کودکان با استعداد، طبق تعریف، “کسانی هستند که در زمینه های عقلی، خلاق، هنری، ظرفیت رهبری، یا رشته های خاص دانشگاهی قابلیت اجرائی بالایی از خود ظهور می دهند، و محتاج به خدمات و فعالیت هایی که رشد چنین قابلیت هایی معمولا توسط مدرسه فراهم نشده است.”
بین کودک با استعداد و کودکان تیپیکال یا نوعی، تفاوت های زیستی وجود دارد. به نظر می رسد کودک با استعداد، تولید سلولیِ پیشرفته ای دارد که همچنین فعالیت سیناپسیِ او را هم افزایش می دهد. همگی اینها به یک فرآیند فکریِ رو به افزایش علاوه می شود. به نظر می آید که عصب های داخل در مغزِ یک کودک با استعداد از نظر بیوشیمیایی بسیار بیشتر باشد و، در نتیجه، الگوهای مغزی که رشد می کنند قادر هستند افکار پیچیده تر را پردازش کنند. ظاهرا فعالیت کورتکس در پیش پیشانیِ مغز بیشتر است، که منجر به بصیرت و تفکر شهودی می شود. کودکان با استعداد، فعالیت موج آلفای بیشتری در مغزشان دارند. آنان نه تنها فعالیت موج آلفای سریع تری از کودکان تیپیکال یا نوعی دارند، بلکه آن را به مدت بیشتری هم نگه می دارند. این امر به آنها امکان یادگیری راحت تر و با تمرکز بیشتری را همراه با حفظ و یکپارچگی وسیع می دهد. تناوب های مغزیِ کودکِ با استعداد غالباً زیاد رخ می دهد، و همین امر به او اجازه ی تمرکز، توجه، پژوهش و بررسی می دهد.
برخی ویژگی های عام هستند که ممکن است کودکِ با استعداد، صاحب آن باشد. کودک با استعداد ممکن است چنین باشد:
خود تنظیم گر، مستقل، غالباً ضد اقتدارگرا.
شوخ طبع در تقلید کاری
قادر به مقاومت در برابر فشار گروهی، استراتژی که در ابتدا رشد یافته است
انطباق پذیرتر و ماجراجوتر
رواداری بیشتر با ابهام و زحمت
رواداری کم برای ملال
ترجیح پیچیدگی، بی تقارنی، پایانِ گشوده
توانایی زیاد در تفکر واگرا
حافظه ی بالا، توجه خوب به جزئیات
زمینه ی دانش گسترده
نیاز به دوره های اندیشه
نیاز به جو حمایتی، حساس به محیط پیرامون
نیاز به شناختگی، نیازمند فرصت فعالیت های شراکتی
ارزش های زیباشناختیِ بالا، قضاوت زیباشناختیِ خوب
آزادتر در پرورش یکپارچگیِ نقش جنسی؛ نبودِ احراز هویت کلیشه ایِ زنانه/مردانه.
تفاوت بین جنس ها
به هر حال، مطالعات نشان داده است که ویژگی های کودک با استعداد می تواند بر پایه ی جنس تفاوت کند.
در ادامه ویژگی های عام دختر بچه های با استعداد آمده:
مدرسه، مخصوصا رشته های علمی، موسیقی و هنر را دوست دارد.
معلمانش را دوست دارد.
مرتبا اخبار و مجلات و دیگر دست نوشته های غیر الزامی را مطالعه می کند.
در زمینه تئاتر و تولیدات موسیقی، فعال است.
معمولا به موقع سر قرار حاضر نمی شود.
او یک خیالباف روزانه است.
موارد زیر ویژگی های عامِ پسربچه های با استعداد است:
از مدرسه خوشش نمی آید
از معلمانش خوشش نمی آید و فکر می کند آنها جالب نیستند.
تمرینات خانه را کم انجام می دهد.
از آموزش فیزیکی بدش می آید و به ندرت قاطیِ ورزش های تیمی می شود.
او به عنوان رادیکال تندرو و یا آدم غیر عرفی لحاظ شده است
غالباً می خواهد تنها باشد تا افکار و علایق خودش را سو دهد.
ویژگی های عاطفی
کودک با استعداد همچنین سهم تنش های عاطفی خود را بروز می دهد. به حد کافی جالب توجه است که به نظر می رسد مطالعات بتواند پیش بینی کند که کودک با استعداد در واقع چه بسا خودخواهی کمتری نسبت به کودک متوسط دارد. به نظر می آید همبستگیِ مستقیمی بین انتظارات بالا که کودک مستعد برای خودش دارد، با اهداف غیرواقعیِ که او برای آن می کوشد وجود داشته باشد. این وضعیت میل به ایجاد اضطراب دارد، طوری که کودک با استعداد خودش را غیرواقع بینانه درمی یابد.
منبع:مرکزمشاوره ستاره ایرانیان
https://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/stockfresh_3234866_student-girl-playing-with-tablet-pc_sizeM-1024x780.jpg336441روانشناس متخصص کودکhttps://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/سایت-کودکانه-logo-5.pngروانشناس متخصص کودک2017-04-17 20:11:392023-08-23 07:27:21کودک با استعداد کیست؟
این مقاله با این هدف نوشته شده تا به شما والدین کمک کند، به شکل اولیه خودتان به زمینه ای که کودکتان در آن توانمند تر است پی ببرید. اما قبل از آن لازم است بدانید که طبق کدام نظریه در حال بررسی توانمندیهای کودکتان هستیم.سپس پرسشنامه ای ارائه شده که با پاسخگویی به آن می توانید زمینه تیزهوشی کودک را به شکل اولیه مشخص کنید. در ادامه برای هر یک از تیزهوشی ها مشاغل و فعالیت های لذت بخش معین شده است. امید است مقاله حاضر بتواند موثر واقع شود.
در مورد هوش تصورات متفاوتی بین افراد، وجود دارد، برای مثال عده ای می اندیشند که هوش از ابتدای تولد تا زمان مرگ ثابت و یکسان است و عده ای دیگر معتقد هستند فقط یک هوش وجود دارد، اما نظریه پردازی به نام گاردنر نظریه اش هشت نوع هوش معرفی می کند، که عبارتند از:
هوش زبانی
هوش منطقی- ریاضی
هوش فضایی
هوش بدنی جنبشی
هوش موسیقی
هوش طبیعت گرا
هوش بین فردی
هوش درون فردی
هر انسانی در این هشت نوع هوش سطوح متفاوتی از توانایی را به نمایش می گذارد و بین انسانها در این هشت نوع هوش تفاوتهایی وجود دارد.
این هدف را دنبال می کنیم تا شما والدین به واسطه پاسخ به پرسشنامه ای که ضمیمه گردیده است تا حدودی به زمینه هوشی کودکتان پی ببرید. نظریه گاردنر با نظریه های سنتی هوش متفاوت است. طبق نظریه هوش های چندگانه گادرنر، برای آموزش باید سایر توانایی ها و استعدادهای کودک را همراه با هوش زبانی و منطقی ریاضی ( که به مدت طولانی تنها تاکید مراکز و مدارس بر آنها بوده است) مدنظر قرار دهیم. در جدول زیر به چند تفاوت مدل های سنتی هوش با مدل هوش های چندگانه گاردنر اشاره می شود.
در نظریه هوش های چندگانه گاردنر آموزش دادن یک فرد با تاکید و در نظر گرفتن توانایی های یادگیری فرد و آموزش با تاکید بر نقاط قوت کودک، ساختار دادن به محیط یادگیری او و سنجش رشد و پیشرفت کودک در طی زمان است.
انجمن ملی آموزش کودکان پیش دبستانی برای به کارگیری روش های متناسب با رشد مربیان را تشویق می کند تا با ایجاد طرح ها وانطباق با سبک ها و توانایی های یادگیری هر کودک. به نیازهای آنها پاسخ دهند. پاسخ دهی به هر کودک به صورت انفرادی ،پایه و مبنایی بر روش های آموزشی متناسب با سطح رشد هر کودک است.
چون کودکان سه، چهار و پنج ساله نیمرخ نقاط قوت و ضعف شان متفاوت است. بنابراین فراهم کردن و پیوند دادن آنها با انواع تجربیات یادگیری که روش های خاص دانستن و با هوش شدن را در آنها تقویت می کند، اهمیت زیادی دارد.
اما به یاد داشته باشید که هوش های چندگانه در سنین مختلف ظاهر می شود به نحوی که اگر کودک فعلا در یک زمینه با استعداد نیست، ممکن است با بزرگتر شدن. در این حوزه با هوش تر از سایر حوزه ها گردد. علاوه بر این ، همه این هوش ها را می توان با فعالیت و تجربه رشد و ارتقا داد.
قبل از آنکه به تعریف و شرح هر هوش در نظریه چندگانه گاردنر بپردازیم. از شما والدین گرامی تقاضا می شود به پرسشنامه زیر پاسخ دهید ( هر چند روانشناسان بررسی دقیقتر و همه جانبه تری برای معین کردن زمینه استعدادی فرزندتان انجام می دهند) اما پاسخ به این پرسشنامه از طرف شما تا حدودی می تواند راهگشا باشد.تشخیص تیزهوشی کودک
جایگاه پرسشنامه
اکنون پاسخ های خود را بررسی کنید، تعداد پاسخ ها در هر هوش که (همیشه و اغلب) زیاد دارد با استعداد بیشتر در فرزندتان همراه است و آنهایی که (گاهی، هرگز ) بیشتر است استعداد ضعیف تر است .اکنون شرح مختصری از هوش ارائه می شود سپس افراد مشهوری که این هوش ها را داشته اند. مشاغلی که مناسب هر کدام از این هوش ها است ارائه می گردد.
هوش زبانی: باهوش در زبان
فردی که در زبان با هوش است، در به کارگیری کلمات به طور موثر چه شفاهی (مثل داستان گو، سخنران، سیاست مدار) و چه نوشتاری (مثل گفتن شعر، ویراستاری، روزنامه نگاری) ظرفیت بالایی دارد. تمرکز آموزش سنتی بیش تر این نوع هوش بوده است و انتظار بر این بوده است که کودکان اطلاعات را از طریق گوش کردن، خواندن، صحبت کردن و نوشتن جذب کنند.
کودکی از زبان باهوش است لذت می برد از: خواندن کتاب، نوشتن املا، گوش کردن به داستان، انجام بازی های حافظه ای و بازی با کلمات، اغراق و مبالغه گویی، بازی با لغات (جملات آهنگین و با قافیه)
افراد مشهور با هوش زبانی: ماریا انجلو، اوپر اوینفری، رابرت مک کلوسکی ،ویلیام شکسپیر
مشاغل مربوط به این نوع هوش: معلم، سیاست مدار،سخنران حرفه ای ،شاعر،روزنامه نگار
هوش منطقی – ریاضی: با هوش در اعداد
فردی که در اعداد هوشمندی دارد ، در استفاده از اعداد به طور موثر(ریاضی دان، ممیز مالیاتی یا آمارگر) و استدلال خوب(مثل یک دانشمند، برنامه نویس، کامپیوتر یا منطق دان) ظرفیت و توانایی بالایی دارد. تاکید آموزش سنتی بر این نوع هوش نیز بوده است.
حقایق عددی، اصول علمی ، مشاهده و آزمایش معمولا در روش های آموزشی این نوع هوش وجود دارد.کودک با هوش در اعداد لذت می برد: از پرسیدن سوال، شرکت در تجربیات و آزمایش ها ، حل مسایل ، طبقه بندی و ردیف بندی، بازی های شمارشی و بازی با اعداد، بازی های منطقی ، خلق و ایجاد کدها، ایجاد الگوها، پاسخ به سوال چه مقدار و چه اندازه
افراد باهوشمندی بالا در اعداد: آلبرت انیشتن ،اسحاق نیوتن ،جان دیوی ،برتراند راسل، بیل گیتس ،آگاتا کریستی
مشاغل مربوط به این هوش: معلم ریاضی ،آماردان ،اقتصاد دان،مهندس، دانشمند، برنامه نویس کامپیوتر، ریاضی دان ،فن آوری اطلاعات
هوش فضایی: باهوش در تصاویر
فردی که در تصاویر باهوش است، در درک دقیق دنیای دیداری- فضایی (مثل یک شکارچی ، دیده بان ، راهنما) و ایجاد تغییر مبتنی بر ادراکات( مثل یک دکوراسیون ساز، معمار، هنرمند، مخترع) توانایی بالایی دارد.
هوش فضایی شامل حساسیت به رنگ ها ، خطوط ، اشکال ، ترکیبت ها، فضا و روابط فی مابین این مولفه ها سات. این نوع هوش نیازمند ظرفیت بالا در تصویر سازی و گرافیک برای ارائه ایده ها به صورت دیداری و فضایی است. کودکی که با هوش تصویری است لذت می برد از: چیزهای را کنار هم می گذارد و یا ازهم جدا می کند. با مکعب ها ، شکل می سازد، با کولاژ مجسمه و خانه می سازد. طراحی ، نقاشی ، طراحی و خلق اشیا، دیدن تصاویر،عکسها و فیلم ها ، رویا پردازی، تجسم، مشاهده جداول و نمودارها
افراد مشهور با هوش تصویری: پابلو پیکاسو، مایالین، آنیتا لوبل، موریکا سندک، استقان کامل، ونسان ونگوک، رامراند، آنسل آدامز
مشاغل مربوط به این هوش: نقاشی ، مجسمه سازی، عکاسی، مهندسی، دکوراتور، راهنمای تور، دیده بان، جنگل بانی، خلبانی، معماری، کاوش گر.
هوش بدنی – جنبشی: باهوش بدنی
فردی که از لحاظ بدنی باهوش است در استفاده از کل بدنش برای ابراز عقاید و احساتساتش (مثل یک هنرپیشه، پانتومیست، ورزشکار) و استفاده از دست هایش برای ایجاد تغییر در چیزها( مثل یک متخصص صنایع دستی ، مجسمه ساز، سفالگر، مکانیک، جراح) تخصص و مهارت دارد.
کودکی که از لحاظ بدنی باهوش است لذت می برد از: حرکات موزون، حرکات به اطراف کلاس، لمس و بررسی اشیاء، استفاده از زبان بدن، اشاره و حرکات، ساختن اشیا، لمس افراد در هنگام گفتگو، جمع آوری اشیاء ( کلکسیون) شنیدن و خواندن داستان های علمی
افراد مشهور با هوش بدنی: مایک جردن، آندره آغاسی، تایگرد وود، دکتر کریستین ، محمد علی کلی
مشاغل مربوط به هوش بدنی- فضایی: مکانیک ، جراح، نجار، مجسمه ساز، هنرپیشه، مربی پرورش اندام، تردست.
هوش موسیقی: باهوش در موسیقی
فردی که در موسیقی باهوش است، توانایی درک( مثل طرفدار موزیک)، تغییر شکل(مثل آهنگساز)، و ابراز(اجراکننده) آهنگ های موسیقی را دارد. هوش موسیقی مبتنی بر شناخت الگوهای صوتی مثل صداهای محیطی و حساسیت به آهنگ ها و شدت اصوات است.
کودکی که در موسیقی هوشمند است لذت می برد از: آواز خواندن، بخاطر سپردن آهنگ ها، دنبال کردن ریتم ها، بازی با ابزارآلات موسیقی، گوش کردن به موسیقی، ساخت آوازها و غزلیات، زمزمه، واکنش به موسیقی، سوت زدن، از حفظ خواندن اشعار
افراد مشهور با هوش در موسیقی: استیو واندر، لئونارد برنشنین، بتهون، موزارت، باخ، الافیتزجرالد، باب دیلان، ماریان اندرسون، لوییز آرمسترانگ.
مشاغل مربوط به هوش موسیقی: نویسنده آهنگ، آوازخوان، تنظیم کننده آهنگ، موسیقی دان، اجرا کننده ، منقد موسیقی، ساز زن( مثلا فلوت زن) ابزارساز.
هوش طبیعت گرا: فردی که از لحاظ طبیعی باهوش است در درک دنیای گیاهان و حیوانات، توجه به ویژگی ها و طبقه بندی آنها، توانایی خاص و بالایی دارد. افراد باهوش طبیعت گرا توانایی مشاهده گری دارند. آنها توانایی خود را با کشف طبیعت و جمع آوری و مطالعه مجموعه ها، پرورش می دهند.
کودکی که هوش طبیعت گرا دارد لذت می برد از: گفتگو در مورد حیوانات اهلی، جمع آوری حشرات و سنگ ها، دیدن پرندها، پروانه ها و ابرها، بررسی گل ها و گیاهان، طبقه بندی و ردیف بندی چیزهای طبیعی، راهپیمایی در جاهای طبیعی(کوه، دشت و …) بازی در بیرون از منزل ، مطالعه علوم و کتابهای طبیعی.
