روانشناسی نوجوان 11 سالگی

روانشناسی نوجوان ۱۱ سالگی

 

آنچه باید در مورد کودک ۱۱ ساله خود بدانید:

فرزند دختر شما با تغییرات گسترده ای در زندگی روبه رو می شود، مدرسه جدید، مواجهه با نوجوانی و تغییرات جسمی که برای او دلهره آور است، می تواند زندگی را چالش برانگیز کند. او همچنان به کمک شما نیاز دارد تا از او حمایت کنید، هرچند کمک به او در این سنین دشوار است ولی ارزش این را دارد که تا حد امکان تلاش کنید.

از نظر جسمی، فرزند دختر شما در ۱۱ سالگی با سرعت زیادی به دوره بلوغ نزدیک می شود، از تغییرات جسمی که برایش رخ می دهد آگاه می شود و این  تغییرات مشکلاتی در زمینه تصویر بدن و یا اختلالات خوردن  بوجود می آورد. این دوره یکی از سریع ترین مرحله های رشد است. ممکن است قد او ۸ سانتی متر افزایش یابد و نیز از لحاظ جسمی به شکل  یک انسان بالغ‌تر رشد کند. پسرها دو، سه سال بعد به سن بلوغ می رسند.

مهارت های شناختی او به سرعت رشد می کنند.هنگام سخن گفتن اعتماد به نفس بیشتری دارد و ممکن است صحبت هایش را طوری تنظیم کند  که در جمع همسالانش مورد قبول واقع شود مثلا از اصطلاحات عامیانه یا دشنام استفاده می کند. در  تفکر انتزاعی، حل مساله و استدلال فرضی بهتراز قبل است و می توانید انتظار گفتگو ی جذابی با او داشته باشید.

مهارت خود مدیریتی در او به وجود آمده است پس می توانید در مورد مسائلی مثل بهداشت، تکالیف و   ریسک پذیری با او صحبت کنبد. احتمالا  به تازگی به مدرسه جدیدی رفته است و به حمایت و راهنمایی شما  در کنار سایر چالش های تحصیلی که در انتظار اوست  نیاز دارد.

گروه های اجتماعی که در آنها قرار می گیرد در حال تغییر است و نیاز دارد زمان بیشتری را با دوستانش بگذراند. تایید شدن از جانب همسالان برای او بسیار مهم است. ممکن است در ارتباط برقرار کردن با شما کمی بسته تر عمل کند. برای رسیدن به سطحی از استقلال که  که هنوز آمادگی آن را ندارد تقلا می کند و این کار ممکن است برای او بی نتیجه باشد و به صورت یک خصلت بد یا بی ادبی بروز کند. او می فهمد افراد بالغ کامل نیستند و ممکن است از رفتارهای بزرگسالان ایراد بگیرند. صورت مثبت تر این قضیه به این شکل است که ممکن است  او به مباحث اجتماعی علاقه مند تر شود و بخواهد به دیگران کمک کند.

از نظر احساسی، این سن دوره سرکشی دختر شماست، بلوغ و تغییرات جسمی باعث می شود او اعتماد به نفس  و عزت نفس کمتری داشته باشد. ممکن است با اولین تجربه های میل جنسی، سراسیمه شود. وقتی روابط پیچیده تر و محکم تری را ایجاد می کند به ویژه با سایر دختران، متوجه می شود تعارضاتی بین فشار برای تطبیق با ویژگی های اخلاقی آنها و استانداردهایی که از کودکی شکل داده وجود دارد. ممکن است ماندن در یک خلق برایش سخت باشد، خشم و سرکشی در این سن کاملا طبیعی است. برخلاف این او بهتر می تواند نقطه نظرات دیگران را دریافت کند و به این شکل  دستش برای استدلال منطقی باز است.

