نوشته‌ها

نحوه صحبت والدین با فرزندان

۲۶ جملاتی که نباید به کودکان گفت

جملاتی که نباید به کودکان گفت کمک می کند که با فرزندان خود رابطه بهتری داشته باشید.

شاید فرزندانتان زیاد با شما ارتباط برقرار نمی کنند و بیشتر وقت خود را در اتاق خود می گذرانند و به گوشی هوشمند یا رایانه خود می چسبد. می خواهید دلیل آن را بدانید؟

جملاتی که نباید به کودکان گفت

این به خاطر نحوه صحبت والدینشان با آن هاست.  بنابراین در اینجا لیستی از ۱۵ چیز که والدین باید به فرزندان خود نگویند آورده شده است:

۱.«تو همیشه…» یا «تو هرگز…»

آیا تا به حال یکی از موارد زیر را به فرزندان خود گفته اید، این جملاتی که نباید به کودکان گفت بسیار مهم می باشد بنابراین از گفتن آن ها خودداری کنید:

  • «تو همیشه دیر از خواب بیدار می شوی.»
  • «تو همیشه راه آسان را انتخاب می کنی.»
  • «تو همیشه در مدرسه دچار مشکل می شوی.»
  • «تو هرگز تکالیف خود را به موقع انجام نمی دهی.»
  • «تو هیچ وقت کارهایت را به موقع انجام نمی دهی.»
  • «تو هرگز لباس های خود را در سبد لباسشویی قرار نمی دهی.»

وقتی از جملاتی که نباید به کودکان گفت مانند “تو همیشه…” یا “تو هرگز…” استفاده می کنی، فرزندانت حالت تدافعی پیدا می کنند و مکالمه را به بحث تبدیل می کنید.

از این گذشته حتما مواردی وجود دارد که تکالیف خود را به موقع انجام می دهد به جای اینکه آن ها را سرزنش کنید وقتی کار خود را درست انجام می دهند از آن ها قدردانی کنید.

بنابراین روش زیر را امتحان کنید.

مواردی را بیان کنید که فرزندان شما نمی توانند آن ها را رد کنند. برای مثال، به فرزندتان بگویید: «در هفته گذشته، سه بار، نیم ساعت دیر بیدار شدی و این باعث شد دیر به مدرسه برسی بنابراین بهتراست که در مورد آن صحبت کنید.»

جملاتی که نباید به کودکان گفت

۲. از کار خودت خجالت بکش

به عنوان والد، هدف این نیست که فرزندانتان را برای رفتارشان مقصر بدانید. بلکه هدف تربیت آن ها برای رعایت ارزش و قانون می باشد.

به جای گفتن اینکه باید برای کاری که انجام داده است او را خجالت زده کنید بهتر است که در مورد رفتارش با او صحبت کنید.

۳. “کار خوب!”

مطالعات نشان می دهد که در روابط سالم، نسبت نظرات مثبت به نظرات منفی تقریباً ۱ به ۶ می باشد.

اما متاسفانه در بسیاری از خانواده ها این نسبت برعکس می باشد. این بدین معنی است که نظرات منفی بسیار بیشتر از نظرات مثبت است و جملاتی که نباید به کودکان گفت بیش از اندازه به کار می رود. به این ترتیب، محیط خانه متشنج و گاهی پر از دعوا و درگیری می باشد. پس بهتر است هر چند وقت یکبار از فرزندان خود تمجید کنید.

برای اینکه ستایش معنادار باشد، باید چیز مشخصی تعیین کنید و برای آن از او قدردانی کنید.

مثال های زیر چیزهایی می باشد که می توانید از او تعریف کنید:

– « الان که تکالیف خود را به موقع انجام داده ای می توانی بیش تر تلویزین نگاه کنی.»

– «من قدردانی می کنم که در دو روز گذشته تمام کارهای خانه خود را انجام داده اید.»

– « به نظرم می تونی میز ناهار را بدون کمک بچینی»

– «قدردانی می کنم که امروز به موقع برای مدرسه از خواب بیدار شدی.»

هرچقدر بیش تر از فرزند خود قدردانی کنید، او بیش تر رفتار های مثبت و سازنده را نشان می دهد، بنابراین از جملاتی که نباید به کودکان گفت خودداری کرده و از این گفتارهای مثبت استفاده کنید.

۴. نتیجه گیری نکنید | جملاتی که نباید به کودکان گفت

اگر فرزند خود را متهم کنید ممکن است باعث شوید که دروغ بگوید به جای این از فرزند خود بپرسد که چرا این اتفاق افتاده است.

به عنوان مثال، ممکن است بگویید: «معلم شما زنگ زد و گفت که شما دیروز مدرسه را ترک کردید. چه اتفاقی افتاده است؟” ممکن است دلیل موجهی وجود داشته باشد، بنابراین عجولانه نتیجه گیری نکنید.

۵. با من بحث نکنید.

یکی از جملاتی که نباید به کودکان گفت این است که نباید با شما بحث کنند. ممکن است این را از روی عصبانیت به فرزند خود بگویید که به شما بحث نکند. این اتفاق به خصوص زمانی که احساس می کنید مورد بی احترامی قرار می گیرید رخ می دهد. اما از دیدگاه فرزندانتان، ممکن است فکر نکنند که به شما بی احترامی می کنند. هنگامی که کودکان نظر خود را توضیح می دهند، گاهی اوقات بی ادب به نظر می رسند.

البته منظور ما این نیست که شما باید تمام رفتارهای بی ادبانه را تحمل کنید، اما می گویم که کودکان باید بدانند که نظرات آن ها اهمیت دارد.

برای روش های حرف زدن با کودک پس از گفتن «با من بحث نکن» خودداری کرده و در عوض، خونسردی خود را حفظ کنید.

۶. « چون من میگم.»

این عبارت همانند عبارت شماره ۵ بوده و به همان اندازه بی اثر است.

کودکان می خواهند منطق پشت سیاست ها و قوانین خانواده را درک کنند. اگر این کار را نکنند، از آن سیاست ها پیروی نخواهند کرد و در اولین فرصت از آن ها سرپیچی خواهند کرد.

پس وقت بگذارید و منطق پشت قوانین خود را برای فرزندانتان توضیح دهید. می توانید مشکل را به عنوان یک مسئله طراحی کنید و از او بخواهید تا راه حلی مطرح کند.

۷. من به تو گفته بودم.

گفتن این جمله زمانی که فرزندانتان اشتباهی را مرتکب می شود که قبلاً به آن ها هشدار داده بودید بسیار وسوسه انگیز است. اما در مقابل این وسوسه مقاومت کنید. فرزندان شما می دانند که اشتباه کرده اند بنابراین نیازی نیست که این را به آن ها گوش زد کنید که اشتباه کرده انذد و شما از قبل به آن ها اخطار داده بودید.

برای روش های حرف زدن با کودک فرزندان خود را تنبیه کنید. اما قبل از انجام این کار به او یادآوری کنید که در کنار او هستید و او را دوست دارید.

جملاتی که نباید به کودکان گفت

۸. جملاتی که نباید به کودکان گفت، «اگر من جای تو بودم…»

والدین معمولا این را می گویند تا فرزندانشان را تشویق کنند که تصمیم خاصی بگیرند، اما وقتی بچه ها این عبارت را می شنوند بلافاصله با خود فکر می کنند که من قرار نیست تو باشم!

راه بهتر برای ارتباط با فرزندانتان چیست؟

احساسات خود را به اشتراک بگذارید. اما روشن کنید که می خواهید دیدگاه فرزندان خود را نیز بشنوید. از آن ها سؤال بپرسید و واقعاً به پاسخ آن ها گوش دهید.

۹. چرا نمی توانی بیشتر شبیه برادر/خواهر/پسرخاله/دوست خود باشید؟

به عنوان یک والدین، مقایسه نکردن بسیار سخت است. والدین از فرزندان خود به عنوان معیار برای ارزیابی توانایی خود به عنوان والد استفاده می کنند. به همین دلیل است که والدین فرزندان خود را با دیگران مقایسه می کنند.

اما وقتی فرزند خود را مقایسه می کنید، فرزندانتان احساس می کنند که عشق شما به آن ها بر اساس رفتار یا عملکرد آن ها می باشد. آن‌ها احساس می‌کنند که اگر بیشتر شبیه برادر/خواهر/پسرخاله/دوستشان باشند، آن ها را بیشتر تایید می‌کنید و دوست دارید.

بنابراین برای روش های حرف زدن با کودک به فرزندان خود یادآوری کنید که شما آن ها را بخاطر خود دوست دارید، مهم نیست که چه کاری انجام می دهند، اما در عین حال آن ها را تشویق کنید تا پیشرفت کنند و از جملاتی که نباید به کودکان گفت خودداری کنید.

۱۰. من می دانم چه احساسی دارید از روش های حرف زدن با کودک

به عنوان پدر و مادر، دوران کودکی و نوجوانی را گذرانده اید. این بدان معناست که شما طرد شدن و ناامیدی را تجربه کرده اید، اما فقط به این دلیل که تجربه مشابهی با فرزندان خود داشته اید به این معنی نیست که می دانید آن ها چه احساسی دارند.

نوجوانان در جلسات مشاوره می گویند: «زمانه تغییر کرده است. پدر و مادر من نمی‌دانند که امروز در مقایسه با زمانی که آن ها بزرگ می‌شدند، چقدر متفاوت است.»

تمام تلاش خود را بکنید تا مسائل را از دید فرزندانتان ببینید. به موسیقی مورد علاقه آن ها گوش دهید، دوستان آنها را بشناسید و وقتی افکار و احساسات خود را به اشتراک می گذارند با احترام به آن ها گوش دهید.

۱۱. «وقتی همسن تو بودم…»

ممکن است این جمله را با گفتن جملات زیر به پایان برسانید:

– «… من خیلی بیشتر در خانه کمک کردم.»

– «… من خیلی بیشتر از تو مسئولیت داشتم.»

– «.. روزی هشت ساعت درس می خواندم.»

– «… باید برای هر چیزی که می خواستم کار می کردم.»

– «… من همه امکاناتی که امروز از آن لذت می بری نداشتم.»

هدف گفتن این موضوع این است که فرزندتان را تشویق کنید تا سپاسگزار، سخت کوش یا منضبط شود، اما این رویکرد همیشه کارساز نیست و در اغلب موارد جزو جملاتی که هرگز نباید به کودکتان بگویید می باشد.

بچه ها کاملاً آگاه هستند که همه چیز با ۳۰ سال پیش بسیار متفاوت است، بنابراین نمی توانند با تجربیات شما ارتباط برقرار کنند. هنگامی که تجربیات خود را به اشتراک می گذارید، این کار را به گونه ای انجام دهید که آنها شما را بهتر درک کنند ولی خود را با آن ها مقایسه نکنید.

۱۲. «من می دانم چه چیزی برای تو بهتر است.»

پدر و مادر شدن به این معناست که به فرزندانتان کمک کنید تا مسئولیت کامل زندگی خود را بر عهده بگیرد. وقتی می گویید  «من می دانم چه چیزی برای شما بهتر است» به فرزندتان نشان می دهید که از او بهتر هستید. اما همچنین فرصتی را از دست می‌دهید که به فرزندانتان اجازه دهید تا شرایط را در دست بگیرد.

جملاتی که نباید به کودکان گفت

۱۳. «هیچ دلیلی برای ترسیدن وجود ندارد.»

با گفتن این حرف، احساسات فرزند خود را بی ارزش می کنید، این کار از جملاتی است که نباید به کودکان گفت. با گذشت زمان، فرزندان شما ممکن است شروع به سرکوب احساسات خود کنند، حتی ممکن است در بیان احساسات خود دچار مشکل شوند.

به جای اینکه به فرزندان خود بگویید که نباید احساس خاصی داشته باشند، با آن ها همدردی کنید و به آن ها بیاموزید که باید احساسات خود را بپذیرند.

به این ترتیب، فرزندان شما یاد خواهند گرفت که احساسات خود را مدیریت کنند، نه اینکه آن ها را نادیده بگیرند.

۱۴. همیشه “بله” نگویید

احتمالاً پیامدها و مضرات «نه» گفتن همیشه به بچه‌ها را شنیده‌اید، اما در واقع، «بله» گفتن همیشه نیز می‌تواند به شخصیت کودک شما آسیب برساند. حتی بسیاری از والدینی که فرزندان خود را با عشق و مراقبت فراوان بزرگ می کنند، نمی دانند چگونه به فرزندان خود نه بگویند.

والدین باید به اندازه کافی عاقل باشند که نیازها و خواسته های فرزندان را از هم متمایز کنند. به عنوان مثال، اگر باید بین وسوسه فست فود یا یک وعده غذایی سالم یکی را انتخاب کنید، البته باید یک وعده غذایی مغذی را انتخاب کنید.

۱۵. آن ها را با نام های بد صدا نکنید | جملاتی که نباید به کودکان گفت

والدین ترجیح می دهند فرزندان خود را با نام های مختلف صدا کنند. همینطور برای نشان دادن محبت خود از نام هایی مانند «شاهزاده من»، «شیرین» و غیره استفاده می کنند که از جملاتی که نباید به کودکان گفت می باشد. اما در بسیاری از موارد آن ها را با نام های عامیانه ای مانند «بچه لوس» و «عصبی» صدا می زنند. والدین نباید فرزندان خود را در هر سنی با نام های بد صدا کنند و بهتراست که از نام واقعی آن ها در این زمینه استفاده کنند.

۱۶. از دستاوردهای کودک اعتبار نگیرید

بیشتر والدین سعی می‌کنند اعتبار موفقیت کودک را بگیرند. شاید این کار برای شما مفید باشد اما می تواند بر رفتار کودک شما نیز تأثیر منفی بگذارد. بسیاری از تحقیقات ثابت کردند که کودک وقتی پدر یا مادر برای موفقیت های آنه ها اعتبار می گیرند، احساس وحشتناکی می کند. به همین دلیل است که والدین نباید در اجتماعات عمومی و در مقابل دیگران اعلام کنند که فرزندشان به خاطر آن ها به موفقیت می رسد.

والدین باید به جای گرفتن اعتبار، موفقیت پسر یا دختر را با قلبی باز جشن بگیرند. گاهی اوقات، چند کلمه قدردانی و شام با خانواده می تواند در بسیاری از موقعیت ها کافی باشد.

۱۷. از طرف فرزندتان جواب ندهید

احتمالاً بسیاری از شما متوجه شده اید که والدین دوست دارند از طرف فرزندشان صحبت کنند و پاسخ دهند، که کاملاً اشتباه است. به گفته کارشناسان روانشناسی، زمانی که والدین سعی می کنند از طرف فرزندانشان پاسخ دهند، سطح اعتماد به نفس آن ها را از بین نمی برد، بلکه عزت نفس آن ها را مختل می کند و کمک می کند که چگونه کودک با اعتماد به نفس تربیت کنیم.

در چنین مواردی، والدین باید تمام تلاش خود را به کار گیرند تا فرزندان خود را برای پاسخگویی تشویق کنند، قابل ذکر است، اگر پسر یا دختر خود را تشویق به صحبت کنید، سطح اعتماد به نفس او را افزایش نمی‌دهد، بلکه باعث می‌شود آن‌ها حرف‌هایشان را منطقی بیان کنند.

۱۸. مسخره کردن آن ها در حضور دیگران

ممکن است به نظر خنده دار باشد که کودک خود را در حضور دیگران اذیت کنید و یکی از مهم ترین جملاتی که نباید به کودکان گفت می باشد.

جملاتی که نباید به کودکان گفت به نظر بی ضرر می آید اما از درون به او آسیب میرسد. در این شرایط فرزند شما با افکار منفی و ترس از چیزهای خاص در زندگی یا عدم اعتماد به نفس بزرگ می شود. فرزندان خود را به طور علنی مسخره نکنید و آن ها را شرمنده نکنید زیرا می تواند تأثیر منفی بر زندگی آن ها بگذارد.

۱۹. فحش دادن به همسر

هرگز فکر نکنید که استفاده از کلمات فحش یا ناسزا در مقابل فرزندانتان اشکالی ندارد زیرا آن ها متوجه نمی شوند. آن ها ناآگاهانه با تقلید از شما شروع به استفاده از همان می کنند و فکر می کنند خنده دار است.

یکی از چیزهایی که بچه ها نباید بدانند دعوا و درگیری میان والدین می باشد این می تواند روی آن ها تاثیر منفی زیادی بگذارد.

۲۰. اظهار نظر در مورد ظاهر فیزیکی 

مسئله عزت نفس آن هاست. اگر می‌خواهید فرزندانتان باهوش‌تر، سالم‌تر به نظر برسند و احساس خوشبختی کنند، غذای مغذی تهیه کنید، تمرین‌هایی را با آن‌ها انجام دهید، اما در مورد ظاهر آن ها نظر ندهید، جملاتی که نباید به کودکان گفت شامل ظاهر او نیز می شود.

۲۱. «بعداً از من تشکر خواهی کرد»

این جمله بدان معناست که نیازها و احساسات کودک نسبت به خواسته های والدین در درجه دوم اهمیت قرار دارند. این می تواند باعث شود که نوجوانان احساس رنجش کند و آنطور که باید برای رابطه خود با والدین ارزش قائل نشوند.

در عوض، با تلاش برای درک دیدگاه او در مورد مسائل قبل از تصمیم گیری، احترام خود را به نظر نوجوان خود نشان دهید.

۲۲. “چون من میگم” | جملاتی که نباید به کودکان گفت

این جمله هیچ احترامی را از جانب فرزندتان برای شما به همراه نخواهد داشت و نشان می دهد که آن ها فاقد هوش کافی برای ارائه دلایل یا توضیحات خود برای این هستند که چرا کاری باید به روش خاصی انجام شود یا اینکه چرا نمی توانند به جایی بروند یا کاری را انجام دهند.

حداقل جزئیاتی را اضافه کنید که چرا آن ها نمی توانند بروند یا هر کاری را که شما منع می کنید انجام دهند.

۲۳. “تو هرگز به من گوش نمی دهی”

ممکن است احساس کنید که نوجوانتان به کلمه‌ای که شما می‌گویید گوش نمی‌دهد، اما بسیار مهم است که مطمئن شوید آن ها را متهم به چیزی نمی کنید که وجود ندارد.

۲۴. ”همه چیز درست خواهد شد.”

اگر فرزند شما به عنوان رهبر و سرگروه انتخاب نشد، متقاعد کردن او به اینکه همه چیز همیشه خوب پیش خواهد رفت، برای او مفید نخواهد بود.

به جای اینکه به آن ها بگویید که همیشه یک پایان خوش وجود دارد، به آن ها بیاموزید که به اندازه کافی قوی هستند تا بتوانند از عهده سختی های اجتناب ناپذیر زندگی برآیند.

آن ها را تشویق کنید که به تمرین ادامه دهند و زمانی که احساس آمادگی کردند دوباره تلاش کنند. با مربیگری و راهنمایی فرزندانتان در زمان های سخت، آن ها برای زمان های سخت آماده تر خواهند شد.

۲۵. “من هرگز تو را نمی بخشم” | جملاتی که نباید به کودکان گفت

حتی برای بهترین ما نیز این اتفاق افتاده است که کودک کاری غیرقابل تصور را انجام می دهد. اما گفتن چنین چیزی می تواند واقعاً برای کودک مضر باشد، حالا کودک احساس می‌کند هر کاری که انجام داده است برای همیشه علیه او استفاده می کنید.

به جای آن بهتر است والدین بگویند: «کاری که شما انجام دادید بد بود، اما ما راهی پیدا می‌کنیم که این کار را پشت سر بگذاریم و ادامه دهیم.»

۲۶. دختر خوب / پسر خوب گریه نمی کند

گریه یک پاسخ طبیعی به احساسات طاقت فرسا است. اما با این حال بسیار پیش می آید که والدین سعی می کنند وقتی بچه ها گریه می کنند جلوی آن ها را بگیرند.

گریه کردن فواید زیادی دارد. بدن ما با گریه استرس را رها کند. این به ما در پردازش احساسات و غلبه بر احساسات دشوار کمک می کند. بنابراین جملاتی که نباید به کودکان گفت به افزایش عزت نفس و سلامت روان کودک کمک می کند.

و از آنجایی که بچه‌ها آسیب‌پذیرتر هستند و نمی‌توانند مانند بزرگسالان بر احساسات خود کنترل داشته باشند، برای همه چیز گریه می‌کنند.

نویسنده جملاتی که نباید به کودکان گفت: “کودکانه”

منبع: ۲۰ things parents should never say to their children

راه های ارتباط موثر با والدین

راه های ارتباط موثر با والدین

راه های ارتباط موثر با والدین به صورت دسته بندی شده در زمینه تربیت کودک و نوجوان آورده شده است.

تربیت فرزند هرگز کار آسانی نیست، اما از طریق ارتباط کلامی والدین با فرزندان می توانید فرزند خود را طوری تربیت کنید که آینده فرزند خود را تضمین کنید. والدین فقط باید از کلمات یا زبانی استفاده کنند که با سن فرزندشان مناسب باشد و هرگز بر سر آن ها فریاد نزنید و کلمات مبتذل نگویید.

ادامه مطلب

گفتن واقعیت به فرزند خوانده

گفتن واقعیت به فرزند خوانده

گفتن واقعیت به فرزند خوانده

یکی از سخت ترین کارها گفتن واقعیت به فرزندان نا خوانده است که دیر یا زود خانواده هایی که فرزندی را به سرپرستی گرفته اند با آن روبه رو می شوند.

بیشتر این سرپرستی ها تا قبل از ۳ سالگی انجام می شود و معمولاً کودکان تا قبل از آن را به یاد نمی آورد واز آن باخبر نیستند اما پس از گذشت سالها و بزرگتر شدن فرزندشان دغدغه مهمی برای آنها به وجود می‌آید و دائم نگران مطرح کردن این موضوع هستند.

آنها می‌دانند که بالاخره روزی باید این مسائل را بگویند و از گفتن آن می‌ترسند و به دنبال یک زمان مناسب هستند.

طبیعی است که فرزند شما با گفتن حقیقت به مشکل بربخورد و از لحاظ روحی روانی کمی به هم بریزد  و میتوانید با کمک یک مشاور و روانشناس این کار را انجام دهید بدون اینکه آسیبی به فرزندتان برسد.

پنهان کردن فکر مناسب نیست .

پنهان کردن فرزند خواندگی کار درستی نیست و ممکن است فرزندتان این حقیقت را از زبان دیگران بشنود چون دیگران هم از این موضوع خبر دارند وقتی به گوش فرزند شما برسد نسبت به شما بی اعتماد می شود و از آنجایی که ناگهانی این خبر را شنیده دچار مشکلات روحی و روانی شود.

ادامه مطلب

ساختن یک ارتباط سالم با نوجوان

پنج نکته برای ساختن یک ارتباط سالم با نوجوان

پنج نکته برای ساختن یک ارتباط سالم با نوجوان

همانطور که همه والدین می دانند یا حداقل به آنها هشدار داده شده است، نوجوانی می تواند سخت ترین دوره رشدی باشد.

طوفان بلوغ، هورمون ها، سال های دبیرستان و رشد نیاز به استقلال می توانند برای هر والدی چالش باشند.

در زندگی با یک نوجوان، هر چیزی می تواند به یک جنگ یا دعوا ختم شود، گاهی خردترین موضوعات.

به عنوان والدین، دوست دارید توانایی عشق ورزی و هدایت فرزند خود را داشته باشید، اما باید بدانید که همراه با تغییراتی که دارند ارتباط شما با آنها نیز تغییر می کند.

این سالها برای آنها بسیار مهم است، بنابراین بهتر است که بدانند والدین همیشه در کنارشان هستند، و مشتاقند دریابند نوجوانی دارند که شایسته احترام و راهنمایی است.

فواید فرزندپروری مثبت

به عنوان والدین، بدون شک در سالهای اولیه کودکی بخوبی از او مراقبت کردید. اکنون که یک نوجوان هستند، در جستجوی استقلال و آزادی خود هستند تا بتوانند انتخاب خود را داشته باشند.

همچنان که کودک بزرگ می شود استقلال بیشتری بدست می آورد و این مسئله بخش طبیعی رشد نوجوان است.

با وجود این، در کنار افزایش استقلال آنها، لازم است که ارتباط خود را مانند کودکی نزدیک نگه داریم.

آنها هنوز به عشق ورزیدن، راهنمایی و تفریح با ما نیاز دارند.

همچنان که نوجوان خواستار کنترل کردن زندگی خود است، به عنوان والدین باید مقداری اقتدار و راهنمایی را اعمال کنید.

اگرچه نوجوان این طور فکر می کند که همه چیز را می داند، و به اندازه کافی برای تصمیم گیری بزرگ شده است، فقدان تجارب زندگی می تواند مانع تصمیم گیری درست شود.

این مسئله باعث ترس بسیاری از والدین می شود که مبادا فرزندشان آلوده رفتار مخرب نشود.

نوجوانان تمایل دارند که محدودیت ها و تجارب خود را بیازمایند، همچنین مستعد فشار همسالان نیز هستند.

با این وجود شما نمی توانید همیشه در حال چک کردن و پایش نوجوان خود باشید، بیشتر می توانید یک فرد مقتدر باشید، همچنین کسی که به او قوت قلب می دهد.

فقط باید اطمینان داشته باشید که با نوجوان خود ارتباط برقرار می کنید ، و هر گونه نگرانی که به وجود آمده از عشق  است و به نفع خودشان می شود.

نشان دادن اینکه استقلال فرزند خود را به رسمیت می شناسید اما هم چنان در خانه صاحب اقتدار هستید برای ایجاد محدودیت های سالم مهم است و یک ساختار خانوادگی محکم را فراهم می آورد.

هدف اینست که نوجوانی را پرورش بدهیم که سالم و متعادل است و خوب را از بد تشخیص می دهد، به دیگران اهمیت می دهد و به خود و توانایی هایش افتخار می کند.

ممکن است اینها خیلی زیاد به نظر برسند، اما دوره نوجوانی بهترین زمان برای شروع است.

ساختن یک ارتباط سالم با نوجوان

مهارت های ارتباط با نوجوان

در اینجا پنج شیوه که به شما کمک می کند ارتباط خود را با نوجوان قوی و شاد نگه دارید آورده شده اند:

  1. با یکدیگر وقت بگذرانید.

زمانی که کودک شما وارد نوجوانی می شود، به طور ناگهانی کمتر از بیرون رفتن با والدین استقبال می کند.

با این وجود، یک ساختار خانوادگی تشویق کننده می توانند حمایت لازم را فراهم آورد و احساس بهزیستی را برای نوجوان ایجاد کند.

از جمله فعالیت های خانوادگی می توان به خوردن وعده های غذایی با یکدیگر، انجام کارهای منزل، بازی های خانگی و کارهای داوطلبانه اشاره کرد.

بهر حال، می توانید به نوجوان خود نشان دهید که می توانید او را شاد کنید و با هم لحظات خوشی را داشته باشید.

  1. مثال مناسبی را فراهم کنید.

نیازی نیست که حتما یک قدیسه باشید، اما سعی کنید الگوی مناسبی باشید تا نوجوان نیز با الگوگیری از شما رفتار بهتری نشان دهد.

حواستان باشد که چه کارهایی را در مجاور نوجوان خود انجام می دهید، مثل سیگار کشیدن یا نوشیدن الکل. آنها هر رفتاری را در خانه به عنوان یک عادت قابل قبول تقلید می کنند.

  1. محدودیت ها را تعیین کنید.

درست است که نوجوان هم به جمع بزرگترها اضافه شده، اما باید بداند که همچنان فقط یک بزرگ در خانواده وجود دارد که بیشتر محدودیت ها و قوانین را وضع می کند.

وضع کردن این محدودیت ها نباید به گونه باشد که نوجوان بیش از حد احساس فشار کند و یا برعکس خیلی آزاد نباشد.

  1. محترمانه رفتار کنید.

با شیوع زورگویی و قلدری در فضای مجازی، نوجوانان بیش از هر زمان دیگری نگران مورد انتقاد قرار گرفتن هستند.

نوجوان خود را دست نیندازید و او را مسخره نکنید، هم چنین از کلمات منفی و لقب دادن به آنها بپرهیزید.

شنیدن اینها از سوی والدین ممکن است به عزت نفس او صدمه بزند، و باعث احساس ناکامی و ناایمنی در آنها شود.

  1. نشان دهید که مراقب هستید و اهمیت می دهید.

چه با یک نهار مخصوص چه با فرستادن پیام های محبت آمیز، مهم است که محبت و حمایت خود را نسبت به نوجوان ابراز کنید.

اگر گاهی با او دعوا کردید یک زمان جدا بگذارید و از او معذرت خواهی کنید و تاکید کنید که او را دوست دارید خارج از هر مسئله ای که رخ می دهد.

روی عشق قوی و بدون قید و شرط خانواده تاکید کنید، و نوجوان خود را نیز تشویق کنید که بخشی از آن باشد.

والد یک نوجوان بودن همیشه آسان نیست، اما وقت گذاشتن برای پرورش یک ارتباط سالم که عشق و احترام را به همراه دارد با ارزش است.

درست است که هر نوجوانی متفاوت است، اما ضروری است که والدین حداکثر حمایت و توجه خود را در این دوران داشته باشند.

نوسنده: “کودکانهسایت کودک و نوجوان

  مقالات مرتبط

[shortcode_blog title=’فرزندپروری’ cols=’2′ cats=’%d9%81%d8%b1%d8%b2%d9%86%d8%af%d9%be%d8%b1%d9%88%d8%b1%db%8c’ postspp=’4′ usecarousel=’1′ img_popup=’1′ /]

دانستنی-تربیت-جنسی-کودک

مهم ترین دانستنی های تربیت جنسی نوجوانان

با شروع سن بلوغ و آغاز دوره ی نوجوانی آموزش های جنسی تبدیل به یکی از اساسی ترین موضوعات می شوند.

لازم است تا آموزش مسائل جنسی به نوجوانان باید با ظرافت انجام گیرد. هرچند ممکن است شما به عنوان والدین چنین احساس کنید که از آمادگی و اطلاعات لازم برای پاسخ گویی به سئوالات نوجوان برخوردار نیستید ولی بهتر آن است که آموزش در منزل و از زبان خود شما به عنوان دلسوزترین فرد برای فرزندتان صورت گیرد.

در بسیاری از موارد، عدم آگاهی والدین از شیوه ی صحیح ارایه ی آموزش های جنسی باعث می شود تا نوجوان‌ از طریق دوستان و همسالان پاسخ بسیاری از سؤالات خود را به دست آورد که در برخی موارد گمراه کننده است و زمینه را برای انحراف نوجوان آماده می‌سازد.

با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با نکات اساسی تربیت جنسی نوجوانان بیشتر آشنا کنیم.

آموزش های جنسی به نوجوانان چگونه انجام شود؟

آموزش به نوجوان باید در دو قسمت انجام شود:

۱. تشریح و بحث در مورد وضعیت ظاهری و چگونگی بهداشت بدن

در مورد دختران با شروع مرحله بلوغ، آگاهی و صحبت کردن در مورد آن را شروع کنید تا با بروز برخی حالات در خود دچار شوک نشود

۲. مسائل اخلاقی، خطرات و فواید مسائل جنسی

بخش مهمی ا ز آموزش های جنسی آن است که بتوایند در مورد حقایق جنسی با فرزندتان صحبت کنید. در این زمینه لازم است از هرگونه دروغ پرهیز کنید و حقایق را بیان کنید.

به خاطر داشته باشید که ارایه ی پاسخ های کلی و مبهم نمی تواند فرزندتان را قانع کند. پس شفاف و روشن باشید و ازبیان زود به هنگام و یا دیرتر از موعد نکات جنسی خودداری کنید.

همچنین میزان اطلاعات باید متناسب با رشد جنسی نوجوان تان باشد. در دخترها از ۱۰ تا ۱۷ سالگی و در پسرها از ۱۲ تا ۱۹ سالگی زمان مناسبی خواهد بود.

یکی از روش های مناسب برای ارایه ی پاسخ صحیح ان است که اگر در پاسخ گویی به سئوالات نوجوان تان دچار تردید هستید به او بگویید که فردا جواب سوالش را می دهید.

مراقب باشید که زیاد فردا، فردا نکنید. زیرا در این موقع ممکن است نوجوان شما به سراغ کسی دیگر برود. همچنین بدترین جواب این است که بگوید تو هنوز کوچک هستی. مسلما زمانی که نوجوان سئوالی می پرسد چیزی در ذهن خود دارد.

 

با گرایش نوجوان به جنس مخالف چگونه برخورد کنیم؟

در این سنین غریزه جنسی در فرزند نوجوان شما فعال تر از قبل می شود و موجب ایجاد گرایشاتی نسبت به جنس مخالف می شود که یک امر طبیعی است و نباید نگران و دستپاچه شوید.

بهتر است اطلاعات خود را در زمینه چگونگی آموزش ارتباط با جنس مخالف، چگونگی کنترل آن و خطرات آن به روز نگه دارید تا بتوانید اطلاعات لازم را به او منتقل کنید.

هرگونه افراط و تفریط در ارایه ی اطلاعات صحیح به فرزندتان می تواند ناکارآمد باشد و لازم است تا متناسب با شرایط جسمی، زمانی و میزان درک و فهم اوعمل کنید.

نکات زیر در خصوص ارتباط با جنس مخالف به شما کمک می کند تا بتوانید بهترین شیوه ی عمل را در پیش بگیرید و از ایجاد مشکل خودداری کنید:

– ارتباط خودتان را با فرزندتان حفظ و تقویت کنید.

این اصل، مهمترین اصل تربیت فرزندان است. والدین باید به گونه ای با نوجوان تعامل کنند که خانواده مهم ترین منبع ارتباطی برای او باشد.

در واقع خانواده ای در تربیت فرزندش موفق شده است که فرزند نوجوانش اگر رابطه ای برقرار کرد یا تمایلی به فردی داشت، آن را ابتدا با والدین یا حداقل یکی از والدین در میان بگذارد.

نوجوان زمانی می تواند این کار را انجام دهد و خانواده را در جریان بگذارد که مطمئن باشد واکنش خانواده نسبت به این ماجرا وحشتناک نیست.

مثلا اگر نوجوان متوجه باشد که با فهمیدن خانواده، دوره ی پر تنشی شروع خواهد شد، سرکوب می شود، مورد خشونت قرار می گیرد یا سرزنش ها و اضطراب های جدیدی برایش شروع خواهند شد، ترجیح می دهد اساسا قید اطلاع رسانی به خانواده را بزند.

چنین نوجوانی مستعد آسیب در روابط عاطفی است و به واسطه اینکه پشتوانه ی تجربی و حمایتی و آموزشی ندارد، احتمالا دچار مشکلات در رابطه یا حتی سوءاستفاده خواهد بود.

بر این اساس به فرزندتان فضایی را اختصاص دهید تا بتواند با شما به شکل دوستانه و صمیمی گفت و گو کند و دلیلی برای مخفی کاری نداشته باشد.

– خط قرمزها را مشخص کنید

به جای تهدیدها یا نصیحت های مکرر، با در نظر گرفتن وضعیت خانوادگی، خط قرمزهایی را برای این ارتباط مشخص کنید.

محدودیت های خانوادگی را با او در جریان بگذارید. محدودیت هایی مثل محدودیت های زمانی ارتباط، استفاده تلفنی و …

حتی می توانید محدودیت رابطه جنسی را با قاطعیت با آن ها در میان بگذارید. متاسفانه خانواده ها از صحبت کردن در این موارد به شدت گریزان هستند و چه بسا می ترسند که با صحبت کردن در این باره، دریچه هایی را در ذهن نوجوان باز کنند که فرزندشان قبلا توجهی به آن ها نداشته است.

اگر تا این زمان آموزش جنسی به فرزندتان نداده اید، سعی کنید به شیوه های مختلف او را آگاه سازید. مثلا می توانید کتاب های خوبی در این باره برای هدیه دادن به فرزندتان پیدا کنید.

– با نوجوان تان صادقانه گفت و گو کنید.

بر اساس آمارهای موجود، نوجوانان بیشترین اطلاعات ارتباطی را از همسالان خود دریافت می کنند و تنها درصد کمی را از والدین می گیرند؛ این در حالی است که همسالان همیشه اطلاعات مبهمی از این گونه روابط دارند و والدین مشخصا دقیق ترین اطلاعات را دارند.

بنابراین نسبت به روابط، هیجان ها و احساس هایی که افراد می توانند در این دوره تجربه کنند، با نوجوان تان حرف بزنید و اطلاعات دقیق به او بدهید.

سعی نکنید اطلاعات دلهره آور در اختیار او قرار دهید. اینکه این گونه روابط موجب بدبختی آدم ها می شود یا ایجاد احساس گناه در نوجوان، کمکی به مدیریت این وضعیت نمی کند. منصف باشید و اطلاعات دقیقی را در اختیار فرزندتان قرار دهید.

– دست از کنترل افراطی بردارید.

بعضی از خانواده ها تمام تلاش خود را می کنند تا فرزند نوجوان شان را بیش از حد کنترل کنند. چک کردن گوشی، زیر و رو کردن وسایل شخصی اش برای پیدا کردن نشانه های خطر! یا پیگیری کردن کارهای روزمره زندگی نوجوان.

نوجوان ها متوجه این کنترل ها می شوند. آن ها مانند هر انسان دیگری نسبت به کنترل شدن حساس هستند. کنترل ارتباط را قطع می کند، اعتماد را از بین می برد و نوجوان را از خانه گریزان می کند.

بهتر است به حریم شخصی نوجوان احترام بگذارید ولی همیشه خود را برای شنیدن حرف های فرزندتان درباره ی رابطه عاطفی اش آماده کنید.

نویسنده : سایت کودکانه