نوشته‌ها

تربیت کودک ✔️ ۱۴ نکته کلیدی که نمی دانید

تربیت کودک یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های والدین است. والدین می‌خواهند فرزندانی تربیت کنند که سالم، شاد و موفق باشند. اما تربیت صحیح کودک کار آسانی نیست و نیاز به آگاهی و تلاش دارد.

در این مقاله ۱۰ نکته طلایی برای تربیت صحیح کودک را بیان می‌کنیم. این نکات بر اساس جدیدترین تحقیقات در زمینه روانشناسی کودک و خانواده تدوین شده‌اند.

تربیت کودک

تربیت کودک یکی از مهم ترین وظایف والدین است. این یک مسئولیت بزرگ است که می تواند تأثیر زیادی بر زندگی کودک و جامعه داشته باشد. اهمیت تربیت کودک در چند مورد خلاصه می شود:

  • فراهم کردن زمینه رشد و شکوفایی کودک: تربیت صحیح کودک زمینه را برای رشد و شکوفایی استعدادها و توانایی های او فراهم می کند. کودکی که از تربیت صحیح برخوردار است، می تواند به فردی موفق و مفید برای جامعه تبدیل شود.
  • پیشگیری از آسیب های اجتماعی: تربیت صحیح کودک می تواند از آسیب های اجتماعی مانند اعتیاد، جرم و جنایت پیشگیری کند. کودکی که از تربیت صحیح برخوردار است، می تواند مهارت های لازم برای زندگی سالم را بیاموزد و از آسیب های اجتماعی دور بماند.
  • ایجاد جامعه ای سالم تر: تربیت صحیح کودک به ایجاد جامعه ای سالم تر کمک می کند. کودکی که از تربیت صحیح برخوردار است، می تواند فردی مسئول، مهربان و منصف باشد. این افراد به ساختن جامعه ای بهتر کمک می کنند.

پیشنهاد مشاور: ۰ تا ۱۰۰ روش های تربیتی کودکان در روانشناسی (۲۰۲۴)

تربیت کودک

۱۴ نکته برای تربیت کودک

حتی موفق ترین والدین هم هنگام تربیت کودکان به مشکل بر می خورند. اگر برای تربیت کودک خود نیاز به کمک دارید استفاده از راهکارهایی که در ادامه ذکر می کنیم می تواند کمکتان کند.

منظور ما از تربیت کردن وضع قوانین و مقرراتی است که کودک شما را از انجام رفتار های پرخاشگرانه (ضربه زدن و گاز گرفتن)، خطرناک (مانند بازی با گاز) و نامناسب ( پرت کردن وسایل) باز دارد.

به یاد داشته باشید که این کار به معنای دعوا و مجازات بچه نیست. در اینجا چهارده راهکار برای جلو گیری از رفتار نامطلوب کودک ذکر شده است.

۱. خط قرمز های خود را تعیین کنید

پیرسون نویسنده معروف می گوید ” اگر همیشه به فرزند خود نه بگویید فرزندتان هیچ وقت اولویت های شما و کار زشت خودش را درک نمی کند، به علاوه شما نمی توانید تمام رفتار کودکتان را کنترل کنید. اولویت های خود را دنبال کنید و عواقب زیر پا گذاشتن آن ها را به کودکان خود گوش زد کنید، سعی کنید نسبت به چیز هایی که مهم نیستند سخت گیری نکنید.

الیزابت برگر نویسنده و دکتر کودکان می گوید” برقراری یک رابطه سالم و خوب با کودکتان بسیار مهم تر از مجبور کردن او به انجام کاری است که دوست ندارد.” شما ممکن است نگران باشید که با این کار کودکتان را لوس بار می آورید ولی جای نگرانی نیست.

تربیت کودک

۲. کودک خود را بشناسید

بعضی از رفتار های کودکان کاملاً قابل پیشبینی است پس پیشاپیش می توانید از این رفتارها جلوگیری کنید مثلاً اگر کودک شما علاقه به نقاشی کردن روی دیوار دارد، زمانی که پیشش نیستید مداد رنگی را در کشو بگذارید تا کم کم این عادت را ترک کند.

اگر کودک ۲ ماهه شما از مغازه ها خوراکی بر میدارد با خودتان عروسک ببرید و سرش را گرم کنید. یا اگر کودکتان عادت دارد خانه را پر از دستمال کاغذی کند کافی است بسته دستمال کاغذی را بالای کمد بگذارید.

۳. از رفتار های بد کودک پیشگیری کنید

هاروی کاپ نویسنده کتاب شادترین کودکان می گوید ” ممکن است بعضی اوقات کودکتان از روی خستگی گریه کند یا جیغ بکشد.

اگر کودکتان صبح ها پر انرژی است اما بعداز ناهار خسته و غیر قابل کنترل می شود سعی کنید او را بیرون از خانه ببرید، می توانید از دکتر وقت بگیرید و با دکتر درباره وضعیت کودکتان مشورت کنید. همچنین می توانید با گفتن” اسباب بازی هارو که جمع کنیم میریم مهمونی.” کودکان را آماده اتفاقات بعدی کنید اینگونه کودکتان آرام تر می شود.

تربیت کودک

۴. قاطع باشید

کلر لنر متخصص کودکان می گوید: “در سنین ۲ تا ۳ سالگی کودکان سعی دارند تأثیر عملکر خودشان بر محیط را درک کنند. اگر واکنش شما نسبت به یک رفتار کودک عوض شود کودک سیگنال های متفاوتی دریافت می کند و نمی تواند تشخیص دهد شما از او چه می خواهید.”

هیچ زمان مشخصی برای از بین رفتن رفتار بد کودکتان وجود ندارد. اما اگر همیشه یک واکنش نسبت به رفتار ناپسند او داشته باشید  احتمال یادگیری کودک بالا می رود. این قاطعیت برای سارا مادر ساشا مهم بود هر بار که او کار اشتباهی می کرد سارا با صدای بلند به او هشدار می داد و چون سارا معمولا آرام حرف می زد این قاطعیت و بلندی صدای سارا به ساشا یاد می داد که نباید آن رفتار را تکرار کند.

دقت کنید که در حدود دو سالگی کودکان سعی می کنند با ناز کردن یا بامزه بودن شما را گول بزنند پس فریب کارهای آنان را نخورید.

۵. احساساتی نشوید

مطمئنا این که کودکتان از مسواک زدن فرار می کند یا به حرف شما گوش نمی دهد می تواند عصبانیتان کند. اما اگر فریاد بزنید همه چیز بدتر می شود.

دکتر ویلیام کالمن، استاد دانشکده پزشکی دانشگاه کارولینای شمالی توصیه کرد” هنگامی که با فریاد چیزی را از کودک خود می خواهید کودک متوجه خواسته شما نمی شود و فقط فریاد شما را می شنود. در واقع فریاد زدن شما باعث می شود کودکتان سرگرم بشود و بیش تر لذت ببرد. بنابراین در برابر بالا بردن صدای خود مقاومت کنید.

نفس عمیق بکشید و تا سه بشمارید. هنگام اخطار دادن به کودکتان سریع، محکم، جدی و سختگیر باشید. به جای کنترل کودکان سعی در کنترل موقعیت داشته باشید. بهتر است انتظارات خود را از سطح صبر و توانایی کودکتان پایین بیاورید این گونه شرایط بهتری  را تجربه خواهید کرد.

تربیت کودک

۶. گوش دهید و تکرار کنید

بچه ها وقتی که شنیده می شوند احساس بهتری دارند، بنابراین برای جواب دادن به کودک از حرف های خودشان استفاده کنید.

اگر او در فروشگاه های مواد غذایی گریه می کند زیرا به او اجازه نمی دهید خوراکی ها را باز کند، چیزی مثل این را بگویید: به نظر میرسه از دستم عصبانی چون نمی ذارم خوراکی هارو باز کنی ولی این جزو قوانین مغازه است که باید صبر کنی تا از مغازه بیرون بریم. این حرف خواسته او را برآورده نمی کند ولی باعث کاهش عصبانیت او می شود.

۷. کوتاه و ساده بگویید

اگر در حال تربیت فرزند اول خود هستید ممکن است زمان زیادی را برای توضیح  کار زشت او و تهدید کردنش بگذرانید. اما با توجه به گفته دکترها کودکان در این سن صحبت های پیچیده را متوجه نمی شوند پس سعی کنید منظور خود را کوتاه و در قالب جملات ساده بیان کنید تا برای کودکتان قابل درک و جالب باشد.

سعی کنید جملات خود را چند بار تکرار کنید، به طور مثال اگر کودک ۱۸ ماهه شما دست شمارا گاز بگیرد  با صدای رسا بگویید” نه.دست مامان درد میگیره. نه درد می گیره” برای کودک ۲ ساله می توانید جمله را کمی پیچیده تر کنید مثلا بگویید” نه، روی مبل نپر.

خطرناک است. ممکن است سقوط کنی” کودک ۳ ساله می تواند علت و معلول را پردازش کند بنابراین می توانید به او بگویید” دندان ها نیاز به مسواک زدن دارند. تو باید مسواک بزنی یا من می توانم این کار را برایت انجام بدهم. اینجوری لازم نیست هر ماه دکتر بریم. ”

 تربیت کودک

۸. به او گزینه پیشنهاد کنید

وقتی کودک از انجام کاری خودداری می کند ( یا انجام کاری را متوقف می کند) سعی کنید به او  قدرت انتخاب بدهید. به او دو گزینه بدهید تا یکی از آن ها را انتخاب کند این گونه کودک احساس می کند که به کاری مجبور نشده است مثلا به او بگویید” کدام یک را دوست داری اول جمع کنی کتاب هایت را یا وسایل نقاشی ات را؟”

اطمینان حاصل کنید که گزینه های شما محدود، خاص و قابل قبول است. مثلاً جمله ” از کجا می خواهی شروع کنی؟” برای کودک شما نامفهوم است. پس سعی کنید گزینه هایی که انتخاب می کنید برای کودکتان قابل قبول باشند.

۹. مواظب کلماتی که استفاده می کنید باشید

سعی کنید در جملات خود به جای استفاده از فاعل تو از فاعل من استفاده کنید مثلا به جای گفتن” تو آنقدر خودخواهی که حتی اسباب بازی های خود را با بهترین دوست خود به اشتراک نمی گذاری” بگویید  “خیلی خوش حال می شوم وقتی می بینم بچه ها اسباب بازی های خود را به اشتراک می گذارند.” یک تکنیک خوب دیگر تمرکز بر روی  کلمه انجام دادن است نه انجام ندادن.

مثلا اگر کودکان دوچرخه خود را جابه جا نمی کند به جای این که به او بگویید و استدلال کنید که نمی تواند دوچرخه اش را در راهرو رها کند به او بگویید” اگر دوچرخه ات را جابه جا کنی کم تر لگد می خورد”

مواظب لحنتان باشید کودکتان نباید احساس کند که بخاطر رفتارش اورا دوست ندارید از جملاتی مانند ” وقتی خونه رو بهم میریزی دوست ندارم” یا ” وقتی اینجوری رفتار می کنی نمی تونم تحملت کنم” استفاده نکنید کودک شما باید متوجه شود که شما دوستش دارید و تنها یک رفتار اورا دوست ندارید .

تربیت فرزند پسر

۱۰. همدلی را به او یاد بدهید

به ندرت یک کودک ۳ ساله متوجه می شود که چرا کاری که برایش لذت بخش است را نباید انجام دهد. سعی کنید به او بگویید که کارشان باعث آزار بقیه می شود با این روش می توانید در او حس همدلی را ایجاد کنید، اگر کودکی را گاز می گیرند خیلی ساده به آن ها بگویید” این کار تو باعث آزار دیدن بقیه می شود.

“یا” وقتی اسباب بازی کودکان دیگر را می گیری باعث می شوی ناراحت شوند چون هنوز می خواهند بازی کنند.”

این به فرزند شما کمک می کند تا ببیند که رفتار او مستقیماً روی افراد دیگر تأثیر می گذارد و به او آموزش می دهد که اول از همه باید درباره عواقب کارهایش فکر کند.

۱۱. به او مهلت بدهید

اگر توبیخ های مکرر، راهنمایی و تنبیه کردن باعث از بین رفتن رفتارهای بد کودکتان نشده است، با توجه به سنش به او برای کارش زمان بدهید.

این کار برای کودکانی که  خیلی طول می کشد تا کاری را انجام دهند، مناسب است. قبل از وقت دادن جدی به او نگاه کنید و بگویید” تا سه می شمارم واگر درست رفتار نکنی به اتاقت خواهی رفت” اگر او گوش نکرد به مکانی که قول داده بودید ببریدش و برایش زمانی مشخص کنید پس از آن از او بخواهید که بخاطر رفتار زشتش معذرت خواهی کند و اورا در آغوش بکشید و به او بگویید که دیگر عصبانی نیستید.

در حقیقت کودک دوست ندارد از والدینش و اسباب بازی هایش جدا شود و این کار موجب می شود عمل زشتش را دیگر تکرار نکند.

۱۲. به او گزینه دیگری بدهید

اگر کودک شما از رفتارش دست نمی کشد به او گزینه جانشین بدهید مثلاً به او بگویید “ضربه زدن به بالش یا ضربه با چکش اسباب بازی” او باید یاد بگیرد که در حالی که احساسات و انگیزه های او قابل قبول هستند،  بعضی روش ها برای بیان این احساسات قابل قبول نیستند.

همچنین به این صورت کودک یاد می گیرد تا مشکلش را خودش حل کند. شما می توانید از او بپرسید” چگونه می توانی کاری کنی سارا اسباب بازی هایش را با تو به اشتراک بگذارد” در جواب دادن به او کمک نکنید و بگذارید خودش برای مشکلش فکر کند.

 تربیت فرزند پسر

۱۳. برای رفتار خوبش به او پاداش بدهید

بسیار کم پیش می آید که کودک به همه حرف های شما گوش دهد، اگر این طور نباشد عجیب است.

  • بچه ها معمولاً در برابر خواسته های والدینشان مقاومت می کنند.
  • پس وقتی که به حرف شما گوش می دهند جایزه دادن می تواند به شما کمک کند.
  • در پاداش دادن حد اعتدال را رعایت کنید.
  • این کار نشان می دهد که شما به عملکرد فرزندتان احترام می گذارید.

۱۴. مثبت فکر کنید

هرچقدر هم از رفتار کودکتان نارحت هستید، ناامیدی خود را بروز ندهید. اگر کارمندان یک کارخانه بشنوند رئیسشان می گوید: از کار خسته شدم و نمی دانم چگونه کارها را اداره کنم. شما احترام خود را نسبت به او از دست می دهد.

همین امر وقتی ناامیدانه یا منفی صحبت می کنید برای کودکتان اتفاق می افتد. با این وجود ممکن است خسته شوید و یا اوضاع از کنترلتان خارج شود اگر احتیاج به کمک مشاور داشتید کافی است با شماره ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ تماس بگیرید و از کمک مشاوران متخصص در این زمینه بهره مند شوید.

پیشنهاد مشاور: ۱۱ بازی درمانی کودکان خجالتی

تربیت کودک از چه سنی شروع میشود

تربیت کودک از همان لحظه تولد شروع می‌شود. حتی قبل از تولد، والدین می‌توانند با ایجاد یک محیط امن و سالم برای رشد جنین، بر تربیت او تأثیر بگذارند. پس از تولد، والدین می‌توانند با پاسخگویی به نیازهای کودک، ایجاد ارتباط عاطفی، و آموزش مهارت‌های اولیه، به تربیت او کمک کنند.

به طور کلی، می‌توان گفت که تربیت کودک در سه دوره سنی اصلی انجام می‌شود:

  • دوره نوزادی (۰ تا ۱ سالگی): در این دوره، والدین باید بر نیازهای جسمانی و عاطفی کودک تمرکز کنند. همچنین، می‌توانند با صحبت کردن با کودک، خواندن کتاب برای او، و بازی با او، به رشد مهارت‌های زبانی و شناختی او کمک کنند.
  • دوره پیش دبستانی (۱ تا ۶ سالگی): در این دوره، کودک شروع به یادگیری مهارت‌های جدیدی مانند راه رفتن، صحبت کردن، و تعامل با دیگران می‌کند. والدین می‌توانند با فراهم کردن محیطی امن و حمایت‌کننده، و آموزش مهارت‌های اجتماعی، به رشد کودک کمک کنند.
  • دوره دبستان (۶ تا ۱۲ سالگی): در این دوره، کودک شروع به یادگیری مفاهیم جدید و شکل‌دهی هویت خود می‌کند. والدین می‌توانند با ایجاد قوانین و مقررات، و آموزش ارزش‌های اخلاقی، به رشد کودک کمک کنند.
  • تربیت کودک ۳ تا ۷ سال: سنین ۳ تا ۷ سال، دوره‌ای از رشد و نمو سریع در کودک است. در این دوره، کودک مهارت‌های جدیدی مانند صحبت کردن، خواندن، نوشتن، و حل مسئله را یاد می‌گیرد. همچنین، شروع به درک مفاهیم اخلاقی و اجتماعی می‌کند.

البته، تربیت کودک یک فرآیند مداوم است که تا پایان عمر ادامه دارد. والدین باید در تمام مراحل رشد کودک، با او همراه باشند و به او کمک کنند تا به فردی سالم، شاد، و موفق تبدیل شود.

تربیت کودک

تربیت فرزند پسر

تربیت فرزند پسر یک فرآیند پیچیده و چالش برانگیز است. پسران در مقایسه با دختران دارای نیازهای خاص خود هستند. آنها معمولاً پرانرژی‌تر، جسورتر، و مستقل‌تر هستند. همچنین، بیشتر در معرض خطرات و آسیب‌های جسمی و روانی قرار دارند.

در اینجا چند نکته کلی برای تربیت فرزند پسر آورده شده است:

  • با فرزند خود ارتباط عاطفی برقرار کنید. پسران به عشق و حمایت والدین خود نیاز دارند. برای برقراری ارتباط عاطفی با فرزند خود، وقت خود را با او بگذرانید، با او صحبت کنید، و به او گوش دهید.
  • به فرزند خود احترام بگذارید. پسران باید احساس کنند که ارزشمند هستند. برای احترام گذاشتن به فرزند خود، به او گوش دهید، نظرات او را جدی بگیرید، و به او اجازه دهید که در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت داشته باشد.
  • قوانین و مقرراتی را برای فرزند خود تعیین کنید. قوانین و مقررات به فرزند شما کمک می‌کنند تا حد و مرزهای رفتاری خود را بداند. قوانین و مقررات باید واضح و قابل اجرا باشند.
  • رفتارهای مثبت فرزند خود را تشویق کنید. این کار به فرزند شما کمک می‌کند تا رفتارهای خوب را در خود تقویت کند. برای تشویق رفتارهای مثبت فرزند خود، از روش‌های مثبت مانند تحسین، تشویق، و پاداش استفاده کنید.
  • در صورت بروز رفتارهای ناهنجار، با فرزند خود صحبت کنید. سعی کنید علت رفتار او را بفهمید و راه‌حل مناسبی برای آن پیدا کنید. برای برخورد با رفتارهای ناهنجار فرزند خود، از روش‌های مثبت مانند تعیین عواقب طبیعی، محرومیت از امتیاز، و زمان استراحت استفاده کنید.
  • از کمک متخصصان تربیت کودک استفاده کنید. اگر در تربیت فرزند خود دچار مشکل هستید، می‌توانید از کمک متخصصان این حوزه استفاده کنید.

نویسنده: کودک و نوجوان

پرورش کودک با ادب

۴ راز پرورش کودک با ادب که کسی به شما نمی گوید

پرورش کودک با ادب، کسی را می شناسم که سه کودک به طور حیرت برانگیزی باادب دارد. وقتی مادر از آنها می خواهد اسباب بازی های خود را جمع کنند حرفش را گوش می دهند، بدون اعتراض می خوابند و حتی بدون مداخله والدین دعواهای خود را حل و فصل می کنند.

من واقعاً شاهد بودم که پسر سه ساله اش به آرامی از مادرش خواست تا کامیون را از دوست زورگویش پس بگیرد. مادر قبول دارد که فرزندان او دورانی دارند “از همه مهم تر آن ها کودک هستند” اما می گوید برقراری یک نظم واقعی دارای چالش های کمی است. ادامه مطلب

روانشناسی کودک سه سالگی

روانشناسی کودک دو تا سه ساله

آنچه باید در مورد روانشناسی کودک دو تا سه ساله خود بدانید: (راهنمای دو تا سه سالگی)

یکی از بزرگترین لذت ها برای پدر و مادر تماشای یادگیری وترقی کودکشان است. ولی آیا می دانید به کدام سمت می رود و چه نقاط عطف رشدی دارد؟ آیا می دانید برای کمک به کسب اعتماد به نفس از توانمندی هایش جهت رفتن به مرحله بعدی زندگی چه کاری از شما ساخته است؟

در سه سالگی، کودک نسبت به چند ماه قبل تحرک و بی پروایی بیشتری دارد. هنگام دویدن و راه رفتن کنترل بیشتری بر مسیر حرکتش دارد. و ممکن است بتواند روی انگشت یک پا راه برود و یا لی لی کند. او می تواند در هر گام به کمک یک پا از راه پله بالا برود و حتی ممکن است چنان به خود مطمئن باشد که بتواند بدون گرفتن جایی از راه پله استفاده کند. اغلب اوقات او می تواند توپ را از پایین به بالا پرتاب کند و یک توپ بزرگ را در بین دست های کشیده اش ادامه مطلب

سه نوع نظم کدام موارد هستند؟

سه نوع نظم کدام موارد هستند؟

سه نوع نظم کدام موارد هستند؟

بر اساس ششمین ویرایش از کتاب ایجاد نظم کلاسی[۱]، سه نوع نظم وجود دارند که عبارتند از: (۱) پیشگیرانه، (۲) حمایتی و (۳) اصلاحی.

