نوشته‌ها

کمک به کودکان برای مقابله با رویدادهای آسیب زا

کمک به کودکان برای مقابله با رویدادهای آسیب زا

کودکان و نوجوانان در برابر حوادث، بیماری های همه گیر، جنایات خشونت آمیز یا سایر بلایا آسیب پذیرتر هستند. اما با حمایت صحیح و درست والدین، آن ها سریع تر بهبود می یابند.

اثرات حوادث بر کودکان و نوجوانان

مواجه شدن با تصادف جدی، جنایت خشونت آمیز، حمله تروریستی، بیماری همه گیر جهانی یا بلایای طبیعی، مانند زلزله یا طوفان، برای کودکان بسیار استرس زاست. یک فاجعه، بحران، یا سایر رویدادهای نگران‌کننده باعث استرس آسیب‌زا می شود، احساس امنیت کودک شما را تضعیف کرده و درماندگی و آسیب‌پذیری در او ایجاد می کند  (به‌ویژه اگر رویداد ناشی از یک عمل خشونت‌آمیز، مانند تیراندازی جمعی یا حمله تروریستی باشد).

حتی بچه‌ها یا نوجوانانی که مستقیماً تحت تأثیر یک فاجعه قرار نگرفته‌اند، وقتی به طور مکرر در معرض تصاویر وحشتناک این رویدادها در اخبار یا رسانه‌های اجتماعی قرار می‌گیرند، دچار آسیب می‌شوند.

چه کودک شما خود رویداد آزاردهنده را تجربه کرده باشد، چه شاهد آن بوده و استرس آسیب زا را تجربه کند، احتمالاً تحت تأثیر مجموعه ای از احساسات شدید، گیج کننده و ترسناک قرار می گیرد.

اگرچه علائم ناخوشایند به مرور زمان محو می شوند، اما به عنوان والدین اقدامات زیادی می توانید انجام دهید تا از کودک آسیب دیده حمایت و اطمینان حاصل کنید.

با استفاده از این نکات مقابله‌ای، می‌توانید به فرزندتان کمک کنید تا علائم استرس آسیب‌زا را مدیریت کند، احساس امنیت خود را بازسازی و از رویداد آسیب‌زا عبور کند.

کمک به کودکان برای مقابله با رویدادهای آسیب زا

کمک به کودکان برای مقابله با رویدادهای آسیب زا

علائم و نشانه های استرس تروماتیک در کودکان و نوجوانان

استرس تروماتیک یک واکنش طبیعی به بلایای طبیعی یا انسانی یا سایر رویدادهای آزاردهنده است. کودکان در هر سنی تحت تأثیر این استرس قرار می گیرند و طیف گسترده ای از احساسات شدید و واکنش های فیزیکی یا رفتاری در آن ها ایجاد می شود. این مشکلات بر خلق و خو، اشتها، خواب و کیفیت کلی زندگی کودک شما تأثیر می گذارند.

علائم تروما در کودکان و نوجوانان

نوزادان زیر ۲ سال:

  • بیشتر سر و صدا می کنند یا آرام کردن آن ها سخت تر است.
  • الگوهای خواب یا خوردنشان تغییر می کند.

کودکان ۲ تا ۵ ساله:

  • علائم ترس را نشان می دهند.
  • بیشتر به والدین یا مراقب خود می چسبند.
  • گریه می کنند، جیغ می زنند، یا ناله می کنند.
  • بی هدف حرکت کرده یا بالا و پایین می پرند.
  • به رفتارهای اولیه دوران کودکی، مانند مکیدن شست یا شب ادراری، بازگشت می کنند.

کودکان ۶ تا ۱۱ ساله:

  • علاقه خود را به دوستان، خانواده یا فعالیت هایی که قبلاً از آن ها لذت می بردند، از دست می دهند.
  • کابوس یا سایر مشکلات خواب را تجربه می کنند.
  • بد خلق، آزاردهنده یا عصبانی می شوند.
  •  با مدرسه و تکالیف مبارزه می‌کنند.
  • از مشکلات جسمانی مانند سردرد یا معده درد شکایت می کنند.
  • دچار ترس های بی اساس می شوند.
  • نسبت به اتفاقی که افتاده احساس افسردگی، بی حسی عاطفی یا گناه می کنند.

کمک به کودکان برای مقابله با رویدادهای آسیب زا

نوجوانان ۱۲ تا ۱۷ ساله:

  • رویدادها را به خاطر می آورند، از کابوس یا سایر مشکلات خواب رنج می برند.
  • از یادآوری رویداد خودداری می کنند.
  • به سوء مصرف الکل، مواد مخدر، یا محصولات نیکوتینی روی می آورند.
  • اخلالگرانه، توهین آمیز یا تهاجمی رفتار می کنند.
  • از بیماری های جسمی شکایت می کنند.
  • احساس انزوا، گناه یا افسردگی می کنند.
  • علاقه خود به سرگرمی ها را از دست می دهند.
  • افکار خودکشی پیدا می کنند.

فرزندتان در هر سنی که باشد، مهم است پس از رویداد آسیب زا، اطمینان و حمایت بیشتتری ارائه دهید. با محبت و راهنمایی شما، افکار و احساسات ناراحت کننده استرس آسیب زا شروع به محو شدن می کند و زندگی کودک شما در روزها یا هفته های پس از بحران یا رویداد ناراحت کننده به حالت عادی بازمی‌گردد.

به کودک خود کمک کنید تا با فاجعه یا رویداد آسیب زا کنار بیاید

واکنش کودک شما به فاجعه یا رویداد آسیب زا تا حد زیادی تحت تأثیر واکنش شماست. کودکان در هر سنی (حتی نوجوانان استقلال طلب) در مواقع بحرانی برای آرامش و اطمینان به والدین خود نگاه می کنند. اگر رویداد آسیب زا را در کنار فرزند خود تجربه کرده اید، بسیار مهم است که خودتان برای مقابله با استرس آسیب زایتان قدم هایی بردارید. حتی نوزادان نیز اضطراب و استرس والدین خود را درک می کنند.

با مراقبت از سلامت عاطفی خود، تأثیر آرام بخشی بیشتری خواهید داشت و بهتر می توانید به فرزندتان کمک کنید. از آنجا که انگیزه تقلید در دوران کودکی قوی است، اگر کودک شما ببیند که شما برای مقابله با اثرات آسیب اقدام می کنید، احتمالاً از شما پیروی خواهد کرد.

شما همچنین می توانید:

به یاد داشته باشید که کودکان به روش های مختلف به تروما واکنش نشان می دهند و احساسات آن ها به صورت موجی می آیند و می روند. کودک شما ممکن است در مواقع خاصی بداخلاق و گوشه گیر باشد و در مواقع دیگر دچار غم و اندوه و ترس شود.

هیچ «درست» یا «نادرستی» برای احساسات پس از یک رویداد آسیب زا وجود ندارد، بنابراین سعی نکنید به فرزندتان دیکته کنید که باید چه فکر یا احساسی داشته باشد.

فرزندتان را تشویق کنید تا آشکارا احساسات خود را بیان کند. باید بداند که هر احساسی که دارد طبیعی است. حتی اگر کودک شما احساسات ناخوشایندی دارد، از بین خواهند رفت.

اگر فرزندتان مانند بسیاری از نوجوانان تمایلی به صحبت در مورد احساسات خود با والدین ندارد، او را تشویق کنید تا به بزرگسال مورد اعتماد دیگری مانند دوست خانوادگی، بستگان، معلم یا روحانی صحبت کند. صحبت کردن مهم است، حتی اگر با شما نباشد.

به او اجازه دهید تا برای آسیب ها غمگین شود. به فرزندتان زمان بدهید تا شفا یابد و برای فقدانی که در نتیجه فاجعه یا رویداد آسیب زا دیده است، سوگواری کند. سوگواری می تواند برای چیزهایی مانند از دست دادن یک دوست، خویشاوند، حیوان خانگی، خانه و غیره باشد.

کودک خود را از تکرار وسواس گونه رویداد آسیب زا منصرف کنید. تمرکز مداوم یا پخش مجدد ویدیوهای رویداد سیستم عصبی کودک شما را تحت تأثیر قرار می دهد. فعالیت‌هایی را تشویق کنید که ذهن کودکتان را درگیر می‌کند تا او فقط روی رویداد آسیب‌زا تمرکز نکند. برای فرزندتان کتاب بخوانید، با هم بازی کنید یا یک فیلم مفرح تماشا کنید.

کمک به کودکان برای مقابله با رویدادهای آسیب زا

کاهش استرس در خانواده

حتی کودکان خردسال نیز می توانند از تمرینات تنفسی ساده برای کاهش استرس و احساس آرامش بیشتر استفاده کنند، بچه های بزرگتر نیز می توانند بر سایر تکنیک های آرام سازی نیز مسلط شوند.

نکته ۱ آسیب کودکان: اعتماد و ایمنی را بازسازی کنید

آسیب نگرش کودک یا نوجوان به جهان را تغییر داده و باعث می شود که ناگهان جهان مکان بسیار خطرناک و ترسناکی به نظر برسد. برای کودک شما سخت است که به محیط خود و افراد دیگر اعتماد کند. در این شرایط شما می توانید با بازسازی احساس امنیت به فرزندتان کمک کنید.

  • کاری کنید که فرزندتان دوباره احساس امنیت کند.

در آغوش گرفتن و اطمینان دادن می تواند در هر سنی به کودک کمک کند که احساس امنیت کند. اگرچه نوجوانان سعی می کنند مانع شوند و از در آغوش گرفتن خودداری می کنند، اما محبت جسمی در ایجاد احساس امنیت مجدد آن ها هم مهم است.

  • فرزندتان را تشویق کنید تا فعالیت هایی را که دوست دارد دنبال کند.

مطمئن شوید که کودک شما فضا و زمان مناسب و کافی برای استراحت، بازی و سرگرمی دارد.

  • برنامه‌های روزمره را احیا کنید

ایجاد ساختار و برنامه قابل پیش بینی برای زندگی فرزندتان کمک می کند تا دنیا دوباره با ثبات به نظر برسد. زمان های منظمی برای وعده های غذایی، تکالیف و فعالیت های خانوادگی ایجاد کنید.

  • از آینده حرف بزنید و برای آن برنامه ریزی کنید.

این کار به خنثی کردن این احساس مشترک در بین کودکان آسیب دیده کمک می کند که آینده ترسناک، تاریک و غیرقابل پیش بینی است.

  • به وعده های عمل کنید

شما با قابل اعتماخود د بودن به بازسازی اعتماد فرزندتان کمک می کنید. خوش قول باشید و آنچه را که می گویید انجام دهید.

  • اگر پاسخ سوالی را نمی دانید، از اعتراف به آن نترسید.

با حرف های ساختگی اعتماد فرزندتان به خود را به خطر نیندازید.

به یاد داشته باشید که کودکان اغلب موقعیت ها را شخصی می کنند. حتی اگر حادثه آسیب زا در جایی دور اتفاق افتاده باشد آن ها را نگران می‌کند. به کودک خود اطمینان دهید و به او کمک کنید تا موقعیت را بهتر درک کند.

کمک به کودکان برای مقابله با رویدادهای آسیب زا

نکته ۲: تماشای رسانه ها را به حداقل برسانید

کودکانی که یک رویداد آسیب‌زا را تجربه کرده‌اند، اغلب از پوشش های بی امان رسانه ای آسیب می بینند. قرار گرفتن بیش از حد در معرض تصاویر یک بحران یا رویداد آزاردهنده (مانند تماشای مکرر کلیپ‌های ویدیویی در رسانه‌های اجتماعی یا سایت‌های خبری) حتی باعث ایجاد استرس آسیب‌زا در کودکان یا نوجوانانی می شود که مستقیماً تحت تأثیر این رویداد قرار نگرفته‌اند.

  • تماشای رسانه هایی را که به پوشش رویداهدای آسیب زا می‌پردازند، برای کودکتان محدود کنید.

اجازه ندهید کودکتان درست قبل از خواب اخبار تماشا یا شبکه های اجتماعی را مرور کند و از کنترل های والدین روی تلویزیون، کامپیوتر و تلفن استفاده کنید تا از تماشای مکرر ویدیوهای های ناراحت کننده جلوگیری شود.

  • تا آنجا که می توانید، گزارش های خبری از رویداد آسیب زا را همراه با فرزندتان تماشا کنید.

شما می توانید در حین تماشا به کودک خود اطمینان دهید و اطلاعات مفیدتری در اختیار او قرار دهید.

  • تصاویر و ویدیوهای آسیب زا را برای کودکتان محدود کنید

اغلب خواندن روزنامه کمتر از تماشای تلویزیون یا دیدن کلیپ های ویدئویی رویداد، برای کودک یا نوجوان آسیب زا است.

نکته ۳: فرزند خود را درگیر کنید

شما نمی توانید فرزندتان را وادار کنید که از یک تجربه آسیب زا بهبود یابد، اما می توانید با صرف وقت با او و صحبت رو در رو (بدون وجود تلویزیون، تلفن، بازی های ویدیویی و سایر عوامل حواس پرتی)، نقش مهمی در روند بهبودی داشته باشید. تمام تلاش خود را بکنید تا محیطی ایجاد کنید که فرزندانتان در آن احساس امنیت کنند و بتوانند احساسات خود را بیان کرده و سؤال بپرسند.

به فرزندتان فرصت‌های مداوم بدهید تا در مورد آنچه از سر گذرانده یا در رسانه‌ها می‌بیند صحبت کند.

  • او را تشویق کنید که سؤال بپرسد و نگرانی های خود را بیان کند، اما او را مجبور به صحبت نکنید.
  • با کودک خود به روشی مناسب با سنش ارتباط برقرار کنید.

برای مثال، کودکان خردسال به آغوش‌های اطمینان‌بخش و عبارات ساده‌ای مانند «الان تمام شد» یا «همه چیز درست می‌شود» پاسخ خواهند داد، اما کودکان بزرگتر از شنیدن حقایق و اطلاعات در مورد آنچه اتفاق افتاده است، آرامش بیشتری خواهند داشت.

  • نگرانی های فرزندتان را بپذیرید و تأیید کنید.

رویداد آسیب زا ترس ها و مسائل نامربوط در کودک شما ایجاد کند. آرامش برای فرزند شما ناشی از احساس درک و پذیرفته شدن توسط شماست، بنابراین ترس او را حتی اگر به نظر شما نامربوط است، بپذیرید.

  • به فرزندتان اطمینان دهید.

این رویداد تقصیر او نبوده، شما او را دوست دارید و اشکالی ندارد که آن ها احساس ناراحتی، عصبانیت یا ترس کنند.

  • فرزندتان را برای صحبت تحت فشار قرار ندهید.

برای برخی از بچه ها صحبت کردن در مورد یک تجربه آسیب زا بسیار دشوار است. برای یک کودک خردسال نشان دادن احساسات با کشیدن نقاشی راحت تر از صحبت کردن در مورد آنهاست. سپس می توانید با فرزندتان در مورد نقاشی اش صحبت کنید.

  • صادق باشید.

اگرچه باید اطلاعاتی را که به فرزندتان می‌دهید با توجه به سن و شخصیتش تنظیم کنید، اما صداقت مهم است. اگر اشکالی هست نگویید هیچ مشکلی وجود ندارد.

فعالیت های معمولی که هیچ ارتباطی با رویداد آسیب زا ندارد را با کودک خود انجام دهید. فرزندتان را تشویق کنید تا دوستانی پیدا کند و بازی‌ها، ورزش‌ها و سرگرمی‌هایی را که قبل از حادثه از آن ها لذت می‌برد، دنبال کند. برای گردش خانوادگی به پارک بروید، از بازی لذت ببرید یا با هم فیلم تماشا کنید.

کمک به کودکان برای مقابله با رویدادهای آسیب زا

نکته ۴: فعالیت بدنی را تشویق کنید

فعالیت بدنی آدرنالین را می سوزاند، اندورفین های تقویت کننده خلق و خو را آزاد می کند و به کودک یا نوجوان شما کمک می کند که شب ها بهتر بخوابد.

  • ورزشی را پیدا کنید که فرزندتان از آن لذت می برد.

فعالیت‌هایی مانند بسکتبال، فوتبال، دویدن، هنرهای رزمی یا شنا که نیازمند حرکت دادن دست‌ها و پاهاست، به تحریک سیستم عصبی کودک و آزادی از حالت «قفل» که اغلب به دنبال یک تجربه آسیب‌زا ایجاد می‌شود، کمک می کند.

  • پیشنهاد شرکت در ورزش، بازی یا فعالیت های بدنی همراه با فرزندتان را بدهید.

اگر برای بلند شدن از کاناپه مقاومت نشان می دهد، موسیقی مورد علاقه اش را پخش کنید و با هم برقصید. هنگامی که کودک حرکت می کند، احساس انرژی بیشتری می کند.

  • فرزندتان را تشویق کنید تا برای بازی با دوستان یا حیوان خانگی به بیرون برود

برای گردش خانوادگی به مسیر پیاده روی، دریاچه یا ساحل بروید. گذراندن وقت در طبیعت استرس را کاهش داده و خلق و خوی کلی کودک را تقویت می کند.

  • بچه های کوچکتر را به یک زمین بازی یا مرکز فعالیت ببرید.

نکته ۵: به کودک خود یک رژیم غذایی سالم بدهید

غذایی که کودک شما می خورد تأثیر عمیقی بر خلق و خو و توانایی او برای مقابله با استرس آسیب زا دارد. فست فود و غذاهای فرآوری شده، کربوهیدرات های تصفیه شده و نوشیدنی های شیرین و تنقلات نوسانات خلقی ایجاد و علائم استرس آسیب زا را بدتر می کنند.

برعکس، خوردن مقدار زیادی میوه و سبزیجات تازه، پروتئین با کیفیت بالا و چربی‌های سالم، به‌ویژه اسیدهای چرب امگا ۳، به کودک یا نوجوان شما کمک می کند تا با فراز و نشیب‌هایی که پس از یک تجربه آزاردهنده ایجاد می‌شود، بهتر کنار بیاید.

  • به جای غذاهای خاص، روی رژیم غذایی کلی تمرکز کنید.

بچه ها باید غذای کامل و با حداقل مواد فرآوری شده بخورند، غذایی که تا حد امکان به شکل طبیعی خود نزدیک باشد.

سرخ کردنی ها، دسرهای شیرین، تنقلات و غلات شیرین و آرد تصفیه شده را محدود کنید. همه این ها بر خلق و خوی کودک تأثیر منفی می گذارد.

  • بیشتر در خانه غذا بپزید

وعده های غذایی رستوران و غذاهای بیرون بر دارای قند اضافه و چربی ناسالم بیشتری هستند، بنابراین پخت و پز در خانه ی تأثیر زیادی بر سلامت کودکان شما دارد. اگر مقدارهای زیادی غذا درست کنید، فقط چند بار پختن غذا در هفته برای تغذیه خانواده شما کافی است.

  • روزی چندبار وعده های غذایی ترتیب دهید

جمع شدن افراد خانواده دور یک میز برای صرف غذا، فرصتی ایده آل برای صحبت و گوش دادن به فرزندتان بدون وجود حواس پرتی، تلویزیون، تلفن یا رایانه است.

  • چه زمانی به دنبال درمان استرس کودک خود باشید

معمولاً احساس اضطراب، بی‌حسی، سردرگمی، گناه و ناامیدی فرزندتان به دنبال یک بحران، فاجعه یا رویداد آسیب‌زا در مدت نسبتاً کوتاهی شروع به محو شدن می‌کند.

با این حال، اگر واکنش استرس تروماتیک آنقدر شدید باشد که در توانایی کودک برای عملکرد در مدرسه یا خانه اختلال ایجاد کند، شروع به محو شدن نکنند یا حتی در طول زمان بدتر شوند، به کمک یک متخصص بهداشت روان نیاز دارید.

اگر علائم استرس آسیب زا کاهش نمی یابد و سیستم عصبی کودک شما در همان حالت مانده کودکتان به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مبتلا شده است.

کمک به کودکان برای مقابله با رویدادهای آسیب زا

علائم هشدار دهنده عبارتند از:

  • شش هفته گذشته است و کودک شما حالش بهتر نیست.
  • فرزند شما در مدرسه مشکل دارد.
  • کودک شما در حال تجربه خاطرات یا کابوس های وحشتناک است.
  • علائم استرس تروماتیک به صورت ناراحتی‌های جسمی مانند سردرد، معده درد یا اختلالات خواب ظاهر می شود.
  • فرزند شما به طور فزاینده ای در برقراری ارتباط با دوستان و خانواده دچار مشکل می شود.
  • کودک یا نوجوان شما افکار خودکشی را تجربه می کند.
  • کودک شما روز به روز بیش تر از چیزهایی که او را به یاد رویداد آسیب زا می اندازد اجتناب می کند.

پیشگیری از خودکشی در کودکان و نوجوانان آسیب دیده

حتما هر گونه صحبت یا رفتار خودکشی را جدی بگیرید. این که کودک یا نوجوان شما به خودکشی فکر می کند فقط یک علامت هشدار نیست، بلکه یک فریاد برای کمک است. لطفاً مقاله پیشگیری از خودکشی را بخوانید  یا با روانشناس در این زمینه صحبت کنید.

نویسنده: “کودکانه” سایت کودک و نوجوان

مقالات مرتبط

 

مراقبت از کودکان و نوجوانان در برابر حوادث

مراقبت از کودکان و نوجوانان در برابر حوادث

مراقبت از کودکان و نوجوانان در برابر حوادث

آیا کودک یا نوجوان شما ضربه روحی تجربه کرده است؟در این مقاله به علائم حوادث و آسیب های دوران کودکی، تشخیص، درمان و نظرات روانشناسان در این زمینه پرداخته شده است.

آسیب دوران کودکی چیست؟

بیشتر مردم وقتی کلمه «آسیب» را می شنوند به چیزی فکر می کنند که فقط برای افراد دیگر اتفاق می افتد. طبق نظرسنجی ملی سلامت کودکان، تقریباً ۳۵ میلیون کودک و نوجوان ایالات متحده آسیب دوران کودکی یا تجربیات نامطلوب دوران کودکی (ACEs) را تجربه کرده اند.

از آنجا که این مقدار بسیار زیاد است، شاید بخواهید بدانید که رویداد آسیب زا در دوران کودکی چیست. آسیب های دوران کودکی را می توان به عنوان سوء استفاده (مانند جنسی یا جسمی)، شاهد خشونت خانگی بودن، بی‌توجهی، تصادف، بیماری مزمن یا ناگهانی، مرگ یا بیماری اعضای خانواده یا والدین، مصرف مواد، طلاق یا زندان تعریف کرد.

برای کودکان، رویدادهای آسیب زا گیج کننده و ناراحت کننده است. با توجه به این موضوع، شاید بخواهید در مورد اینکه فرزند شما یا کودکی که می شناسید، رویداد آسیب زا را پشت سر گذاشته یا نه، تجدید نظر کنید.

شناخت علائم مربوط به آسیب در کودک یا نوجوان

اغلب، کودکان و نوجوانانی که تحت تأثیر رویدادهای آسیب زا هستند، متوجه علائم خود نمی‌شوند، بیشتر کودکان به دلیل فراوانی زیاد حوادث نامطلوب، آگاه نیستند که دچار آسیب شده‌اند و در نهایت، اتفاقی مانند سوء استفاده یا نادیده گرفته شدن  را تجربه «عادی» قلمداد می‌کنند. این موضوع همچنین برای مراقبانی که معمولاً در شناسایی علائم آسیب با چالش مواجه هستند نیز صادق است.

مراقبت از کودکان و نوجوانان در برابر حوادث

مراقبت از کودکان و نوجوانان در برابر حوادث

برخی از علائم و نشانه‌های عمومی برای کودکان و نوجوانانی که حوادث آسیب‌زا را تجربه کرده‌اند:

  1. هوشیاری بیش از حد / برانگیختگی بیش از حد

افزایش پاسخگویی به محرک ها همراه با علائم فیزیولوژیکی و روانی می باشد (به عنوان مثال، افزایش هوشیاری، افزایش ضربان قلب و تنفس).

بیشتر کودکان آسیب دیده از صداهای بلند و ناگهانی خوششان نمی آید و احساس خطر می کنند.

  1. اجتناب

اجتناب از تفکر یا صحبت در مورد رویداد آسیب زا یا مکان ها، فعالیت ها و افراد مرتبط با رویداد آسیب زا.

  1. افکار مزاحم یا ناخواسته

مرور افکار یا خاطرات مکرر و ناراحت کننده از رویداد آسیب زا به سراغ کودک می‌آید و اغلب احساس می کند که واقعه دوباره در حال وقوع است یا کابوس‌های مربوط به آن رویداد را تجربه می‌کند.

آسیب در کودکان در سنین مختلف چگونه به نظر می رسد

علائم آسیب اغلب با توجه به سن کودک متفاوت است:

دوران کودکی (سینن ۳ تا ۸ سال)

رفتارهای غیر قابل کنترل

اگر کودکی در سنین ۳ تا ۸ سال دارید که شاهد افزایش رفتارهای پرخاشگرانه، ناسازگار یا مخالفت او هستید. این بدان معناست که شما در مدیریت رفتار فرزندتان مشکل بیشتری دارید، زیرا او به جای گوش دادن، عمداً درخواست‌های شما را نادیده می‌گیرد؛ اغلب به این دلیل که کودکان خردسال رشد شناختی لازم را برای برقراری ارتباط مؤثر با احساسات خود ندارند، بنابراین احساساتشان با اعمال و رفتار آن ها مرتبط می شود.

همچنین دفعات «تند مزاجی» کودک افزایش می‌یابد، زیرا کودکانی که رویدادهای آسیب‌زا را تجربه کرده‌اند تمایل دارند محیط خود و مراقبان یا والدین خود را کنترل کنند. نیاز آن ها به کنترل راهی برای مدیریت اضطراب های خود در مورد عدم قطعیت یا غیرقابل پیش بینی بودن دنیایشان است.

 

مشکلات در محیط های اجتماعی

اغلب، مدیریت این رفتارها نه تنها در خانه، بلکه در محیط مدرسه نیز دشوار است. والدین یا مراقبان با نگرانی هایی از سوی معلمان و دیگر مسئولان مواجه می‌شوند، در مورد رفتار کودک، افزایش درگیری او با همسالانش و مشکلاتش در دوست یابی یا حفظ دوستان پس از آسیب دیده می شود.

مراقبت از کودکان و نوجوانان در برابر حوادث

 

تشدید احساسات

گریه و احساسات در کودکان خردسالی که حوادث آسیب زا را تجربه کرده اند مشاهده می شود. رفتارهایی مانند افزایش حساسیت یا تحریک‌پذیری که منجر به واکنشهای تند نسبت به محرک‌های معمولی غیر نگران کننده، مانند گفتن «نه» به کودک می‌شود.

در نهایت، شاهد هوشیاری بیش از حد یا «منتظر خطر بودن» خواهید شد. اغلب اوقات، کودکان با چشمان گشاد و هوشیار رویداد غیرقابل پیش بینی بعدی را انتظار می کشند. معمولا کودکان خردسال در این حالت دست های خود را روی گوش ها قرار می دهند تا از شنیدن صداهای بلند جلوگیری کنند.

 

دوران کودکی میانی (۸ تا ۱۱ سالگی)

رفتارهای پسرفتۀ دوران میانی کودکی (۸ تا ۱۱ سالگی) تظاهرات مشابهی با کودکان در اوایل دوران کودکی دارد. علیرغم اینکه این کودکان کمی بزرگتر هستند، چالش های رفتاری آن ها همچنان ادامه دارد و اغلب رفتارهایی را انجام می دهند که مربوط به سنین بسیار پایین تر است.

این بدان معناست که اغلب اوقات به میزان قابل توجهی رفتارهای ناسازگار، مخالفت‌ و پرخاشگری می کنند. به میزان زیاد کج خلقی می‌کنند و پرخاشگری کلامی در آن ها افزایش می‌یابد (مانند داد زدن، فحش دادن، و آزار رساندن کلامی به دیگران).

 

چالش های مدرسه

مدرسه رفتن این کودکان هم با چالش های بسیار مواجه می شود که هم در عملکرد تحصیلی و هم در رفتارشان تأثیر می‌گذارد. تمرکز یا حرف گوش کردن برای کودک مشکل شده و باعث کاهش نمراتش می شود.

در این شرایط ممکن است در تشخیص بی‌توجهی دچار خطا شویم و علائم آن را با اختلال کمبود توجه و بیش فعالی (ADHD) اشتباه بگیریم. مانند دوران خردسالی، در دوران کودکی میانی هم به دلیل افزایش تحریک پذیری و کاهش توانایی در تحمل ناامیدی، کودکان آسیب دیده در رفتار با همسالان در مدرسه و کلاس دچار مشکل می‌شوند.

مشکلات در محیط های اجتماعی

از آنجا که معمولاً روابط اجتماعی کودکان در این سن شروع به گسترش می کند، چالش های ارتباطی آن ها افزایش می یابد. کودکانی که آسیب را تجربه کرده‌اند به خاطر تحریک‌پذیری، حساسیت‌ و هوشیاری بیش‌ازحد در دوست‌یابی یا حفظ دوستان دچار مشکل می‌شوند.

این کودکان سعی می‌کنند بر محیط‌ خود یا همسالان، اعمال کنترل کنند و این گونه در مدیریت دوستی‌های سالم دچار مشکل می‌شوند. این دوستی‌ها اغلب بیش از حد معمول دچار تعارض می شود که معمولا به خاطر چالش‌های رفتاری کودک و نیاز او به کنترل دیگران است.

 

احساسات تشدید شده.

در همان حال که دایره لغات این کودکان گسترش می یابد، احساسات شدیدتری نشان می‌دهند و کلام خشونت آمیز و پرخاشگری در آن ها افزایش می‌یابد. در همان حال که این کودکان با افزایش سن مسئولیت‌های بیشتری در مدرسه و خانه پیدا می‌کنند عوامل استرس‌زایشان نیز افزایش یافته و باعث می شود تحریک‌پذیرتر شده و احساسات شدیدی را نسبت به آسیب‌های روحی خود نشان دهند.

مراقبت از کودکان و نوجوانان در برابر حوادث

 

نوجوانان (۱۲ تا ۱۸ سال)

رفتارهای پسرفته و درگیری.

از آنجا که نوجوانان (سنین ۱۲ تا ۱۸ سال) تمایل بیشتری به استقلال دارند، اغلب شاهد افزایش رفتارهای انزواطلبانه از جمله اجتناب از افراد در آن ها می‌شویم. نوجوانانی که آسیب را تجربه کرده اند به میزان زیاد و بیش از حدی برونگرا یا درونگرا می‌شوند. رفتارهای برونگرایی بیش از حد شامل پرخاشگری کلامی و فیزیکی به دیگران است.

تا مدت طولانی این گونه رفتارها را ادامه می دهند به گونه ای که مدیریت آن ها سخت می شود. از سوی دیگر، رفتارهای بیش از حد درونگرایانه دقیقاً برعکس است. نوجوانان در اتاق خود منزوی می‌شوند، با کسی حرف نمی‌زنند، بسیار محتاط می شوند و هیچ واکنشی نشان نمی دهند. نوجوان آسیب دیده، در هر دوی این سبک‌های مقابله‌ای از مشکل واقعی اجتناب می کند.

 

تغییر خلق و خو

معمولاً نوجوانانی که آسیب را تجربه کرده اند خلق‌وخویشان بد می شود. تحریک پذیری‌شان افزایش می یابد و حملات غم و عصبانیت در آن ها بیشتر می شود. اغلب اوقات، این احساسات مربوط به رویدادهای آسیب زا هستند.

وقتی که والدین از آنچه بر نوجوان می‌گذرد بی‌اطلاع بوده و بیشتر آن را به بدخلقی یک نوجوان در حال رشد نسبت دهند، تعارضات درون خانه بیشتر می‌شود. اگرچه برخی از این گزاره‌ها درستند، اما باید علائم مربوط به آسیب را هم در نظر داشته باشید. به علاوه این نوجوانان، به دلیل افزایش احساس غم و اندوه، در معرض خطر بیشتری برای آسیب رساندن به خود قرار دارند.

 

چالش های مدرسه

نوجوانان با افزایش مسئولیت های تحصیلی، استرس بیشتری پیدا می کنند که مدیریت هیجانات را برایشان دشوارتر می کند. نمراتشان کاهش می یابد و در زمینه‌هایی که قبل از آسیب عملکرد بهتری داشتند، ضعیف می‌شوند.

اغلب با تکرار افکار مزاحم یا تصاویر ناخواسته از رویداد آسیب زا توانایی آن ها برای تمرکز ذهنی کاهش می یابد. بد شدن خلق‌وخو بر عملکرد آن ها تأثیر می گذارد. جدی نگرفتن مدرسه و مشکلات رفتاری در کلاس نیز افزایش می یابد.

 

مشکلات در روابط اجتماعی.

خطر ایجاد رابطۀ خاص و عاشقانه بدون در نظر گرفتن تجارب آسیب در این مرحله بیشترین اهمیت را دارد. نوجوانانی که آسیب را تجربه کرده اند معمولاً از دوستان خود جدا شده و تمایل پیدا میکنند که فقط خودشان را حفظ کنند. ترس از درک نشدن توسط دوستان، به علاوۀ بی میلی به دوستی، به کاهش تعاملات اجتماعی منجر می شود.

در این دوران نوجوانان عاشق می شوند. اغلب، نوجوانانی که ضربه روحی و روانی را تجربه کرده اند، جذب و دلبستۀ هر رفتاری می شوند که از سرِ عشق یا پذیرش باشد. در این دوران والدین باید مراقب روابطی فرزندشان باشند.

 

نکاتی برای والدین

از آنجایی که برای کودکان و نوجوانان آسیب دیده، جهان اغلب غیرقابل پیش بینی، ناپایدار و آشفته جلوه می‌کند، ایجاد محیطی که شرایط اجتماعی-عاطفی کودک را ارتقا دهد ضروری است.

مراقبت از کودکان و نوجوانان در برابر حوادث

چند نکته مفید برای والدین:

نکته ۱: ثبات ایجاد کنید

مراقبت از محیط با محدود کردن گزینه های کودک شما برای فعالیت های مختلف انجام می شود، به کاهش اضطراب کودک کمک می کند. این کار احساس امنیت را برای کودک بیشتر می کند، زیرا با قوانین ثابت، دنیا تا حدودی قابل پیش‌بینی است. کودکان مبتلا به تروما اغلب احساس می کنند که جهان دائما در حال تغییر است.

با قوانین و محدودیت ها، کودک ثبات در روال عادی را می آموزد، که یک شخصیت مقتدر مسئول آن است و ایمنی او را تضمین می‌کند. قوانین ابزارهایی نامرئی برای ارتقاء رشد و رفاه سالم هستند. کودکان بیشتر از آنچه ما فکر می‌کنیم آگاه اند و به خوبی به قانون گذاری پاسخ می دهند (تغییرات مثبت در رفتارشان مشهود می‌شود). قانون گذاری به آن ها کمک می کند تا بدانند چه چیزی خوب و چه چیزی بد است.

به احتمال زیاد آن ها حتی بیشتر از والدین و معلمانشان روی قوانین و اجرای به موقع آن ها تأکید می کنند.

 

نکته ۲: قابلیت پیش بینی را اضافه کنید

اضطراب معمولاً به عنوان ترس از ناشناخته شناخته می شود. بنابراین، اگر بتوانیم عدم اطمینان کودک را برطرف کنیم، به او احساس کنترل و آگاهی می دهیم. تعیین اهداف و توقع ها از رویدادها و فعالیت ها از پیش، قابلیت پیش بینی را اضافه می کند.

با آنکه نمی‌توانیم همه رویدادهای زندگی فرزندانمان را کنترل کنیم، می‌توانیم با ارائه اطلاعاتی درباره آنچه در شرایط مختلف انتظار داریم، آن ها را برای موفقیت آماده کنیم. به عنوان مثال، اگر از خانه بیرون می روید تا خرید کنید و فرزندتان از این موضوع عصبی است، اطلاع دادن به او از جزئیات سفر، زمان بازگشت و اینکه در نبودتان چگونه می‌تواند با شما تماس بگیرد به کاهش اضطراب کمک می کند و کودک شما آگاه می‌شود که چه انتظاری داشته باشد.

 

نکته ۳: ایمنی را ارتقا دهید

محیط هایی که هرج و مرج کمتری داشته و پیش‌بینی‌پذیرتر هستند فضای امن تری برای رشد کودکان فراهم می کند. این بدین معنی نیست که مثلاً با همسرتان هرگز مشاجره و اختلاف نداشته باشید، بلکه به این معنی که این مشاجرات را به یک فضای خصوصی ببرید تا کودکتان در معرض درگیری قرار نگیرد.

علاوه بر این، اطلاع دادن به فرزندتان در مورد اینکه در مواقع اضطراری با چه کسی تماس بگیرد و چه کاری انجام دهد، فرزندتان را آماده تر می‌کند. فراهم کردن فضاهای راحت برای کودکتان که در آن بتواند بدون ترس از قضاوت احساسات و افکار خود را بیرون بریزد، برای ارتقای امنیت فضا و رشد مفید است.

کودکانی که آسیب را تجربه کرده‌اند، به دلیل ترس از تنبیه، اغلب از مطرح کردن حرفهای خود با مراقبان هراس دارند. فرزندتان را قبل از رویداد آسیب زا از موضع حمایتی و بدون هیچ قید و شرط خود آگاه کنید.

مراقبت از کودکان و نوجوانان در برابر حوادث

منابع حمایتی برای فرزند شما

حلقه دوستان

دوستان فرزند شما می توانند با گوش دادن به او و اینکه تنها شنوندگان خوبی باشند، به بهبودی او کمک کنند. از آنجا که اعتمادکردن برای کودکی که ضربه روحی را تجربه کرده دشوار است، ایجاد فضایی که در آن احساس امنیت و عدم مزاحمت می کند مفید است.

شرکت در فعالیت‌های معمول و «عادی» فضایی ایجاد می کند که می‌تواند در آن ها احساسات معمول و عادی داشته باشد، زیرا اغلب این کودکان با توجه به تجارب آسیب‌دیدگی خود احساس می‌کنند که از دیگران جدا شده‌اند. انجام سرگرمی و گفتگوهای «عادی» و شرکت در برنامه‌های منظم نیز بسیار مفید است.

خانواده

ایجاد فضای امن در خانه برای کودکان و نوجوانانی که آسیب را تجربه کرده اند، بسیار مهم است. به فرزندتان آگاهی دهید که اگر بخواهد چیزی را مطرح کند، شما یا سایر اعضای خانواده بدون هیچ گونه قضاوت یا تنبیه آماده گوش دادن خواهید بود.

اغلب، کودکان و نوجوانان تجارب آسیب زا خود را مطرح نمی کنند، به خصوص اگر این تجربیات مربوط به خشونت جنسی، جسمی، بی توجهی یا خشونت خانگی باشد. بیان کردن اینکه شما امنیت او را تأمین می‌کنید به او این امکان را می دهد که بهتر بتواند حرفهای خود را مطرح کند مهم می باشد.

همچنین مهم است که مهارت های معمولی مراقبتی یا تربیتی خود را کنار نگذارید و همچنان قوانین را تنظیم کنید. اگرچه به دلیل تجربیات بدی که فرزندتان داشته عمیقاً نسبت به او احساسات و عواطف دلسوزی دارید، به یاد داشته باشید که علاوه بر دلسوزی، شما همچنین وظیفه دارید که به او کمک کنید تا روش زندگی سالمی داشته باشد که در آینده از او محافظت کند.

مراقبت از کودکان و نوجوانان در برابر حوادث

 

گروه های مذهبی یا معنوی

اگر باورهای مذهبی در مواقع اضطراری به شما و خانواده تان کمک می کند، ارتباط با روحانیون یا سایر اجتماعات مذهبی به شما و فرزندتان کمک می کند. رویدادهای آسیب زا ویرانگر و از نظر عاطفی آزاردهنده اند، ممکن است به راحتی باعث از دست دادن ایمان شوند. در این مواقع رجوع به کسی که بتواند تنها چیزی را که در این مواقع کمک کننده است یعنی، ایمان شما را بازگرداند، بسیار مفید است.

انواع درمان حرفه ای

هنگامی که رفتارها یا علائم غیرقابل کنترل شود یا به عملکرد کودک شما (عملکرد درسی، اجتماعی یا عاطفی) صدمه زند، باید به دنبال خدمات بهداشت روان حرفه ای با یک روانشناس حرفه ای باشید.

مداخلات درمانی بهداشت روان که به طور قابل توجهی برای کاهش علائم کودک مفید است:

 

درمان شناختی رفتاری متمرکز بر آسیب (TF-CBT)

مداخله ای است که برای کودکان و نوجوانان (سنین ۳ تا ۱۸ سال) و والدینی که آسیب را تجربه کرده اند، استفاده می شود. این درمان انواع چالش های عاطفی و رفتاری ناشی از آسیب را از طریق یک مدل درمانی شناختی-رفتاری حل می کند. علاوه بر این، درمان شناختی رفتاری متمرکز بر آسیب به صورت تدریجی بیمار را در معرض رویداد قرار می دهد، به این معنی که رویداد آسیب زا در طول دوره درمان مورد بحث قرار می گیرد.

تحقیقات نشان داده است که هر چه میزان قرار گرفتن در معرض بیشتر منتشر شود، سلامت روانی بیشتر بهبود یافته و علائم آسیب کاهش می یابد. درمان شناختی رفتاری متمرکز بر آسیب (TF-CBT) شامل یک فرآیند۷ مرحله ای است:

  1. مهارت‌های تمدد اعصاب در مواقع اضطراب
  2. یادگیری در مورد احساسات
  3. مقابلۀ شناختی: یادگیری اینکه چگونه افکار ما بر احساسات و رفتارهای ما تأثیر می گذارد
  4. روایت آسیب: داستان مفصلی در مورد رویداد(های) آسیب زای کودک یا نوجوان گفته می شود.
  5. قرار گرفتن در معرض: پزشک در طول زمان درمان، کودک را در معرض همۀ محرک های آسیب مهم قرار می دهد.
  6. جلسات مشترک: روایت آسیب با مراقب یا والدین به اشتراک گذاشته می شود
  7. افزایش ایمنی: آموزش مهارت های سالم برای مواجهه های آینده

 

درمان تعاملی والد-کودک (PCIT)

این درمان مبتنی بر بازی والدین-کودک است که به کودکان (سنین ۳ تا ۷ سال) که علائم مرتبط با آسیب مانند رفتارهای پرخاشگرانه، ناسازگار و مخالفت دارند، کمک می‌کند. درمان تعاملی والد-کودک (PCIT) روابط مثبت والد-کودک را مد نظر قرار می دهد و به والدین راهبردهای مدیریت رفتاری مؤثر را می آموزد.

دو جزء اصلی درمان تعاملی والد-کودک (PCIT) به تقویت رابطه بین والدین و فرزند می پردازد. چارچوب اول تعامل هدایت شده توسط کودک است و برای دستیابی به انطباق، در چارچوب دوم تعامل هدایت شده توسط والدین انجام می شود. با این چارچوب ها، به والدین آموزش داده می شود که چگونه این مهارت ها را اجرا کنند (مثلاً برقراری ارتباط با کودک و استفاده از مهارت های بازی مثبت، دادن دستورات مؤثر و مستقیم) و در نهایت به اهداف زیر می رسند:

  • تقویت رابطۀ بین والدین و فرزند
  • کاهش رفتارهای منفی
  • افزایش رفتارهای مثبت
  • کاهش رفتارهای پرخاشگرانه
  • کاهش رفتارهای ناسازگار

رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)

رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) یک مداخله شناختی، مبتنی بر حمایت و مشارکت برای کمک به نوجوانان برای مدیریت خطرات ایمنی (مانند افکار آسیب‌رساندن به خود یا خودکشی) و افکار غیرمنطقی چالش‌برانگیز است. از آنجا که مدیریت ایمنی و رفتارهای پرخطر یکی از اهداف اصلی این مداخله است، رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)  به درمان فردی همراه با مداخله گروهی همسالان نیاز دارد. در طول این مداخله، از چهار چارچوب استفاده می‌شود که عبارتند از:

  1. ذهن آگاهی و فکر کردنِ بدون قضاوت درباره خود، جهان و دیگران
  2. مدیریت روابط بین فردی مؤثر و چگونگی تعامل سالم با دیگران
  3. تحمل پریشانی
  4. برای یادگیری نحوه مواجهه با وقایع ناراحت کننده و دردناک، تمرین پذیرش اتفاقات زندگی انجام می شود. پذیرش محض جنبه ای از تحمل پریشانی است که به نوجوان می آموزد چگونه مسیر افکار خود را به سمت پذیرش آنچه هست تغییر داده و تمایل و ارادۀ خود را با آن متناسب کند.

 

مهارت های تنظیم هیجان

آموزش هایی که برای کمک به مدیریت افکار خودکشی، اضطراب، غم، تحریک پذیری، عصبانیت و تنظیم سالم احساسات انجام می‌شود.

نویسنده: “کودکانه” سایت کودک و نوجوان

مقالات مرتبط

[shortcode_blog title=’مراقبت از کودکان و نوجوانان در برابر حوادث’ cols=’2′ cats=’%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%da%a9%d9%88%d8%af%da%a9′ postspp=’4′ usecarousel=’1′ img_popup=’1′ /]

کودک و اسیب روانی

کمک به کودکان بعد از آسیب روانی

 

اگر کودک شما ضربه روحی را تجربه کرده باشد، ممکن است با احساسات اضطراب ، خاطرات ترس آور یا حس خطر دایمی دست و پنجه نرم  کند، یا ممکن است احساس کرختی، تنهایی و ناتوانی برای اعتماد به دیگران را تجربه نماید. وقتی رویداد های بد رخ می دهند، زمان می برد تا درد برطرف گردد و یک بار دیگر حس اطمینان و ایمنی در شما شکل بگیرد . اما  شما با راهبرد های صحیح می توانید به کودک کمک کنید.

آسیب  روانی و هیجانی (تروما) چیست؟

ضربه عاطفی و روانی می تواند ناشی از حوادث پردغدغه غیر عادی باشد که ادامه مطلب