علل دروغ گویی در کودکان

تمام علل دروغ گویی در کودکان

درمان قطعی دروغگویی کودک، علل دروغ گویی در کودکان در این مقاله آورده شده است. دروغ در میان کودکان خردسال و ابتدایی که تازه شروع به درک تمایز و اختلاف بین خیال و واقعیت کرده اند، رایج تر می باشد.

به مرور کودک شما کمی باهوش تر می شود و درک می کند که دروغ گفتن اشتباه است، اما همچنین می‌داند که دروغ می‌تواند به او کمک کند تا از عواقب و کارهای سخت دوری کند. حال چگونه باید این رفتار را ریشه یابی و حل کرد؟ برای درک این موضوع با ما همراه باشید.

علل دروغ گویی در کودکان

ممکن است بارها شاهد دروغ گفتن از زبان کودک خود بوده اید و این مسئله شما را آزار داده است. متاسفانه برخی از والدین بدون در نظر گرفتن عللی که منجر به گفتن دروغ در کودک شده اند، دست به تنبیه وی می زنند. در این مقاله برخی از علت های رایج دروغ گویی کودکان آورده شده اند:

ترس

برخی خانواده ها تلاش میکنند با خشونت و ایجاد وحشت کودک خود را از عادات بد دور کنند، هرچند این روش پاسخگو نیست و اثر عکس میدهد زیرا این ترس دو نتیجه میتواند داشته باشد، یا این که از ترس تنبیه والدین کم کم به دروغ گویی و تاثیر مثبت آن در تنبیه نشدن عادت کند، یا به زبان دیگر همین خشونت و سخت گیری بیش از حد باعث میشود نه تنها عمل ناپسند اولیه ترک نشود بلکه دروغگویی هم به آن اضافه شود، یا این که به مرور زمان ترسش بریزد و بدون خجالت و با گستاخی بیشتر عمل ناپسند خود را انجام دهد. 

در هر دو صورت بدیهی است که خشونت والدین و وحشت کودک از تنبیه شدن اگر بیش از اندازه شود به جای اثر مثبت اثر مخرب تر هم میگذارد. همچنین، بدیهی است که این روش حتی اگر عمل کند موقت است زیرا هیچ گاه میل به انجام کار صحیح در آن ها تقویت نشده که خودشان تصمیم بگیرند که به آن عمل کنند و تنها مانع روبروی آن ها خشم والدین است که به مرور زمان کم اثر میشود. همچنین این کودکان در بروز عواطف خود نیز به مشکل میخورند.

اگر کودک دروغگو خودش به این نتیجه برسد که کاری غلط است احتمال این که به آن انحراف دچار شود بسیار کمتر میشود و وقتی خانواده با او با خشونت برخورد نکرده است نسبت به کودکی که تنها دلیلش ترس از مواجهه با خشم اطرافیان است، با والدینش احساس نزدیکی بیشتری میکند، و کمتر احساس نیاز میکند که به دروغ متوسل شود، زیرا ترسی از عواقب راست گویی خود ندارد.

برای مطالعه بیشتر:

دلائل دروغ گویی در کودکان و مقابله با آن

گفتگو با فرزندان در مورد دروغگویی

با توجه به موارد گفته شده یکی از بزرگ ترین دلایلی که باعث میشود کودک به دروغ روی بیاورد ترس از مجازات شدن است، زیرا به دنبال پیدا کردن راهی است که از تنبیه شدن فرار کند و یک راه رایج برای این امر تقویت عادت دروغ گویی است، و طبیعتا خشن تر شدن برخورد ها و مجازات ها ترس را بیشتر میکند و ترس بیشتر باعث دروغ های بیشتر میشود.

بنابراین برای این که این ترس ها باعث شکل گرفتن و گسترش دروغگویی در کودک نشوند بهترین درمان دروغگویی کودک نشان دادن عطوفت و مهربانی و احترام به عقاید کودک است، تا با مشاهده ی آرامش و محبتی که در خانواده وجود دارد بدون ترس از عواقب آن بتواند حرفش را بزند. کودکی که احساس کند به نظرش اهمیت داده میشود و میتواند بدون عواقب حرفش را بزند نیاز به دروغ نخواهد داشت.

احساس تحقیر

یکی دیگر از عامل هایی که باعث می شود که کودک دروغ بگوید، احساس تحقیر می باشد. کودکی که در معرض توهین و تحقیر قرار می گیرد و به شخصیت او ضربه می زند، تلاش می کند تا از طریق روش های مختلفی که برای او امکان دارد، تلاش کند تا در مرکز توجه افراد خانواده و نیز دیگران قرار بگیرد و همچنین احترام برای شخصیت وی قائل بشوند.

کودک از هر راهی و فرصتی استفاده می کند تا به هدفش برسد. یکی از روش هایی که او برای رسیدن به این گونه هدف ها مورد استفاده قرار می دهد، دروغ گفتن است. کودکی که در خانواده به او توجه نمی شود، و مدام در معرض تحقیر و بی توجهی از جانب اطرافیان است و با و زندگی خود را با فقر و محرومیت می گذراند، بهترین و بزرگترین لذتش، مطرح کردن خود و جلب توجه دیگران است.

کودک در این گونه موقعیت ها، با راست گویی و صداقت، نمی تواند که نظر دیگران را به خود جلب کند و همچنین افکار آن ها را به سوی خود بکشاند. ناچارا به دروغ گویی متوسل می شود. دروغ های بزرگ و هیجانی، دروغی که مرکز توجه را به سمت خود جذب می کند و خانواده را به جوش و خروش و هیجان وادار می کند.

به عنوان مثال؛ ” کودک به منزل وارد می شود و با صدای بلند فریاد می زند که پدر با ماشین تصادف کرد. و یا نیز معلم مان از طبقه سوم مدرسه سقوط کرد و مرد “. زمانی که اعضای خانواده قصد دارند خود را به محل وقوع سانحه برسانند، احساس لذت و شادی به کودک دروغگو دست می دهد و نیز از اینکه این گونه در اعضای خانواده هیجان و توجه به وجود آورده خوش حال است.

کودک این گونه تحقیر ها و توهین ها و بی اعتنایی های گذشته را تلافی می کند. این گونه برخورد های کودک، ریشه در برخوردهای خانواده دارد. زیرا اگر افراد خانواده و نیز دیگران به شخصیت کودک احترام قائل می شدند، و همچنین او را مورد تحقیر و اهانت قرار نمی داند، هیچ گاه کودک برای جبران کمبود های خود به این گونه کار ها متوسل نمی شد و هرگز دروغ نمی گفت.

کودک باید مورد توجه و اهمیت و احترام خانواده قرار بگرید، مورد تشویق واقع شود و همچنین اعمال او مورد تحسین قرار گیرند و به صحبت ها و بحث هایش بها داده شود.

پدر و مادر که به دلایل گرفتاری های خود به مقدار کمی به فرزند خود رسیدگی می کنند، و به کار او کاری ندارند و به صحبت ها و مسائل مختلفی که کودک دارد گوش نمی دهند، باعث می شوند که کودک در ذهن خود تصور می کند که صحبت ها و یا اعمالش مورد رضایت خانواده و اطرافیان نیست و ناچارا برای آن که نظراتش مورد توجه واقع شوند، با دروغ گفتن و بزرگ نمایی خود را در معرض مرکز توجه خانواده قرار می دهد.

آن چه که مسلم می باشد، دروغ هایی که کودک در این شرایط می گوید، تنها برای جبران کمبود ها و نیاز های خود و همچنین جلب توجه والدین است، والدین باید به امر واقف بوده و نیز فرزند خود را محترم بشمارند.

محیط خانواده

یکی از مهمترین کانونی که در آن کودک می تواند راست گویی را بیاموزد، محیط خانوادگی می باشد و می تواند با آن خو بگیرد در حقیقت سبک فرزند پروری شما تاثیر زیادی بر رشد کودک دارد. خانواده تاثیری قابل توجه و شگرفی می تواند در کودک داشته باشد. در محیط های خانوادگی که در آن ها با دروغ و خلاف سر و کار ندارند، و نیز در آن جا درستی و راست گویی حاکم می باشد، باعث می شود که کودک این گونه راه و روش ها را انتخاب کند.

