دلبستگی ناایمن در کودکان
امنیت یک موضوع مهم برای کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی و دیگر مسائل دلبستگی است. آن ها به دلیل ناامن حس کردن دنیا، سرد و بدگمان می باشند و همواره گارد دفاعی برای محافظت از خود به کار می برند، اما آن همچنین مانع می شود تا آن ها بتوانند هر گونه محبت و حمایت را بپذیرند.
پس قبل از آنکه چیز دیگری اتفاق بیفتد مهم است تا حس امنیت کودک تقویت شود. شما می توانید این کار را از طریق واضح کردن انتظارات و قواعد رفتاری و نشان دادن عکس العمل مداوم برایش تحقق دهید طوری که کودک هنگام عمل کردن به یک روش خاص آنچه از او انتظار می رود را بداند و حتی از همه مهم تر بداند که آنچه اتفاق میفتد اصلاً اهمیتی ندارد، با این کار می توانید از قبل پیش دستی کرده و انتظارات را مشخص کنید.
تاریخچه نظریه دلبستگی
نظریه جان بولبی در مورد نظریه دلبستگی به دهه ۱۹۵۰ باز می گردد. بر اساس نظریه وی، سه سبک دلبستگی ناایمن شناسایی شد: ۱. دلبستگی ناایمن اجتنابی، ۲. دلبستگی ناایمن اضطرابی و ۳. دلبستگی ناایمن اجتنابی و چهارمین سبک دلبستگی که او کشف کرد، دلبستگی ایمن بود.
درک این مفهوم نسبتاً آسان است. نوزادی که به دنیا می آید، اولین پیوند اجتماعی را با مراقبین (در بیشتر موارد، والدین) برقرار می کند. این زمانی است که مغز کودک شروع به شکل گیری درک تعاملات اجتماعی می کند. در این شرایط والدین به کودک به طور غیرمستقیم آموزش می دهند که عواطف و نیازهای او شناخته می شود، او مورد حمایت و محبت قرار می گیرد و به طور کلی می توان به مردم اعتماد کرد.
در این زمینه مری اینزورث آزمایشی طراحی کرد در این آزمایش او سنجید که در آن سعی داشت به چگونگی ایجاد امنیت از سوی والدین تاکید داشت. در این آزمایش مدتی کودک را در خانه مورد آزمایش قرار دارد و آن ها را مشاهده کرد سپس دو بار از والدین خواست که فرزند خود را ترک کنند و بیرون بروند تا واکنش بچه ها را ببینند در این آزمایش سه الگو زیر آشکار شد.
پیشنهاد مشاور: چگونگی ایجاد پیوند دلبستگی ایمن
انواع سبک های دلبستگی نا ایمن
در ادامه انواع سبک های دلبستگی آمده است:
- دلبستگی ناایمن دوسوگرا
- دلبستگی ناایمن اضطرابی
- وابستگی اجتنابی
پیشنهاد مشاور: دلبستگی کودک و انواع آن
۱.سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا
در شکل گیری این اختلال مراقب کودک در یک دقیقه مراقبت و پاسخگو بوده و دقیقه بعد بی توجه می شود. به طور خلاصه، مراقبان در پاسخ به نیازهای فرزندشان رفتار ناسازگارانه و متناقض از خود نشان می دهند. به عنوان مثال وقتی کودک برای محبت گریه میکند، مراقب در برخی مواقع میدود تا نیاز او را برآورده کند، اما در موارد دیگر گریههایش را نادیده میگیرد. موارد زیر باعث ایجاد این نوع اختلال می شود:
- در نحوه پاسخگویی به نیازهای فرزندشان غیرقابل پیش بینی است.
- به نیازهای خود بیشتر از نیازهای فرزندانشان اهمیت می دهند.
- در برخی موارد محبت کرده اما در برخی موارد فرزند خود را تنبیه می کنند.
این کودکان کاملاً مطمن هستند که والدین نزدیک آن ها هستند، اما به نظر نمی رسد که هیچ آرامشی از او بگیرند. کودکان دوسوگرا اغلب در مورد کاوش در دنیای خود بی اهمیت هستند.
۲. دلبستگی ناایمن اضطرابی (دلبستگی ناایمن اشفته)
در طول این دوره شکل گیری، ممکن است مراقب کودک از نظر عاطفی در بسیاری از مواقع در دسترس نبوده باشد. آن ها همچنین ممکن است با پاسخ ندادن به نشانه های فرزندشان به نیازهای فرزندشان بی اعتنایی کرده باشند و احتما سوء استفاده جسمانی یا روانی از آن ها نیز وجود دارد.
در این شرایط کودک رفتار عجیبی نشان می دهد به طور مثال به سمت مادر می رود ولی به او نگاه نمی کند یا دوست دارد به سمت مادر برود اما می ترسد، این نشان دهنده ترس از والدین است که به دلایل مختلفی می تواند ایجاد شود.
۳. دلبستگی ناایمن اجتنابی
سبک وابستگی اجتنابی حدود ۷ درصد رخ می دهد و معمولاً در ۱۸ ماه اول زندگی ایجاد می شود، بنابراین می توان گفت که تا حدودی نادر است. در این شرایط والد بی توجه و طرد کننده است و کودک احساس می کند که اصلا نمی تواند به مادر خود تکیه کند بنابراین خود را بی تفاوت به حضور مادر نشان می دهد تا بیش از این ناامید نشود. در آینده این کودکان به دیگران اعتماد نکرده و رابطه خوبی با آن ها برقرار نمی کنند.
پیشنهاد مشاور: روانشناسی کودک خردسال
نشانه ها و علائم
وابستگی ایمن نشانه های زیر را در کودک به دنبال دارد:
- تمایل به نزدیکی به مراقب اصلی خود.
- اگر احساس ترس یا تهدید کنند، برای آسایش و ایمنی به مراقب اصلی خود بازگردند.
- با مراقب اصلی خود به عنوان پایگاهی از امنیت رفتار می کنند که از آنجا می توانند محیط اطراف را کشف کنند. کودک با علم به اینکه می تواند در صورت نیاز به پایگاه امن خود بازگردد، احساس امنیت می کند.
- تجربه اضطراب در غیاب مراقب اصلی خود. وقتی مراقبشان می رود ناراحت می شوند، اما از دیدنشان خوشحال می شوند و وقتی برمی گردند به راحتی آرامش می یابند.
وابستگی ناایمن با نشانه های زیر ظاهر می شود و آینده کودک را با مشکل همراه می سازد:
- نمی تواند با دیگران احوالپرسی کند یا به آن ها نزدیک شود
- گریه های تسلی ناپذیر
- مشکل در کنترل خشم یا پرخاشگری
- گوشه گیری
- بی علاقگی به بازی با همسالان
- سرکشی
- ممکن است به والدین خود خیره شوند اما از تماس چشمی خودداری کنند.
- ممکن است بی وقفه فریاد بزنند، گویی می خواهد با مراقب خود درگیر شود.
- اعتماد به نفس پایینی دارند.
برای مطالعه بیشتر: درمان کودک با مشکلات دلبستگی
علائم و نشانه های مشکلات دلبستگی در کودک
پیشگیری
چقدر توجه و محبت خیلی کم است و چقدر بیش از حد می باشد؟ چگونه می توان کودک را به درستی تربیت کرد؟ چگونه می توان سبک وابستگی سالم را پیش گرفت؟ خوشبختانه کودکان سیگنال هایی را به مراقبان خود ارسال می کنند که در واقع به آن ها می گویند به چیزی نیاز دارند. این که والدین چگونه به این نشانهها پاسخ میدهد، میتواند بین دلبستگی ایمن یا ناایمن را رقم بزند.
با گذشت زمان، کودک یاد می گیرد که این را به عنوان یک هنجار تشخیص دهد و همانطور که بزرگ می شود، از اقدامات مراقب خود الگویی ذهنی تشکیل دهد و محیط اطراف را با آن الگو جست و جو کند.
