روانشناسی عشق در نوجوانی
روانشناسی عشق در نوجوانی و عشق در ۱۵ سالگی و حتی در ۱۳سالگی و نحوه برخورد با نوجوانی که عاشق شده چگونه است. زمان مطالعه ۵ دقیقه است.
عشق در نوجوانی
روابط عاشقانه چیزهای زیادی برای آموزش به نوجوانان دارد، درباره موضوعات مختلف از جمله:
- هیجان،
- ارتباط،
- همدلی،
- هویت
- برای برخی ارتباط جنسی.
این ارتباط درس هایی را با خود به همراه دارد که می توانند بنیاد ارتباطهای دراز مدت در بزرگسالی باشند، هم چنین سهم بزرگی در رشد، تاب آوری و شادی در نوجوانان دارند.
دوستی و روانشناسی عشق در نوجوانی
از نظر روانشناسی عشق در نوجوانی ممکن است داشتن یک دوست دختر یا دوست پسر می تواند باعث افزایش اعتماد به نفس شود ولی پیامدهایی برای او به همراه دارد.
نوجوانان زمانی که رابطه صمیمانه و مثبت است شادتر هستند. نوجوانان به تجربه حمایت، اعتماد و نزدیکی در رابطه صمیمانه اهمیت می دهد.
در واقع، نوجوانان با والدین و همسالان خود مشکلات بیشتری دارند تا با شریک عاطفی خود، و اختلافات شدید در ارتباطات با افزایش سن بیشتر می شوند.
وقت گذرانی با یکدیگر در فعالیت هایی که هر دو شریک باشند و لذت ببرند برای زوج های نوجوان بسیار مهم است.
زمانی که این جنبه از صمیمت از دست می رود، ارتباطات پایان می یابند.
پیشنهاد مشاور: سکس نوجوان
رشد جنسی کودک ۱۵ ساله
ارتباطها می توانند رشد جنسی را حمایت کنند، که یک جنبه مهم رشد به سمت بزرگسالی است.
اکثر نوجوانان باور دارند که ارتباط جنسی باید در بافت یک ارتباط رمانتیک رخ دهد، و در حالیکه همه ارتباطهای نوجوانی همراه با ارتباط جنسی یا سکس نیستند، اکثر آنهایی که از لحاظ جنسی فعال هستند نیز تنها با یک شریک هستند.
مضررات عشق در ۱۵ سالگی
البته این ارتباطها جنبه منفی نیز دارند. وارد شدن به دنیای رابطه به طرز اجتناب ناپذیری فرد را مستعد تجربه هیجانی شکست عشقی می کند.
برای نوجوانانی که بیشتر نسبت به طرد شدن حساس هستند، بهم خوردن رابطه می تواند منجر به حس بدگمانی در مورد خود و ناامیدی گردد.
روابط با کیفیت پایین که شامل فقدان اعتماد هستند، اختلاف مداوم وجود دارد و خشونت بالاست نیز نوجوان را به سمت افسردگی و اضطراب می برند.
عشق در ۱۵ سالگی یا حتی ۱۳ سالگی
دوستیابی قبل از نوجوانی، ممکن است همراه با افسردگی باشد، مخصوصا برای دختران و مخصوصا زمانی که با سکس نوجوان همراه باشد.
زیرا خانواده آن ها را راهنمایی نکرده و یا از مشاور کمک نگرفته اند، منجر به سکس یا حتی رابطه آسیب زا می شود.
ارتباط بین دوستیابی اولیه و افسردگی هنوز به خوبی شناخته شده نیست.
نابرابری در یک رابطه و رفتار نامناسب از سوی یک شریک ممکن است به افسردگی منجر شود ، اما منبع مشکل عاطفی نیز می تواند از خارج از رابطه به وجود آید.
دختران کم سن که به دنبال دوست پسر می روند معمولا از خانواده هایی با مشکلات عاطفی هستند، و مستعد افسردگی می باشند. همچنین شواهدی وجود دارد که افسردگی باعث می شود دختران نوجوان به سمت رابطه بروند.
عاشق شدن در ۱۳ سالگی
عاشقی اتفاقی است که در ۱۲ سالگی و یا ۱۳ سالگی برای نوجوانان اتفاق می افتد. در این دوره نوجوان مفاهیم جدید از حضور در گروه دوستان و یا ارتباط با جنس مخالف را درک می کند. هرمون ها شروع به ترشح کرده و برای اولین بار مفهوم عاشق به جنس مخالف در نوجوان بروز می کند.
معمولا این عاشقی در دایره نزدیکان رخ می دهد. گاها نوجوانی عاشق دختر همسایه، یا هم بازی، یا هم مدرسه ای یا دختران فامیل می شود. اولین دختری که با او مهربان باشد، بازیگوش یا آرام باشد. به او لبخند بزند. عشقش می شود.
در این دوره نباید نوجوان را سرکوفت زد و یا او را مسخره کرد زیرا او پاکترین احساسات را تجربه می کند و همین احساسات است که بعدا منجر به ازدواج و بقای خانواده می شود.
عاشقی در ۱۳ سالگی معمولا پایدار نیست چون نوجوان درک کاملی از شرایط زندگی و انتخاب همسر ندارد. در این دوره اگر نوجوان درگیر عاشقی شود باید شروع به مطالعه کند و یا با یک والد آگاه (پدر و مادر اگاه به علوم تربیتی) یا مشاور تربیتی صحبت کند و راهنمایی بگیرد.
ارتباط جنسی در کشورهای غربی شایع است و متاسفانه یکی از خطرناک ترین دلایل ابتدا به بیماری های جنسی از جمله ایدز است که به دلیل عدم آگاهی نوجوان از وسایل پیشگیری رخ می دهد. از طرفی برخی دختران به دلیل عدم آشنایی از وسایل پیشگیری جنسی و خجالت کشیدن از خانواده، باردار شده و حاملی ناخواسته را تجربه می کنند. به همین دلیل خانواده های تک والدی(فقط با پدر یا مادر بودن) بسیار مرسوم است.
کسی نمی تواند زمان مشخصی برای ازدواج تعیین کند ولی چند شرط مهم برای ازدواج وجود دارد:
- در سنین حساس ازدواج تحت نظر مشاور باشد.
- هر دو طرف با وضایف و مسئولیت های زندگی متاهلی آشنایی پیدا کنند.
- ابتدا ویژگی های همسر آینده را مشخص کنند و سپس آن ویژگی ها را با موردی که عاشق شدند مقایسه کنند.
- هر دو به بلوغ جنسی و عقلی رسیده باشند.
- حمایت مالی برخوردار باشند یا خود بتوانند از پس مخارج بر بیایند.
عشق یک طرفه دختر ۱۳ ساله
عشق یک طرفه اساساً یک احساس دوست داشتن کسی است که به شما این احساس را ندارد. به طور خلاصه می توان از عشق یک طرفه به عنوان یک شیفتگی یا هر نوع جاذبه یاد کرد، اما این عشق واقعی نیز هست.
این احساس برای کسی است که احساسات شما را درک نمی کند. کسی که عشق یک طرفه را تجربه می کند در اعماق قلبش این امید را دارد که یک روز آن شخص خاص او را دوست داشته باشد.
ممکن است فردی که به زمین افتاده اید دقیقاً همتای شما نباشد، او ممکن است در شهر دیگری زندگی کند یا خیلی پیر یا جوان باشد که نتوانید با او ازدواج کنید.
او ممکن است احساساتی نسبت به شخص دیگری داشته باشد، یا ممکن است در حال حاضر برای یک رابطه آماده نباشد.
عشق نافرجام ممکن است فرد را ناامید کند، زیرا شما به کسی اهمیت می دهید که این احساس را نسبت به شما ندارد. عشق یک طرفه حتی بین زوج هایی که در یک رابطه هستند نیز امکان پذیر است، جایی که یکی از طرفین با فداکاری ۱۰۰٪ عشق می ورزد و طرف دیگر به سختی اهمیت می دهد.
معشوق ممکن است آگاهانه معشوق یک طرفه را طرد کند یا حتی کوچکترین سرنخی از محبت عاشقانه ستایشگر نسبت به او نداشته باشد.
نشانه های عشق یک طرفه
معشوق برای شما کاملاً عالی به نظر می رسد. شما هیچ اشتباهی در معشوق خود نمی بینید حتی اگر او اشتباه کرده باشد. شما همیشه اشتباهات و گفته های آنها را توجیه می کنید.
عشق یک طرفه باعث می شود احساس خستگی کنید زیرا همه چیز را به آن متعهد می کنید و در عوض هیچ چیز ثمربخش و رضایت بخشی به دست نمی آورید.
اولویت سایر روابط در زندگی شما کاهش می یابد و شما فقط به آن شخص خاص اهمیت می دهید
شما هرگز به اولویتی که لایقش هستید نمی رسید و فقط در دنیای خیالی خود زندگی می کنید.
برای ملاقات با فردی که دوستش دارید مدام بهانه می آورید زیرا فقط دیدن او روزتان را شاد می کند.
حتی اگر معشوقتان علائمی نشان دهد که به شما علاقه ای ندارد، باز هم همچنان امیدوار هستید که روزی شما را دوست داشته باشد.
احتمالاً پروفایل های رسانه های اجتماعی معشوق را دنبال می کنید و تمام حرکات و فعالیت های او را از نزدیک پیگیری می کنید.
شما خیلی راحت افسرده و ناراحت می شوید، به خصوص اگر شخصی که دوستش دارید شما را نادیده بگیرد یا نتواند پیامک ارسال کند یا با شما تماس بگیرد.
تمام روز در مورد او با دوستان خود صحبت می کنید.
شما کسی هستید که همیشه با او شروع به گفتگو می کنید
بدیهی است که عشق یک طرفه آزاردهنده است زیرا شما همچنان وقت و انرژی خود را برای کسی تلف می کنید که حتی به خود زحمت نمی دهد شما را در نظر بگیرد یا به احساسات شما اهمیت دهد. اما پس از آن لازم نیست همه چیز بد باشد. وقتی احساس میکنید ارزشش را دارد، میتوانید واقعاً سعی کنید عشق یک طرفه را به نتیجه برسانید، پس بیایید ببینیم.
عشق در ۱۶ سالگی
تحقیقات علمی مخلفتی روی سن زوجین صورت گرفته است که در فرهنگ های مختلف می توانند تاثیرات گوناگونی داشته باشد.
نوجوانان ۱۳ تا ۱۵ ساله در اروپا و آمریکا معمولاً روابط کوتاه مدتی دارند که کمتر از پنج ماه طول می کشد. فوگارتی می افزاید: «نوجوانان معمولاً با همسالان همجنس خود معاشرت می کنند. وقتی نوجوانان به سنین میانی نوجوانی (سن ۱۴ تا ۱۵ سالگی) می رسند، شروع به برقراری روابط با جنس مخالف می کنند. باربارا گرینبرگ، Ph.D.، در مقاله Psychology Today می گوید: نوجوانانی که در دبیرستان قرار می گیرند می توانند عادات مطالعه ضعیفی پیدا کنند، زیرا سعی می کنند تعهدات خود را با فراز و نشیب های عاطفیو عشقی که روابط عاشقانه به همراه دارد متعادل کنند.”
شیوع ارتباط عاشقانه و جنسی در نوجوانی
از هر سه نوجوان یک نفر ارتباط عاشقانه را تجربه می کند، و این میزان با افزایش سن بیشتر می شود.
از سن ۱۷ سالگی، بیشتر نوجوانان مقداری تجربه این روابط را دارند.
به طور معمول نوجوانان بیشتر از یک ارتباط عاشقانه را در طول این دوره تجربه می کنند.
جهت گیری های فرهنگی و جنسی روی زمان بندی و میزان روابط تاثیر دارند.
برای مثال، نوجوان های آسیایی و آمریکایی دیرتر از بقیه وارد ارتباط می شوند.
به صورت کلی، در فرهنگ آسیایی صحبت کردن و قرار گذاشتن در نوجوانی کمتر پذیرفته است.
این مسئله باعث می شود که نوجوانان پارتنرهای مناسب کمتری را در اختیار داشته باشند.
در حالیکه بسیاری از نوجوانان پارتنر رمانتیک خود را در مدرسه ملاقات می کنند، آنهایی که به دنبال ارتباط جنسی هم هستند کمتر می توانند کسی را در مدرسه پیدا کنند و ممکن است با افرادی ملاقات کنند که شایستگی لازم را ندارند.
کودکی و اوایل نوجوانی
اکثر دوستان کودکان ممکن است از یک جنس باشند (همه پسر یا همگی دختر).
بلوغ باعث افزایش علاقه بسیار در روابط عاشقانه می شود. در سالهای پیش از نوجوانی و در اوایل آن، نوجوان احساس فشار زیادی را دارد زیرا با موضوع عشق خود ارتباط کمی دارد.
برخی از این نوجوانان، مخصوصا انها که پایگاه اجتماعی بالایی دارند معمولا بیرون از مدرسه در گروه های مختلط معاشرت می کنند.
آنها سپس در روابط مختلف جفت های خود را پیدا می کنند و در واقع پای خود را در کفش همسالان محبوب می کنند و از آنها تقلید می کنند.
اواسط نوجوانی و اواخر آن
نوجوانان اعتماد به نفس خود را از طریق ماندن در روابط محکم و عمیق می سازند.
در این زمان است که اعتماد به نفس به نوجوان اجازه می دهد در مقابل عقاید همسالان مقاومت کند و پارتنر خود را بر اساس توافق و سازگاری انتخاب کند نه مطلوبیت اجتماعی.
از زمان دبیرستان، فعالیت های گروهی به صورت زوجی متداول می شوند، و در اواخر نوجوانی اگر زوج باشند کمتر با همسالان وقت می گذرانند و بیشتر با یکدیگر هستند، در حالیکه شبکه های اجتماعی را نیز نگه می دارند.
تاثیرات روی کیفیت ارتباط
در نوجوانان، زمانی که روابط جدید هستند، بخشی از تجارب آنها بوسیله خانواده و همسالان شکل می گیرد.
نحوه برخورد با نوجوانی که عاشق شده
والدین
سطح نزدیکی و حمایتی که نوجوانان با والدین و خواهر و برادرها تجربه می کنند روی کیفیت روابط رمانتیک آنها تاثیر می گذارد.
اگر ارتباط بین والدین و فرزندان در اوایل نوجوانی مثبت و حمایتی باشد، و احتمالا تعامل مثبت تری با پارتنر رمانتیک در اواخر نوجوانی دارند.
الگودهی والدین در هنگام اختلاف ها نیز روی روابط نوجوانان تاثیر می گذارد.
براساس مطالعات روانشناسی عشق در نوجوانی ، طلاق والدین نیز روی دیدگاه نوجوانان در مورد تعهد و سطح صمیمیت آنها موثر است.
تجربه تضادهای جدی در زندگی زناشویی نیز میتواند باعث شود که نوجوان خشونت بیشتری را در دوستی به خرج دهد و هم چنین وی را در معرض تجاوز فیزیکی و جنسی در کودکی قرار می دهد.
دوستان و همکاران
روابط با همسالان نیز موثر است. کیفیت روابط رمانتیک تا اندازه ای بازتاب دوستی با همسالان است؛
آنهایی که دوستان نزدیک و قابل اعتماد زیادتری دارند با احتمال بیشتری وارد روابط مطمئن و نزدیک می شوند.
در حالیکه، نوجوانانی که با دوستان و همسالان خود روابط پرخاشگرانه دارند، با احتمال بیشتری در ارتباط خود نیز اینگونه هستند.
به طور مشابه، سطح مهارتهای ارتباطی که نوجوان در دوستی ایجاد می کند.
مانند بیان نقطه نظرهای مختلف و حل تضادها، در روابط رمانتیک نشان داده می شوند.
جامعه
هنجارهای اجتماعی ادراک شده نیز روی کیفیت روابط تاثیر می گذارند.
برای مثال، پسرها با احتمال بیشتری یک پارتنر پرخاشگر هستند زیرا گاها فرهنگ به آنها القا می کند که خشونت برای آنها معمول است.
تجربه رابطه جنسی و یا داشتن دوستان بزرگتر باعث می شود با احتمال بیشتری نوجوان هم سکس داشته باشد.
تصمیم گیری برای ارتباط جنسی تحت تاثیر تایید یا عدم تایید همسالان نیز هست.
حمایت کردن از روابط: نقش خانواده
نحوه برخورد با نوجوانی که عاشق شده بسیار مهم است.
والدین می توانند با استفاده از اقتدار درست شانس اینکه فرزندان ارتباط مثبت داشته باشند را افزایش دهند، در واقع شیوه فرزندپروری مناسب را به کار گیرند.
از جمله آگاهی بخشی و تنظیم محدودیت ها، اما عدم تلاش برای کنترل کامل زندگی خصوصی نوجوان.
در حالیکه پیگیری و ردیابی فعالیت های کودک مهم است، والدین باید یاد بگیرند که به حدود فرزند خود احترام بگذارند.
زمانی که والدین به طور مکرر به حریم شخصی فرزند خود تجاوز می کنند، با احتمال بیشتری نوجوان در خانواده و در رابطه خود خشونت نشان خواهد داد.
همچنین خانواده ها باید جهت گیری جنسی نوجوان خود را بپذیرند.
اگر نوجوان تمایلات متفاوت مثلا به جنس موافق دارد والدین باید ابتدا بپذیرند و بعد اگر لازم بود از مشاوره کودک کانون مشاوران ایران استفاده کنید.
سوالات متداول
۱ - عشق در دوره نوجوانی چه معنایی دارد؟
شما از نظر جسمی به شخصی جذب می شوید اما شخص را به اندازه کافی نمی شناسید تا احساس نزدیکی را که از طریق به اشتراک گذاشتن تجربیات و احساسات شخصی ناشی می شود احساس کنید. عشق رمانتیک هنگامی است که جذابیت و نزدیکی با هم ترکیب می شوند.
۲ - آیا عشق نوجوان خوب است؟
عشق نوجوان واقعی است در صورتی که بر اساس شناخت خود و دیگری باشد. اگر یک نوجوان عاشق هستید، رابطه شما برای شما مهم است و اگر روی آن کار کنید، به همان اندازه شانس ماندگاری به مانند هر رابطه بزرگسالان نیز دارد. روابط نوجوانان ممکن است چالشهای بی نظیری داشته باشد، اما با تعهد و برقراری ارتباط، می توانند در آزمون زمان ایستادگی کنند.
۳ - چرا نوجوانان سریع عاشق می شوند؟
عاشق شدن یک تحرک عاطفی در هر سنی است، اما برای نوجوانان کنترل احساسات حتی سخت تر می شود. ... تغییرات هورمونی، ناشی از تحولات مغز و بدن، به شدت در احساسات شدید و جذابیت جنسی و عاشق شدن نقش دارد.
۴ - چرا روابط نوجوان شکست می خورد؟
دلیل دیگر عدم موفقیت روابط دبیرستان به این دلیل است که به خاطر افراد و همکلاسیان و عدم آمادگی برای ازدواج این رابطه به صورت فرسایشی و یا ناگهانی تخریب می شود. لذا پیشنهاد میشود که ... در این روابط هستید حتما مطالب سایت را مطالعه کنید...
۵ - آیا عشق در نوجوان ۱۳ ساله معنا دارد؟
بله، ولی در سن ۱۳ سال تعریف و درک فرد از عشق متفاوت است آن ها عاشق پدر و مارد، دوست خواهر و برادر، یا حتی عاشق حیوان خانگی شوند. در این سن، مفهوم عشق و ادراک از زندگی از هفته به هفته دیگر تغییر خواهد کرد.
۶ - عشق از چند سالگی شروع می شود؟
عشق اتفاقی است که در ۱۲ و یا ۱۳ سالگی برای نوجوانان اتفاق می افتد. در این دوره نوجوان مفاهیم جدید از حضور در گروه دوستان و یا ارتباط با جنس مخالف را درک می کند.
سعی میکنم زیاد وارد اینجور رابطه ها نشم ولی خب این دفعه اشتباه کردم و هیچ وقت تکرارش نمیکنم ولی فکر اینکه این فرد همون فامیلمون باشه داره اذیتم میکنه
بگم که فامیلمون شماره منو نداشت و فکر نکنم داشته باشه چون کسی امکان نداره شمارمو به اون بده چون زیاد کسی شمارمو ندارن فقط خانواده خودم دارن .
و اینکه تمام چیز هایی فردی که باهاش در ارتباط بودم بهم میگفت مثلا از خانوادش و خودش شبیه فامیلمون نیست
عکسی حالا بهم داده بود یه سه تایی شبیه عکس فامیلمون نیست و فردی که باهاش در ارتباط بودم در یه شهر دیگه زندگی میکرد
ولی خب اینکه تو دادن عکس اذیت میکرد مثلا عکس نمیداد و اینا و پدرش سیگاری بود و و پسره یکسره پارک بود با رفیقاش این منو به شک انداخته و فکر کنم این موضوع مشکل از من باشه و شکاک بودنم ربطی به اون نداره و من یه مشکله روانی دارم
ایشون که باهاش در ارتباط بودم یه چند وقتی باهام سر سنگین شده بود و سرد شده بود جوری که یکسره بحث داشتیم ولی یه روز ازم عکس خواست دادم اعتماد داشتم یه سال باهاش در ارتباط بودم دادم تا اینکه بعد عکس با هم بحث کردیم و همچی تموم شد و دیگه جوابمو نداد این موضوع که پیش اومد من فکر کردم این همون فامیلمون که عکسمو دید شناختو اینا یه چیزای مسخره و این باعث شد اذیتم بشم نمیدونم چرا به نظرتون ایشون فامیلمونه ؟
و اینم بگم منو ایشون باهم خیلی اتفاقی تو گروه آشنا شدیم و از اول چتمون من حس میکردم این پسر عموم بعد حس کردم دوس مامانم و الان حس میکنم پسرخالمه
و اینم بگم این موضوع شکاک بودن من وقتی با همه صحبت میکنم که چه خانم چه آقا اینجوریه حتی رو مامان بابام هم شکاکم که نکنه یه چیزی هست برای همین ازشون یکسره میپرسم من کاری کردم ؟ از دستم ناراحتین؟ من براتون دختر خوبی هستم؟
این شکاک بودنم اذیتم میکنه گاهی اوقات فقط یه گوشه میشینم و نمیتونم کاری کنم نمیتونم به کسی بگم گاهی اوقات دلم میخواست با یکی صحبت کنم ولی خب کسیو نداشتم که از این موضوع که با یکی در ارتباط بودم عصبی نشه و کمکم کنه و برای همین هر مشکلی داشتم خودخوری میکردم و هیچی به هیچکس نگفتم اینقدر سر این موضوع شکاک بودنم رو این فردی یه زمانی باهاش در ارتباط بودم اذیت شدم که نکنه فامیلمون باشه برای همین ترسو شدم شبا تو خواب انگار دارم فرار میکنم از یه چیزی مدام میترسم لطفا بگین این مواردی که گفتم میشه گفت اون فرد فامیلمون هست یانه ؟
بین عزیزم تکه ای از شما بسیار نگران و مضطرب است اما همانطور که خودت هم بیان کردی این آقا بارها به شما عکس داده است و خب این عکس ها در همه ظاهر ایشان همان فرد بوده و در مورد موقعیت ها ارتباطات خودش و خانواده اش هم صحبت کرده است و خب نمیتوان بیان کرد که این فرد آشنا می باشند اما احتمالا البته دقت کنید به صورت یک احتمال ممکن است که شما این آقا را به افراد نزدیک تری چون دوست مادرتان، پسر عمو و در زمان فعلی پسرخالیتان ارتباط بدهید که چون خودتان ذهنتان درگیر این افراد می باشد یعنی ممکن است شما در زمان فعلی توجه بیشتری به پسرخالیتان داشته باشید.
در هرصورت با توجه به نوع آشنایی و توضیحات شما خیز امکان آشنا بودن این آقا وجود ندارد و برای یک نوجوان نیز کاملا طبیعی هست که در پارک با دوستانش باشد و در کنار اینکه خب ندادن عکس یک امر طبیعی هست چون در هرصورت اگر شما دائم بخواهید ایشان را کنترل کنید و عکس بخواهید یک باعث می شود ایشان از این تحت کنترل بودن ناراحت و عصبانی شوند و در مورد دوم اینکه خب فرد ممکن است اصلا موقعیت نداشته باشد.
با توجه به میازن درگیری فکری و اضطراب و شکاکیتی که بیان می کنید بهتر است بازهم بیان می کنم به روانشناس مراجعه کنید چون حتی اگر این مورد هم تمام شود باز در مسائل دیگر این درگیری های فکری می تواند ادامه داشته باشد.
سلام وقت شما بخیر، من ۱۷ سالمه و حدود هشت ماه هست که با شخصی ۲۱ ساله هستم و همدیگه رو خیلی دوست داریم و در فضای مجازی آشنا شدیم. هر دو منطقی هستیم برای هم ارزش قائلیم ایشون هم درک نسبتا خوبی داره اما نه همیشه حس میکنم شخصیتش همینه، اما آدم بدی نیست. میدونم در سن رشد هستم هم من هم ایشون و راه درازی در پیش داریم، و برای من اعتماد و تعهد همچنین نگرش درست جدا از عشق خیلی مهمه، دوتا مشکل هست، اول اینکه اوایل همه چی خوب بود و دوستت دارم از دهنش نمیوفته اصلا، اما یبار خودش اومد ب من گفت فیلم های جنسی میبینه و نمیتونه ک نبینه، یا گاهی درخواست هایی داشت ک مربوط به مسائل جنسی بود، برام همیشه سوال بود ک این همه آدم روی زمین، یعنی هیچکس نمیتونه کنترل کنه؟ هیچکس؟ اگر اینطور باشه باید آمار طلاق ها بسیار بالا باشه و زندگی ها دوام نداشته باشه، من از کجا بدونم وقتی این آقا الان ب فیلم وابسته هست و ول نکرد، چندین روز دیگه و بعد ها سمت چیزای دیگه نره؟ خودشم ازم کمک خواسته بود، اما بعد ی مدت دیگه هیچی! گاهی حس میکنم من بیشتر از اون میفهمم حتی اما علاقه من….. و مورد دوم اینکه من هیچ چیز پنهانی نمیتونم داشته باشم و ب برادرم گفتم و ایشون گفتن این روابط اشتباهه (اون مسائل فیلم و اینا رو نگفتم و فقط گفتم با یکی آشنا شدم همین) و گفتش مسیترت غلطه و عشقت واقعی نیست و باید تمام کنی، انقدر حالم بده، انقدر حالم بده ک هیچ تمرکزی رو درس ندارم، اخلاقم تند و عصبی شده و عین مرده ها شدم و حس میکنم همه چی برای من ته خطه، من از دوست داشتن طرف مقابلم مطمئنم، اما نمیدونم چرا هی گره میوفته تو همه چی، لطفا کمکم کنید مشاور(ایشون قبل من با یکی بوده اما و با اونم در مجازی آشنا شده بود اما ولش کرد دختره برای مشکلات خانوادگیش)
سلام به شما دوست عزیز
ببین عزیزم احساساتی که دارید قابل احترام هست اما شرایط سنی و رشدی شما و این آقا باهم کاملا متفاوت می باشد چون شما هنوز در سن نوجوانی قرار دارید و خب در این شرایط سی تمرکز بر این روابط همانطور که خودتان هم متوجه شده اید می تواند بر اولویت های مهمی چو درس خواندن شما تاثیر بگذارید اما در صورتی که احتمالا ای آقا مسیر کنکور خود را تمام کرده اند و یا درس در دانشگاه می خوانند و یا اینکه کار می کنند و… خب در این مسیر این آقا همین گونه هستند که بیان می کنند و خب شما نیاز است که تصمیم بگیرید می خواهید با فردی با ای سبک رفتاری و ویژگی های اخلاقی باشید یا نه؟ چو در هرصورت می توان به امید تغییر دادن فرد مقابل پیش رفت.
در مورد نیازهای جنسی اینکه ایشان به عنوان یک فرد بالغ نیازهای جنسی را تجربه کنند اصلا چیز عجیبی نیست اما خب اینکه شما بدانید رابطه شما فعلا یک دوستی است و قرار نیست درگیر مسائل و روابط جسی باشید اهمیت زیادی دارد و این آقا نیز بهتر است که نیازهای جنسی خود را به شکلی که فعلا برایش مقدور است و در سطحی که برایش آسیب زا باشد پاسخ بدهد.
خب می خواهیم دید فیلم های پورن را تایید کنیم اما اینکه چون یک فرد فیلم پورن می بیند حتما در آینده رفتارهای دیگری هم خواهد داشت خیر این موارد ارتباطی بهم ندارد مگر اینکه فرد مقابل شما گرایشات جسی نامعمول داشته باشد و ایکه به شکل اعتیاد اور به ای فیلم ها وابسته باشد.
در هرصورت اینکه شما به احساسات خودت و اولویت هایی که در این شرایط سنی دارید توجه کنید کمک می کند تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
در مورد ازدواج هم بهتر است زمانی تصمیم گیری کنید که هردوی شما در همان زمان شرایط سنی و رشدی لازم را داشته باشید و بهتر است از ماندن در یک ارتباط به این امید که در آینده حتما به ازدواج می رسد خوداری کنید.
سلام خسته نباشید پسرم ۱۵ ساله
ببخشید من به پسر هم سن و سال خودم از نظر جنسی یه حسی دارم
نمیدونم چه کارش بکنم از طرفی می ترسم این حس رو به اشتراک بگذارم از یک طرف خسته شدم
یعنی پسری که میبینم جذب اون میشم
مثلا هم کلاسی خودم خیلی جذب اون شدم ولی اصلا نمی تونم به اون بگم و…
توی مدرسه که درباره خود-ارض-ایی که خیلی حرف میزنن و به قولی همه اهل دل هستیم توی این کار
دوست دارم با هم ارتباط برقرار کنیم ولی اون اصلا نمیدونه و همچنین انچنان با هم اوکی نیستیم که با هم …
نه این دوستم بلکه با بیشتری هاهمم…
نمی دونم چکار کنم :(
لطفا کمکم کنید نمی دونم چکار کنم تمام سایت هارو خوندم نتونستم چیزی در این رابطه پیدا کنم و راستی از بچگی همین جوری بودم لطفا کمکم کنید
سلام به شما آقا محمد جواد
ببینید اینکه شماها در این شرایط سنی نیازهای جنسی را تجربه کنید یک امر طبیعی می باشد اما اینکه شما بخواهید تمرکز زیادی بر این روابط ر این شرایط سنی بگذارید خب این باعث می شود که انرژی زیادی از شما از نظر روانی گرفته شود و در کنار اینکه ممکن است در مسیرهای دیگری چون درس خواندن با مشکل مواجهه شوید به این دلیل که هنوز هویت شما به شکل کامل شکل نگرفته است ممکن است که تمایلات جنسی نامتعارفی را تجربه کنید در این مسیر بهتر است از وارد شدن به این روابط و درگیری زیاد با این مسائل خوداری کنید.
اگر این تمایلات جنسی هم جنس خواهانه در شما ادامه پیدا کرد نیاز است که به روانشناس مراجعه کنید تا در همین سن به شما کمک شود هویت خود را بهتر بشناسید در کنار اینکه نیازهای جنسی خود را نیز بتوانید در مسیر سازنده ای پاسخ بدهید.
وارد شدن به روابط هم جنس بازی یا هم جنس خوای انحراف محسوب می شود پس بهتر است از خودتان مراقبت بیشتری کنید.
سلام ، من یه دختر ۱۵ ساله دارم که به مادرش گفته من یک سال میشه که به بعضی از دخترهای خاص علاقه پیدا کردم و میخام باهاشون دوست بشم و اصلأ به پسرها علاقه ای ندارم. لطفاً راهنمایی کنید که ما چطور میتونیم به دخترمون کمک کنیم. آیا این حس گذرا هست؟
سلام به شما دوست عزیز
در این مورد نیاز است که حتما شرایط دختر شما توسط روانشناس بررسی شود و بعد متناسب با بررسی و راهنمایی های روانشناس در این مسیر پیش بروید.
این مورد با اهمیتی می باشد که نیاز است آن را جدی در نظر بگیرید چون فرزند شما در شرایط سنی تشکیل هویت است بهتر است در همین زمان به او کمک شود.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
سلام من یه دختر ۱۳ ساله هستم تقریبا ۳ سالی میشه که عاشق یه پسر شدم که الان ۱۶ سالشه از احساسات هم با خبریم ولی خانوادم به شدت با این قضیه مخالفت میکنن و از این پسر بدشون میاد اونا داخل کوچمون زندگی میکنن و بیشتر وقت ها همو میبینیم.. مجبورم بین خانوادم و اون یکی رو انتخاب کنم اگه سمت اون رو بگیرم خانوادم رو از دست میدم و اگه سمت خانوادم رو بگیرم دل اون رو میشکنم موندم بین دو راهی من فقط ۱۳ سالم هست و به راحتی نمیتونم تصمیم درستی بگیرم ازتون کمک میخوام
سلام عزیزم. من خیلی ناراحتم که تو توی این شرایط قرار گرفتی. عشق در سن نوجوانی میتونه خیلی پیچیده و سخت باشه، مخصوصا وقتی خانواده باهاش مخالفت میکنه.
اول از همه، مهمه که احساسات خودت رو درک کنی. چرا این پسر رو دوست داری؟ آیا فکر میکنی که میتونید با هم آیندهای داشته باشید؟ آیا فکر میکنی که این رابطه برایت امن و سالمه؟
بعد از اینکه احساسات خودت رو درک کردی، باید به خانوادهات گوش بدی. چرا با این رابطه مخالفت میکنن؟ آیا دلایل منطقی دارن؟ آیا نگران سلامتی و امنیتت هستن؟
وقتی اطلاعات کافی به دست آوردی، میتونی شروع به فکر کردن به این کنی که چه تصمیمی میخوای بگیری. هیچ جواب درست یا غلطی وجود نداره، و بهترین تصمیم برای تو ممکنه با بهترین تصمیم برای بقیه متفاوت باشه.
در اینجا چند نکته برای کمک به تو در تصمیمگیری آورده شده است:
* **با خانوادهات صحبت کن.** بهشون بگو که چقدر این پسر رو دوست داری و چرا میخوای باهاش باشی. سعی کن به نگرانیهایشون گوش بدی و بهشون توضیح بدی که چرا فکر میکنی این رابطه برایت امن و سالمه.
* **با پسر مورد علاقهات صحبت کن.** بهش بگو که چقدر بهش اهمیت میدی و چرا میخوای باهاش باشی. سعی کن به نگرانیهای اون گوش بدی و بهش توضیح بدی که چرا فکر میکنی این رابطه میتونه موفق باشه.
* **با یک فرد بالغ قابل اعتماد صحبت کن.** این فرد میتونه یک دوست، معلم، مشاور یا یکی از اعضای خانواده باشه. ازشون کمک بخواه تا بهت در تصمیمگیری کمک کنن.
در نهایت، تصمیم با خودت هست. هیچ کس نمیتونه به جای تو تصمیم بگیره. اما امیدوارم که این نکات بهت کمک کنن تا تصمیمی بگیری که برایت بهترین باشه.
در اینجا چند سوال وجود دارد که می توانید از خودتان بپرسید تا به تصمیم گیری کمک کنید:
* آیا فکر می کنید این رابطه برای شما مناسب است؟
* آیا فکر می کنید این رابطه می تواند به شما آسیب برساند؟
* آیا فکر می کنید این رابطه می تواند به شما کمک کند؟
* آیا فکر می کنید این رابطه می تواند به شما کمک کند تا به عنوان یک فرد رشد کنید؟
* آیا فکر می کنید این رابطه می تواند به شما کمک کند تا یک رابطه سالم را یاد بگیرید؟
پاسخ به این سوالات می تواند به شما کمک کند تا تصمیم بگیرید که آیا این رابطه ارزش پیگیری را دارد یا خیر.
سلام من کلاس فوق العاده بیرون می روم و عاشق یک دختر شده ام و ۱۶ سالم هستش نمی دانم چیکار کنم و خجالتی هم هستم نمی توانم به کسی بگویم
سلام!
عاشق شدن در دوران نوجوانی تجربه ای شیرین و در عین حال چالش برانگیز است. از یک طرف، این احساس جدید و هیجان انگیز است و می تواند به شما انگیزه دهد تا کارهایی را انجام دهید که قبلاً جرات انجام آن را نداشتید. از طرف دیگر، ممکن است احساس خجالت، اضطراب یا ناامنی کنید و ندانید چگونه احساسات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
اگر شما هم در این وضعیت هستید، نگران نباشید. همه ما در مقطعی از زندگی خود این تجربه را داشته ایم. در اینجا چند نکته برای کمک به شما در مدیریت این احساسات آورده شده است:
به احساسات خود اجازه دهید. طبیعی است که در مورد عشق احساسات مختلفی داشته باشید، از جمله شادی، هیجان، ترس و اضطراب. سعی نکنید این احساسات را سرکوب کنید، بلکه به خود اجازه دهید آنها را تجربه کنید.
با کسی که به او اعتماد دارید صحبت کنید. صحبت کردن با یک دوست، اعضای خانواده یا مشاور می تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را پردازش کنید و راهکارهایی برای بیان آنها به دختر مورد علاقه تان پیدا کنید.
به خودتان اعتماد داشته باشید. شما یک فرد ارزشمند و دوست داشتنی هستید، حتی اگر احساس خجالت یا ناامنی کنید. به خودتان یادآوری کنید که لیاقت عشق را دارید.
در مورد اینکه چگونه احساسات خود را به دختر مورد علاقه تان ابراز کنید، چند راه وجود دارد. می توانید مستقیماً به او بگویید که به او علاقه دارید، یا می توانید به روش های غیرمستقیم مانند دعوت کردن او به یک قرار ملاقات یا دادن یک هدیه کوچک، علاقه خود را نشان دهید. مهم است که مراقب باشید و به او فشار نیاورید. اگر او به شما علاقه ندارد، باید آن را بپذیرید و به زندگی خود ادامه دهید.
در اینجا چند نکته برای کمک به شما در ابراز علاقه به دختر مورد علاقه تان آورده شده است:
به او نشان دهید که به او توجه دارید. به او لبخند بزنید، با او صحبت کنید و به او نشان دهید که به او علاقه مندید.
خودتان باشید. سعی نکنید کسی باشید که نیستید. دختر مورد علاقه تان شما را برای خودتان دوست خواهد داشت.
صبر داشته باشید. ممکن است لازم باشد زمان بگذارید تا او به شما علاقه مند شود.
امیدوارم این نکات به شما کمک کند تا احساسات خود را در مورد دختر مورد علاقه تان مدیریت کنید و رابطه ای عاشقانه و موفق با او داشته باشید.
سلام. من یه پسر ۱۵ ساله ساکن تهران هستم که از بچگی عاشق یه دختری هستم که از از فامیلامونه و ۴ سال بزرگ تر از خودم هست. چون ایشون تو یزد زندگی میکنه من خیلی کم ایشون رو می بینم و تا دو سال پیش هم مشکلی نداشتم.
از چهار سال پیش تا دو سال قبل من به خاطر کرونا این دختر رو ندیده بودم تا این که آذر سال ۱۴۰۰ ما رفتیم یزد و دو سه روز اونجا بودیم و گذشت تا عید ۱۴۰۱ شد و ما باز رفتیم یزد. من اون موقع پایه هفتم بودم و تا قبل از عید شاگرد اول بودم و درسم خیلی خوب بود اما از بعد عید احساس دلتنگی شدیدی داشتم و عملکرد درسیم خیلی افت کرد. از اون موقع به بعد اگر نمراتم بررسی بشه هر بار که از بزد برگشتیم درسم افت می کرده و وقتی به دیدار بعدی نزدیک شدیم به طور عجیبی نمراتم بالاتر رفته. امروز هم دوباره از یزد برگشتیم و من احساس دلتنگی میکنم.
می خواستم یه راهی پیش پام بذارید تا من سال نهم که سال بسیار حساسی هست رو بتونم با موفقیت پشت سر بذارم.
سلام. اول از همه باید بگم که احساس شما کاملاً طبیعی است. دلتنگی از عشق یک احساس قدرتمند است که می تواند روی زندگی روزمره شما تأثیر بگذارد. مهم است که احساسات خود را بپذیرید و به خود اجازه دهید که دلتنگ شوید.
در مورد نمرات شما، به نظر می رسد که دلتنگی شما تأثیر منفی روی تمرکز و عملکرد شما می گذارد. این طبیعی است، زیرا وقتی مضطرب یا ناراحت هستید، تمرکز کردن دشوارتر می شود.
در اینجا چند راهکار برای کمک به شما در غلبه بر دلتنگی و بهبود عملکرد تحصیلی شما آورده شده است:
احساسات خود را بپذیرید. سعی نکنید که احساسات خود را سرکوب کنید. به خود اجازه دهید که دلتنگ شوید و گریه کنید. این به شما کمک می کند تا احساسات خود را پردازش کنید و به جلو حرکت کنید.
در مورد احساسات خود با کسی صحبت کنید. صحبت کردن با یک دوست، عضو خانواده یا درمانگر می تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را بهتر درک کنید و راه های سالمی برای کنار آمدن با آنها پیدا کنید.
خودتان را مشغول نگه دارید. وقتی ذهن و بدن خود را فعال نگه دارید، کمتر به احساسات خود فکر می کنید. فعالیت هایی را انجام دهید که از آنها لذت می برید، مانند ورزش، مطالعه، یا گذراندن وقت با دوستان.
به خودتان یادآوری کنید که این احساسات موقتی هستند. دلتنگی یک احساس طبیعی است که همه آن را تجربه می کنند. با گذشت زمان، احساسات شما کمتر خواهند شد.
در اینجا چند نکته خاص برای سال نهم آورده شده است:
روی برنامه درسی خود تمرکز کنید. مطمئن شوید که از تمام منابع آموزشی خود استفاده می کنید، مانند کتاب درسی، کلاس های جبرانی و مشاوره.
با معلمان خود در ارتباط باشید. اگر در مورد چیزی مشکل دارید، از آنها کمک بخواهید.
به طور منظم مطالعه کنید. سعی کنید هر روز کمی مطالعه کنید، حتی اگر فقط برای چند دقیقه باشد.
به خودتان استراحت دهید. مهم است که به خودتان استراحت دهید تا ذهن و بدن شما بتواند آرام شود و انرژی بگیرد.