راه هایی برای حمایت از دخترتان وجود دارد. ارتباط باز و پاسخ صادقانه  به سوالاتش، مخصوصا درباره نحوه تکامل جسم و احساساتش، اعتمادی که طی سال های قبل سا خته اید، حفظ می کند. او را تشویق کنید تا به تلاش ها و دست آوردهایش افتخار کند و وقتی کاری خوب پیش نمی رود او را حمایت کنید، این کارها باعث می شود اعتماد به نفس و خودباوری او تقویت شود. در برابر بدخلقی و طغیان احساسات او  که اغلب از سماجت یا استقلال  طلبی و یا تمایل به اظهار وجود  نشئت می گیرد ، خونسرد باشید تا کنترل وضعیت از دستتان خارج نشود. به او زمان دهید، برایش فضا و خلوتی فراهم کنید که به احساساتش نظم بخشد  تا برای اعتماد کردن به شما مشتاق تر باشد. از نظر اجتماعی، می توانید با احترام گذاشتن به روابط دوستانه ای که دارد و ملاقات با خانواده دوستانش او را تشویقش کنید در فعالیت های گروهی شرکت کند و به این صورت  با تاثیرات بدی که ممکن است بعد ها مساله ساز شود آشنا می شوید  و آنها را رفع می کنید. وقتی فرزندتان را در تصمیم گیری های خانوادگی شرکت می دهید و به او وظایفی محول می کنید  و نشان می دهید به تحصیل علم علاقه  دارید، نه تنها به ایجاد و رشد حس مسئولیت پذیری  در او کمک می کنید بلکه ارزش های مثبتی که در زندگی آینده به آن نیاز دارد  تقویت می کنید.

فرزند ۱۱ ساله شما به آنچه که دوستانش می گویند علاقه زیادی دارد ولی به شما نیاز دارد. می‌توانید ارتباط محکمی بین خودتان ایجاد کنید و او را حمایت و راهنمایی کنید تا تبدیل به فردی بزرگسال موفق مطابق میل شما بشود.

 

مطالب مرتبط

 پیش بسوی ۱۰ سالگی

پیش بسوی هشت سالگی 

منبع:فارس پاتوق

79 پاسخ
« دیدگاه های قدیمی تردیدگاه های جدیدتر »
  1. سارا
    سارا گفته:

    سلام من سال۱۳۸۹به دنیا اومدم و خیلی افسردم .چیکار کنم؟پدر و مادرم هم راضی به بردن من پیش روانشناس نمیشن.

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      سلام به شما سارا جان
      قابل درک هست که این رفتاری پدر و مادر برای شما نیز با فشار روحی زیادی همراه شده است اما عزیزم خودکشی راحل هیچ مشکلی نیست شما نیاز است در زمان مناسبی بدون به دنبال مقصر گشتن و یا سرزنش خود و یا پدر و مادر در احترام به آنها بیان کنید که شرایط روحی خوبی ندارید و در این مسیر می خواهید که آنها شرایط مراجعه شما را به روانشناس ایجاد کنند چون شما نیاز به طی کردن روند درمانی دارید و در این مسیر نیاز است که با بهبود شرایط روحی شما روند خانواده درمانی نیز برای شما ایجاد شود.

      پاسخ
  2. سارا
    سارا گفته:

    دلم میخواد خودم رو بکشم و بیشتر وقتا از خشم وصف ناپذیری پرم.پدر و مادرم خییییلی وسواسی هستن اگه به دیوار دست بزنم باید برای خودم فاتحه بخونم حتی برای اینکه نهورم زمین.هر وقت مهمون میاد خونمون مادرم وحشتناک میشوره و تمیز میکنه و بیشار وقتا با بابام سر اینکه کی چیی شسته کی چیکار کرده بحث میکنه و از فرط خستگی گاهی به من و دوستم فحش میده.دلم میخواد خودم رو بکشم فقط همین .کی فکرشو میکرد یه روز دستای من پر از قرمزی مال زدن خودم بشه؟از پدر و مادرم وحشتناااااااااک خجالت میکشم و هر شب به خاطر افکار خودکشی عذاب میکشم.لطفا کنکم کنید.ممنون

    پاسخ
  3. فاطیما
    فاطیما گفته:

    سلام خسته نباشید من یک دختر ۱۱ ساله هستم
    من اعتماد بنفسی ندارم
    ماد و پدرم ازم نا امید شدن ولی مامان خیلی فشار به منو خواهرم میده از اون طرف هم پدرم خیلی بی خیال هست چند باری هم به خودکشی فکر کردم
    من از درس خواندن خوشم نمیاد
    بخاطر اینکه اوتاکو هستم و انیمه زیاد میبینم بقیه مسخرم میکنن
    به درامد خانگی هم فکر کردم و به پدر و مادرم گفتم ولی پردم بی خیال مامانم هم فقط دق و دلی هاش رو سر من خالی میکنه من در کاری خوب نیستم و کسی هم منو درک نمیکنه دیگه با خودم قرار گذاشتم که تمام ناراحتی هم رو داخل خودم بریزم اگر هم به کسی بگم گوش نمیکنن میشه به من کمک کنید؟؟

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      سلام به شما فاطیما جان
      درک میکنم که از پدر و مادرت توجه و احترام میخوای و خب این سبک رفتاری ناراحت و حتی می تونه از دست اونا عصبانیت کرده باشه اما عزیزم دقت کن که اگر بخوای سرمایه گذاری روانی زیادی روی این فیلم ها کنی و بیش از اندازه خودتو درگیر اینا کنی باعث میشه که فرصت در دنیای واقعی رو از دست بدی در هرصورت این ها کارتون هایی هستند که با تخیالات و افکار و باورهای خاصی توسط سازندشون تولید شدن اینکه به این سبک نقاشی و یا فیلم ها علاقه داشته باشی خب بد نیست اما اگر بخواهد تمام زندگی و برنامه تو رو شامل بشه خب در این حالت آسیب زا هست چون وقت نمیکنی که خودت را بشناسی.
      در مسیر درسی حتی اگر علاقه به دانشگاه رفتن و تحصیل بیشتر نداشته باشی داشتن سوال معمول برای زندگی آینده شما و فرزندانت نیاز هست تا بتونی شرایط بهتری رو تجربه کنی .
      بهتر هست به خودت فرصت بیشتری بدهی در اینده در شرایط رشدی و سنی بهتر میتونی حتما با شناخت بهتر خودت و استعدادهایی که داری برای زندگیت تصمیم گیری کنی .
      سعی کن برای زندگی روزانه برنامه ریزی داشته باشی و برای پرداختن به این فیلم و عکس ها هم زمان مشخصی قرار بدهی و کارهای دیگری که دوست داری و درس و مهارت های دیگر را در برنامه روزانت قرار بدی تا بتونی به مرور هم توانایی های خودتو افزایش بدی هم اینکه میزان تمرکزت بر این فیلم ها و عکس و.. به حد نرمالی برسد .

      پاسخ
  4. کیمیا
    کیمیا گفته:

    سلام من یک دختر ۱۱ و نیم ساله هستم
    توی خونه ی ما کسی کوچکترین اهمیتی من نمیده
    مامانم فقط باهام حرف میزنه
    بابام همش سرش تو گوشیه و وقتی مامانم از گوشیش میاد بیرون و به بابام میگه بیاد باهم وقت بگذرونیم بابام زود عصبانی میشه و یه دعوا بین بابا و مامانم رخ میده
    من خیلی انیمه می بینم
    یکی از شخصیت های انیمه ی مورد علاقم از هر راهی برای سر به نیست کردن خودش استفاده میکنه
    اگه اینو برای مامانم توضیح بدم به شدت عصبانی میشه
    خیلی وقت پیش من یه وبلاگ داشتم
    روزی یکی بهم پیام داد و منو به سمت افکار مثبت ۱۸ کشوند
    مدت هاست که دارم سعی میکنم بهش فکر نکنم ولی همیشه فکرش میاد سراغم
    خیلی خجالت میکشم که اینو به مامانم بگم چون مطمئنا ازم نا امید میشه
    مامانم همیشه به من گیر میده که چرا انقدر از این به قول خودش کره ای ها(که من خیلی دوستشون دارم) خوشم میاد.من یه گروه کره ای به اسم بی تی اس که فکر کنم اکثرا می‌شناسید رو دوست دارم.ولی نه مامانم و نه بابام ازشون خوششون نمیاد.البته مامانم یکم از بی تی اس خوشش میاد ولی از کره نه.من به شدت از زبون انگلیسی و فرانسه متنفرم ولی مامانم هی گیر میده که انگلیسی زبون رسمیه و…باید یاد بگیری و….زبون فرانسوی رو اصلا دوست ندارم و وقتی به اصرار مامانم با دولینگو زبان فرانسه کار میکنم شانسی همه جوابام درست میشه.بابام همش میگه کار داره ولی در واقع الکی همش سرش تو گوشیه.
    به نظر خودم خیلی ترسو ام و خیلی وقته که پیش مامانم می خوابم
    الان مطمئنم که همه میگید چه بچه ی ترسویی
    من از بچگی عادت نداشتم تنها بخوابم
    و حتی وقتی دختر عموم میومد خونمون و شب می موند پیش مامانم می خوابیدن که خیلی خجالت آور بود.
    میشه یه راهی پیشنهاد بدیو که اون افکار مثبت ۱۸ و ترسیدن من بره پی کارش؟

    پاسخ
  5. ناهید
    ناهید گفته:

    سلام دختر ۱۱ ساله ای دارم به مدت یکسال است که اصلا از خانه بیرون نمیره به بهداشت ونظافت خودش اهمیتی نمیده نسبت به خواهر وپدرش وسواس پیدا کرده وناسزا میگوید لطفا من رو راهنمایی کنید به هیچ وجه هم حاضر به آمدن نزد مشاور نیست

    پاسخ
  6. n1389
    n1389 گفته:

    سلام. من دختری ۱۱ ساله هستم که از وقتی وارد ۱۱ سالگی شدم دارم احساسات عجیبی رو تجربه میکنم. دوستام هم کاملا عوض شدن و همشون با جنس مخالف خودشون دوست شدن. و منم دوست دارم با پسرا دوست باشم و …
    ایا داشتن رل کار درستی است؟
    ایا من وارد دوره نوجوانی شدم(حس میکنم شاید زود باشه)؟
    اگر وارد نوجوانی شدم چیکار کنم کمترین آسیب رو از این دوره ببینم؟

    ممنون میشم جوابم رو بدید

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      ببین عزیزم شما وارد پروسه نوجوانی شده اید و خب اینکه در این سن توجه و گرایش شما به جنس مخالف افزایش یابد یک امر طبیعی می باشد اما در این مسیر بهتر است به شرایط سنی و رشدی خودتان نیز توجه کنید چون اگر بخواهید بیش از اندازه خود را درگیر این موضوعات کنید خب این باعث می شود که تمرکز شما بر مسائل مهم زندگیتان کاهش یابد.
      بهتر است به احساساتی که تجربه می کنید احترام بگذارید اما دقت کنید که قرار نیست به هر احساسی در همان زمان پاسخ بدهید شما در آینده در شرایط سنی و رشدی بهتر می توانید در کنار پساخ به این احساسات گام بردارید.
      در کنار اینکه بهتر است از مقایسه کردن خودت خوداری کنی چون اولویت ها و فرهنگ و هنجارهای خانوادگی افراد باهم متفاوت می باشد و در این مسر بهتر است که همه موراد را در نظر داشته باشید.

      پاسخ
  7. سلماز
    سلماز گفته:

    سلام و خسته نباشید
    بابت مطالب خوبتون سپاسگزارم، خوندن مشکلات بقیه و راهکارهای شما خیلی برای من مفید بود، بازم ممنونم
    من دختری ۱۱ ساله دارم که یک سری ابهامات برای تربیت صحیحش از قبل و بخصوص امسال برام پیش اومده، از قبیل استفاده صحیح از گوشی، استفاده از سایت ها، عضو گروه های واتس آپی، علاقه به گروه رقص و موزیک مثل به قول خودش بی تی اس، توجه بسیار زیاد به ظاهرش تیپش موهاش لباساش، بی علاقگی کامل به درس، نخوابیدن توی اتاق، تنفر از از شب و خواب، ترس از تاریکی، پر توقع بودن، قدرنشناسی، پرخاشگری به خاله و مادربزرگش بخاطر استفاده زیاد از موبایل، امسال شدیدا با من بحث و یکی به دو میکنه، باید خدمتتون عرض کنم در کل دختر خوبیه باطن خوبی داره، احساس میکنم من باید روش صحیح برخورد باهاش رو یاد بگیرم و راهکار مناسبی واسه تربیت درستش پیدا کنم، در ضمن من و پدرش ۵ ساله از هم جدا شدیم و دخترم پیش من زندگی میکنه تا ۹ سالگی حضانتش با من بود و بعد تصمیم با خودش بود که انتخاب کرد با من زندگی کنه، مشکل دیگه ای که دارم احساس میکنم به من علاقه ای نداره و صرفا بخاطر شرایط مالی و زندگی که براش مهیا میکنم کنارم هست، ازتون خواهش میکنم بنده رو راهنمایی بفرمایید که چکار کنم فردا روزی پشیمون نشم و راه اشتباه رو نرم، از لطفتون خیلی ممنونم