درمان دلبستگی ناایمن در کودکان
- محدودیت ها و مرزها را وضع کنید. به طور همسان در کودکان دارای مشکلات دلبستگی همچون اختلال دلبستگی واکنشی تعیین مرزهای محبت موجب می شود دنیا قابل پیش بینی تر و کمتر ترسناک جلوه نماید. مهم است درک کنند که چه رفتاری از آن ها انتطار می رود؛ اگر آن ها قوانین را نادیده بگیرند؛ چه چیزی پذیرفتنی هست و چه چیزی نیست و چه پیامدهایی خواهد داشت. همچنین با این کار آنها یاد می گیرند که آنها نسبت به آنچه فکر می کنند اتفاقات قابل کنترل تر باشند.
- با وجود غمگینی و بدرفتاری کودک، مسئولیت پذیر ولی خونسرد باشید. بدانید که رفتار بد بدان معناست که کودک شما نمی داند چگونه آنچه او حس می کند و نیازمندی خود به کمک را کنترل کند. شما با حفظ خونسردی به کودک خود نشان می دهید که احساسات قابل مدیریت می باشند. اگر او عمداً مخالفت می کند، با خونسردی از پیامدهای از قبل معلوم به صورت یک امر مسلم و واقعی پیروی می کند. اما هرگز یک کودک مبتلا به اختلال دلبستگی را زمانی که هیجانی است تنبیه یا توبیخ نکنید. این کار باعث می شود کودک احساس ناامنی بیشتری کند و ممکن است حتی رفتار بد را تقویت نماید زیرا واضح است که آن موجب بدتر شدن وضعیت می شود.
- فوراً در دسترس باشید تا ادامه تعارض را از نو قرار کنید. تعارض می تواند به ویژه برای کودکان دارای سبک
دلبستگی ناایمن در کودکان یا اختلالات دلبستگی مخرب باشد. پس از بروز تعارض یا قشقرقی که در آن شما کودک خود را تنبیه کرده اید به محض اینکه او آرام شد آماده از سرگیری ارتباط باشید. این کار موجب تقویت سازگاری و محبت می شود و به کودک شما کمک می کند تا در خود حس اعتماد و صداقتی رابنیان نهد که بابت آن شما پستی و بلندی های موجود را پشت سر گذاشته اید. - اشتباهات را بپذیرید و جبران را شروع کنید. وقتی که شما باعث می شوید کودک شما ناکامی و خشم را تجربه کند یا کاری را انجام می دهید که حساسیت را درک کند و سریع متوجه خود اشتباه می شود. اشتیاق شما به مسئولیت پذیری و ترمیم اشتباه می تواند پیوند دلبستگی را تقویت کند. کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی یا دیگر مسائل دلبستگی باید بدانند که گرچه مثل بقیه کمل نیستند آنها باز هم دوست داشته می شوند و چیز مهمی نیست.
درمان دلبستگی ناایمن در بزرگسالی
اگر ویژگیهای سبکهای دلبستگی ناایمن را در خود یا شخصی تشخیص دهید، چه کاری میتوانید انجام دهید؟
نکته کلیدی این است که بپذیریم و درک کنیم که مشکل اصلی دلبستگی ناایمن در روابط عاطفی و اعتماد به دیگران است که چالش برانگیز بوده و نیاز به تلاش زیادی دارد. بزرگسال ناایمن باید شروع به توجه احساسات عاطفی و فیزیکی که در اطراف صمیمیت (عاطفی) ایجاد می شود، کند.
پیشنهاد مشاور: ترمیم دلبستگی ناایمن
باید چکار کنیم؟ در برخی مواقع، فرد بالغ ناایمن ممکن است بتواند شروع به ایجاد روابط نزدیکتر با مردم کند.
بدیهی است که کمک مشاور برای تغییر این الگو سودمندترین راه برای حرکت رو به جلو با ایجاد دلبستگی ایمن خواهد بود. مرکز مشاوره ستاره ایرانیان امکان مشاوره حضوری، تلفنی و آنلاین را ممکن کرده است و به شما کمک می کند تا در کمترین زمان بیش ترین تاثیر را احساس کنید.
منبع:e-teb.com
سوالات متداول
۱ - نشانه های دلبستگی ناایمن
۱. مشکل در کنترل خشم یا پرخاشگری ۲. گوشه گیری ۳. بی علاقگی به بازی با همسالان ۴. سرکشی
۲ - علت دلبستگی ناایمن کودکان
دلبستگی ناایمن با فقدان اعتماد و پایگاه امن برای کود ک مشخص می شود. کودکبا سبک ناایمن ممکن است به شیوههای مضطرب، دوسوگرا یا غیرقابل پیشبینی رفتار کنند. هنگامی که بزرگسالانی که دلبستگی ایمن دارند به دوران کودکی خود نگاه می کنند، معمولاً احساس می کنند که یک فرد قابل اعتماد همیشه در دسترس آن ها بوده است.
با سلام کودک دو ساله ای دارم که چند بار از طرف یک کودک همسن خودش بود کتک خورد ولی کودک من از خودش دفاع نکرد و گریه کرد از آن به بعد از همه کودکان هم سن و یا کوچیکتر از خودش می ترسد و فرار می کند و زمانیکه علتش رو می پرسیم عنوان می کند این کودک میخواهد مرا بزند در حالیکه با کودکانی که چند سال از خودش بزرگتر هستند رابطه خوبی دارد فرزند من بسیار اجتماعی هست و با بزرگتر ها به خوبی برخورد و صحبت می کند جهت برطرف شدن این مشکل چه باید کرد؟
با سلام.. کودک شما بعد از ان رفتار دچار اضطراب شده و این طبیعی است… زمانی که از زدن کودکان دیگر می گوید و یا احساس می کنید اضطراب دارد با او صحبت کنید… و بگذارید در مورد تمام اضطراب هایش صحبت کند و بگوید چه احساسی به ان اتفاق داشته… از کلمات و نام گذاری استفاده کنید تا به او کمک بیشتری کرده باشید. هم چنین به کودک نشان دهید که این تجربه خیلی عادی است و برای همه پیش می آید و اینکه بد نیست امتحان کند و با این بچه ها روبرو شود و شما مراقب او هستید و اگر قرار باشد کتک بخورد کمکش می کنید.
سلام وقت بخیر خسته نباشید. حقیقتا من قصد داشتم مجدد برم سرکار و یک فرزند ۱۵ ماهه دارم یک هفته امتحانی از نیم ساعت شروع کردیم آخر هفته به ۲ ساعت رسوندیم. خب وقتی مربی ازم بچه رو میگرفت گریه میکرد اما میبردن تو اتاق ساکت میشد و برای خودش میچرخید و مربی غذا میداد میخورد روز آخر حتی مربیارو بوس میکرد اما بعد از اینکه برگشتیم خونه یهو رفتارش عوض شد دیگه من میخواستم از جام بلند بشم گریه میکرد میرم سمت سینک ظرف بشورم میخواد گریه میکنه جیغ میکشه هولم میده که بریم بشینیم پیش هم یا بغلش کنم به کارام برسم حتی میرم سرویس میاد پشت در هی میکوبه به در هی گریه میکنه تا در و باز میکنم دستاش و میاره بالا یعنی بغلم کن در حالی که اصلا بغلی نبود یا اصلا این کارارو نمیکرد حالا متوجه شدم دچار دلبستگی ناایمن شده با توحه به این که یک هفته گذاشتم مهد و میخواستم برگردم سرکار به نظرتون ۱ هفته یا ۲ هفته دیگه تمرینی ببرم مهد حالش بهتر میشه و عادت میکنه یا کلا دیگه نباید فعلا به سرکار رفتن فکر کنم؟
سلام و وقت بخیر.
درک میکنم که در این شرایط نگران هستید. جدایی از والدین برای کودکان در این سن میتواند یک تجربه چالشبرانگیز باشد و طبیعی است که کودک شما دچار دلبستگی ناایمن شده باشد.
با توجه به توضیحاتی که دادید، به نظر میرسد که کودک شما در مهدکودک احساس امنیت میکرده است و با مربیان خود ارتباط برقرار کرده است. با این حال، بازگشت به خانه و جدایی از شما باعث شده است که مجدداً احساس اضطراب و ناامنی کند.
در این شرایط، توصیه میشود که به کودک خود زمان بیشتری بدهید تا به شرایط جدید عادت کند. شما میتوانید با یک برنامه تدریجی، زمان حضور کودک خود در مهدکودک را افزایش دهید. به عنوان مثال، میتوانید در هفتههای آینده، زمان حضور کودک خود را به سه ساعت، سپس چهار ساعت و به همین ترتیب افزایش دهید.
در طول این مدت، مهم است که به کودک خود اطمینان دهید که شما بازمیگردید و او را تنها نمیگذارید. میتوانید با او صحبت کنید و به او بگویید که چقدر دوستش دارید و برای او ارزش قائل هستید. همچنین میتوانید هنگام ترک او، به او یک اسباببازی یا شیء مورد علاقهاش بدهید تا با آن احساس امنیت کند.
در کنار این موارد، میتوانید با مربیان مهدکودک نیز صحبت کنید و از آنها بخواهید که در این زمینه به شما کمک کنند. مربیان میتوانند با کودک شما ارتباط برقرار کرده و به او کمک کنند تا احساس امنیت بیشتری داشته باشد.
اگر با این روشها، کودک شما همچنان دچار اضطراب و بیقراری بود، میتوانید از یک روانشناس کودک کمک بگیرید. روانشناس کودک میتواند به شما کمک کند تا علت اضطراب کودک خود را شناسایی کرده و روشهای موثری برای مدیریت آن پیدا کنید.
در نهایت، باید توجه داشته باشید که هر کودکی با دیگری متفاوت است و ممکن است زمان بیشتری برای عادت کردن به مهدکودک نیاز داشته باشد. بنابراین، صبور باشید و به کودک خود زمان بدهید تا به شرایط جدید عادت کند.
.با عرض سلام. پسر بچه ی ۸ ساله ای دارم که دوس نداره بره مدرسه ،یا اصلا حاضر نیس هیچ کلاسی بره ،اگه هم بره باید منو ببره کنار خودش نگه دا ه تا زمانی که کلاسش تموم بشه
.با عرض سلام. پسر بچه ی ۸ ساله ای دارم که دوس نداره بره مدرسه ،یا اصلا حاضر نیس هیچ کلاسی بره ،اگه هم بره باید منو ببره کنار خودش نگه دار ه تا زمانی که کلاسش تموم بشه.اکه هم پشت در بشینم باید همش نکاه کنه ببینه من هستم یا نه ،یا همش میره و بر میگرده تا مطمئن بشه من هستم زا نه ،خیلی وابسته هست مخصوصا برای محیط بیرون
.با عرض سلام. پسر بچه ی ۸ ساله ای دارم که دوس نداره بره مدرسه ،یا اصلا حاضر نیس هیچ کلاسی بره ،اگه هم بره باید منو ببره کنار خودش نگه دار ه تا زمانی که کلاسش تموم بشه.اکه هم پشت در بشینم باید همش نکاه کنه ببینه من هستم یا نه ،یا همش میره و بر میگرده تا مطمئن بشه من هستم زا نه ،خیلی وابسته هست مخصوصا برای محیط بیرون .به نظر شما باید جیکار کنم
سلام. درک میکنم که این موضوع برای شما نگرانکننده است. مدرسه رفتن یک بخش مهم از رشد و یادگیری کودکان است و مهم است که کودک شما بتواند به مدرسه برود و از آن لذت ببرد.
دلایل مختلفی وجود دارد که کودک ممکن است از رفتن به مدرسه امتناع کند. یکی از دلایل احتمالی، اضطراب جدایی است. اضطراب جدایی یک اختلال اضطرابی شایع در کودکان است که در آن کودک از جدا شدن از والدین یا مراقبان اصلی خود میترسد. این ترس میتواند باعث شود که کودک از رفتن به مدرسه، مهد کودک یا سایر موقعیتهایی که باید از والدین خود جدا شود، خودداری کند.
دلایل احتمالی دیگر عبارتند از:
مشکلات در مدرسه، مانند مشکل با معلمان، بچههای دیگر یا درسها
مشکلات در خانه، مانند اختلافات خانوادگی، خشونت یا سوء استفاده
مشکلات سلامت روان، مانند افسردگی یا اضطراب
اگر اضطراب جدایی علت ترس کودک شما باشد، میتوانید کارهای زیر را انجام دهید:
به کودک خود اطمینان دهید که شما همیشه در کنار او هستید و او را دوست دارید.
به تدریج زمان جدایی خود را از کودک افزایش دهید. مثلاً ابتدا او را به مدرسه ببرید و سپس در پارکی نزدیک مدرسه منتظرش بمانید. سپس مدت زمان انتظار خود را افزایش دهید تا زمانی که کودک شما بتواند به تنهایی به مدرسه برود.
به کودک خود کمک کنید تا مهارتهای مقابله با اضطراب را بیاموزد. این مهارتها میتوانند شامل تکنیکهای آرامسازی مانند تنفس عمیق یا تصویرسازی باشند.
اگر مشکلات دیگری در مدرسه یا خانه علت ترس کودک شما باشد، باید برای رفع این مشکلات اقدام کنید. در صورت نیاز، میتوانید از یک متخصص کمک بگیرید. برای کمک گرفتن از برترین مشاوران کودک ایران می توانید با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیرید.
سلام پسربچه ۳ ساله ای دارم متاسفانه من بعداز دنیا اومدن کودکم بیمار شدم و دارو مصرف میکردم و مجبور شدم شیر خشک به فرزندم بدم بعداز اون هم افسردگی گرفتم در نوزادی زیاد اونو در اغوش نمیگرفتم تقریبا اصلا که بغلی نشه و شیرش رو حالت خوابیده بهش میدادم و بازم دراغوش نمیگرفتم چند باری هم پیش اومد که پیش کسی بزارمش حدود یک تا دوسالگی که مادرم فوت کرد قبل از رفتن ازش خداحافظی میکردم ولی وقتی برمیگشتم بهم توجهی نمیکردم وگاهی اصلا نگاهم نمیکرد
الان متوجه شدم که دچار وابستگی اجتنابی بوده البته الان به من وابسته هست ولی برای مدتی حتی یکی دوساعت با پدر یا پدر بزرگش بدون حضور من وقت میگذرونه و وقتی برمیگرده از کارایی که کرده تعریف میکنه .درضمن درحضور دیگران یا وقتی با تلفن حرف میزنم دائم سوال میپرسه وبه من میچسبه
نمیدونم هنوزم دچار وابستگی اجتنابی هست چطور تشخیص بدم و چه رفتاری کنم که درست بشه .چیکار کنم که یکی دوسال اول جبران بشه
سلام دوست عزیز
اینکه فرزندتان همزمان وابسته است و هم رفتارهای اجتنابی از خود نشان میدهد، نشان میدهد که او در تلاش است تا تعادل بین نیاز به ارتباط و ترس از رد شدن را برقرار کند. او به شما نیاز دارد تا احساس امنیت کند، اما تجربیات گذشته باعث شده است که از نزدیک شدن کامل به شما هراس داشته باشد.
برای بهبود این شرایط تلاش کنید تا:
۱. محیطی امن در خانه ایجاد کنید.
۲. کودکتان را نوازش کنید.
۳. بازی های مشترک داشته باشید.
۴. با او ارتباط عمیق برقرار کنید.
۵. تدریجی فاصله بگیرید
۶. حتما قبل از تنها گذاشتن او با دیگران، با او خداحافظی کنید و توضیح دهید که کی بر می گردید.
مراجعه به یک روانشناس کودک و نوجوان میتواند به شما در این مسیر کمک زیادی کند. برای صحبت با برترین روانشناسان کودک می توانید با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیرید و به صورت حضوری، آنلاین یا تلفنی صحبت کنید.