همه چیز در مورد کودک ۵ ساله + روانشناسی کودک
هر آنچه باید در مورد سلامت جسمی و روان کودک ۵ ساله بدانید. آموزش اصول تربیتی و رفتاری کودک پنج ساله توسط تیم تخصصی مشاور کودک تهیه شده است.
شناخت رشد و رفتارهای کودک پنج ساله به شما کمک می کند که بهترین روش نگهداری از فرزندتان را بشناسید. به عنوان والد، زمانی که سالگرد تولد کودکمان می شود بسیار خوشحال می شویم. و در جشن تولد افراد وسایل و اسباب بازی هایی جدیدی برای کودک می آورند. وقتی که کودکان کوچک هستند، جشن تولد به معنی دستاوردهای جدید است که کودک به آن ها رسیده است.
رفتار با کودک ۵ ساله
کودکان ۵ ساله از اتفاقات جادویی که در زندگی شان به وقوع می پیوندد لذت می برند، و با هر اتفاق منحصر به فرد جدیدی که رخ می دهد انواع جدیدی از چالش های خاص خود را برای والدین رقم می زند.
مشاهده ی کودک پنج ساله تان که از کودک نوپا تبدیل به یک شخصیت کوچک می شود می تواند برای شما حساسیت هایی به وجود آورد. در این سن، کودکان به ما چشمه ای از بزرگسالی را نشان می دهند که در آینده می خواهد به آن تبدیل شوند.
نقاط عطف رشد کودک پنج ساله
مهارت های اجتماعی مربوط کودک پنج ساله
- خوب و بد را از هم تشخیص می دهد.
- عدم استفاده از منطق بزرگسالان
- بازی های نمایشی و نمادی بیشتری انجام می دهد
- بازی کردن با دوستان را به تنهایی بازی کردن ترجیح می دهد.
- هم با دختران و هم با پسران بازی می کند ولی بازی با هم جنس خودش راترحیج می دهد.
- به دنبال ستایش از سوی بزرگسالان و همسالانش می باشد.
- می خواهد هماهنگی و مطابقت ایجاد کند و کسانی را که هماهنگ نیستند مورد تمسخر قرار می دهد.
در مورد کودک پنج ساله خود بیشتر بخوانید:
مهارت های حرکتی کودک پنج ساله
- با حفظ تعادل بر روی لبه ها راه می رود
- مانند یک بزرگسال می دود
- می تواند طناب بازی و اسکیت سواری کند
- می تواند توپ های کوچک و متوسط را بگیرد و پرتاب کند
- می تواند برای ده ثانیه بر روی یک پایش بایستد و نوسانی نداشته باشد
- می تواند سه بار دراز-نشست را انجام دهد.
- می تواند توپ را شوت کند و توپ را سه متر به هوا پرتاب کند.
- می تواند بند کفشهایش را ببندد ولی گره های خاص نمی تواند بزند
- می تواند مداد را مانند یک بزرگسال در دست بگیرد.
- می تواند اشکال پایه را ببرد و بچسباند و اشکال را بدون اینکه از خط بیرون بزند رنگ آمیزی کند.
مهارت های زبانی کودک پنج ساله
- به روشنی صحبت می کند و تلفظات و ضمایر صحیح را به کار می برد
- در بیشتر اوقات از افعال درست استفاده می کند.
- تضادها را درک می کند.
- در پی یادگیری کلمات جدید و دانش جدید است
راهنمایی والدین برای نگهداری از کودک پنج ساله
والدین می توانند از برخی انواع تربیتی برای رشد کودک پنج ساله شان بهره ببرند. رابین مک کی، یک درمانگر در دانشگاه آریزونا و متخصص رشد اطفال و نوجوانان، راهکارهایی را برای پیروی کردن به والدین پیشنهاد می دهد:
- کنجکاوی کودک پنج ساله(در برخی مواقع می تواند خسته کنند و آزار دهنده باشد). از او بپرسید، «تو چه فکر می کنی؟» پاسخ های خلاقانه ی کودک شما را حیرت زده خواهد کرد!
- ذهن خود را درگیر کنید. یکی از بهترین مواردی که باعث موفقیت و رشد کودک در آینده خواهد والدین کودک هستند، سطح تحصیلی و درک پدر و مادر می باشد. زمانی که شما خودتان یادگیری را ادامه می دهید و رشد می کنید، قطعا کودکتان نیز با شما رشد خواهد کرد. برای مثالی، یادگیری زبان دوم به همراه کودکتان.
- بر روی مواردی که کودک پنج ساله آن ها را به خوبی انجام می دهد تمرکز کنید. آیا کودک تان می تواند موسیقی متن شبح اپرا را بنوازد؟ آیا او در ریاضیات مهارت دارد؟ از نقاط قوت کودکتان تجلیل کنید و او را تشویق کنید در چیزی که خوب است آن را ادامه دهد.
زندگی و رفتار روزمره کودک ۵ ساله
کودک ۵ ساله مستقل تر میشوند و عاشق تصمیمگیریهای کوچک هستند، مثلاً چه لباسی بپوشند یا چه چیزی برای ناهار بخورند.
شروع مدرسه یک دنیای اجتماعی کاملاً جدید را باز می کند که با مجموعه قوانین جدیدی همراه است. این ممکن است برای فرزند شما سخت یا چالش برانگیز باشد. مدرسه می تواند خسته کننده باشد، بنابراین تعجب نکنید اگر فرزندتان ناراحت می شود، به خصوص پس از یک روز طولانی. در این شرایط ممکن است بخواهید فرزندتان را بعد از مدرسه در خانه ساکت نگه دارید و برای خواب زودتر برنامه ریزی کنید.
در پنج سالگی، فرزند شما ممکن است:
- اشکال ساده را با مداد کپی کنید
- حروف را کپی کنید و نام خود را بنویسید
- نام کامل، آدرس، سن و تاریخ تولد خود را بگوید.
- تصاویر واقعی تری بکشد. برای مثال، فردی با سر با چشم، دهان و بینی، و بدنی با دست و پا
- کتاب های مصور ساده بخواند.
- اهمیت قوانین و دلایل پشت آن را درک کنید.
کمک به رشد کودک در ۵-۶ سالگی
در اینجا چند کار ساده وجود دارد که می توانید برای کمک به رشد کودک خود در این سن انجام دهید:
- تشویق به حرکت و ورزش: ورزش های مختلف و فعالیت های تفریحی را با هم یا با دیگران انجام دهید. فعالیت های مشترک مهارت های اجتماعی مانند نوبت گرفتن، همکاری، مذاکره، عادلانه بازی کردن و ورزش خوب بودن را آموزش می دهند.
- فرزندتان را در کارهای ساده خانه بگنجانید: چیدن میز یا کمک به شما برای کنار گذاشتن لباس های تمیز، مهارت های حرکت و تفکر را توسعه می دهد و در عین حال همکاری و مسئولیت پذیری را نیز آموزش می دهد. این مهارت ها برای مدرسه مهم هستند.
- زمانی را برای بازی آزاد اختصاص دهید: حتی اگر فرزند شما مدرسه و سایر فعالیت های ساختار یافته را شروع کرده باشد، بازی همچنان در این سن بسیار مهم است. به فرزندتان اجازه دهید نحوه گذراندن زمان بازی رایگان را انتخاب کند.
- هر روز با کودک خود بازی کنید، حتی اگر فقط ۱۰ دقیقه باشد. بازی با هم به شما این شانس را می دهد که وارد دنیای فرزندتان شوید و افکار و احساسات او را بدانید. همچنین به فرزندتان نشان می دهد که به او اهمیت می دهید و می خواهید زمانی را با هم بگذرانید .
- رفتار کلاس درس را تمرین کنید: برای مثال، می توانید به فرزندتان وظایف کوچکی بدهید که نیاز به توجه دارند یا شامل پیروی از قوانین یا دستورالعمل های ساده هستند. در مورد حیوان یا ورزش مورد علاقه فرزندتان صحبت کنید و او را تشویق کنید که گوش داده، پاسخ دهد و سؤال کند. همه اینها به کودک شما کمک می کند تا برای مدرسه آماده شود.
- قرارهای بازی را ترتیب دهید: گذراندن وقت با بچه های دیگر، به خصوص اگر آنه ا به همان مدرسه می روند، به مهارت های اجتماعی کمک می کند و فرزندتان را به جدا بودن از شما عادت می دهد.
- در مورد احساسات صحبت کنید: می توانید به فرزندتان کمک کنید تا بفهمد چرا چیزی احساس می کند و به او کمک کنید تا کلماتی را برای این احساسات بیان کند. این به کودک شما کمک می کند تا رابطه دوستی ایجاد کند و همدلی نشان دهد.
- با فرزند خود در مورد رفتار برابر با پسران و دختران و احترام به دختران و زنان صحبت کنید.
مطالب مرتبط با ۵ سالگی: روانشناسی کودک ۵ سالگی
تربیت کودک در سن مدرسه
به عنوان یک والد، شما همیشه در حال یادگیری هستید. اشکالی ندارد که نسبت به آنچه می دانید احساس اطمینان کنید. و همچنین اشکالی ندارد که بپذیرید چیزی را نمی دانید و سؤال بپرسید یا کمک بگیرید.
وقتی روی مراقبت از کودک تمرکز می کنید، ممکن است فراموش کنید یا وقت کمی را برای مراقبت از خود صرف کنید. اما مراقبت از خود از نظر جسمی، ذهنی و عاطفی به رشد و شکوفایی فرزندتان کمک می کند.
گاهی اوقات ممکن است احساس ناامیدی، ناراحتی یا سرخوردگی کنید. اشکالی ندارد که کمی استراحت کنید تا زمانی که احساس آرامش داشته باشید. کودک پنج ساله خود را در مکانی امن قرار دهید یا از شخص دیگری بخواهید مدتی از کودک شما مراقبت کند. سعی کنید به اتاق دیگری بروید تا عمیق نفس بکشید، یا با یکی از اعضای خانواده یا دوستان خود تماس بگیرید تا در مورد مسائل صحبت کنید.
هرگز کودک را تکان ندهید، کتک نزنید یا مورد آزار لفظی قرار ندهید. شما حتی با این که قصد آن را ندارید ممکن است به فرزند خود صدمه وارد کنید.
کمک بگیرید. اگر احساس میکنید دیگر نمی توانید این شرایط را ادامه دهید یا بسیار خسته هستید با مشاور تماس بگیرید یا از نزدیکان خود بخواهید ساعتی به شما کمک کنند تا استراحت کنید.
برقراری ارتباط و درک کودک پنج ساله
درک کودکان پنج ساله دشوار می باشد.
کودکان در این سن ممکن است در پیروی از دستورالعملهای ساده مانند «لطفاً بعد از پوشیدن لباسهایتان پیژامهتان را روی تختتان بگذارید» مشکل داشته باشند.
رفتار و بازی کودک ۵ ساله شما:
- از رفتارهای نامناسب یا چالش برانگیز زیاد استفاده می کنند.
- بسیار گوشه گیر، نگران یا افسرده هستند یا هنگام جدایی از شما بسیار ناراحت می شود
- با دیگران به خوبی ارتباط برقرار نمی کند، برای مثال، پرخاشگر هستند یا علاقه ای به تعامل با سایر کودکان یا بزرگسالان نشان نمی دهد.
مهارت های روزمره فرزند شما:
- در طول روز همچنان شلوار خود را خیس می کند، توجه داشته باشید که خیس کردن در شب تا سن ۶ تا ۷ سالگی به خصوص برای پسران معمول است.
- در به خواب رفتن در شب یا در خواب ماندن مشکل دارد.
- کودکان با سرعت های متفاوتی رشد می کند. اگر نگران این هستید که آیا رشد کودکتان “طبیعی” است، باید بدانید که کلمه “طبیعی” برای هر کودکی متفاوت است.
۸ نکته تغذیه ای کودک پنج ساله
۱. طیف وسیعی از غذاهای سالم
هنگامی که کودکان غذاهای متنوعی می خورند، تعادلی از ویتامین های مورد نیاز برای رشد را دریافت می کنند. گزینه های سالم شامل سبزیجات و میوه های تازه، محصولات لبنی کم چرب (شیر، ماست، پنیر) یا جایگزین های لبنیات، پروتئین های بدون چربی (لوبیا، مرغ، بوقلمون، ماهی، همبرگر بدون چربی، توفو، تخم مرغ) و غلات سبوس دار و نان است.
۲. از بچه های ۵ ساله انتظار نداشته باشید که تمام غذا را بخورد
وعده های غذایی مناسب را در بشقاب او بریزید، اما انتظار نداشته باشید که کودک شما همیشه همه چیزهایی را بخورد. حتی بهتر است، به فرزندان خود اجازه دهید اندازه سهم غذای خود را انتخاب کنند. اشکالی ندارد اگر بچه ها هر چیزی را که در بشقابشان است نخورند. در این سن باید یاد بگیرند که بدانند چه زمانی سیر هستند. برخی از بچه های چهار ساله ممکن است هنوز هم اهل غذا خوردن باشند. والدین می توانند فرزندان خود را تشویق کنند که غذاهای جدید را امتحان کنند، اما نباید آن ها را تحت فشار قرار دهند.
۳. وعده های غذایی منظمی را ارائه دهید و کنار هم بنشینید.
غذاها را در زمان های منظم و میان وعده ارائه دهید. سعی کنید مراقب باشید بین زمان های غذا خوردن، تنقلات و یا وعده اضافی ارائه نکنید. کودکانی که در طول روز مشغول غذا خوردن هستند، ممکن است در زمان صرف غذا گرسنه نباشند، در حالی که غذاهای سالم تر در دسترس هستند. وقتی زمان غذا یا میان وعده است، تلویزیون را خاموش کنید و با هم سر میز غذا بخورید. این به ایجاد محیط آرام برای غذا خوردن کمک می کند.
۴. غذاهای فرآوری شده و نوشیدنی های شیرین را محدود کنید.
نقش دیگر والدین محدود کردن مقدار غذای فرآوری شده و فست فود است. نوشیدنی های شیرین شامل نوشابه، آبمیوه، لیموناد، چای شیرین و نوشیدنی های ورزشی است و می توانند منجر به پوسیدگی و افزایش وزن ناسالم شوند.
۵. بهترین نوشیدنی ها آب و شیر است.
بهترین نوشیدنی برای کودک پنج ساله آب و شیر است. شیر کلسیم و ویتامین D را برای ساختن استخوانهای قوی فراهم میکند. بستنی هر چند وقت یکبار اشکالی ندارد، اما نباید هر روز آن را فراهم کرد. میوه به آب میوه ترجیح داده می شود زیرا آب میوه منبع غلیظ قند و فیبر کمی است.
آموزش کودکان ۵ تا ۶ سال | چگونه با کودک ۵ ساله بازی کنیم
- به موسیقی گوش دهید و در مورد سازهای در حال نواختن صحبت کنید سپس تصاویر ساز ها را با هم در اینترنت بیابید.
- از حروف مغناطیسی برای املای نام ها و کلمات ساده روی یخچال یا رادیاتور استفاده کنید.
- برنامه های تلویزیونی مرتبط با کتاب ها را تماشا کنید و سپس کتاب ها را بخوانید.
- خواندن کتابها از همه نوع برای فرزندتان ادامه دهید.
کودک ۵ ساله چه چیزهایی باید بداند
- از خواندن کتاب برای او لذت می برد و وانمود می کند که از روی کتابی با صدای بلند می خواند.
- می تواند کلمات هم قافیه تولید کند.
- بیشتر حروف را می داند و می تواند برخی از حروف را با صداهایی که تولید می کنند مطابقت دهد.
- می تواند برخی از کلمات نوشتاری و گفتاری را مطابقت دهد.
- می تواند حروف و اعداد بنویسد.
- دوست دارد داستان های ساده را بازگو کند و درباره کتاب ها سوال می پرسد.
- از توضیحات بیشتر در مکالمات استفاده می کند.
- نام بیشتر اشیاء رایج را می داند.
- ترجیح می دهد در گروه های کوچکتر بازی کند و ممکن است سعی کند دیگران را حذف کند.
- می خواهد احساس کند بزرگ شده است و می تواند به راحتی احساس غرور یا خجالت کند.
رفتار با کودک ۵ ساله پرخاشگر
مهم نیست چقدر عصبانی هستید، سعی کنید فریاد نزنید و به فرزندتان نگویید که او کودک بدی است یا باید مجازات شود. صبر شما به او می آموزد که پرخاشگری کلامی و فیزیکی راه حلی است که در هنگام عصبانیت انجام می شود. در عوض، با کنترل خلق و خوی خود می توانید الگو خوبی برای آن ها باشید.
در هنگامی که عصبانی می شوند، آنها را از موقعیت دور کنید تا آرام شوند. می توانید از آن ها بخواهید نفس عمیق بکشند یا کمی آب بخورند تا آرام شوند. سپس با آرامش درباره آنچه اتفاق افتاده صحبت کنید. بهترین زمان برای انجام این کار زمانی است که هم شما و هم کودکتان آرام باشید و شرایط استرس زا رفع شده باشد.
به آن ها بگویید که چقدر به آن ها افتخار می کنید و نشان دهید که خودکنترلی و حل تعارضات رضایتبخش بوده و نتایج بهتری از عصبانیت و پرخاشگری دارد.
به آن ها توضیح دهید که عصبانی شدن گاهی کاملاً طبیعی است، اما هل دادن، ضربه، لگد زدن یا گاز گرفتن اشکال دارد. راههای بهتری برای نشان دادن اینکه چقدر عصبانی است وجود دارد و او می تواند با کلمات احساسات خود را نشان دهد.
رفتار با کودک ۵ ساله پرخاشگر دشوار می باشد و برخی از بچه ها بیشتر از کودکان دیگر با پرخاشگری و عصبانیت مشکل دارند. اگر رفتار فرزندتان از کنترل خارج شد و نتوانستید شرایط را کنترل کنید، با پزشک او مشورت کنید. با هم می توانید سعی کنید ریشه مشکل را پیدا کنید و تصمیم بگیرید که آیا به کمک روانشناس یا روانپزشک کودک نیاز دارید یا خیر.
نویسنده: کانون مشاوران ایران
با سلام مجدد و ممنون بابت جواب و پیگیری شما
در مورد جواب موارد بالا که فرمودید :
۱.وقتی وارد پارک یا مهمانی یا هر محیط جدیدی می شویم او از من یا همسرم جدا نمی شود مگر اینکه با خودمان ببریم و به بقیه معرفی کنیم که شاید بتواند ارتباط بگیرد و تنها پیش اون فرد جدید چه هم سن چه غیر همسن بماند و بعضی اوقات هرچقد سعی میکنیم در نهایت پیش خودمان برمیگرددو مثلا در گارک باید ما هم حتما حضور داشته باشیم که سرسره یا تاب یا هر بازی دیگه انجام دهد.
۲.به هر دوی ما وابستگی دارد اما چون هر دوی ما شاغل هستیم و در طول روز پیش مربی در خانه هست قاعدتا وابستگی شدید نیست و حتی منزل پدر بزگ مادربزرگ هر دوی ما هم چندین ساعت می ماند و اصلا بهانه ای بابت نبود ما نمی گیرد.
۳.در کل بد غذا است و در اکثر اوقات می بایست غذا در دهنش بگذاریم ولی اخیرا بشقاب جلو دست خودش میگزاریم و خداروشکر نم نم داره خودش هم میخوره ، با لباس پوشیدن به شدت مشکل داره ،دستشویی با کمک می رود، بازی هم هم تکی و هم با ما و کسانیکه میشناسد مثل اقوام و مربی خودش و وا انجام می دهد.
۴.بله
۵.بله خداروشکر حتی نسبتا زودتر از عرف هم مثلا زیر ۲ بود که شعر می خوند
ضمن تشکر از شما مشاور محترم بازم تاکید میکنم بنده نگران این موضوع هستم که چرا خودش نمیتونه حق خودش رو از هم سن و سال های خودش و حتی کوچیکتر از خودش رو بگیره هستم یعنی موقع بازی با حتی دختر چند ماه کوچکتر از خودش اگه اون اسباب بازیشو ازش بگیره نمیره خودش ازش بگره یا میاد به ما میگه یا داد میزنه و گریه میکنه
ببیند من رفتار غیر نرمالی در کودک شما با یان توضیحات مشاهده نمی کنم جز میزانی وابستگی که بیشتر بخاطر کمتر بودن شما در کنار خودش هست و در این مسیر با توجه به شاغل بودن نیاز است که با مراقب اصلی او هماهنگ باشید از ایشان بخواهید که از قبل برای آماده شدن به او خبر بدهد و یا حتما اجازه بدهید که غذا را خودش بخور و از قبل با او برای تهیه غذا همراهی کند تا اشتیاق بیشتری داشته باشد در کنار اینکه مثلا اگر غذا با نان هست آن را به تکه های کوچک تر از قبل آماده کند و اجباری برا اتمام کردن غذا و یا عجله برای جمع کردن سفره و یا عصرانه و… نداشته باشید .
اگر او غذایش را کامل نخوردذ بپرسید که دیگر میل دارد یا نه و به حرف او احترام بگذارید به او بیان کنید در صورتی که گرسته بود به شما و یا مراقب و…. بگوید .
در مورد دفاع از حق خود در منزل نیاز است که شماها این حق را به او بدهید که تصمیم بگیرید ، مخالفت کند ، از او کاری به اجبار نخواهید حتی اگر دادن یک کتاب است به او بیان کنید ممکن است به شما کمک کند و اگر پاسخ منفی بود او را سرزنش نکنید و..
در این مسیر قصه هایی با شخصیت های حیوانی می تواند به او کمک کند برایش قصه هایی بگوید که مشکلات خودش هست مثلا خرگوش توپش را به دوستش داد حال میخوان برگردن خانه به نظرش باید چیکار کنه این خرگوش ما و سعی کنید بدون دادن پاسخ سوال افکار او را باهم به چالش بکشید تا او بیشتر فکر کند و رفتارهای دیگر را تجربه کند در یک محیط سالم و بدون سرزنش .
باهم نقش هایتان را عوض کنید مثلا من خرگوش میشم تو گربه من می خوام بیام توپمو ازت بگیرم تا برم خانه و….
از این مسیر او می تواند رفتارهای مناسب را در محیط بهتری یاد بگیرد .
با سلام و خسته نباشید. من هم پسر پنج سالهای دارم که از هر جهت عالی است عاقلانه رفتار میکند ، حرفهای منطقی و عاقلانه میزند با اطرافیان چه همسن و غیر همسن به خوبی ارتباط برقرار میکند فقط از دو رفتار او شدیدا رنج میبرم . یکی اینکه بعد از اینکه از شیر گرفتمش(دو سالگی) به شدت علاقه دارد که سینه های من را با دست لمس کند. اوایل کمتر حساس بودم ولی این عادت نه تنها ترک نشد بلکه یک سال است که با به دنیا آمدن فرزند دومم تشدید هم شده است و بسیار آزار دهنده است این رفتارش.
رفتار دیگرش اینکه هر چی باهاش حرف بزنم صداش کنم با کلمات محبتآمیز مخاطب قرار بدهم اصلا گوش نمیدهد و انگار که خدایی نکرده گوشش کار نکنه، خیلی اذیت میشم با این رفتارش اگر امکان دارد راهنمایی کنید، با تشکر.
سلام به شما دوست عزیز
در اول اینکه کودکان عموما بازهم بعد از گرفتن شیر مادر از آنها یک سری رفتارهای نوازشی با سینه مادر دارند چرا چون دو سال اول زندگی خود اولین منبع امن برای آنها سینه مادر بوده است و نمی توان توقع داشت که سریع این جدایی رخ بدهد مخصوصا اگر با کارهایی مانند چسب زدن و یا سیاه کردن و…که نشان از آسیب دیدن سینه می باشد که باعث می شود که کودک واکنش بیشتری برای نوازش کردن سینه نشان بدهد .
در زمان فعلی نیز با حضور فرزند دیگرتان بازهم ممکن است کودک شما یک بازگشت پذیری داشته باشد اما با توجه به داشتن فرزند دیگر و اجازه لمس و خوردن سینه به نوزاد بهتر است از واکنش های شدید به این کودکتان خوداری کنید و سعی کنید که بازی های حسی دیگری را مانند شن بازی و یا خمیربازی را برای او تهیه کنید و در کنار آن یک محیط جذاب که میزان توجه او به شیر دادن شما به کودکتان کاهش یابد به مرور با کاهش واکنش به او کاهش رفتارهای او را نیز مشاهده خواهید کرد و بهتر است سعی کنید که از هرگونه سرزنش و تنبیه خوداری کنید .
سلام.وقتتون بخیر.من یه دختر پنج ساله دارم که تقریبا تو سه سالگی به حرف اومد.خیلی دیر شروع به صحبت کرد.احساس میکنم نسبت به سنش عقبتر از بقیه هست.شعر حفظ میکنه حرف کامل میزنه یه چیز بهش یاد بدم متوجه میشه یاد میگیره با خواهر بزرگترش یا با بقیه بچه ها کم و بیش بازی میکنه هوشیار و عاقله ولی رفتارش طوریه که فقط چیزی که من بهش یاد بدم یا بگمو یاد میگیره.خودش رفتارش و حرف زدنش کمتر از سنش نشون میده.بسیار لجبازه و همههه چی رو از دست خواهرش میکشه میگیره و نمیذاره هیچی تو دستش باشه.برای گرفتن وسایل دیگران خیلی لج و گریه میکنه.اصلا هم حرف گوش نمیده.دختر بزرگم خیلی زود حرف اومد و خیلی دختر عاقلتری بود و وقتی همسن دختر کوچیکم بود حرفایی میزد یا سوالایی میپرسید که من تعجب میکردم.خیلی رو رفتار دختر کوچیکم حساس شدم.همش فکر میکنم مشکل خاصی داره و همینطوری میمونه و به شدت از این قضیه دارم آزار میبینم.لطفا راهنمایی کنید
سلام به شما فاطمه جان
ببین عزیمز نگرانی شما برای فرزندتان قابل احترام هست اما دقت داشته باشید که هر فردی ویزگی های مخصوص به خود را دارد و بهتر است از مقایسه کردن استفاده نکنید چون می تواند هم برای خودتان از نظر ذهنی درگیری زیادی ایجاد کند و هم اینکه احساسات ناخوشایندی را به کودکتان بدهد .
در این مسیر بهتر است که اجازه بدهید که کودکانتان باهم مشکلاتشان را حل کنند و تا جای که ممکن است به مشکلات آنها وارد نشوید از دختر بزرگتان بخواهید که اگر دوست داشت وسیله خود را به کودک کوچک ترتان بدهد در غیر این صورت اجباری برای او وجود ندارد در کنار اینکه به این موضوع توجه کنید که امکانات و وسایلی که برای دختر بزرگ ترتان وجود دارد برای فرزند کوچکتان نیز تهیه کرده اید .
در برخورد با دختر کوچک ترتان نیز همین رفتار را داشته باشید به اجبار کاری را از او نخواهید او می تواند انتخاب کند .
از نظر رشد عقلی و زبانی نیاز هست که به صورت حضوری مراجعه کنید تا بتونیم با بررسی همه شرایط دراین مسیر کمک کنیم در کنار اینکه نیاز به مشاهده رفتارهای خود کودکتان و گرفتن تست می باشد .
کودک در این سن نیاز است که بتواند جملات را بیان کند، مفهوم حرف های شما و اطرافیان را بفهمد ، نیازهای خود را بیان کند ، ارتباط لازم را با کودکان هم سن و بزرگسالان داشته باشد در این مسیر با توجه به اینکه شما ممکن است بخاطر تجربه قبلی خود از فرزند بزرگ ترتان با سبک رشدی متفاوت تری مواجهه شده اید ممکن است واکنش ها و حساسیتتان افزایش پیدا کرده باشد اما در این مسیر نیاز است که بررسی دقیق صورت گیرد تا بتوانیم نظری را بیان کنیم.
باسلام و وقت بخیر. دختر ۵ ساله ای دارم که به شدت وابستگی به عمه و خانه مادر شوهرم دارد. ما در یکه ساختمان هستیم و اون اصلا در خانه خودمون نمیمونه. دایم میخاد طبقه پایین باشه وقتی هم پیش من فقط به ترفند بازی یا امتیازات دیگه میمونه. از لحاظ روحی خیلی اذیت میشم. چکارکنم چه روشی را صلاح میدونین که از لحاظ تربیتی درست باشه. بهش گفتم اونوقت من مامانت نمیشم گفت طوری نیس عمه مامانم میشه. حس بدی دارم اصلا وابستگی نداره. شاغل بودم کارهم به خاطر اون رها کردم که پیشش باشم
سلام به شما الهه جان
در این مورد اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتری صحبت کنیم.در این مسیر دقت کنید که تهدید به مادر او نبودن می تواند در ذهن یک کودک ۵ ساله با بزرگنمایی و خیالپردازی هایی روبرو شود که برای او مشکلات زیادی را ایجاد می کند پس بهتر است از اینگونه تهدید ها خوداری کنید .
۱. بودن او در کنار عمه و … چه احساسی به شما می دهد؟
۲. فکر می کنید که او با دوست داشتن آنها دیگر شما را دوست ندارد؟
۳. از لحاظ تربیتی توقع چه رفتارهایی را از کودکتان دارید؟
۴. کودک شما با شاغل بودنتان دچار چه مشکلاتی شده بودند که شما کارتان را رها کردید؟
ممنون از پاسخگویی شما.
میزان وابستگی خیلی کمی به من دارد برعکس بچه های دیگه بود و نبودم تفاوتی نمیکند. اطرافیان گفتن چون در سن پایین تنها مونده به اونها وابسته شده. هربار بهش میگفتم نرو پایین من تنها میمونم میگفت توام منا تنها میزاری میری سرکار منم میرم پایین. کار رها کردم تا بیشتر باهاش وقت بگذرونم. ناراحت میشم که برام و بودنم ارزش قایل نیس مثل بچه های دیگه برای مادراشون. بله علنا میگه که اونا را بیشتر دوس دارم یا میخام با اونها باشم یا با اونها بخوابم. دوست دارم دارم مثل بچه های دیگه رفت آمدش قانون مند باشه تو خونه خودمون تو اتاق خودش با اسباب بازیهای خودش هم بازی کنه و یه ساعتی از روز را پایین بره نه من دایم ددر راه راه پله باشم که غذا بدم یا به اجبار بیارمش یا آخرشی زودی بیارمش خواب بره. در دوره ای که شاغل بودم عصبی و نق نقو و کم صبر تر از حالا بود. تمام وقت پایین بود مثل الان.
ولی وقتی بهش میگم بریم خونه مامان خودم زوری میاد با اینکه اونجا همچی براش فراهم و باهاش خیلی بازی میکنن.
ببین الهه جان احساسات و نگرانی هایی که داری قابل احترام هست اما عموما کودکانی که یکی از خانواده های والدین با آنها رفت و امد بیشتری دارند و یا کودک تایم زیادی را از نوزادی با آنها بوده است وابستگی بیشتری نشان می دهند در این مسیر دقت کنید که وابستگی چه به شما چه به هر شخص دیگری برای هیچ کودکی سازندگی ندارد او نیاز است که بداند پدر و مادر و اطرافیان را دارد انها او را دوست دارند تا به مسیر رشدی خود در کنار احساس ارامش ادام بدهد .
با توجه به اینکه کودک شما تایم زیادی را از نوزادی با خانواده همسرتان سپری کرده است اینکه به انها به عنوان یک نقطه امن نگاه کند و تمایل به بودن با آنها را به تنهایی بازی کردن ترجیح بدهد کاملا طبیعی می باشد در این مسیر دقت کنید که اجبارهای شما می تواند باعث شود که رابطه شما با مشکلات بیشتری مواجهه شود .
در اول اینکه به دخترتان استقلال بیشتری بدهید او یک کودک ۵ ساله می باشد که نیاز است یاد بگیرد خیلی از کارها را هرچند ناقص اما خودش انجام بدهد و شما تنها به عنوان یک کمک کننده کنار او باشید مثلا برای غذا خوردن او را صدا بزنید و برای او بشقابی جدا بگذارید تا خودش غذایش را بخورد و با خانواده همسرتان نیز صحبت کنید که در زمان بودن در آنجا نیز این مسیر طی شود هرچند که کمتر غذا بخورد این موراد در لباس پوشیدن ، انتخاب بازی و… تا جایی که برای او اسیب زا نباشد ادامه بدهید .
سعی کنید که محیط را بدون قوانین سخت گیرانه برایش جذاب کنید مثلا به او بگوید دوست دارد امروز باهم آشپزی کنید و یا دوست دارد به شهر بازی و پارک و… بروید بودن شما در کنار او به معنای یک معلم سخت گیر نباید باشد بلکه به عنوان یک مادر که استقلال و نیازهای کودکش را می شناسد به انها احترام می گذارد و هرکدام در کنار باهم بودن مسیر رشدی خودشان را نیز سپری می کنند.
شما بیان می کنید او در زمان شاغل بودن شما کم صبر تر بوده است و خب این یک امر طبیعی هست چون شما را نداشته است اما در زمان فعلی بودن شما به او اطمینان می دهد که شما در کنارش خواهید بود هر زمان که دوست داشته باشد و همین بودن برایش آرامش بخش می باشد .
بهتر است از جملاتی من را بیشتر دوست داری یا فلانی خوداری کنید کودک شما می تواند افراد زیادی را در جایگاهای مختلف دوست داشته باشد پس بهتر است برای او محدودیت دوست داشتن قرار ندهید تا او بتواند رشد بهتری را تجربه کند .
یکی از مهمترین دلایلی که دوس داره پایین باشه قانون هرج ومرج. هرکاری بخاد میکنه. هروقت بخاد زور میگه و فقط با مهربونی رفتار اونها و قربان صدقه رفتن طرفه
اما داخل خونه قوانین خواب و مسواک و نظافت سرجای خودش در حد سنش. بدغذا هس حسابی من هنوز باید غذا را دهنش بذارم.
توی هر موردی هم کار بدی انجام بده فوری میخاد به پایین پناه ببره و اونا هم مرتب میگن بچس عقلش نمیرسه. کاریش نداشته باش. سخت نگیر…. هزار حرف دیگه. اونم همه را میشنوه و یه لبخند میزنه و کار خودش میکنه.
متاسفانه همسرم هم منفعل هیچی نمیگه. درنهایت میگه آرام حرف مامان گوش بده
در همین حد……
من تنهام در مقابل تمام مسایل تربیتیش
سلام ، وقتتون بخیر. من یک دختر ۵ ساله دارم که از دو سالگی به مهد کودک میره. تقریبا مدت ۱۰ ماهه که با تمام لباس هایی که میپوشه مشکل داره. فرقی نمیکنه این لباس جدید و نو باشه یا قدیمی.
اول با مارک لباس ها مشکل داشت که اذیتش میکرد و پوست تنش رو کمی قرمز میکرد و من هم همه مارکها رو میچیدم اما کم کم بهانه ها بیشتر شد و بعد با تمام شورت هاش مشکل پیدا کرد. هر بار وقتی لباس عوض میکنه همینطور گریه میکنه و میگه این لباس منو میخوره یا این منو اذیت میکنه. حتی تمام لباس هایی که حس کردم کمی زبر هست رو کنار گذاشتم . فرقی نمیکنه که ما بیرون میخواییم بریم یا مهد کودک . با کاپشن، کلاه ، لباس زیر، جوراب ، بلوز و هر چیزی که میپوشه مشکل داره و شروع میکنه به گریه کردن و جیغ کشیدن و غر زدن و میگه فقط من رو بقل کن تا من آروم بشم و این ناراحتی بعضی وقت ها از ۳۰ دقیقه تا ۱ ساعت طول کشیده . واقعا این موضوع برای من و همسرم خیلی آزار دهنده شده.
ممنون از راهنماییتون
سلام به شما تینا جان
قابل درک هست که این شرایط می تواند برای شما مشکلات بیشتری را ایجاد کند اما دقت کنید که این موضوع می تواند نشان از تجربیات ناخوشایندی از لباس ها برای او داشته باشد و این تجربه احساسات ناخوشایند برای او نگرانی های زیادی را در مورد پوشیدن لباس ایجاد کرده باشد در کنار اینکه بعد شناختی دختر شما نیز می تواند در این شرایط بی تاثیر نباشد .
در این مسیر بهتر است که شرایط دخترتان به صورت دقیق مورد بررسی قرار گیرد تا بتوانیم در کنار بررسی و صحبت و بازی با او اطلاعات بیشتری را از احساسات و آنچه که او تجربه می کند بدست بیاوریم در کنار اینکه تعامل های شما و همسرتان نیز با او در این مسیر و در شرایط دیگر می تواند بر این موضوع تاثیر گذار باشد و بدون بررسی دقیق نمی توانیم نظری را بیان کنیم.
سعی کنید که به او حق انتخاب بدهید قبل از بیرون رفتن از یک ساعت قبل به او بیان کنید که مثلا می خواهید به خرید بروید و او می تواند آماده شود و لباس مناسب فصل و این بیرون رفتن را انتخاب کند و بپوشد سعی کنید که از مداوم چک کردن او خوداری کنید و یا اگر رفتارهایی برای کنجکاوی در مورد اندام های جنسی خودش را دارد سرکوب نکنید .
در این مسیر قصه نیز می تواند کمک کننده باشد در قصه با شخصیت های حیوانی که دوست دارد داستان بسازید داستان که مانند شرایط خودش باشد و به عنوان مثال بیان کنید که خرسی با پدر و مادر می خواهد به مهمانی برود حالا به نظر تو چطوری به خرسی کمک کنیم تا زودتر اماده بشه و بره مهمونی و کلی خوش بگذرونه و اجازه بدهید که او تفکر کند و حتی اگر مسیر را می خواهید به او بیان کنید از جنبه قدرت نباشد مثلا بیان کنید که به نظرت الان که هوا سرده باید چه لباسایی بپوشه که بهتر هست .
ممکن هست دختر شما بیان کند که اصلا خرسی دوس ندارد لباس بپوشد و یا به مهمانی برود و… واکنش تند نشان ندهید و با علامتی بین تعجب از او سوال کنید که به نظرش چی شد که خرسی این تصمیمو گرفت و بعد در این مسیر به مرور می توانید احساسات دختراتان و دلایل او را بهتر بشنوید هرچند این یک مسیر تعاملی بین شماها می تواند باشد اما دقت کنید که درمان کامل نیست و بهتر است او چند جلسه مشاوره را با روان درمانگر کودکان تجربه کند تا شرایط بررسی شود و بتوانیم در این مسیر به او کمک کنیم.
سلام وقت بخیر ، پسر ۵ ساله ای دارم که بشدت به فضای مجازی علاقه داره ( فیلمهای خلاقانه فیس بوک ) و وقتی ممانعت می کنیم ناراحتی می کنه ، خیلی کم حرف گوش می کنه ، بشدت دیر می خوابه و بیشتر غذاها رو نمی خوره و مدام می گه من این غذا رو دوست ندارم ، خواهش می کنم راهنمائی بفرمائید
سلام.وقتتون بخیر
من یک پسر دارم که به تازگی وارد ۵سالگی شده
و به شدت نگران نبود من و پدرش هست به این صورت که شبها حتما باید تو اتاقش باشیم تا بخوابه و نصف شب توی اتاق ما میاد صبح بیدار بشه من کنارش نباشم گریه و جیغ میکشه.از دوسالگی اتاقشو جدا کردم ولی تا الان هرموقع بیدار بشه میاد اتاقمون.اخیرا شدید تر شده برای تایم چند دقیقه هم نمیتونم تنهاش بذارم برای دستشویی رفتن یا به اتاق رفتن و حتی چند روزی بهونه نبود باباشو میگیره که چرا سر کار رفت کی میاد زنگ بزن که بیاد یا اگه همسرم چند دقیقه دیرتر بیاد خونه یا جواب تلفن نده حسابی بهم میریزه که دیگه بابا نمیاد و گریه سر میده.پارسال مهد و کلاس ورزش بود و تایمی رو به راحتی تنها بود تو مهد و باشگاه اصلن مشکلی برای دور بودن از ما نداشت اما با اومدن کرونا و تعطیلی مهد و بیشتر خونه موندن حتی راضی به بیرون رفتن از خونه هم نیست و میگه نریم بیرون.ضمنا ما از پدرو مادرم و خانواده و فامیل دور هستیم من چه رفتاری کنم که رفع بشه و تشدید نشه؟
و اینکه خیلی لجبازه و خود رای و صبرش کمه.و زود نا امید میشه.همش تو فکر مسابقه و بردنهه تو هر بازی و فعالیتی اگه برنده نشه گریه و عصبانیت به خرج میده اصلن طاقت مخالفت با نظرشو نداره
سلام به شما نرگس جان
ببین عزیزم در این مسیر نیاز است که سبک رفتاری و تربیتی شما و همسرتان با کودک و نگرانی و ترس های کودکتان ارزیابی شود تا بتوانیم در این مسیر به شما کمک کنیم تا بتوانید شرایط بهتری را ایجاد کنید و کودکتان نیز بتواند نیازها و احساسات خود را از مسیر بهتری بیان کند .
کودک شما خود را نمی تواند فردی از جدا شما بداند و در این مسیر نیاز است که شما این استقلال را به او بدهید در این مسیر موضوع نیاز به بررسی دقیقی دارد که نیاز به تعامل مستقیم می باشد به صورت حضوری به روان درمانگر مراجعه کنید و یا نهایتا تلفنی تا بتوانیم در این مسیر به شما و کودکتان کمک کنیم .
سلام شبتون بخیر من یه پسر دارم تازه وارد پنج سالگی شده تک فرزند هست چند تا راهنمایی میخواستم ازتون. اول اینکه پسرم خیلی ترسو هست حتی از صداهای کومیک مثل افتادن یه اشیا هم میترسه. دوم اینکه اصلا تنها نمیتونه تو اتاقش باشه و هر جا من برم پشت سرم میاد فقط پا تی وی تنها میشینه ولی اگه جایی کار داشته باشم خونه کسی بزارمش میمونه البته روابط عمومیش خوبه هر کی رو اولین بار هم ببینه باهاش ارتباط برقرار میکنه اینجور نیست که گوشه گیر باشه. هنوز کفش پوشیدن و لباس پوشیدن به تنهایی رو یاد نگرفته و مقاومت میکنه دربرابرش حتی دستشویی رفتن هم باید یکی باهاش بره. پسر شیطون و بی ادبی هم نیست اصلا اروم و مودب هست.برا ترسش باید چیکار کنم و اینکه یاد بگیره خودش کارهاش رو انجام بده . و متاسفانه یه زن داداش نفهم هم دارم که هی بهش میگه ترسو و اذیتش میکنه و میبینم که پسرم ناراحت میشه چند بارم با زن داداشم دعوامشده ولی برا اینکه میبینه پسرم فقط این نقطه ضعف رو داره و همه از ادب و هوش پسرم تعریف میکنن حسادت میکنه
سلام به شما دوست عزیز
قابل درک هست که شما می خواهید فرزندتان بهترین مسیر رشدی را داشته باشد در این مسیر بهتر است در اول بدون اینکه به دیگران توجه کنید برای بهبود شرایط روحی خود فرزندتان برای بررسی دلیل این ترس های و وابستگی های نسبی که وجود دارد که باعث می شود که عملکرد او کاهش یابد او را به روانشناس ارجاع بدهید تا بتوانیم در این مسیر به او کمک کنیم تا بتواند احساساتی را که به شکل ترس تجربه می شود را بهتر بیان کند و در این مسیر نیاز است که سبک رفتاری و تربیتی شما و همسرتان نیز ارزیابی شود تا در صورت نیاز تغییراتی در آن رخ بدهد .
بهتر است در مقابل فرزندتان با زن برادتان بحث نکنید و در زمان مناسبی در احترام بیان کنید که این سبک رفتاری ایشان شما را ناراحت می کند و در صورت ادامه مجبور می شوید رفت و آمدهای خود را کاهش بدهید و بهتر است که توجه زیادی نکنید چون اینگونه افراد وقتی حتی با واکنش های منفی شما هم روبرو می شوند بخاطر دریافت توجه به مسیر خودشان بیشتر ادامه می دهند بهتر است مشکلات ایشان را به خودش واگذار کنید و شما نیز برای بهبود شرایط فرزندتان به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید و.
ترسیدن از دیگر واکنشهای عاطفی، هیجانی و فیزیکی به حساب میآید. طبیعی است که هر آدمی در صورت مواجه با خطرهای واقعی، در جهت از دست دادن امنیت و اطمینان به ترس مبتلا شود. گفتنی است که این واکنش عاطفی، طبیعی بوده است و از ابتدای تولد در بسیاری از کودکان مشاهده میشود تا زمانی که باعث کاهش عملکرد انها نشود مانند اینکه کودک نتواند تنها بخوابد ، تکالیفش را انجام بدهد و..
یک سری راحل های کلی را بیان می کنم اما بهتر است که منشع ترس مشخص شود و برای رفع آن اقدام کنید.
۱.با کودک بازی کنید به این صورت که با عوامل استرس زای کودک بازی و سرگرمی به راه بیندازید. قرار دادن اسباب بازی و یا عکس از چیزهایی که کودک به موجب آنها منجر به ترس میشود، بسیار تاثیر گذار است البته دقت کنید که افراط نکنید و سعی کنید که با بازی پیش بروید .
۲.بر روی ویژگیهای مثبت رفتاری کودک خود دقت و تمرکز داشته باشید و شهامت و یا قدرتهای هر چند کوچک او را مورد تشویق و تحسین قرار دهید در این حالت او می تواند به خودش اعتماد بیشتری کند مثلا در لباس پوشیدن بهتر است این رفتار را به خودش واگذار کنید حتی اگر کامل آن را انجام ندهد بازهم شما او را با یک لبخند تشویق کنید ، قبل از رفتن از منزل به او فرصت کامل بدهید و بیان کنید که بیان لباس های گرم خودش انتخاب کند در این حالت نشان می دهید که او را باور دارید بیان کنید بعد از پوشیدن اگر نیاز بود شما به او کمک می کنید و وقتی لباس را به شما نشان داد می توانید بیان کنید به به چه ترکیب جالبی و… . قسمتی از ترسهای کودک را با قرار گیریهای تدریجی در محیط میتوان رفع و درمان کرد که آن نیز به روشهای گستردهای انجام میگرد. به صورتی که اگر کودک از جارو برقی و صدای آن ترس دارد سعی کنید که از صدای کم جارو برقی استفاده کنید و سعی کنید که او را تشویق کنید و به آنچه که هست را دوست داشته باشید .
برای او قصه هایی بخوانید که با ترس خودش یکسان هست اما با شخصیت های حیوانی و بعد مثلا بیان کنید که حالا خرگوشه می خواد به مامانش کمک کنه به نظرت چطوری می تونه از جارو برقی استفاده کنه می خوای بهش یاد بدی و…
اگر فکر میکنید که ممکن است، کودک تان از صدای رعد و برق بترسد، او را در یک روز ابری لباس گرم بپوشانید و به حیاط و یا بالکن منزل ببرید. به او گوشزد کنید که امکان دارد در این شرایط صدای رعدی از آسمان بشنوی که بسیار بلند خواهد بود، ولی هیچ ترسی ندارد یا او را تشویق کنید که مثلا میخوای باهم فیلمشو ببینیم که چطوری بارون تولید میشه و یا رعد و برق میاد و برف و…
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۶۸۵۷۴۱