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      سلام به شما سلماز جان
      نگرانی شما برای فرزندتان قابل احترام هست اما یک سری موضوعات وجود دارد که با وارد شدن فرد به دوران نوجوانی این موراد ممکن است که بیشتر مشاهده شود.
      نوجوان با ورد به دوره جدید تمایل بیشتری به گروه همسالان و حتی جنس مخالف پیدا می کند و دوست دارد تایم بیشتری را در روابط دوستی و با دوستان خود سپری کند و با توجه به جذابیت فضاهای مجازی خب تمایل به استفاده بیشتر می شود و یا اینکه او به ظاهر خود بیشتر توجه می کند و یا توجه به تیپ و مدل های خاصی داشته باشد اما در هرصورت همه این رفتارها طبیعی می باشد و خب بهتر است که با احترام با او و نیازهایش برخورد کنید اما در این مسیر نیاز است که در احترام به این موارد و انعطاف پذیری در مسیر رشدی و روابط و نیازهای او بهتر است که قوانین و هنجارهای خانوادگی را نیز مشخص کنید اما در احترام و انعطاف پذیری به خود او هم بیان کنید که می توانید اگر نیاز و خواسته ای بود در مورد آن صحبت کنید.
      اما موراد دیگری وجود دارد که بهتر است در این موارد دقت بیشتری کنید در اول اینکه بهتر است که مشکلات بین خودتان و دخترتان را در مقابل دیگران بیان نکنید چون این موضوع باعث واکنش دخترتان می شود و می تواند با فشار روحی زیادی برای او همراه شود پس بهتر است که اگر قرار است در مورد موضوعی باهم صحبت کنید بهتر است که در آرامش و با حضور هردوی شما باشد .
      در مورد ترس و تنها نخوابیدن در اتاق هم خب این موراد نیاز به بررسی دارد در کنار کاهش عملکرد درسی و نداشتن علاقه به درس خواندن چون همه این موارد و پرخاش می تواند باهم ارتباط داشته باشد در کنار اینکه همه این ها بی ارتباط با جدایی شما و پدر او از هم نمی باشد و خب در هرصورت برای او در ذهنش نیز معنایی دارد که می تواند بر شرایط روحیش تاثیر گذار باشد.
      بهتر است سعی کنید مسیر ارتباطی را بازسازی کنید و او را وارد مشکلات خودتان و همسرتان در گذشته نکنید و اجازه بدهید در این مسیر او ارتباط خودش را بسازد، شرایط سنیش را بسازید و به او نیز کمک کنید که شرایط سنی خود و احساسات و نیازهایی که ممکن است تجربه کند را بشناسد و شما نیز در این مسیر با او همراه شوید .
      در کنار همه این موراد بهتر است که ترس، پرخاش، شرایط روحی او بدون هیچ برچسب زدنی توسط روانشناس بررسی شود و کمک شود تا او بتوانید در شرایط روحی بهتری مسیر رشدی خودش را دنبال کند.

      پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      سلام به شما دوست عزیز
      در اول بهتر است از خودتان سوال کنید که این سال را برای رسیدن به چه هدفی بیان کرده اید و برای شما چه کارایی دارد ؟
      اما به صورت کلی بلوغ دوره ای است که در آن پسران یا دختران در حال رشد فرایند بلوغ جنسی را طی می کنند. بلوغ شامل یکسری مراحل جسمی است که منجر به دستیابی به باروری و ایجاد خصوصیات جنسی ثانویه، ویژگی های جسمی مرتبط با مردان و زنان بالغ می شود. در حالی که بلوغ شامل مجموعه ای از تحولات بیولوژیکی یا جسمی است، این روند همچنین می تواند بر رشد روانی – اجتماعی و عاطفی نوجوان تأثیر بگذارد.
      بلوغ زودرس در پسران در نه سالگی و بلوغ دیررس در ۱۳ سالگی آغاز می‌شود. ولی در کل فرایند بلوغ به دو تا پنج سال زمان برای کامل‌شدن نیاز دارد پس با این الگو می توان فرزند شما را نوجوان در نظر گرفت و خب نیاز است که در مورد این مسیر مخصوصا اگر علایم اولیه بلوغ را مشاهده می کنید با او صحبت کنید تا بتوانید به او کمک کنید این مسیر را بهتر طی کند.
      وسان شدید هورمون‌ها در بدن نوجوان در دوران بلوغ وی را تحریک‌پذیرتر، پرخاشگرتر و افسرده‌تر می‌سازد. بالارفتن و پایین آمدن سطح هورمون‌ها در شروع دوران بلوغ دیده می‌شود، ولی به زودی ثابت می‌شود. بنابراین بین هورمون‌ها و دمدمی بودن نوجوان فقط در اوایل دوران نوجوانی و زمانی که سطح هورمون‌ها دارای نوسان است رابطه وجود دارد. پس می‌توان گفت هورمون‌ها فقط دراوایل دوران بلوغ موجب دمدمی بودن نوجوانان می‌شوند.
      ۱. تورم زیر نوک پستان
      اگر پسری متوجه حساسیت یا تورم زیر نوک پستان شود ممکن است نگران شود. این تکامل موقتی بافت پستان ژنیکوماستی نامیده می شود و در حدود ۵۰ درصد پسران در دوران بلوغ اتفاق می افتد. اما معمولاً ظرف مدت ۶ ماه از بین می رود.
      ۲: تغییر صدا
      اولین نشانه بلوغ پسران این است که صدای او در حال تغییر است و عمیق تر خواهد شد.
      ۳: رشد موهای زائد
      موهای تیره و درشت و فرفری نیز دقیقاً بالای آلت تناسلی و کیسه بیضه او و بعداً در زیر بازوها و در قسمت ریش جوانه خواهند زد.
      ۴: جوش صورت
      مردان و زنان ممکن است در دوران بلوغ دچار آکنه شوند که به دلیل تغییرات بدن آنها و افزایش تولید هورمون است. این تحولات می تواند چربی اضافی ایجاد کند که به شروع آکنه کمک می کند. شستن روزانه صورت با پاک کننده ممکن است به کنترل آکنه کمک کند.
      ۵: تغییرات جسمی و عاطفی دوران بلوغ پسران
      نوسانات خلقی
      افسردگی
      اضطراب
      عزت نفس پایین
      خودآگاهی
      ۶.آلت تناسلی و بیضه های پسر در طی بلوغ جنسی بزرگتر می‌شوند و نعوظ های احتمالی گاه به گاهی که پسر از کودکی تجربه می‌کرده است، مکرر خواهند شد. انزال یعنی آزاد شدن اسپرم حاوی اسپرم، نیز رخ خواهد داد. انزال می‌تواند به صورت طبیعی در خواب صورت بگیرد، با رابطه جنسی همراه باشد یا در اثر استمنا (خودارضایی) رخ دهد در این مورد بهتر است نوجوان بتواند از شما سوال کند و به او اطلاعاتی را بدهید چون اگر بخواهد اطلاعات را از بیرون دریافت کند می تواند با اغراق زیادی همراه شود.

      پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      سلام به شما سمیرا جان درک میکنم که این شرایط برایت سخت هست اما بهتر است در زمان مناسبی در این مورد با پدر صحبت کنی که این کتک زدن ها برایت چه احساسی ایجاد می کند و در جایگاه پدر از ایشان چه توقعی داری.
      در صورت ادامه این شرایط می توانی از همکاران ما با شماره ۱۲۳کمک بگیری.

      پاسخ
  8. پریا
    پریا گفته:

    سلام من دختر ۱۱ ساله ای هستم که با خواهرم که
    ۱۳ سالشه مشکلاتی دارم که با حرف های او خانواده ام متقاعد میشن که من حرف هام دروغه مثل دیشب
    خواهرم دنبال یک شبکه میگشت گفتم من یک برنامه سراغ دارم که این شبکه رو آنلاین نشون میده رفتم برنامه رو نصب کردم بهش شبکه رو نشون دادم حالا
    امروز به مامانم گفته من یک برنامه دارم که توش شبکه هایی که که به سنم نیخوره رو داره مامانم رو متقاعد کرده که من چنین چیزهایی میبینم الان چکار کنم تازه انگار من خواهرش نیستم دختر داییم ۱۲ سالشه و باهاش خیلی دوسته انگار وقتی میبینمش دنیا رو بهش دادن میشه بهم بگید چجوری خواهرم رو به خودم نزدیک کنم
    اگه میشه کمکم کنید

    پاسخ
    • مشاور
      مشاور گفته:

      سلام به شما پریا جان
      ببین عزیزم درک میکنم که این شرایط برای ناراحت کننده و حتی عصبانی کننده هست اما در این مسیر بهتر است سعی کنی که شما ارتباط خودت را بسازی چون در هرصورت نمیتوانی رفتارهای او را تغییر بدهی اما میتوانی رفتار خودت را بسازی .
      در کنار اینکه بهتر است در احترام در زمان مناسبی با خود او صحبت کنی و احساسات خودت را بیان کنی تا بتوانید در مسیر تعاملی باهم نتیجه گیری بهتری داشته باشی.

      پاسخ
« دیدگاه های قدیمی تردیدگاه های جدیدتر »

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *