نوشته‌ها

موسیقی درمانی در کودکان

موسیقی درمانی در کودکان

 

موسیقی درمانی در کودکان

 

امروزه در حوزه پزشکی و روانشناسی درمان ها از طرق مختلف صورت می گیرد و دیگر مثل گذشته درمان ها صرفا با استفاده از داروها و گیاهان دارویی صورت نمی گیرد. موسیقی و بازی از مواردی هستند که در درمان بسیاری از اختلالات روحی و روانی کودکان موثر خواهند بود. موسیقی کمک قابل توجهی برای درمان بسیاری از اختلالات کودکان در زمینه های رفتاری، اجتماعی، اخلاقی و هوش خواهد کرد و مزیت آن نسبت به سایر روش های درمانی این است که هیچ گونه خطری نمی توان برای آن برشمرد. موسیقی درمانی در کودکان سبب تغییرات خلق و خو و آداب اجتماعی گشته و با این تغیرات زمینه بهبود رفتارهای فردی و اجتماعی در آنان و تاثیر در هوش آن ها خواهد شد. موسیقی می تواند سبب بهبود ارتباطات کودک با دیگر هم سن و سالان خود و نیز خانواده و اطرافیان او شود. این ارتباطات در واقع با نفوذ موسیقی در روح و روان انسان تسهیل شده و بهبود می یابند. نکات مثبت بسیار در زمینه موسیقی درمانی قابل شناسایی است که برخی از آن ها را در زیر ذکر می کنیم

اول اینکه موسیقی درمانی باعث تحریک تمامی حواس انسان و کودک شده و از این طریق می تواند سبب افزایش هوش آن ها شود.

دوم اینکه تاثیر موسیقی درمانی در کودکان زمانی افزایش چشمگیر خواهد یافت که به کودک اجازه دهیم خود در اجرا و انجام موسیقی دخیل شود و کمک نماید مثل نوازندگی و غیره

موسیقی در کودکان و سایر افراد ضمن اینکه می تواند سبب افزایش هیجان شود، در عین حال آرامش بخش نیز بوده و از ان برای درمان بیماری و اختلالات بی قراری در کودکان می توان استفاده نمود.

موسیقی می تواند  سبب افزایش اعتماد به نفس در کودک شده و بر همین اساس نیز بسیاری از موسیقی هایی که در مهد کودک ها اجرا و یا پخش می شود برای نشان دادن و تحریک موفقیت و حس کامیابی و پیروزی در کودکان طراحی می شوند

موسیقی می تواند میزان تحمل درد در کودکان را افزایش داده و برای درمان بسیاری از بیماری هایی که دردناک هستند مفید و موثر خواهد بود.

موسیقی درمانی در کودکان سبب افزایش تعاملات اجتماعی آن ها و ایجاد و افزایش تمایل در آنان برای بهبود روابط اجتماعی آن ها با دیگران شود.

موسیقی درمانی در کودکان باعث می شود که هوش کودک افزایش یابد چرا که هنگام شنیدن موسیقی هر دو قسمت مغز به کار افتاده و با یکدیگر هماهنگ تر خواهد شد و از طرفی موسیقی می تواند در درمان لکنت زبان در کودکانی که به این اختلال گرفتار هستند کمک می نماید. متخصصان در زمینه موسیقی درمانی کودکان را با انواع مختلف فعالیت ها در زمینه موسیقی نظیر نوازندگی، اجرا، رقص و غیره آشنا می نمایند تا بدین ترتیب با استفاد از تجربیات قسمت های مختلف بسیاری از امور و مشکلات در آن ها بهبود یابد.

یک درمانگر در طول درمان کودک با نکاتی که از ویژگی های کودک در می یابد می فهمد که کدام الت موسیقی بهتر می تواند با خلقیات او هماهنگ بوده و برای درمان روحی و روانی او موثر تر واقع گردد. لذا برای درمان کودک با استفاده از موسیقی درمانی تنها وجود یک موسیقی دان کافی نیست و در این بین یک پزشک و متخصص روانشناسی و کودک برای کمک و دریافت و فهم هر چه بهتر وضعیت روحی و روانی کودک و نیازهای او نیاز است. پس از فهم و دریافت موارد گفته شده آن ها موسیقی و الات موسیقی مورد نیاز کودک که خانواده او باید برای او رفاهم نمایند را به  آن ها معرفی خواهند کرد.

درمانگران این حوزه پس از ارتباطاتی که با کودک برقرار می کنند و بر مبنای شناخت او در زمینه های مختلف جسمی روحی اخلاقی اجتماعی و غیره برنامه مورد نیاز را به والدین او انتقال داده و آن ها باید به دقت موارد خواسته شده را انجام دهند تا در بهترین وضعیت ممکن به خواسته شان برسند. امروزه ثابت شده است که موسیقی تاثیرات فراوانی برای درمان بسیاری از  بیماری ها در کودکان دارد که از جمله اختلالاتی که با استفاده از موسیقی می توان درمان کرد، بیماری هایی مانند اوتیسم، بی قراری و بیش فعالی را می توان نام برد که هر کدام از این بیماری ها امرزوه بسیاری از کودکان را مبتلا نموده است. لذا خانواده ها باید به موسیقی درمانی به عنوان راهی برای درمان بسیاری از اختلالات کودکان خود دقت نموده چرا که درمان با استفاده از این روش هیچ گونه عارضه جانبی در بر نخواهد داشت و این نکته می تواند مزیت مهم این روش نسبت به روش هایی مانند دارو درمانی باشد.

منبع:مشاوره-آنلاین.com

مهارت توجه به کودکان

مهارت توجه به کودکان

 

مهارت توجه به کودکان

 

توجه به کودکان یک تکنیک حیاتی و مهم در تـربیت کودکان است و لازم است تا خانواده ها و والدین تکنیک ها و سبک های درست تـوجه به کودکان را بیاموزند. اگر پدر و مادرها بتوانند به خوبی از روش های توجه به کودکان بهره بگیرند می توانند مشکلات بسیاری را در روابط میان خود و کودکان خود حل نموده و کاهش دهند و موجبات افزایش اعتماد و حس اعتماد به نفس را در کودکان از همان دوران کودکی فراهم نمایند چرا که ثابت شده است که افزایش اعتماد به نفس در افراد باید در همان دوران کودکی آن ها اغاز شود.

والدین بیشتر اوقات خیال می کنند که به اندازه کافی به کودکان خود توجه می نمایند اما در عین حال گاهی یا اوقات زیادی از کودک می شنوند که مثلا ” شما به من توجهی نمی کنید” شاید والدین حتی از این صحبت کودک خود  گله مند شده و ناراحت شوند. در واقع می شود گفت که توجه کردن به کودکان یعنی توصیف رفتارهای خوب در آنان به گونه ای که کودک حس نماید که رفتارهای خوبش و ویژگی های مطلوبش مورد توجه والدین قرار گرفته است و در واقع این کار فواید زیادی دارد چرا که وقتی والدین به رفتار مثبت کودک واکنش نشان داده و به آن توجه می کنند کودک می فهمد که رفتار مطلوبش مورد توجه خانواده بوده و تلاش می کند تا ان را بهبود داده و پر رنگ تر نماید.

توجه مناسب به کودک و مهارت توجه والدین فواید زیادی داشته و سبب بهبود بسیاری از ویژگی های  رفتاری و اجتماعی در کودکان می شود. اولین و مهم ترین تاثیری که توجه به کودکان داده این است که کودک تلاش می کند تا رفتارهای مقبول و مورد پسند خود را افزایش داده و رفتارهای بد را کاهش دهد.

دومین تاثیر مهم توجه به کودکان این است که رابطه ای مناسب بین کودک و والدین شکل گرفته و در واقع مشکلات موجود در رابطه ها تا حد زیادی کاهش می یابد. تکنیک ها و نکات مهم زیادی برای توجه بهتر والدین به کودکان وجود دارد که چند مورد را در ادامه ذکر می کنیم.

اولین نکته مهم این است که پدر و مادر سعی کنند که دقیقا همان رفتاری که کودکان از خود نشان می دهد را بازگو نمایند و این می تواند تاییدی برای کودک باشد و به او بفهماند که تمام حواس والدین به صورت خوب و تمام و کمال به او هست.  پس لازم است تا والدین در هر زمان که توانستد و در هر فرصتی کارهایی که کودک انجام داده است را به صورت کامل بازگو کنند و با این کار نشان دهند که توجه و حواس آن ها به صورت کامل به فرزندشان هست.

می توان گفت که توجه نمودن به کودکان و مهارت توجه در واقع به نوعی شبیه به گزارشگری ورزشی مثلا در ورزش فوتبال می باشد که فرد گزارشگر تمام موارد را بازگو می کند پس والدین نیز به همین صورت وقتی که کودک در حال انجام کاری هستند باید آن ها را با تمام وجود زیر نظر گرفته و پس از آن موارد را به صورت کامل بازگو نمایند مثلا اگر کودک در حال بازی با مکعب های خودش است باید کنارش نشسته و رفتارها و کارهایش را کامل بازگو نمایند به طور مثال بگوید که تو داری مکعب های زرد را با قرمز کنارهم می چینی و یک خانه زیبا می سازی و یا اگر در حال نقاشی است مثلا بگوید که تو داری یک خانه زیبا با رنگ آبی می کشی… پس توجه نمودن به کودکان تنها یک صحبت صرف نیست و تنها با حرف زدن نمی توان به کودک ثابت کرد که به او توجه می شود بلکه نیاز است با رفتار و اعمال خود توجه به او را به او ثابت نماییم و نشان دهیم. روشی دیگر برای توجه نمودن، تقلید کارهای کودک است. می توان در زمان توجه کنار کودک بوده و کارهای او را دقیقا تقلید کرد. کشیدن یک نقاشی یا ساختن یک مجسمه با خمیر بازی یک نمونه و مثال خوب است. توجه کنید که می بایست به صورت دائمی از این روش استفاده نمود.

منبع:مقالات کانون مشاوران ایران

ناسازگاری در کودکان

ناسازگاری در کودکان

 

ناسازگاری در کودکان

 

از نظر روانشناسی رفتارهایی ناسازگار شناخته می شوند که با نظر و دیدگاه دیگر افراد جامعه و یا خانواده و بزرگترها سازگاری نداشته و بر خلاف میل آنان است. در هنگامی که یک فرد با رفتارهای ناسازگارانه در کودک و یا کودک ناسازگار مواجه می شود قطعا احساس بدی به او دست خواهد داد و ممکن است این رفتارها موجب ایجاد رفتارهای بدتری از سوی دیگران و واکنش نشان دادن به آن ها شود.

در زمینه علوم روانشناسی، روانشناسان به طور کلی رفتاری را ناسازگار تلقی می کنند که در ان فرد ناسازگار نمی تواند به خوبی خود را با محیط اطرافش وفق داده و خود را با محیط مطابقت داده و سازگار نماید و در واقع این ناسازگاری می تواند تاثیرات مخربی بر حالات روحی و عاطفی فرد برجای بگذارد. نباید از این نکته غافل شد که به قول مازلو سوای بحث ناسازگاری در کودکان و رفتارهای ناسازگارانه گه گاه کودک رفتارهایی به صورت طغیان مانند و انفجاری از خود نشان می دهد که علیه ویژگی هایی مانند سلطه جویی، و سرکوب حقش می باشد و در واقع کودک می خواهد که به نوعی از خود مقاومت نشان داده و از حق خود دفاع کند.

از جنبه ای دیگر می توان رفتارهای ناسازگارانه را تعریف و تبیین نمود و آن این است که در واقع هر گاه فردی با مشکلات و استرس های کاری و عملی و اجتماعی مواجه می شود برای برون رفت از این حالات رفتارهایی از خود نشان می دهد که بسیاری از ان را می توان در زمره رفتارهای ناسازگارانه دانست. اگر در زندگی تحت فشارهای روحی و روانی قرار داریم و از طرفی کودک با رفتارهایش ما را ازار می دهد باید به فکر این باشیم که رد شرایطی که به قول معروف اعصابمان خورد است به کارهای کودک واکنش نشان ندهیم و سعی کنیم که پس از آرام گرفتن این کار را انجام دهیم که به این صورت قطعا تاثیر آن بیشتر بوده و فرمانبرداری را در کودکان افزایش خواهد داد. والدین باید توجه کنند که هیچ گاه نمی بایست که به رفتار کودک حس بد داشته باشند و به طور مثال در قبال فلان کار کودک بگویند که او می خواهد ما را اذیت کند و حرص ما را در بیارود و برای همین نیز این کار را انجام می دهد که در واقع اگر چنین فکری داشته باشید نه تنها خود را آزار می دهید، که بلکه ممکن است واکنش و رفتاری بد در قبال کودک داشته و هم شما به او بی اعتماد شوید و هم او را نسبت به خود بی اعتماد نمایید که این بی اعتمادی ها می تواند  ریشه بسیاری از مشکلات رفتاری را در رابطه میان کودک و والدینش به وجود بیاورد.

رفتار دیگری که انجام درست آن می تواند تاثیر بسیار خوب و مثبتی بر عملکرد و رفتار کودک داشته باشد این است که بایستی از دادن دستورات مبهم و گنگ که باعث گیجی کودک می شود به شدت پرهیز نمود چرا که این رفتارها و دستورات می تواند تاثیر بسیار بدی بر روی کودک و تفکر او نسبت به شما داشته باشد مثلا اگر پدر و مادری به فرزند خود بگویند که خودت را جم و جور کن خیلی بدتر از این حالتی است که کاملا با احترام به او بگویند که عزیزم بهتر است تا وسایلت را به صورت بهتری جم و جور و مرتب کنی تا اتاق تو زیباتر و بهتر به نظر برسد و یا به در حالتی دیگر می شود گفت که دختر و یا پسر عزیزم دوست دارم که تا لجظات دیگر وسایلت را مثل همیشه مرتب و  منظم جمع کنی تا اتاقت باز هم مثل همیشه زیبا و مرتب به نظر بیاید.

کودک مضطرب

کودک مضطرب (استرس)

 

کودک مضطرب و استرس در کودک

اضطراب و استرس به عنوان یکی از اختلالات همه گیر در جهان کنونی شناخته شده که سن و سال نیز نمی شناسد و از دوران کودکی می تواند فرد را درگیر خود کرده و حتی در دوران سالمندی نیز افراد بسیاری با این مشکلات دست و پنجه نرم می کنند. عوامل مختلفی در بروز استرس و اضطراب در دوران های مختلف زندگی وجود دارد مثلا عواملی که موجب ایجاد استرس و اضطراب در یک کودک می شود ممکن است با عوامل ایجاد کننده اضطراب در یک بزرگسال یا سالمند کاملا متفاوت باشد اما به هر حال به عنوان یک دغدغه مهم بسیاری از کودکان درگیر اختلال اضطراب بوده که آمار آن ها در کشور ایران نیز بسیار زیاد و نگران کننده است. اولین اصل اساسی برای نجات کودک مضطرب از اضطرابش یافتن سر منشاها و دلایل مبتلا شدن کودک به اختلالات است که در بسیاری از مواقع این اختلال ریشه برونی دارد مثلا محیط مدرسه کودک، دوستان و اطرافیان او مورادی از این قبیل اما همیشه هم این طور نیست که کودک مضطرب در نتیجه عوامل بیرونی به وجود آید و مانند بزرگسالان که گاهی خودشان با پیش فرض های ذهنی و توقعاتی که از خود دارند عامل اصلی به وجود آمدن اضطراب هستند در کودکان نیز ریشه های درونی می تواند موجب بروز اضطراب و تنش در کودک گردد لذا در هر صورت به عنوان اولین گام والدین باید دلایل و ریشه به وجود آمدن اختلال اضطراب در کودک مضطرب خویش را بفهمند.

به طور مثال در کودکی که به مدرسه می رود از همان اول و قبل رفتن یعنی جدایی از والدین تا تنش های موجود در مدرسه و تکالیف و درس ها می تواند سبب بروز استرس و اضطراب در کودک شود و در این شرایط کودک حتما به بازی و سرگرمی نیاز دارد و نباید طوری برنامه ریزی کرد که تمامی وقت او با این گونه فعالیت ها پر گردد چرا که بسیاری از خانواده ها هستند که از همان دوران کودکی برنامه های فوق العاده بسیار زیادی برای کودک خود در نظر گرفته و فرصت کودک بودن و کودکی کردن را از بچه می گیرند لذا در مورد فوق برنامه هایی که برای کودک خود در نظر می گیرید نظر او را جویا شده و در مورد آن ها با او به صحبت بنشینید و در صورت عدم تمایل منطقی توسط او می توانید کمی از آن ها را تعدیل نموده و کم کنید.

یکی دیگر از موارد مهمی که می تواند موجب ایجاد کودک مضطرب شود رفتار والدین در  خانه و بحث هایی است که آن ها با یکدیگر می کنند مثلا صحبت کردن در مورد مسائل و مشکلات مالی خانواده و گلایه و شکایت از این مورد می تواند به شدت در کودک احساسات و تاثیرات منفی بر جای بگذارد لذا این گونه تنش ها و مسائل را به محیطی که کودکتان آن را نمی شنود برده و یا در ساعاتی راجع به این موضوعات بحث کنید که کودک در خانه نیست. تماشای صحنه های خشن و خطرناک نیز می تواند یکی دیگر از دلایل بروز اضطراب در کودکان باشد لذا اگر در خانه تلویزیون و یا فیلمی تماشا می کنید و کودک حضور دارد حتما باید به این نکته دقت نموده مثلا از دیدن فیلم ها و مستندهایی که بلایی مانند سیل و زلزله در آن است و یا فیلم های خشن که کشت و کشتار در آن صورت می گیرد به شدت پرهیز نمایید. بازی کودکان با بازی های رایانه ای و اندرویدی نیز این روزها یکی دیگر از دلایل ایجاد اضطراب در آنان است، کودکان بسیاری هستند که بدون توجه و کنترل توسط خانواده، ساعت ها از وقت خود را صرف بازی های رایانه ای خشن و خطرناک می کنند که برخی از آن ها حتی حاوی نکات بد اخلاقی نیز می باشد و به هر حال برای سن و سال کودکی اصلا مناسب نیست.

عوامل مشکل زای دیگر در کودک مضطرب می تواند مواردی مانند مرگ یکی از عزیزان و یا طلاق و سایر تنش های این چنینی در محیط زندگی باشد که لازم است که والدینی که از هم جدا شده اند نیز هرگز کودک را مجبور به انتخاب یکی از خودشان نکنند چرا که می تواند موجب بروز تنش و اضطراب شدید در او گردد. روش های برای درمان و کاهش استرس حتی در محیط خانواده وجود دارد که والدین با رعایت آن ها می توانند بسیاری از تنش های دوران کودکی را در فرزند خود کم نموده و او را برای زندگی آرام و بدون استرس و اضطراب آماده نمایند.

همچنین بخوانید : نوجوان مضطرب

اولین نکته این است که هرگز نباید کودک را مجبور به ارام شدن نمود و مثلا در هنگام صحبت با او به او گفت” وقتی با من صحبت میکنی اضطراب نداشته باش من مادر تو هستم” بلکه باید دلیل اضطراب را که فهمیده با آرامی و مهربانی بدون اینکه کودک متوجه شود با او غیر مستقیم سخن گفت مثلا اگر فهمیدید که او مثلا برای رفتن به مهمانی اضطراب دارد به او بگویید” عزیزم فکر کنم برنامه رفتن به مهمانی کمی تو را عصبی کرده است”.

دومین نکته این است که همیشه کودک را درک کنید مثلا اگر او اجرای موسیقی دارد نباید به او گفت” عزیزم استرس نداشته باش همه دوستان تو و والدین آن ها نیز در مراسم هستند!!” چرا که با این صحبت ها استرس او را بیشتر می کنید و یا طوری رفتار نکنید که کودک بفهمد شما از ترس او با خبر شده اید. والدین نباید کودک را از موقعیت هایی که باعث بروز استرس در او می شود سریعا دور کنند مثلا اگر کودک از یک عروسک گنده جلوی مغازه ترسید سریعا او را دور نکنید و او را به آرامی و بدون استرس به آن نزدیک نموده و حتی بگذارید آن را لمس کند. حرف زدن در مورد نگرانی ها می تواند راهکار مهم دیگر باشد مثلا اگر کودک اولین روز رفتن به مدرسه را در پیش دارد با او در مورد نگرانی ها و مواردی که احتمال می دهید با آن مواجه شود و راه حل هایش با او صحبت کنید و در این مورد مثبت اندیش بوده و مثبت سخن بگویید مثلا بگویید” امروز دوستان خوب بسیاری پیدا می کنی…”

منبع:e-teb.com

کودک لوس

کودک لوس

 

کودک لوس

 

لوس شدن کودک به یکی از دغدغه های حوزه تربیت در خانواده ها تبدیل شده است که هر روز نیز در جامعه ما این معضل رو به افزایش است. روان شناسان اعتقاد دارند که لوس بودن و یا لوس شدن کودک یک اختلال رفتاری است که در نتیجه آن کودک نمی تواند به درستی با هم سن و سالان و یا بزرگترهای خود رفتار نموده و تعامل برقرار کند. اگر بخواهیم در مورد علل اصلی لوس شدن کودکان صحبت کنیم باید گفت که یکی از مهم ترین دلایل لوسی کودکان رفتار ضعیف و غیر قاطع والدین می باشد. در واقع این به آن معنا نیست که والیدن باید خشن باشند اما والدینی که در برابر تمامی خواسته های کودک سر تعظیم فرود می آورند و به خیال خود دارند به آن ها محبت می کنند علت اصلی لوس شدن فرزند خود هستند. می شود گفت اگر کودک احساس کند که با گریه و زاری و رفتاری این چنینی می تواند  شرایط و جو را به نفع خود تغییر دهد این به یک عادت بد در او تبدیل شده که در تمام زمان ها و هر گاه که کودک خواسته ای داشته باشد به اجرا در می آید و در این بین این والدین هستند که با رفتار خود می توانند موجب لوس شدن کودک شده و یا جلوی این امر را برای همیشه بگیرند. علت مهم دیگر در لوسی کودک را می توان تناقض در رفتار های والدین و بزرگتر ها دانست مثلا اگر کودکی یکبار با گریه و زاری نتوانست به خواسته اش برسد اما حس کند که والدین او در مقابل گریه و زاری او رفتار و واکنشی متفاوت از خود نشان می دهند در دفعه بعد روش جدیدی را برای در خواست نامعقول خود انتخاب می کند مثل فریاد زدن و یا جیغ کشیدن لذا پدر و مادر و به طور کلی بزرگترها باید در مقابل رفتارهای کودک واکنشی تقریبا مشابه و هماهنگ از خود نشان دهند.

محبت به کودک اگر به اندازه بجا و معقول باشد نه تنها کودک را لوس نمی کند بلکه به او می فهماند که والدینش او را بدون قید و شرط دوست دارند اما محبت بیش از حد بسیار خطرناک است. محبت به اندازه به این معنا نیست که تمامی خواسته های کودک اجابت شود مثلا گاهی نیاز است تا مادر به جای اینکه دست کودک را بگیرد بگذارد کودک زمین بخورد چرا که زمین خوردن است که بلند شدن را به او خواهد آموخت! پسر یا  دختر بودن فرزند تاثیری در لوس شدن او ندارد و در واقع تنها رفتارهای والدین است که سبب لوس شدن کودک خواهد شد چه کودک دختر باشد و چه پسر به خصوص در جامعه ما که پدیده تک فرزندی نیز بسیار رایج شده است.کودک لوس

تک فرزندی رابطه ای بسیار مهم با لوس شدن کودک دارد چرا که والدین در این حالات تمام توجه و محبت خود را متوجه یک نفر کرده و او در این زمینه هیچ رقیبی نمی بیند و به مرور زمان این می تواند موجب لوس شدن فرزند شده و او حس کند که هر چه بخواهد فراهم خواهد شد. در مورد تک فرزندان باید گفت والدین حتما باید محیطی را برای تعامل او فراهم کنند که بتواند موارد زیادی را از رابطه با هم سن و سالان خود یاد بگیرد، علاوه بر آن عدم برآوردن تمامی نیازهای کودک و نیز در نظر گرفتن محرومیت از خواسته ها در مقابل کارهای بد کودک بسیار مفید خواهد بود چون در این حالت کودک می فهمد که آن گونه نیست که هر چه بخواهد و هر گونه رفتار کند تمام خواسته هایش برآورده می شود. همچنین والدین باید اجازه شکست خوردن را به کودک دهند و از او انتظار برآوردن تمام کمبود ها و نقص هایی که در خود دیده اند را نداشته باشند. مثالی برای محرومیت از خواسته ها این است که مثلا اگر کودک با گوشی موبایل بازی می کند و شما برای آن وقت تعیین نموده اید که حتما نیز باید این کار را تعیین کنید اگر پس از گرفتن گوشی از کودک مثلا در وقت شام کودک گریه کرد باید برای مدتی او را از بازی محروم کرده و گوشی را به او ندهید مثلا بگویید برای ۲۴ ساعت از بازی با گوشی به خاطر رفتارت محروم شدی..راهکار قطعی در درمان اختلال لوس بودن کودکان هماهنگی والدین در رفتارها و اصلاح رفتار های خودشان است چرا که عامل اصلی آن ها هستند و لازم است تا والدین تا زمان درمان کامل این اختلال به کودک خود فرصت داده و انتظار اینکه به یکباره او اصلاح شود را نداشته باشند.

منبع:مشاوره-آنلاین.com

کودک گوشه گیر

کودک گوشه گیر

 

کودک گوشه گیر

 

گوشه گیری و انزوا یکی از مهم ترین مشکلات  کودکان و حتی بسیاری از بزرگسالان در جوامع کنونی است. از نظر روان شناسی به حالتی که کودک دائما ترجیح می دهد فعالیت های خود را به تنهایی و بدون حضور دیگران انجام دهد گوشه گیری گفته می شود. کودک گوشه گیر ترجیح می دهد که به تنهایی بازی کند، کم تر در جمع حضور پیدا می کند و می توان علائمی از اختلالات کم رویی و خجالتی بودن را در انان مشاده کرد چرا که این موارد کاملا با یکدیگر در ارتباط هستند. در سنین ابتدایی زندگی یعنی بین سن یک تا دو سال عمدتا والدین شخصیت کودک را شکل می هند اما از این سن به بعد کودک است که در تعامل با دیگران و بازی با هم سن و سالان خود موارد زیادی را یاد گرفته و می آموزد.

گوشه گیری در کودکان در دسته های گوناگونی قرار می گیرد. ممکن است کودک گوشه گیر در نتیجه کم رویی کودک به وجود بیاید یعنی یک کودک به دلیل کم رویی تمایلی برای برقراری ارتباط با دیگران به خصوص فرد غریبه نداشته و از آن گریزان است که بسیاری از گوشه گیری های در کودکان همین دلیل و مشکل را دارند. شدید ترین حالت در گوشه گیری کودکان انزوای اجتماعی نام دارد که در آن کودک نه تنها تمایلی برای بازی کردن و ارتباط با هم سن و سالان خود ندارد که از آن گریزان نیز هست خجالت شدید به همراه حالت هایی از ترس افسردگی می تواند دلیل اصلی به وجود آمدن انزوای اجتماعی در کودکان باشد. حالتی دیگر از گوشه گیری مردد بودن نام دارد که کودک در این حالت به جای بازی با هم سن و سالان خود و شرکت در فعالیت در گوشه ای مانده و نظاره گر بازی خواهد بود و این حالت در کودکانی که والدینی سخت گیر و مداخله گر دارند بیش از دیگران اتفاق خواهد افتاد. اگر بخواهیم دلایل به وجود آمدن کودک گوشه گیر را در خود او جست و جو کنیم باید گفت دلایل درونی به چند دسته تقسیم خواهند شد.

عوامل ژنتیکی و ارثی در کنار نحوه ارتباط و تعامل کودک با پدر و مادرش می تواند تاثیر مهمی در اجتماعی شدن او بر جای بگذارد. دلیل درونی دیگر برای بروز اختلال گوشه گیری در کودکان می تواند افسردگی باشد که البته این مسله دو طرفه بوده یعنی خود اختلال گوشه گیری نیز می تواند سبب تشدید و به وجود آمدن اختلال افسردگی در کودکان باشد. کمبود توجه و بیش فعالی نیز یکی دیگر از دلایل به وجو امدن اختلال گوشه گیری و انزوا در کودکان است چرا که ارتباطات اجتماعی در این دسته از کودکان می تواند به شدت دچار اختلال گردد. در هر صورت دلیل به وجود امدن کودک گوشه گیر هر کدام از موارد گفته شده هم که باشد نیاز است تا والدین رفتارها و نکته هایی خاص را در برخورد با این گونه کودکان مدنظر قرار داده و با این کارها از تشدید عارضه و اختلال جلوگیری کرده و حتی آن را به مرور زمان در کودک از بین ببرند.

در کودکان بین دو تا ۵ سال نیاز است تا علت به وجود آمدن گوشه گیری مشخص شده و با اصلاحات در سبک فرزند پروری و نحوه تعامل کودک با والدین و موارد این چنینی ترس کودک از بین برده شود و با افزایش اعتماد به نفس کودک باعث افزایش تعاملات و روابط اجتماعی در او گردید. برخی از کودکان گوشه گیر در نتیجه اشتباهات تربیتی والدین به وجود می آیند مثلا حتی اگر والدین کاملا فهمیده اند که کودکشان خجالتی و گوشه گیر است نباید در حضور این مسائل را به زبان بیاورند مثلا بگویند کودک من خجالتی است و نمی تواند با دیگر هم سن و سالن خود بازی کند چرا که این مباحث باعث تشدید گوشه گیری و خجالت او می شود و یا در موردی دیگر هرگز نباید کودک را به دلیل کارهایش مورد تمسخر قرار داد که این کار می تواند اعتماد به نفس او را تا درجه نابودی پیش بکشد چرا که بسیاری از حس اعتماد به نفس و عزت نفس افراد در دوران کودکی در آن ها شکل می گیرد لذا والدین باید در این موارد بسیار دقت عمل به خرج دهند. هرگز نباید کودک را با دیگر افراد مقایسه نمایید به خصوص اگر او آن فرد را کاملا بشناسد مثلا اگر به او بگویید که” نگاه کن ببین دوستت چقدر اجتماعی است و با دیگران چه خوب رفتار می کند اما تو چرا انقدر خجالتی و کم رو و ترسو هستی” این کار باعث کاهش اعتماد به نفس در کودکان و در نتیجه آن به وجود امدن یک کودک گوشه گیر می شود.

منبع:مقالات کانون مشاوران ایران

کودک کم خواب

کودک کم خواب

 

 

کودک کم خواب

 

خواب موضوع مهمی است که همانند تغذیه و ورزش نقش مهمی در سلامت افراد در سنین مختلف داشته و باعث رشد مناسب رهنی و جسمی در افراد و در کودکان می شود. اگر کودک خواب منظم و کافی نداشته باشد و الگوی خوابش بی نظم بوده و در شبانه روز بر مبنای سن  و سالش به میزان کافی استراحت نکند چرخه رشد و نمو مغزی و جسمی او با اختلال رو به رو شده و مشکلات بسیاری برای او به وجود خواهد آمد.

کودکان بسیاری با مشکل کم خوابی و یا بی خوابی مواجه هستند که در واقع الگوی خواب خانواده و شرایط محیطی و نیز وراثتی و عوامل متعدد دیگر می تواند در آن تاثیر گذار باشد. می توان گفت علل بی خوابی در کودکان به شرایط سنی و میزان نیاز آن ها به خواب بستگی دارد. خوردن نوشیدنی های کافئین دار، تا دیر وقت بازی کردن، خوردن شام در ساعات اخر شب، انجام تکالیف مدرسه قبل از خوابیدن و هزاران مورد دیگر می تواند از دلایل اصلی به خواب نرفتن کودکان در ساعات مقرر و به طبع ان بیدار نشدن در زمان مقرر باشد. مواردی که ذکر شد در دسته عادت های بد زندگی در بروز بی خوابی و کم خوابی در کودکان بودند اما اگر به دلایل فیزیکی و عاطفی اشاره کنیم عوالی مانند درد در هر یک از نقاط بدن از گوش گرفته تا پا و نیز در دسته موارد عاطفی اضطراب و استرس و بی قراری کودک از عوامل اصلی بی خوابی و کم خوابی در کودکان است.

محیط خواب مناسب می تواند تاثیر بسیاری زیادی در به خواب رفتن مناسب کودک و بیدار شدن به موقع او داشته باشد مثلا اگر کودک در محیطی ساکت ارام و تاریک به همراه تخت و بالش مناسب و پتویی گرم و نرم باشد مسلما خیلی بهتر از غیر از این شرایط به خواب رفته و بیدار می شود لذا والدین می بایست به محیط خواب کودک به عنوان یک مورد بسیار مهم دقت کافی داشته باشند. معمولا وقتی اسم بی خوابی یا کم خوابی به زبان اورده می شود  تمامی نگاه ها و توجه ها به سمت بزرگسالان می رود اما باید گفت بسیاری از کودکان این روزها مشکل بی خوابی و کم خوابی دارند.

کم خوابی تنها به زمان محدود نمی شود بلکه عادت هایی بد خوابی نیز در این دسته قرار دارند مثلا اگر کودک در زمان خواب بیدار شود و دیگر به خواب نرود و یا برای خوابیدن مرتب قلت زده و دیر به خواب برود و یا اینکه صبح نتواند به راحتی از خواب بیدار شود همه در زمره عادت های بد خواب و بد خوابی در کودکان مطرح می شوند. والدین باید دقت کنند که اگر سیگار می کشند باید ان را طوری تنظیم کنند که در محیط خانه نباشد به خصوص دود مواد دخانیاتی در ساعات شب می تواند موجب بروز بی خوابی در کودکان شود.کودک کم خواب

در هر صورت تا جایی که امکان دارد با رعایت موارد گفته شده از دارو درمانی برای کاهش و یا بهبود اختلالات خواب در کودکان پرهیز نموده و از راهکارهای گفته شده استفاده نمایید که به طبع هیچ گونه عوارضی نداشته و به سلامتی فرزند دلبندتان آسیبی نمی زنند. اینکه پدر و مادر زمان معینی را برای به خواب رفتن کودک در نظر بگیرند خیلی خوب بوده اما آن ها باید دقت کنند که اگر فرزند کمی لجباز و مصر در بیدار ماندن است اصرار زیادی به او و در زمان های خیلی زود مانند هشت تا هشت و نیم شب که برخی خانواده ها عادت دارندکودک خود را در این زمان ها به خواب می فرستند بسیارزود خواهد بود و به همین منظور و بر اساس استانداردها بهترین زمان برای به خواب رفتن کودکان بین ساعت ۹ تا ۹.۵ شب است و بهترین زمان بیدار شدن نیز بین ۶ تا ۶.۵ صب و با این روش کودک خوابی حدود ۸ ساعت دارد که نرمال و استاندارد می باشد. از انجام بازی های کامپیوتری و موبایلی در فرزند خود به خصوص در شب جلوگیری نمایید به خاطر این که بسیاری از بازی های خشن و نامناسب باعث بروز استرس و هیجان و اضطراب در کودک شده و این می تواند سبب به هم ریختن چرخه مناسب خواب آن ها و بروز کم خوابی و بی خوابی در کودکان شود لذا در انجام بازی های کامپیوتری کودک خود نظارت داشته و او را به طرز مناسبی کنترل نمایید. اگر کودک تان به سنی رسیده که محصل است و به مدرسه می رود حتما دقت کنید که باید تکالیفش را در ساعاتی معین در طول روز به خوبی انجام داده و در ساعات شب این کارها را انجام ندهد تا ارامش او از بین نرود.

منبع:تریبون آزاد

کودک خجالتی

کودک خجالتی

 

کودک خجالتی

 

خجالت را می توان به نوعی ویژگی شخصیتی برخی از انسان ها دانست که در واقع این خصیصه به گونه ای نیست که افراد را سزاوار سرزنش کند و چه بسا در برخی از فرهنگ ها خجالتی بودن جزو ویژگی های مثبت برای یک شخص تلقی شود اما به هر حال خجالتی بودن حتی اگر مثبت هم تلقی شود مانند بسیاری از ویژگی های مثبت دیگر اگر از حد نرمال خود فراتر رود می تواند موجب بروز بسیاری از اختلالات رفتاری و اجتماعی در افراد شود کما اینکه امروزه بسیاری از کودکان از مشکل خجالتی بودن رنج می برند که این خجالت می تواند موجب دوری آن ها از سایر افراد و تبدیل آن ها به یک موجود غیر اجتماعی و غیر طبیعی کند.

خجالتی بودن در کودکان و در واقع کودک خجالتی کسی است که ترجیح می دهد بجای مثلا حضور در جمع در کنجی خلوت بگزیند و یا به جای بازی های گروهی با خودش تنهایی و در خانه بازی کند و در کل می شود گفت که ترس از حضور در جمع و اجتماع به نوعی در تمامی کودکان خجالتی وجود دارد. کودکان معمولا تا سن ۳ سالگی مشکلی از بابت برقراری ارتباط با دیگران ندارند اما از این سن به بعد با فهم اختلاف ها و غریبه ها و آشنایان تفاوت گذاری آن ها اغاز شده و اگر به درستی مهارت های اجتماعی را یاد نگیرند می تواند بسیار بد بوده و در آینده آن ها تاثیر بد بگذارد.

نکته مهم در مورد کودک خجالتی و به طور کلی خجالت در کودکان این است که به هیچ وجه نباید انتظار داشت که کودک سریعا با افراد غریبه و یا یک محیط غریبه مانند مهد کودک که افراد جدید و غریبه بسیاری در آن هست خو گرفته و عادت نماید چرا که برخی والدین پس از اینکه کودک در اولین برخورد در محیط جدید احساس خجالت کند فکر می کنند که کودکشان خجالتی است اما باید گفت که حتی بزرگتر ها نیز برای خو گرفتن با محیط و مکان جدید نیاز به زمان دارند و یک فرد بزرگسال نیز پس از ورود به یک جمع و یا یک محیط جدید احساس خجالت خواهد کرد که این جای هیچ گونه نگرانی باقی نمی گذارد.

نکته بسیار مهم دیگر در مورد کودکان خجالتی این است که هرگز این ویژگی نباید برای آن ها گفته شده و گوشزد شود و این به این معنا است که هرگز نباید والدین در حضور جمع مثلا بگویند که ” ببخشید پسر من خجالتی است برای همین نمی آید برای دیدنتان” و یا ” دخترم خجالتی است و از اتاقش بیرون نمی اید” چرا که اگر این جملات به زبان آورده شود کودک گمان می کند که یک ویژگی منفی بزرگ در وجود اوست که پدر و مادرش را نیز شرمنده کرده است و به همین خاطر احساس گناه و مقصر بودن در او به وجود امده و او را از نظر روحی و روانی به هم خواهد ریخت. مثلا اگر یک مهمان دارید به جای اینکه به کودک بگویید که” خجالت نکش و خاله را بوس کن” به او بگویید” خاله تمایل دارد تو را ببوسد پس تو هم او را ببوس عزیزم” صبر و تحمل والدین برای خو گرفتن کودک با محیط و اطراف جدید و افراد جدید باید زیاد باشد چرا که کودک مثل بزرگ سالان نیست که کمی راحت با شرایط جدید کنار بیاید و اگر به طور مثال او را در باشگاه ثبت نام نموده اید ممکن است یک ماه طول بکشد تا او با افراد جدید و محیط جدید اشنا شده و خو بگیرد پس هرگز نیز نباید کودک را به انجام یک کار مجبور کرد و باید اجازه داد تا او به صورت نرمال و کم کم با شرایط جدید آشنا شود.

نکته بعدی این است که حتی اگر کودک خجالتی دارید نیز باید به او افتخار کنید و در جمع از نکات مثبت او بگویید تا اعتماد به نفسش زیاد شود. فرزندتان را در آغوش گرفته و به او محبت کنید و به او بگویید که دوستش دارید. مثل بزرگسالان که اجتماعی شدن را از محیط های کوچک و ارام ارام فرا می گیرند کودک نیز نباید به یکباره در یک جمع و یا محفل بزرگ قرار گیرد و کم کم باید از دوستان و نزدیکان او شروع نموده تا او به صورت تدریجی اجتماعی شدن و برقراری روابط را یاد بگیرد. و در نهایت باید گفت که خجالتی بودن کودکان کاملا هم یک ویژگی منفی یا مثبت نیست و می تواند بسیاری از خصلت های مثبت مانند بهتر گوش دادن به حرف دیگران، احتیاط بیشتر در انجام کارها و مواردی از این قبیل را در فرد تقویت نماید.

منبع:e-teb.com

کودک ترسو

کودک ترسو

 

کودک ترسو

 

ترس انواع مختلفی دارد که بسیاری از افراد در جنبه های مختلف زندگی خود با آن مواجه می شوند. ترس از قرار گرفتن در یک محیط باز، ترس از قرار گرفتن در یک جمع، ترس از قرار گرفتن در محیط تاریک، ترس از برقراری ارتباط با جنس مخالف، ترس از قرار گرفتن در فضایی بسته و تنگ، ترس از سخنرانی در حضور جمع و هزاران ترس دیگر وجود دارند که بسیاری از افراد را در طول زندگی آزار می دهند. ترس تنها مختص بزرگسالان نیست بلکه در کودکان نیز می تواند به طور باورنکردنی وجود داشته باشد.

نکته بسیار مهم در مورد ترس این است که ترس فقط در صورتی که از حالت نرمال خود خارج شود ترس نامیده می شود به طور مثال اگر یک کودک از ارتفاع بالا در نوک یک قله بترسد نمی توان او را کودک ترسو نامید اما اگر ادامه مطلب

کودک بی قرار

کودک بی قرار

 

 

کودک بی قرار

 

بی قراری در کودکان یکی از مشکلات رایج کودکان می باشد که در سنین مختلف و در پی مشکلات و اختلالات متفاوت ممکن است در کودکان به وجود آید. دلایل متفاوتی برای بروز بی قراری در کودکان وجود دارد که می توان از داشتن خواب نامناسب تا تغییر در رژیم غذایی آن ها را نام برد. گاهی بی قراری در کودکان می تواند به علت داشتن اختلال و یا عارضه ای مانند انگل و خارش در کودک به وجود اید که ممکن است کودک به علت ترس از پزشک آن را بیان نکرده و بی قرار شود.

کودک بی قرار هم چنین ممکن است ریشه و بنیانی مادزادی داشته باشد که کودک به علت داشتن یک عارضه روحی و یا جسمی خاص از کودکی دچار بی قراری گردد. برخی از بی قراری ها نیز ممکن است صرفا برای جلب توجه والدین و یا سایر اطرافیان صورت گیرد.

برخی از روانشناسان اعتقاد دارند که کودک بی قرار می تواند نشان از هوش بالای او داشته باشد مثلا معلم در کلاس درس یک موضوعی را مطرح می کند و این کودک دارای هوش بالا سریعا موضوع را گرفته و می فهمد اما بقیه هم کلاسی هایش آن را نمی فهمند و در این حالات معلم مجبور است بارها آن را برای دیگران توضیح دهد که کودک باهوش بی حوصله شده و خسته می شود و ممکن است دچار بی قراری گردد. برخی از بی قراری ها در کودکان می تواند به علت معاشرت کودک و یا خانواده کودک با افراد شلوغ و جنجالی بوده که کودک مانند یک ضبط رفتارهای آن ها را تکرار می کند. هم چنین دیدن فیلم های خشن و مواردی که استرس و اضطراب را در کودکان افزایش می دهد نیز می تواند یکی از دلایل اصلی افزایش بی قراری در کودکان باشد.

وجود اختلافات در خانواده ها و مشاجره میان اعضای خانواده و پدر و مادر نیز یکی دیگر از دلایل افزایش استرس در کودک و بی قراری در او می شود که نیاز است تا خانواده ها این موارد را در حضور کودک به هیچ وجه انجام ندهند. در هنگام بی قراری در کودکان روش های متفاوتی می توان اتخاذ نمود که هر کدام از آن ها می تواند موثر و مفید واقع شود مثلا راه رفتن یکی از راه های آرام نمودن کودک است که اگر کودک نمی تواند راه برود همراه شدن با او و کمک نمودن برای راه رفتن او می تواند کمک خوبی برای آرام نمودن او داشته باشد. دویدن و بالارفتن از پله نیز راهی مناسب برای آرام نمودن کودکان بی قرار است ولی در هر صورت تنبیه کودک برای اینکه او را آرام کنیم نه تنها روشی کاملا غلط است که بسیار نابه جا بوده و می تواند مشکلات روحی و روانی متعددی برای کودک به بار بیاورد. تماشای اشیا و یا اسباب بازی های معلق و یا چیزهای که مانند کره چرخان هستند نیز راه مناسبی برای حواس پرتی در کودک بی قرار و آرام نمودن او است که مثلا می توان کره ای را چرخاند و به او گفت تا زمانی که کاملا بی حرکت نمانده به آن نگاه کنیم.

بازی با برخی اسباب بازی ها و مثلا بغل نمودن اسباب بازی های عروسکی و حیوانات می تواند کمک مناسبی به آرام نمودن کودکان بی قرار نموده و هم چنین بازی با خمیرهای بازی و مجسمه سازی نیز روشی مناسب است که والدین باید آن را مد نظر قرار دهند. یکی دیگر از راه هایی که می تواند باعث ایجاد آرامش در کودک بی قرار شود استفاده از توپ است در واقع کودکان با فشار دادن توپ می توانند ارامش بگیرند که البته نیاز است تا توپ باد نسبتا کمی داشته باشد و نرم باشد.

نقاشی کردن یکی دیگر از راه های خوب برای ایجاد آرامش در کودکان بیقرار است و در واقع در سنین مختلف متفاوت است مثلا فرزندی که هنوز توانایی رنگ امیزی درست ندارد می تواند با خط خطی کردن یک کاغذ با استفاده از مداد شمعی به آرامش برسد و کودکی که می تواند بهتر نقاشی کند با رنگ امیزی یک حیوان و یا درخت می تواند آرام شود. یکی دیگر از راه های موثر برای کاهش بی قراری در کودکان استفاده از گل و گیاهان است چرا که گیاهان بسیاری وجود دارند که استشمام آن ها می تواند موجب کاهش بی قراری در کودکان شود مثلا گیاه اسطوخودوس بسیار در این زمینه مفید است. گوش دادن به داستان از طریق فایل های صوتی نیز یکی دیگر از راه کارهای کاهش بی قراری در کودک است که می شود فایل صوتی را حتی برای چندین بار تکرار نمود.

منبع: کودک و نوجوان

کودک افسرده

کودک افسرده

کودک افسرده

 

گرچه باید گفت که دنیای کودکان تفاوت های بسیاری با دنیای بزرگسالان دارد اما به هر حال آن ها نیز در مواردی دچار ناراحتی و در مواردی خوشحال می شوند و از نظر احساسات درونی تقریبا مشابه بزرگسالان می باشند. لذا ممکن است که یک کودک نیز به دلیل ناراحتی ها و مشکلاتی که دارد دچار غمگینی شدید شده و پس از مدتی به افسردگی مبتلا شود که البته باید گفت از نظر علائم و نشانه ها کودک افسرده با یک بزرگسال تفاوت هایی دارد که نیاز است تا والدین با شناخت و فهم درست آن ها در صورت مشاهده کودک مبتلا به افسردگی سریعا اقدامات لازم برای بهبود او را انجام دهند. افسردگی در کودکان هم زمینه محیطی دارد و هم ژنتیکی و کودک افسرده در واقع به عنوان اولین نشانه به خوبی از کارهای گذشته خود لذت نمی برند و ممکن است در دوستیابی با اختلال رو به رو شود و به هر دلیلی برای موارد خیلی جزیی گریه کنند.

برخی از نشانه های کودک افسرده به راحتی قابل شناسایی نیستند مثلا مواردی مثل غر زدن در  کودک، عصبانیت و پرخاشگری و مواردی از این قبیل نیز می توانند نشانه ای برای افسردگی در فرد باشند. برای درمان کودکان مبتلا به افسردگی راه های زیادی وجود دارد که مانند بزرگسالان دارو درمانی در مواردی که کودک به حدی افسرده باشد که در خواب غذا و زندگی او اختلال وارد شده باشد به کار گرفته می شود اما به هر حال این روش عوارض شدیدی مانند اعتیاد به دارو برای کودک افسرده دارد ولی روش های روان درمانی و روان شناسی می تواند بدون عوارض جانبی کودک را با استفاده از تکنیک های خاص دیگری درمان نموده و به بهبود افسردگی کودک کمک نماید. به هر حال کودک زمان زیادی را در خانه و به همراه والدین خود می گذارند لذا والدین باید نکاتی را برای بهبود کودک افسرده خود مد نظر قرار دهند که در زیر به برخی از مهم ترین ان ها اشاره می کنیم.

پیشنهاد مشاور: تمام علائم افسردگی در کودکان + درمان در خانه

اولین نکته این است که همواره باید کودک را برای برخی از شکست های اجتماعی و تحصیلی و کاری در آینده اماده کرد و او نباید این گونه حس کند که هر آنچه بخواهد محقق خواهد شد و این نکته به او می آموزد که زندگی فراز و نشیب های بسیاری دارد و نباید با اولین شکست نامید شد و به قول معروف جا زد.

دومین نکته این است که گرچه همواره باید به کودک خود محبت نموده و به عنوان پشوانه ای محکم و حامی و یاور او باشید اما باید دقت کنید که این حمایت ها نباید باعث ایجاد  وابستگی های شدید در او شود و در عین حامی بودن باید استقلال را نیز به او یاد بدهید.

باید یاد بگیرید که مواردی که توسط روان شناس و روان درمان مطرح شده است را کاملا جدی بگیرید و از خوراندن و مصرف داروهای افسردگی به صورت خود سر در کودک خود به شدت پرهیز نموده و جلوگیری کنید که این موارد می تواند صدمات برگشت ناپذیری به فرزند افسرده شما وارد کند. والدین باید با مطالعه مناسب نیازها و دغدغه های دوران های مختلف سنی را در کودک فهمیده تا بدین ترتیب بهترین واکنش ها را در هر کدام از موقعیت ها داشته باشند و با این کار به کودک خود بیش از پیش نزدیک شوند.

کودک افسرده می تواند نتیجه تنش و تعارضات زناشویی میان والدین نیز باشد لذا باید این گونه تعارضات را به حداقل رسانده و یا اگر به هر دلیل قصد صحبت کردن در مورد موضوعی را دارید که حس می کنید شاید به تنش منجر شود نباید آن را در حضور کودک انجام دهید چرا که او ممکن است حس تنهایی را در این مواقع تجربه نموده و بر الگوهای رفتاری او نیز  تاثیر بد برجای می ماند. همواره والدین باید امیدوار باشند و امیدواری و مثبت اندیشی را به کودکان خود القا نمایند مثلا همیشه باید نکات و توانایی های مثبت کودک مد نظر قرار بگیرد تا با این کار حس اعتماد به نفس در او تقویت گردد و  از صحبت کردن در مورد موارد منفی و تنش های موجود در محیط و یا جامعه پرهیز نمایید چرا که این کار نیز باعث بروز مشکلات رفتاری و استرس و اضطراب در او خواهد شد. اگر کودکی افسرده دارید دقت کنید که تغییر سبک های فرزند پروری در شما می تواند بسیار در افسردگی کودک تاثیر بگذارد مثلا اگر والدینی خشن و بدرفتار به والدینی مقتدر و در عین حال مهربان تبدیل شوند می توانند نقش مهمی در کاهش افسردگی کودک خود بازی نمایند. ریشه یابی دلایل ارثی  یا محیطی برای ابتلای کودک به افسردگی نیز می تواند بسیار راه گشا و مفید باشد.

منبع:مرکزمشاوره ستاره ایرانیان

کودک اجتماعی

کودک اجتماعی

کودک اجتماعی

 

همه انسان ها در زندگی به برقراری روابط اجتماعی و زندگی کردن مسالمت امیز در کنار هم نوعان خود نیازمندند. کودکان نیز مانند بقیه انسان ها تا ابد نمی توانند با والدین و خانواده خود زندگی کنند و روزی باید وارد اجتماع شده و در کنار سایر انسان ها زندگی نمایند. اما اینکه چگونه بتوانیم یک کودک اجتماعی بار اورده تا در اینده بتواند به راحتی در کنار سایرین زندگی کرده و به قول معروف به درستی گلیم خود را از اب بیرون بکشد همواره یک دغدغه و سوال بزرگ برای خانواده ها و پدر و مادرها است.

بدیهی است که برای حفظ کودک در محیط اجتماعی و برای اینکه او بتواند به درستی در اجتماع زندگی کند نیاز به موارد متعددی است که والدین او باید با دقت و سر فرصت برای آن ها وقت گذاشته و ان ها را انجام دهند. بار اوردن کودک اجتماعی به خصوص در این روزها بسیار سخت است چرا که به دلیل مشکلات متعدد والدین بیشتر وقت خود را بیرون از خانه و برای کار می گذرانند و مجال کافی برای تربیت صحیح کودک و اموزش نکات لازم در موارد مختلف را به او ندارند. والدین زیادی هستند که انتطار دارند فرزند تا سن بیست سالگی تماما مطیع و حرف گوش کن بوده و در قبال تمام چیزها سکوت کند و بعد یکباره از این سن به بعد کاملا جدا شود و اجتماعی باشد که این انتظار کاملا نا به جا و نابخردانه است.

خوشبختانه در سالیان اخیر موضوع کودک اجتماعی و بار آوردن صحیح کودک برای زندگی درست در اجتماع مورد توجه قرار گرفته است. مهم ترین نکته در مورد اجتماعی شدن کودک وقت گذاشتن برای اوست و در واقع والدین باید بدانند که بدون زمان کافی نمی توان به این مهم دست یافت و برای این کار از آن جایی که کودک تقلید می کند و اولین و بهترین معلم برای او پدر و مادرش هستند باید با برقرری یک رابطه گرم و صمیمی با کودک به او در این زمینه کمک کرد. مثلا هنگامی که مادر در حال پوشیدن لباس برای فرزند خویش است می تواند برای او با محبت توضیح داده و بگوید که دارد چه کار می کند. یکی دیگر از راه های تقویت مهارت روابط اجتماعی در کودکان استفاده از عروسک های انگشتی است که با ان ها می توان به راحتی و با تقلید صدا با کودک صحبت نمود. مثلا با استفاده از این راهکار می توان به راحتی قبل از مهمانی و یا بیرون رفتن با زبان کودکانه به فرزند گفت که چگونه با دیگران رفتار کند.

باید به کودک توضیح داد که چه در محیط اطرافش می گذرد تا کودک با مسائل بیشتری اشنا شود و در واقع این کار کم کم به کودک کمک می کند تا بتواند وارد بحث والدین شده و مشورت کند و با استفاده از آن والدین نیز می توانند تمایلات درونی کودک خود را بسنجند. تماشای کارتون و تلویزیون یکی دیگر از موارد مهم است که لازم است تا والدین این کار را به همراه کودک انجام دهند و با استفاده از ان واکنش های کودک را بفهمند و در مورد فیلم و یا کارتون با او به صحبت بنشید و در نهایت علائق و سلیقه او را بفهمند. گوش کردن به صحبت های کودک و درد ودل او می تواند بسیار مهم باشد چرا که علاوه بر تخلیه روانی او، شما نیز می توانید موارد باطنی و خلقی او را بهتر فهمیده و از طرفی دیگر نیز این توجه به کودک به او اعتماد به نفس بیشتری برای برقراری روابط اجتماعی داده و شما را در رسیدن به کودکی اجتماعی یاری خواهد نمود. در زمان خواب برای کودک خویش داستان خوانده و در آن از نکات اموزنده اخلاقی و اجتماعی نیز استفاده کنید چرا که تمامی موارد آن به سرعت در ذهن کودک نقش بسته و او ان ها را یاد خواهد گرفت.

هرگز نباید به صحبت های کودک خندید و او را تمسخر نمود چرا که این کار می تواند روابط او را بد نموده و بی اعتمادی به بار می آورد و از طرفی با کاهش اعتماد به نفس در کودک می توان ضربه مهلکی به برقراری روابط اجتماعی درست در او بزند. نیاز است تا کودک شما در تعامل با سایر هم سن و سالانش و یا بزرگسالان دیگر قرار گیرد تا بسیاری از موارد را عینا یاد بگیرد مثلا مهد کودک می تواند گزینه مناسبی به خصوص برای شرایط کنونی جامعه با تعداد کم هم بازی باشد. در هنگام برقراری رابطه با دوستان و اشنایان کودک فرصت مناسبی برای یادگیری نحوه تعامل و رفتار اجتماعی داشته و لذا این مورد بسیار مهم می باشد.

منبع:کانون مشاوران ایران

رفتار کودک

رفتار کودک

 

رفتار کودک

 

نحوه تعامل کودک با پدر و مادر و به خصوص مادر خود بسیار با اهمیت است و در واقع می توان گفت که این تنها رفتار والدین با کودک نیست که با اهمیت است بلکه رفتار کودک نیز بسیار با اهمیت بوده و به پدر و مادر کمک می کند تا بهتر او را درک نموده و بتوانند مشکلات و خواسته های او را بفهمند و در نهایت رابطه ای بهتر و مناسب تر میان آن ها شکل بگیرد. عده ای تصور می کنند که تنها آن ها باید به عنوان پدر و مادر یک کودک با او رفتار مناسبی داشته باشند اما از این نکته غافل هستند که شناخت بهتر کودک و نحوه رفتار کودک در سنین متفاوت از تولد تا ده یا پانزده سالگی می تواند کمک به سزایی به آن ها در جهت داشتن یک رابطه مستحکم و قوی و پایدار نماید. حتی کودکی با بدترین و بغرنج ترین وضعیت نیز از نظر رفتاری تا حد زیادی قابل پیش بینی خواهد بود و تنها پدر و مادر باید روانشناسی نسبتا مناسبی داشته و مطالبی که ما در اینجا ذکر می کنیم را با دقت و تامل مطالعه نمایند. کودکان در بازه های خاص زمانی رفتارهای نسبتا مشابه از نظر علم روانشناسی داشته و می توان آن ها را به چند دسته سنی تقسیم نمود.

 

کودکان شیر خوار

کودکان شیر خوار اولین گروه سنی را تشکیل می دهند. در مورد رفتار کودکان در این دوره باید اذعان داشت که والدین و مادر باید بگذارد تا کودک خود برنامه غذایی اش را تا حدی تنطیم نماید و مثلا در برابر خواسته های بیش از حد و غیر معقول او تا حدی خود را محافظت نماید و در واقع ترکیبی از خواسته های مادر و کودک به صورت تعاملی بین آن ها شکل گیرد.

 

کودکان هجده ماهه

کودک هجده ماهه از نظر رفتاری با کودک شیر خواره بسیار نزدیک است. در واقع او دوست دارد که مثلا در هنگام راه رفتن هر آن چه را که در مسیر است بگیرد و زمان برای او معنای زیادی ندارد و در واقع اگر او چیزی بخواهد آن را برای همان لحظه می خواهد. رفتار کودکان در سنین هجده ماهگی به گونه ای است که نه را به راحتی قبول نمی کنند و نه گفتن برای آن ها مقبول نیست و دوست دارند تا خواسته هایشان اجرا شود.

 

کودک بیست و یک ماهه

کودک در این سنین علاقه و نیاز دارند که هر چه می خواهند همراهشان باشد مثلا اگر وسیله و  اسباب بازی خاصی را دوست داشته باشند آن را در کنار خود نگه می دارند. رفتار کودکان در این سنین به گونه ای است که تغییر را دوست ندارند مثلا تغییر لباس می تواند برای آن ها بسیار ناخوشایند و نامطلوب باشد و یا مثلا تغییر غذا و مواردی از این قبیل.

 

کودک دو ساله

در این بازه زمانی رفتارهای کودک به شکلی است که می توان تغییرات اساسی را در آن مشاهده نمود. مثلا کودک در این سن دوست دارد تا فرمانبر و فرمانبردار خوبی بوده و به حرف های پدر و مادر خود گوش نماید و در واقع در این سنین می توان کودک را یک شنونده خوب دانست که کمتر سعی در اعمال فشار برای خواسته های خود را دارد.

 

کودک دو نیم ساله

کودک در سن دو و نیم سالگی به گونه ای رفتار می کند که می توان گفت سراسر تضاد است و فهم کودک در این سنین برای خانواده بسیار مشکل می شود. مثلا لحظه ای مادرش را می خواهد و اگر مادرش به سمت او برود بلافاصله می گوید که من پدرم را می خواهم! یا در موردی دیگر هنگام لباس پوشیدن اگر مادرش بخواهد به او کمک کند می گوید که خودم انجام دهم و نیازی به کمک ندارم و اگر مادر خواسته اش را انجام دهد به یکباره می گوید دوست دارم پدرم به من کمک کند.

 

کودک دو و نیم ساله تا سه ساله

کودک در این سن تا حدی به دوران شیر خوارگی خود برگشته و دوست دارد که رفتارهایی مانند همان سنین داشته باشد مثلا دوست دارد تا در کالسکه بخوابد و یا از پستان مادر شیر بمکد و یا از پستانک خود استفاده کند. اگر والدین در این سن رفتار کودک را بشناسند بدون نگرانی سعی می کنند تا نیاز ها و خواسته های احساسی او مانند در اغوش گرفتن و مواردی از این قبیل را به درستی پاسخ دهند.

 

کودک سه ساله

کودک در این سن از مرحله من و شما گذشته و به ما می رسد. در این سن کودک تا حد قابل ملاحظه ای منطقی خواهد شد و پدر و مادر او می توانند تا با انجام صحبت های منطقی و عاقلانه او را به انجام کاری تشویق نموده و با او را از انجام کاری باز دارند.

 

کودک سه و نیم ساله

رفتار کودک در سه و نیم سالگی به گونه ای است که او در تخیل خود بسیار سیر می کند و این مسئله جای هیچ گونه نگرانی نخواهد داشت. مثلا کودک در این سنین دوست دارد تا با دوستان خیالی خود برای مدت های طولانی بازی کند مثلا اگر پدر و مادر او کنارش نشسته باشند او شروع به غذا دادن و نوازش کردن والدین خیالی خود می نماید و اگر پدر و یا مادر او از جای خود بلند شود و برود کودک می گوید که بازی مرا خراب کردی و ممکن است بسیار ناراحت شود پس نکته مهم رفتار کودک در این سنین خیالی بودن آن است که جای هیچ گونه نگرانی نداشته و والدین باید این امر را بدانند.

 

کودک چهار ساله

رفتار کودک در سنین چهار سالگی ممکن است با مقداری سرکشی و قیدی ناپذیری همراه گردد. مثلا ممکن است که گاهی در مقابل خواسته های هر چند معقول شما مقاومت نموده و آن را انجام ندهد در مقابل می توان گفت که در این سن کودک مادر و یا ممکن است پدر خود را به عنوان یک مرجع بزرگ در ذهن خود تصور نماید و مرتبا بگوید مادرم گفته که فلان کار را بکنم و یا مادرم گفته که نباید فلان کار را انجام دهی.

 

کودک پنج تا شش ساله

کودک در سن پنج سالگی رفتاری مطیع و دوست داشتنی از خود بروز می دهد اما به طور باور نکردنی در سن شش سالگی احساساتش بر عقلش غلبه می کند. مثلا ممکن است که او مادر خود را در آغوش گرفته و بگوید تو را بیشتر از هر کسی دوست دارم اما یک دقیقه بعد از حرف او اطاعت نکرده و یا به طور مثال بگوید که مادر از تو بدم می آید و یا از تو متنفرم! بنابراین دانستن این تغییر احساسی و تضاد در سن شش سالگی در رفتار  کودکان بسیار مهم و کمک کننده خواهد بود.

 

کودک هفت ساله

کودک در این سن به گونه ای است که ممکن است تصور کند که همه حتی خانواده او با او دشمن هستند  و جسارت شش سالگی در او تبدیل به بدبینی در سن هفت سالگی می شود. او در این سن بیشتر نیمه خالی لیوان را دیده و منفی بافی کرده و تصور می کند که دیگران رفتار مناسبی با ندارند.

 

کودک هشت ساله

کودک در سن هشت سالگی تا حد زیادی عاطفی شده و به پدر و مادر خود نزدیک می شود و نیاز دارد تا مثلا به گرمی در آغوش گرفته شود. حتی ممکن است خواسته های احساسی و رفتار او در این سن مادر را کلافه نماید اما مادر باید دقت کند که این حالت گذار بوده و به زودی برطرف خواهد شد و اگر بیش از این سن طول کشید باید به فکر چاره ای برای آن بود و آن را درمان نمود.

 

کودک نه ساله

در این سن کودک تمایل بسیاری به مستقل شده دارد

 

کودک ده ساله

کودک در این سن دستورات را مو به مو و دقیق اجرا خواهند کرد

 

کودک یازده تا ۱۵ ساله

این سن آستانه بلوغ است و توجهات کودک به خانواده را تا حدی کم می کند

منبع:فارس پاتوق

رفتار با نوجوانان

رفتار با نوجوانان

رفتار با نوجوانان

 

نحوه رفتار صحیح با نوجوانان یکی از دغدغه های مهم والدین در هر جامعه ای است. هر کودکی که به دوران بلوغ و نوجوانی می رسد والدین خود را نگران وضعیت و رفتارهای خود خواهد کرد. با وجود اهمیتی که نحوه رفتار والدین با نوجوانان در آینده و سرنوشت نوجوان دارد ذکر چند نمونه از موارد مهم در رفتار درست با نوجوانان خالی از لطف نخواهد بود.

اولین نکته مهم در رفتار با نوجوان این است که مثلا اگر می بینید که خیلی از نوجوانان به مصرف سیگار و قلیان روی می آورند ریشه آن را باید در رفتارهای خودتان به عنوان والدین او بیابید و استعمال نکردن سیگار و مواد دخانی دیگر در منزل بسیار مهم می باشد. از طرفی نمی شود انتظار داشت که یک نوجوان دائما در مجاورت افراد سیکاری و یا معتاد باشد و بعدا و در آینده و یا در همان زمان نخواهد که خود را تطبیق داده و آن کارها را انجام ندهد.

نکته مهم دیگر در ارتباط با رفتار با نوجوان این است که همواره باید به عنوان یک الگوی اخلاقی برای نوجوان خود بوده و از مواردی که مطمنا او نیز به شدت آن ها را تحت نظر قرار خواهد داد مانند دروغگویی، کلاه برداری، ناسزاگویی و غیره دوری کنید. مورد بعدی که بسیار در رفتار با نوجوان حائز اهمیت است این است که بسیاری از پدر و مادرها تلاش می کنند تا آن چه را خود نتوانسته اند به آن دست یابند در نوجوان خود جست و جو کنند مثلا اگر خودشان نتوانسته اند تا پزشک شوند و یا در یک کار خاص موفق باشند تلاش می کنند تا حتما نوجوان آن ها پزشک شود و یا مواردی مانند آن که در واقع این کارها ممکن است سبب فاصله گرفتن و ایجاد شکاف بین نوجوان و والدین بوده و آن ها را از نظر عاطفی و حسی از هم دور کند و در نتیجه سرنوشت بدی را برای نوجوان رقم بزند. مقوله مهم دیگر در زمینه رفتار با نوجوان این است که باید تلاش کنید تا به طرق مختلف او را نصیحت نمایید و این بدین معنا است که یک نوجوان دوست ندارد تا نصیحت ها را مرتبا بشنود و اگر این اتفاق بیفتد، نصیحت ها، به نوعی قر زدن و گلایه در افکار او تبدیل می شود . پس انجام و ارائه نصیحت مثلا در قالب یک کتاب می تواند یک تاثیر مثبت و ماندگاری بر جای بگذارد. مورد مهم دیگر این است که بسیاری از والدین از دوستان ناباب نوجوان خود ترس و دلهره دارند و برای کاهش این دلهره ها نیاز است تا والدین در حدی معقول که فضولی نیز اطلاق نشود دوستان فرزند خود را بشناسند مثلا ترتیب دادن یک مهمانی و دعوت دوستان فرزندتان می تواند یک کار مهم بوده که نشانگر علاقه شما به آشنایی بیشتر و اهمیت دادن به آن ها نیز می باشد. توجه نمایید که اگر فرزند شما پسر است نیاز است تا او بیشتر از دختر مسولیت پذیر بار بیاید یعنی تلاش کنید تا برخی از کارهای خانه مانند خرید موارد مورد نیاز روزانه مثل نان را به بسپارید. از اعمال زور و قدرت و تنبیه نوجوانان به شدت بپرهیزید که نتیجه آن تنها لجبازی و دور شدن بیش از پیش شما از یکدیگر خواهد شد و نوجوانی که تنبیه شود در آینده تلاش می کند تا با اعمال زور و قدرت حرف خود را به کرسی بنشاند. نوجوانان به خصوص پسران نوجوان نیاز دارند تا از سوی جامعه و خانواده دیده و پذیرفته بشوند و برای این کار از مواردی مانند تعویض لباس و تغییر مدل مو و غیره استفاده می کنند .

نکته مهم در رفتار با آن ها در این موارد این است که باید به روشی مطلوب به فرزند خود بفهمانید که از راه های زیاد دیگری نیز می توان مقبول بود مثلا موفق شدن در یک رشته ورزشی خاص و یا در یک زمینه درسی خاص و غیره. تلاش کنید تا محدودیت هایی هر چند کم برای نوجوان خود به خصوص اگر او پسر است قائل شوید چرا که رها کردن او و آزادی بیش از حد نه تنها خوب نیست بلکه سبب می شود تا او بیش از پیش متکبر و خود خواه شود و حس کند هر آنچه را که دلش بخواهد می توان  به راحتی انجام دهد. نیاز است تا به اندازه ای معقول نحوه در اوردن پول و موارد اقتصادی نیز با نوجوان مطرح شود چرا که این مورد می تواند نقش مهمی نیز در آینده او داشته باشد. مورد مهم دیگر در رفتار با نوجوانان این است که چه پسر باشند و چه دختر به محبت کردن و محبت دیدن نیاز دارند پس تا حد امکان و تا جایی که منجر به حس بد و بچه جلوه کردن نزد آن ها نشود به  آن ها توجه و محبت نمایید. سعی کنید طوری رفتار کنید که نوجوان شما بتواند به راحتی و مانند یک دوست مشکلات و دغدغه هایش را با شما در میان بگذارد. مورد مهم دیگر در رفتار با نوجوانان این است که باید تا حدی از میزان پولی که مصرف می کنند نیز اطلاع داشت و آن ها را در این زمینه به حال خود رها نکرد چرا که می تواند موجب رفتارهایی مانند ولخرجی در آن ها شود. سعی کنید منطق و عقلانیت در حل مسائل و مشکلات را به نوجوان خود بیاموزید چرا که در دوره نوجوانی معمولا افراد به خصوص پسران نوجوان تلاش می کنند تا با استفاده از زور و به نوعی قلدری معضلات خود  را حل نمایند.

منبع:سامانه پرسش و پاسخ مشاور

رفتار با کودکان

رفتار با کودکان

رفتار با کودکان

 

خیلی از زنان و مردان بلافاصله پس از ازدواج تصمیم می گیرند تا بچه دار شوند. آنها به خوبی می دانند که رفتار با کودکان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و تعیین می کند که کودک در آینده چه رفتارهایی از خود بروز داده و چگونه شخصیتی در خانواده و در اجتماع داشته باشد. نکته های بسیار مهمی در مورد چگونگی رفتار صحیح با کودکان در علم روانشناسی مطرح شده است که نیاز است تا والدین در صورت خواستن یک کودک با تربیت مناسب و رفتار خوب در آینده حتما آن ها مد نظر قرار دهند.

اولین نکته این است که کودک را سرزنش نکنید که اگر این کار را انجام دهید این باعث می شود تا کودک شما در مقابل این کار واکنش نشان داده و تاثیر منفی بگیرید. نکته بعدی در مورد رفتار با کودکان که بسیار هم مهم است این است که هرگز نباید کودک را تنبیه بدنی نمود چرا که مهمترین باز خورد این کار این است که کودک در آینده تلاش می کند تا انتقام بگیرد و ممکن است همان تنبیه ها را به شکلی خشن تر بر سر خواهر یا برادر کوچکتر و یا افراد دیگر پیاده کند. نکته سوم این است که همراه تلاش کنید تا به کودک خود محبت کنید چرا که بی مهری و عدم ابراز محبت سبب بروز رفتارهای ناپسند و نامناسب در او می شود زیرا گمان می کند که مثلا کار مفید و خوب او فایده ای نداشته پس تلاش می کند تا مخالف آن را انجام دهد پس تحسین و مهر و محبت نتیجه کاملا خوبی خواهد داشت.

نکته بعدی و بسیار مهم دیگر در مورد رفتار با کودکان این است که شما هرگز نباید از القاب برای او استفاده کنید چرا که با این کار در واقع او را ترور شخصیتی نموده اید مثلا برخی از پدر و مادر ها دوست دارند تا کودک خود را با لقب هایی مانند مزاحم، خنگ، کودن، احمق و غیره خطاب کنند که این می تواند به شدت مخرب و با تاثیر منفی باشد.

نکته بعد این است که والدینی که به راحتی تسلیم می شوند و هیچ گونه محدودیتی برای فرزند خود قائل نمی شوند در واقع با آورنده فرزندان لوس و ننر خواهند شد که در آینده نیز دوست دارند تا تمامی خواسته هایشان تمام و کمال انجام شود.

نکته مهم دیگر در رفتار با کودک این است که تلاش نکنید تا در تمامی امور و کارهای او دخالت کرده و به او کم کنید چرا که گاهی نیاز است تا او حس استقلال کرده و اعتماد به نفس او برای انجام امور بالا رود و مسوولیت پذیر شود. مورد مهم دیگر در رفتار با کودکان این است که نباید از کودکان انتظار بیش از سن او داشته باشیم مثلا برخی کارها نیاز دارد تا کودک از نظر ذهنی و جسمی آماده آن باشد و در خواست آن از کودکی که برای آن کار آماده و مناسب نیست سبب کاهش اعتماد به نفس در کودک می شود. مورد دیگر این است که هرگز نباید به کودک خود رشوه بدهید مثلا هیچ گاه نگویید اگر فلان کار را بکنی من برایت فلان چیز را می خرم در واقع جایزه دادن به خودی خود بد نیست اما اگر به عنوان رشوه و مانند آن در قبال یک کار صورت گیرد نمی تواند نتیجه مناسب داشته باشد. مورد مهم دیگر در ارتباط با رفتار با کودکان این است که هیچ گاه نباید کودک را تهدید کرد که مثلا اگر فلان کار را بکنی تو را تنبیه می کنم یا مانند آن. چرا که تهدید در واقع سبب افزایش جرات و جسارت کودک در انجام کارهای بد خواهد شد و او فکر خواهد کرد که تهدیدات فقط تهدید هستند و عملیاتی نمی شوند. آخرین مورد مهم در ارتباط با رفتار مناسب با کودک این است که هرگز با او مشاجره و جدل نکنید چرا که این کار موجب کاهش اقتدار والدین شده و سبب می شود که از طرفی دیگر کودک احساس آرامش و امنیت در خانه که باید برای او منبع آرامش باشد را از دست داده و اضطراب در او ایجاد خواهد شد.

منبع:ساینس دیلی

خود زنی در کودکان

خود زنی در کودکان

 

خود زنی در کودکان

 

بسیاری از خانواده ها از رفتارهای خشونت امیز و بد در فرزندان خود نگران هستند چرا که بروز این گونه رفتارها در دوران کودکی یکی از مشکلات بزرگ و رایج رفتاری در میان کودکان می باشد. بسیاری از کودکان اگر در هنگام بازی با هم سن و سالان خود و یا موارد دیگر عصبی شوند و لج کنند شروع به جیغ زدن های شدید و افراطی و کشیدن موی سر خود و یا رفتارهای خشن این چنینی می شوند.

اکثر این رفتارها در کودکان هنگامی بروز پیدا می کند که کودک به هر دلیلی برای خواسته اش “نه” شنیده و یا بزرگتر او و با هم بازی اش به وسایل مورد علاقه اش دست زده و او فکر می کند که می خواهد آن ها را تصاحب کند. از دیدگاه روانشناسانه بسیاری از بزرگسالان نیز با این مشکل مواجه هستند و در واقع می توان گفت که بروز این رفتارها در بزرگترها می تواند یکی از دلایل شیوع و شروع این گونه رفتارهای خشونت باز و خود زنی ها در دوران کودکی باشد چرا که کودکان مرتبا در حال الگو برداری از رفتارهای والدین خود هستند. می شود گفت که خود زنی در کودکان با مشکلات عاطفی و روحی آن ها به شدت در ارتباط است چرا که خود زنی در هر سنی می تواند یکی از راهکارها برای کاهش تنش های روحی و تخلیه خود باشد. به خصوص که استانه تحمل عاطفی و روحی کودک نیز بسیار پایین تر از برگ سالان بوده و کودک ممکن است در مواردی که شاید برای بزرگ تر ها هیچ گونه درد و رنج روحی نداشته باشد دچار درد روحی و روانی گردیده و از خود زنی برای کاهش این درد ها و یا حتی نشان دادن آن استفده کند.

یکی از مواردی که در زمینه خود زنی در کودکان بایستی مورد توجه قرار گیرد این است که والدین حتما باید به این گونه از کودکان محبت عاطفی جسمی مانند بغل کردن و بوسیدن نمایند چرا که این راهی برای نشان دادن ارزشمند بودن بدن برای کودک است. درست همانند بزرگتر ها که می دانند و فهمیده اند که صورت و ظاهر راهی برای جذب توجه دیگران است کودک نیز باید متوجه شود که جسم و بدن او ارزشمند است و از این طریق به ان آسیب نزند بنا بر این برای درک این نکته در کودک نوازش و محبت کودک می تواند موثر باشد چرا که کودک متوجه می شود که بدن او راهی برای ابراز محبت و دریافت محبت است و نباید با خود زنی به آن صدمه وارد کند. نوازش کردن سر وصورت و موهای کودکانی که به خود زنی روی می آورند و این عادت بد را دارند می تواند بسیار موثر باشد به خصوص اگر با بیان جملات محبت آمیز از سوی والدین او باشد.

برای این گونه کودکان که مشکل خود زنی دارند راهکار بازی در وان پر از آب و کف می تواند راهکار مطلوبی مناسبی باشد چرا که از این طریق خود کودک می تواند به نوازش جسم و بدن خود پرداخته و ارزش آن را درک نماید. همچنین بازی در کف و آب می تواند راهکاری برای کاهش تنش های روحی و افزایش آرامش در کودک بوده و با کاهش تنش ها موجب کاهش خود زنی در کودکان شود. در هنگام بروز رفتارهای پرخاشگرانه و نیز خود زنی در کودک والدین او باید با استفاده از رفتارهای محبت آمیز خود نگرانی خود را تا حدی ابزار نمایند مثلا اگر کودک سر خود را به دیوار می کوبد باید حائلی نرم در مقابل سرش قرار داد و با جمله ای محبت امیز مثلا به او بگویند که می دانم ناراحتی اما من دوستت دارم و نمی خواهم که سر زیبای تو آسیب ببیند. در نهایت مشاوره با مشاوران روانشناسی نیز می تواند راهکاری برای کاهش خود زنی در کودکان باشد.

منبع:مشاوره-ازواج.com

ناخن جوی در کودکان

ناخن جوی در کودکان

 

ناخن جوی در کودکان

 

بسیاری از کودکان با مشکلات رفتاری و تربیتی و روحی و روانی بسیاری دست و پنجه نرم می کنند. یکی از مشکلاتی که در بین سیل عظیمی از افراد به خصوص در سنین کودکی رواج دارد مشکل و اختلال جویدن ناخن است.

جویدن ناخن

جویدن ناخن به عنوان یک واکنش روحی و روانی که می تواند نشان از استرس و اضطراب باشد بیشتر در سنین بین ۴ تا ۵ سالگی بروز پیدا می کند. از نظر علم روانشناسی دلایل متعددی برای بروز این عارضه در بین کودکان وجود دارد که از استرس و اضطراب به عنوان یکی از اصلی ترین آن هاد یاد می شود.

ادامه مطلب

بیش فعالی کودکان

بیش فعالی کودکان

 

 

بیش فعالی کودکان

بیش فعالی کودکان یکی از  شایع ترین اختلالات مرتبط با دوران کودکی فرد است که احتمال آغاز  آن از سن سه الی چهار سال نسبت به بقیه سن ها  بیشتر است. چهار نشانه عمده در کودکان مبتلا به این اختلال قابل شناسایی است:

اولین نکته مهم در مورد بیش فعالی کودکان این است که کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی ادامه مطلب

کودک کمرو و منزوی کیست؟

کودک کمرو و منزوی کیست؟

 

 

کودک کمرو و منزوی کیست؟

 

در این مقاله قصد داریم در مورد کمرویی، خجالت ، شرم و هراس اجتماعی بحث کرده و مصادیق متفاوت آنها را معین کنیم، سپس چگونگی ایجاد این حس توسط والدین در کودک را مورد بررسی قرار دهیم.  در ابتدا بهتر است با مفهوم دقیق هر کلمه آشنا شویم:

کم رویی یک الگوی رفتاری طبیعی (نه لزوما سالم) است که شخص در زمان مواجهه و تعامل با دیگران به خصوص افراد غریبه و نا آشنا و یا موقعیت های جدید احساس ناراحتی ، اضطراب و تا حدی ترس کرده و در ابراز احساس ، رفتار و یا افکارش با مشکل رو به رو می شود. این احساس در محدوده ۶ ماهگی و به صورت اولیه ترس از غریبه ها آشکار می شود. در کمرویی یک نوسان بین تمایل برای برقراری ارتباط و اجتناب از آن وجود دارد و برای همین این افراد در صحبت کردن با افراد غریبه و ناآشنا به ندرت پیش قدم می شوند و تا مدتی نیز ساکت و آرام می مانند اما با گذشتن چند دقیقه ای اضطرابشان کاهش پیدا می کند و شروع به احساس امنیت و پذیرش موقعیت تازه کرده و یا به عبارت دیگر با موقعیت خو می گیرند و به اصطلاح یخشان آب می شود. ملاحظه می کنید که کمرویی یک حالت طبیعی است اما چون در میان عوام مردم کلمه کمرویی، خجالت و اضطراب اجتماعی به دفعات بجای یکدیگر استفاده می شوند در این مقاله هر جا صحبت از کمرویی است منظور اضطراب اجتماعی است.

اضطراب یا هراس اجتماعی : اضطراب یا هراس اجتماعی نوع شدید و  غیر طبیعی کمرویی است و در علم روانشناسی نوعی اختلال محسوب می شود. تفاوت یا وجه تمایز اضطراب اجتماعی از کمرویی در این است که اضطراب و ترس فرد نه تنها قبل از قرار گرفتن در موقیت جدید وجود دارد( حتی تصورش هم باعث بروز علائم می شود) بلکه در زمان مواجهه نیز فرد دچار مشکل می شود حتی پس از چندین بار تجربه موقعیت همچنان اضطراب و ترس فرد به شکل بار اول است.

خجالت( ننگ ، عار): یکی از بدترین احساسات و عواطف انسانی احساس خجالت است و زمانی به وجود می آید که فرد احساس می کند عملی برخلاف معیارهای اخلاقی بسیار مهم خود ( یا دیگر افراد مهم) مرتکب شده است و یا حرمت و عزت نفس اش در مقابل دیگران زیر سوال رفته و خدشه دار شده است. در چنین وضعیتی فرد خودش را در چشم و نگاه دیگران حقیر ، پست و بی ارزش می پندارد ( در ضمیر ناخودآگاه و گاه خود آگاه). در چنین موقعیت و حالتی فرد آرزو می کند که از منظر دیگران فرار کرده یا مخفی شود و یا حتی بمیرد و تفریبا همیشه با حالت های برافروختگی ، پریشانی افکار، حافظه و گفتار همراه خواهد بود. برای درک بهتر این احساس تصور کنید شما را در برابر چشم دیگران عریان کرده و تجاوز کنند. البته این احساس نه لزوما در موقعیت های اجتماعی بلکه حتی در خلوت و تنهایی و ذهن فرد می تواند وجود داشته باشد.

شرم، حیا( خجالت): این نوع احساس خجالت طبیعی و سالم است که افراد در زمانی که مورد تعریف و تمجید توسط دیگران قرار می گیرند یا وجود ضعف و قصورهای نه چندان مهم و بدون خدشه دار شدن حرمت ، عزت و منزلت دچار می شوند و عاملی برای رعایت شئونات اخلاقی فردی و اجتماعی( مانند رعایت پوشش مناسب) ، جلوگیری از تکبر و غرور و تلاش برای بهتر شدن است. در این حالت فرد احساس حقارت نمی کند( و شاید تا حدودی انرژی مثبتی برای حرمت نفس اش به حساب آید). مثلا موقع تعریف از توانایی یا دانش یا زیبایی یا حضور در برابر یک شخص بسیار مهم یا زمانی که آن طوری که دلش می خواسته نتوانسته به فردی کمک کند یا نتوانسته کاری را که به او محول شده به خوبی انجام دهد و … .

همانطور که بررسی شد، در اینجا کلمه خجالت در هر دو جنبه مثبت و منفی استفاده شد در واقع اکثر افراد از کلمات شرم ( در مفوم حیا و شرمساری ) و خجالت ( ننگ و عار) به جای هم استفاده می کنند و به همین دلیل بسیاری از متخصصین برای توصیف حس مخرب و بسیار بد خجالت (ننگ و عار) از کلمه شرم یا خجالت مسموم استفاده می کنند و منظور از خجالت در این مقاله همان مفهوم منفی آن یعنی ننگ و عار است . اکنون قصد داریم تا بررسی کنیم این حس منفی چگونه در انسان شکل می گیرد.

برخلاف برخی از عواطف اولیه مانند ترس و خشم که به طور طبیعی در درون مغز و ذهن ما در بدو تولد وجود دارند(یعنی مدارهای عصبی مربوطه آنها وجود دارد) بسیاری از احساسات و عواطف ما بعد از تولد در دوره های مختلف زندگی شکل گرفته و تکامل می یابد که از جمله احساس خجالت، شرمساری و گناه هستند. از سویی در سیر تکاملی انسان یک نیرو و غریزه طبیعی بسیار قوی در مغز انسان شکل گرفته است و آن نیاز به احساس ارزشمند بودن، خوب بودن و دوست داشتنی بودن و حرکت به سوی کمال است که از آن به حرمت نفس بالا یاد می شود.

در طول تاریخ بشریت ، جامعه انسانی( پدر ، مادر، مربی و معلم و …) برای کنترل رفتار انسانها و جلوگیری از انحرافات، تخلفات، جنایات و نیز برای تحریک و تشویق افراد برای عمل خوب دست به اقدامات مختلفی زده اند که از همه مهم تر بکارگیری مجازات و تشویق و ایجاد احساسات منفی شرمساری و عذاب وجدان و احساس مثبت سرافرازی و افتخار بوده است، اما به دلیل عدم آگاهی بزرگسالان ، در کنترل رفتار فرد احساس خجالت (مسموم) به وجود آمده است. یعنی به جای اینکه عمل فرد(کودک) زیر سوال برده شود همزمان عامل نیز( خود کودک) زیر سوال رفته و بدین ترتیب بجای اینکه در فرد احساس شرمساری و غذاب وجدان (در مواردی احساس گناه) به وجود آید (که در چنین حالتی فرد یک انسان ارزشمند و دوست داشتنی است که مرتکب اشتباه و خطایی شده است) احساس خجالت مسموم ایجاد می شود که چون تو کاربدی کردی پس آدم بدی هستی. در صورت تجربه مکرر چنین حالتی (یا احساسی) نتیجه آن در ضمیر ناخودآگاه فرد این است که من فردی بی ارزش ، نالایق، خطاکار و دوست نداشتنی هستم و فرد برای رهایی یا کاهش چنین حس بسیار آزارنده ای یا از روابط اجتماعی گریزان است یا قادر به برقراری رابطه درست با دیگران نخواهد بود یا دچار خشم در کوتاه مدت یا افسردگی در دراز مدت می شود یا اینکه دست به رفتارهای خود آزارنده نظیر اعتیاد ( برای کاهش استرس و فشار چنین حس منفی) می زنند. نمونه ای از جملاتی که چنین احساس منفی را از طرف والدین، مربی ها و … به فرزندان منتقل می کنند عبارتند از:

  • بچه! تو چقدر شری؟!
  • بچه خوب، این کار رو نمی کنه!
  • تو چقدر دست و پا چلفتی!
  • مگه میشه آدم اینقدر ساده لوح باشه!
  • مثل بچه های لوس رفتار نکن!
  • مثل بچه ها رفتار نکن!
  • آدم قوی که گریه نمی کنه!
  • اگه این یا او کارو کنی دوست ندارم!
  • تو یه دختر/ پسر بچه بدی هستی که این کاررو کردی یا اینو گفتی!

همانطور که ملاحظه می کنید در تمامی این جملات پیام منفی وجود دارد که تو بخاطر عمل و رفتار نادرستی (البته از دیگاه فرد بزرگسال) فرد بد ، ناتوان و غیر دوست داشتنی هستی و از همه بدتر مستوجب تنبیه و مجازات هستی. اگر چه والدین با نیت خوب و برای تربیت فرزندشان متوسل به چنین گفته ها و رفتارهایی می شوند اما غافل از این هستند که چنین پیام های منفی در اعماق وجودی کودک کاشته و ماندگار می شود و در بسیاری موارد احساس خجالت کودک بوجود می آید.

ما به عنوان والدین، مربی و … یک کودک باید در نظر داشته باشیم که انسان موجودی ناقص و اشتباه کار است و کودک انسانی فقط و فقط از طریق خطا و اشتباه و تشویق و تحسین می آموزد و رشد می کند و وظیفه ما والدین فقط این است که محیط و فضای امنی برای فرزندمان به وجود آوریم و در زمانهای لازم، اشتباه و خطای آنها را ( بدون انگشت گذاشتن بر روی شخصیت و ماهیت وجودی شان از جمله تمسخر ، تحقیر،  سرزنش، سرکوفت، طعنه و…) با محبت و عشق متذکر شویم. به یاد داشته باشید از نظر کودکان، والدین دانای مطلق هستند و هر آنچه را می گویند و انجام می دهند درست و خوب است و حداقل تا دوران نوجوانی والدین مهم ترین و عزیزترین افراد زندگیشان هستند.

کودک کمرو و منزوی

در واقع والدین با چنین برخوردی در کودک احساس خجالت مسموم به وجود می آورند و گام به گام او را به شخصیت منزوی نزدیک می کنند. شخصیت منزوی یک نوع اختلال شخصیت است که یکی از علایم و نشانه های آن کمرویی شدید و اغلب اضطراب یا هراس اجتماعی است. از دیگر ویژگی های این افراد آن است که به انتقاد بسیار حساس بوده و غالبا می تواند منجر به بروز احساس خجالت مسموم شود و به همین دلیل برای جلوگیری از این مسئله، تلاش می کنند تا در حد امکان و توانشان از برخوردها و روابط اجتماعی( حتی با نزدیکان) خودداری کنند و آن را به حداقل ممکن برسانند به همین دلیل منزوی و گوشه گیر می شوند. همانطور که قبلا ذکر شد اگر چه کمرویی، دیرجوش خوردن و گوشه گیری خصیصه های طبیعی و اضطراب یا هراس اجتماعی یک اختلال به حساب می آید اما طبیعی بودن به منزله سالم بودن نیست. با وجود تفاوت در ماهیت میان کم رویی و اضطراب اجتماعی، تنها یافته عینی افتراق دهنده آن دو، وجود اشکال و اختلال در زندگی اجتماعی و شخصی در اضطراب اجتماعی است و نیز چون موارد شدید کمرویی می تواند به اضطراب اجتماعی بیانجامد. در اکثر موارد اضطراب یا هراس اجتماعی نوع شدید کمرویی تلقی می شود. به دلیل اهمیت موضوع اجازه دهید قبل از هر چیز پاره ای از باورهای غلط در این زمینه را ارائه کنیم :

اولین باور غلط: کم رویی و خجالتی بودن کودک نه تنها بد نیست بلکه نشانه ادب و متانت است.

در برخی از جوامع ( به خصوص جوامع شرقی) مظلوم بودن، بندگی، بردگی، دون و پست بودن به اشتباه معادل شرم و حیا، متانت و احترام تلقی می کنند ( دست به سینه نشستن، چشم در چشم نگاه نکردن در زمان صحبت کردن با بزرگتر، سلام دادن کوچکر به بزرگتر، جواب بزرگتر را ندادن و …) و چنین مسئله ای را به خصوص برای دخترها یک مزیت و فضلیت در نظر می گیرند. در حالی که مفهوم شرم و حیا حفظ حرمت و عزت نفس و حریم خصوصی خود است و مفهوم احترام و حرمت ، عدم تجاوز به حق و حقوق و حریم خصوصی دیگری و ارج نهادن به شان و منزلت انسانی آنها است.

دومین باور غلط: کم رویی و خجالتی بودن کودکان با گذشت زمان خود به خود کم رنگ و در نهایت از بین می رود.

بر حسب شرایط و موقعیت اگر چه ممکن است چنین مسئله ای رخ دهد ولی در بسیاری از موارد ( خصوصا در موارد شدید) اغلب با مسائل زیر همراه خواهد بود:

  • تشدید آن در سنین دبستان و نوجوانی وتداوم آن در بزرگسالی
  • اختلال در تکامل اجتماعی و خصوصا کسب مهارتهای بین فردی
  • تاخیر و عقب افتادن از زمان ( دیر تر ازدواج کردن، دیرتر به پایان رساندن تحصیلات، دیرتر بچه دار شدن و …)
  • کاهش حرمت نفس
  • افزایش احتمال بروز اضطراب یا هراس اجماعی در مراحل بعدی زندگی
  • کاهش تمایل کمک به دیگران در مواقع لزوم ( کاهش حس همدردی و بی تفاوتی)
  • بروز مشکلات تحصیلی
  • افزایش احتمال ابتلا به اضطراب
  • افزایش احتمال مورد اذیت و آزار قرار گرفتن توسط کودکان زوگو
  • افزایش سطح برانگیختگی سیستم عصبی خودکار( سمپاتیک) و سیستم مقابله با استرس ( از جمله متابولیسم کورتیزول) و در نهایت افزایش استعداد ابتدا به بیماری های مزمن و عفونی در طولانی مدت

سومین باور غلط: اگر چه کمرویی در راس خصیصه های شخصیتی فطری( ژنتیکی) است ولی همچنان که بارها ذکر شده تقریبا تمامی ابعاد شخصیت تحت تاثیر تعامل ارث و محیط بوده و می توان تقریبا تمامی آن را تا حدود زیادی اصلاح و درمان کرد و ثانیا بسیاری از موارد کمرویی ثانویه و اکتسابی هستند.

نکته قابل تامل آن است که خلق و خوی کودکان در دوران خردسالی تعیین کننده وضعیت و خصیصه های آنها در دوره های بعدی زندگیشان نیست. زیرا عوامل محیطی ( خانواده، هم سن و سالان و …) در شکل گیری نهای شخصیت و ویژگی های افراد بسیار مهم هستند.

به چندین عامل مهم اشاره می شود:

والدین خجالتی: اگر یکی از والدین خجالتی باشند هم از طریق انتقال ژنتیکی ( به ارث بردن) و هم به دلیل یادگیری رفتار از والدین، می تواند موجب خجالتی شدن کودک شود.

 

پیوند عاطفی ناامن: کودک ناامن اصولا به دیگران و شرایط اطمینان ندارند و می ترسد مورد انتقاد و سرزنش دیگران قرار گیرد و یا اینکه درست برعکس به خود اطمنیان نداشته و نگران این است که مرتکب اشتباه و خرابکاری شود.

 

والدین کنترل کننده و خشن: چنین والدینی کلا اجازه شکوفایی توانمندیها و توانایی های کودک و در نتیجه حرمت نفس خوب را نمی دهند و کودک در این حالت نه به دیگران بلکه در مورد خود شک و تردید دارد و می ترسد که کاری ناپخته و یا احمقانه از او سر بزند و مورد انتقاد و سرزنش دیگران قرار گیرد و لذا برای پیشگیری از این مسئله در کل از دیگران دوری می کند.

 

سابقه مورد تمسخر یا سرزنش قرار گرفتن در جمع: حتی یک تجربه اجتماعی منفی جدی ( مثلا بکار بردن کلمات نادرست همچون خنگ یا دست و پاچلفتی خطاب کردن در مقابل برخی از دوستان کودک) می تواند موجب خجالتی و کمرو شدن کودک شود.

 

خانواده انتقادگر یا کمال پرست: توقع بیش از حد داشتن (اول شدن، ۲۰ گرفتن، حتما برنده شدن، …) و انتقاد و سرزنش دائم باعث تخریب حرمت نفس کودک و در نتیجه کمرویی کودک می شود.

 

جابه جایی محل زندگی یا تحصیل: در سنین دبستان و راهنمایی دوستی ها بسیار قوی و نسبتا پایدار بوده و جابه جایی کودک می تواند در تکامل اجتماعی او اثرات منفی داشته باشد.

 

وجود مسئله خجالت آورد در خانواده: وجود مسائلی خجالت آور و ناپسند در خانواده ( از جمله اعتیاد، طلاق پدر و مادر و …) می تواند موجب خجالت و کمرویی کودک شود.

 

خانواده خشک و سرد: مهم ترین اصل در تکامل عاطفی و شکل گیری درست حرمت نفس، ابراز عشق و محبت بی قید و شرط به کودک است ( از طرف هر دو والدین). توجه و محبت به کودک نه تنها موجب لوس شدن کودک نمی شود بلکه از آن نیز جلوگیری می کند. کودکی که هسته ارزشمندی اش توسط والدین درست شکل گرفته باشد دیگر نه تنها نگران ارتباط برقرار کردن با دیگران نیست بلکه به دلیل درک بهتر احساسات و عواطف دیگران و ابراز احساسات خود، در دوست شدن و تعامل درست موفق تر خواهد بود.

 

زیر ذره بین بودن: اصولا هر موقعیتی که باعث توجه دیگران به فرد (کودک و بزرگسال) شود و به اصطلاح فرد زیر نورافکن قرار گیرد ( از جمله وجود مسابقه ، اشاره کردن به فرد در میان جمع) می تواند موجب بروز خجالت شود.

در این هدف آن بود تا شما والدین گرامی بدانید چگونه در کمرویی کودکتان سهیم هستید و اگر قصد درمان آن را دارید لازم است از یک روانشناس متخصص در حوزه کودک یاری بگیرید یا اگر خودتان دچار این مشکل هستید می توانید با یاری از یک روانشناس آن را حل کنید. امید است گامی کوچک در راه آگاهی والدین کشور عزیزمان برداشته شده باشد.

منبع:مشاورانه

سبک های دلبستگی 1

سبک های دلبستگی ۱

 

سبک های دلبستگی ۱

  • یکی از مهم ترین الگوهایی که در کودکی شکل می گیرد

 

دوران کودکی ، دوران پایه گذاری شخصیت انسان است و سلامت جسمانی، عاطفی، اجتماعی و روانی انسان بستگی شدید به چگونگی گذراندن این دوران دارد. آنچه مسلم است آن است که کودک در این دوران نیازمند و محتاج مراقبت های مادر است و کیفیت رابطه ای که بین کودک و مادرش ( مراقب اصلی او) به وجود می آید بر فرآیند رشد و تحول همه جانبه کودک اثر می گذارد. این مقاله با این هدف نگارش یافته است تا ادامه مطلب

کتاب کودک

کتاب کودک و نوجوان

در مقاله حاضر اهدافی به شرح زیر دنبال می شود:

الف) ضرورت کتابخوانی از دوره پیش دبستانی تا نوجوانی

ب) ویژگی های کتاب مناسب

ج) شناسایی و لزوم خواندن کتاب های متنوع

 د) شیوه کتابخوانی در دوره پیش از دبستان و بالاتر

درباره ضرورت کتاب خوانی از دوره پیش دبستانی تا نوجوانی همانگونه که آگاه هستید هنوز در کشورما و در بسیاری از کشورهای دیگر بیشترین شیوه آموزشی به کار رفته سخنرانی می باشد یعنی شما از طریق شنیدن ، فهمیدن می بایستی مطالب را یاد بگیرید این همان هوش کلامی است در هوش کلامی درک مطلب چه از طریق خواندن و چه از طریق شنیدن بسیار حائز اهمیت است. ادامه مطلب

تربیت کودک و نوجوان

تربیت کودک و نوجوان

تربیت کودک و نوجوان

 

در این مقاله با عنوان «تربیت کودک و نوجوان» مفهوم تربیت را برای زمینه های اصلی تربیتی شامل تربیت رفتاری، تربیت شناختی(هوش)، تربیت اجتماعی، تربیت هیجانی، تربیت جنسی به کار رفته است، و هدف آن است که بررسی اجمالی بر کلیه حوزه هایی که والدین می بایستی در تربیت کودک خود متوجه آن باشند را مرور کنیم. زیرا گاه والدین از تربیت در یک یا چند حوزه نام برده غفلت کرده اند و این مسئله بازتابی عمیق در  زندگی آینده کودک دارد. اکنون به بررسی اجمالی هر حوزه می پردازیم:

 

۱-تربیت رفتاری:

تربیت رفتاری بیش از هر حوزه ای دیگر برای والدین آشکار و روشن است زیرا همان بیرونی ترین رفتارهای کودک را در ارتباط با محیط و اطرافیان در بر می گیرد. طبق رویکرد رفتاری، چه رفتار خوب و چه رفتار بد هر دو آموخته می شوند و همچنین می توان رفتار را یادگیری زدایی کرد یعنی اگر رفتار غلط آموخته شده باشد می توان آن را یادگیری را از بین برد. بر اساس رویکرد رفتاری سه قانون بزرگ در تربیت رفتاری وجود دارد:

 

الف – رفتار خوب را پاداش بدهید

( این کار را بلافاصله و مکرر انجام دهید) مثلا اگر کوک شما اسباب بازی اش را حتی بر حسب علاقه از وسط پذیرایی جمع کرد او را مورد تحسین قرار دهید و بلافاصله بگویید:« چقدر کار خوبی کردی که اسباب بازی ات را  از وسط پذیرایی جمع کردی ، آفرین به کار  تو»

 

ب – ناخواسته رفتار بد را پاداش ندهید.

مثلا زمانی که کودک در خواست دارد تا یک ساعت بیشتر بیدار بماند والدین اجازه نمی دهند و کودک شروع می کند به جیغ و داد و گریه . اگر والدین اجازه بیدار ماندن بدهند، رفتار بد کودک را پاداش داده اند.

 

ج – برای برخی از رفتارهای بد، تنیبه یا محرومیت در نظر بگیرید

اگر کودک شما طبق قرار قبلی بین شما و او (قانون) معین شده است کفش هایش را در جاکفشی بگذارد اما این کار نکرده است می توانید از بستی بعداز ظهر محرومش کنید.

در اینجا قصد داریم چهار خطای والدین را که احتمال زیادی دارد در تربیت رفتاری دچارش   شوند را نام ببریم:

۱-والدین از پاداش دادن رفتار خوب غفلت می کنند و از خود می پرسند چرا رفتارهای خوب فرزندشان ادامه پیدا نکرد.

۲- والدین نا خواسته رفتار خوب را با تنبیه پاسخ می دهند این مهم است که توجه داشته باشید بی حوصلگی و خستگی و خلقیات شما نباید در نتیجه فعالیت های کودکتان ظاهر شود اگر امروز از سرکار آمده اید و خسته اید و دعوای بدی در سرکار داشتید و فرزندتان مثل همیشه اسباب بازی هایش را جمع کرده نباید بگویید:« وظیفه است هنر که نکردی».

۳- والدین ناخواسته رفتار بد را پاداش می دهند مانند مثال خواب کودک که گفته شد.

۴- والدین از تنبیه یا محرومیت کودک به دلیل رفتار بد غفلت می کنند که دلایل بسیاری وجود دارد یا خودشان حوصله اجرا ندارند یا عواقب را چنان بد انتخاب کرده اند که اجرای آن بیشتر به ضرر خودشان است. تصور کنید والدی را که به فرزندش گفته است که اگر اسباب بازی هایت را جمع نکنی همه را می ریزم دور و حالا این را اجرا نمی کند زیرا بیشتر به ضرر خود والد است .

 

۲- تربیت شناختی (هوش)

در حدود پنج سالگی اغلب کودکان مورد ارزیابی در حوزه هوش و شناخت قرار می گیرند این ارزیابی می تواند رسمی از طریق آزمونهای هوش یا غیر رسمی نظر مربی، معلم و … باشد؟، در اینجا ، مسئله ای که مطرح می شود این است که وظیفه والدین چیست؟ آیا باید کودک خود را در خانه آموزش داد؟ آنها را در کلاس های تقویتی ثبت نام کرد؟ برایشان معلم خصوصی گرفت؟

اگر شما هم در گروه والدین دلسوز هستید پس عمیقا برای فراهم آوردن خوشبختی و موفقیت فرزندتان خود را متعهد و مسئول می دانید و دوست دارید او را برای نخستین تجریه های تحصیلی اش یعنی سالهای اول دبستان آماده کنید و کار را بایستی خیلی زود تر از ورود فرزندتان به پیش دبستانی شروع کنید. قطعا آرزوی شما این است که او طلاحیت علمی بهترین فرصت های تحصیلی را که برایش فراهم می کنید بدست آورد. قابل درک است که در عین حال که چنین خواسته ای دارید، از طرف دیگر نمی خواهید فرزندتان را تحت فشار قرار دهید. این کار می تواند با اختصاص زمانی نه چندان زیاد، با صبر و حوصله شما به کاری بسیار لذت بخش برای شما و کودکتان مبدل گردد.

در گام اول باید بدانید که در مورد کودکان می بایستی بازی ها و زمانی را تدارک ببینید که بر توانایی هایی مانند: مهارتهای زبان، دانش و درک و مطلب، حافظه ، توانایی ریاضی، استدلال دیداری- فضایی، مهارتهای شناختی ، مهارتهای حرکتی ظریف، سرعت پردازش و کنترل توجه تا قبل از ورود کودک به دوره دبستان کار کنید هر چند که کلاس های آموزشی در این زمینه وجود دارد اما بهترین زمان در دست شما والدین است از حدود سه سالگی تا سالهای اولیه دبستان اگر هر روز فقط ده دقیقه بر هر مهارت گفته شده تمرین کنید چه زمان طولانی و موثری خواهد شد. برای هر مهارت نام برده شده مجموعه بازی و فعالیت وجود دارد که می توانید جستجو کنید زیرا مطالب زیادی است که در این مقاله نمی گنجد . تصور بر این است که بازی کردن، خانه سازی، انجام فعالیت های برانگیزاننده ،خواندن کتابهای مصور، انجام کارهای هنری، بازی های فیزیکی و ……. هر چه بیشتر بهتر، سرگرم کننده و آموزنده برای کودک است و شما والدین می توانید در این زمنیه موثر واقع شوید.

 

۳- تربیت هیجانی

آموزش هیجانات ، آموزشی را در بر می گیرد که نهایتا هوش هیجانی نامیده می شود. به توانایی فرد در شناختن احساساتش و درک تناسب هر احساس و موقعیت در خود و دیگران ،همچنین کنترل احساسات شخصی خود و دیگران و علاوه بر این استفاده از این توانایی ها در تصمیم گیری بهتر ، تفکر خلاقانه ، انگیزه دادن به خود و دیگران ، روابط بهتر با دیگران.

شما والدین هوشبهر یا IQ را در موفقیت آینده فرزندتان موثر می دانید حال آنکه در دنیای امروز با پیچیده شدن روابط اجتماعی یکی از فاکتورهای موفقیت مربوط به هوش هیجانی یا کنترل احساسات خود و چگونگی اثر گذاری بر دیگران است. بنابر این رشد هوش هیجانی کودکان می توانند نقش بزرگی نه تنها در رشد شخصیت آنها بلکه در رشد تحصیلی آنها نیز داشته باشد. پژوهش های انجام شده موفقیت را تا حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد بر پایه هوش هیجانی پشتیبانی می کنند.

عده بسیاری از مربیان تعلیم و تربیت هوش هیجانی را مهره گمشده اطلاحات تعلیم و تربیت  آماده سازی کودکان برای موفقیت در زندگی و تحصیل می دانند. پژوهشگران معین کرده اند که از سن ۳ سالگی ظرفیت شناسایی و درک هیجانی های مانند غم، شادی، ترس از طریق اشاره های غیر کلامی مانند حالتهای بدن و صورت و آوا ایماها و لحن صدا برا ی کودک قابل درک است بنابراین وظیفه  والدین است که در شناسایی این احساسات توسط کودک، کودک را یاری دهند که الان در چنین موقعیتی تو چه احساسی داری؟ این رفتار یا گفتار تو باعث چه احساسی در بابا یا مامان بزرگ می شود؟ از کجا فهمیدی؟ و همچنین بر ابرازهای احساسات توسط کودک به دنیای پیرامونش می توانند تمرینات نمایشی فراهم کنند. استفاده از عروسکهای نمایشی قصه و کتاب داستان و ایفای حالتهای هیجانی هر یک از شخصیت های داستان و چگونگی برخورد با آن احساس می تواند الگوهای مفیدی برای کودک باشد.

 

۴-تربیت اجتماعی

تربیت کودک حوزه های متفاوتی دارد و یکی از حوزه های مهم که امروزه کم رنگ تر شده ، بعد اجتماعی است. هر چند بزرگسالان خود بسیار درگیر مسائل اجتماعی هستند اما به دلیل کم رنگ شدن روابط اجتماعی به خصوص در ارتباط با کودکان ، تقریبا کودکان تا سالهای دبستان ، از ارتباط های اجتماعی غنی محروم می مانند و لذا خودخواهی و عدم سازگاری با جمع در آنها آشکار می شود این حس در کودک پدید می آید که دیگران باید خواهان ارتباط با من باشند و هر چه من می گوییم آنها باید قبول کنند که این شوه تفکر کودک الگویی از روابط کودک با بزرگسالان است. پدر و مادر ، خاله، دایی و … اگر کودک کاری هم نکند به سراغش می روند و به او ابراز علاقه می کنند، کودک هر درخواستی داشته باشد مورد قبول آنها ست یا به طریقی دل او را نمی شکنند و لذا یک سیستم غلط از چگونگی شکل گیری ارتباط اجتماعی در ذهن کودک ایجاد می شود . منظور از ارتباط اجتماعی این است که کودک بتواند با افراد متفاوت تعامل موفقیت آمیزی داشته و با موقعیت های تازه اجتماعی سازگار شود.

در سالهای پیش از مدرسه، دو تا شش سالگی ، کودکان به تدریج از فردی غیر اجتماعی به فردی اجتماعی تبدیل می شوند یعنی از حالت انفرادی به حالت اجتماعی می گرایند. کودکان در این دوران ، از طریق همکاری و فعالیتهای گروهی ، برای زندگی اجتماعی در دبستان آماده می شوند. میزان حضور با سایر کودکان دیگر در این دوران تاثیر بسیاری در رشد اجتماعی آنها دارد. کودکانی که پیش از رفتن به کودکستان و دبستان زندگی گروهی داشته اند. در مدرسه یا کودکستان بیش از کودکان دیگر با همسالان خود ارتباط برقرار می کنند.

برای رسیدن به چنین هدفی وظایف مهمی بر عهده والدین است و باید موقعیتها و فرصت های اجتماعی در اختیار کودک قرار گیرد.

 

۵-تربیت جنسی

والدین در مورد تربیت در حوزه رفتاری و شناختی(هوش) عموما اطلاعات دارند و اقدام هم می کنند زیرا لزوم آن را در زندگی کودک به خوبی درک می کنند در مورد تربیت در حوزه های هیجانی و اجتماعی گاه اطلاعات لازم را ندارند اما تربیت جنسی از جمله تربیتی که حتی گاه والدین در مورد آن مقاومت دارند یا به دلیل شرم و حیای افراطی به سراغش نمی روند یا آن را وظیفه مدارس می دانند و سالهای پیش از دبستان را از دست می دهند آن دسته از والدین که تمایل دارند وارد تربیت جنسی شوند گاه توانایی ها و آگاهی لازم را ندارند.

در حدود سالهای ۳ تا ۵ سالگی است که کودکان مسئله جنسیت را مورد کنجکاوی قرار می دهند و از همان سالها ست که شما والدین فرصت آن را دارید تا با کودکان در مورد این مسائل  صحبت کنید. حالا وقت دارید فضای صحبت  درباره این مسئله را با کودکان به وجود آورید در سالهای نه چندان دور کودک شما نوجوان می شود و سرآغاز بلوغ جنسی و ارتباط با جنس مخالف است اگر خواهان فرزندی هستید که در آینده درباره راز و رمزش با جنس مخالف با شما گفتگو کند امروز که کودک است بایستی پایه های اعتماد دو طرفه در باره این مسائل را بنیان بگذارید. والدین باید آگاه باشند که محیط خانواده و فضای حاکم بر آن اولین و بادوام ترین عامل در تربیت جنسی کودک می باشد. در ابتدای راه والدین باید مواظب باشند که احاس شرم و گناه را درباره مسائل جنسی به کودک منتقل نکنند این مسئله در حدود سن ۳ سالگی با آداب پوشاندن آلت تناسلی به کودک شروع می شود و پس از آن نیز باید به سوالات و کنجکاوی های کودک خود با توجه به اصل آموزش گام به گام یعنی پاسخدهی با توجه به توان درک و فهم کودک جلو روند.

اکنون بررسی پنج حوزه تربیتی را به اتمام رسانده ایم، هدف آن بوده است تا شما والدین عزیز بدانید در ارتباط با فرزند دلبندتان ، درصورتی تربیتی کامل خواهید داشت که در پنج حوزه نام برده تلاش های خود را در تربیت فرزندتان انجام دهید، تمرکز بیش از حد به یک حوزه و غفلت از سایر حوزه ها ، عدم تعادل در شخصیت کودک ایجاد می کند و ضعفهایی را در بزرگسالی نمایان می سازد. مطمئنا شما به دنبال فرزندی نیستید که تحصیلات بالا دارد ولی ارتباط اجتماعی ضعیفی دارد یا قادر به برقراری رابطه جنسی سالم نمی باشد. لذا این مقاله گامی کوچک در جهت آگاه سازی شما والدین عزیز می باشد.

منبع: کودک و نوجوان

آموزش کودک

آموزش کودک و نوجوان

 

دراین مقاله با عنوان آموزش کودک و نوجوان، مفهوم آموزش را برای زمینه های اصلی که به حوزه تربیتی (شناختی ،هیجانی، جنسی، رفتاری و اجتماعی) مربوط می شود به کار نبرده ایم و قصد داریم ضرورت آموزش کودک و نوجوان را در چهار حوزه  به شرح زیر مورد بررسی قرار دهیم:

۱- آموزش خلاقیت

۲- آموزش زبان دوم

۳- آموزش موسیقی

۴– آموزش ورزش

زیرا در کشور ما نظام آموزشی با تمرکز بر امتحانات ورودی دانشگاه ها تنظیم شده و چندان به توانمندیهایی که بر عملکرد های کلی فرد تاثیر دارد نمی پردازند و لذا ضرورت آموزش توسط والدین از سنین پیش دبستانی را پر رنگ می کند. اکنون به شرح هر حوزه به شکل اجمالی می پردازیم.

 

  • آموزش خلاقیت:

یکی از چالش های والدین پرورش کودکی خلاق و با هوش است . فرزندی که مستقل و موفق که به درجاتی عالی تحصیلی نائل آمده است و تفکر خلاق از جمله تفکرات برتر محسوب می شود والدین خواهان بهترین ها برای فرزند خود هستند و اگر تفکر خلاق تفکر برتر است پس هر والدی خواهان آموزش آن به فرزندش می باشد اما خلاقیت را از چه سنی به کودک می توان آموخت ؟شیوه های آموزش آن چگونه است؟

تقریبا از ۵ سالگی سن مناسب آموزش خلاقیت آغاز  می شود کودکان در این سنین از قوه تخیل خوبی برخورداند و گاهی والدین از مواجهه با این تخیلات گیج و گنگ می شوند ، اما بهترین زمان است که به تخیلات کودک خود گوش فرا دهند او را ترغیب کنند تا توضیحات اضافی بدهد و حتی به طرح سوالاتی از کودک بپردازند. خود الگوی باشند که با یک اسباب بازی فقط یک جور بازی نکنند در نقاشی ها ایده اینکه آیا می شود آسمان را رنگ دیگری کشید را بیان کنند تا کودک را به تفکر ترغیب کنند.

علاوه بر این وظیفه والدین است که خلاقیت کودک را شناسایی و از آن حمایت کنند مثلا اگر شاهد یک نقاشی باشند که سیب ها بنفش کشیده و آسمان سبز کشیده شده باشد نباید کودک را به اشتباه کردن متهم و  به اینکه باید از واقعیت تعبیت کند ترغیب کرد، این نوعی از خلاقیت است لذا بر والدین واجب است در اینجا خلاقیت کودک را شناسایی و از آن حمایت کنند و با گفتن  جملاتی؛ درک خود را از نقاشی کودک ابراز کنند. علاوه بر این تفکر خلاق بدین جهت از جمله تفکرات برتر است که در بعد رفتاری، هیجانی و تصمیمات فرد بروز می کند . فرد خلاق تصیمات بهتری می گیرد با مشکلات بهتر برخورد می کند و حل مسئله بهتری نیز دارند ، چرا؟ زیرا  می تواند به انواع راه حل ها ، حتی آنهایی که تا به حال به ذهن کسی خطور نکرده است فکر کند و چه کسی این تفکر را و از چه زمان به او آموخته است؟ والدین و آموزگاران و مربیان از دوران کودکی و سالهای پیش از دبستان از حدود ۵ سالگی. وقتی کودک دچار مشکل می شود و مثلا اسباب بازی اش خراب می شود و گریه و دادش بلند می شود چه راه حل هایی وجود دارد، اینکه ببریم پیش بابا بزرگ اگر شد درستش کنیم ، خریدن یک اسباب بازی تازه ، بازی جدیدی با همان اسباب بازی خراب و …خلاقیت به کودک می آموزد تا با مشکلات ، آسان تر و با ذهن بازتری برخورد کند و مغلوب مشکلات نشود بنابراین وقتی به فرزند خود خلاقیت را می آموزید به او آموزش داده اید تا در آینده فردی موفق تر و زندگی راحت تر و شادتری داشته باشد ، لذا بر والدین واجب است که به کودک خود خلاقیت را بیاموزند.

 

  • آموزش زبان دوم:

با توجه به اینکه در قرن حاضر در دهکده جهانی زندگی می کنیم و نیاز به ارتباط با سایر مردمان کشورها در هر رشته و حوزه ای مطرح است لذا یکی از دغدغه های والدین آموزش زبان دوم به کودک خود می باشد اینکه از چه زمان شروع به آموزش زبان دوم کنند؟ در مورد زمان دقیق آموزش زبان دوم توافق نظری وجود ندارد، اما آنچه واضح و روشن است این است که قبل از اینکه زبان اول یا همان زبان مادری پیشرفت لازم را نکرده یا اینکه زبان مادری جا نیفتاده و کودک تسلط کامل بر زبان مادری پیدا نکرده باشد ،مانند کودکانی که هنوز برخی حروف را به جای هم استفاده می کنند یا حرف خاصی را نمی توانند تلفظ کنند یا برخی کلمات را جابه جا ادا می کنند هنوز آماده آموزش زبان دوم نیستند به عبارتی دیگر زبان اول یا همان زبان مادری به عنوان پایه برای یادگیری زبان دوم محسوب می شود کودکی که در زبان مادری مشکل دارد در یادگیری زبان دوم نیز موفق نخواهد شد. آموزش بی موقع زبان دوم باعث  می شود یادگیری زبان اول با تاخیر و مشکل همراه شود و فرد در یادگیری زبان دوم نیز دچار دیر آموزی شود.

در بررسی های انجام شده سن ۵ سالگی به عنوان زمان مناسب برای آموزش زبان دوم انتخاب شده است زیرا کودک از لحاظ رشد حنجره به درجه مناسبی رسیده است تا هم زبان دوم را به خوبی صحبت کند و هم در ادای زبان مادری به درجه ای از تسلط رسیده است. در آموزش زبان دوم کودک نباید تحت فشار باشد و میزان یادگیری او اهمیتی ندارد  بلکه شروع و ایجاد اشتیاق و علاقه در کودک برای یادگیری زبان دوم بسیار مهم است با توجه به تفاوت دیدگاه در مورد شروع آموزش زبان دوم مجموع تحقیقات نشان داده شروع آموزش بعد از ده سالگی موفقیتی در بر نخواهد داشت و اگر خیلی زود شروع شود منظور دو یا سه سالگی است ممکن است تداخل در یادگیری زبان اول ایجاد کند . نتایج بررسی های متخصصان آموزش کودک نشان داده که کودکانی که زبان دوم را می آموزند در حل مسائل پیچیده خلاقیت، تبحر بیشتری دارند و قوه استدلال ، درک و توانایی ذهنی آنها پیشرفته تر از همسالانشان است.

 

  • آموزش موسیقی:

امروزه تحقیقات نشان داده است که موسیقی اثر مثبتی بر رشد مغز در مراحل مختلف از دوران جنینی تا سالمندی دارد و همچنین اثر مثبت موسیقی بر روی سیستم های حسی ، حرکتی ، هیجانی، هوشیاری و عاطفی دارد. موسیقی قدرت تخیل و تمرکز کودک را تحریک و اثر مثبتی بر آن دارد . روانشناسان کودک نیز تاکید می کنند که آموزش موسیقی در سنین پایین منظور سالهای پیش از دبستان می باشد در بالا بردن سطح هوش و توانایی های ذهنی موثر است و باعث تقویت در پاسخدهی شنوایی و حافظه کودک می شود همچنین این کودکان در درس ریاضیات پیشرفت تحصیلی بالاتری دارند. در یک تحقیق مشخص شده است احتمال قبولی در رشته پزشکی و شیمی توسط دانشجویانی که یک ساز موسیقی می نوازند بالاتر است زیرا یادگیری موسیقی در سنین پایین باعث افزایش سرعت پردازش می شود.

دلیل تاکید بر آموزش موسیقی زیر سن ۷ سالگی نوعی توانایی پایه است به نام BMC(Basic Music Competence) یعنی توانایی خارج نخواندن و با ریتم پیش رفتن. هیچ کودکی بدون این توانایی نمی تواند ساز بنوازد و این توانایی به شرطی در کودک ایجاد می شود که والدین تجربه گوش دادن به درست خواندن و درست نواختن و حرکت با ریتم درست را در سال های اولیه یعنی حدود سه تا پنج سالگی در اختیار کودک قرار دهند و بهترین سالهای شروع آموزش موسیقی که عمدتا شناخت اصوات زیر و بم و ریتم می باشد و همچنین آموزش ارف بین سه تا پنج سالگی است.

 

  • آموزش ورزش:

در حالیکه بسیاری از سلولهای بدن می توانند از منابع مختلفی برای تامین انرژی مورد نیاز خود استفاده کنند اما سلول های مغزی تقریبا فقط از گلوکز برای انرژی زایی استفاده می کنند.

تحقیقات جدید نشان داده است که طی فعالیت شدید، مغز هم مثل سلول های ماهیچه ای به جای گلوگز از لاکتات استفاده می کند و علاوه بر آن از نظر عملکرد در سطحی بالاتر قرار می گیرد.

به گفته کارشناسان برای تاثیر مثبت ورزش بر مغز نیازی نیست که در انجام آن افراط شود ولی تحرک به اندازه ای که موجب عرق کردن شود، برای سلامتی سیستم مغز لازم است. کارشناسان تخمین می زنند که این تاثیر مثبت ورزش با راهیابی هر چه بیشتر خون به مغز انسان ارتباط دارد ، ورزش بر نواحی بسیاری از دستگاه عصبی اثر مثبتی دارد.

در پژوهشی بر روی هفت هزار کودک زیر پنج سال که به طور منظم شنا می کردند؛ وبرای سه سال مورد بررسی قرار گرفتند؛ نشان داد بین این کودکان در زمینه مهارتهای اجتماعی و اقتصادی با سایر کودکان که شنا نمی کردند تفاوت چشمگیر وجود دارد و همچنین کودکانی که شنا می کنند در نتایج تست های مهارتی از قبیل قیچی کردن، رنگ آمیزی، کپی کردن اشکال، آزمون های ریاضی ، خواندن و شمردن بهتر عمل کردند.

با بررسی ۴ حوزه آموزشی خلاقیت، زبان دوم ، موسیقی  و ورزش قصدمان بر آن است که شما والدین را با حوزه هایی که می توانید از سنین پیش دبستانی آموزش در آن حوزه ها را شروع کنید، مشخص کنیم و حدود سنی معینی را برای آموزش در نظر بگیریم با مجموعه بررسی ها تقربیا حدود ۳ تا ۵ سالگی آغاز رسمی آموزش ها است، منتها مطلبی که حائز اهمیت است آن است که شما والدین عزیز مجبور نیستید آموزش کودک خود را در هر ۴ حوزه متمرکز کنید بلکه می توانید از یک تا ۴ حوزه هر کدام را که در توان دارید انتخاب کنید و آموزش فرزند خود را شروع کنید اما مسئله مهم آن است که از یک شاخه به شاخه دیگر نپرید منظور این است که اگر تنها گزینه انتخابی شما برای آموزش فرزندتان زبان دوم است چنانچه به هر دلیلی در این حوزه دچار مشکل شدید از زبان دوم به ورزش نپرید .اگر انتخاب شما آموزش زبان دوم است استمرار و تلاش را در این حوزه به خرج دهید تا فرزندتان تلاش، پشتکار ، تحمل سختی، حتی تحمل شکست ، ویژگی های شخصیتی لازمه موفقیت را نیز بدست آورد.

امید است مقاله حاضر گامی در آگاه سازی شما والدین عزیز در آموزش فرزندتان داشته باشد.

منبع:مرکزمشاوره ستاره ایرانیان

بازی کودک و نوجوان

بازی کودک و نوجوان



 

اهمیت بازی در زندگی کودک آنچنان آشکار و واضح است که نیازی به استدلال ندارد. بازی نه تنها برای حرکت اندام های گوناگون بدن، پرورش عضلات و صرف انرژی اضافی ضروری است بلکه به کودک در شناخت محیط و تسلط بر آن کمک می کند. علاوه بر این بازی موقعیتهای مناسبی را برای سنجش توانایی های خود در اختیار کودک می گذارد و به کودک کمک می کند تا بین واقعیت و تخیل تفاوت قائل شود.

بازی در رشد شخصیت و رشد شناختی کودکان بسیار تاثیر گذار است، همچنین بازی در درمان مشکلات عاطفی و اختلالات رفتاری یکی از ابزارهای قدرتمند در دست درمانگران متخصص کودک است. در بیانیه جهانی حقوق کودکان که از سوی سازمان ملل متحد تنظیم شده است، حق استفاده از فرصت های کامل برای بازی، تفریح و تخلیل آزاد از جمله حقوق مسلم کودکان معرفی شده است. اکنون برآنیم تا در این مقاله اثرات بازی را بر رشد کودکان آشکارتر سازیم و بررسی اجمالی بر انواع بازی ها در دهه حاضر داشته باشیم. ادامه مطلب

نقاشی کودک و نوجوان

نقاشی کودک و نوجوان

نقاشی کودک و نوجوان

برای والدین ، مربیان و روانشناسان نقاشی کودک یک پیام است. آنچه را که کودک نمی تواند از طریق گفتار به بزرگسالان منتقل کند از طریق نقاشی ابراز می کند. بررسی و درک زبان نقاشی یک کودک اطلاعات مفید و مطالب ناگفته بسیاری را برای متخصصینی که در تلاش برای درک جهان کودک هستند، فراهم می کند.

در آخرین دهه های قرن گذشته، تلاش متخصصین در این زمینه آغاز شد، و بسیاری از قوانین تفسیر نقاشی از خط شناسی برگرفته شده است.

خطوطی که کودک در نقاشی استفاده می کند، انعکاسی از دنیای هیجانی ، عاطفی اوست و نقاشی به تنهایی آینه ای است از جهان درونی کودک که به موازات بزرگ شدن کودک ،تغییر و تحول هشیاری او از دنیای اطرافش را انعکاس می دهد.

برای درک بهتر اطلاعات فراهم شده از نقاشی ، ابتدا می بایستی فرآیند رشد و تحول کودک و به تبع آن تاثیر این رشد بر خط و نقاشی را بررسی کنیم . از حدود یازده ماهگی مقارن با زمانی که کودک به راه می افتد و حفظ تعادل می کند. کودک بدون قصد خاص لکه ها و خطوطی را در فضای اطراف خود به وجود می آورد او کار را به خاطر لذتی که دارد انجام می دهد همان میل به کثیف کردن.

تحقیقات در مورد فعالیتهای روزمره کودکان مشخص نموده است نقاشی در حدود ۱۸ ماهگی در مجموعه رفتارهای کودک ظاهر می شود منتها با خطوط ناپخته و اولیه که اغلب ترسیم خطوط انحناداری است که از مرکز شروع شده و به بخشی از فضا ادامه می یابد.

این خطوط اغلب به صورت مارپیچ و حلزونی هستند و بدون اینکه قلم از کاغذ برداشته شوند کشیده می شود و به همین دلیل راحت تر کشیده می شوند. کشیدن خطوط زاویه دار که لازم است قلم از کاغذ برداشته شود سخت تر است و در این مرحل نیز نتیجه کشیدن برای کودک مهم نیست بلکه خود فعالیت کشیدن جالب و دوست داشتنی است در حدود دو سالگی است که کودک می تواند قلم را از کاغذ برداشته و نقاشی های او شامل هم خطوط منحنی و هم خطوط شکسته است.

ادامه مطلب

آماده سازی کودکان برای ورود به دبستان7

آماده سازی کودکان برای ورود به دبستان۷

 

آماده سازی کودکان برای ورود به دبستان۷

 

در مقاله  « آماده ساز کودکان برای ورود به دبستان ۱» عنوان شد که هفت توانایی به عنوان توانایی های پایه هستند که بر موفقیت و پیشرفت تحصیلی کودکان در دوره تحصیلی آنها به خصوص موفقیت در دبستان موثر می باشد، هفتمین توانایی که می بایستی در سال های پیش از دبستان تا قبل از ۷ سالگی بر آن کار و تمرین شود تا کودک ورزید شود  استدلال دیداری فضایی نام دارد.

هوش دیداری فضایی یعنی اینکه فرد توانایی داشته باشد اطلاعات فضایی را دریافت و پردازش کند منظور از اطلاعات فضایی یعنی هر آنچه که فرد می تواند ببیند افراد، مکانها ، اشیاء ، نشانه ها و … هر آنچه بر فضای دو بعدی و سه بعدی قابل بررسی است.

این توانایی به بینایی وابسته است اما بیشتر از بینایی به این مربوط است که مغز اطلاعات رسیده را چطور سازماندهی می کند، تعبیر و تفسیر و درک می کند. مثل تشخیص اطلاعات نقشه ها، جداول و نمودارهاو… درست است فرد اطاعات نقشه را می بیند اما اینکه مغز این اطلاعات را چطور با دنیاز واقعی مربوط و علائم نقشه اطلاعاتی را دریفات می کند وابسته است.

کودکان خردسالی که از نارسایی های دیداری – فضایی رنج می برند اغلب در رنگ آمیزی، نقاشی کردن، کپی کردن اشکال، تکمیل پازل و بازی با مکعبها و یا سایر اسباب بازی هایی که مربوط به ساخت و ساز است دچار مشکل می باشد این کودکان مهارتهای سازماندهی ضعیفی دارند اتاقشان اغلب مواقع بهم ریخته و نامرتب است و در جهت یابی دچار مشکل می باشند.

مشاوره کودکان برای ورود به دبستان

نبابرانی مهم است شما والدین در فعالیتهایی که در طی روز با فرزندتان برنامه ریزی می کنید به تمریناتی در این راستا توجه داشته باشید مانند اینکه نسبیت را در مکالمات روزانه خود وارد کنید مثلا چه کسی در خانواده ما قد بلند تر است؟ در خانواده ما و خانواده عمو علی چه کسی بلند تر است؟ وقتی با فرزند خود وارد میوه فروشی می شوید از کودک بپرسید در این دسته موزها کدام موز از همه بلند تر است؟ در آن یکی چطور؟

منبع:مشاورکو

مشاوره کودک

روان درمانی و مشاوره کودک

 

زمانی که صحبت از کودک و مشکلات دوران کودکی می شود همواره والدین بسیاری هستند که در مورد مسائل مربوط به کودک خود اظهار ناتوانی می کنند. بنابراین، همواره وجود یک متخصص در کنار والدین برای ارزیابی، آموزش، و بهبود وضعیت کودکان ضروری می باشد. در این راستا متخصصان کودک ما در خدمت والدین محترم هستند تا خدمات لازم را ارائه دهند.

برای کسب اطلاعات بیشتر و یا وقت گرفتن با شماره های زیر تماس حاصل فرمایید:

 

    • ۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

 

    • ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

 

  • ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

 

هم چنین بدانید: ادامه مطلب

آماده سازی کودکان برای ورود به دبستان5

آماده سازی کودکان برای ورود به دبستان۵

 

آماده سازی کودکان برای ورود به دبستان۵

 

در مقاله  « آماده ساز کودکان برای ورود به دبستان ۱» عنوان شد که هفت توانایی به عنوان توانایی های پایه هستند که بر موفقیت و پیشرفت تحصیلی کودکان در دوره تحصیلی آنها به خصوص موفقیت در دبستان موثر می باشد، پنجمین توانایی که می بایستی در سال های پیش از دبستان تا قبل از ۷ سالگی بر آن کار و تمرین شود تا کودک ورزید شود  مهارتهای شناختی  نام دارد.

بر اساس کی تحقیق علمی کودکان ۴ ساله به طور متوسط در طول روز ۴۰۰ سوال می پرسند. « اگه دایناسورها وجود ندارن پس چرا این همه ازشون عکس و تصویر هست؟» …. و میلونها سوال دیگر که شما والدین جواب می دهید یا از سر باز می کنید یا ناقص جواب می دهید. بسیاری از والدین از خود می پرسند:«پس کی این بچه دست از حرف زدن بر می دارد؟»

در این سوال و جواب ها با فرزندتان اتفاق شگرفی در حال وقوع است. مهم ترین کار یک کودک مهد کودکی پرسیدن سوال است تا میل و بی قراریش را برای معنا دادن به دنیای اطرافش ظاهر کند. وقتی کودک سوال می کند و شما جواب می دهید و مطلب جدیدی در حرفهای شما است کودک مطلب جدید و غیر منتظره ای را تجربه می کند باید راهی برای درک و معنا بخشیدن با آن پیدا کند. از این طریق این مکالمه در حال تمرین چندین گام مهم است : مشاهده و سوال پرسیدن ، استدلال کردن ، فرضیه سازی، حل مسئله. و در سنین بالاتر تفکر انتقادی و تصمیم گیری که سالها بعد در مدرسه و دانشگاه و زندگی روزمره و …. همه این مراحل به کار او می آید. زمانی که کودک نیاز به کسب اطلاعات دارد تا با دستبه بندی و طبقه بندی را بر اساس تفاوتها و شباهتها انجام دهد. اطلاع از اینکه زنبور عسل هم حرف می زند؟ یا فقط شیرها حرف می زنند (غرش می کنند؟)

آنگاه باید استدلال کند بر اساس اطلاعاتی که جمع کرده طبقه بندی و مقایسه نمونه است باید بتواند تصمیم بگیرد سوسکها یا مورچه ها هم حرف می زنند.

آماده سازی کودکان برای ورود به دبستان۵

همچنان فرضیه بسازد در دنیای کودکانه خودش بگویید:«آیا مورچه ها هم ناراحت می شوند؟» و با عقل کودکانه اش حل مساله کند مثلا اگر مورچه ای را ناراحت یافته است او را برداشته و برده کنار سوسک یا حشره ای  که دیگر ناراحت و تنها نباشد.

و در نهایت  تفکر انتقادی و تصمیم گیری که دو توانایی افراد مستقل و موفق می باشد که از تفکرات سطح بالا می باشد و کسب توانایی های مقدماتی که عنوان شد حاصل می شود.  به راستی چه کسانی وظیفه دارند تا این مهارتها و توانایی ها را به کودکان خود بیاموزند اگر شما والدین تا سنین پیش دبستانی چنین زمانی و انرژی را در مکالمات روزمره صرف کودکان خود نکنید آنها دچار نوعی فقر محیطی می شوند. لذا پاسخگویی به سوالات کودکانن بسیار مهم و در فرآیند آماده سازی آنها برای ورود به دبستان و موفقیت تحصیلی ارزشمند است.

منبع:مشاورانه

حافظه بلند مدت کودکان برای آمادگی مدرسه

آماده سازی کودکان برای ورود به دبستان۴

 

آماده سازی کودکان برای ورود به دبستان۴

 

در مقاله  « آماده ساز کودکان برای ورود به دبستان ۱» عنوان شد که هفت توانایی به عنوان توانایی های پایه هستند که بر موفقیت و پیشرفت تحصیلی کودکان در دوره تحصیلی آنها به خصوص موفقیت در دبستان موثر می باشد، چهارمین توانایی که می بایستی در سال های پیش از دبستان تا قبل از ۷ سالگی بر آن کار و تمرین شود تا کودک ورزید شود  حافظه  نام دارد.

از جمله توانایی های دیگری که فرزندتان در کلاس درس  برای موفقیت به آن نیاز دارد حافظه است . فرزند شما به سه نوع حافظه در کلاس درس نیازمند است حافظه کوتاه مدت برای اینکه دستورات معلمین یا گفته های آنها را پیگیری کند، حافظه فعال برای اینکه بر مسائل و اطلاعات کار کند. حافظه بلند مدت برای اینکه آنچه در گذشته آموخته است به یاد آورد. حافظه از مولفه های بسیار مهم و بنیادی برای تفکر سطح بالا است بدون حافظه فرد قادر نیست فکر کند، استدلال کند، فرضیه مطرح کند، مساله حل کند یا تصمیم بگیرد.

برای این که بیشتر مشخص شود که این سه نوع حافظه چه نقشی در موفقیت و پیشرفت تحصیلی فرزندتان بازی می کند ، توضیحات بیشتری ارائه می گردد. حافظه بلند مدت نقش بسیار مهمی در پیشرفت تحصیلی بازی می کند از دانش آموزان انتظار می رود جدول ضرب، اسم رودها ، معنای واژگان، فرمولها و… را به یاد آورند. علاوه بر این در طی سالهای تحصیلی، دانش آموزان خواسته می شود تا اطلاعات و مطالب جدیدی را به آنچه از پیش آموخته اند اضافه کنند و در آزمونها و تکالیف از آموخته های قبلی خود استفاده کنند.

آماده سازی کودکان برای ورود به دبستان۴

منظور از حافظه کوتاه مدت  توانایی فرد برای بازیابی اطلاعاتی است که در طی  چند ثانیه قبل دریافت کرده. مثلا:« می توانی کلماتی را که می گویم تکرار کنی؟ توت، حساب، جوراب».

منظور از حافظه فعال این است که فرد اطلاعاتی را که به تازگی دریافت کرده و در ذهن نگهداری و بر روی آن عملی انجام دهد. برای مثلک « به حروف و اعدادی که می گویم گوش کن و سپس آنها را تکرار کن طوری که اول تمامی حروف و بعد تمامی اعداد را بگو، الف ، د، ۴ ،ر، ۷» و پاسخ :« الف، د، ر، ۴، ۷»

چرا این سه نوع حافظه در پیشرفت تحصیلی سهم بسزایی دارند؟ زیرا معلم زمانی که سوالی را مطرح می کند وارد حافظه کوتاه مدت می شود و دانش آموز نه تنها آن را در حافظه کوتاه مدت نگهداری می کنند بلکه آن را وارد حافظه فعال نیز می کند و همزمان در حافظه بلند مدت به دنبال پاسخ می گردند. بسیاری از تمرینات و سوالاتی که دانش آموزان بایستی پاسخ دهند نیازمند داشتن حافظه فعال است زیرا بر اطلاعات دریافتی بایستی کار کنند یا پردازش اعمال کنند.

بنابراین یکی از توانایی های که شما والدین باید بر ان متمرکز باشید و در فرزند زیر ۷ سال خود به وسیله  بازی هایی روزمره آن را  تقویت کنید  حافظه است   مانند سوال و جواب هایی که در مثال آورده شد و همچنین در بازار اسباب بازی های جهت  حافظه موجود می باشد که می توانید تهیه کنید.

منبع:مشاوره-آنلاین.com

پیام های متفاوت والدین و معلمین

پیام های متفاوت والدین و معلمین

 

پیام های متفاوت والدین و معلمین

 

در فضای آموزشی کشور ما که از مهد و پیش دبستانی شروع می شود ، معلمنی و مسئولین در تلاش هستند تا نسل آینده را آموزش و تربیت کنند، اما اتفاق هایی می افتد که گاه باعث شادی یا ناراحتی کودکان یا دانش آموزان می شود.

در تحقیقات انجام شده مشخص گردید. که در سن ۲ سالگی ، دختر بیشتر از پسرها صحبت می کنند اما پسرها بیشتر از دخترها جلب توجه می کنند. در سال های اولیه تحصیل به پسرها بیشتر اجازه صحبت داده می شود تا دخترها. در مدارس ابتدایی معلمان از موها و … دخترها بیشتر تعریف و تمجید می کنند در صورتی که به پسرها آموزش داده می شود چگونه مسئله گشائی کنند. پسرها بیشتر به دنبال پرسش هایی هستند که موجب تفکر و اندیشیدن می شود و معلمین اعتقاد دارند پسرها توانایی تفکر انتزاعی بالاتری دارند. از مجموع تحقیقات انجام شده معین گردیده که والدین و معلمین ناآگاهانه پیام های مختلفی برای پسرها و دخترها ارسال می کنند. معلمین بدون نیت و ناآگاهانه، پیام ثابتی برای پسرها می فرستند به این معنی که آنها حرف های مهمتری برای گفتن به دخترها دارند؟

پیام های متفاوت والدین و معلمین

متاسفانه این مسئله تنها محدود به مدرسه نیست بلکه در خانواده هم ظاهر می شود هم پدرها و هم مادرها ، پسره ا را برای فعالیت های هیجان انگیز، نترس بودن و …. تشویق می کنند، آنها به پسرها آزادی عمل بیشتری می دهند. اما دختره را به داشتن احساسات لطیف و شکننده ، وابستگی ، کوتاه آمدن و گذشت تشویق می کنند. در جرو بحث بین کودکان این احتمال وجود دارد تا پسرها ، خواهر و برادر خویش را کتک زده یا اسباب بازی های را از دست آنها بگیرند، اما والدین به دخترها تاکید می کنند که آنها نباید چنین کارهایی را انجام دهند،والدین به دخترها اجازه می دهند تا درباره احساساتشان صحبت کنند اما به پسرها بیشتر پیام می فرستند که احساساتت را کنترل کن و چندان لازم نیست درباره آنها صحبت کنی. از اجتناب برای فرستادن پیام های مختلف برای پسرها و دخترها و گرفتار کردن آنها در رفتارها و گفتارهای کلیشه ای پیشنهاداتی می شود که عبارتند از:

اینکه کدام والد هستید پدر یا مادر مهم نیست ، از پسرتان مانند دخترتان حمایت و مراقبت کنید.

اگر دارای فرزند پسر هستید، همانند اینکه دختر دار بودید برای پسرتان توضیح دهید که چرا زدن دیگرا و قاپیدن اسباب بازی ها، کاری قابل قبول نیست، می توانید پسرتان را به راحتی (همانظور که اگر دختر داشتید) برای پرخاشگری که در حق دیگران می کند تنبیه کنید.

بایستی به پسران این پیغام را بفرستیم که احساسات خویش را نادیده نگیرند و آنها را ابراز کنند و به دخترانمان پیام دهیم که برای افکار و اندیشه های آنها احترام و  ارزش قائل هستیم.

منبع:مقالات کانون مشاوران ایران