قصه شب برای کودکان هشت ساله
نکات روانشناسی و تربیتی داستان که مورد نیاز کودک ۸ ساله است:
- تشویق به کار گروهی
- شناخت بیش تر جایگاه خود در جهان
- شروع به تفکر در مورد آینده
مریم و علی هردو ۸ سالشونه و بچه های شجاع و مهربونی هستند. پدر و مادر اون باهم همسایه هستند و مریم و علی بعد از انجام تکالیف و کمک به پدر و مادرشون به حیاط آپارتمان می روند و باهم بازی می کنند. (بیشتر…)
قصه کوتاه برای خواب کودک ۷ سال
نکات تربیتی و روانشناسی:
- فهم موضوعات اجتماعی و جایگاه همسایه
- افزایش خلاقیت
- همدلی
فاطمه و سارینا باهم دوست بودند، پدربزرگ فاطمه همسایه سارینا بود و وقتی فاطمه با پدر و مادر به خونه پدربزرگ می رفتند، فاطمه سارینا را میدید و کلی باهم بازی می کردند. یک بار که فاطمه پیش سارینا رفت دید که اون ناراحته و باهاش بازی نمی کنه.
کنار سارینا رفت و گفت چی شده از چیزی ناراحتی سارینا؟ من می تونم کمکت کنم؟
سارینا با گریه گفت اسباب بازی دوست داشتنیم، عروسک قشنگم گم شده، فاطمه هم ناراحت شد و با سارینا شروع به گریه کرد. (بیشتر…)
حکایت آموزنده دو دوست
دو دوست در جاده ای باهم قدم میزدند. ناگهان خرسی بیرون آمد و به دنبال آنها دوید. یکی از آن دو مرد دوید وبالای درخت رفت. مرد دیگر فرصت نداشت که به طرف درخت برود. او ساکت و بی حرکت روی زمین دراز کشید وچشمهایش را بست و نفسش را در سینه حبس کرد. خرس او را تکان داد و دماغ و دهن خود را به صورت مرد مالید. سرانجام خرس رفت.دو دوست
مرد بلند شد و به سمت درخت رفت و فریاد زد: خرس رفته است، بیا پایین. مرد از درخت پایین آمد و با خنده از دوستش پرسید: وقتی خرس دهانش را کنار گوش تو آورد چه گفت؟
دوست او جواب داد: مردی که فرار کرد و به بالای درخت رفت و سعی نکرد به تو کمک کند، دوست خوبی برای تو نیست.
منبع:e-teb.com
- حکایت آموزنده دو دوست با هم
- حکایت آموزنده دو دوست مهربان
- حکایت آموزنده دو دوست برای کودکان
- حکایت آموزنده دو دوست و خرس