و برعکس اگر؛ محیط خانواده محلی باشد که دروغ و رفتار نامناسب و ناپسند و همچنین انحراف های دیگری مرسوم باشد، کودک با این گونه انحرافات رشد می کند و پرورش می یابد و نیز شخصیت او طبق ناهنجاری های متفاوت استوار می گردد. به این دلیل که کودک تقلیدگر خوبی است و همچنین بدون توجه و یا اراده، خودش را با محیط خانوادگی تطبیق می دهد و آنچه که در خانواده می گذرد و اتفاق می افتد، در او ریشه و نقش می گیرد.

اولین مدرسه ای که کودک در آن آموزش می بیند، محیط خانوادگی است. پدر و مادر هایی که به دروغ  و انحرافات دیگری متوسل می شوند و نیز کودک خود را گاهی مجبور به دروغ گویی می کنند و همچنین والدینی که به صورت مداوم در مقابل کودک تعارفاتی ساختگی و دروغین می کنند و نیز بسیار از شرایط غیر واقعی دیگری که بوجود می آورند، سبب می شود که کودک با تقلید از آن ها به دروغ گویی عادت کند.

محیط خانوادگی تعیین کننده ی خوب و بد خانواده است. پدر و مادر و اعضای خانواده باید زمینه ی پرورش راستی و صداقت و درست کاری را برای کودک مهیا کنند تا بتوانند کودکی راست گو و مثبت به جامعه تحویل دهند.

والدین نباید به کودک خود سخت گیری زیادی نشان دهند، و همچنین آن ها را بیش از حد مورد استیضاح و پرسش قرار ندهد و در عوض به جای اینکه با این کارها، باعث شوند که آن ها را به دروغ توسل کنند بهتر است که با آن ها با صداقت و مهربانی و درستی و با آرامش برخورد کنند . زیرا کودک دروغگو هنوز سازمان فکری کودک به درجه ای نرسیده است که بتواند مسئله ها را تجزیه و تحلیل کند.

باید مسئولیت های کوچکی به کود در خانه بدهید ، اگر نتوانست آن را به درستی و یا کامل انجام دهد، مانند یک دوست صمیمی آن را راهنمایی و هدایت کنید و یا اگر توانست آن را به درستی انجام دهد، تشویقش کنید و نیز مسئولیت های دیگری به او بدهید و همچنین در او احساس مسئولیت را پرورش بدهید.

و والدین می توانند از این طریق کودک را فردی با مسئولیت بارآورده و همچنین به صورتی غیر مستقیم از متوسل شدن کودک به دروغ برای جبران عقده هایش و کمبودهای احتمالی اش، جلوگیری کنید.

والدین هیچ گاه چنین حقی ندارند که کودک را با وعده های دروغین گول بزنند و با آن ها با خشونت برخورد کنند، آن ها باید با کودکان خود صادق بوده و به آن ها راه درست زندگی کردن را یاد بدهند.

پیاژه می گوید: ” اگر اسباب و افراز دروغ را از دست کودک دروغگو دور کردید، او نیازی به دروغ گفتن پیدا نمی کند. اگر در زندگی، کودک آزادی داشت و به او دستورهای شدید و زیاد داده نشد و نیز به او وانمود نشد که باید از آن ها پیروی کند، بلکه رفتار و سلوک شما جنبه ای دوستانه داشت، کودک در خود نیازی نمی بیند که به دروغ متوسل شود و با شما همان رفتاری را می کند که شما با او انجام داده اید “.

داشتن توقع زیاد و تحمیل تکالیف سنگین

از دیگر علت های دروغ گویی کودکان، داشتن توقع بیش از حد از ظرفیت و توانایی آن ها می باشد و همچنین تحمیل تکالیف سنگین به کودکان می باشد. سخت گیری های زیاد و بی جا، و توقعات اشتباهی که والدین و نیز دیگران از کودکان انتظار دارند، باعث می شود که کودک برای فرار از این موقعیت ایجاد شده به دروغ گویی متوسل شود.

همیشه باید به اندازه توان و قدرتش از کودک انتظار داشت ، نه این که با دادن مسوئلیت های زیاد و سنگین و طاقت فرسا کودک را به دروغ گویی وادار کنید و در او بد بینی را پرورش بدهید.

پدر و مادر باید همیشه نیرو و قدرت کودک خود را در نظر داشته باشند، چون اگر کودک چنی احساس کند که باعث رنجش والدین و مربیان خود شده و همچنین باعث شده که آن ها او را فردی نالایق و تنبل تلقی کنند، تلاش می کند که با متوسل شدن به دروغ ، شخصیت خود را مقابل والدین و مربیانش حفظ کند و دیدگاه آن ها را نسبت یه خود تغییر دهد و به دلیل تکرار دروغ، کم کم به دروغ گویی عادت می کند و فردی دروغ گو می شود.

در نتیجه؛ تحمیل کار های سنگین و داشتن توقعات زیاد و بی جا از کودک، باعث می شود که او به دروغ گویی متوسل بشود و همچنین بسیاری از خلقیات و خصلت های ناپسند دیگر در او مهیا شود.

والدین نباید کودک خود را در سنی که هنوز ارزش راست گفتن را نمی داند، وادار به راست گفتن کنند و به این صورت او را برای دروغ گفتن آماده می کنند. زیرا کودک تا آن لحظه که والدینش او را به طرق مختلف مجبور به راست گویی می کنند، هنوز راه فریب کاری و دروغ گویی را نمی داند و احتمالا به این کار نیازی نداشته باشد.

اما والدین با این کار خود باعث می شوند که در کودک این فکر ایجاد شود که برای دفاع و خارج شدن از زیر بار مسئولیت های سنگین و همچنین برای آزادی از توقع زیاد و دستورهای مستبدانه ی والدین، به دروغ متوسل شود و با تکرار دروغ، در او دروغ گویی تقویت می شود و ریشه می گیرد.

علل دروغ گویی در کودکان

درمان قطعی دروغگویی کودک

۱. در مورد واقعیت و حقیقت صحبت کنید.

در مورد اینکه چقدر واقعیت و حقیقت با خیال، آرزوها، امکان، تظاهر و وانمود کردن متفاوت است صحبت کنید.

اشکالی ندارد که بچه‌ها بخواهند داستان بگویند، اما از آن ها بخواهید که از نشانه‌هایی برای شناسایی هر چیزی غیر از واقعیت استفاده کنند. در اینجا چند نمونه از این نشانه ها ذکر شده است

  • “من فکر می کنم این اتفاق به این شکل افتاد.” “من فکر می کنم این پاسخ درست است.” “مطمئن نیستم…”
  • “شاید…” (احتمال) “کاش این درست بود.” “دوست دارم اگر…” (آرزو)
  • «می‌خواهم برایت داستانی تعریف کنم…» «می‌توانم تصور کنم که چگونه می‌توانست…» (فانتزی)

۲. او را متوقف کنید.

گاهی کودکان شروع به زینت و پر و بال دادن می کنند و نمی توانند دست از کار بکشند. والدین می توانند در اینجا آن ها را متوقف کرده و از آن ها بخواهند که حقیقت را آن طور که روی داده است تعریف کنند.

۳. اگر کودک ADHD با برنامه جلو بروید

گاهی اوقات کودکانی که نمی توانند تکانه های خود را کنترل کنند، بدون فکر چیزهایی را به زبان می‌آورند یا گاهی شروع به صحبت کرده و نمی دانند چگونه متوقف شوند. این مولفه تکانشگری به دلیل عدم کنترل خود می تواند منجر به عدم صداقت شود . این دروغ همیشه بدخواهانه نیست، اما هنوز هم خوب نیست و نباید آن را توجیه کرد زیرا مشکل اغلب بدتر می شود. حتی کودکانی که کنترل تکانه ضعیفی دارند، باید یاد بگیرند که حقیقت را بگویند.

۴. با فرزندتان در مورد چگونگی جلب اعتماد صحبت کنید.

امتیاز و مسئولیت در کنار هم قرار می‌گیرند و وقتی کودکی غیرمسئول است امتیازات از بین می‌رود. برای مدتی به چیزهایی که فرزندتان می گوید مشکوک هستند.