کدام روش سرپرستی موثرترین روش در تربیت کودک می باشد؟

یافته های موجود نشان می دهند که والدین مقتدر، موثرترین روش سرپرستی را در روش های مختلف آکادمیکی، عواطف اجتماعی و رفتاری دارند.

والدین قدرت طلب، همانند والدین مقتدر، انتظارات زیادی از فرزندانشان دارند، ولی همچنین انتظار بیشتری را هم از رفتار خودشان دارند.

۳ سبک اصلی سرپرستی و تربیت کودک چه مواردی می باشند؟

مشاوران خانواده سبک های سرپرستی را به سه گروه تقسیم بندی کرده اند:

قدرت طلب (یک رهیافتی که از نظر یک فرد بهترین رهیافت ممکن می باشد و سایر افراد باید از همان رهیافت پیروی کنند)؛

آسان گیر (به دلیل اینکه والدین نمی خواهند فرزندان خودشان را ناراحت کنند، یک سری راهنماهای رفتاری را ارائه می دهند)؛

و مقتدر (که لحن مراقبتی را به صورت ساختارمند و پایداری بیان می کند).

چه چیزی باعث می شود که یک فرد به یک پدر یا مادر تبدیل شود؟

بر اساس فرهنگ لغت نامه Meriam _ Webster، یک پدر یا مادر عبارت از شخصی می باشد که یک فردی دیگر را پرورش می دهد و از وی مراقبت می کند.

با این وجود، پدر یا مادر بودن ضرورتا باعث نمی شود که شما ژنتیک های خودتان را به صورت بیولوژیکی، به یک کودک منتقل کنید.

یک پدر یا مادر می تواند حالت های مختلفی داشته باشد، همانند ناپدری یا نامدری، پدر بزرگ یا مادر بزرگ، ولیّ قانونی یا یک حالت ترکیبی.

مسولیت های یک پدر یا مادر در تربیت کودک چه مواردی می باشد؟

پدر ها و مادرها باید یک سری حمایت های مادی و معنوی را برای فرزندانشان ایجاد کنند.

آنها باید کودکان خودشان را به صورت مسولیت پذیرانه دوست داشته باشند و منجر به رشد سالم آنها شوند. …

والدین تا اندازه ای که توانایی لازم را داشته باشند،  برای تهیه غذا، پوشاک، پناهگاه و مراقبت بالینی مسولیت خواهند داشت.

مسولیت والدین در یک خانواده در تربیت کودک چه مواردی می باشد؟

مسولیت های والدین شامل حوزه های بیولوژیکی، روان شناختی، اجتماعی و مالی می باشد.

نقش والدین بیشترین اهمیت را در رشد شخصیتی کودکان دارد.

نقش های مرسوم و مبنایی والدین عبارتند از: تربیت و آموزش کودکان، منظم کردن آنها، مدیریت خانه و حمایت مالی از خانواده.

مسولیت والدین در تربیت کودک در چه سنی خاتمه می یابد؟

مسولیت والدین چه زمانی خاتمه می یابد؟

زمانی که فرزندتان به سن ۱۸ سالگی برسد و یا اینکه قبل از این سن ازدواج کند و یا وارد یک رابطه ثبت شده شود، مسولیت شما به صورت خودکار خاتمه خواهد یافت.

همچنین دادگاه می تواند مسولیت پدر یا مادر بودن را از شما بگیرد؛ برای مثال در صورتی که شما برخورد نامناسبی با فرزندتان داشته باشید.

چرا نقش والدین در تربیت کودک یک نقش مهمی می باشد؟

والدین نقش مهمی را در رشد ما دارند. پدر و مادر نقش مهمی را در رشد روانی، فیزیکی، اجتماعی، مالی و شغلی ما دارند.

والدین گران بهاترین هدیه خدا به ما هستند.

آنها در تمامی مراحل زندگی به ما کمک می کنند و نحوه مقابله با چالش های سخت مربوط به آینده را به ما آموزش می دهند.

یک مادر واقعی چه کسی است؟

مادر: یک زنی که بدون هیچ شرطی شما را از زمان به دنیا آمدنتان دوست دارد، شخصی که کودکان را به خودش ترجیح می دهد و یک فردی می باشد که شما بیش از هر فرد دیگری می توانید روی وی حساب کنید –

– لغت نامه شهری. مادر: یک فردی که در مورد مراقبت از فرزندان مسولیت دارد – – YourDictionary.

من به چه نحوی می توانم یک پدر یا مادر خوبی برای فرزندم باشم؟

مراحل:

  1. مسولیت های خودتان را بپذیرید. می توان گفت که فرزند خوب به حرف های والدینش گوش می دهد (و حرف های سایر افرادی که قدرت دارند) و موارد درخواست شده را انجام می دهد. …
  2. عواطف خودتان را مدیریت کنید. …
  3. صادق و قابل اعتماد باشید. …
  4. انتظار معیوب بودن را داشته باشید و از اشتباهات خودتان نکاتی را یاد بگیرید. …
  5. نسبت به زمان مناسب برای درخواست کمک مطلع باشید.

چه کسانی والدین واقعی شما هستند؟

نقش والدینی، به نقش رشد دادن، حمایت کردن و همچنین سرپرستی یک کودک اشاره دارد .

هر شخصی که تنها فرد تامین کننده نیازهای تغذیه ای و مراقبتی فرد باشد، می تواند والدین آنها، برادر یا خواهر و یا عمو، خاله، عمه و یا دایی فرد، پدر بزرگ یا مادر بزرگ، دوستان خانواده، والدین اختیار شده یا والدین به دنیا آورنده فرد باشند.

روش سرپرستی دوست داشتن بیش از حد چیست؟

دوست داشتن بیش از حد یک رهیافت سرپرستی می باشد که می تواند منجر به ایجاد این درک در کودکان شود که هر چند والدین کودکانشان را دوست دارند، ولی این روش سرپرستی منجر به ایجاد توانایی های مناسبی در کودکان نمی شود.

سرپرستی سخت گیرانه در تریت کودک پیست؟

سرپرستی قدرت طلبانه یک نوع سبک سرپرستی می باشد که ویژگی آن درخواست زیاد و مسولیت پذیری کم می باشد.

والدین دارای سبک قدرت طلبانه انتظارات زیادی را از کودکانشان دارند، ولی فیدبک و مهرورزی بسیار محدودی را بروز می دهند.

معمولا اشتباهات صورت گرفته به صورت خشن جواب داده می شوند.

۵ سبک سرپرستی چه مواردی می باشند؟

در ادامه پنج مورد از رایج ترین سبک های سرپرستی بیان شده است که مادران و پدران امروزی در خانواده هایشان به کار می گیرند.

  • سرپرستی غریزی
  • سرپرستی دلبستگی
  • سرپرستی هلیکوپتری
  • سرپرستی مقدرانه
  • سرپرستی آسان گیر

آیا روش سرپرستی دوست داشتن بیش از حد در واقعیت کاربرد دارد؟

مطالعات صورت گرفته نشانگر آن است که “والدین رازدار و ماهر یک رهیافت «دوست داشتن بیش از حد» را با سبک سرپرستی خودشان ادغام می کنند.

یک توازنی مابین نظم و حالت ملایمت ایجاد می کنند و به نظر می رسد که این روش یک روش مفیدی در ایجاد  این نوع ویژگی شخصیتی اصلی می باشد.” … مولفه های مربوط به روش سرپرستی دوست داشتن بیش از حد، “سرپرستی قلدری” نامیده می شود.

روش سرپرستی مسامحه کارانه در تربیت کودک چیست؟

سرپرستی غیر درگیرانه که در برخی مواقع به عنوان روش سرپرستی مسامحه کارانه مورد اشاره قرار می گیرد، یک سبکی است که ویژگی بارز آن نبود مسولیت پذیری در برابر نیازهای کودک می باشد.

والدین غیر درگیر تقاضای خیلی محدودی از کودکان خودشان دارند (در برخی مواقع هیچ تقاضایی از آنها ندارند) و در اغلب مواقع بی تفاوت، بدون توجه و در برخی مواقع کاملا مسامحه کار یا سر به هوا هستند.

چرا روش سرپرستی مقتدرانه در تربیت کودک بهترین روش می باشد؟

نشان داده شده است که رهیافت مقتدرانه برای سرپرستی، بهترین پیامدها را برای کودکان دارد که این پیامدها شامل سلامت عاطفی بهتر، مهارت های اجتماعی بهتر، انعطاف پذیری بیشتری و دلبستگی ایمن تر با والدینشان می باشد.

یک نظم خوب چیست؟

به بیان دیگر، نظم به کودک آموزش می دهد تا از قواعد موجود تبعیت کند.

نظم های موثر از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند؛ ابزارهایی از قبیل تقویت، مدل بندی و یک خانواده دوست دار و حمایت کننده.

همچنین در برخی مواقع، مجازات می تواند به عنوان یک ابزار مناسبی مورد استفاده قرار بگیرد – ولی به این معنا نمی باشد که نظم خوب بیشتر شامل مجازات می باشد.

شما به چه نحوی نظم را به دست می آورید؟

۵ روش اثبات شده برای به دست آوردن خود نظمی (خویشتن داری) عبارتند از:

  1. حذف کردن موارد وسوسه آمیز. خود کنترلی در هنگام تبعیت کردن از یک نقل قول قدیمی «هر آنکه از دیده رود، لاجرم از دل رود»، راحت تر صورت خواهد گرفت. …
  2. تغذیه منظم و سالمی داشته باشید. …
  3. منتظر به دست آورن “احساس مناسب” نباشید. …
  4. وقفه ها، برخوردها، و پاداش هایی را برای خودتان برنامه ریزی کنید. …
  5. خودتان را فراموش کنید و به سمت جلو حرکت کنید.

چند مثال از نظم بزنید؟

یک مثال از نظم مربوط به مانع شدن از ورود دانش آموزی به سالن می باشد که در طول سخنرانی، با افراد دیگری صحبت می کند.

مهمترین نکاتی که یک پدر و مادر باید به فرزندشان آموزش بدهند، چه مواردی می باشند؟

۱۰ مورد مهمی که والدین باید به فرزندانشان آموزش بدهند، عبارتند از:

  • ارزش قائل شدن به خود.
  • ارزش قائل شدن به سایر افراد.
  • استقلال.
  • تفکر کنجکاوانه و انتقادی.
  • رشد و خود اظهاری عاطفی.
  • خویشتن داری.
  • تحرکات اجتماعی.
  • روان شناسی.
  • اقتصاد.
  • خوشبینی.

شما به چه نحوی می توانید یک کودک منظمی را تربیت کنید؟

  1. خودتان را خوشحال کنید.
  2. به آنها آموزش بدهید که روابطی را ایجاد کنند.
  3. انتظار تلاش داشته باشید، نه انتظار کامل بودن.
  4. خوش بینی را آموزش دهید.
  5. هوش عاطفی را آموزش دهید.
  6. خوشحال بودن را به یک عادت تبدیل کنید.
  7. خویشتن داری را آموزش دهید.
  8. زمان بیشتری را صرف بازی کردن بکنید.

چرا انجام دادن وظایف والدینی به صورت مسولیت پذیرانه اهمیت دارد؟

افراد جوان فقط از طریق به دست آوردن اطلاعات مناسب و گرفتن تصمیمات عقلایی در  مورد خودشان می توانند به والدین مسولیت پذیر تبدیل شوند.

آزادی مربوط به برنامه ریزی کردن و کنترل کردن اندازه خانواده ها، یک بخش مهمی از انجام وظایف والدینی به صورت مسولیت پذیرانه می باشد، چرا که کیفیت زندگی خانواده تحت تاثیر اعضای خانواده قرار می گیرد.

یک پدر باید چه نوع برخوردی با دختر خودش داشته باشد؟

۷ چیزی که یک دختر از پدرش نیاز دارد، عبارتند از:

  1. وی نیاز دارد که شما در موارد مختلفی نقش خودتان را انجام بدهید (درگیر شوید). یک دختر نیاز دارد که پدرش به صورت فعالی به زندگی وی علاقمند باشد و در آن نقش ایفا کند. …
  2. وی نیاز دارد که شما یک رابطه ازدواجی سالم را به وی نشان بدهید. …
  3. وی به حمایت شما نیاز دارد. …
  4. وی نیاز دارد که به عنوان یک شخص مطمئن به شما اعتماد کند. …
  5. وی به عشق بدون شرط شما نیاز دارد. …
  6. وی به یک رهبر معنوی قوی نیاز دارد. …
  7. وی به یک مدل نقش مثبت نیاز دارد.

چرا دختران به پدرشان نیاز دارند.

ما – مادران، دختران و خواهران – برای تربیت کردن زنان جوان سالم، به کمک شما نیاز داریم.

ما به شجاعت های مردانه و هوش شما نیاز داریم، چرا که یک پدر بیش از هر فرد دیگری، در مسیر زندگی دختر خودش نقش دارد. … شاید آنها مادرشان را به عنوان موهبت در نظر بگیرند، ولی چنین دیدگاهی را در مورد شما نخواهند داشت.

من به چه نحوی می توانم یک پدر قوی باشم؟

مرد بودن، پدر بودن.

  1. یک مرد باشید، این کار را به صورت درستی انجام دهید.
  2. بر روی هر دو جنبه کار کنید. رایج ترین مثال عبارت از مادرانی می باشند که قواعد موجود را تعیین می کنند، ولی پدرها آنها را انجام می دهند. …
  3. به منظور به دست آوردن شناخت بهتر از خودتان، پدر خودتان را بشناسید. …
  4. معنای مرد بودن را به پسر خودتان آموزش دهید. …
  5. به پسر خودتان آموزش بدهید که نقش خودش را به چه صورتی انجام بدهد. …
  6. به وی زمان بدهید. …
  7. فضای مثبتی را ایجاد کنید. …
  8. نقش افراد مختلف را آموزش بدهید.

آیا مادر بودن عبارت از سخت ترین وظیفه می باشد؟

اکثر مادران بر این عقیده هستند که هیچ نوع راهنما و قاعده ای برای تبدیل شدن به یک مادر مناسب وجود ندارد، فقط عشق و غریزه مادری است که در مادران وجود دارد. … مادر بودن یک کار آسانی نیست، این کار سخت ترین کار موجود در دنیا می باشد که تا به حال هیچ راهنما یا دستور العملی در مورد آن وجود نداشته است.

من به چه نحوی می توانم تشخیص بدهم که یک مادر خوبی هستم؟

۷ علامت مربوط به یک مادر خوب بودن، عبارتند از:

  1. فرزندتان نسبت به شما عصبی شود.
  2. نتوانید در طول شب بخوابید.
  3. در نتیجه یک شکست یا آسیب کوچک برای فرزندتان، ناراحت شوید.
  4. غذاهایی درست کنید که کودکتان نسبت به آن نفرت نداشته باشد.
  5. خود خواه نباشید.
  6. سایر افراد شما را دیوانه بخوانند، یا فکر کنید که سایر افراد چنین تفکری در مورد شما دارند.
  7. فکر کنید که یک مادر بدی هستید.

ویژگی های مربوط به یک پدر یا مادر خوب چه مواردی هستند؟

  • صبور بودن. این یک مورد مهمی است، صبور بودن یک نوع مزیت می باشد! …
  • گوش دادن. در حالیکه اکثر والدین بر این باورند که در حین صحبت کردن بچه هایشان به طور واقعی به حرفهایشان گوش می دهند، ولی شما به راحتی می توانید از طریق بیان کردن اظهارنظرهای کوتاه باعث شوید که فرزند شما اولویت های مدنظرتان را در نظر بگیرد. …
  • شناخت. …
  • همسانی. …
  • همدلی. …
  • توانایی مربوط به بیان کردن دوست داشتن. …
  • سختگیری نکردن. …
  • انعطاف پذیری.

پدر و مادر بد چه کسانی هستند؟

تعریف والدین بد عبارت از یک تعریف ساده مربوط به تربیت ضعیف نمی باشد، بلکه یک سری از اقداماتی را شامل می شود که همواره بر روی رفتار و وضعیت روان شناختی فرزند یک تاثیر بدی می گذارد.

شاید والدین احساس گناه بکنند و بخواهند که اشتباهات خودشان را جبران کنند، ولی این مورد در اغلب مواقع به ایجاد نتایج بدتری منجر می شود.

زمانی که پدرتان شما را دوست نداشته باشد، چه کاری باید انجام بدهید؟

مراحل

  1. با یک دوست یا اعضای خانواده قابل اعتماد صحبت کنید.
  2. یک راهنما پیدا کنید.
  3. از یک درمانگر یا مشاور مدرسه کمک بگیرید.
  4. سعی نکنید که برخورد صورت گرفته با خودتان و برادر یا خواهرتان را مقایسه کنید.
  5. سعی نکنید که این کار را به صورت شخصی انجام دهید.
  6. با خودتان مهربان باشید.
  7. خود دوستی را جایگزین خود گفتاری منفی کنید.
  8. یک برگه بردارید و به صورت دروغ، موارد مثبتی را در مورد خودتان بنویسید.

من به چه نحوی می تواند با پدر بد برخورد کنم؟

مراحل

  1. وی را به عنوان یک مشکل در نظر بگیرد، نه خودتان را. آیا شما خودتان را به خاطر پرخاشگری، مشروب خوری بیش از حد، بی توجهی یا عدم ثبات عاطفی پدرتان سرزنش می کنید؟
  2. سعی نکنید که خودتان این عادت را پیدا کنید.
  3. اقدامات مثبتی را در زندگی خودتان انجام بدهید.
  4. مدل های مربوط به سایر نقش های مردانه را پیدا کنید.
  5. یک گروه حمایتی مثبتی را ایجاد کنید.
  6. فاصله خودتان را نگه دارید.

چه مواردی منجر به ایجاد یک پدر و مادر مسموم می شوند؟

یک پدر و مادر مسموم نقش والدینی خودشان را بر مبنای نحوه سرپرستی صورت گرفته بر روی خودشان در دوران کودکی شان انجام می دهند.

آنها دارای خود آگاهی، دانش، مهارت ها و شاید تمایلات مناسبی نمی باشند تا در نتیجه آن بتوانند الگوهای بدعلمکردی موجود را تغییر دهند.

شما باید چه مواردی را به کودکان خودتان نگویید؟

۱۹ موردی که شما هیچ وقت نباید به کودکان خودتان بگویید:

  1. من به شما افتخار می کنم.
  2. کارتان خوب بود.
  3. شما باید یک مثال خوبی برای برادرتان باشید.
  4. تا زمانی که پدر (یا مادرتان) به خانه برگردد، منتظر بمانید.
  5. من هیچ وقت شما را فراموش نمی کنم.
  6. من به خاطر شما خجالت زده شدم.
  7. نگران نباشید، همه چیز درست خواهد شد.
  8. من خودم این کار را انجام خواهم داد.
  9. گریه نکنید
  10. فکر کردن در مورد سکس در سن شما، یک مورد بدی است
  11. در صورتی که شامتان را به صورت کاملی بخورید، می توانید دسر هم بخورید.
  12. در صورتی که اتاقتان را تمیز نکنید، با مشکل بزرگی مواجه خواهید شد.
  13. در صورتی که به صورت مناسبی از خودتان محافظت کنید، سالم خواهید ماند.
  14. شما هیچ وظیفه ای در قبال مسائل مالی خانواده ندارید.
  15. من از شما ناامید شده ام.
  16. این وحشتناک است، بدترین موردی که می توانست باشد.
  17. بیایید اینجا، همین الان.
  18. شما در مسیر مناسبی هستید.
  19. به دلیل اینکه به شما گفته ام.

من به چه نحوی می توانم یک مادر خونسردی باشم؟

مهمترین مواردی که وجود دارند، عبارتند از:

  1. شما می توانید به این پست گوش کنید.
  2. خودتان را به صورت کاملی درک کنید. به منظور اینکه به یک مادر خونسردی تبدیل شوید، انگیزه شما عبارت از کودکتان خواهد بود، نه خودتان.
  3. نزاع های خودتان را انتخاب کنید.
  4. سعی نکنید که بدون هیچ ترسی نقش سرپرستی خودتان را انجام دهید.
  5. تا جایی که می توانید، بله بگویید.
  6. برای صحبت کردن در مورد هر چیزی، در دسترس باشید.

[۱] Building Classroom Discipline

نویسنده: “کودکانهسایت کودک و نوجوان

مقالات مرتبط

[shortcode_blog title=’تربیت کودک’ cols=’2′ cats=’%d8%aa%d8%b1%d8%a8%db%8c%d8%aa-%da%a9%d9%88%d8%af%da%a9′ postspp=’4′ usecarousel=’1′ img_popup=’1′ /]

چگونه کودک شاد تربیت کنیم؟

چگونه کودک شاد تربیت کنیم؟

چگونه کودک شاد تربیت کنیم؟

کودک شاد

ایجاد دوران کودکی شاد و سالم برای کوک می تواند باعث موفقیت او در آینده شود. اما بسیاری از والدین نمی دانند، به راستی چگونه می تواند کودکی شاد در دنیای امروز تربیت کرد؟ بزرگ کردن کودک شاد تنها ایجاد لحظات شاد برای آنها نیست، در واقع چیزی برعکس اینست. کودکان شاد مهارت هایی دارند که به آنها اجازه می دهند از شادی دراز مدت در زندگی لذت ببرند. با اتخاذ روش ها و عادات سالم می توانید مهارت های شادی در زندگی را در فرزند خود ایجاد کنید. در اینجا ده روش برای پرورش کودک شاد ارائه شده اند.

  1. تشویق بازی در فضای باز

قدرت بازی های فضای باز را دست کم نگیرید. دویدن روی چمن، بالا رفتن از درختان، تاب بازی، و حفاری خاک برای کودکان مناسب هستند. مطالعات نشان می دهد رایحه های مرتبط با طبیعت ، مانند درختان کاج ، چمن های بریده شده و اسطوخودوس می توانند روحیه کودک شما را تقویت کنند. بنابراین، باید کودک خود را تشویق کنید تا در فضای باز کتاب بخواند یا تکالیفش را در بالکن یا ایوان خانه بنویسد تا بیشتر شاد شوند.

بازی در فضای باز هم چنین می تواند مهارتهای اجتماعی را در کودک بهبود بخشد. یک مطالعه ۲۰۱۷ منتشر شده در مجله علوم پزشکی آمریکا نشان داد که افزایش بازی در فضای باز برای کودکان باعث افزایش همدلی، سرگرمی و خودکنترلی در آنها می شود، که مهارتهای اجتماعی حیاتی هستند. کودکان با مهارتهای اجتماعی بهتر احتمالا از روابط سالم تری لذت می برند. یک مطالعه نشان داد که کودکان با مهارت های اجتماعی بهتر با احتمال دو برابر بیشتر به کالج می روند و کمتر احتمال دارد تجربه مصرف مواد مخدر، چاقی و خشونت را داشته باشند. بنابراین بازی در فضای باز را به یک عادت روزانه تبدیل کنید. حتی زمانی که هوا خوب نیست، کودک را تشویق کنید دوچرخه شواری کند، با کودکان همسایه بازی کند و در فضاهای بزرگ و باز بدود.

  1. زمان نگاه کردن به صفحه نمایش ها را محدود کنید.

ممکن است کودک روی ساعات طولانی نشستن پای گوشی و لب تاپ اصرار بورزد و آن را عامل شادی بداند. اما مدت زیاد استفاده کردن از این وسایل برای بهزیستی کودک شما مناسب نیست. مطالعات نشان داده اند، اگر کودکان زمان زیادی را به فعالیت های غیر لوازم الکترونیکی اختصاص دهند، مثل ورزش کردن، فعالیت های خانوادگی، بازی های آزاد و … شادتر خواهند بود. محدودیت های واضح برای استفاده از لوازم الکترونیکی وضع کنید. اگر دارای گوشی هوشمند است استفاده از آن را محدود کنید مخصوصا هنگام فعالیت های خانوادگی و بازی با همسالان.

  1. قدردانی را تمرین کنید

قدردانی کردن در زندگی روزمره می تواند به کودکان کمک کند که افرادی سالم تر و شادتر باشند. اما به یاد داشته باشید که تفاوت زیادی بین تشکر اجباری و تشکر به معنای واقعی وجود دارد. سپاس گزاری خود را صمیمانه ابراز کنید. ابراز سپاس گزاری و قدردانی برای کارهایی که کودک می کند به آنها آموزش می دهد که همان کار را تکرار کنند.

صحبت در مورد اموری که نسبت به آنها حس قدردانی دارید را در خانه فراموش نکنید. سه چیز را که برای آنها قدردان هستین مشخص کنید و در هنگام شام و یا خوابیدن در مورد آنها صحبت کنید. این مسئله به کودکان کمک می کند که یاد بگیرند برای چیزهایی که دارند سپاس گزار باشند. عادت نوشتن یادداشت های تشکر را ایجاد کنید. یادداشت های تشکر را محدود به هدیه دادن نکنید. باید کودک را تشویق کنید که یادداشت های سپاس گزاری و تشکر برای معلم مخصوص خود یا مربی بفرستد.

  1. انتظارات بالا داشته باشید اما نه خیلی بالا

در حالیکه گذراندن ساعات زیاد برای یک تست یا تمرین یک آلت موسیقی خیلی سرگرم کنده نیست، کودکانی که گرایش به انجام کارهای سخت دارند زندگی شادتری خواهند داشت. انتظارات شما تاثیر بزرگی روی تمایل کودک برای به چالش کشیدن خود دارد. کودک سخت کار می کند تا انتظارات را برآروده کند، البته به شرطی که این انتظارات منطقی باشند.

مطالعات نشان داده اند زمانی که والدین انتظارات آکادمیک بالا از فرزندان دارند، در نهایت بچه ها عملکرد  بهتری در مدرسه دارند و در بیشتر در تکالیف سخت دوام می آورند. انتظارات مناسب هم چنین با تاب آوری اجتماعی نیز مرتبط بوده است. اما مهم است که فراموش نکنید که نباید انتظارات کمال گرایانه از فرزند خود داشته باشید. فشار آوردن زیاد ممکن است منجر به مشکلات رفتاری در کودک شود. انتظار بیش از حد کامل بودن در کودک ریسک ابتلا به مشکلات سلامت روان را در کودک افزایش می دهد. هم چنین، کودک شما ممکن است اهدافش را رها کرده و احساس کند که فشار زیادی را به او می آورید.

  1. خود کنترلی را آموزش دهید.

ممکن است خوردن یک کلوچه اضافه، کنار گذاشتن تکالیف خانه با دوستان و افراط در تماشای تلویزیون به جای انجام وظایف لحظات لذت بخشی را برای کودک فراهم کنند. اما در دراز مدت، فقدان خودکنترل گری بیشتر آسیب می رساند. یک مطالعه ۲۰۱۴ نشان داد که افراد با خود کنترلی بیشتر خلق بهتری را گزارش می کنند. جالب اینکه، محقان یادآور می شوند افراد با خودکنترلی بیشتر خود را کمتر از دیگر افراد در موقعیت های وسوسه انگیز قرار می دهند. ذاتا آنها بلدند خود را شاد کنند. خود تنظیمی را از اوایل کودکی آموزش دهید. همزمان با آن، به او یاد دهید که اطرافش را با موضوعات وسوسه کننده پر نکند. روش هایی که می توانید به او کمک کنید عبارتند از:

  • یک سبد برای گوشی های هوشمند در آشپزخانه قرار دهید. از او بخواهید زمان انجام تکالیفش گوشی را در سبد قرار دهد و بعد به کارهاش برسد.
  • غذاهای سالم را در فریزر یا کابینت قرار دهید. اگر مقداری شکلات در خانه دارید، آنها را خارج از دسترس قرار دهید تا به سختی بتواند بردارد.
  • همه لوازم الکترونیکی را قبل از خواب در یک نقطه مشترک از خانه بگذارید. بنابراین، کودک تبلت یا گوشی را خود به تخوتخواب نمی برد.
  1. وظایفی را به او محول کنید.

کودک دوست ندارد که اکنون میز یا حال را تمیز کند. اما، مشخص کردن وظایف می تواند یک عامل کلیدی در دستیابی به شادی طولانی مدت باشد. مطالعات نشان داده اند مشخص کردن وظایف در سن ۳ تا ۴ سالگی بزرگترین پیش بین موفقیت در طولانی مدت است. همچنین، انجام وظایف تعیین شده به کودکان کمک میکند احساس نزدیکی بیشتر یا خانواده داشته باشند. این حس نزدیکی و ارتباط با خانواده به کودک کمک می کند از لحاظ ذهنی قوی بماند مخصوصا زمانی که با سختی ها مواجه می شود.

چگونه کودک شاد تربیت کنیم؟

وظایف و تکالیف هم چنین درس های زندگی بی شماری را برای کودک دارند، مانند خدمات اجتماعی و مسئولیت پذیری. هم چنین می توانند یاد بگیرند که چگونه با تکالیف خسته کننده روبرو شوند، یا اینکه قادرند حتی هنگام خستگی دوام بیاورند. مرتب کردن تختخواب یا تمیز کردن آشپزخانه به آنها حس مشارکت می دهد، و نشان می دهد که اگر چه کوچک هستند اما می توانند تغییری ایجاد کنند. تکلیف منظمی را معین کنید و از کودک انتظار داشته باشید آنها را انجام دهد.

  1. با یکدیگر شام بخورید.

زمانی که کودکان تمرینات ورزشی و بازی را انجام می دهند، دوست دارند چیزی را گاها بخورند و وعده ها را بین بازی ها صرف کنند. اما غذا خوردن در کنار هم به عنوان خانواده، یکی از بهترین کارهایی است که شما می توانید انجام دهید تا فرزندی شاد داشته باشید. یک مطالعه نشان داد که تعداد بالاتری از وعده های غذایی با خانواده با خلق مثبت در نوجوان همراه است. مطالعه دیگر نشان داد که نوجوان هایی که غذا را با خانواده می خورند دیدگاه مثبت تری به آینده دارند.

وعده های خانوادگی همچنین سلامت را ارتقا می دهند. کودکانی که با والدین خود غذا می خورند کمتر احتمال دارد دچار اضافه وزن و یا مشکلات خوردن شوند. نوجوانانی که با والدین غذا می خورند با احتمال کمتری اعتیاد به مصرف مواد پیدا می کنند یا مشکلات رفتاری نشان می دهند. اگر هر شب با یکدیگر شام نمی خورید، نگران نباشید. بیشتر مطالعات یافته اند که کودکان حتی از چند شب شام خوردن با والدین نیز سود می برند.

  1. از زیاده خواهی فرزندان اجتناب کنید.

خریدن هر هدیه ای که کودک دوست دارد یا در اختیار قرار دادن هر چیزی که می خواهد واقعا او را شاد نمی کند. در واقع، کودکان زیاده خواه ممکن است در بهزیستی روانی خود دچار مشکل شوند. مطالعات نشان داده اند که کودکانی که هر چیزی برای آنها فراهم می شود احتمال احساس پوچی را تجربه خواهند کرد. ممکن است برای تعریف تفاوت بین خواسته ها و نیازها مشکل داشته باشند و در نتیجه، ممکن است تصور کنند شادی تز چیزهای مادی نشات می گیرد.

بنابراین سعی کنید هر چیزی که کودک می خواهد را فراهم نکنید. با وجود اینکه خریدن جدیدترین گوشی هوشمند، لباس های برند و دوچرخه بهتر آنها را شاد خواهد کرد، اما در دراز مدت نتیجه خوبی نخواهد داشت. به انها فرصت دهید تا برای آنچه می خواهند هزینه کنند. زمانی قدر آنچه را دارند می دانند که برای رسیدن به آن تلاش کنند، نه اینکه راحت به دست بیاورند. بیشتر روی تجربه کردن تمرکز کنید تا وسایل. مطالعات نشان داده اند که صرف پول و وقت برای ایجاد خاطرات بسیار خوشحال کننده تر است تا خرید وسایل مختلف.

  1. با خانواده ورزش کنید.

چه در خانه از روی کلیپ ها ورزش کنید و چه به پیاده روی خانوادگی بروید، ورزش در کنار هم خانواده را شادتر میکند. یک مطالعه در سال ۲۰۱۸ نشان داد که نوع ورزش مهم نیست. ایروبیک، کششی و تعادلی یا وزنه زدن، همگی می توانند شادی را افزایش دهند. ممکن است تصور کنید نیازی به ورزش با یکدیگر نیست، چون کودک در مدرسه تمرین دارد. اما ورزش شما را شادتر می کند و والدین شادتر کودک شادتر خواهند داشت. علاوه بر اینها، فعالیت فیزیکی به شما کمک می کند که خاطرات مثبت با یکدیگر بسازید، که در واقع نیازمندی های شادمانی هستند.

  1. به بقیه کمک کنید.

مطالعات بسیاری نشان داده اند که نوع دوستی با شادی مرتبط است. در واقع، مهربان بودن با دیگران کودک شما را شادتر می کند و شادی آنها را مهربان تر. این یک چرخه مثبت است و آنها را برای زندگی شادتر و سالم تر آماده می کند. روش های زیادی وجود دارند که می توانید کودکان را در رفتارهای نوع دوستی مشارکت دهید:

  • دعوت از اعضای خانواده برای یک رفتار مهربانانه در روز، و آگاه کردن بقیه از این کارها در هنگام صرف غذا و یا دورهمی خانوادگی
  • با یک سازمان خیریه همکاری کنید و کارهای داوطلبانه را در برنامه های خود قرار دهید.
  • به صورت هفتگی مقداری پول برای کمک کردن به دیگران را در اختیار کودک قرار دهید و به او اجازه دهید خودش تصمیم بگیرد کجا آنها را خرج کند.

نویسنده: “کودکانهسایت کودکان و نوجوان

مقالات مرتبط

[shortcode_blog  title='کودک شاد' cols='2' cats='%d8%aa%d8%b1%d8%a8%db%8c%d8%aa-%da%a9%d9%88%d8%af%da%a9' postspp='4' usecarousel='1' img_popup='1' /]
صحبت با کودکان

چگونگی صحبت با کودکان ۲

 

 

در مقاله قبلی برخی نکات راجع به درست صحبت کردن با کودکان ذکر شدند. در این مقاله نیز در ادامه برخی نکات دیگر در ارتباط با درست صحبت کردن با کودکان را آورده ایم. لازم است والدین این نکات را بخوبی و با دقت بخوانند و تاثیر آنها را در ارتباط با کودکان خود ادامه مطلب

نکاتی برای شناسایی رفتارهای فرزندتان

نکاتی برای شناسایی رفتارهای فرزندتان

 

شما احتمالا شاهد بوده اید و تجربه کرده اید که در فروشگاه مواد غذایی شکسته شده باشد. از اختلالات احساسی گرفته تا رفتارهای تهاجمی، کودکان به ندرت این نوع رفتار را خود بخود از خود نشان می دهند. علت هایی برای چنین فروپاشی هایی وجود دارد و برای جلوگیری و یا حداقل محدود کردن این دوره های ناخوشایند، شناسایی علل آن می تواند مفید باشد.

چه چیزی منجر به چنین رفتاری در فرزند شما می شود؟

کلاه کارآگاهی خود را بر سر بگذارید!

یک ارزیابی مختصر می تواند به شما در تشخیص رفتارهای کودکتان کمک کند. یک عامل برانگیزاننده عاملی است که منجر به عکس العمل می شود.این خود می تواند هر چیزی از خواب ناکافی گرفته تا یک عامل محیطی مانند دما باشد. نگاهی به الگوهای رفتاری ادامه مطلب

شش نکته برای تربیت کودک خوش بین

شش نکته برای تربیت کودک خوش بین

 

آیا می دانید چگونه یک کودک خوش بین تربیت کنیم؟ مهم تر از همه، کودکانی که نیمه پرلیوان را می بینند بهتر می توانند در برابر چالش های زندگی مقابله کنند و شادتر باشند. در ادامه شش نکتهوجود دارد که به شما کمک می کندبا دیدگاهی آفتابی به زندگی بنگرید.

دلایل زیادی در ترغیب خوش بینی در کودکان ما وجود دارد از جمله آنها می توان به اثرات بادوام مثبت بر بهزیستی روانی و جسمی آنها اشاره کرد (آیا می دانستید که خوش بین ها به احتمال زیاد بیش از صد سال عمر می کنند؟) اما چطور به سوی پرورش کودک خوش بین برویم؟ شش نکته زیر برای تازه واردها پیاده کنید و نظاره گر اثرات مثبت آن در بقیه اعضای خانواده خود باشید.

  1. کمتر شکایت کنید

افسانه اغلب داد و بیداد می کند طوری که با فریاد پسران ۲ و ۴ ساله اش را از زیر باران با مراقب کودک سوار ماشین ادامه مطلب

دروغگویی کودک

گفتگو با فرزندان در مورد دروغگویی

چگونه با فرزندتان در مورد دروغگویی صحبت کنید؟

زمانی که فرزندتان به شما دروغ می گوید، آمیزه ای از هیجانات قوی را بر می انگیزد. ممکن است یکدفعه کاملا عصبانی، آزرده  و دلخور شوید. دروغ گویی برای پدر و مادر ها بشدت ناراحت کننده است زیرا پایه ها ی اعتمادی که به فرزندانمان داریم را سست می کند. بنابر این اگر واکنشی هیجانی به دروغ گویی نشان دهید قابل درک و طبیعی است- چه دروغ ساختگی و «عمدی» باشد چه ناخودآگاه- دروغ کوچکی که کودکتان به دلیل اینکه ادامه مطلب

کودک و بازی

اصول درست صحبت کردن و گوش دادن به کودک

تا می توانید با کودک خود حرف بزنید و به او گوش کنید

همانطور که می دانیم کودکان بی نظیرند. در جهت شناختن کودک خود عمل کنید، و فراموش نکنید شناسایی آنچه کودک شما را عصبانی و برافروخته می کند می تواند به شما در پیشگیری از عصبانیت و ناراحتی قبل از حادث شدن شرایط بروز این حالات کمک کند.

صحبت کردن با کودک و گوش دادن به حرفهایش می تواند به ادامه مطلب

تنبیه درست کودک

ده روش برای تربیت کودکان بدون تنبیه

 “دلیل اینکه یک کودک رفتاری خشن یا آسیب زننده دارد همواره در بی گناهی و معصومیتش نهفته است. گاهی اوقات او سرزنده و خوشحال است و برخی اوقات دیگر او باهر گونه عصبانیت و پرخاشگری، ناراحت و آشفته می شود. هر چقدر رفتار کوک مخرب تر باشد نشان دهنده اینست که بیشتر نیاز به محبت و درک از سوی شما دارد. به عبارتی دیگر، چیزهایی از قبیل بدرفتاری در کودکان وجود ندارد. در عوض،کودک ادامه مطلب

فرزندان و تربیت دردنیای امروز

فرزندان و تربیت دردنیای امروز

 

کف خانه پرورش و تربیت، عشق (میان پدر و مادر) و محبت (در محیط خانه) و نوازش (بین همه) باشد.

سقف خانه نظم و انضباط و آرامش داشته باشد. انضباط یعنی هر چیزی سر جای خودش باشد.

مفهوم برای انضباط قائل هستند که مهم ترینش: – به تأخیر انداختن لذت و پاداش

 

پذیرش مسئولیت

میل به رشد و کمال – و آزادی است. در مورد آرامش بچه باید فکر کند که اینجا تنها جایی است که وقتی می دود یا خسته می شود می تواند در آنجا راحت بخوابد. یعنی خانه باید گرم (محبت) و آرام باشد و با بکن و نکن روبرو نباشد.

چهار دیواری خانه آموزش است. یعنی وظیفه والدین این است که به فرزندان راست گفتن، خوب و مهربان بودن را در عمل و نظر یاد بدهند. در غیر این صورت، اگر والدین در بالا بایستند و فرمان بدهند (والدینی که حتی فرمان خودشان را هم نمی برند) و انتظار داشته باشند که کودکان آنها را اجرا کنند! کودکانی که آن فرمانها را نمی فهمند و نمی توانند بپذیرند و نمی پسندند، اگر آنها را اجرا کنند دچار درگیری و وارد فاز اضطراب و نگرانی می شوند و مسائل زندگی برایشان بسیار سخت و مشکل می شود.فرزندان و تربیت دردنیای امروز

بنابراین پرورش، مواظبت و مراقبت از زندگی در حال رشد است. در حالیکه تعلیم آموختن علم و فن و هنر و مهارت به کودکان است. تربیت هم گرایش به سمت ارزش های مطلق اخلاقی است. با رعایت اینها فرزندان از رضایت و امنیت و آرامش برخوردار خواهند شد. پدری و مادری دو تا گوش شنوا می خواهد نه زبان گویا. هر پدر و مادری که حرف می زند بچه اش را از پای می اندازد. قاعده تربیتی ده به یک است. به این صورت که ده تا جمله بچه می گوید؛ یک جمله پدر و مادر. وقتی بچه نوجوان می شود و با مسائل پیچیده روبرو می شود این قاعده بیست به یک می شود. یعنی روزی که شما به عنوان پدر و مادر وقتی یک جمله حرف می زنید تا نوجوان شما بیست جمله نگفته است شما حق ندارید جمله دوم را مطرح کنید. پدر و مادرهایی که اول حرف می زنند بچه ها را اول کر می کنند و بعد لال. به همین جهت است که نوجوانان با دوستانشان ده ساعت حرف برای گفتن دارند ولی با پدر و مادرشان ده ثانیه هم حرف نمی زنند چرا که این نوع بچه ها توسط پدر و مادرشان از کار افتاده اند. هیچ بچه ای نیست که نخواهد با پدر و مادرش حرف نزند و تمام وقت پدر و مادرش را نگیرد.

بنابراین وقتی بچه ها در را باز ببینند و اشتیاقی از والدینشان ببینند خوب معلوم است که ارتباطی هم برقرار می شود و گرنه راه های ارتباطی بسته می شود. بنابراین بیشتر از آنی که پدر و مادر حرف بزنند باید آنها را بشنوند تا متوجه بشوند که چه خبر است. (ای بسا با گوش کردن به صحبت های آنها پدر و مادر متوجه بشوند که چه خطراتی در سرراه آنها قرار گرفته است.) از طرف دیگر با گوش کردن به آنها کمک می شود که مشکل به وجود آمده برای خود فرزند و در ذهن خود فرزند حل بشود. ترساندن و تنبیه هرگز هرگز هرگز از کودکانمون انسان بهتری نخواهد ساخت. تنبیه تنها باعث افزایش اضطراب در کودکان است. وظیفه والدین اموختن کار خوب به کودکان است نه بازداشتن انها از کار بد.

منبع:مرکزمشاوره ستاره ایرانیان

اضطراب موقعیتی درکودکان

کمک به کودکان برای مواجهه با اضطراب موقعیتی

برای کودکان در هر سنی اضطراب می تواند بدون هیچ گونه زنگ خطری رخ دهد. معمولا کودکان نشانه های اضطراب را در مواجهه با موقعیت های جدید،هنگام ادراک درد مزمن یا هنگام ترس از جدایی بروز می دهند. ملاقات های روتین با متخصصان پزشکی، جاماندن از مدرسه یا تغییرات دیگر در جریانات روزانه کودک همه می توانند منجر به احساس اضطراب شوند. علی رغم بهترین تلاش ها برای آماده سازی کودک در مواجهه باموقعیت های جدید، آنها باز هم ممکن است وضعیت های اضطرابی خفیف، متوسط و یا حتی شدیدی را تجربه کنند. هر کودکی به روشهای گوناگون نشانه هایی از اضطراب را نشان می دهد اما معمولا

ادامه مطلب

اسباب بازی کودک و وسایل کودک اتاق بازی

پنج روش برای مدیریت وسایل و اسباب بازیهای کودک شما

کودکان می توانند بیش از حد بی نظم بوده و محیط شلوغی را برای خودشان درست کنند. ممکن است نسبت به این موضوع آگاه باشید که کودکان کمی هستند که دوست دارند منظم باشند , واقعا ذات تمیز و مرتبی داشته باشند، ولی بیشتر کودکانی که ما با آنها آشنا هستیم، کودکانی هستند که کمتر منظم هستند.

شما به عنوان یک مادر، ممکن است با مشکلاتی مواجه شده باشید در رابطه با اسباب بازی هایی که به طور نا منظم در اتاق پخش می شوند، وسایل مربوط به شهر بازی که در کف اتاق پخش می شوند، موارد و لوازم عادی که در ادامه مطلب

ژنتیک و محیط در شخصیت کودک

آیا کودکان شخصیت والدینشان را به ارث می برند؟

کودکان ویژگی های فیزیکی والدینشان را به ارث می برند، ولی دانشمندان در رابطه با به ارث بردن ویژگی های شخصیتی والدین توسط کودکان کمتر مطمئن هستند. برخی از ویژگی های شخصیتی که در کودکان ظاهر می شوند پایه ی ژنتیکی دارند، ولی در شکل گیری شخصیت چندین ژن نقش دارند. محیط نیز در شکل گیری رشد ویژگی های شخصیتی نقش دارند. با وجود اینکه ممکن است کودک شما ادامه مطلب

نکات ارتباطی برای والدین جوان

نکات ارتباطی برای والدین جوان

تبدیل شدن به پدر و مادر می تواند تاثیرات بدی روی روابط شما داشته باشد، در این مقاله راه کارهایی برای کمک به شما ارائه شده است:

تبدیل شدن به پدر و مادر  یک  اتفاق شادی بخش، شگفت آور، و گاهی خسته کننده و سخت است. با خود بهترین و بدترین ها را به همراه دارد (ممکن است در یک لحظه بهترین را تجربه کنید و لحظه ای دیگر بدترین را). برای اکثر ما، این اتفاق تجربه ایست که بیشترین تغییر در زندگی را ایجاد می کند. یکی از این تغییرات در زندگی شما به عنوان یک زوج است. گذر از جایگاه ادامه مطلب

مدیریت رفتار کودک پرخاشگر

چگونگی مدیریت رفتار کودک پرخاشگر

 

همواره یکی از شکایات رایج والدین پرخاشگری فرزندان می باشد. شما ممکن است به عنوان والدین کودک پرخاشگر بارها این جمله را  به زبان بیاورید: “من احساس می کنم مانند پدر و مادری شکست خورده هستم”. این امر خیلی اهمیتی ندارد که چرا شما به عنوان پدر و مادر در آن زمان که باید، موثر نبوده اید- آنچه که مهم تر است این است که شما در مورد این مساله چه کاری انجام داده اید. ابتدایی ترین مرحله این است که  که از الگوهایی که در طول سال ها در کودکتان ایجاد شده است آگاه باشید. از خودتان بپرسید: “من چه رفتاری می بینم ادامه مطلب

مشاوره کودک پنج ساله

روانشناسی کودک ۵ سالگی

 

 

آنچه باید در مورد کودک پنج ساله خود بدانید:

کودک در حال یادگیری درباره خودش و دنیای اطرافش است، نقش شما در کمک به پیشرفت مهارت هایی که  برای کسب موفقیت های فیزیکی، ذهنی و اجتماعی نیازدارد، کلیدی است. آیا می دانید چه کاری از شما بر می آید؟ چگونه می توانید بطور موثر با مهد یا پیش دبستانی همکاری کنید؟ و مهمتر از همه اینکه چطور متوجه می شوید که کودکتان کارش را خوب انجام می دهد یا نه؟

سلامت جسمی و مهارت های حرکتی درشت

از نظر فیزیکی، کودک پنج ساله شما نسبت به یک سال قبل تسلط بیشتری برای انجام کارها ازخود نشان می دهد. مثلا ادامه مطلب

کودک لوس

کودک لوس

 

کودک لوس

 

لوس شدن کودک به یکی از دغدغه های حوزه تربیت در خانواده ها تبدیل شده است که هر روز نیز در جامعه ما این معضل رو به افزایش است. روان شناسان اعتقاد دارند که لوس بودن و یا لوس شدن کودک یک اختلال رفتاری است که در نتیجه آن کودک نمی تواند به درستی با هم سن و سالان و یا بزرگترهای خود رفتار نموده و تعامل برقرار کند. اگر بخواهیم در مورد علل اصلی لوس شدن کودکان صحبت کنیم باید گفت که یکی از مهم ترین دلایل لوسی کودکان رفتار ضعیف و غیر قاطع والدین می باشد. در واقع این به آن معنا نیست که والیدن باید خشن باشند اما والدینی که در برابر تمامی خواسته های کودک سر تعظیم فرود می آورند و به خیال خود دارند به آن ها محبت می کنند علت اصلی لوس شدن فرزند خود هستند. می شود گفت اگر کودک احساس کند که با گریه و زاری و رفتاری این چنینی می تواند  شرایط و جو را به نفع خود تغییر دهد این به یک عادت بد در او تبدیل شده که در تمام زمان ها و هر گاه که کودک خواسته ای داشته باشد به اجرا در می آید و در این بین این والدین هستند که با رفتار خود می توانند موجب لوس شدن کودک شده و یا جلوی این امر را برای همیشه بگیرند. علت مهم دیگر در لوسی کودک را می توان تناقض در رفتار های والدین و بزرگتر ها دانست مثلا اگر کودکی یکبار با گریه و زاری نتوانست به خواسته اش برسد اما حس کند که والدین او در مقابل گریه و زاری او رفتار و واکنشی متفاوت از خود نشان می دهند در دفعه بعد روش جدیدی را برای در خواست نامعقول خود انتخاب می کند مثل فریاد زدن و یا جیغ کشیدن لذا پدر و مادر و به طور کلی بزرگترها باید در مقابل رفتارهای کودک واکنشی تقریبا مشابه و هماهنگ از خود نشان دهند.

محبت به کودک اگر به اندازه بجا و معقول باشد نه تنها کودک را لوس نمی کند بلکه به او می فهماند که والدینش او را بدون قید و شرط دوست دارند اما محبت بیش از حد بسیار خطرناک است. محبت به اندازه به این معنا نیست که تمامی خواسته های کودک اجابت شود مثلا گاهی نیاز است تا مادر به جای اینکه دست کودک را بگیرد بگذارد کودک زمین بخورد چرا که زمین خوردن است که بلند شدن را به او خواهد آموخت! پسر یا  دختر بودن فرزند تاثیری در لوس شدن او ندارد و در واقع تنها رفتارهای والدین است که سبب لوس شدن کودک خواهد شد چه کودک دختر باشد و چه پسر به خصوص در جامعه ما که پدیده تک فرزندی نیز بسیار رایج شده است.کودک لوس

تک فرزندی رابطه ای بسیار مهم با لوس شدن کودک دارد چرا که والدین در این حالات تمام توجه و محبت خود را متوجه یک نفر کرده و او در این زمینه هیچ رقیبی نمی بیند و به مرور زمان این می تواند موجب لوس شدن فرزند شده و او حس کند که هر چه بخواهد فراهم خواهد شد. در مورد تک فرزندان باید گفت والدین حتما باید محیطی را برای تعامل او فراهم کنند که بتواند موارد زیادی را از رابطه با هم سن و سالان خود یاد بگیرد، علاوه بر آن عدم برآوردن تمامی نیازهای کودک و نیز در نظر گرفتن محرومیت از خواسته ها در مقابل کارهای بد کودک بسیار مفید خواهد بود چون در این حالت کودک می فهمد که آن گونه نیست که هر چه بخواهد و هر گونه رفتار کند تمام خواسته هایش برآورده می شود. همچنین والدین باید اجازه شکست خوردن را به کودک دهند و از او انتظار برآوردن تمام کمبود ها و نقص هایی که در خود دیده اند را نداشته باشند. مثالی برای محرومیت از خواسته ها این است که مثلا اگر کودک با گوشی موبایل بازی می کند و شما برای آن وقت تعیین نموده اید که حتما نیز باید این کار را تعیین کنید اگر پس از گرفتن گوشی از کودک مثلا در وقت شام کودک گریه کرد باید برای مدتی او را از بازی محروم کرده و گوشی را به او ندهید مثلا بگویید برای ۲۴ ساعت از بازی با گوشی به خاطر رفتارت محروم شدی..راهکار قطعی در درمان اختلال لوس بودن کودکان هماهنگی والدین در رفتارها و اصلاح رفتار های خودشان است چرا که عامل اصلی آن ها هستند و لازم است تا والدین تا زمان درمان کامل این اختلال به کودک خود فرصت داده و انتظار اینکه به یکباره او اصلاح شود را نداشته باشند.

