مسئولیت پذیری در کودکان نگرانی اصلی والدین می باشد، کودکان مسئولیت های خود را زمانی به درستی انجام می دهند که هریک از اعضای خانواده برای مسئولیت خاص و معیین شده ای داشته باشند. نه اینگونه که پدر و مادر یا دیگر اعضای خانواده به صورت لحظه ای برای هر فرد وظیفه ای معین کنند.
تکنیک های مسئولیت پذیری کودکان
یکی از مسائل مهمی که در بخش تربیت کودک بیان می شود؛ این است که از چه دوره ای میتوانیم انتظار انجام مسئولیت از کودکان را داشته باشیم، توجه به این نکته کمک می کند تا اعتماد به نفس کودک را افزایش دهید.
به عبارت دیگر؛ چه موقع می توانیم مسئولیت انجام کاری را به عهده کودکان مان قرار بدهیم و انتظار انجام آن کار را از کودک داشته باشیم . در هنگامی که والدین بیش از حد نیاز به برطرف کردن نیاز های کودک می پردازند و سبب به عقب انداختن انجام کار توسط کودکان می شوند، بسیار حائز اهمیت می باشد.
زیرا اگر فرزند شما در طول سال های متوالی رشد و تحول خود؛ هیچ گاه متوجه وظایف و مسئولیت هایی که در چارچوب خانواده دارد نشود ؛ کاملا روشن است که در دوران بزرگسالی به وظایف و مسئولیت های خود اهمیت چندانی نمی دهد. ادامه مطلب
کودکان چه کاری را به خوبی انجام می دهند؟ تمام کودکان دارای یک یا چند نوع توانایی هستند، هرچند که همیشه این توانایی را نزد والدین خود نشان ندهند. کودک شما ممکن است اولین فرد در خانواده باشد که مهارت ژیمناستیک داشته باشد و یا ذوقی در نواختن پیانو داشته باشد، یا ممکن است یک توانایی خاص برای خنداندن مردم داشته باشد. استعداد می تواند در هر شکلی بروز کند اما ممکن است برای بروز پیدا کردن نیاز به روشن کردن و بیرون کشیدن آن باشد. در اینجا چند نکته برای بیدار کردن و پرورش استعدادهای طبیعی کودک شما، آورده شده است:
همیشه در حال نظارت و جستجو باشید
کودکان ممکن است معمولا استعدادهای خود را تشخیص ندهند، با این حال به صورت ادامه مطلب
https://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/intelligent-children-food.jpg300430روانشناس متخصص کودکhttps://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/سایت-کودکانه-logo-5.pngروانشناس متخصص کودک2018-05-21 16:32:472023-08-20 19:51:03۴ روش برای کشف و پرورش استعداد کودک شما
نگرانی در مورد استفاده از داروهای در دسترس، سوءمصرف الکل، رانندگی در حال مستی، نگرانی از سیگار کشیدن و پک زدن پیپ در اماکن عمومی. مجبور کردن کودکان به سخت کوشی برای موفقیت در تحصیل و ورزش. مهیا کردن حمایت های خانگی و مالی. اهمیت به نمرات و کارهای تحصیلی. وادارکردن آنها به سالم خوردن و رفتن به کلیسا و عبادت گاه ها یا صرفاَ بریدن از دیگران و بیرون رفتن… لیست کردن مواردی از این قبیل به منظور ادامه مطلب
https://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/39240142_s.jpg300450روانشناس متخصص کودکhttps://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/سایت-کودکانه-logo-5.pngروانشناس متخصص کودک2018-04-24 14:24:372023-08-20 19:33:57آموزش قوی بودن و مهربان بودن به کودکان
اگر این امر را قبول داشته باشیم که رفتار اکتسابی می باشد، و همچنین یادگیری لااقل در آغاز، تأثیرپذیراز تقویت و پاداش محیطی است، بدون تردید در تعین رفتار آشکار و بارز کودک، عکس العمل های عاطفی، ادراک، ارزش های او، نگرش ها، خانه و خانواده دارای اهمیت ویژه ای می باشند. هرچند که در شرایط ومراحل و سنین مختلف تغییر پذیر می باشد. اما اولین تاثیرات، اساس اولیه ی نگرش کلی و انتظارهای کودک را تعیین می کند. به عبارتی دیگر، خانه مکانی است که در آن آغاز زندگی روی می دهد، و علی رغم تمایل جوانان درمراحل اولیه ی نوجوانی، به رها شدن از محدودیت ها و قیود خانوادگی، عدم وجود ادامه مطلب
هفت دلیل که می گوید پرورش کودکانی که ازلحاظ روانی قوی باشند سخت است
در ظاهر، ممکن است پرورش کودکان قوی، برای پدر و مادران امروزی راحت تر از گذشته باشد. با این وجود، این روزها به هیچ وجه مجبور نیستید برای شستن لباس های کثیف کنار رودخانه بروید.
به وضوح، جامعه ی مدرنیته مزیت هایی را همراه دارد که بتوانید کودکانتان را سلامت نگه دارید. اما در آن واحد، دنیای دیجیتال در واقع ممکن است پرورش کودکان مستعد که آماده باشند از عهده ی چالش های بزرگسالی ادامه مطلب
چرا والدین نبایستی این ۶ مشکل رفتاری را نادیده بگیرند
همه همیشه می گویند “خیلی بزرگش نکن، بی خیال”. این استراتژی گاهی جواب می دهد، اما همیشه نه.
نادیده گرفتن بدرفتاری های جزئی، از تدابیر درستِ فرزندپروری است. این امر به کوچولوی شما نشان می دهد که مسخره بازی های او توجه شما را جلب نمی کند.به این معنی که کودک شما با احتمال کمتری کارش را در آینده تکرار می کند.
به هر حال، هر رفتاری نباید نادیده گرفته شود. اگر چنین باشد، منجر به ادامه مطلب
در گذشته چنین تصور می شد که نیازهای تحولی به صورتی سلسله مراتبی ظاهر می شوند به ان صورت که اساسی ترین آنها (مثل نیاز به غذا و آب) صرفاً برای بقا ضروری اند و تنها پس از ارضای آنها به صورتی رضایت بخش نیازهای والاتری(همچون نیاز به رابطه ای محبت آمیز) پدیدار می شود. اما اکنون چنین تلقی می شود که تمامی نیازهای بشر به صورتی ظریف پیچیده و مستمر در هم تنیده و به هم مربوطند. به عنوان مثال امکان دارد کودکی که غمگین باشد غذا را پس بزند و حتی اگر آن را فرو ببرد، غذا را هضم نکند یا ممکن است کودکی از ترس این که ادامه مطلب
https://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/national-childrens-grief-awareness-day.jpg12002000روانشناس متخصص کودکhttps://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/سایت-کودکانه-logo-5.pngروانشناس متخصص کودک2017-02-22 21:54:272023-08-21 12:34:06نیازهای کودکان و نحوه برآورده کردن آنها
چالش هایی که ممکن است برای ایجاد پیوند دلبستگی ایمن با کودک خود داشته باشید:
در حالت ایده آل، پیوند دلبستگی ایمن بدون دردسر ایجاد می شود. اما اگر شما یا کودک با مشکلی برخورد کنید که در توانایی شما و کودکتان در استراحت و تمرکز تداخل ایجاد کند، پیوند دلبستگی ایمن ممکن است قطع شود و یا به ادامه مطلب
https://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/150120142817_1_900x600.jpg523900روانشناس متخصص کودکhttps://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/سایت-کودکانه-logo-5.pngروانشناس متخصص کودک2017-02-18 21:11:172023-08-21 11:52:27چالش های ایجاد پیوند دلبستگی ایمن با کودک
در مقالات قبلی این سایت در مورد اینکه پیوند دلبستگی ایمن چیست صحبت کردیم، در این مقاله در مورد اهمیت این مسئله صحبت خواهیم کرد.
فرایند پیوند، تعاملی و پویا است. شما و نوزادتان هر دو در یک تبادل عاطفی غیر کلامی در قالب نشانه شرکت می کنید که باعث می شود کودک شما احساس درک شدن و امنیت کند. حتی در اولین روز های زندگی، نوزاد متوجه نشانه های عاطفی شما مثل تن صدا، حالات و احساساتتان می شود و با گریه کردن، ایجاد ادامه مطلب
https://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/565.jpg298448روانشناس متخصص کودکhttps://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/سایت-کودکانه-logo-5.pngروانشناس متخصص کودک2017-02-15 19:14:122023-08-21 11:52:45چرا پیوند دلبستگی ایمن با کودک مهم است؟
۲۵فعالیتی که میتوانید بدون صرف هزینه، با کودکانتان انجام دهید
به عنوان کسی که در دنیای متمدن امروزی زندگی می کند،هوسانگیز است که اینجا و آنجا پول خرج کنید. شده حتی چند تومان. با این حال، گمان می کنم مهم است تا به دنبال راههایی باشیم که تجربه کردن آنها مستلزم خرج کردن نباشد. حتی در تحقیقات علمی راجع به شادی نشان داده شده است که داشتن تجربه های با ارزش زندگی میتواند خوشبختی را تشدید کند.
حال تنها در مقام یک تذکر کوتاه، پیش از اینکه جلو بروم، بگویم که ما مخالف پول خرج کردن نیستیم. حتی فکر میکنم پول میتواند برای بدست آوردن تجربههای مثبت کمک کند. مثل وقتی که دارید به موزهای می روید ( اگر پول ورودیه بدهید)، یا در تعطیلات به سر میبرید، یا برای خریدن بستنی به سراغ یک فروشگاه محلی میروید، و از این قبیل.
به هر حال من کاملا طرفدار داشتن خاطرات با ارزش و پر کردن زندگی با لحظات پر معناترهستم. پس این امر به سادگی با صرف کمی وقت، در حضور چیزهایی که عاشقشان هستیم و ارتباطات واقعی و مهربانی ممکن است.
صرف نظر از اینکه جستجوی شیوه های نتیجه بخش برای صرف وقت با کودکانتان چه ناشی از مشکلات یا محدودیتهای مالی باشد (که نیزیکی از دلایل منطقیِ ظهور ایدههای جدید است)، چه این جستجو برای داشتن زندگیای سادهتر باشد و چه برای فراهم کردن چنین لحظات نزدیکی و پیوند با کودکتان، فهرست زیر، ایدههایی ارائه می دهد که کمک میکند که تجربه های لذتبخش رایگان یا کمهزینه ای با خانواده ی خود داشته باشید.
از برخی فعالیت ها خواهم گفت که ممکن است به حداقل هزینه، مثل پول برای سوختتان تا رسیدن به مقصد، یا برای حداقل مواد که لازمه ی فعالیت است نیاز داشته باشید، مثل کاغذ برای بازیِ دوز. اما روی هم رفته، این فعالیت ها عموما بی هزینهاند.
۲۵ فعالیت بیهزینه که میتوانید با کودکانتان انجام دهید
به پیاده روی بروید
باهم دوچرخه سواری کنید (با این فرض که شما دوچرخه میرانید)
دوز بازی کنید
نقاشی کنید
یکدیگر را رنگ آمیزی کنید
همراه با هم با اسباب بازی ها بازی کنید
باهم به تماشای فیلم بنشینید ( که خودتان از قبل داشتید)
با هم آشپزی کنید (هرچه که از قبل در خانه دارید استفاده کنید)
کتاب بخوانید
در مسیر طبیعت قدم بزنید
شطرنج بازی کنید
یکی از علایق خودتان را به کودکتان بیاموزید (مثل والیبال، باغبانی، ساختن چیزی و غیره)
چیزی را در خانه تان مرتب کنید
داستانی بنویسید و با یک دیگر اجرایش کنید
بیرون بروید و برف بازی کنید (اگر جایی که هستید برف می بارد)
به چشمه آبی در منطقه ی خود بروید و شلپ شلوپ راه بیندازید (که رایگان است)
با همدیگر چیزهای تازه یاد بگیرید مثل یک زبان جدید یا بازی با یک ابزار (از اینترنت استفاده کنید تا آموزشها و درسهای رایگان پیدا کنید)
خمیر بازیهای دست ساز خانگی بسازید (کافی است مواد لازم را داشته باشید، که فقط شامل آرد می باشد و نمک). پس با همدیگر خمیر بازی کنید
اریگامی بسازید (اگر کاغذ دارید)
در حیاط بازی کنید
به کتابخانه سر بزنید
به یک کارگاه یا انجمن سر بزنید ( مثل انبار خانگی یا کارگاه مخصوص بچهها که معمولا در خانه های کودک شهرداری برگزار می شوند)
آبتنی کنید یا لااقل چند ساعت روز را ریلکسیشن کنید: برای دختربچه ها لاک بزنید، لوسیون کنید، و با موهایشان ور بروید. برای پسرها و دخترها موسیقی خوب بگذارید، کتاب بخوانید، خوراک سرپایی محبوبشان را درست کنید، شطرنج بزنید، و روز را با یک فیلم به پایان برسانید.
یک آزمایش علمی انجام دهید. ایده های آنلاین زیادی هست که میتوانید پیدا کنید.
برای پیک نیک به پارک محلی یا حتی حیاط پشتی خانه تان بروید.
برخی ایده ها هست که اساسا می توانید بدون صرف هزینه با بچه هایتان انجامش دهید. امیدوارم لحظات با ارزشی با کودکانتان داشته و این ایده ها کمکتان کند ارتباطات و پیوندهای دوست داشتنی بین خانواده تان جرقه زند.
اگر هر ایده ی دیگری برای انجام فعالیت های مجانی با کودکانتان دارید، راحت باشید و در موارد ذکر شده جای دهید.
منبع:مشاورانه
https://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/child-holding-parents-hands.jpg309448روانشناس متخصص کودکhttps://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/سایت-کودکانه-logo-5.pngروانشناس متخصص کودک2017-01-13 19:11:182023-08-20 20:12:58۲۵ فعالیت بدون صرف هزینه با کودکان
هرگاه کودکان در انجام بعضی چیزها احساس شایستگی کنند، دارای نوعی حس خودکارآیی می شوند: وقتی آنان توانایی خود را برای موفق شدن در کاری باور می کنند، و هنگام رویارویی با یک امر خطیر، پشتکار به خرج می دهند تا بر آن مسئله تسلط پیدا کنند، ارزش این پشتکار خود را در می یابند. کودکانی که فاقد ایمان و باور به قابلیت های خود هستند، احساس ناامیدی و بی لیاقتی می کنند و به آسانی تسلیم می شوند.
عناصر اصلی
اشخاصِ دیگر به مهارت های ما احترام می گذارند
اعتماد بر اثر شایستگی رشد می کند. اگر بپذیریم که ادامه مطلب
کودکان خوباور، شناخت روشن و مثبتی ازهویت خویش دارند. آنان می توانند به روش هایی متفاوت و با دیدی مطلوب، خود را بررسی کنند. کودکان، هرگاه که شخص دیگری آنها را باور کند این باور را به آنها نشان دهد، خوشان را باور خواهند کرد. کودکانی که فاقد خودباوری باشند، مملو از شک وو تردید نسبت به خودشان هستند.
عناصر اصلی
مردم ما را درک می کنند و به ما اعتماد دارند
خودباوری کودکان زمانی قوام پیدا می کند که آنها مورد اعتماد و احترام باشند، به حرف هایشان گوش داده شود، و دیگران به ادامه مطلب
https://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/leader.jpg286436روانشناس متخصص کودکhttps://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/سایت-کودکانه-logo-5.pngروانشناس متخصص کودک2016-11-03 11:12:492023-08-20 20:03:21خودباوری و تقویت آن در کودکان
کودکان ویژگی های فیزیکی والدینشان را به ارث می برند، ولی دانشمندان در رابطه با به ارث بردن ویژگی های شخصیتی والدین توسط کودکان کمتر مطمئن هستند. برخی از ویژگی های شخصیتی که در کودکان ظاهر می شوند پایه ی ژنتیکی دارند، ولی در شکل گیری شخصیت چندین ژن نقش دارند. محیط نیز در شکل گیری رشد ویژگی های شخصیتی نقش دارند. با وجود اینکه ممکن است کودک شما ادامه مطلب
https://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/80380426_XS.jpg298448روانشناس متخصص کودکhttps://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/سایت-کودکانه-logo-5.pngروانشناس متخصص کودک2016-08-21 11:43:292023-08-21 12:37:26آیا کودکان شخصیت والدینشان را به ارث می برند؟
محیط خانواده اولین و مهم ترین محیطی است که کودک شاهد روابط انسانی در آن است. تحقیقات زیادی توسط روانشناسان و جامعه شناسان در مورد تجارب سالهای اول کودکی انجام شده است. این تحقیقات نشان میدهند تجربه های کودک در سال های اول زندگی که بیشتر در خانواده اتفاق می افتد نقش سازنده و زیر بنایی در شخصیت کودک و رفتارهای بعدی او دارد.
لذا پژوهش های دامنه داری درباره اثر عوامل خانوادگی بر شخصیت و رفتار کودک صورت گرفته و عوامل چندی مشخص شده است در اینجا قصد داریم به اختصار اثر عواملی از خانواده مانند: شیوه تربیتی والدین، جایگاه سنی کودک در خانواده، تعداد اعضای خانواده، روابط فرزندان خانواده، را بر شخصیت و رفتار کودک بررسی کنیم.
شیوه تربیتی والدین:
هدف والدین از تربیت کودک، آماده سازی او برای زندگی در آینده پذیرفتن مسئولیتها و نقش های متعدد در جامعه است. شیوه های تربیتی کودکان در طی چند دهه گذشته دگرگون شده است. در گذشته انضباط سختی برای کودکان در نظر گرفته می شد، اما اکنون محور اصلی تربیت فرزندان توجه به نیازهای آنها ست و باور بزرگسالان تغییر یافته است که نیاز کودک باید برآورده شود.
در هر حال، چه والد امروزی و چه والد دیروزی، زمانی که پای تربیت فرزندش به میان می آید ، از همان شیوه تربیتی استفاده می کند که در مورد خودش اعمال شده است. چنانچه پدر و مادر به یک شیوه تربیتی، پرورش یافته باشند در انتخاب سبک تربیتی فرزند خود دچار مشکل نخواهند شد اما اگر هریک از آنها با سبک های تربیتی متفاوتی پرورش یافته باشند، در انتخاب شیوه تربیتی فرزند خود دچار اختلاف می شوند و ناچار خواهند شد که نظرات خود را در مورد تربیت فرزندشان تعدیل کنند. علم روانشناسی نیز در این میان بر شیوه تربیتی که والدین انتخاب می کنند اثر می گذارد و خود باعث دگرگونی در تربیت فرزندان شده است.
به طور کلی شیوه های پرورشی کودکان به دو گروه کلی تقسیم می شود: شیوه های مسبتدانه و شیوه های آزادمنشانه. زمانی که صحبت از شیوه تربیتی مستبدانه برای کودکان است، منظور وجود انظباط سخت از طرف والدین، پیروی بی چون و چرا از مقررات و دستورات سخت و خشک استاد و تنبیه های قهر آمیز در برابر اشتباهات کودک می شود. اما بر شیوه های تربیتی آزاد منشانه اصول برگفتگوی دوستانه، توضیح علت ها و آوردن استدلال برای رفتارها و گفتارهای کودک و همچنین تنبیهات ملایم در برابر اشتباهات کودک است. هر یک از دو گروه امکان تقسیمات فرعی بر اساس شدت و ضعف پایندی والدین به شیوه تربیتی را می توان مشاهده کرد. ممکن است والدین مستبدانه سخت گیر باشند تا اعمال محدودیت منطقی پیش روند و در والدین آزادمنشانه از یک برنامه دقیق و منسجم تا سهل انگاری به پیش روند. گروه دیگری از روانشناسان سه سبک تربیتی مستبدانه، سهل انگارانه، مقتدرانه را معرفی می کنند که با توجه به شدت و ضعف در هر سبک قبلا عنوان شده تضادی بین دو تقسیم بندی وجود ندارد.
پس شما والدین عزیز با انتخاب سبک تربیتی مناسب برای فرزندتان در شکل گیری صحیح شخصیت او در ساله ای اولیه زندگی گام موثری برداشته اید. انتظاری می رود شما جهت کنترل رفتارها و گفتارهای فرزندان نه بسیار سخت گیر، نه سهل گیر باشید بلکه با شیوه ای مقتدرانه و قاطعانه او را متوجه کنید قوانینی وجود دارد که برای شما حائز اهمیت است و او باید آنها را رعایت کند و چنانچه رعایت نکند عواقبی در انتظار اوست و در مورد بعضی فعالیت ها او می تواند خود به تنهایی تصمیم بگیرد.
جایگاه سنی کودک در خانواده :
اگر یک خانواده را مانند زنجیره به هم پیوسته در نظر بگیریم، هر یک از این زنجیره ها، متناسب با جایی که قرار گرفته است مسائل و مشکلات خاص خود را دارد،از فرزند اول تا آخر و حتی تک فرزند بودن. پژوهش ها ی نسبی در مورد جایگاه هر فرزند صورت گرفته است. در توضیح جایگاه سنی کودک در خانواده ، جایگاه فرزند اول، دوم ، میانه و فرزند آخر بررسی می شود و در آخر تک فرزندی نیز مورد بررسی اجمالی قرار می گیرد.
فرزند اول:
پژوهش ها در باره فرزند اول نتایجی به شرح زیر ارائه می کند، بزرگترین کودک خانواده در برآورده شدن خواسته های خود پافشاری و اصرار کمتری دارند. بررسی ها نشان داده است که بهره هوشی فرزندان بعد از فرزند اول بیش تر است. فرزند اول در سازگاری، به دلیل جایگاه خاص خود در خانواده مشکلاتی دارد. فرزند اول با مادر خود رابطه بسیار گرم و صمیمی دارد، اما پس از تولد دومین فرزند، از گرمی و صمیمیت این رابطه کاسته می شود. در کل می توان گفت نخستین فرزند خانواده وضع نامطلوب و دشواری دارد زیرا در سال نخست به دلیل مهر و محبت فراوان والدین معمولا فرمانراوای مطلق خانواده است و تمام وسایل و امکانات در خدمت رفع نیازهای اوست. اما با تولد دومین فرزند، دوران فرمانروایی مطلق او یکباره به اتمام می رسد. به همین دلیل امکان اینکه فرزند اول برای پدر و مادر مشکلات فراوانی به وجود آورد زیاد است. فرزند اول مجبور است بار بی تجربگی و ناپختگی والدین را در شیوه نگهداریش تحمل کند و محکوم به نظارت و سرپرستی شدید والدین است. علاوه بر این مسئولیت نگهداری از برادران و خواهران کوچکتر نیز بر دوش فرزند اول است. زمانی که والدین فرزند اول را تحت نظارت و سرپرستی شدید قرار می دهند، به طور کلی از او شخصیتی محتاط و محافظه کار می سازند و همچنین با چنین کاری کودک فاقد اعتماد به نفس لازم برای خصوصیات رهبری است و به آسانی تحت تاثیر دیگران قرار می گیرد.از آنجایی که وقتی فرزند اول به دنیا می آید، والدین می خواهد تمام توانایی و هنر خود را در پرورش و پرستاری از کودک به کار ببرند، با نظارت و سرپرستی شدید خود ، وی را به شخصیتی وابسته تبدیل می کنند و بیش از سایر فرزندان احساس ناتوانی می کند و از طرف دیگر تجربه تلخ او از تولد فرزند دوم و از دست رفتن موقعیت فرمانروایی اش به او می آموزد که موقعیت های او در زندگی به آسانی از دست می رود و کس دیگری می تواند جای او را بگیرد به همین دلیل عموما فرزند اول پیوسته نگران است و از یک بدبینی کلی رنج می برد.
اما فرند دوم از بسیاری نگرانی ها و نابسامانی ها پدر و مادر ، بی تجربگی و نا پختگی پدر و مادر در امان است. تجربه اندوزی والدین در نگهداری فرزند اول به آنها کمک می کند تا پختگی لازم را در تربیت فرزند دوم به کار بسته و در نظارت و سرپرستی فرزند دوم زیاده روی نکنند و علاوه بر این افزایش تجربه مادر باعث می شود ارتباط او با فرزند دوم از ثبات بیشتری برخوردار باشد. در آغاز دومین سال زندگی ، فرزند دوم تلاش می کند خود را به فرزند اول برساند اما چون معمولا قادر به رقابت با فرزند اول نیست دچار احساس شکست و ناتوانی می شود. هر چند والدین برای تعلیم و تربیت کودک دوم کم تر تلاش می کنند، فرزند دوم در آزمونهای هوشی بهتر عمل می کند و معمولا فرزند دوم گشاده رو تر و شادمان تر از فرزند نخست است.
کودک میانه:
از سومین فرزند به بعد اما به استثنای فرزند آخر را کودک میانه می گویند. پدر و مادر اغلب به دلیل توجه خاصی که به نخستین و آخرین کودک دارند در پرورش فرزند میانه کمی غفلت می کنند. کودک میانه بر خلاف فرزند اول درگیر اثبات برتری خود بر سایر خواهران و برادران نیست، کودکان میانه به آسانی تلقین پذیر و به راحتی تحت تاثیر دیگران قرار می گیرند و توانایی چندان در تمرکز و دقت بر یک مطلب خاص ندارند.
آخرین فرزند:
باقی ماندن حالت های کودکانه در آخرین فرزند، آشکار است. افراد خانواده معمولا داوطلبانه، کارهای آخرین فرزند را انجام می دهند ( که خودش توانایی انجام دادن آن کارها را دارد) و این مسئله باعث لوس شدن او می شود. علاوه بر این به دلیل اینکه سنش از بقیه کمتر است احتمال اینکه وظیفه ای را به دوش او بگذارند کمتر است و همین مسئله لوس شدن فرزند آخر را تشدید می کند و این شیوه برخورد که مسئولیت کارها را خانواده به دوش می گیرد اثر بسیار منفی در رفتار و شیوه برخورد وی با زندگی دارد. در روابط بین فرزند آخر و دیگر فرزندان، خواهران و برادران بزرگتر با ایفای نقش پدر و مادر در اطلاح رفتار وی تنبیه و تشویق می کنند و اغلب سایر خواهر و برادرها از بی ادبی و مسئولیت ناپذیری کوچکترین خواهر یا برادر خود گله مندند و کوچکترین فرزند خانواده در چنین شرایطی گاه زود رنج و جسور بار می آید و متوقع از اینکه اعضای خانواده او را کمک کنند در نتیجه چنین حالتی فرزند آخر فکر می کند کارها به خودی خود به وفق مراد وی انجام می شود و در این رابطه دیگران زحمتی نمی کشند.
تک فرزندی:
پژوهش ها نشان داده است که افرادی که تک فرزند خانواده هستند اغلب یکی از دو تیپ شخصیتی را شامل می شوند: ۱- تیپ بی ادب، از خود راضی، خود پسند و نامحبوب ۲- تیپ حساس و گوشه گیر که از تماس های اجتماعی گریزانند و پیوسته به دامان والدین پناه می برند. پژوهش ها تا حدودی مشخص نموده است که کودکان شیوه سازگاری با دیگران و ایجاد رابطه صمیمانه با گروه های اجتماعی را در محیط خانواده و به خصوص در روابطی که بین خود و خواهران و برادران دارند فرا می گیرند و کودک که یگانه فررند خانواده است به دلیل محدودیت از این امکان ، در فراگیری سازگاری اجتماعی با سختی روبه رو است. کودکانی که تک فرزند هستند چنانچه قبل از ورود به مدرسه هم از موقعیت ها ی مناسب برای یادگیری سازگاری اجتماعی محروم باشد به هنگام ورود به مدرسه با سایر همسالان تفاوت های بارزی دارند و دچار مشکلاتی می شوند اما اکثر تک فرزندها در طی گذر از سالهای اولیه دبستان سازگاری اجتماعی مطلوب را در ارتباط با همسالان خود فرا می گیرند.
تعداد اعضای خانواده:
هر خانواده ای را که در نظر بگیریم مجموعه ای از افراد است که می توانند در سنین متفاوتی از یکدیگر باشند، عده ای از آنان مذکر و عده ای مونث هستند و مهم است که برتری اعضای خانواده با جنس مذکر است یا مونث و یا دو جنس برابر هستند. هر یک از این عوامل اثر قابل توجهی بر رفتار تک تک اعضای خانواده می گذارد، علاوه بر این تعداد اعضای خانواده هم مهم می باشد، در خانواده های پر فرزند تقریبا از تمامی جهات با خانواده کم فرزند متفاوت است و این تفاوت تاثیر خود را بر تکامل شخصیتی هر یک از فرزندان به جا می گذارد. در خانواده هایی که بیشتر از ۶ فرزند دارند، والدین عموما کوشش چندانی برای تنظیم زندگی فرزندان به خرج نمی دهند و در این راه نمی توانند موفق باشند. در چنین خانواده هایی اغلب خواهر و برادرهای بزرگ جانشین پدر و مادر و نقش آنها می شوند، علاوه بر این فرزندان چنین خانواده هایی با واقع بینی و سازگاری با واقعیت های زندگی آشنا می شوند ، آنها به آسانی با تغییر نقش ، مقام و موقعیت و مسئولیت خو می گیرند.
اما در خانواده های کم فرزند اثری متفاوت بر تکامل شخصیتی کودک دارند یک خانواده کم فرزند موجب برتری های اقتصادی – اجتماعی می شود. در چنین موقعیتی توجه والدین به کودکان بیشتر شده ممکن است موجب زیاده روی کودکان در ارزشیابی و تخمین اهمیت خود شود. از جمله نکات مثبت در خانواده های کم فرزند آن است که بیشتر و بهتر می توانند به فکر آموزش و پرورش فرزندان خود باشند و هر فردی دارای فعالیت و نفش معینی می باشد.
روابط فرزندان خانواده:
روابطی که بین فرزندان خانواده حاکم است از جمله عوامل مهم و تاثیر گذار بر شخصیت کودک است، از جمله عواملی که این روابط را تحت تاثیر قرار می دهد می توان به تفاوت سنی ، جنسیت و روابط میان فرزندان اشاره کرد، برای مثال واکنش پسران در برار برادرانشان عموما با واکنش آنها در برابر خواهرانشان بسیار متفاوت است. رفتار برادر بزرگتر در برابر برادر یا خواهر کوچکتر خود حالتی حمایت گرایانه و حاکی از سرپرستی دارد . اما اگر تفاوت سنی با خواهر و برادر زیاد نباشد این رفتار حمایتگرایانه مشاهده نمی شود. علاقه و محبت فراوان والدین یه یکی از فرزندان، در روابط فرزندان دیگر با وی تاثیر بسزایی دارد حتی توهم چنین حالتی( یعنی واقعا والدین فرزندی را مورد توجه قرار ندهد اما فرزندان چنین چیزی را باور داشته باشند) روابط فرزندان با او را تحت تاثیر شدید قرار میدهد. رقابت و حسادت در میان کودکان خردسال متداول است اما اگر مادر یا پدری در دوران کودکی نتوانسته باشد مشکل حسادت و رقابت میان خود با برادران و خواهران را حل کند در بزرگسالی ممکن است خودش به وجود آورنده زمینه مناسب برای دامن زدن به رقابت زیان آور بین فرزندانش باشد. تاکید بر رقابت بین فرزندان چندان درست نیست زیرا بین آنها روابط عاطفی برقرار است. پژوهش ها نشان داده است که خواهران بزرگتر به هیچ وجه حاضر نیستند راهنمایی های خواهر کوچکتر را بپذیرند و به شدت در مقابل آن مقاومت می کنند. اما همین خواهر بزرگتر، اگر خواهر یا برادر کوچکترش دچار نگرانی یا ناراحتی شود، تمام تلاش خود را می کند تا وی را از خطرات احتمالی و نگرانی برطرف کند.
منبع:مقالات کانون مشاوران ایران
https://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/2016/05/download-3-1.jpg166304مرکز تخصصی مشاوره کودک و نوجوان ستاره ایرانیانhttps://kodakonojavan.com/wp-content/uploads/سایت-کودکانه-logo-5.pngمرکز تخصصی مشاوره کودک و نوجوان ستاره ایرانیان2016-05-03 04:46:212023-08-23 06:22:43عوامل موثر بر شخصیت کودک