حتی ممکن است چیزی را که بعداً صحت دارد زیر سوال ببرید. ممکن است کودک دروغگو از این موضوع صدمه ببیند، اما این آسیب نتیجه طبیعی بی اعتمادی است که به نوبه خود ناشی از دروغگویی است. باور داشتن امتیازی است که زمانی به دست می‌آید که کودکان در گفتن مرتب حقیقت مسئولیت دارند.

باور نکردن فرزندتان ممکن است بی احساسی به نظر برسد، اما او باید یاد بگیرد که نمی توان به افرادی که حقیقت را نمی گویند اعتماد کرد. به فرزندتان بگویید که دوست دارید او را باور کنید، اما تا زمانی که او این امتیاز را به دست نیاورد، نمی توانید.

۶. اگر فرزندتان به درستی به تنبیه پاسخ داد، از تنبیه بیشتر خودداری کنید.

به منظور تشویق فرزندتان به گفتن حقیقت  پاداش دهید. “اگر بتوانید اعتراف کنید که دروغ بوده اشتباه کرده اید، دیگر مجازاتی در کار نیست.”  این رویکرد کمک می کند تا کودک مسئولیت کار خود را قبول کرده و بتواند اشتباهات خود را تصحیح کند.

۷. انواع دروغ را درک کنید.

برخی از والدین می گویند: “دروغ با دروغ هیچ فرقی ندارد” اما در واقعیت، همه دروغ ها برابر نیستند. بله، ما می خواهیم صداقت را از فرزندانمان تشویق کنیم، اما بچه ها انواع مختلفی از دروغ ها را می گویند. دانستن دلیل دروغ ممکن است نیازی را آشکار کند که فرزند شما در تلاش برای بیان آن است.

اگر بتوانید آن نیاز، مثلاً توجه مثبت یا خودارزشمندی را شناسایی و برطرف کنید، احتمالاً شاهد کاهش فراوانی دروغ ها خواهید بود. در ابتدا مقاله انواع و دلایل دروغ کودکان آورده شده است. با شناسایی این دلایل می توانید دروغ را ریشه یابی و حل کنید.

۸. دروغ نگویید

برای درمان دروغگویی کودک باید بدانید که کودکان از شما یاد می گیرند اگر به هر دلیلی مشاهده کنند که دست به دروغ می زنید یاد می گیرند که دروغ گفتن در برخی از مواقع اشکال ندارد. توجه داشته باشید که تاثیری که رفتار شما بر کودک دارد حرف هایتان ندارد بنابراین به حرف هایی که میزنید دقت کنید.

۹. مثال و ضرب المثل

داستان ها و روایت های زیادی وجود دارد که از نتایج نامطلوب دروغ گفتن حکایت دارد. به طور مثال داستان چوپان دروغگو که داستانی پر از معنی می باشد یا داستان پینوکیو.

پیشنهاد مشاور: ۱۹ داستان اخلاقی کودک که معجزه می کند!

منبع:مرکزمشاوره.com

سوالات متداول

۱ - چرا فرزند من مدام دروغ می گوید؟

کودکان به دلایل مختلفی دروغ می گویند که در مقاله ذکر شده است. کودکانی که اعتماد به نفس ندارند ممکن است دروغ بگویند تا خود را تاثیرگذارتر نشان دهند. کودکان مبتلا به اضطراب یا افسردگی ممکن است در مورد احساس خود دروغ بگویند تا والدین آنها نگران آن ها نباشند. دلایل زیادی برای دروغ وجود دارد که برای درمان دروغ باید آن ها را درک کنید.

۲ - آیا دروغ گفتن کودک طبیعی است؟

دروغ گفتن در بین کودکان رایج است. در واقع، یک مطالعه از دانشگاه واترلو نشان داده است که ۹۶ درصد از کودکان خردسال در برخی مواقع دروغ می‌گویند. کودکان چهار ساله به طور متوسط ​​هر دو ساعت یکبار و کودکان شش ساله به طور متوسط ​​هر ساعت دروغ می گویند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *