دوست نداشتن مدرسه

کودکانی که نمی خواهند مدرسه بروند

 

تقریبا هر روز صبح دانیال ۹ ساله قبل از رفتن به مدرسه فریاد می زند و گریه می کند و هرکاری که ممکن است را انجام می دهد که در خانه بماند و به مدرسه نرود. «او بارها و بارها ناله می کند، «من خوب نیستم. من از معلمم متنفرم. مدرسه خسته کننده است» والددین او می گویند از رفتار او خسته شده اند. «او مدرسه را دوست داشت» مادرش می گوید «من نمی دانم که چه اتفاقی افتاده است، ولی در طی چند سال گذشته او برای اینکه در خانه بماند و بیرون نرود با آنها درگیر می شود.»

اگر شما دارای فرزند می باشید، روبرو شدن با کودکی که به دلایل خاصی نمی خواهد به مدرسه برود اجتناب ناپذیر می باشد. مهترین مسئله این است که شما به درستی مشکل را شناسایی کنید. آیا این به دلیل حجم کاری زیادی است که کودک باید انجام دهد، همکلاسی هایش او را تحت فشار می گذارند، و یا اینکه دلیل مشکل به وجود آمده راه های شخصی است که کودک در پیش گرفته است؟ برای والدین بسیار حیاتی است که از نزدیک شرایط کودکشان را مورد بررسی قرار دهند: آیا او نیاز دارد که بیشتر بخوابد یا اینکه او مشکل اجتماعی دارد؟ یا اینکه کودکتان به اندازه ی کافی مهارت حل مسئله را ندارد و نمی تواند راهی پیدا کند که در حالی که او نمی خواهد از رختخواب بلند شود این کار را انجام دهد؟ در برخی مواقع کودکان از قلدری می ترسند، و در واقع، یکی از نشانه هایی که مشخص می کند که کودکتان با قلدری مواجه شده است اجتناب کردن از رفتن به مدرسه می باشد، بنابراین از این مسئله که شما به میزانی که امکان پذیر می باشد نسبت به مشکل او رسیدگی می کنید اطمینان حاصل کنید. و کودکان دیگری هستند که نمی خواهند با ساختار هماهنگ شده و زمان دشواری را سپری می کنند. نرفتن به مدرسه راهی است که انها انتخاب می کنند. برای شما مهم است کهه بدانید که اجتناب کودکان از رفتن به مدرسه راهی است که انها برای حل مشکلی که برای آنها به وجود آمده انتخاب می کنند. همانطور که ما به صورت مکرر مشاهده می کنیم که برخی از کودکان، راه حلی که برای حل مشکل شان انتخاب می کنند انها را بیشتر دچار دردسر می سازد. به همین دلیل کمک به کودکتان برای رشد مهارت حل مسئله  به وسیله ی خودش بسیار مهم است، بنابراین هرگاه مشکلاتی برای کودک به هر دلیلی به وجود می آید کودکتان فکر می کند و با موفقیت راه حلی برای مشکل به وجود آمده پیدا می کند.

همچنین ممکن است کودکتان به شما بگوید که مدرسه برای او خسته کننده می باشد. برخی از تحقیقات نشان داده است که زمانی که کودک می گوید که مدرسه خسته کننده می باشد، در واقع آنها به گونه ای عصبانی هستند. و شما می دانید، که کودکان در رابطه با مدرسه عصبانی می شوند، و آن را به صورت کسل کننده و خسته کننده بیان می کنند. ولی والدین باید قادر باشند که به کودکشان بگوینند که وظیفه ی اوست که به مدرسه برود. نیاز است که شما بگویید «تو حتی اگر احساس می کنی که مدرسه خسته کننده است، باید به مدرسه بروی. این کار وظیفه ی توست. این مسئله در مورد حس و حال تو نیست، این کار وظیفه ی تو است. اگر تو می خواهی که کمتر حوصله ات سر برود، چیزهای سرگرم کننده ی بیشتری برای انجام دادن را پیدا کن تا بتوانی با این مسئله کنار بیایی.»

برای بهتر شدن ارتباط کودکتان با مدرسه بیشتر بخوانید:

ده نکته برای سازگار شدن کودک با مدرسه

انگیزه ها و عواقب (همانطور که بزرگسالان با ان مواجه می شوند)

حقیقت این است که تعداد میلیون ها نفر هر روز صبح از خواب بیدار می شوند و سرکار می روند. روش قابل مشاهده ای که آنها انتخاب کرده اند این است که آن ها مشکلشان را با سرکار رفتن با موفقیت حل کرده اند.  دلیل اینکه انها مشکشان را با این مسئله حل کرده اند این می باشد که آنها مهارت حل مسئله شان را رشد داده و این مسئله به آنها کمک می کند آنها وظایفشان را در دنیای واقعی با موفقیت انجام دهند.

داشتن رفتاری مناسب مهارتی است که هر کودکی می تواند آن را بیاموزد

زمانی که ما به مهارت حل مسئله ی بزرگسالان نگاه می کنیم، دو چیز در حال رخ دادن می باشد: انگیزش و عواقب. انگیزه دلیلی است که آنها به خودشان می گویند که باید سرکار بروم. آنها باید مخارج خانواده شان را تامین کنند، آنها باید مخارج خودشان را تامین کنند. آنها سخت تر کار می کنند که بتوانند ماشین بهتر و لباس بهتری داشته باشند که بتوانند با آنها شب ها بیرون بروند. عواقب دلیل است که اگر انها صبح از خواب بیدار نشوند و سرکار نروند، آنها شغلشان را از دست می دهند. و آنها بارها شغلشان را از دست می دهند و آنها را دردسرهای اجتماعی و اقتصادی مواجه می سازد.

انگیزش و عاقبت اندیشی نیز در کودکان زمانی که نمی خواهند به مدرسه بروند به همان صورت وجود دارد، و نیاز است که شما این دو مسئله را هم اکنون به کودکتان یاد بدهید. به عنوان والدین، شما باید تو هدف را پیش روی خودتان قرار دهید: که کاری  کنید که کودکتان به مدرسه برود و اینکه به او کمک کنید تا مشکلات را در رابطه با اجتناب از رفتن به مدرسه را شناسایی و حل کنند.

انگیزش بسیار آسان است زیرا شامل پاداشی می باشد که او برای انجام وظیفه اش دریافت می کند. چیزی که من می گویم این است که والدین باید به کودکشان در رابطه با مسائلی مانند این بگویند، «اگر تو سروقت از خواب بیدار شوی، تو می توانی تا ساعت ۹ شب بیدار بمانی، تو می توانی زمانی که به رختخواب می روی موسیقی گوش کنی که راحتتر به خواب بروی، یا اینکه اگر تو سروقت از خواب بیدار شوی، تو می توانی یک ساعت بیشتر در رختخواب استراحت کنی و مجبور نیستی با روشن شدن چراع اتاق از خواب بیدار شوی.» در همه وقت والدین باید در رابطه با بیدار شدن کودکان سروقت به درستی و به صورت کارآمد با او برخورد کنند تا عادت ها درستی در آن به وجود آید. در حقیقت، چیزی که ممکن است والدین به کودکشان بگویند این است که «من واقعا دوست دارم که تو صبح راحت از خواب بیدار شوی. تو همیشه احساس می کنی که دوست نداری از خواب بیدار شوی؟ وقتی که نمی خواهی بلند شوی به خودت چه چیزی می گویی؟» شما به کودکتان یاد می دهید که چگونه فکر کند و چگونه مشکل را حل کند.

عواقب می تواند به راحتی ایجاد شود. کلید این کار این است که با کودکتان در این زمینه درگیر نشوید، و سعی کنید که عواقب با شرایط موجود ارتباط برقرار کند. همچنین مهم است که شما زمانی که کودکتان خیلی کوچک است و در مقابل رفتن به مدرسه مقاومت می کند از عواقب استفاده کنید. بعضی وقت ها عواقب با دریغ کردن برخی چیزها برای کودک جواب می دهد، برای مثال محروم کردن کودک از اینکه تا دیر وقت بیدار بماند، و در برخی مواقع آنها از انجام برخی کارها اجتناب می کنند. «تو مجبور نیستی هر روز هفته سر وقت از خواب بیدار شوی، پس برای هفته ی بعد، زمان خوابیدن تو را یک ساعت زودتر در نظر می گیریم. و اگر تو سروقت از خواب بیدار شدی، و پس از آن ما می توانیم در رابطه با بازگشتن به برنامه ی قبلی با همدیگر صحبت کنیم،  ولی الان تو باید به من نشان دهی که می توانی از پس این کار بر بیایی.»

اگر کودکتان صبح ها نمی تواند بلند شود، تماشای تلویزیون، بازی های ویدئویی، و گوشی موبایل باید از او گرفته شود و عواقب باید به صورت دریغ کردن و محروم سازی آنها برای رفتن به رختخواب می تواند برای کودکتان در این شرایط کارامد باشد.

محدودیت های جدیدی را به وجود بیاورید و بگذارید کودکتان با عواقب کارش روبرو شود

زمانی که کودک نمی خواهد به مدرسه برود در برخی مواقع می تواند علامت مشکل بزرگتری باشد. کودک با مسئولیت ها و وظایفش در مددرسه و خانه  ارتباط برقرار نمی کند. در این جا باید به چند نکته اشاره شود: مهم است که والدین بدانند که در مقابل مسئولیت های کودک چگونه با او برخورد کنند. در مورد اینکه انها چقدر با جدیت مسئولیت های امروزشان را انجام می دهند کارهای زیاذی بایذ انجام داد. والدین کودکانی که در مقابل رفتن به مدرسه از خودشان مقاومت نشان می دهند و با والدینشان می جنگند باید در پی هر رواهی باشند که بتوانند ارتباط کودکشان را با مسئولیتش برقرار کنند و سعی کنند یک نوع مسئولیت جدیدی در خانه برای کودک به وجود آورند. از خودتان بپرسید: «آیا کودک من در مقابل هر چیزی که از می خواهم که انجام دهد در برابرش مقاومت می کند؟» آیا کودکتان در خانه نسبت به وظایفش مسئولیت پذیر است؟ آیا کودکتان در خانه برای استفاده از بازی های ویدئویی و کامپیوتر محدودیتی ندارد؟» اگر پاسخ این سوالات مثبت است، زمان ان رسیده است که شما محدودیت هایی برای کودکتان در رابطه با این مسائل است بنابراین شما می توانید با استفاده از انها به عنوان عواقب یا پاداشی برای بیدار شدن و رفتن به مدرسه تعیین کنید. اگر نسبت به این مسئله باور داشته باشید یا خیر، می توان آن کارها را انجام داد. انجام این کار ساده تر از این است که والدین در رابطه با این که چطور می توانند کارهای کودکشان را بازسازی کنند می باشد.

چند نکته ی کاربردی سریع: سعی نکنید با کودکتان که صبح نمی خواهد از خواب بیدار شود گفتگوی دشوار و جدی ای داشته باشید.  این زمان مناسبی برای این نیست که کودک مهارت حل مسئله را یاد بگیرد. در این زمان ذهن کودک برای آوردن بهانه هایی برای توجیه کردن و جنگیدن با شماست. گفتگویی که در مورد مهارت حل مسئله باید انجام داد را باید به بعدا موکول کرد. دوم، اگر بلند شدن باعث به وجود آمدن مشکل شدیدی شود، والدین باید بپذیرند که کودکشان باید با عواقبی که مدرسه و جامعه برای آنها در نظر گرفته است باید روبرو شود، و تنها عواقبی که خانواده برای او در نظر گرفته است افاقه نمی کند. شما باید اجازه دهید که کودک دیر به مدرسه برود و بهانه نیاورد. یک یادداشت بنویسید و بگویید: «او از تخت جدا نمی شود، لطفا در رابطه با دیر کردنش کاری کنید که او به شما پاسخگو باشد.» اگر این به معنی تنبیه و توقیف کودک است، این کار خیلی خوب است.  شما نباید در مقابل عواقب از کودکتان حمایت کنید. کودکان بزرگتر زمانی که کلاس را از دست می دهند و اینکه مردود می شوند، این اتفاق خودش یک نوع عواقب است.

برای رفع مشکل نوشتن تکالیف کودکان مقاله زیر را بخوانید:

چالش نوشتن تکالیف مدرسه

برای نوجوانتان عواقبی را در نظر بگیرید که واقعا عملی باشند.

بنابراین در این هفته، اگر کودکتان نخواست که از رختخواب جدا شود یا در مقابل رفتن به مدرسه رفتار مناسبی ندارد، در مورد این سه چیز فکر کنید. نخست، مهم است که به درستی مشکل را شناسایی کنید. مهارت حل مسئله نیازمند مهارت شناسایی مسئله است.  والدینی که با این ویژگی خودشان را تجهیز نکرده اند باید به دنبال کمک های شناختی- رفتاری باشند. دوما، نیاز است که والدین برای کودکانی که همواره سر وقت از خواب بیدار می شوند انگیزه هایی به وجود بیاورند و پاداشی برای این کارش در نظر بگیرند، زیرا انها مشکلشان را با بیدار شدن در صبح با موفقیت حل کرده اند. و ثالثا، از استفاده و اجرای عواقب و محدودیت ها نترسید. در دنیای واقعی عواقبی است که در قابل انجام ندادن مسئولیت متوجه کودک خواهد شد، و بهتر است این عواقب زمانی که او هنوز کودک است متوجه او شود. و همچنین والدین باید تفاوت عواقب و تنبیه را درک کنند و از هر دوع ابزار به صورت کار آمدی بهره ببرند.

مسئولت ها نهایتا به کجا ختم می شوند؟

من قصد دارم که در اینجا بر روی دو چیز تمرکز کنم: زمانی که والدین با کودک کوچکی مواجه می شوند که بلند شدن از رختخواب را رد می کند، والدین باید سعی کنند که سیستم مدرسه یا اجتماع را با مداخلات ابتکاری برای حمایت از فرزندشان برای حل مشکلش را اصلاح سازند. در رابطه با کودکان بزرگتر و یا نوجوانان، حمایت های یکسان می تواند مطلوب باشد، به هر حال، غالبا، نوجوانان حتی اگر از طریق مداخلات به به سطوح بالاتری دست یابند اگر آنها الگویی در رابطه با مقابله جویی و ستیزه جویی داشته باشند همچنان نسبت به بیدار شدن و رفتن به مدرسه از خود مقاومت نشان می دهند. در حالی که والدین باید با تمام منابعی که در اختیار دارند با این رفتار فرزندشان روبرو شده و با آن مقابله کنند، آنها همچنین باید بپذیرند که نوجوانان و جوانان در جامعه از طریق رسانه ها و فرهنگ جوانی شان احساس قدرت می کنند. ممکن است والدین زمانی که از کودکشان می خواهند تا با ساختارهای به خصوص و رفتن به مدرسه کنار بیاید، احساس ناتوانی کنند. در این رابطه، شما باید به دنبال مداخلات قوی تری در خانه تان باشید، و باید بپذیرفت که زمانی که کودک تبدیل به نوجوان می شود قدرت مقابله اش در برابر اقدامات والدین رشد می دهند و در برخی مواقع انها واقعا می خواهند که مردود شوند. من بسیاری از جوانان را می شناسم که برای گرفتن مدرک دیپلم به مدرسه بر می گردند و به مدارس شبانه می روند، مدرک تحصیلی و مدرک دانشگاهی را پس از مردود شدن در مدرسه دوباره کسب می کنند. والدین باید این را بپذیرند که کودکان تبدیل به نوجوانان و جوانان می شوند، مسئولیت پذیری، پاسخگویی و عواقب اجتماعی بیشتر از اینکه به شما تحمیل شود به فرزندتان تحمیل خواهد شد. به عنوان والدین، بهترین کاری را که می توانید انجام دهید، و در آخر بپذیرید که کنترل شما دیگر تمام شده است.

والدین غالبا ممکن است احساس کنند که در برابر این نوع رفتارهای مقابله جویانه ی قوی فرزندشان در خانه تنها هستند. صراحتا در بسیاری از موارد، آنها تنها هستند. فرهنگ جوانان و آنها که به صورت حرفه ای وارد فرهنگ جوانان می شوند و مفاهیمی مانند این که کودکان نباید در مقابل مسئولیت هایشان پاسخگو باشند. این غیر منطقی است که فکر کنیم که کودکان برای یادگرفتن مهارت هایی که به عنوان بزرگسال برای زنده ماندن باید یاد بگیرند باید سخت کار کنند و فعالیت های دشواری را انجام دهند بدون اهیچ سیستم انگیزشی و عاقب اندیشی که در زندگی انها وجود داشته باشد. جامعه و فرهنگ ویژه ی آموزشی ما باید بپذیریم که این داستان بر پایه ی نظریه ای که کودکان با مسئولیت پذیری قاطعانه سودی دریافت نمی کنند. پذیرش اینکه که این داستان بخشی از نظریه ی پایه ایی است که مولد و پذیرفته شدن بسیاری از حداقل ها را در دوره ی نوجوانی و جوانی باید کسب شوند. برای ما ساده است، و برای کودکان خیلی بد است.

منبع:e-teb.com

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *