نوشته‌ها

پرورش حس کنجکاوی کودک

روش هایی برای پرورش دادن حس کنجکاوی کودکان

 

هر چه کودک کنجکاوتر باشد بیشتر می آموزد. پرورش دادن حس کنجکاوی در کودک شما، یکی از مهم ترین روش هایی است که می توانید به وی کمک کنید که در طول عمر خود یادگیرنده باشد.

کودکان در زمان تولد، یک یادگیرنده هستند و یک کنجکاوی طبیعی را در مورد نحوه انجام گرفتن کارهایی که در جهان صورت می پذیرد، دارند. کنجکاوی یک تمایلی برای یادگیری است. همچنین یک اشتیاق و تمایلی برای پیدا کردن، کشف کردن و نشان دادن می باشد.

والدین و سرپرستان، مجبور نیستند که بچه خود را کنجکاو کنند یا بچه ادامه مطلب

نقش پدر در تربیت فرزندان

نقش پدر در تربیت کودک

آنچه که فقط یک پدر می تواند انجام دهد!

اگر فیلم های کمدی سه چهار دهه پیش را دیده باشید در تمام آنها کودکان در یک خانواده با پدر و مادر تا اخر عمر بزرگ می شدند. می توان گفت واقعیت آن چیزی نیست که در تلوزیون نشان داده می شود، اما هم چنان این دیدگاه که پدر بهترین ها را می داند به ادامه مطلب

نشانه های نیاز نوجوان به درمان و مشاوره

نشانه های نیاز نوجوان به درمان و مشاوره


در دوران نوجوانی نوسان حالات هیجانی امری طبیعی محسوب می شود. هورمون ها در حال تغییر هستند، تحمل زندگی می تواند به نظر دشوار برسد، و با تجربه ی اندک زندگی، جوان ممکن است احساس سردر گمی کند. زمانی که  والدین مشغول کار هستند، یا یک جدایی طبیعی بین او و خانواده رخ می دهد، نوجوان ممکن است بجای خانواده به دوستان خود روی آورد.

حمایت همسالان می تواند برای برخی مشکلات و مسائل ادامه مطلب

تربیت کودک و نوجوان

تربیت کودک و نوجوان

تربیت کودک و نوجوان

 

در این مقاله با عنوان «تربیت کودک و نوجوان» مفهوم تربیت را برای زمینه های اصلی تربیتی شامل تربیت رفتاری، تربیت شناختی(هوش)، تربیت اجتماعی، تربیت هیجانی، تربیت جنسی به کار رفته است، و هدف آن است که بررسی اجمالی بر کلیه حوزه هایی که والدین می بایستی در تربیت کودک خود متوجه آن باشند را مرور کنیم. زیرا گاه والدین از تربیت در یک یا چند حوزه نام برده غفلت کرده اند و این مسئله بازتابی عمیق در  زندگی آینده کودک دارد. اکنون به بررسی اجمالی هر حوزه می پردازیم:

 

۱-تربیت رفتاری:

تربیت رفتاری بیش از هر حوزه ای دیگر برای والدین آشکار و روشن است زیرا همان بیرونی ترین رفتارهای کودک را در ارتباط با محیط و اطرافیان در بر می گیرد. طبق رویکرد رفتاری، چه رفتار خوب و چه رفتار بد هر دو آموخته می شوند و همچنین می توان رفتار را یادگیری زدایی کرد یعنی اگر رفتار غلط آموخته شده باشد می توان آن را یادگیری را از بین برد. بر اساس رویکرد رفتاری سه قانون بزرگ در تربیت رفتاری وجود دارد:

 

الف – رفتار خوب را پاداش بدهید

( این کار را بلافاصله و مکرر انجام دهید) مثلا اگر کوک شما اسباب بازی اش را حتی بر حسب علاقه از وسط پذیرایی جمع کرد او را مورد تحسین قرار دهید و بلافاصله بگویید:« چقدر کار خوبی کردی که اسباب بازی ات را  از وسط پذیرایی جمع کردی ، آفرین به کار  تو»

 

ب – ناخواسته رفتار بد را پاداش ندهید.

مثلا زمانی که کودک در خواست دارد تا یک ساعت بیشتر بیدار بماند والدین اجازه نمی دهند و کودک شروع می کند به جیغ و داد و گریه . اگر والدین اجازه بیدار ماندن بدهند، رفتار بد کودک را پاداش داده اند.

 

ج – برای برخی از رفتارهای بد، تنیبه یا محرومیت در نظر بگیرید

اگر کودک شما طبق قرار قبلی بین شما و او (قانون) معین شده است کفش هایش را در جاکفشی بگذارد اما این کار نکرده است می توانید از بستی بعداز ظهر محرومش کنید.

در اینجا قصد داریم چهار خطای والدین را که احتمال زیادی دارد در تربیت رفتاری دچارش   شوند را نام ببریم:

۱-والدین از پاداش دادن رفتار خوب غفلت می کنند و از خود می پرسند چرا رفتارهای خوب فرزندشان ادامه پیدا نکرد.

۲- والدین نا خواسته رفتار خوب را با تنبیه پاسخ می دهند این مهم است که توجه داشته باشید بی حوصلگی و خستگی و خلقیات شما نباید در نتیجه فعالیت های کودکتان ظاهر شود اگر امروز از سرکار آمده اید و خسته اید و دعوای بدی در سرکار داشتید و فرزندتان مثل همیشه اسباب بازی هایش را جمع کرده نباید بگویید:« وظیفه است هنر که نکردی».

۳- والدین ناخواسته رفتار بد را پاداش می دهند مانند مثال خواب کودک که گفته شد.

۴- والدین از تنبیه یا محرومیت کودک به دلیل رفتار بد غفلت می کنند که دلایل بسیاری وجود دارد یا خودشان حوصله اجرا ندارند یا عواقب را چنان بد انتخاب کرده اند که اجرای آن بیشتر به ضرر خودشان است. تصور کنید والدی را که به فرزندش گفته است که اگر اسباب بازی هایت را جمع نکنی همه را می ریزم دور و حالا این را اجرا نمی کند زیرا بیشتر به ضرر خود والد است .

 

۲- تربیت شناختی (هوش)

در حدود پنج سالگی اغلب کودکان مورد ارزیابی در حوزه هوش و شناخت قرار می گیرند این ارزیابی می تواند رسمی از طریق آزمونهای هوش یا غیر رسمی نظر مربی، معلم و … باشد؟، در اینجا ، مسئله ای که مطرح می شود این است که وظیفه والدین چیست؟ آیا باید کودک خود را در خانه آموزش داد؟ آنها را در کلاس های تقویتی ثبت نام کرد؟ برایشان معلم خصوصی گرفت؟

اگر شما هم در گروه والدین دلسوز هستید پس عمیقا برای فراهم آوردن خوشبختی و موفقیت فرزندتان خود را متعهد و مسئول می دانید و دوست دارید او را برای نخستین تجریه های تحصیلی اش یعنی سالهای اول دبستان آماده کنید و کار را بایستی خیلی زود تر از ورود فرزندتان به پیش دبستانی شروع کنید. قطعا آرزوی شما این است که او طلاحیت علمی بهترین فرصت های تحصیلی را که برایش فراهم می کنید بدست آورد. قابل درک است که در عین حال که چنین خواسته ای دارید، از طرف دیگر نمی خواهید فرزندتان را تحت فشار قرار دهید. این کار می تواند با اختصاص زمانی نه چندان زیاد، با صبر و حوصله شما به کاری بسیار لذت بخش برای شما و کودکتان مبدل گردد.

در گام اول باید بدانید که در مورد کودکان می بایستی بازی ها و زمانی را تدارک ببینید که بر توانایی هایی مانند: مهارتهای زبان، دانش و درک و مطلب، حافظه ، توانایی ریاضی، استدلال دیداری- فضایی، مهارتهای شناختی ، مهارتهای حرکتی ظریف، سرعت پردازش و کنترل توجه تا قبل از ورود کودک به دوره دبستان کار کنید هر چند که کلاس های آموزشی در این زمینه وجود دارد اما بهترین زمان در دست شما والدین است از حدود سه سالگی تا سالهای اولیه دبستان اگر هر روز فقط ده دقیقه بر هر مهارت گفته شده تمرین کنید چه زمان طولانی و موثری خواهد شد. برای هر مهارت نام برده شده مجموعه بازی و فعالیت وجود دارد که می توانید جستجو کنید زیرا مطالب زیادی است که در این مقاله نمی گنجد . تصور بر این است که بازی کردن، خانه سازی، انجام فعالیت های برانگیزاننده ،خواندن کتابهای مصور، انجام کارهای هنری، بازی های فیزیکی و ……. هر چه بیشتر بهتر، سرگرم کننده و آموزنده برای کودک است و شما والدین می توانید در این زمنیه موثر واقع شوید.

 

۳- تربیت هیجانی

آموزش هیجانات ، آموزشی را در بر می گیرد که نهایتا هوش هیجانی نامیده می شود. به توانایی فرد در شناختن احساساتش و درک تناسب هر احساس و موقعیت در خود و دیگران ،همچنین کنترل احساسات شخصی خود و دیگران و علاوه بر این استفاده از این توانایی ها در تصمیم گیری بهتر ، تفکر خلاقانه ، انگیزه دادن به خود و دیگران ، روابط بهتر با دیگران.

شما والدین هوشبهر یا IQ را در موفقیت آینده فرزندتان موثر می دانید حال آنکه در دنیای امروز با پیچیده شدن روابط اجتماعی یکی از فاکتورهای موفقیت مربوط به هوش هیجانی یا کنترل احساسات خود و چگونگی اثر گذاری بر دیگران است. بنابر این رشد هوش هیجانی کودکان می توانند نقش بزرگی نه تنها در رشد شخصیت آنها بلکه در رشد تحصیلی آنها نیز داشته باشد. پژوهش های انجام شده موفقیت را تا حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد بر پایه هوش هیجانی پشتیبانی می کنند.

عده بسیاری از مربیان تعلیم و تربیت هوش هیجانی را مهره گمشده اطلاحات تعلیم و تربیت  آماده سازی کودکان برای موفقیت در زندگی و تحصیل می دانند. پژوهشگران معین کرده اند که از سن ۳ سالگی ظرفیت شناسایی و درک هیجانی های مانند غم، شادی، ترس از طریق اشاره های غیر کلامی مانند حالتهای بدن و صورت و آوا ایماها و لحن صدا برا ی کودک قابل درک است بنابراین وظیفه  والدین است که در شناسایی این احساسات توسط کودک، کودک را یاری دهند که الان در چنین موقعیتی تو چه احساسی داری؟ این رفتار یا گفتار تو باعث چه احساسی در بابا یا مامان بزرگ می شود؟ از کجا فهمیدی؟ و همچنین بر ابرازهای احساسات توسط کودک به دنیای پیرامونش می توانند تمرینات نمایشی فراهم کنند. استفاده از عروسکهای نمایشی قصه و کتاب داستان و ایفای حالتهای هیجانی هر یک از شخصیت های داستان و چگونگی برخورد با آن احساس می تواند الگوهای مفیدی برای کودک باشد.

 

۴-تربیت اجتماعی

تربیت کودک حوزه های متفاوتی دارد و یکی از حوزه های مهم که امروزه کم رنگ تر شده ، بعد اجتماعی است. هر چند بزرگسالان خود بسیار درگیر مسائل اجتماعی هستند اما به دلیل کم رنگ شدن روابط اجتماعی به خصوص در ارتباط با کودکان ، تقریبا کودکان تا سالهای دبستان ، از ارتباط های اجتماعی غنی محروم می مانند و لذا خودخواهی و عدم سازگاری با جمع در آنها آشکار می شود این حس در کودک پدید می آید که دیگران باید خواهان ارتباط با من باشند و هر چه من می گوییم آنها باید قبول کنند که این شوه تفکر کودک الگویی از روابط کودک با بزرگسالان است. پدر و مادر ، خاله، دایی و … اگر کودک کاری هم نکند به سراغش می روند و به او ابراز علاقه می کنند، کودک هر درخواستی داشته باشد مورد قبول آنها ست یا به طریقی دل او را نمی شکنند و لذا یک سیستم غلط از چگونگی شکل گیری ارتباط اجتماعی در ذهن کودک ایجاد می شود . منظور از ارتباط اجتماعی این است که کودک بتواند با افراد متفاوت تعامل موفقیت آمیزی داشته و با موقعیت های تازه اجتماعی سازگار شود.

در سالهای پیش از مدرسه، دو تا شش سالگی ، کودکان به تدریج از فردی غیر اجتماعی به فردی اجتماعی تبدیل می شوند یعنی از حالت انفرادی به حالت اجتماعی می گرایند. کودکان در این دوران ، از طریق همکاری و فعالیتهای گروهی ، برای زندگی اجتماعی در دبستان آماده می شوند. میزان حضور با سایر کودکان دیگر در این دوران تاثیر بسیاری در رشد اجتماعی آنها دارد. کودکانی که پیش از رفتن به کودکستان و دبستان زندگی گروهی داشته اند. در مدرسه یا کودکستان بیش از کودکان دیگر با همسالان خود ارتباط برقرار می کنند.

برای رسیدن به چنین هدفی وظایف مهمی بر عهده والدین است و باید موقعیتها و فرصت های اجتماعی در اختیار کودک قرار گیرد.

 

۵-تربیت جنسی

والدین در مورد تربیت در حوزه رفتاری و شناختی(هوش) عموما اطلاعات دارند و اقدام هم می کنند زیرا لزوم آن را در زندگی کودک به خوبی درک می کنند در مورد تربیت در حوزه های هیجانی و اجتماعی گاه اطلاعات لازم را ندارند اما تربیت جنسی از جمله تربیتی که حتی گاه والدین در مورد آن مقاومت دارند یا به دلیل شرم و حیای افراطی به سراغش نمی روند یا آن را وظیفه مدارس می دانند و سالهای پیش از دبستان را از دست می دهند آن دسته از والدین که تمایل دارند وارد تربیت جنسی شوند گاه توانایی ها و آگاهی لازم را ندارند.

در حدود سالهای ۳ تا ۵ سالگی است که کودکان مسئله جنسیت را مورد کنجکاوی قرار می دهند و از همان سالها ست که شما والدین فرصت آن را دارید تا با کودکان در مورد این مسائل  صحبت کنید. حالا وقت دارید فضای صحبت  درباره این مسئله را با کودکان به وجود آورید در سالهای نه چندان دور کودک شما نوجوان می شود و سرآغاز بلوغ جنسی و ارتباط با جنس مخالف است اگر خواهان فرزندی هستید که در آینده درباره راز و رمزش با جنس مخالف با شما گفتگو کند امروز که کودک است بایستی پایه های اعتماد دو طرفه در باره این مسائل را بنیان بگذارید. والدین باید آگاه باشند که محیط خانواده و فضای حاکم بر آن اولین و بادوام ترین عامل در تربیت جنسی کودک می باشد. در ابتدای راه والدین باید مواظب باشند که احاس شرم و گناه را درباره مسائل جنسی به کودک منتقل نکنند این مسئله در حدود سن ۳ سالگی با آداب پوشاندن آلت تناسلی به کودک شروع می شود و پس از آن نیز باید به سوالات و کنجکاوی های کودک خود با توجه به اصل آموزش گام به گام یعنی پاسخدهی با توجه به توان درک و فهم کودک جلو روند.

اکنون بررسی پنج حوزه تربیتی را به اتمام رسانده ایم، هدف آن بوده است تا شما والدین عزیز بدانید در ارتباط با فرزند دلبندتان ، درصورتی تربیتی کامل خواهید داشت که در پنج حوزه نام برده تلاش های خود را در تربیت فرزندتان انجام دهید، تمرکز بیش از حد به یک حوزه و غفلت از سایر حوزه ها ، عدم تعادل در شخصیت کودک ایجاد می کند و ضعفهایی را در بزرگسالی نمایان می سازد. مطمئنا شما به دنبال فرزندی نیستید که تحصیلات بالا دارد ولی ارتباط اجتماعی ضعیفی دارد یا قادر به برقراری رابطه جنسی سالم نمی باشد. لذا این مقاله گامی کوچک در جهت آگاه سازی شما والدین عزیز می باشد.

منبع: کودک و نوجوان