چرا کودکان گاز می گیرند✔️ علت و درمان گاز گرفتن کودکان

گاز گرفتن کودکان یکی از رفتارهای معمول در کودکان نوپا و خردسال است. این رفتار می تواند برای والدین و مربیان کودکان نگران کننده باشد، اما مهم است که بدانیم که گاز گرفتن معمولاً نشانه ای از مشکلی جدی نیست. این رفتار معمولاً در سنین ۱۸ تا ۳۶ ماهگی بیشتر دیده می شود و در اکثر موارد تا سن ۴ سالگی برطرف می شود.

اگر کودک شما به طور مکرر گاز می گیرد، باید با پزشک یا متخصص اطفال مشورت کنید. در برخی موارد، گاز گرفتن می تواند نشانه ای از یک مشکل زمینه ای مانند اختلال عصبی یا اختلال طیف اوتیسم باشد.

علت گاز گرفتن کودکان

علت گاز گرفتن کودکان نی نی سایت مختلفی وجود دارد که ممکن است کودکان گاز بگیرند. برخی از دلایل رایج عبارتند از:

  • تسکین درد دندان درآوردن: دندان درآوردن می تواند برای کودکان بسیار دردناک باشد. گاز گرفتن می تواند راهی برای تسکین این درد باشد.
  • ابراز احساسات: کودکان نوپا و خردسال هنوز در حال یادگیری نحوه ابراز احساسات خود هستند. گاز گرفتن می تواند راهی برای بیان خشم، ترس، یا ناامیدی باشد.
  • جلب توجه: گاهی اوقات، کودکان گاز می گیرند تا توجه والدین یا مربیان خود را جلب کنند.
  • تقلید: کودکان ممکن است از رفتارهای دیگران تقلید کنند. اگر کودک دیگری را گاز می بیند، ممکن است خود نیز شروع به گاز گرفتن کند.

پیشنهاد مشاور: استفراغ کودک ✔️ ۱۱ درمان تضمینی استفراغ کودک

اگر هنگام گاز گرفتن فرزندتان بخندید یا عصبانی شوید، می تواند کنجکاوی کودک شما را برانگیزد و ممکن است دوباره سعی کند شما را گاز بگیرد تا واکنش شما را برانگیزد.

گاز گرفتن کودکان

علت گاز گرفتن دست خود

علت گاز گرفتن دست خود کودک می تواند متفاوت باشد. شایع ترین دلایل عبارتند از:

  • ابراز احساسات: کودکان نوپا اغلب نمی توانند احساسات خود را به طور موثر بیان کنند. گاز گرفتن می تواند راهی برای ابراز خشم، ناامیدی، ترس یا حتی هیجان باشد.
  • جلب توجه: کودکانی که به توجه والدین یا سایر مراقبان خود نیاز دارند ممکن است گاز بگیرند.
  • کپی کردن رفتار: کودکان ممکن است از سایر کودکان یا بزرگسالان که گاز می گیرند یاد بگیرند.

کودکان خردسال ممکن است به دلایل زیر با گاز گرفتن ناراحتی خود را ابراز کنند:

  • خستگی یا ناخوشی
  • احساس اینکه کودک دیگری در بازی یا فعالیت او دخالت می کند
  • احساس بی حوصلگی
  • عدم توانایی به برقراری ارتباط کلامی با اطرافیان خود نیستند

در برخی موارد، گاز گرفتن می تواند نشانه یک مشکل پزشکی باشد. به عنوان مثال، کودکانی که دچار مشکلات دهان یا دندان، عفونت یا اختلالات رشدی هستند ممکن است بیشتر گاز بگیرند.

اگر کودک شما دست خود را گاز می گیرد، مهم است که علت را درک کنید. در صورت وجود مشکل پزشکی، درمان مناسب برای کودک شما مهم است. در غیر این صورت، می توانید با کمک به کودک خود در یادگیری راه های سالم برای ابراز احساسات خود، به کاهش گاز گرفتن کمک کنید.

پیشنهاد مشاور: شناسایی کودک با استعداد ✔️ مشاوره استعدادیابی کودکان

چگونه با گاز گرفتن کودکان برخورد کنیم

اگر کودک شما گاز می گیرد، مهم است که به آرامی و با آرامش با او برخورد کنید. در اینجا چند نکته برای برخورد با گاز گرفتن کودکان آورده شده است:

  • کودک خود را به آرامی از فرد گاز گرفته شده جدا کنید.
  • کودک خود را از موقعیت دور کنید تا آرام شود.
  • به کودک خود توضیح دهید که گاز گرفتن رفتاری نامناسب است.
  • کودک خود را به جایگزینی برای گاز گرفتن، مانند گاز گرفتن یک اسباب بازی نرم، تشویق کنید.

اگر گاز گرفتن کودک شما ادامه داشت، مهم است که با یک متخصص اطفال یا روانشناس کودکان مشورت کنید. آنها می توانند به شما کمک کنند تا علت گاز گرفتن کودکخود را شناسایی کنید و راهکارهایی برای مقابله با آن ارائه دهند. رای اطلاعات بیش تر در زمینه اختلال کودکان می توانید با مرکز تخصصی کودک با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیرید.

گاز گرفتن کودکان

چیکار کنم پسرم گاز نگیره

در اینجا چند راهکار برای پیشگیری از گاز گرفتن کودکان آورده شده است:

  • کودک خود را به طور منظم به دندانپزشک ببرید تا دندان های او به طور صحیح رشد کنند.
  • به کودک خود بیاموزید که چگونه احساسات خود را به طور سالم بیان کند.
  • به کودک خود اسباب بازی های نرم و قابل گاز گرفتن بدهید.
  • از تنبیه بدنی برای جلوگیری از گاز گرفتن خودداری کنید.

ادامه مطلب

تکنیک محرومیت

اشتباه های متداول تکنیک محرومیت و راه حل آنها

 

آیا با به کار گیری این تکنیک تأدیبی کلاسیک موقعیت بدتر می شود؟ آنچه متخصصان توصیه کرده اند از قبیل تکنیک پنچ مرحله ای اصلاح گرایانه و جدید برای دادن محرومیت ها را یاد بگیرید.

محرومیت قطعاً همچون مخصه ای شگرف می ماند:که کودک چند دقیقه ای را در تنهایی می گذراند و خونسردی و انطباق پذیری پدیدار می شود. والدین اغلب قبول دارند که این روش به راحتی اثرگذار نیست به دلیل آنکه کودکان آنها به قدری دعوا می کنند که کار به محرومیت، گریه کردن و داد و فریاد می کشد به جای اینکه آرام بنشینند یا بعد از آن دست به کارهای بیشتری می زنند. اما براساس مطالعه اخیر از دانشگاه علوم و سلامت اوریگان پورتلند ۸۵درصد از والدینی که این راهبرد را به کار می گیرند  مرتکب خطاهایی همچون هشدار دادن های بیش از حد یا صحبت با فرزندان دیگر ادامه مطلب

ارتباط با کودک

چهار روش ساده اما مؤثر برای ارتباط با کودکان خود

ما مجبور نیستیم تعطیلات خود را در سرزمین دیزنی (در فلوریدا) یا برخی از جاهای رویایی دیگر بگذرانیم و به منظور محکم کردن رابطه خود و کودک برای آنها سوغاتی های آنچنانی بیاوریم. ما مجبور نیستیم هدایایی قیمتی یا هر چیزی که آنها در هر سفر (یا در اکثر مسافرت ها) می خواهند را بخریم. ما مجبور نیستیم تمام لحظات را با آنها باشیم بلکه آنها به احساس نزدیکتری دست یابد.

شما ممکن است این کارها را خردمندانه بدانید. اما وقتی می خواهید برای آنها ادامه مطلب

تنبیه کودکان

فواید تنبیه منطقی در مقابل رفتار کودک

تنبیه منطقی به کودکان کمک می کند از اشتباهاتشان درس بگیرند

خیلی از بزرگسالان به تنبیه اعتقاد دارند، چه در اتاق حبس کردن، پشت دستی یا کم کردن امتیازها باشد. پدر و مادر ها معمولا به ما روان شناس ها می گویند «کودکان برای رفتار بد به عواقب نیاز دارند.»

کودکان نیاز دارند وقتی که غیر قابل کنترل یا آزاردهنده شده اند، نابکارانه، مخرب یا گوشه گیرانه رفتار می کنند به آنها توجه کنیم و کاری انجام دهیم. به عنوان بزرگسال وظیفه ی ما در زندگی آنها این است که از آنها در برابر خودشان حمایت کنیم. وقتی که ادامه مطلب

فرزندپروری رفتارهای بد

مقابله با بدرفتاری های کودک

کنارآمدن با بدرفتاری می تواند تنش زا باشد. گاهی اوقات می تواند مانند لبریز شدن کاسه صبر شما به نظر برسد. والدین باید راههایی برای کاهش فشار درخانه پیدا کنند و می توانند با فرزندپروری مثبت به بهبود رفتار کودک خود کمک کنند. در واقع والدین می توانند بین غیرقابل کنترل شدن رفتار کودک و کمک به آنها برای مدیریت زندگی روزمره خود به روش های بهتر تفاوت ایجاد کنند.

برای مطالعه بیشتر:

ده روش برای تربیت کودکان بدون تنبیه

فرزندان و تربیت دردنیای امروز

نکته۱: انتظارات واقعی داشته باشید و نتایج را بپذیرید.

کودکان نابالغ هستند. آنها شلوغ کار، پرسر و صدا و گاه گاهی ادامه مطلب

تنبیه و تشویق کودک

اجتناب از تنبیه و تهدید در فرزندپروری

مخصوص کودکان ۵ تا ۸ ساله

طبق مقاله ی گروه توصیه های پزشکی مرکز کودک (که مقاله حاضر نیز از این سایت ترجمه شده است) گر چه تهدید ممکن است یکی از پر کاربرد ترین حربه ها در حوزه ی تربیت باشد ، اما یک راه موثر و دوستانه جهت آموزش مسئولیت پذیری و یا اصلاح رفتار نمی باشد . با این حال ، گاهی همه ی ما از تهدید ، استفاده می کنیم ، که اغلب نا معقول بوده و باعث می شود احساس حماقت کنیم و مشکل بدون ادامه مطلب

مدیریت رفتار کودکان در تعطیلات

مدیریت رفتار کودکان در تعطیلات

در این زمان از سال، بسیاری از خانواده ها در حال آماده سازی خود برای رفتن به یک مسافرت هستند و کودکان آن ها نیز برای مدتی مدرسه ندارند. تعطیلات، اغلب برای اداره کردن کودکان چالش برانگیز می شوند (حتی برای بهترین کودکان از نظر رفتار). در زیر پیشنهاداتی  برای مدیریت مسائل مربوط به رفتار کودکان در تعطیلات آورده شده است:

بیشتر بخوانید:

دلائل علمی در ضرورت تفریح برای کودکان

۱.در تعطیلات به بچه های خود یک ادامه مطلب

حرف شنویی فرزندان

حرف شنویی فرزندان

اگر فرزندتون به حرفتون گوش نمیده و مجبورید بارها چیزیو ازش بخواید و اخرش تنبیهش کنید و داد بزنید یعنی اشکال تربیتی از شماست.
کودک به خاطر اسیبی که خورده از خودش بدش میاد و ترجیح میده با شما بجنگه و اخرش هم تنبیه بشه. بسیاری از پدر مادرها تربیت رو با فرماندهی و زورگویی اشتباه میگیرند. این نگاه غلطه اشتباهه ویرانگره.
در موارد جزیی که مشکل سلامتی و خطر جسمی برای کودکانمون ایجاد نمیشه بگذارید همیشه بچه ها تصمیم گیرنده زندگیشون باشن، انتخاب غذا، خرید غذا از بیرون، جای نشستن، انتخاب لباس و،،، ما با این کار سه چیز رو به کودکمون یاد میدیم:

یک تو خوبی و حرف و کارت درسته
نظر و عقیده تو خوب و محترمه و با ارزش

وقتی ما در موارد جزیی و کم اهمیت به حرف کودکمون گوش میدیم اونها در مسائل مهم با ما مشورت میکنن و به ما توجه میکنن.

این احساس ازادی و راحتی به کودکانمون استقلال میده فرصت رشد و انتخاب میده اشتباه هم بکنن ازش یاد میگیرن و می اموزند زندگی لج و لجبازی نیست.

روزی که من دو دفعه به خواسته های کوچک فرزندم گوش بدم حتی اگر اشتباه باشه احتمال انکه او کم کم توجهی به حرفای من بکنه و من بتونم اونو براه بیارم به مراتب خیلی بهتر از لجبازیه.
دادن پاداش: تشویق باعث رشد اعمال نیک و حرکت به سوی ترقِّی می شود. ما باید کار خوب را با لذت در ذهن کودک گره بزنیم. این لذت شامل کتاب خوان شدن کودک، درس خواندن، تمیز کردن اتاق، مسواک زدن، اموزش صحیح دستشویی رفتن، و دیگر روش تربیتی کودک می باشد.
دادن پاداش به این شکل میباشد که برای کار خوب کودک پاداشی در نظر گرفتن می باشد. این پاداش می تواند از گرفتن برچسب و استیکر، تا رفتن به شهر بازی یا خرید اسباب بازی باشد. در ابتدا هر بار کودک بعد از انجام کار خوب پاداش دریافت می کند. به مرور که کار خوب نهادینه شد دادن پاداش یک بار در میان، دوبار در میان و در اخر به صورت تصادفی است. اینجاست که انجام ان کار در ذهن کودک برای تمام عمر با لذت گره خورده است

منبع: کودک و نوجوان

ایجاد عادات مناسب تلویزیون دیدن در کودکان

ایجاد عادات مناسب تلویزیون دیدن در کودکان

 

چگونه درکودکان عادت‌های خوب درمورد تلویزیون ایجاد کنیم؟

فوایدی که تلویزیون برای جامعه دارد بسیار زیاد است. تلویزیون وسیله ای برای سرگرمی است که به ما روحیه خوبی می‌دهد، اطلاعات را به طوراثربخشی درجهان پخش می‌کند، و می‌تواند به نحوی باعث پیوند با دوستان وخانواده شود. به‌ هر حال، مانند هرچیز دیگری درزندگی، مقدار زیادی از یک چیز خوب می‌تواند بد باشد. تلویزیون اغلب برای فرار از واقعیت استفاده می شود. کودکان زمان زیادی را صرف تماشای تلویزیون می‌کنند که باعث می‌شود کمتربه مطالعه و معاشرت با دیگران بپردازند. بر پایه تحقیقی که ادامه مطلب

مدیریت رفتار نوجوانان

توانمدسازی والدین در مدیریت رفتار نوجوانان

اگر شما برای دشتن پیامد موثر برای نوجوانتان دچار مشکل شده اید، بدانید که شما تنها نیستید. بسیاری از والدین به نظر می رسد که نمی توانند هیچ تاثیری بر روی نوجوانشان داشته باشند، و به نظر می رسد که انجام دادن کار درست برای نوجوان کار غیر ممکنی است. اگر شما یک نوجوان دارید، ممکن است حرکتاتی را نسبت به فرزندتان انجام داده باشید، بازی های ویدئویی اش را دور ریخته باشید، یا امتیازات رانندگی اش را برای ماه ها به حالت تعلیق ادامه مطلب

خودگردانی در کودکان و تقویت آن

خودگردانی و تقویت آن در کودکان

 

کودکانی که خودگردان هستند، می توانند آزادانه تکالیف و مسائل خود را حل و فصل کنند. این کودکان بعضی کنترل ها را بر خودشان اعمال می کنند و حداقل درتاثیرگذاری بر بعضی از جنبه های زندگی که برایشان اهمیت دارد، خود را آزاد می دانند. کودکانی که فاقد توانمندی برای هدایت خود باشند، احساس ناامیدی می کنند و برای پیشرفت در آینده، به دیگران وابسته می شوند. توانایی کودک برای کنترل کردن، یا حداقل تاثیرگذاری بر امور حال و آینده ی خود، ادامه مطلب

تقویت مثبت رفتارهای کودک

تغییر رفتار کودکان با تقویت های درست

 

«روشی که باعث تقویت رفتارهای مثبت می شوند مهم تر از مقدار آن است.»

بی.اف.اسکینر

توجه: روش های رفتارگرایی محض به تنهایی برای تغییر رفتار کودکان کافی نیستند و حتما باید ملاحظات انگیزشی و .. را نیز در تغییر رفتار کودکان در نظر گرفت. با این حال در این مقاله اشاره مختصری بر این روش های رفتاری و چگونگی استفاده از انها ادامه مطلب

اضافه وزن و چاقی در کودک نگرانی وزن کودک

اضافه وزن در کودک و چگونگی برخورد با آن

 

یک مطالعه ی جدید نشان داده صحبت کردن زیاد با کودک در مورد اضافه وزن و چاقی وی تاثیرات منفی بر او دارد.

به عنوان والدین، ما برای کودکانمان بهترین ها را می خواهیم. ما می خواهیم که کودکانمان بهتر از ما زندگی کنند و زندگی بهتری نسبت به ما داشته باشند؛ که شاد، موفق و بیشتر از هر چیزی سالم باشند. برای بسیاری از افراد، این کلمات به این معنی است که ما می خواهیم که کودکانمان لاغر باشند. و اگر حتی نخواهیم لاغر باشند قطعا نمی خواهیم که آنها چاق هم باشند. در اخبار ظهر، در رابطه با خطر چاقی کودکان ادامه مطلب

تلویزیون و کودک

تلویزیون و کودک

 

چگونه عادت های خوب تلویزیون دیدن در بچه ها ایجاد کنیم؟

فوایدی که تلویزیون برای جامعه دارد  بی حد و اندازه است. تلویزیون نقش یک رسانه سرگرمی را بازی می کند که باعث می شود حال خوبی  برای ما به وجود آورد. تلویزیون اطلاعات جهانی را به طرز بسیار موثری انتقال می دهد و می تواند وسیله ای برای پیوند با خانواده و دوستان شود. با این وجود، مثل هر چیز دیگری در زندگی، خوب بودن بیش از حد با خود بدی هایی به همراه دارد. تلویزیون اغلب به عنوان وسیله ای برای ادامه مطلب

ویژگی های فرزندان در آینده

 

ویژگی های فرزندان در آینده 

 

ویژگی های فرزندان در آینده

 

 

 

 

برای کودک خود به چه چیزی نیاز دارید؟

برای کودک خود به چه چیزی را دوست دارید؟

مایلید او در آینده چگونه فردی شود؟

لطفا چند لحظه به کلمات زیر نگاه کنید و دور پنج ویژگی که دوست دارید کودکتان داشته باشد دایره بکشید. بعد روی ویژگی هایی که دوست ندارید کودکتان داشته باشد خط بکشید.

ماجراجوورزشکارهنرمندکنجکاوترسواجتماعیمهربانمستقل
مطیعپرحرفپرانرژیمثبت گراآرامبا اعتماد بنفسحساسپذیرا
اهل ریسکخجالتیهمه فن حریفخلاقپرخورسازگارهیجانیشوخ طبع
محتاطحرف گوش کنلجبازمستبدایرادگیرمودبرقابت جوجسور
منفی گراسخت گوشباپشتکارهمکارمنعطفحل کننده ی مسالهمبتکرفرهیخته
متفکرمسوولیت پذیرهمدلبا ارادههدفمندصبورتنبلشاد

حالا به دقت به انتخاب های خود نگاه کنید و اگر ممکن است آنها را با انتخاب های یکی دیگر از والدین یا دوست خود مقایسه نمایید.

برخی از این ویژگی ها به طور مستقیم و یا به طور کلی به موقعیت های تحصیلی مربوط نمی شود. در واقع شواهد نشان می دهند که موفقیت در زندگی فقط مبتنی بر هوش عقلانی (IQ) نیست، بلکه به عواملی دیگر مربوط هستند که البته بسیار هم اهمیت دارند.

یک بار دیگر به انتخاب های خود دقت کنید و ببینید که این گزینه ها چگونه تاثیر می گذارند بر:

شیوه ای که برای صحبت کردن با کودک خود بر می گزینید.

نوع برخورد یا رفتار با او

فعالیته هایی که اجازه می دهید تجربه کند.

موفقیت چیست؟

اگر از هر پدر یا مادری بپرسید که برای فرزندان خود خواهان چه چیزی هستند، اکثر آنها خواهند گفت که فقط کودکانشان شاد و راضی باشند، ولی چه چیزی شادی و رضایت را در زندگی ایجاد می کند؟

زمانی  که فرزند شما به کلاس اول ابتدایی رفت زندگی خود را با آزمونها و تست های آموزشی آغاز کرد. شاید شما معتقد باشید که این آزمونها ، معیار خوبی برای سنجش موفقیت آنها ست. البته قطعا قبولی در امتحانات درسی و گذراندن آنها بسیار مهم است. ولی این فقط یک نوع موفقیت خواهد بود.

بعضی از این افراد ، در زمان تحصیل دانش آموزانی موفق بوده اند ولی برخی از آنها این گونه نبوده اند ، بلکه ویژگی هایی خاص نظیر موارد زیر داشته اند:

اعتماد به نفس بالا، احساس رضایت از خود، احساس اطمینان و ارزشمندی نسبت به توانایی های خود، مدیریت و کنترل هیجانها، آگاهی نسبت به احساسات خود و توانایی در مدیریت آنها، ارتباط خوب و موثر با دیگران، قدرت فهم احساس دیگران، برقراری یک ارتباط موثر و مفید با مردم، برخورداری از یک دید مثبت به مسائل و مشکلات زندگی، قوی بودن، داشتن قدرت ریسک بالا و نگریستن به مشکلات به عنوان بخشی از فرایند یادگیری.

کودکان را برای زندگی آماده کنیم. این نگرش ها و مهارتهای ضروری و حیاتی، برای آماده ساختن کودکان در «زندگی» باید مد نظر قرار گیرد. موضوع اصلی ، هوش یا توانایی های ذهنی کودکان نیست. علاوه بر این ، کودکی که مهارتهای زندگی را بیاموزد بهتر می تواند از استعدادهای خود در مدرسه بهره ببرد و به همین ترتیب، موفقیت در فعالیت های زندگی تحصیلی ، او را در بقیه ی عرصه های زندگی موفق تر خواهد ساخت. باید دانست که برای آموزش مهارتها و نگرش های صحیح زندگی به کودکان ، شرایط و امکانات خاصی مورد نیاز نیست، بلکه دانایی و توانایی والدین در این زمینه کارساز خواهد بود.

هر کس در هر سن و جایگاه شغلی و اجتماعی می تواند مهارتهای زندگی را بیاموزد، همان طور که مهارتهای دیگر را فرا می گیرد، آموختن و تمرین کردن این مهارت ها بسیار ساده است. ولی آغاز فراگیری قبل از ۶ سالگی بسیار مطلوب است، چرا که کودکان ، در این سن ذهن خود را شکل می دهند و در مورد چگونگی ارتباط خویش با محیط پیرامون می اندیشند.

در واقع کودکان، در این سن به ساختن ذهنیت خویش می پردازند و مغزشان رشد می یابد. ارتباط یاخته های عصبی و سلول های مغز باعث یادگیری بچه ها می شود و ما می دانیم که بخش اعظم ارتباط های مهم که ناشی از رشد سیستم عصبی انسان است در پنچ سال اول زندگی ساخته می شود. البته این بدان معنا نیست که ما در سنین بعدی نمی توانیم چیزهای دیگری را یاد بگیریم، ولی توانایی ما برای یادگیری، در همان سالهای اولیه زندگی شکل می گیرد. علاوه بر این ، زیر بنای شخصیت و اعتماد به نفس ما تحت تاثیر توانایی ما برای مقابله با چالش های زندگی و یادگیری رشد می کند.ویژگی های فرزندان در آینده 

مهارتهای زندگی یعنی اینجاد روابط بین فردی مناسب و موثر، انجام مسئولیتهای اجتماعی، تصمیم گیری صحیح، حل تعارضات و کشمکش ها بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه می زنند. برنامه ی آموزش مهارتهای زندگی بر این اصل استوار است که کودکان حق دارند توانمند شوند و نیازمند آنند که بتوانند از خود و علاقه هایشان در موقعیت های سخت زندگی دفاع کنند. این نوع برنامه ها در پیشگیری از مخاطرات سلامت نگاهی کلی دراند و به آموزش محدود تنها یک مهارت بسنده نمی کنند.

اهداف اموزش مهارتهای زندگی : مجموعه مهارتهای زندگی، نه تنها به توانمند ساختن افراد در زندگی حال نمی اندیشد ، بلکه بر توانمندی آنان برای زندگی آینده نیز تاکید می ورزد. در ضمن ، بر شکوفایی توانایی های بالقوه ی افراد متمرکز است . به طور کلی ، هدف از مجموعه مهارتهای زندگی ، کمک به فرد برای حرکت از توانایی ها و ضعفهای مهارتی، به سوی مهارتهای توانمندی، قوی و سازنده است.  چنین مهارتهایی برای زندگی ، تصمیمات متعهدانه ی فرد را در بر می گیرد.

مسئولیت پذیری یا تعهد فردی ، مفهوم مثبتی است که طبق آن ، افراد نسبت به سلامتشان و اتخاذ تصمیمشان در مسائل زندگی خویش متعهد هستند. در واقع هدف نهایی مهارتهای زندگی این است که افراد، مسئولیت برتری و شایستگی فردی خویش را بپریرند. این شایستگی فردی شامل احساس کفایت و شایستگی سطح بالا، سلامت روانی، خودشکوفایی و پذیرش مسئولیت فردی است. در نتیجه می توان گفت که مجموعه مهارتهای زندگی، هم اهداف پیشگیرانه دارد و هم کنترل مدیریت مشکلات، و مانند سبک رویکرد آموزشی، هم برای مداخلات گروهی و هم فردی مناسب است.

به گزارش سازمان بهداشت  جهانی، هدف  از اموزش مهارتهای زندگی ، افزایش توانایی های روانی اجتماعی و در نهایت پیشگیری از ایجاد رفتارهای آسیب زننده به بهداشت و سلامت و ارتقای سطح روانی افراد است.

یکی از اهداف اصلی برنامه ی مهارت های زندگی، ارتقای بهداشت روانی کودکان و نوجوانان است . مطالعات بسیاری در مورد تاثیر برنامه ی آموزش مهارتهای زندگی در ابعاد مختلف سلامت روان انجام گرفته و نتایج نشان داده است که آموزش این مهارتها سبب افزایش عزت نفس، بهبود رفتارهای اجتماعی و سازگاری اجتماعی ، افزایش رضایت سیستم خانوادگی و سازگاری با خانواده ، افزایش مهارت حل مسائل شخصی و بین فردی و افزایش مهارتهای مقبله ای شده است.

مهارت هایی که باید آموزش داده شود:در دوره مهارت های زندگی ، این مهارتها باید به کودکان به همراه تمرین ، بازی و فعایت ها ی جالب آموزش داده شود.

توانایی تصمیم گیری: این توانایی به فرد کمک می کند تا به نحوی موثر در مورد مسائل زندگی خود تصمیم گیری کند. چنانچه کودکان بتوانند فعالانه در مورد اعمال خود تصمیم بگیرند، جوانب مختلف راه حل هایی که می توانند انتخاب کنند را بررسی کرده و پیامد هر انتخاب را ارزیابی نماینده آنگاه خواهند توانست که از سطح بیشتری از سلامت روانی برخوردار شوند.

توانایی حل مساله : این توانمندی، فرد را قادر می سازد که به طور موثر تری مسائل زندگی را حل کند. اگر مسائل مهم زندگی حل نشده بمانند، تنش روانی و به دنبال آن مشکلاتی برای جسم در پی خواهند داشت.

توانایی تفکر خلاق: این نوع تفکر ، هم به حل مساله و هم به تصمیم گیری های مناسب کمک میکند. با استفاده از این نوع تفکر، راه حل های مختلف مسائل و پیامدهای هر یک از آنها بررسی میشود تا در اختیار روند تصمیم گیری قرار بگیرد. این امر فرد را قادر می سازد تا مسائل را ورای تجارب مستقیم خود دریابد . حتی زمانی که مشکلی وجود ندارد و تصمیم گیری خاصی لازم نیست، به سازگاری و انعطاف بیشتری به زندگی روزمره خود بپردازد.

توانایی تفکر نقادانه: تفکر نقادانه ، توانایی تحلیل اطلاعات و تجارب است. آموزش این مهارت، کودک را قادر می سازد تا در برخورد با ارزش ها، فشار گروه هم سالان و رسانه های جمعی ، مقاومت نماید و از آسیبهای ناشی از این موارد در امان بماند.

توانایی برقراری رابطه ی موثر: این مهارت به فرد کمک می کند که از طریق کلام یا رفتار خود و به شیوه ای متناسب با فرهنگ، جامعه و موقعیت ، بتواند خود و ارزش ها و باور های خویش را مطرح سازد. بدین ترتیب فرد خواهد توانست نظرات ، عقاید، خواسته ها، نیازها و  عواطف خود را ابراز کند و در صورت نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی نماید. مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران در هنگام ضرورت از مشخصات مهم یک رابطه ی سالم است.

توانایی برقراری روابط بین فردی سازگارانه: این توانایی به ایجاد روابط بین فردی مثبت و موثر انسان با دیگران کمک می کند. یکی از این موارد توانایی ایجاد و ابقای روابط دوستانه است که در سلامت روانی و اجتماعی، روابط گرم خانوادگی و قطع روابط اجتماعی ناسالم نقش بسیار مهمی ایفا می کند.

 توانایی آگاهی از خود: خودآگاهی ، توانایی شناخت خود و آگاهی از خصوصیات ، نقاط ضعف و قدرت، خواسته ها ، ترس ها و انزجارها است. رشد خودآگاهی ، فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این امر معمولا پیش شرط و شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی مناسب و همدلانه است.

توانایی همدلی با دیگران: همدلی یعنی این که فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد درک کند. این مهارت به انسان کمک می کند تا بتواند دیگرن را حتی وقتی با آنها بسیار متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام بگذارد. همدلی، روابط اجتماعی را بهتر می کند و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده نسبت به انسان های دیگر منجر می شود.

توانایی مقابله با هیجانها: این توانایی، فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص دهد، نحوی تاثیر هیجانات بر رفتار را بداند و بتواند واکنشی مناسب به هیجانهای مختلف نشان دهد. اگر با حالت های هیجانی مثل غم، خشم یا اضطراب درست برخورد نشود، این موارد تاثیراتی منفی بر سلامت روانی و جسمی یا اجتماعی خواهند گذاشت.

توانایی مقابله با تنش ها: این توانمندی شامل شناخت تنش های مختلف زندگی و تاثیرات آنها بر فرد است. شناسای منابع تنش زا و نحوی تاثیر آن بر انسان، فرد را قادر می سازد تا با اعمال و موضع گیری های خود فشار را کاهش دهد. مسلم است که عوامل فرهنگی و اجتماعی، تعیین کننده ی ماهیت زندگی است. مثلا در بعضی جوامع ، پسران در برقراری تماس جنسی با ممنوعیت عرفی مواجه نیستند، حال آنکه در مورد دختران کاملا برعکس است. بنابراین برای استفاده از مهارتهای زندگی با هدف افزایش توانایی های روانی و اجتماعی، جنسیت نقش مهم دارد.

یادگیری مهارتهای زندگی چه کمکی به کودک من خواهد کرد؟

شاد و خرسند بودن از تمامی اتفاقات زندگی ، نه صرفا موفقیت های تحصیلی و بازی و تفریح .

کودک شما از توانمندی خود در یادگیری بیشتر احساس رضایت خواهد کرد.

مهارتهای زندگی در هر سن و سالی قابل آموزش و توسعه یافتن است. اما بهتر است از قبل از سن ۶ سالگی آغاز شود.

آگاه بودن از نگرش ها و رفتارهای خود  گامی مهمی در کمک کردن به کودکان است.

داشتن یک نگرش مثبت به اشتباهات و خطاهای خود، برای موفقیت در یادگیری و زندگی بسیار ضروری و مهم است.

منبع:مشاوره-خانواده.com

حالت تهاجمی کودکان

حالت تهاجمی کودکان

حالت تهاجمی کودکان

 

بسیاری از کودکان با مشکل و اختلالات رفتاری زیادی در دوران کودکی خود مواجه هستند که اگر به موقع تشخیص داده نشوند و به آن ها رسیدگی نشود در دراز مدت می تواند نتایج بسیار بدی را به همراه داشته باشد. حالت تهاجمی در کودکان که می تواند با رفتارهای پرخاشگرانه همراه باشد را می توان به نوعی مرحله از تکامل و رشد او دانست که جای نگرانی خیلی زیادی ندارد چرا که عده ای خیال می کنند که شخصیت کودک به همین صورت باقی خواهد ماند ولی اینگونه نیست، به شرطی که در مقابل رفتارهای تهاجمی در کودکان رفتارهایی درست و منطقی و به جا از والدین سر بزند وگرنه حالت تهاجمی و نامناسب ممکن است در بزرگ سالی فرد نیز تاثیر بگذارد.

در واقع می توان گفت اگر این حالت تهاجمی فقط جزئی از مرحله تکامل کودک باشد جای هیچ گونه نگرانی نداشته اما اگر به یک عادت رفتاری در او تبدیل شود می تواند نگران کننده بوده و در آینده او نیز به شدت تاثیر گذار باشد لذا توجه والدین در این زمینه و درک آن ها می تواند بسیار موثر و مفید باشد. همواره باید به جای نتیجه گیری درباره رفتارهای تهاجمی در کودک به دنبال علت این رفتارها و حالات بود و والدین باید به این نکته توجه کنند که حالت تهاجمی رفتاری تازه در کودک شان است و یا او مدت ها است که این حالت را دارد. اگر این حالت تازه در کودک آغاز شده باشد آن گاه مواردی مانند تفریح و سرگرمی می تواند موثر و مفید باشد مثلا صحبت کردن در مورد چیزهای ملموس خوب است به طور مثال به بچه بگویید ببین آن گنجشک خوشکل لب پنجره نشسته و غذا می خورد! و یا ببین آن پیرزن چگونه با قد خمیده اش راه می رود. نکته بسیار مهم این است که هنگام حالات تهاجمی در کودک و در حین پرخاشگری معمولا به ندرت می توان با دلیل و منطق به کودک فهماند که کار او اشتباه است پس به جای آن می شود با آرامی و نرمی  ملایمت با کودک رفتار نموده و پس از تمام شدن موضوع با کودک در رابطه با آن سخن گفت.حالت تهاجمی کودکان

حفظ خونسردی والدین در موارد پرخاش و تهاجم کودک می تواند بسیار خوب و موثر بوده و باعث کاهش این حالات در کودک شود. در هر صورت بهترین حالت این است که در هنگام تهاجم کودک از بروز رفتارهای خشن و داد زدن که خود می تواند موجب تشدید موضوع شده و واکنش های کودک را در بر داشته باشد خودداری نمود به خصوص اگر کودک یک کودک لج باز و حرف نشنو نیز باشد. اما این بدین معنا نیست که در هنگام بروز رفتارهای تهاجمی در کودک او را کاملا به حال خود گذاشه و اصلا او را سرزنش نکنیم اما باید گفت که سرزنش و برخورد شدید با کودک در اکثر موارد نمی تواند موثر واقع شود بلکه اگر کمی او را سرزنش کنیم خیلی موثر تر و بهتر خواهد بود. سکوت یک خاصیت و حالت دارد که دقیقا می تواند موجب ارامش شود لذا خانواده و پدر و مادرهایی که در برابر رفتار و حالات تهاجمی کودک خود سکوت اختیار می کنند می توانند موجب کاهش خشم و ارام شدن او را فراهم کنند مثلا گفتن جمله ” اگر می خواهی داد بزنی به اتاق خودت برو” می تواند ارامشی توام با بی تفاوتی نسبت به رفتار کودک را نشان داده و به او بفهماند که عصبانیت و پرخاش نمی تواند را مناسبی برای درخواست و نشان دادن خواسته ها و تمایلاتش باشد.

در نهایت اگر گودک تهاجمی دارید ضمن رعایت موارد گفته شده در صورت احساس نیاز به مشاوره حتما با یک روانشناس خوب مشورت نموده تا رفتارها کاهش یافته و کودک بهبود یابد.

منبع:مشاورانه

تکنیک هایی برای کنترل رفتاری کودکان 4

تکنیک هایی برای کنترل رفتاری کودکان ۴

 

 

تکنیک هایی برای کنترل رفتاری کودکان ۴

نحوی صحیح تحسین کردن

 

در یک پژوهش کوکان با هوش نرمال و بالاتر به دو گروه تقسیم شدند هر گروه می بایستی پازل هایی را در سه سطح دشواری، متوسط، سخت و بسیار سخت درست می کردند. والدین کودکان نیز آنها را مورد تشویق قرار می دادند.

گروه یک پازل در سطح دشواری متوسط را ساختند، والدین گروه یک گفتند:«آفرین، تو چقدر باهوش هستی» و گروه دو گفتند:« آفرین، تو چقدر خوب دیدی، تو چقدر خوب دقت کردی». وقتی کودکان به پازل سطح سخت رسیدند نیمی از کودکان گروه یک از ساختن پازل انصراف دادند ولی همگی کودکان گروه دو در تلاش بودند و راهنمایی می خواستند و زمانی که به پازل های سطح دشواری بسیار سخت رسیدند بیشتر از نیمی از کودکان گروه یک از درست کردن پازل انصراف دادند ولی همگی کودکان گروه دو در تلاش بودند و راهنمایی می خواستند. و زمانی که پازل های سطح دشواری بسیار سخت رسیدند بیشتر از نیمی از کودکان گروه یک از درست کردن پازل انصراف دادند ولی همگی کودکن گروه دو در حال تلاش برای ساختن پازل بودند. پژوهشگران بررسی کردند، کودکان گفتند:« وقتی پازل را درست کردیم و به ما گفتند با هوش هستیم. اگر نتوانیم پازل را درست کنیم پس دیگر با هوش نیستیم » آنها از موقعیت های چالش برانگیزی که می تواند آنها را باهوش نشان ندهد اجتناب کردند. اما بچه های گروه دو که می توانستند پازل را درست کنند والدین انها گفتند:« چقدر خوب دیدی، چقدر خوب دقت کردی» زمانی که نتوانستند پازل را ندرست کنند به خود گفتند حتما خوب ندیده ام باید بیشتر تلاش کنم ، حتما خوب دقت نمی کنم باید دقتم را بالا ببرم. آنها همچنان به تلاش خود ادامه دادند.مشاور کودکان

والدین هر دو گروه قصد تشویق کردن کودک خود را داشتند، اما تشویق های اغراق آمیز، غرور و افتخار بیش از حد نتیجه معکوس می دهد. باعث افزایش نگرانی ها و دغدغه در کودک می شود که اگر عملکرد من با شکست رو به رو شود آیا آنها به من افتخار می کنند؟ من باهوش هستم؟ لذا چنین کودکانی فقط موقعیتهایی را جستجو می کنند که می دانند از پسش بر می آیند و ضامن موفقیت آنها باشد و از هر موقعیت که ریسک بخواهد چالش بر انگیز باشد فرار می کنند.

در واقع جدی ترین مشکل ، زمانی که والدین با اغراق تحسین می کنند یا بیش از حد تحسین به کار می برند این است که کودک از آن پس طوری عمل می کند که به دنبال رضایت و خوشحالی شما ست و دیگر متوجه علائق خود نیست یعنی عوامل بیرونی رفتار او را کنترل می کند و شوق و اشتیاق درونی در انجام کارها جای خود را به تحسین شما می دهد. در اینجا روش های مختلفی ارائه می شود که می توانید از آنها برای صحبت کردن با کودک خود در موقعیتها استفاده کنید و احساس پاداش گرفتن در او ایجاد کنید.

تکنیک هایی برای کنترل رفتاری کودکان ۴

به جای اینکه برچسب های کلی بزندی مثل اینکه چقدر باهوشی، چقدر هنرمندی ، چقدر ورزشکاری به افعال ریزتری که لازمه باهوشی یا هنرمندی یا ورزشکاری است اشاره کنید.

چقدر خوب گوش کردی و به یاد سپردی، چقدر خوب از رنگهای مختلف استفاده کردی، چقدر خوب تعادلت را حفظ کردی

یا می توانید بگوید:« تو واقعا سخت کار می کنی ، در مورد کاری که انجام داده ای چه احساس داری؟»

«در مورد تصویری که کشیده ای توضیح بیشتری بده؟»

هنگامی که در حال کشیدن تصویر گل بودی( یا وقت امتحان یا وقت گل زدن ، چه احساسی داشتی؟»

با اینگونه صحبتها، شما کودک را متوجه افکار و احساسات و تلاش های خودش در موقتیت می کنید. یعنی تمرکز بر روند کار تا نتیجه حاصله، و کودک می فهمد که تلاش مهم تر است. قابل درک است که این تغییر ناگهانی برای شما والدین سخت است که عادت به تحسین کرده اید در ابتدای راه می توانید به کودکتان اجازه دهید بیشتر در مورد کارش توضیح داده و حرف بزند تا شما فرصتی برای اندیشه و اجرای این تغییر در رفتار و گفتارش داشته باشد.

منبع:e-teb.com

تکنیک هایی برای کنترل رفتاری کودکان 3

تکنیک هایی برای کنترل رفتاری کودکان ۳

 

تکنیک هایی برای کنترل رفتاری کودکان 3

کتک زدن، خشنونت فیزیکی و فرزندان

 

خانم هاشمی، مادر یک پسر ۸ ساله است، پسرش دانیال از مدرسه برگشته و در حالی که نالان است می گوید:« مامان، پرهام منو زده». خانم هاشمی سردرگم است نمی داند چه پاسخی به دانیال بدهد، او گاهی به شیوه های که در زیر شرح آن می رود به دانیال پاسخ داده است:

موقعیت الف: مامان :« خوب تو هم اونو بزن» دانیال می گوید:« آخه می ترسم» مامان:« این قدر ترسو نباش»

موقعیت ب- مامان :« تو نزنش، نباید همکلاس تو بزنی به معلمت بگو» دانیال :« خوب بعدش بهم می گن خبرچین ، بچه ننه»

دو پاسخ خانم هاشمی به ظاهر با هم خیلی تفاوت دارند اما در حقیقت هر دو یک روش یکسان هستند.در هر دو روش خانم هاشمی نحوی تفکر خودش را به دانیال منتقل کرده است. در هیچ کدام از دو موقعیت دانیال در یافتن راه حل فعال نیست بلکه فقط پذیرنده است.مشاوره کودکان

اما پس از آموزش شیوه حل مسئله، خانم هاشمی گفتگوی متفاوتی با دانیال دارد که پسرش را از انفعال خارج و به سمت متفکر بودن در موقعیتها هدایت می کند.

تکنیک هایی برای کنترل رفتاری کودکان ۳

مامان:« قبل از اینکه تو رو بزنه چی شده بود؟ یادت هست؟» دانیال:«من بهش گفتم کثافت» مامان:« چرا بهش گفتی کثافت؟ چیزی شده بود؟ ناراحت یا عصبانی شده بودی؟» دانیال: « اره، کتابمو پاره کرده بود، کتاب ریاضی مو» مامان:« وقتی کتابتو پاره کرد چه احساسی داشتی؟» دانیال:« خیلی عصبانی شدم ، ناراحت شدم» مامان: « وقتی بهش گفتی کثافت فکر می کنی اون چه احساسی پیدا کرد؟» دانیال:« ناراحت شده ، عصبانی شده» مامان:«دانیال فکر کن ببین می تونی یه راه متفاوتی پیدا کنی که او تو رو نزنه ، تو هم اونو ناراحت یا عصبانی نکنی؟» دانیال:«منم کتابشو پاره کنم» مامان:« خوب بعد از پاره کردن کتابش چی می شه؟» دانیال:« دعوا می شه؟» مامان :« تو می خوای این طوری بشه؟ دانیال:«نه» مامان:« پس یه فکر دیگه بکن که دعوا نشه» دانیال:« بهش بگم اگر کتاب منو پاره کنی دیگه تا قیامت دوستت نیستم» مامان:« آها این روش هم متفاوته و هم خوبه»

دقت کنید در این گفتگو با دانیال ، خانم هاشمی به او نگفته است که چه کاری بکند یعنی ماهی به دانیال نداده است در عوض به دنیال کمک کرده فکر کند یعنی ماهیگری به او آموخته است. خانم هاشمی برای اینکه دانیال بااین شیوه پاسخی را یافته به او جایزه داد.سپس دانیال این شیوه را در چندین موقعیت دیگر به کار بست.

منبع:مشاوره-خانواده.com