کمک به کودک برای ایجاد احساس خوب و عزت نفس

کمک به کودک برای ایجاد احساس خوب و عزت نفس

کودکان دارای عزت نفس بالا، نسبت به خودشان احساس خوبی دارند، و طبق گفته ی یکی از نویسندگان، «اشخاصی که نسبت به خود احساس خوبی دارند، نتایج خوب ننیز به بار می آورند». آنان در پیدا کردن دوست و حفظ آن، موفق ترند زیرا کمتر حالت دفاعی به خود می گیرند، کمتر پرخاشگرند، احساس می کنند دوست داشتنی ترند، و از سازش کردن با سایرین و دادن فرصت و توجه به دیگران،، خوشحال می شوند. آنها در بازی ها بهتر عمل می کنند، چون می دانند دوست دارند چه چیزی را انجام دهند و در زمینه ی کشف افکار، عقاید و مکان ها، احساس ایمنی می کنند. در کار کردن از آن رو شایسته ترند که کنجکاو هستند، بهتر می توانند تمرکز کنند، قدرت خطر کردن دارند، و خرسند می شوند که موضوعات تازه را امتحان کنند. از انجام دادن کارهای خوب احساس رضایت می کنند. اطمینان دارند که هر یک از این شیوه ها، به تقویت عزت نفس در آنها کمک می کند. کامیابی، می آفرینند. هر چه بیشتر احساس اعتماد کنیم، جدی تر تلاش می کنیم و بیشتر خطر می کنیم، در نتیجه بهتر می توانیم موفق شویم و مزایای بیشتری به دست بیاوریم. بدین ترتیب، کارکردن بسیار حائز اهمیت است.

اگر کودک ما احساس نیرومندی می کند و موفق است، معلوم می شود که صحیح عمل کرده ایم. می توانیم احساس رضایت و خوشحالی کنیم، عقبتر بایستیم و از دور مراقب او باشیم وو بگذاریم او رد زندگی خودش پیش برود. برای تجدید نیروی درونی کودکانی که اعتماد به نفسشان ضعیف است و در معرض ناامیدی و دلسردی هستند و اوضاعی نابسامان دارند، چه می توانیم بکنیم و چگونه می توانیم به آنان یاری دهیم تا از نو شروع کنند؟ ما می توانیم:

  • کاری کنیم که آنها احساس کنند دوستشان داریم و خواستنی هستند.
  • شرایط لازم به منظور ایجاد تجربه ی موفقیت را برای آنها فراهم کنیم.
  • از عیبجویی و سرزنش بیهوده آنها بپرهیزیم.
  • چارچوبی مناسب برای نظم و انضباطشان در نظر بگیریم.

پیشنهاد مشاور: ۱۱ تکنیک قطعی افزایش اعتماد به نفس کودکان

کاری کنید که کودکان احساس کنند دوستشان دارید و خواستنی هستند

همه ی کودکان، والدین خود را به حد پرستش دوست دارند. کودکان احتیاج دارند به کسانی که آنان را به دنیا اورده اند، اعتماد کنند. در عوض، انتظار دارند که دوستشان بدارند، احترامشان را حفظ کنند، و مورد اعتماد و خواستنی باشند. اگر کودکان ایهن را احساس نکنند، زمانی که نیاز دارند بدانند که جزئی از چیزی هستند که برایشان بسیار شایان اهمیت است، – یعنی خانواده- احساس خواهند کرد که جدا و تنها هستند. کودکانی که احساس کنند وجودشان برای والدینشان بی اهمیت و بی ارزش است، از نظر عاطفی و اجتماعی تک و تنها خواهند ماند و مسلما قادر نخواهند بود توانایی های خودشان را کاملا به منصه ی ظهور برسانند.

ما می توانیم با توجه به موارد زیر، کودکان را یاری کنیم تا احساس کنند دوست داشتنی و خواستنی هستند:

  • مراقب تندرستی و ایمنی شان باشیم و نسبت به اضطراب هایشان حساسیت داشته باشیم.
  • از همراه بودن و مصاحبت با انان لذت ببریم.
  • به اندیشه ها، مهارت ها و عقایدشان ارج بگذاریم.
  • بخشی از زمان فراغت خود را با آنها بگذارنیم، با آنان صحبت کنیم، گردش و بازی کنیم، و به تفریح بپردازیم.
  • به چیزهایی که برای انان اهمیت دارد، علاقه نشان دهیم.
  • وقتی کاری را خوب انجام می دهند، به آن توجه کنیم.
  • درباره ی چیزهایی که آنان را تحت تاثیر قرار می دهد، همواره به آنها اگاهی بدهیم.
  • به خود آنها، روش آنان برای انجام دادن کارها، و توانایی شان در رسیدن به نتیجه ی مطلوب، اعتماد داشته باشیم.
  • به نیازها و حقوق آنان احترام بگذاریم.
  • به آنان فرصت دهیم تا بتوانند درباره ی سلیقه ها و پسندهای خود بیشتر بیاموزند و دریابند که چه چیزهایی برایشان اهمیت دارد و در مورد آنچه برایشان پیش آمده است، حرف بزنند.

… و مهم تر از همه ی این ها زمان است. بررسی و ارزیابی های مکرر نشان می دهد که کودکان دوست دارند پدر و مادرشان دور و برشان باشند، حتی اگر عملا هیچ کاری با کودکان انجام ندهند. آنان دوست دارند که پدرشان را نیز به همان میزانی که مادر خود  را می بینند، ببینند. در انگلستان، نسبت به دیگر کشورهای اتحادیه ی اروپا، ساعت کار مردان بیشتر است. این بدانن معنا است که آنان زمان کمتری را در خانه و با خانواده ی خود می گذرانند. اگر چه کودکان خردسال آشکارا نیاز بیشتری به مراقبت جسمانی مستقیم از سوی والدین خود یا دیگر مراقبان دارند، کودکان بزرگتر هم به وقت و محبت و توجه والدین نیاز دارند. در پژووهشی که به تازگی در یک همایش کمیته ی اجرایی اتحادیه ی اروپا درباره ی نوجوانان و خانواده ی آنان مطرح شد، چنین به دست آمد که حتی نوجوانان، اشتیاق زیادی به دیدن والدین از خود نشان می دهند. وقتی پدرها و مادرها نخواهند یا قادر نباشند زمانن بیشتری را در خانه خود بگذرانند، به نظر می رسد این وضعیت پیام هایی در برداشتبه باشد. مدیران آموزشی گزارش داده اند که در چنین شرایطی کودکان در رویارویی با موانع یادگیری یا مشکلات دیگر، انعطاف پذیری خود را از دست می دهند. در پژوهشی دیگر که مایکل راتر به عمل آورد، نشان داده شد که انعطاف پذیری کودکان بر سه عامل گرایش مثبت (عزت نفس، خوددمختاری و اجتماعی بودن)، داشتن خانواده ای حامی، و دیگر نظام های حمایتگر اجتماعی، مبتنی است. جامعه و خانواده – و بخصوص پدران – داارای اهمیت هستند. اگر کودکان احساس کنند که مورد توجه اشخاص مهم زندگی خود هستند، درباره ی خودشان احساس خوبی خوااهند داشت. اگر ما در کنار فرزند خویش حضور نداشته باشیم، گاهی اوقات صرف نظر از علت حضور نداشن خود، مشکل می توانیم کودک را متقاعد کنیم که وجودش دارای اهمیت است. به این ترتیب، هم عزت نفس او و هم احساس توانایی او در هدایت و اداره خود، لطمه خواهد دید.

منبع: ایجاد انگیزه در کودکان ترجمه احمد ناهیدی

3 پاسخ
  1. هلما
    هلما گفته:

    سلام و خسته نباشید.من یه پسر چهارده ماهه دارم که فوق العاده مظلوم و نمیتونه از حق خودش دفاع کنه و همیشه از بچه های کم سن خودش کتک میخوره خوراکیا و وسایلشو میگیرن و تنها عکس العملش اینه که بیاد تو بغل من گریه کنه.به نظرتون چیکار کنم باهاش؟

    پاسخ
    • روانشناس کودک
      روانشناس کودک گفته:

      با سلام… معمولا در کودکان کمی وابسته و قاطعیت پایین این رفتارها دیده می شوند. نگران نباشید. در زمان بعدی که کودک با ناراحتی از اینکه کودکان دیگر وسایلش را گرفته اند به سمت شما می آید به جای نوازش کردن و دلداری دادن و یا حتی سرزنش کردن کودک، با لحنی قاطعانه (به دور از خشونت و …) به کودک خود بگویید “این مشکلی است که خودت از پسش برمی آیی و من شرمنده ام و نمی تونم کمکت کنم”. یا “مطمئنم خودت می تونی از وسایلت محافظت کنی”… یا “این ها واسایل تو هستند و تو مسئول آنها هستی نه من”…
      این قبیل جملات علاوه بر اینکه به کودک حس توانمندی را می دهند مسئولیت را به کودک می سپارند.. این کار را باید در موقعیت های مختلف و در چندین نوبت انجام دهید تا عادت رفتاری کودک شود.

      پاسخ
  2. زاهد
    زاهد گفته:

    سلام دوست عزیز
    کودکانی که از طرف والدین بسیار حمایت می شوند و وابسته هستند در جمع هم سن و سالاشون نمیتونن از خودشون دفاع کنن.سعی کنید کمتر حمایتش کنید و بیشتر فضایی رو ایجاد کنید که در گروه همسالان قرار بگیره و بازی کنه مثل فضای پارک یا خانه کودک و …
    هر چقدر مستقل تر باشه بهتر میتونه از خودش دفاع کنه.سن پسر شما خیلی کم هست و نمیشه بهش آموزش داد سعی کنید وقتی در کنار بچه های دیگر قرار میگیره قبلش یه توضیح کلی به همشون بدید.مثلا با زبان کودکانه بگید زدن نداریم همه دوستیم.
    باهاش تمرین کنید مثلا تو بازی وسیلش رو بگیرید و ازش بخوایید از خودش دفاع کنه یا ازش بخواید وسیله شما رو بگیره و شما از خودتون دفاع کنید تا یاد بگیره و در این موقعیت چه رفتاری داشته باشه.

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *