عوارض ترس در کودکان

عوارض ترس در کودکان

عوارض ترس در کودکان چیست؟ چه چیزی باعث ترس شدید کودک می شود؟ چگونه می توان ترس را در کودک کاهش داد؟ یکی از مسائل رایج و شایع میان کودکان ” ترس ” است. مطالعات و بررسی های مختلفی که انجام شده، نشان می دهد که کودکان بهنجار به نحو شگفت آوری دچار ترس های متفاوتی هستند. اگرچه که ترس در میان کودکان امری رایج است، اما ترس های شدید چندان متداول نیستند.

به گونه ای که عده ای از روان شناسان معتقد هستند که ترس یک غریزه و میل باطن ست که بر اساس حکم این غریزه، کودک دوست دارد که بترسد و به نوعی از این ترس لذت می برد. ادامه مطلب

داد زدن بر سر کودک

داد زدن بر سر کودک | اثرات و عوارض روانشناختی

داد زدن بر سر کودک عوارض منفی روی آن ها دارد. در این مقاله در مورد علت و عوارض داد زدن بر سر کودک و راه کارهای حل این مشکل صحبت خواهیم کرد.

طبیعی است که شما به عنوان پدر و مادر گاهی عصبانی شوید. گاهی اوقات بچه ها تا حدی والدین خود را عصبانی می کنند که والدین آن ها ناخودآگاه با تمام وجود فریادی می کشند که حتی خودشان قبل از این باور نداشتند که بتوانند این گونه داد بزنند.

این کار که ناشی از حس درماندگی و استیصال والدین است، رفتاری عادی و طبیعی محسوب می شود. اما این طبیعی بودن، تاثیری بر مخرب بودن و اثرات منفی آن روی فرزندان ندارد.

ممکن است شما جزو والدینی باشید که مدام و به هر دلیل کوچک و بزرگی سر بچه ها داد می کشند، یا این که فقط گهگاهی این کار را می کنید که خب انسان است دیگر! و شاید جزو آن دسته از والدین هستید که هیچ گاه سر فرزند خود داد نزده اید، در این صورت باید به شما تبریک گفت.

البته باید این نکته را در نظر گرفت که هر خانواده روش تربیتی و آموزشی متفاوتی دارد، برخی از والدین با نرمی لطافت بیش از حد با کودک برخورد می کنند و برخی نیز در رفتار خشن نسبت به فرزند خود زیاده روی می کنند که هر دوی این روش ها افراطی بوده و در نهایت باعث بروز مشکلات رفتاری و شخصیتی در کودک می شوند. در ادامه به سوالات داد زدن سر کودک نی نی سایت پاسخ داده شده است.

علت داد زدن |داد زدن سر کودک دو ساله

پاسخ کوتاه این است که ما صدایمان را بلند می کنیم زیرا در آن لحظه احساس عجز و خشم می کنیم. اما به ندرت پیش می آید که داد زدن سر کودک مشکلی را برطرف یا حل کند؛ این رفتار فقط ممکن است مدت کوتاهی کودک را آرام و مطیع کند اما باعث بهبود رفتار یا عملکرد او نمی شود و در نتیجه مشکل از ریشه حل نخواهد شد.

داد زدن سر کودک دو ساله  فقط باعث می شود آن ها بترسند و نقشی در این که آن ها پیامد رفتار خود را درک کنند، ندارد. از آنجا که کودک توانایی کمی در درک و پردازش هیجانات دارد، در مواجهه با موقعیت های استرس زا دچار سردرگمی می شود؛ برای مثال زمانی که شما بر سر فرزند کم سن خود داد می زنید، او بر سر انتخاب تصویر مهربانِ شما در گذشته و تصویر خشن شما در زمان حال گیج می شود و این باعث تحمیل فشار روانی زیادی بر او خواهد شد.

به گفته لورا مارکهم، نویسنده و پژوهشگر، وظیفه ی اولِ والدین بعد از دادن اطمینان نسبت به سلامت و امنیت به کودک این است که هیجانات و احساسات خود را مدیریت و کنترل نمایند.

والدین اولین و مهم ترین الگوی بچه ها هستند و آن ها رفتار والدین خود را تقلید می کنند، پس اگر رفتار پرخاشگرانه مثل داد و فریاد زدن در خانه به عنوان امری عادی برای بچه ها تلقی شود، در نتیجه این رفتار در آینده از کودک مشاهده خواهد شد.

داد زدن بر سر کودک

عوارض داد زدن سر نوزاد و کودک

سوال بسیاری از والدین این است که چه حد از داد و فریاد زدن بر سر کودکان به آن ها آسیب می رساند. در جواب این سوال باید گفت که این صدمه به شدت و نوع این فریادها بستگی دارد. اما همان طور که در بالا اشاره شد داد زدن بر سر کودک رفتار نادرست و مخربی است، پس بهتر است والدین از راه کارهایی مناسب برای حل مشکل خود به جای داد زدن سر کودک دو ساله استفاده کنند.

در ادامه ۵ دلیل مهم در جواب این سوال که چرا نباید بر سر کودک خود داد بزنیم، خواهیم آورد. عوارض داد زدن سر نوزاد شامل موارد زیر می باشد:

۱. فریاد شما باعث ترس کودک می شود.

همه والدین دوست دارند که با فرزند خود دوست باشند و با این حالت از دوستی با فرزند خود زندگی کنند، همچنین دوست دارند که فرزندشان آن ها را دوست بدارد و برای آن ها احترام قائل شوند. سوالی در اینجا مطرح می شود که آیا ممکن است شما با شخصی دوست شوید یا آن شخص را دوست داشته باشید که از او می ترسید؟ پاسخ شما مطمئنا “نه” خواهد بود.

داد زدن بر سر کودک فقط باعث ترساندن او می شود و اگر این اتفاق به طور مدام تکرار شود، این ترس در کودک شما خواهد ماند و باعث ایجاد استرس در او خواهد شد. در بهترین حالت این ترس با بزرگ شدن فرزند شما از بین می رود و در بدترین حالت که محتمل تر نیز هست این ترس در تمام سنین بزرگسالی در وجود فرزند شما باقی خواهد ماند.

۲. باعث ترس و عدم اعتماد کودک به شما می شود.

مطالعات نشان می دهد که عوارض داد زدن سر نوزاد، تاثیری مشابه تنبیه فیزیکی دارد و روی کودک اثر منفی می گذارد. ترس از داد زدن شما مانند ترس از تنبیه فیزیکی بوده و باعث می شود کودک در زمان مشکلات از ترس این تنبیه، نتواند به شما اعتماد کند، در نتیجه مسائل خود را با شما مطرح نمی کند. تدوام این رفتار شما باعث تدوام این ترس شده و به تدریج رابطه ی فرزندتان با شما را ضعیف می کند.

۳. باعث افزایش وزن کودک خواهد شد.

نتیجه مطالعات دانشمندان نشان می دهد که دادن زدن بر سر کودک باعث ایجاد استرس و اضطراب در کودک می شود که در نتیجه آن انفجارهای هورمونی در بدن کودک اتفاق می افتد و فعالیت های قلبی و عروقی کاهش یافته و فرآیندهای التهابی نیز افزایش می یابد. همچنین این استرس باعث اضافه وزن و چاقی در کودک می گردد و عوارض داد زدن سر نوزاد می شود.

 

  • داد زدن بر سر کودک

۴. تاثیر منفی روی شخصیت کودکتان دارد.

به مرور زمان و تدوام این رفتار مخرب، خشم شما به کودک منتقل خواهد شد و کودک شما با این ممنوعیت ها، خشم ها رشد خواهد کرد، در نتیجه ممکن است که فرزند شما در بزرگسالی به فردی عصبی، خشن یا حتی مجرم تبدیل شود.

داد زدن بر سر کودک باعث می شود که در دوران نوجوانی مستعد ابتلا به افسردگی شوند تا جایی که این حالات و ترس ها باعث ایجاد اضطراب و شکل گیری افکار خودکشی در آن ها می گردد و در بزرگسالی این افراد نیازمند مراجعه به یک روانشناس حرفه ای خواهند شد.

۵. احتمال ابتلا به میگرن در فرزند افزایش می یابد.

اغلب کسانی که در کودکی تحقیر شده اند یا به آن ها توهین می شود، در بزرگسالی به بیماری میگرن مزمن مبتلا خواهند شد. در نتیجه رفتار شما و این که همیشه به خاطر هر رفتار اشتباهی بر سر فرزند خود داد می زنید می تواند عوارض داد زدن سر نوزاد بر سلامت جسمی و روحی کودک شما تاثیر می گذارد که حتی تا بزرگسالی نیز ادامه یابد.

عوارض داد زدن سر نوزاد

فریاد زدن نحوه رشد مغز نوزادان را تغییر می دهد، زیرا انسان ها اطلاعات و رویدادهای منفی را سریعتر و کامل تر از موارد خوب پردازش می کنند. MRI مغز افرادی را که سابقه سوءاستفاده کلامی والدین در دوران کودکی داشتند، با اسکن‌ از افرادی که سابقه سوء استفاده نداشتند، مقایسه شد و نشان داده شد که تغییرات فیزیکی مشخصی در مغز آن ها وجود دارد.

راهکارهای مفید برای متوقف کردن، داد زدن بر سر کودک

تربیت فرزندانی که با والدین خود ارتباط عاطفی و حسی قوی تری دارند آسان تر است. زمانی که کودک احساس امنیت می کند و به صورت بی قید و شرط دوست داشته می شود، تمایل بیشتری به گفت و گو با والدین و حتی پذیرش حرف آن ها دارند،

پس قبل از اینکه که یک مشکل، کشمکش و چالش منجر به خشم و فریادهای از روی عصبانیت والدین شود، به حرف آن ها گوش می دهند. پس نیاز است این ارتباط بین والدین و فرزندان ایجاد و تقویت شود.

در زیر راه کارهای مفیدی که باعث می شود بتوانید با کنترل خشم و بدون فریاد زدن، مسائل خود و فرزندان را حل کنید را بیان خواهیم کرد.

پیشنهاد مشاور: ۱۰ راهکار برای مقابله با عصبانیت کودک

۱. به خود زمان بدهید.

باید قبل از اینکه عصبانیت شما به قدری افزایش پیدا کند که کنترل خود را از دست بدهید و داد بزنید، کاری کنید که بر خود مسلط شوید. می توانید برای چند لحظه از آن شرایط چالش برانگیز دور شوید و نفس عمیق بکشید تا کمی آرام شوید؛ به خودتان فرصت دهید تا بتوانید با آرامش شرایط را ارزیابی کنید. با این رفتار احتمال داد و فریاد زدن شما بسیار کاهش پیدا می کند و همچنین به کودک خود با شیوه ای صحیح و سالم کنترل احساسات و حد و مرزها را یاد می دهید.

۲. احساسات خود را بیان کنید.

عصبانیت نوعی احساس طبیعی و عادی است که کنترل درست آن، می تواند برای فرد آموزنده نیز باشد. شما با پذیرش احساسات و تایید آن ها به فرزند خود یاد می دهید که این احساسات بخشی از طبیعت وجودی و ساختاری انسان است و هیچ اشکالی ندارد اگر این احساسات را تجربه کنیم. این احساسات می تواند از لذت و هیجان تا غصه، خشم، حسادت و استیصال را در بر گیرد.

شما باید در مورد احساس خود با کودک صحبت کنید و فرزندان خود را هم به این کار تشویق کنید. این رفتار باعث ایجاد نگرشی محترمانه نسبت به خود و دیگران در کودک می شود که منجر به ایجاد روابطی در سالم در زندگی آینده ی آن ها خواهد شد.

داد زدن بر سر کودک

۳. قاطعانه رفتار بد کودک را تذکر دهید.

این که بچه ها گاهی دچار اشتباه یا خطایی شوند، کاملا طبیعی و بخشی از فرآیند رشدی آن ها می باشد. شما در مواجهه با این رفتارهای اشتباه باید با شیوه ای قاطع و در عین حال محترمانه با کودک برخورد کنید و به او بفهمانید که برخی رفتارها از نظر شما قابل قبول نیستند و شما آن ها را تحمل نخواهید کرد.

زمانی که می خواهید با کودک خود صحبت کنید، باید تا سطح فرزند خود پایین بیایید و به زبان خودش با او صحبت کنید تا حرف های شما برای او قابل فهم و درک باشد و همزمان به این توجه کنید که باید رفتاری محترمانه داشته باشید.

۴. در مورد پیامد کار صحبت کنید |عوارض داد زدن سر نوزاد

باربارا کلوروسو در کتاب “بچه ها ارزش این را دارند” این نکته را بیان می کند که استفاده از تنبیه و تهدید باعث افزایش احساس خشم، رنجش و ستیزه جویی می شود که در بلند مدت مانع ایجاد انضباطی درونی در کودک شما خواهد شد و جزو عوارض داد زدن سر نوزاد می باشد.

تهدید و تنبیه بچه ها باعث ایجاد حس شرم و حقارت در آن ها شده و در نتیجه احساس ناامنی به آن ها می دهد. اما زمانی که عواقب و پیامدهای رفتار همراه با تذکری منصفانه بیان شود، باعث می شود که کودک، آن موضوع را بهتر درک کرده و انتخاب بهتری داشته باشد.

برای مثال زمانی که کودک شما با اسباب بازی های خود دوست یا همبازی خود را می زند به جای عصبانی شدن، داد زدن و تنبیه فیزیکی و تهدید کردن کودک می توانید بعد از اینکه با ملایمت به او توضیح دادید که اسباب بازی برای بازی است نه برای زدن، به عنوان تنبیهی منصفانه اسباب بازی را از او بگیرید.

داد زدن سر کودک نی نی سایت | بعد از داد زدن چه کنیم؟

مهم نیست شما چقدر به دلیل عوارض داد زدن سر نوزاد ، خود را کنترل کنید و چقدر خوب عمل کنید، بالاخره مواقعی هست که شما صدایتان را بلند خواهید کرد. در این زمان بهترین کار چیست؟

به یاد داشته باشید که اشکالی ندارد اگر زمانی کنترل خود را از دست داده اید و داد زدن بر سر کودک را تجربه کردید. بهترین راه کار بعد از این اتفاق این است که به اشتباه خود اقرار کرده و از کودک خود معذرت خواهی کنید. با این کار به این درس مهم را خواهید داد که همه ما ممکن است مرتکب اشتباه شویم و لازم است در این موارد معذرت خواهی کنیم.

زمانی که کودک شما فریاد می زند لازم است که حد و مرزها را به او یادآوری کنید و به او بفهمانید که فریاد زدن شیوه قابل قبولی برای برقراری ارتباط نیست و شما فقط زمانی به حرف های آن ها گوش می دهید که رفتاری محترمانه داشته باشند

شما نیز از این شیوه می توانید برای آرام کردن خودتان در زمان عصبانیت و جلوگیری از داد زدن بر سر کودک استفاده کنید، این رفتار شما به کودکتان کمک می کند تا توانایی مدیریت خشم و کشمش را پیدا کنند. همچنین کودکان یاد می گیرند که اشتباهات خود و دیگران را درک کنند و آن را بپذیرند و در کنار آن از بخشش به عنوان ابزاری مهم در روابط سالم خانوادگی استفاده کنند.

نویسنده: “کودکانه” سایت کودک و نوجوان

منبع: Serious Long-Term Effects of Yelling At Your Kids

مقابله با ترس

۵ قصه درمانی برای ترس در کودکان

قصه درمانی برای ترس در کودکان که در دوران کودکی مطالعه می‌کنیم، در کل زندگی ما را دنبال می کنند. گاهی اوقات این امر به این دلیل است که آن ها درس های مهمی را ارائه می دهند، بنابراین در انتخاب این داستان ها باید دقت کنید در ادامه داستان های مناسبی آمده است که به فرزند شما کمک می کند تا به ترس خود غلبه کند.

۱.قصه اموزنده برای کودکان ترسو

خونه مادربزرگم یک حیاط بزرگ داشت که هرسال عید همه داخل اون جمع می شدیم، کنار حیاط چند درخت بهارنارنج بزرگ بود که بوی بهارنارنج همه جا رو پر می کرد، وسط حیاط یک حوض بزرگ داشت.

یک روز من با بقیه بچه ها داشتم بازی می کردیم، کنار حوض رفتم و شروع کردم به آب بازی با بچه ها که یکدفعه پسرخالم منو هل داد داخل آب. وقتی داخل آب افتادم شروع کردم به دست و پا زدن، نفس کشیدن داشت برام غیرممکن می شد که ناگهان داییم من رو از آب بیرون کشید.

از اون روز من ترس از غرق شدن پیدا کردم، حتی وقتی شمال کنار دریا می رفتیم من توی ساحل دور از دریا می ایستادم و حسرت می خوردم. وقتی داشتم با حسرت دریا رو نگاه می کردم پدرم کنار من اومد و گفت بیا دستتو به من بده تا آروم داخل دریا بریم، آب فقط تا روی زانوهات بالا میاد و لازم نیست نگران باشی، به من اعتماد کن اگه دوست نداشتی می تونیم برگردیم.

آروم آروم با پدرم به سمت دریا می رفتیم و حس عجیبی درون من بود که من رو می ترسوند، پام به دریا خورد و وقتی به خودم اومدم موج های دریا رو حس می کردم که به زانوم می خورد و حس نوازش داشتم. اون حس بد از بین رفته بود و کم کم شروع کردم با پدرم آب بازی کردم و خیلی حس خوبی داشتم.

پدرم از یک مشاور برای درمان ترسم وقت گرفت و بعد از چند جلسه آموزش شنا نام نویسی کردم.

امروز مثل یک ماهی بدون ترس در استخر شنا می کنم و به ترس از غرق شدن دوران کودکی ام نیشخند می زنم.

ترس ها ناشی از نگاه خود ماست. ما خودمون بعضی از چیزها را خیلی ترسناک می پنداریم، من بجای ترسیدن سعی می کنم احتیاط کنم ولی اجازه نمی دم ترس ها بر من غلبه کنند و تجربه چیزهای خوب را برای من از بین ببره.

پیشنهاد مشاور: داستان کودک دبستانی (۸ تا۱۰ سال)

۲. قصه هایی برای شجاعت کودکان

در این داستان راههای کاهش ترس در کودکان آورده شده است. روزی روزگاری دو پروانه زیبا بودند. آن ها در یک گلخانه بسیار کوچک زندگی می کردند و در میان گیاهان سبز آنجا می رقصیدند. آن ها به گل های کوچک و ظریف لبخند می زدند و عاشق گل های کوچکی بودند که از درون برگها رشد می کردند، پروانه های کوچک با این کار بسیار خوشحال بودند.

روزی روزگاری چشمانشان به بوته رز بلندی افتاد، با گل های رز قرمز تیره ای که بر روی ساقه های بلند ایستاده بودند و اطراف آن نیلوفرهای سفید به آرامی در نسیم تکان می خوردند. پروانه کوچولو آهی کشید: “آن گل قرمز بزرگ چقدر دوست داشتنی است.” “می دانم که اگر فقط می توانستیم به آن باغ برویم و با او دوست شویم.”

اما ناگهان به پیرمردی که از آنباغ مراقبت می کرد فکر می کردند و آه کشیدند.  آن ها فکر می کردند که او بسیار خشن است. دوستشان زنبور راه راه کوچولو که صدای گریه آن ها را شنید سعی کرد به آن ها اطمینان دهد و به آن ها گفت که پیرمرد واقعاً خشن نیست و آنها واقعاً باید شجاع باشند.

آن ها به مرور راه افتادند و به باغ کناری رسیدند و در کمال تعجب دیدند که باغبان اصلا خشمگین نیست و خیلی سریع با او دوست شدند و آزادانه در باغ گشتند. پروانه ها یاد پرفتند که نباید از چیزهایی که در مورد آن اطلاعی ندارند بترسند.

قصه درمانی برای ترس در کودکان

۳. قصه در مورد ترس از مدرسه

روزی روزگاری دختری به اسم نسیم بود که ترس زیادی از مدرسه داشت و دوست نداشت که به مدرسه بره. مادرش همیشه به اون میگفت که در مدرسه دوست های جدیدی پیدا میکنه ولی نسیم همیشه می ترسد. روزی که قرار بود برای اولین بار به مدرسه بره فرار کرد و پشت در مدرسه قایم شد همون موقع بچه ها رو دید که با هم دیگه حرف میزدند.

ناگهان صدایی از پشت سرش گفت « چرا اینجا وایسادی؟» نسیم نگاه کرد و دختری همسن و هم قد خودش دید که داشت می خندید نسیم با خجالت گفت« آخه من می ترسم بیام تو مدرسه من هیچ دوستی ندارم» همون موقع دختر خندید و گفت « خب منم دوستی ندارم اصلا ما میتونیم باهم دوست بشیم»

نسیم خندید و دست دوستش رو گرفت و به سمت حیاط دویدن تا دوست های جدیدی پیدا کنند و با هم بازی کنند.

۴. قصه دختر ترسو

مبینا به شدت از تاریکی می ترسید. وقتی چراغ ها خاموش شد، همه چیز و همه سایه ها مثل هیولا می شدند. پدر و مادرش هر روز و با حوصله زیاد به او توضیح دادند که این چیزها واقعی نیستند. مبینا پدر و مادرش را درک می‌کرد، اما هر وقت هوا تاریک می‌شد، نمی‌توانست از ترس وحشتناکی که داشت دست بکشد.

یک روز خاله ماندانا به خانه آن ها آمد. خاله ماندانا زنی باورنکردنی بود. او به خاطر شجاعت ها و سفرهای ماجراجویی زیادی که داشت بسیار خوشحال بود. مبینا می‌خواست بر ترسش از تاریکی غلبه کند، بنابراین از خاله اش پرسید که چگونه اینقدر شجاع شد و آیا تا به حال ترسیده است؟

خاله جواب داد: “خیلی وقتها مارینا، یادم می آید وقتی کوچک بودم، از تاریکی می ترسیدم. حتی یک لحظه هم نمی توانستم در تاریکی بمانم. ولی با کمک رازی که داشتم تونستم به این ترس غلبه کنم”

مبینا با کنجکاوی گفت: می‌توانی این راز را به من بگویی؟

خاله با مهربانی گفت: “البته! کودک نابینا نمی توانند ببینند، پس چیکار میکنه؟ با دست های خود نگاه میکنه. تنها کاری که برای غلبه بر ترس خود باید انجام دهید این است که از دست های خود کمک بگیری. چشمات رو ببندید و دستان خود را باز کن. امشب، وقتی به رختخواب رفتی و نور را خاموش کردی سعی کن با دست هات چیز هایی که میبینی رو لمس کنی”

مبینا پذیرفت، اما نگران بود و می‌دانست که باید شجاع باشد تا چشمانش را ببندد و برود و هر چیزی را که او را می‌ترساند لمس کند.بعد از مدتی به توصیه خاله خود عمل کرد چشم های صورتش را بست و دستانش را باز کرد و رفت تا آن سایه مرموز را لمس کند.

فردای آن روز خاله خود را در آغوش کشید و بلند فریاد زد که دیگر از هیچ هیولایی نمی ترسد. این قصه درمانی برای ترس در کودکان یاد می دهد که کودک دیگر وحشتی از تاریکی نداشته باشد و با منطق به ترس خود غلبه کند.

پیشنهاد مشاور: ۱۹ داستان اخلاقی کودک که معجزه می کند!

۵. داستان پسر نامرئی از راههای کاهش ترس در کودکان

روزی روزگاری در سرزمین های دور پسری زندگی می کرد که آرزو داشت نامرئی باشه، این پسر روزهای زیادی در اتاق خود می ماند و تصمیم نداشت که اتاقش رو ترک کنه، اصرار های مادر و پدرش هم بی اصر بود. یک روز صبح که از خواب بیدار شد متوجه شد که نامرئی شده، پسر داستان ما از خوشحالی به بالا و پایین می پرید. در اتاقش رو بست و مشغول بازی با کامپیوتر شد که ناگهان صدای دوستش رو شنید که از پایین پنجره صداش می کرد تا با هم بازی کنند ولی پسر خوشحال به بازی خودش ادامه داد.

زمان ناهار بود اما مادرش غذایی برای اون کنار نگذاشته بود چون کسی اون رو نمیدید، کسی باهاش حرف نمیزد حتی کسی نگاهش هم نمی کرد. پسر داستان ما شب با گریه به تخت خواب رفت و متوجه شد که دوست داره بقیه اون رو ببینند تا بتونه با دیگران ارتباط برقرار کنه.

وقتی بیدار شد و بیرون دوید محکم مادرش رو بغل کرد، مادرش اون را نوازش کرد و گفت «میدونم می ترسی که با دوستات بری بیرون یا بازی کنی ولی حضور دیگران در زندگی ما خیلی مهمه تو باید با دوستات بازی کنی و تنها بودن باعث میشه کلی فرصت های خوب رو تو زندگیت از دست بدی»

قصه درمانی برای ترس در کودکان

کتاب قصه برای ترس کودکان

۱. کتاب یه سوسمار گنده زیر تخت منه

کتاب داستان کودکانه‌ یه سوسمار زیر تخت منه ماجرای کودکی است که می ترسد بخوابد زیرا می ترسد هیولایی زیر تخت او باشد، او به مرور راه هوشمندانه ای برای کنار آمدن با ترس خود انتخاب می کند.

۲. کتاب شجاع مثل خودت

در این کتاب قصه درمانی برای ترس در کودکان راه مقابله با مشکلات تلخ زندگی را می‌آموزند و به‌دنبال تغییر شرایط نامطلوب می‌روند.

۳. کتاب تاریکی اثر لمونی اسنیکت

پسر بچه ای از تاریکی می‌ترسد اما درست درون تاریکی زندگی می کند!

۴. کتاب فرانکلین در تاریکی

در این قصه درمانی برای ترس در کودکان آورده شده است. فرانکلین یک مشکل بزرگ دارد، آن هم این است که از تاریکی می‌ترسد. این ترس برای او خیلی مشکل به همراه دارد زیرا او یک لاک‌پشت است و باید سرش را درون لاک تاریکش فرو کند و بعد بخوابد.

۵. شبکه‌ی نامرئی

این کتاب به کودکانی که ترس از دست دادن یا اضطراب جدایی دارند کمک می کند و به آن ها یاد می دهد که هرکسی یک ریسمان نامرئی دارد که آنها را به کسانی که دوستشان دارند متصل می کند، حتی اگر آن عزیزان برای مدت طولانی از بین رفته باشند یا از دنیا رفته باشند.

۶. کتاب سنجاب ترسو

سنجاب کوچولو خیلی می‌ترسه، اون دوست نداره خونش رو ترک کنه یا ماجرا جویی کنه اما انگار سرنوشت با چیزی که اون میخواد هماهنگ نیست زیرا وارد ماجراهای زیادی میشه که با طنز بسیار به بچه ها یاد میده که نباید بترسن.

۷. کتاب دلشوره‌ی روز اول

سارا هارتول انتظار بدترین چیزها را داره، اما پایان ماجرا غافلگیر‌کننده و خیلی خوب است. این داستان برای کودکانی که از مدرسه و کلاس وحشت دارند بسیار مناسب می باشد.

نویسنده: “کودکانه”

منبع: ۲۴ Children’s Stories That Still Give Us the Creeps

ترس کودک

اختلال هراس یا ترس در کودکان

هراس بسیار شدیدتر از ترس می باشد، دارای دوام است و سازش پذیر نمی باشد. کودکانی که دچار هراس هستند، تلاش می کنند که از موقعیت یا چیزی که از آن می ترسند دوری کنند. زمانی که با محرکی ترسناک مواجه می شوند، در جای خود میخکوب شده و از حرکت باز می ایستند. امکان دارد که کودک برای کمک خواستن از خود ، احساس های هیجانی شدید و یا حتی ترس از مرگ را هم بروز دهد و به حالت هایی همچون؛ تهوع، دل آشوب، تپش شدید قلب، نفس تنگی و … ادامه مطلب

روش های غلبه بر احساس ناکامی در مدرسه

روش های غلبه بر ترس از شکست تحصیلی

احساس ناکامی در مدرسه در فرد ایجاد می شود که؛ موانعی همچون؛ نقص جسمانی، اجتماعی، روانی و… در فرد وجود داشته باشد که از رسیدن او به هدف های مورد علاقه اش جلوگیری کند.

ناکامی در اشکال و صورت های متغاوتی می تواند بروز یابد. به عنوان مثال؛ ناکامی ملایم؛ تنها به تلاش های زیادی فرد برای دست یابی به هدفش بروز می کند. که تا این حد می تواند بسیار ارزشمند باشد. در صورتی که ناکامی شدید، منجر به تغییر انگیزه ها می شود.

دستیابی به اهداف تحصیلی برای دستیابی به اهداف حرفه ای در آینده بسیار مهم است. با این وجود، غلبه بر آنچه در محیط های آکادمیک به عنوان «شکست» تلقی می شود، می تواند کاری دلهره آور به نظر برسد. با این حال، اگر از اشتباهات گذشته درس بگیرید و یک برنامه عملی برای آینده تهیه کنید، می توانید تقریباً از هر شکست تحصیلی چیزی یاد بگیرید و از شکست های آینده خودداری کنید.

ادامه مطلب

کودک ترسو

چند روش برای مقابله با ترس

با وجود این که وجود حس ترس در کودکان ، با توجه به طبیعی و مفید بودن این حس ، به خودی خود باعث  ایجاد نگرانی نمی شود ، اما در مواردی که منشأ این ترس ها منطقی نیستند و بیش از حدی که باید اتفاق می افتند ، باعث اختلال در زندگی کودک و اطرافیان او می شوند که در این صورت به عنوان بیماری شناخته می شود و مانند هر بیماری دیگر باید از طریق مناسب درمان شود .

انواع ترس ها

با توجه به شرایط مختلف مانند سن کودک ، بعضی ترس ها گاهی منطقی و قابل قبول ادامه مطلب

اختلال پانیک یا وحشت زدگی در کودک

اختلال پانیک یا وحشت زدگی در کودک

شاید یکی از بحث برانگیزترین اختلال های اضطرابی دوران کودکی، اختلال وحشت زدگی باشد. افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی، از احساس های درونی سیستم فرار یا جنگ ترس دارند. به عبارت دیگر، افراد مبتلا به این اختلال نشانه هایی مانند تپش قلب، تنفس های بریده بریده و منقطع، احساس کرختی و سوزن سوزن شدن، و انقباض عضلانی را به صورت نادرستی به عنوان نشانه های خطر تفسیر می کنند. ادامه مطلب

علل و درمان اختلال فوبی یا هراس

علل و درمان اختلال فوبی یا هراس

علل هراس ها

با وجود انکه علت دقیق هراسها معلوم نیست ،اما عموماترسها اکتسابی تلقی می شوند:ترسهای که از طریق شرطی سازی مستقیم، شرطی سازی جانشینی ویا انتقال اطلاعات ویا اموزشها یاد گرفته میشود.شرطی سازی،شکلی از یادگیری است که در طی ان،بین یک محرک و پاسخ به ان محرک،ارتباط جدیدی شکل می گیرد.مثلا کودکی که با یک سگ خانگی بازی می کندممکن است بدون قصد دم او را بکشد و سگ گازش بگیرد در این صورت،کودک با ترس وناراحتی از خود پاسخ نشان می‌دهد و یاد میگیرد که در اینده از سگ اجتناب کند. اما بیمار هراسی، معمولا نمیتواند رویداد تکان دهنده واحدی مانند گاز گرفتن شدن را بعنوان تاریخ شروع اختلال خود ذکر کند.معمولا ترس به تدریج شکل می گیرد:در نتیجه تجربه های مکرر و کم و بیش ترسناک و یا ،یادگیری اجتماعی. گاه این واکنش در زمان استرس و یا ادامه مطلب

انواع اختلال هراس یا فوبی

انواع اختلال هراس یا فوبی

انواع هراس یا فوبیا

سه دسته از هراس ها عبارتند از: هراس های خاص[۱]، اضطراب اجتماعی[۲] و هراس از مکان های باز[۳] یا گذر هراسی. در ادامه، دو نوع هراس شایع تر در کودکان یعنی هراس خاص و هراس اجتماعی را مورد بحث قرار خواهیم داد.

هراس های خاص[۴]

تا بحال پیش امده که در دوستان و اشنایان فردی نسبت به یک شی یا موضوع خاص ترس یا واکنش فرار غیر معمول نشان دهد؟ حتی گاهی به دلیل این ترس و مواجه نشدن از خانه بیرون نیاید؟ این دوست یا اشنای شما احتمالا به فوبیای خاص مبتلا می باشد.

فوبیای خاص ترس غیر منطقی از یک شی یا موضوع خاص است که مشخصا با ادامه مطلب

اختلال فوبی یا هراس در کودکان

اختلال فوبی یا هراس در کودکان

اختلال فوبی یا هراس عبارتست از نوعی ترس بیمارگونه و پایدار  در فرد که باعث اختلال در زندگی روزمره وی می‌شود. بر خلاف ترس معمولی که واکنشی زودگذر و طبیعی به یک عامل خطرناک خارجی است، هراس بیشتر ترس از قرار گرفتن در یک موقعیت خطرناک است مانند ترس از پرواز یا ماشین‌سواری. در برخی موارد، فرد هرگز در تماس با چیزی که از آن می‌ترسد نبوده‌است. اگر در معرض آنچه که از آن «هراس» دارد، قرار بگیرد موجی از اضطراب، ترس شدید و حتی وحشتزدگی بر او مستولی می شود و این تجربه چنان برایش ناخوشایند است که سعی می کند همیشه از آن مورد «هراس آور» دوری کند.

ترس طبیعی یا مرضی؟

قبل از بحث در مورد ادامه مطلب

کودک ترسو

کودک ترسو

 

کودک ترسو

 

ترس انواع مختلفی دارد که بسیاری از افراد در جنبه های مختلف زندگی خود با آن مواجه می شوند. ترس از قرار گرفتن در یک محیط باز، ترس از قرار گرفتن در یک جمع، ترس از قرار گرفتن در محیط تاریک، ترس از برقراری ارتباط با جنس مخالف، ترس از قرار گرفتن در فضایی بسته و تنگ، ترس از سخنرانی در حضور جمع و هزاران ترس دیگر وجود دارند که بسیاری از افراد را در طول زندگی آزار می دهند. ترس تنها مختص بزرگسالان نیست بلکه در کودکان نیز می تواند به طور باورنکردنی وجود داشته باشد.

نکته بسیار مهم در مورد ترس این است که ترس فقط در صورتی که از حالت نرمال خود خارج شود ترس نامیده می شود به طور مثال اگر یک کودک از ارتفاع بالا در نوک یک قله بترسد نمی توان او را کودک ترسو نامید اما اگر ادامه مطلب