علل فردی مشکل لجبازی و نافرمانی

علل فردی مشکل لجبازی و نافرمانی

علت دقیق ابتلا به اختلال لجبازی ونافرمانی هنوز ناشناخته است ولی روان پزشکان وروان شناسان معتقدند ترکیب عوامل زیستی، ژنیتیکی و محیطی می‌تواند مسبب این اختلال باشد (مجله سلامت ذهن، ۲۰۱۲). از سال ۲۰۰۴ محققان چندین نظریه را در مورد پیدایش این اختلال مطرح کرده اند. این نظریه ها موارد زیر را به عنوان عوامل این اختلال برشمرده اند.

۱-خلق وخوی کودک وپاسخ خانواده به این خلق وخو.

۲-استعدادژنتیکی در ابتلا به این اختلال در برخی خانواده ها.

۳-یک علت عصب شناختی مانند آسیب های واردشده به سر.

۴-عدم تعادل شیمیایی درمغز به ویژه عدم تعادل سطح سروتونین.

۵-سبک زندگی والدین، مجادله وتعارض های والدینی، والدینی که در ارتباط با یکدیگرهمیشه متخاصم هستند واز اجبار وخشونت استفاده میکنند.

۶-محدودیت ها وتاخیرات رشدی در توانایی های تفکر واحساسات کودک.

۷- سواستفاده جسمی یاجنسی از کودک .

۸- بی توجهی به کودک یا طرد او.

۹- بی ثباتی در برقراری نظم وانظباط در خانه ویا مقررات سخت وخشن.

۱۰- فقدان تعاملات مثبت والدینی.

۱۱- والدینی با مشکلات اقتصادی ومالی.

۱۲- والدینی با تاریخچه بیش فعالی، اختلال سلوک یا شخصیت ضد اجتماعی.

۱۳- والدینی که در کودکی مورد آزار جسمی ویاجنسی قرار گرفته اند

۱۴- والدین مستبد وسلطه جو.

۱۵-تغییر مکرر مدرسه ومحل زندگی.

در ادامه عوامل فردی مورد بررسی قرار می گیرند:

عومل سرشتی، ژنتیکی و زیست شناختی

نخستین دسته عوامل مرتبط که در بروز اختلال لجبازی ونافرمانی موثرند، عوامل سرشتی هستند که فرد را مستعد رفتارهای پرخاشگرانه یا مقابله جویا نه می کنند.برخی مطالعات نشان داده اند صدمه یا آسیب به برخی مناطق مغزی می تواند موجب مشکلات جدی در رفتار کودک شود.مقدار غیر طبیعی برخی ترکیبات شیمیایی مغز در انتقال دهنده های عصبی و عدم تعادل مواد شیمیایی موجب می شود پیغام های فرستاده شده از مغز به خوبی منتقل نشوند ومنجر به ظهور علایم اختلال لجبازی ونافرمانی یا سایر بیماری های عصبی مانند بیش فعالی، کم توجهی، اختلال یادگیری، افسردگی و اختلالات اضطرابی شود که به مشکلات رفتاری کودکان دامن می زند (مجله سلامت ذهن، ۲۰۱۲).

مایو، ۲۰۱۲ عدم تعادل مواد بیو شیمیایی مغز مانند سروتونین را در ایجاد این اختلال موثر می داند .این کودکان طبیعت وسرشت وجودی شان به طور ذاتی نسبت به همسالانشان سخت تر وانعطاف ناپذیرتر است وهمین امر موجب می شود تا معمولآ به راحتی وآسانی از بزرگتر های خود اطاعت نکنند و برخواسته های خودشان اصرار داشته باشند و برای رسیدن به اهداف شان هر چند غیر منطقی باشد پافشاری کنند.

اگر کودک لجباز با مشکل بیش فعالی نیز مواجه باشد مخالفت جدی و سر سختی او شدیدتر شده با اطرافیان خود مشکلات وبر خورد های بیش تری خواهد داشت.کودکان بیش فعال ، از همسالان خود پر تحرک تر وشلوغ تر هستند.اگر همراه با بیش فعالی، کم توجهی نیز داشته باشند به گفته های والدین و معلمان خود توجهی ندارند و هنگام گوش دادنبه صحبت های معلم وانجام دادن تکالیف درسی بی توجه وحواس پرت اند.اگر چه بیش فعالی ولجبازی دو پدیده ی مجزا از یکدیگرند اما در اغلب موارد این دو مشکل رفتاری همراه هم هستند.

به طوری که کودک لجباز وسر سخت معمولآ بیش فعال هم هست. هنگامی که این دو اختلال با هم همراه می شود ، قطعآ مشکلات رفتاری کودک حادتر وتربیت این کودکان برای والدین سخت تر و دشوار تر می شود. در این موارد نیاز به مداخلات درمانی توسط روان شناس ودر موارد حاد نیاز به دارو درمانی وجود دارد.

در مطالعات متعدد ژنتیکی نقش توارث در بروز اختلال لجبازی و رفتارهای پر خاشگری مرور شده اند وهمگی این نتیجه را داشتند که ژنتیک در بروز این رفتارها نقش اساسی دارد.مطالعه دو قلوها نشان داده که ۵۰درصد واریا نس رفتارهای پرخاشگرانه به عوامل ژنتیک مربوط است.

چندین عا مل عصبی روانشناختی مرتبط با اختلال لجبازی و نا فرمانی وجود دارند که راه را برای شناخت این فرایند های فیزیولوژیک وتمایلات سرشتی ناشی از آن ها هموار می کنند. کودکان مبتلا به این اختلال نسبت به کودکان دیگر دارای سطوح پایین تر سروتونین، اپی نفرین وسطوح بالاتر تستوسترون هستند (کروزیو[۲] و همکاران، ۱۹۹۰، مایو، ۲۰۱۲). همچنین این کودکان ممکن است در عملکرد سیستم عصبی خود مختار، ناهنجاری هایی داشته باشند .برخی از این کودکان کاهش واکنش پذیری سیستم عصبی خود مختاررا در اندازه گیری های هدایت پوستی، تعداد ضربان قلب و پتانسیل های الکترو آنسفالوگرافیک مرتبط بادامنه را نشان داده اند

اختلال های خلقی، روانی و وضعیت جسمی

رادرفورد وکاتلن، ۲۰۱۱،  اتیس، ۲۰۱۱،   کارا وتمانانی، ۲۰۱۲ واستینر وریمزینگ، ۲۰۰۷،  معتقدند اختلال لجبازی و نافرمانی گاهی همراه با یک یا چند اختلال دیگری مانند افسردگی، دو قطبی مانیک، بیش فعالی،کم توجهی، مشکلات یاد گیری، اختلال های ارتبا طی،اضطرا بی و سازگاری مشاهده می شود.

زمانی که این اختلال همراه با خلق افسرده است. خلق افسرده یا بی علاقگی ویا فقدان احساس لذت تقریبآ در همه فعالیت ها وجود دارد. در کودکان ونوجوانان،خلق ممکن است تحریک پذیر باشد تا غمگین. تغییر در اشتها به شکل پر خوری یا کم خوری ،تغییر در خواب ، پرخوابی، کم خوابی یا کابوس های مکرر در خواب، اشکال در تمرکز ،تفکر و تصمیم گیری و حل مسئله وجود دارد. این کودکان و نوجوانان گاهی غمگین، درمانده، دلسرد یا غم زده هستند. این افراد خلق تحریک پذیر فزاینده ای دارند. احساس خشم مستمر، گرایش به واکنش به رویدادها یا طغیان های خشم یا سرزنش کردن دیگران به خاطر اشتباهات وبدرفتاری های خودشان، احساس ناکامی مبالغه آمیز در موارد بسیار جزیی و دمدمی مزاج بودن از ویژگی های ذیگری است که گاهی همراه با اختلال لجبازی دیده می شود.

این کودکان به سرگرمی ها علاقه کمی دارند،هیچ چیز توجه آنان را جلب نمی کند.اشتها معمولآ کاهش می یابد وبسیاری از این کودکان ونوجوانان به اجبار غذا می خورند. برخی از آن ها ممکن است اشتهایشان افزایش یابد وخواهان غذاهایی خاص مانند شیرینی، شکلات، بستنی و…..باشند. زمانی که تغییرات اشتها شدید باشد ممکن است کاهش یا افزایش قابل ملاحظه ای در وزن پدید آید.

شایع ترین اختلال خواب، بی خوابی است. این بی خوابی به شکل اشکال در به خواب رفتن، بیدار شدن در ضمن شب واشکال در به خواب رفتن دوباره و یا بیدارشدن بسیار زود و عدم توانایی در به خواب رفتن دارند. گاهی در آن ها پر خوابی، به شکل دوره های خواب طولانی در شب یا پر خوابی طی روز دیده می شود.

تغییرات روانی-حرکتی شامل بی قراری مانند ناتوانی در آرام نشستن و به این طرف آن طرف رفتن در بسیاری موارد همراه با این اختلال وجود دارد.

برخی دیگر از این کودکان دائمآ از این می ترسند که در بازی، درس یا هر رقابتی موفق نشوند. بنابر این داشتن همین نگرانی، پیوسته آن ها را آزار می دهدو به همین دلیل دچار علائمی مانند دل درد، سرگیجه، تهوع واستفراغ، سفت شدن عضلات و…..می شوند. بنابراین تحریک پذیر تر شده ودر اغلب موارد فرایند خواب شان با مشکل روبرو می شودو بر میزان بد خلقی و بدرفتاری هایشان افزوده می شود وبا اطرافیانشان بیش تر دچار مشکل می شوند. این کودکان به هنگام خواب دچار نگرانی هستند ودر طول خواب شان نیز بارها بیدار می شوند و حتی ترجیح می دهند تا در اتاق والدین و بین آن ها بخوابند.

علاوه بر اختلال های خلقی، وضعیت جسمی مانند، خستگی وگرسنگی، فشار سنگین مواد درسی و ساعات نسبتآ طولانی مدرسه نیز در تحریک پذیری،لجبازی وبد رفتاری این کودکان موثر است. این کودکان به طور طبیعی زودتر عصبانی می شوند ودر نتیجه بیش تر نق می زنند. افت تحصیلی،کم آوردن نمره، توبیخ توسط معلمان واولیا مدرسه ودرگیری با همسالان نیز از عواملی است که موجب افزایش تحریک پذیری و لجبازی کودکان ونوجوانان می شود.

منبع:مرکزمشاوره.com

۴۲ دیدگاه ها

  1. ناشناس
    لجبازی در خیلی از کودکان وجود داره آیا این امری طبیعی میباشد و جزء سرشت آنهاست؟
    پاسخ مرداد 11, 1395 at 3:54 ب.ظ
  2. مشاور
    لجبازی جزء مراحل طبیعی رشد کودک است و استثنا بردار هم نیست.برخی اوقات از والدین می شنویم که " این بچه نیم وجبی داره تو روی من می ایسته " ؛ این ایستادگی در مقابل والدین نیست و تا 6 یا 7سالگی ادامه دارد و کم کم به مرحله کمون یا نهفتگی وارد می شود به طور کلی کودکان از صفر تا 2 سالگی به شدت به ما وابسته اند.از 2 تا 3 سالگی آغاز لجبازی و منفی کاری است. لجبازی یا در واقع منفی کاری جزو مراحل رشد کودک است .تقریبا همه کودکان به درجاتی متفاوت ، منفی کاری را از خود بروز می دهند.معمولا لجبازی یا منفی کاری از 2 سالگی شروع ، در حدود 3 تا 4سالگی به اوج می رسد و در حدود 6 سالگی کاهش پیدا می کند.نکته مهم این است که بچه ها از 2 تا 3 سالگی می خواهند خود را ثابت کنند و به استقلال برسند و همین را والدین لجبازی می نامند.در حالی که این گونه رفتارها لجبازی نبوده بلکه نوعی منفی کاری برای اثبات وجود و به دست آوردن استقلال است.
    پاسخ مرداد 12, 1395 at 7:56 ق.ظ
  3. ناشناس
    به نظر شما آیا کودکان به لجبازی هم نیاز دارند؟
    پاسخ مرداد 13, 1395 at 1:46 ب.ظ
  4. مشاور
    لجبازی جزو مراحل طبیعی رشد کودک است و استثنابردار هم نیست.برخی اوقات از والدین می شنویم که « این بچه نیم وجبی داره تو روی من می ایسته » این ایستادگی مقابل والدین نیست و تا 6 یا 7 سالگی ادامه دارد و کم کم به مرحله کمون یا نهفتگی وارد می شود به طور کلی کودکان از صفر تا 2 سالگی به شدت به ما وابسته اند.از 2 تا 3 سالگی آغاز لجبازی و منفی کاری است.از 4 تا 6 سالگی از شدت آن کم می شود و از 6 تا 7 سالگی نیزبه مرحله فروکش و کمون این رفتار وارد می شوند.
    پاسخ مرداد 15, 1395 at 2:29 ب.ظ
  5. ضارع
    والدین هنگام مراجهه با لجبازی کودکان چه واکنشی باید از خود بروز دهند.به خصوص اینکه می گویید این نوع رفتار بخشی از مرحله رشد شخصیت کودک است و بی شک مرحله مهمی نیز هست.
    پاسخ مرداد 16, 1395 at 3:21 ب.ظ
  6. مشاور
    والدین و مربیانی که اعمال اراده کودک را به عنوان لجبازی تلقی نکرده بلکه آن را به عنوان تلاش طبیعی و سالم برای پرورش استقلال می دانند، می توانند به کودکان یاد دهند به خودشان نظم بدهند و در واقع افزایش رفتار خود انضباطی را در کودکان پرورش دهند.به گونه ای که کودکان در پیدایش احساس کفایت و شایستگی در خود سهیم شوند و از تضادها و کشمکش ها پرهیز کنند.
    پاسخ مرداد 18, 1395 at 8:54 ق.ظ
  7. ضارع
    در ارتباط با لجبازی در برابر رفتارهایی که برای کودم یا خطر جانی دارد یا اینکه از نظر وجهه اجتماعی ضربه زننده است ، چطور باید واکنش نشان داد؟
    پاسخ مرداد 19, 1395 at 4:57 ب.ظ
  8. مشاور
    همه کودکان کارهایی را انجام می دهند که از آن منع شده اند.در این صورت عده ای از والدین یا با تنبیه کلامی یا بدنی با فرزند مقابله می کنند.گروهی هم تلاش می کنند با دلیل و برهان خطای کودک را به او گوشزد کنند.برخی هم چشم پوشی می کنند و بی تفاوتند و در واقع نمی دانند چه واکنشی باید نشان دهند.این در حالی است که می توان گفت به تعداد پدر و مادر ها شیوه های متفاوت برای تربیت کودک وجود دارد اما انضباط خشک و خشن و بی رحمانه قابل پذیرش نیست بلکه رفتار والدین باید قاطع محکم و توام با محبت باشد.به گونه ای که کودک بدون تنبیه خود را ملزم به رعایت قوانین کند واین اطاعت زمانی به بهترین نحوه عمل می کند که کودکان احساس مسئولیت کنند و با این احساس از کاری که منع شان می کنیم صرف نظر کنند.ما باید نظم را همراه با عشق و محبت به بچه ها آموزش بدهیم تا آن را بپذیرند.در حالی که زمانی که دستور می دهیم مثل فرمان های ارتشی آن ها با ما مقابله می کنند و به اصطلاح لجبازی می کنند.نثلا بچه ها در 3 سالگی یاد می گیرند خود و اطرافیان را دوست داشته باشند و به یکدیگر احترام بگذارند .والدین می توانند به آن ها آموزش دهند که یکی از احترام هایی که باید به محیط بگذارند منظم نگه داشتن محیط است یعنی اسباب بازی را جمع کنند و آشغال نریزند.. کودکان با بازیگوشی والدین را به تمسخر گرفته یا دست می اندازند تا ثابت کنند حرف شان را نمی شنوند.مثلا رفتاری که قبلا بلد بودند در یک محیط دیگر انجام نمی دهند.کودک بلد است از قاشق و چنگال استفاده کند اما جلوی مهمانان با دست غذا می خورد این کارشان به معنی عصبانی کردن پدر و مادر نیست.منظورشان اثبات خود است.
    پاسخ مرداد 20, 1395 at 6:04 ق.ظ
  9. ضارع
    در پایان شما چه توصیه ای به والدین دارید؟
    پاسخ مرداد 21, 1395 at 5:54 ب.ظ
  10. مشاور
    برخی از پیشنهادات به منظور کاستن از منفی کاری کودکان به شرح زیر است: 1- نرمش و انعطاف داشته باشید.این مرحله از رشد کودک را به خوبی بشناسید و جزو نیازهای رفتاری او بدانید.در عین حال انعطاف داشته باشید اما نه در حدی که کودک را آزاد و رها گذاشته و همه قوانین نادیده گرفته شود. 2- خانه را برای فرزندان امن جالب و دوستانه درست کنید.فضای خانه باید به گونه ای باشد که مجبور نباشید مرتب به او تذکر بدهید.در عین حال برای او اسباب بازی های گران قیمت تهیه نکنید که نگران خراب شدنشان نشوید. 3- از تنبیه کردن پرهیز کنید.تنبیه کلامی چشم غره، تحقیر کردن و امثال اینهاست که همگی نتیجه معکوس می دهد.اثرات سو این گونه رفتار به قدری در کودکان شدید است که ممکن است آثارش تا بزرگسالی هم مشاهده شود. 4- به کودکان حق انتخاب دهید.وقتی کودکان یاد بگیرند که حق رای داشته باشند در زمان نوجوانی از بسیاری از مسائل و مشکلات پیشگیری خواهند کرد.در واقع با این آموزش رفتار ، نه گفتن و قاطعیت را به کودکان بیاموزید. 5- قاطعیت داشته باشد.در اعمال قوانین ضروری و مرزهایی که برای کودکان خطرناک است استوار باشید.مثلا پریدن وسط خیابان، بازی با آتش و... 6- تمرکز را در بچه ها تقویت کنید.مثلا وقتی کودک کارتون می بیند دائما او را صدا نکنید یا وقتی نقاشی می کشد و ریخت و پاش مداد رنگی هایش را به او مرتب متذکر نشوید. 7- به بچه ها پیشنهاد کنید و دستور ندهید .خواسته های خود را به جای دستور و تحقیر و تنبیه زدن و پرسش همراه کنید.با این کار کودکان یاد میگیرند به آنها احترام گذاشته شود و از این رابطه لذت ببرند. 8- پیشنهاد مطبوع یا لذت بخش بدهید.مثلا در پایان بازی یا هنگام ترک پارک به آنها پیشنهاد کنید که برای خانه با هم به خرید می روید. 9- صبر داشته باشد .نکته مهم این است که در این سن باید برای مقابله با منفی کاری کودک وقتی دستور میدهید حداقل 10 دقیقه صبر داشته باشید تا کودک عمل کند. 10-یاد آوری کنید.یکی از مشکلات والدین در تربیت این است که فکر می کنند با یکی دو بار تذکر دادن کودک یاد می گیرد.این در حالی است که باید مدام به کودک نکات تربیتی را یادآوری کنید.
    پاسخ مرداد 23, 1395 at 11:07 ق.ظ
  11. ناشناس
    خیلی ممنون از راهکاراتون .من یه پسر چهار ساله دارم که بابه دنیا اومدنه برادرش خیلی لجباز شده.امیدوارم با این راهکارها کمکم کنه.
    پاسخ مرداد 23, 1395 at 11:52 ق.ظ
  12. نامجو
    آیا تنبیه کودک در کاهش لجبازی او تاثیر مثبت دارد؟
    پاسخ مرداد 24, 1395 at 2:53 ب.ظ
  13. مشاور
    بچه هایی که از طرف والدین مورد تهدید قرار می گیرند و تنبیه می شوند بیش از دیگران نافرمان و لجباز هستند و با ضعف در اعتماد به نفس روبه رو می شوند.نافرمانی ، منفی بافی، مخالفت با دیگران و لجبازی از شایع ترین اختلالات رفتاری در کودکان پیش دبستانی و دبستانی است.به طور قطع لجبازی بچه ها قابل اصلاح و درمان است. در غالب موارد تنبیه بچه ها ، نافرمانی و لجبازی ، ضعف در اعتماد به نفس ، کج خلقی و پریشانی خاطر را نیز به همراه دارد.اختلاف نظر های جدی پدر و مادر، مجادله ها، مشاجره ها، ستیزهای خانوادگی و اظهار مخالفت های مکرر نسبت به دیدگاه های همدیگر از اصلی ترین بستر های پدید آیی و فراوانی رفتار های لجوجانه کودکان به شمار می آید.اگر گام های اساسی برای تغییر و اصلاح آن برداشته نشود رفتارهای لجبازانه و مخالفت جویانه بچه ها ممکن است در سنین نوجوانی و دروان پر تحول و حساس بلوغ بعضا منجر به بی ثباتی شخصیت ، بی قراری ، تمرد ، رفتارهای خانه گریزی و رفتارهای ضد اجتماع شود.
    پاسخ مرداد 25, 1395 at 11:23 ق.ظ
  14. نرگس
    با سلام خدمت دوستان پسرم 4 سالشه و همیشه می خواهد هر چیزی را به زور و با جیغ و فریاد به دست آورد ،به نظر شما باید چه رفتاری با او داشته باشم؟
    پاسخ مرداد 25, 1395 at 12:29 ب.ظ
  15. زاهد
    والدین زیادی هستند که به دلایل مختلف از جمله عدم اطلاع از مهارت فرزند پروری ، نداشتن احساس مسئولیت در مودر آینده فرزندان ، نداشتن صبر و حوصله، برخورد های هیجانی و احساسی و... به راحتی به درخواست های غیر منطقی آنها عمل می کنند.
    پاسخ مرداد 29, 1395 at 4:26 ب.ظ
  16. نرگس
    خب در مقابل درخواست های غیر منطقی این بچه ها چه رفتاری باید انجام داد؟
    پاسخ مرداد 30, 1395 at 3:20 ب.ظ
  17. فرهاد
    نباید به جیغ های آنها اعتنا کرد.وقتی یک کودک با جیغ زدن یا پرخاشگری به خواسته های خود می رسد چون از این رفتار خود امتیاز و پاداش می گیرد و برایش لذت بخش است ، بنابراین می آموزد که این رفتار را تکرار کند.اگر پدر و مادر به جیغ زدن فرزندان خود توجه کنند.این رفتار را در او تقویت می کنند.
    پاسخ مرداد 30, 1395 at 4:29 ب.ظ
  18. mansoor
    آیا این رفتار آینده کودک را تهدید نمی کند؟
    پاسخ شهریور 1, 1395 at 10:34 ق.ظ
  19. مشاور
    اجازه دهیم کودک با پرخاشگری به اهداف خود برسد بعد از این که این رفتار در او ثابت شد ممکن است اشتباه دیگری نیز انجام دهد.یعنی بعد از مدتی ما یک بچه خوب را به بچه ای تبدیل می کنیم که مجموعه ای از مشکلات رفتاری مانند دزدی ، دروغ گویی، مردم آزاری و ... را دارد.معمولا بچه ها یی که سرشت سخت دارند بدرفتار هستند و سعی می کنند با پافشاری و جیغ زدن های بیش از اندازه به آن چه می خواهند برسند.از ویژگی های یک بچه با سرشت سخت تسلیم کردن والدین است ، یعنی آن قدر جیغ می زنند که پدر و مادر احساس می کنند اگر به بچه توجه نکنند ممکن است از دست برود در حالی که این طور نیست. وقتی به عنوان پدر و مادر ،سرشت فرزند خود را شناخت ، دیگر باید به جیغ هایش بی اعتنایی کنیم.وقتی چنین کاری انجام دهیم کودک یاد می گیرد یا از کنار آن مساله رد شود یا روش درست تری را در پیش بگیرد.در این حالت کودک حس می کند هنگام جیغ زدن ، نمی تواند با پدر و مادر ارتباط خوبی برقرار کند. باید حتما کاری انجام دهیم که کودک حس کند دو روش وجود دارد.در روش خوب ، طبق قانون امتیاز و مورد توجه پدر و مادر قرار بگیرد و در روش بد ، با جیغ زدن ورد توجه پدر و مادر قرار نگیرد. از طرفی در صورتی که جیغ زدن تقویت شود، ممکن است به جرو بحث هم برسد.بچه هایی که معمولا از طریق جیغ زدن به خواسته های خود می رسند در سنین بالاتر با پدر و مادر خود جرو بحث می کنند و زمینه برای پرخاشگری وزور گویی کودک تقویت می شود. بچه هایی که جیغ می زنند معمولا نسبت به دیگران واکنش های عاطفی پرخاشگرانه ای نشان می دهند و سعی می کنند با رفتار پرخاشگرانه ،به آرامش برسند حالا اگر ما به جیغ های کودک اعتنا کنیم این رفتار پرخاشگرانه در او تقویت شده و گاهی اوقات به رفتارهای کلامی تبدیل می شود.
    پاسخ شهریور 1, 1395 at 12:38 ب.ظ
  20. nashenas
    در کنار نادیده گرفتن او ، دیگر از چه شیوه ای استفاده کنیم تا نتیجه بهتری برسیم؟
    پاسخ شهریور 2, 1395 at 9:27 ق.ظ
  21. مشاور
    در کنار نادیده گرفتن باید به تقویت رفتارهای مثبت کودک هم توجه کنیم تا میزان پرخاشگری کم شود اگر فقط نادیده گرفتن انجام گیرد و به تقویت رفتارهای مثبت کودک توجه نکنیم ، پس از مدتی بچه ناراحت تر می شود و آن قدر گریه می کند تا از پدر و مادرش امتیاز بیشتری بگیرد.باید کاری کنیم که کودک حس کند راه دیگری نیز وجود دارد که می تواند با احساس ترس و اضطراب جدایی خود پیروز شود و با داد و فریاد به هیچ نتیجه ای نمی رسد.
    پاسخ شهریور 2, 1395 at 9:48 ق.ظ
  22. nashenas
    مراحل جلوگیری از جیغ زدن کودک را می گویید؟؟؟
    پاسخ شهریور 3, 1395 at 4:34 ب.ظ
  23. زاهد
    در مرحله نخست باید مراقب باشیم جیغ زدن مورد تقویت قرار نگیرد و در مرحله بعد باید بفهمیم که چرا کودک جیغ می زند.آیا جیغ زدن به خاطر سرشت بد بچه است یا کودک وابستگی ناامن دارد و...
    پاسخ شهریور 3, 1395 at 5:02 ب.ظ
  24. اصلانی
    گاهی هدف کودک از پرخاشگری ، رسیدن به یک خواسته یا مورد توجه واقع شدن است، گاهی هم هدفش پرخاشگری به شکل کلامی یا غیر کلامی و برخورد فیزیکی است ، این گونه موارد باید چه رفتاری داشته باشیم؟
    پاسخ شهریور 4, 1395 at 9:59 ق.ظ
  25. زهرا صالحی
    قبل از هر چیز باید چگونگی رعایت مقررات را برای کودک توضیح دهیم، کودک باید بداند اگر رفتار درستی داشته باشد امتیاز دارد و در غیر این صورت ممکن است تنبیه شود.اما اگر هدفش از پرخاشگری ، مورد توجه قرار گرفتن یا رسیدن به خواسته ای است باید بی اعتنایی کرده و قانون را رعایت کنیم ولی اگر معنی این جیغ زدن ها پرخاشگری است باید از تکنیک های درمان رفتارهای خشن استفاده کرده و بچه را مجازات کرد.
    پاسخ شهریور 6, 1395 at 2:00 ب.ظ
  26. ترابنژاد
    خب چگونه با کودک برخورد کنیم که اصلا جیغ نزند؟
    پاسخ شهریور 6, 1395 at 2:36 ب.ظ
    • مژگان ن
      اصلا از کودک زیر هفت سال انتظار نداشته باشید که همیشه رفتارهای معقول داشته باشد، دوران کودکی گاهی متلاطم است و کودک هم مثل افراد بزرگسال به قول معروف گاهی از دنده چپ بیدار می شود و بی حوصله است. از کودک انتظارات کمال گرایانه نداشته باشید، و اینکه گاهی جیغ بزند بسیار عادی است. رفتار غیر عادی و جیغ زدن غیر معمول وقتی مظرح می شوند که بیش از حد بوده و چندین بار در روز تکرار شوند. وقتی کودک هر از چند گاهی جیغ می زند برای خواسته ای یا چیزی، صبوری کنید، تحمل داشته باشید و با برخورد درست جلوی افزایش این رفتارها را بگیرید.
      پاسخ شهریور 6, 1395 at 6:32 ب.ظ
  27. مشاور
    باید همه چیز طبق قانون و مقررات باشد تا بچه لجبازی نکرده و جیغ نزند.او باید بیاموزد خارج از قوانین عمل نکند.لجبازی بین دو تا پنج سالگی طبیعی است و کودک بین این سنین به دلیل خود مختاری لجاجت می کند و دوست ندارد به حرف والدین خود گوش دهد.بنابراین تنها راهش این است که ما از یک سوم شخص به نام قانون کمک بگیریم.برای نمونه می توانیم بگوییم دخترم، قانون بچه می گه شما باید در این ساعت به رختخواب بروید، بنابراین از ان جا که کودک احساس می کند این حرف را فرد دیگری به جز پدر و مادرش گفته و مستقیما از پدر و مادر دستور نگرفته ، لجبازی نمی کند و به حرف های شما گوش می دهد.
    پاسخ شهریور 7, 1395 at 3:59 ب.ظ
  28. الناز شاکر
    با سلام با کودک زیر دو سال چگونه رفتار کنیم؟
    پاسخ شهریور 7, 1395 at 4:30 ب.ظ
  29. مشاور
    از شش ماهگی به بعد می توانیم از تکنیک های نادیده گرفتن استفاده کنیم.نسبت به گریه ها و جیغ زدن های زیاد و بی دلیل کودک واکنش نشان نمی دهیم، بغلش می کنیم، نازش می کنیم زیرا بچه زیر دو سال ناراحت می شود اما، نه نگاهش می کنیم و نه با او حرف می زنیم.گریه بچه که تمام شد بعد با او ارتباط برقرار می کنیم.
    پاسخ شهریور 8, 1395 at 9:02 ق.ظ
  30. فاطمه
    سلام من دختری دو سال و نیم دارم که خیلی به عمه اش وابسته است که باعث میشه تو تربیتش تاثیر بزاره پیش اون بخوابه هر وقت دلش خواست هر کاری بکنه و چون به دلایلی دور از چشم من است حتی یه باز مجبور شدن صدامو روش بلند کردم تورو خدا راهنمایی کنید.
    پاسخ شهریور 8, 1395 at 9:42 ق.ظ
    • مژگان ن
      از این وابستگی نهراسید، یکی از راه های کاهش این رفتار اینست که خود شما بتوانید ساعاتی را برای گذراندن با کودک بگذارید مثل بازی کردن و توجه بدون قید و شرط. به این رفت و امد و ماندن در کنار عمه عادت کرده عادت باید به مرور از بین برود و به یک دیدار روزانه ساده تبدیل شود. پس کم کم که توجه ها و نوع رفتار خود را تغییر می دهید، برنامه روزانه رفت و امدش را کنترل کنید، هر وقت بهانه رفتن را داشت سرش را گرم کنید و این کار را ادامه دهید تا به حداقل برسد. اگر هم بهانه گیری و جیغ و داد زدن رو شروع کرد بی توجه باشید و به جای کتک زدن کودک و یا فریاد زدن خود را مشغول کاری کنید تا کودک خودش ساکت شود. این فرایند زمان بر است اما نتیجه خوبی خواهید گرفت. به صورت کلی ارتباط کودک با اقوام دیگر بد نیست در صورتیکه با تربیت شما در تضاد نباشد.
      پاسخ شهریور 9, 1395 at 6:32 ق.ظ
  31. زهرا صالحی
    هنگامی که کودک چند تربیت کننده داشته باشد دچار سردرگمی می شود چرا که ممکن است از نظر یک تربیت کنند انجام یک کار درست نباشد ولی از نظر تربیت کنند دیگر انجام آن از سمت کودک بلامانع باشد.سعی کنید برای فرزندتان وقت بیشتری بگذارید
    پاسخ شهریور 9, 1395 at 1:33 ب.ظ
  32. ساشا.ک
    سلام من دختری دارم که خیلی لجبازه و یه حرف رو باید چند بار بهش گفت اونم با دعوا و صدای بلند تا اون کار رو انجام بده.اگه برادرش به حرفش گوش نده سرش داد میزنه به نظرتون باید چطور باهاش رفتار کنم.متشکرم
    پاسخ شهریور 9, 1395 at 1:58 ب.ظ
  33. مشاور
    سلام دوست عزیز دختر شما بچه چندم هست؟ تفاوت سنی ایشان با بردارشان چقدر هست؟از کی این رفتار را داره؟چه کارهای منظور شما هست که ایشان لجبازی می کنند؟ خواسته های شما چیست؟ رفتار شما با ایشان چگونه هست؟
    پاسخ شهریور 10, 1395 at 3:05 ب.ظ
  34. ساشا.ک
    سلام دختر من بچه اول سه سال از برادرش بزرگتره.دقیقا نمیدونم از کی ولی فکر میکنم از وقتی برادرش به دنیا اومد اینجوری شد.مثلا بهش میگم اسباب بازیها تو جمع کن با یکبار گفتن که جمع نمیکنه بعدش هم میگه کردم علی هم هم ریخته منم بهشون میگم باید با هم جمع کنید.وسط جمع کردن اسباب بازی ها با هم دعوا می کنند که باعث میشه من عصبانی بشم و دعواشون کنم بعضی وقت ها کتک می خورند.من فکر میکنم اشکال از منو پدرشه.بچه ها با پدرشون خیلی با پدرشون خیلی راحت نیستن چون بچه ها کوچیکتر که بودن چند بار بدجور زد تشون ازش میترسن.به منم میگه بزنشون تا ازت حساب ببرن ولی من خیلی دلم نمیاد بزنمشون
    پاسخ شهریور 10, 1395 at 6:25 ب.ظ
  35. امیر حسین
    به نظرم بدترین کاری که والدین در حق فرزندانشون میتونن بکنن کتک زدن آن هاست.زیرا در آینده ی افرادی ترسو و بدون اعتماد به نفس پرورش می یابند. ابتدا به پدرشان بگویید ارتباط به فرزندانش بیشتر کند خودتان هم هر روز ساعتی را با بازی با فرزندان قرار بدهید و آنها را در آغوش بکشید و بگویید که چقدر دوستش دارید.و اما برای منظبت ساختن فرزندتان حتما با جدیت و قاطعیت به آنها بگویید که باید که کارش ر انجام دهد مثلا باید اسباب بازیهایش را باید جمع کند اگر سرباز زد دوباره به او بگویید اگر مقابله کرد او را تنبیه کنید البته نه تنبیه بدنی ابدا مثلا بگویید چون امروز حرفم را گوش ندادید اجازه نداری با دوستت بازی کنی یا حق نداری برای دو روز با اسباب بازی هایت بازی کنی.هر بار که آنها مقابله می کنند شما تحت هیچ عنوانی آنها را کتک نزنید فقط با قاطعیت و جدی بودن بدون اینکه دلتان برایشان بسوزد خواستار انجام دادن کارهایش شوید.اگر یک ماه دو ماه یا حتی شش ماه هم طول کشید تا آنها مسئولیت پذیر شوند شما تحت هیچ شرایطی نباید مثل قبل دلتان بسوزد و بگذارید مثل قبل بی مسئولیت بشوند.
    پاسخ شهریور 12, 1395 at 2:21 ب.ظ
  36. ساشا.ک
    باشه ممنونم از راهنماییتون ولی یه مسئله دیگه که هست اینه که دخترم سر هر چیز کوچیکی داد میزنه و با داداشش هم همیشه دعوا میکنه میدونید انگار اصلا دلسوزی نداره هر چی من بهش میگم انگار با دیوار صحبت میکنی
    پاسخ شهریور 12, 1395 at 3:04 ب.ظ
  37. زهرا صالحی
    سن دخترتون سرنوشت ساز ، الگوگیری شخصیتی در این سن رقم میخوره..سعی کنید بشنویدش داد زدن فقط خفه کردن احساس اونه.مثلا انضباط الگوگیری فرزند تا قبل از نوجوانی از محیط خانواده است خب بهش یاد بدین.چطوری؟ نمیشه من پدر یا مادر بی نظمی باشم بخوام بچم منظم بشه.وقتی ممیخواین خونتون رو مرتب کنید ازش خواهش کنید بیاد کمکتون، بهش بگین دخترم میدونی خدا بچه ها ی مرتب دوست داره.به نظرم کتک زدن بچه به شرایط بستگی داره اما واقعا خطرناک بخصوص دختر. پیشنهاد من اینه که وقتی یه روز مقاومت کرد و لجبازی شما برین پیشش.بشینید جلوش دستاش رو بگیرین و احساستون رو بگین.بگین دخترم من ازت خواهش کردم بیای کمکم میتونم کارم انجام بدم اما میخوام شما هم مشارکت کنی تا یاد بگیری وقتی بهم محل نمیزاری احساس تحقیر شدن میکنم، میدونم توام ناراحت میشی از اینکه صدام بلند کنم میشه به مامان بگی دلیل امتناعت چی؟
    پاسخ شهریور 13, 1395 at 11:11 ق.ظ
  38. اسماعیلی
    دوست عزیز هر بار که داد زد شما بگویید اگر یکبار دیگر داد بزنی سر مادرت یک روز کامل حق نداری بازی کنی یا حق نداری فلان چیزی رو که دوستش داری امروز بخوری اگر باز هم داد زد حتما جریمه اش کنید نگذارید با کسی بازی کند یا فلان چیزی رو که دوست دارد بخورد.در مورد اینکه به برادرش حسودی می کند طبیعی هست شما حتی روزی چند بار او را در آغوش بگیرید و به او بگویید چقدر دوسش دارید.
    پاسخ شهریور 13, 1395 at 1:23 ب.ظ
  39. ساشا.ک
    متشکرم از شما .من همه سعی خودم رو میکنم تا بتونم همه جوره مادر خوبی باشم و بچه های خوبی رو تحویل جامعه بدم بازم متشکرم
    پاسخ شهریور 14, 1395 at 11:17 ق.ظ
  40. مشاور
    دوست عزیز لجبازی در کودک کاملا طبیعی است و از 2 سالگی شروع می شود.هر کودکی تا حدی لجبازی می کند ، چون این طبیعت آن هاست که اطرافشان را آزمایش کنند و بفهمند که تا کجا می توانند پیشروی کنند.با این حال بچه ها حد و مرز خود را نمی شناسند و این وظیفه والدین آن هاست که محدودیت ها را برای آنها مشخص کند.اینجاست که نقش مدیریتی پدر و مادر شروع می شود. که هرچه زودتر باشد، بهتر است.شکی نیست که منطقی بودن با کودک لجباز کار سختی است و گاهی اوقات صبر شما به پایان می رسد.گاهی کودک به لجبازی به چشم یک بازی نگاه می کند و می خواهد والدین را در این بازی شریک سازد.معلوم است کودکانی که چنین رفتاری از خود نشان می دهند که نیاز آنها به بازی ولذت بردن در کنار والدین و همچنین تماس فیزیکی با بدن والدین در آنها ارضا نمی شود.ممکن است کودک لجبازی را به نشانه قهر انجام دهد و بخواهد به والدین بفهماند دلخور یا مخالف است.ناگفته نماند که نوعی از لجبازی نیز وجود دارد.که با استقبال والدین همراه است.و از همین طریق تقویت می شود.در این حالت که به لوس شدن تعبیر می شود .کودکان در این سن به دنبال یافتن هویت و استقلال و خود باوری هستند که این باعث می شود کودک لجباز شده و همیشه تمایل دارد خلاف آنچه که اطرافیان می خواهند عمل کند.معمولا کاری را که از کودکتان می خواهید که انجام دهد برای آن یک حالت تشویق و تنبیه بگذارید که اگر انجام داد ولی اگر انجام نداد منع می شود.یا حالت رقابتی برایش ایجاد کنید.مثلا میخوام ببینم که زورت میرسه این ماشین رو بر داری بزای داخل سبدت.در واقع اینکه کودک دوست دارد با شما بازی کند یکی از دلایلش می تواند نداشتن هم بازی باشد.در حقیقت لجبازی کودک درهر زمینه ای معنای خاصی دارد که باید درک و شناسایی شده و سپس مشکل برطرف گردد.
    پاسخ شهریور 16, 1395 at 5:32 ب.ظ

گفت و گو با مشاور کودک و نوجوان