افراد مشهور باهوش طبیعت گرا: جرج واشینگتن، گالیله، لویی پاستو، راسل کارسون، چالز داروین، جان گودال، جان جیمز.
هوش بین فردی: افرادی که هوش قومی بالایی دارند، در درک و ایجاد تمایز در خلق، نیت، انگیزه و احساس دیگران توانمندی بالایی دارند. افراد باهوش بین فردی، روابط و تعاملات فرد به فرد را کنترل می کنند.
کودکی که در درک دیگران باهوش است لذت می برد از: بودن در جمع همتاها، گفتگو با دیگران، داشتن دوستان زیاد، هدایت دیگران، سازماندهی فعالیت ها، انتخاب شدن توسط دیگران برای کمک کردن، بازی با همتاها، بارش افکار
افراد باهوش بین فردی مشهور: مادرترزا، مهاتما گاندی، جیمز اسکالانته، مارتین لوتر، ویلیام کلینتون، بیل کوزبی، جان اف کندی.
مشاغل مربوط به این هوش : درمانگر، روانشناس، سیاست مدار، معلم ، مشاور، جامعه شناس، رئیس جمهور، مهمان دار
هوش درون فردی: هوش خود فردی که در خودشناسی باهوش است، دارای دانش مربوط به خود است و انطباق دادن اعمال با آن دانش(خودشناسی) توانمند است. این هوش شامل داشتن تصویری دقیق از نقاط قوت و ضعف خود است. این هوش همچنین شامل آگاهی از خلقیات درونی ، نیات، انگیزه ها ، مزاج و امیال است. افراد باهوش درون فردی، دارای توانایی منظبط کردن خود، درک خود و عزت نفس می باشند.
کودک با هوش درون فردی لذت می برد از: تنها کار کردن، دنبال نمودن علایق خود، پیروی از غرایز خود، اصیل بودن، داشتن فضای شخصی، تفکر ، بازی های انفرادی.
افراد مشهور با هوش درون فردی: زیگومند فروید، آلبرت شوایتزر، ایندیرا گاندی، کارل یونگ، دالایی لاما، آبراهام لینکن.
مشاغل مربوط به این هوش: فیلسوف، رهبر سیاسی، شاعر، روانشناس، حکیم ، عارف
منبع:کانون مشاوران ایران
https://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/سایت-کودکانه-logo-5.png00مرکز تخصصی مشاوره کودک و نوجوان ستاره ایرانیانhttps://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/سایت-کودکانه-logo-5.pngمرکز تخصصی مشاوره کودک و نوجوان ستاره ایرانیان2016-06-02 05:11:372023-08-23 07:29:16تشخیص تیزهوشی (استعداد) کودک
پدر یا مادر بودن کار آسانی نیست. در گذشته، وظیفه اصلی والدین فراهم کردن سرپناه، غذا و پوشاک برای فرزندان بود. امروزه وضع فرق کرده است. دنیای امروز به شدت رقابتی شده است و کودکان باید سخت تلاش کنند تا بتوانند موفق شوند. نسل ها روز به روز تیزهوش تر می شوند و دست یابی به موفقیت نیز روز به روز سخت تر می شود. پس وظیفه والدین چیست؟ والدین باید علاوه بر فراهم کردن وسایل رفاه و آسایش فرزندانشان به آنها کمک کنند تا استعدادهایشان را شکوفا کنند. به سخن دیگر آنها به فرزندانشان کمک می کنند تا توانایی های ذهنی خود را افزایش دهند و راه رسیدن به موفقیت در زندگی را یاد بگیرند.
قبلا تصور می شد که فقط ژنتیک در تیزهوشی تاثیر می گذارد، اما امروزه بسیاری از دانشمندان عقیده دارند که محیط نیز در رشد هوشی تاثیر چشمگیری دارد. به ویژه، پنج سال اول زندگی اهمیت زیادی دارد زیرا در این دوره رشد مغز سریع است. فراهم کردن محیط مطلوب، تغذیه مناسب و فعالیت هایی که به پرورش مغز کمک می کند می توانند توانایی های ذهنی کودک را به طور چشمگیری افزایش دهند. در واقع، والدین می توانند به تیزهوش تر شدن فرزندشان کمک زیادی کنند. ابتدا والدین بایستی تیزهوشی را بشانسند و ویژگی کودک تیزهوش را بدانند لذا در ابتدا به تعریف تیزهوشی و هوش می پردازیم.
در بررسی مفهوم هوش مشخص می شود که منظور از هوش همان ابزار و قابلیت یادگیری و شناخت است که به وسیله آن انسان می تواند بیندیشد، استدلال کند، خودش را با شرایط مورد نظر سازش دهد، اطلاعات و آگاهی های خودش را نظم و ترتیب دهد، با اعداد سروکار داشته باشد، چیزی را در ذهنش تصور و تجسم کند و آنچه را که می خواهد حفظ کرده بیاد آورد، استنتاج کرده و نتجه گیری کند و … . لذا هوش یک ابزار و وسیله است. استعداد نیز نوعی هوش است. هوش ویژه، یعنی توانایی یادگیری در زمینه ای خاص و مشخص.
هوش و استعداد، هر دو به عنوان یک ابزار و وسیله در هر جهتی می توانند به کار روند. یعنی هوش به تنهایی شبیه یک ظرف است و ما قادریم در آن هر چیزی بریزیم ، زهر یا نوشدارو. ارزشی که ظرف دارد بستگی دارد به آنکه چه چیزی در آن ریخته ایم. بنابراین هوش به تنهایی مثل یک ظرف خالی است و ارزشی ندارد.
تیزهوش کیست؟ کسی که چیزی را زودتر و تند درک کرده و بفهمد مانند افرادی که دست به اختراع یا اکتشاف بزرگی زده اند تا پیشرفت درخشانی را بدست آورده اند. یا فردی که جامعه وسیعی از افراد بشر را رهبری و مدیریت می کند، یا فردی که مهارتی برجسته را در حوزه ای خاص به نمایش می گذارد مثل وزشکار ، نوازنده یا نقاش بنام و … . ویژگی های همه این افراد بر حسب زمینه خاصی که در آن درخشیده اند از خصوصیات متمایز کننده ای برخوردار هستند، یعنی همه افراد رهبر در مقایسه با افراد خلاق (مخترع یا مکتشف) دارای خصوصیات مشترک و انحصاری می باشد علاوه بر این، چنین افرادی با مردم عادی و متوسط جامعه، از ویژگی های مشابه و مشترکی برخوردار هستند که می توان آنها را تیزهوش قلمداد کرد. بنابراین مهم است که بدانید تیزهوشی و نخبگی،قراردادی و تعیینی نبوده و نیست. بلکه برمبنای واقعیت و شواهد تجربی و طبیعی که در طی دهها سال پژوهش و تحلیل و بررسی دقیق رفتارهای نخبگان واقعی جامعه بشری استخراج شده است. درباره ویژگی های آدم های نابغه، پژوهش های زیادی در دست نیست اما تا حدودی معین شده است نوابغ از لحاظ تحصیلی بسیار زودرس هستند. در حدود ۱۴ ماهگی به راحتی صحبت می کنند و تکلم را شروع می کنند و از حدود ۳ سالگی به راحتی می توانند مطالعه کنند، علایق و مشغولیت های بسیار متنوعی دارند، زبانهای مختلف را به خوبی یاد می گیرند. در برخی زمینه های هنری مثل موسیقی و نقاشی در سالهای قبل از دبستان (۵-۶ سال اول زندگی) به توانایی ها و عملکردهای بالاتر از همسالان دست می یابند.
لازم است بدانید که افراد تیزهوش علاوه بر توانمندیهای خارق العاده ذهنی و هوشی که دارند از ویژگی های شخصیتی، علایق و سلیقه های خاص، رفتارهای ویژه ، عقاید ونگرش های اختصاصی و حتی خصوصیات بدنی و جسمانی منحصر به فردی برخوردارند. یعنی تفاوت یک فرد تیزهوش با یک فرد غیر تیزهوش صرفا یک تفاوت هوشی نیست. بلکه او نیازها، توانائیها و رفتارهای خاص خود را دارد یعنی با افزایش هوش در یک انسان ویژگی های غیرهوشی نیز دگرگون می شود و متمایز می شود مثل ویژگیهای شخصیتی و … . یعنی تیزهوشی به معنای وسیع کلمه، علاوه بر توانایی فوق العاده و برجسته در یادگیری و شناخت توام با ویژگی هایی در ابعاد نگرشی، انگیزشی، شخصیتی، ذهنی، رفتاری و حتی جسمانی است. علایق گسترده و نیازهای خاصی مانند کنجکاوی، پیشرفت علمی، نظم، امنیت ، کمال گرایی و سرگرمی های خاص از خصایص انگیزشی تیزهوشی است.
از لحاظ ویژگی های نگرشی فرد تیزهوش از خود باوری مثبت، انتقاد از خود، موضع درونی نظارت و کفایت برخوردار است. افراد تیزهوش از لحاظ جسمانی ، از سلامتی قابل ملاحظه ، نیرومندی و رشد پیشرس برخوردارند.
خصوصیات افراد تیزهوش در قالب یک فهرست قابل تشخیصی کوتاه و روشن می تواند به شکل زیر ارائه شود، به گونه ای که به خانواده ها و اطرافیان کودکان و نوجوانان یاری دهد تا آنان را شناسایی و کشف نمایند . این فهرست عبارتند از:
هنگام تولد وزن بیشتری( معمولا بیش از ۵/۳ کیلو گرم ) دارند.
در حدود ۴ ماهگی می توانند حدود یک دقیقه بنشینند.
در حدود ۶-۷ ماهگی می توانند بدون کمک دیگران به مدت چند دقیقه بنشینند.
در حدود ۸ ماهگی می توانند ۲تا ۳ کلمه ادا کنند.
در حدود ۳ سالگی می توانند مطالعه کنند
علاقه فراوانی به یادگیری نشان می دهند.
دوست دارند از دیگران برتر باشند.
به مباحث اخلاقی، مذهبی و سیاسی علاقه نشان می دهند.
تمایل شدیدی به استقلال فردی دارند.
به طور کلی از علایق وسیع و متنوعی برخوردارند.
حداقل در یک موضوع خاص، سریع یاد می گیرند.
اعتقاد واقع بینانه ای نسبت به خود دارند.
ترجیح می دهند با افراد مسن تر از خود به سر ببرند.
اصولا فعالیت و تحرک شدیدی در رفتار نشان می دهند.
در زمینه ای خاص، به کار مستقلانه و انفرادی می پردازند.
با توجه به سن خود، کارهای شخصی را به راحتی انجام می دهند.
اعتماد به نفس دارند.
معمولا شوخ طبع و بذله گو هستند.
از لحاظ شخصیتی، فردی مستقل به نظر می رسند.
وظیفه شما والدین این است که در پنج سال اول زندگی این است که به کودک کمک کنید تا توانایی های مغزی اش را پرورش دهد. مغز نوزاد باید شبکه های ارتباطی ایجاد کند تا ۱۰۰ میلیارد سلول مغزی بتوانند باهم ارتباط برقرار کنند.هر سلول عصبی شاخه های کوچکی به نام دندریت دارد که باعث می شود پیوند سیناپس گسترده تری به وجود آید. بیشتر دندریت ها حدود ۸۰۰ درصد آنها پس از تولد ایجاد می شوند. در سه سال اول زندگی ، رشد مغز بسیار سریع تر است و بیش از نیاز خود سیناپس ایجاد می کند. این پیوند های سیناپسی مفیدند زیرا در یادگیری های آینده نقش مهمی دارند. سلولهای عصبی، بدون سیناپس های کافی نمی توانند به طور وسیع و کارآمد با هم ارتباط برقرار کنند. فعالیت های ذهنی نیز مثل یادگیری خاطره ها و پردازش اطلاعات جدید بدون وجود سیناپس های کافی نمی توانند انجام شوند . جنبه منفی تولید بیش از حد سیناپس ها این است که سرعت مغز را کم می کند. هر ذره از اطلاعات که از مغز کودک می گذرد باید از میلیاردها پیوند اضافی بگذرد. کودکان در پاسخدهی به دستورات شفاهی بسیار کند عمل می کنند، مثل «اسباب بازی ات را بردار»، « لباست را بپوش»، « بیا به پارک برویم». علت این است که مغز آنها به دلیل سیناپس های اضافی کند شده است. اگر به چهره یک کودک ۲ ساله نگاه کنید، می توانید ببینید که مشغول «فکر کردن» است و سعی می کند پیش از این که واکنش نشان دهد اطلاعات را پردازش کند. اگر همه سیناپس های اضافی از بین نرود، مغز نمی تواند به خوبی کارش را انجام دهد. چگونه می توان مغز را از وجود سیناپس های اضافی پاک کرد و آن را کار آمدتر کرد؟ چگونه می توان سیناپس های مهم (که مسیرهای موفقیت هستند) را حفظ کرد و سیناپس هایی که سرعت مغز را کم می کنند از بین برد؟
وقتی گیاهان بیش از حد رشد می کنند، آنها را هرس می کنند. یعنی شاخ و برگ های اضافی را می برند تا گیاهان دیگر نیز بتوانند رشد کنند. علاوه بر این ، باید به این گیاهان جدید آب و کود داد تا بتوانند زنده بمانند، مغز کودک شما نیز چنین است. وقتی که مغز ، سیناپس های جدید می سازد، به طور همزمان سیناپس های ناکارآمد را از بین می برد که به آن « هرس سیناپسی » می گویند. هرس سیناپسی در رحم آغاز می شود اما از تولد تا ۲ سالگی سرعت بیشتری پیدا می کند و تا ۶ سالگی کند می شود و سپس تا ۱۲ سالگی دوباره سرعت می گیرد. هرس سیناپسی هر چند کند می شود اما در نوجوانی نیز ادامه می یابد.
سیناپس هایی که به طور مرتب استفاده می شوند، تغذیه می شوند و زنده می مانند در حالی که سیناپس هایی که کمتر استفاده می شوند از بین می روند. هرس سیناپسی برای رشد مغز مهم است. هرس سیناپسی فقط به معنی از دست دادن سیناپس ها نیست بلکه به معنی حفظ و تقویت سیناپس های موجود است. اگر از یک مسیر سیناپسی خاص زیاد استفاده شود، مثلا اگر به کودک عکس ها، شکل ها یا کلمه های جدید و جالب نشان داده شود با دیگران گفتگو کند یا به موسیقی گوش دهد، پیوند های سیناپسی در مغز او ایجاد می شوند تا بعد ها بتواند این اطلاعات را به خاطر آورد.
والدین می توانند در ساختار فیزیکی مغز و نیز کارآیی آن به شدت تاثیر بگذارند فقط تجربه ها و فعالیت های کودک تعیین می کنند که کدام سیناپس ها زنده بمانند و کدام سیناپس ها از بین بروند. والدین و مراقبان می توانند تجربه ها و فعالیت های کودکان را کنترل کنند. والدین تعیین می کنند که کودک چه تجربه ها یا فعالیت هایی داشته باشد. هر چند بدون مشارکت والدین نیز فرایند هرس سیناپسی انجام می شود، اما اگر والدین در این فرایند مشارکت نداشته باشند، کارآیی مغز کاهش خواهد یافت کودکانی که به خوبی تغذیه و تربیت شده اند تحریک ذهنی و جسمی مناسب دریافت می کنند. این تحریک های ذهنی و جسمی موجب گسترش پیوندهای عصبی می شوند و پایه های یادگیری های پیشرفته را تشکیل می دهند. وقتی که برای مغز کودک فعالیت های مناسب فراهم می کنید، ژن هایی را فعال می کنید که سلول های عصبی در پیوندهای سیناپسی ارزشمند را تقویت می کنند. شما با این کار، ژن های تیزهوش بودن کودک را فعال می کنید. تجربه های حسی مختلف می توانند در رشد پیوندهای مغزی تاثیر بگذارند، از قبیل تجربه های حسی بویایی، شنوایی، چشایی، بینایی و لامسه. وقتی که کودک را در آغوش می گیرید، با او حرف بزنید، برای او کتاب بخوانید، غذای خوشمزه تهیه می کنید یا ترانه می خوانید، با او بازی های فکری انجام می دهید، به او یاد می دهید که شکل ها و رنگ های مختلف را بشناسد و او را به زمین بازی می برید ، در حال ساختن مسیرهای موفقیت هستید. استفاده از سیناپس به موجب تقویت و حفظ سیناپس می شود . اگر کودک مضطرب و غمگین باشد، تحریک کافی دریافت نکند یا سوء تغذیه داشته باشد یا در معرض مواد سمی موجود در محیط قرار گیرد، پیوندهای عصبی مهم از بین می روند، کارآیی مغز کودک کاهش می یابد و در نتیجه ، تیزهوش نخواهد شد. امید است مقاله حاضر گامی کوچک در جهت آگاهی به والدینی که به تیزهوشی فرزندشان علاقه مند هستند برداشته باشد.