برای ارزیابی توجه به روان شناس مراجعه نمایید. اما برای رفتار با کودک بهتره به جای تهدید کردن، با کودک ملایم رفتار کنید و از روش های درست تقویت استفاده کنید.
با سلام دختر من ۹ ساله است اموزش های لازم رو در مورد اعضای خصوصی بدن داده شده اما در مورد شوخی و یا صحبت با مردان نمی دونم چطور این مساله رو باز کنم لطفا راهنمایی بفرمایید
با سلام خدمت شما دوست عزیز
منظور شما از شوخی یا صحبت با مردان چیست و در این زمینه سوال خاصی در ذهن فرزندتان وجود دارد؟
دیدگاه خودتان در این زمینه چگونه می باشد؟