منبع:مشاوره-آنلاین.com

کودک ترسو

کودک ترسو

 

کودک ترسو

 

ترس انواع مختلفی دارد که بسیاری از افراد در جنبه های مختلف زندگی خود با آن مواجه می شوند. ترس از قرار گرفتن در یک محیط باز، ترس از قرار گرفتن در یک جمع، ترس از قرار گرفتن در محیط تاریک، ترس از برقراری ارتباط با جنس مخالف، ترس از قرار گرفتن در فضایی بسته و تنگ، ترس از سخنرانی در حضور جمع و هزاران ترس دیگر وجود دارند که بسیاری از افراد را در طول زندگی آزار می دهند. ترس تنها مختص بزرگسالان نیست بلکه در کودکان نیز می تواند به طور باورنکردنی وجود داشته باشد.

نکته بسیار مهم در مورد ترس این است که ترس فقط در صورتی که از حالت نرمال خود خارج شود ترس نامیده می شود به طور مثال اگر یک کودک از ارتفاع بالا در نوک یک قله بترسد نمی توان او را کودک ترسو نامید اما اگر ادامه مطلب

رفتار کودک

رفتار کودک

 

رفتار کودک

 

نحوه تعامل کودک با پدر و مادر و به خصوص مادر خود بسیار با اهمیت است و در واقع می توان گفت که این تنها رفتار والدین با کودک نیست که با اهمیت است بلکه رفتار کودک نیز بسیار با اهمیت بوده و به پدر و مادر کمک می کند تا بهتر او را درک نموده و بتوانند مشکلات و خواسته های او را بفهمند و در نهایت رابطه ای بهتر و مناسب تر میان آن ها شکل بگیرد. عده ای تصور می کنند که تنها آن ها باید به عنوان پدر و مادر یک کودک با او رفتار مناسبی داشته باشند اما از این نکته غافل هستند که شناخت بهتر کودک و نحوه رفتار کودک در سنین متفاوت از تولد تا ده یا پانزده سالگی می تواند کمک به سزایی به آن ها در جهت داشتن یک رابطه مستحکم و قوی و پایدار نماید. حتی کودکی با بدترین و بغرنج ترین وضعیت نیز از نظر رفتاری تا حد زیادی قابل پیش بینی خواهد بود و تنها پدر و مادر باید روانشناسی نسبتا مناسبی داشته و مطالبی که ما در اینجا ذکر می کنیم را با دقت و تامل مطالعه نمایند. کودکان در بازه های خاص زمانی رفتارهای نسبتا مشابه از نظر علم روانشناسی داشته و می توان آن ها را به چند دسته سنی تقسیم نمود.

 

کودکان شیر خوار

کودکان شیر خوار اولین گروه سنی را تشکیل می دهند. در مورد رفتار کودکان در این دوره باید اذعان داشت که والدین و مادر باید بگذارد تا کودک خود برنامه غذایی اش را تا حدی تنطیم نماید و مثلا در برابر خواسته های بیش از حد و غیر معقول او تا حدی خود را محافظت نماید و در واقع ترکیبی از خواسته های مادر و کودک به صورت تعاملی بین آن ها شکل گیرد.

 

کودکان هجده ماهه

کودک هجده ماهه از نظر رفتاری با کودک شیر خواره بسیار نزدیک است. در واقع او دوست دارد که مثلا در هنگام راه رفتن هر آن چه را که در مسیر است بگیرد و زمان برای او معنای زیادی ندارد و در واقع اگر او چیزی بخواهد آن را برای همان لحظه می خواهد. رفتار کودکان در سنین هجده ماهگی به گونه ای است که نه را به راحتی قبول نمی کنند و نه گفتن برای آن ها مقبول نیست و دوست دارند تا خواسته هایشان اجرا شود.

 

کودک بیست و یک ماهه

کودک در این سنین علاقه و نیاز دارند که هر چه می خواهند همراهشان باشد مثلا اگر وسیله و  اسباب بازی خاصی را دوست داشته باشند آن را در کنار خود نگه می دارند. رفتار کودکان در این سنین به گونه ای است که تغییر را دوست ندارند مثلا تغییر لباس می تواند برای آن ها بسیار ناخوشایند و نامطلوب باشد و یا مثلا تغییر غذا و مواردی از این قبیل.

 

کودک دو ساله

در این بازه زمانی رفتارهای کودک به شکلی است که می توان تغییرات اساسی را در آن مشاهده نمود. مثلا کودک در این سن دوست دارد تا فرمانبر و فرمانبردار خوبی بوده و به حرف های پدر و مادر خود گوش نماید و در واقع در این سنین می توان کودک را یک شنونده خوب دانست که کمتر سعی در اعمال فشار برای خواسته های خود را دارد.

 

کودک دو نیم ساله

کودک در سن دو و نیم سالگی به گونه ای رفتار می کند که می توان گفت سراسر تضاد است و فهم کودک در این سنین برای خانواده بسیار مشکل می شود. مثلا لحظه ای مادرش را می خواهد و اگر مادرش به سمت او برود بلافاصله می گوید که من پدرم را می خواهم! یا در موردی دیگر هنگام لباس پوشیدن اگر مادرش بخواهد به او کمک کند می گوید که خودم انجام دهم و نیازی به کمک ندارم و اگر مادر خواسته اش را انجام دهد به یکباره می گوید دوست دارم پدرم به من کمک کند.

 

کودک دو و نیم ساله تا سه ساله

کودک در این سن تا حدی به دوران شیر خوارگی خود برگشته و دوست دارد که رفتارهایی مانند همان سنین داشته باشد مثلا دوست دارد تا در کالسکه بخوابد و یا از پستان مادر شیر بمکد و یا از پستانک خود استفاده کند. اگر والدین در این سن رفتار کودک را بشناسند بدون نگرانی سعی می کنند تا نیاز ها و خواسته های احساسی او مانند در اغوش گرفتن و مواردی از این قبیل را به درستی پاسخ دهند.

 

کودک سه ساله

کودک در این سن از مرحله من و شما گذشته و به ما می رسد. در این سن کودک تا حد قابل ملاحظه ای منطقی خواهد شد و پدر و مادر او می توانند تا با انجام صحبت های منطقی و عاقلانه او را به انجام کاری تشویق نموده و با او را از انجام کاری باز دارند.

 

کودک سه و نیم ساله

رفتار کودک در سه و نیم سالگی به گونه ای است که او در تخیل خود بسیار سیر می کند و این مسئله جای هیچ گونه نگرانی نخواهد داشت. مثلا کودک در این سنین دوست دارد تا با دوستان خیالی خود برای مدت های طولانی بازی کند مثلا اگر پدر و مادر او کنارش نشسته باشند او شروع به غذا دادن و نوازش کردن والدین خیالی خود می نماید و اگر پدر و یا مادر او از جای خود بلند شود و برود کودک می گوید که بازی مرا خراب کردی و ممکن است بسیار ناراحت شود پس نکته مهم رفتار کودک در این سنین خیالی بودن آن است که جای هیچ گونه نگرانی نداشته و والدین باید این امر را بدانند.

 

کودک چهار ساله

رفتار کودک در سنین چهار سالگی ممکن است با مقداری سرکشی و قیدی ناپذیری همراه گردد. مثلا ممکن است که گاهی در مقابل خواسته های هر چند معقول شما مقاومت نموده و آن را انجام ندهد در مقابل می توان گفت که در این سن کودک مادر و یا ممکن است پدر خود را به عنوان یک مرجع بزرگ در ذهن خود تصور نماید و مرتبا بگوید مادرم گفته که فلان کار را بکنم و یا مادرم گفته که نباید فلان کار را انجام دهی.

 

کودک پنج تا شش ساله

کودک در سن پنج سالگی رفتاری مطیع و دوست داشتنی از خود بروز می دهد اما به طور باور نکردنی در سن شش سالگی احساساتش بر عقلش غلبه می کند. مثلا ممکن است که او مادر خود را در آغوش گرفته و بگوید تو را بیشتر از هر کسی دوست دارم اما یک دقیقه بعد از حرف او اطاعت نکرده و یا به طور مثال بگوید که مادر از تو بدم می آید و یا از تو متنفرم! بنابراین دانستن این تغییر احساسی و تضاد در سن شش سالگی در رفتار  کودکان بسیار مهم و کمک کننده خواهد بود.

 

کودک هفت ساله

کودک در این سن به گونه ای است که ممکن است تصور کند که همه حتی خانواده او با او دشمن هستند  و جسارت شش سالگی در او تبدیل به بدبینی در سن هفت سالگی می شود. او در این سن بیشتر نیمه خالی لیوان را دیده و منفی بافی کرده و تصور می کند که دیگران رفتار مناسبی با ندارند.

 

کودک هشت ساله

کودک در سن هشت سالگی تا حد زیادی عاطفی شده و به پدر و مادر خود نزدیک می شود و نیاز دارد تا مثلا به گرمی در آغوش گرفته شود. حتی ممکن است خواسته های احساسی و رفتار او در این سن مادر را کلافه نماید اما مادر باید دقت کند که این حالت گذار بوده و به زودی برطرف خواهد شد و اگر بیش از این سن طول کشید باید به فکر چاره ای برای آن بود و آن را درمان نمود.

 

کودک نه ساله

در این سن کودک تمایل بسیاری به مستقل شده دارد

 

کودک ده ساله

کودک در این سن دستورات را مو به مو و دقیق اجرا خواهند کرد

 

کودک یازده تا ۱۵ ساله

این سن آستانه بلوغ است و توجهات کودک به خانواده را تا حدی کم می کند

منبع:فارس پاتوق

عوامل موثر بر شخصیت کودک

عوامل موثر بر شخصیت کودک

 

عوامل موثر بر شخصیت کودک

 

محیط خانواده اولین و مهم ترین محیطی است که کودک شاهد روابط انسانی در آن است. تحقیقات زیادی توسط روانشناسان و جامعه شناسان در مورد تجارب سالهای اول کودکی انجام شده است. این تحقیقات نشان میدهند تجربه های کودک در سال های اول زندگی که بیشتر در خانواده اتفاق می افتد نقش سازنده و زیر بنایی در شخصیت کودک و رفتارهای بعدی او دارد.

لذا پژوهش های دامنه داری درباره اثر عوامل خانوادگی بر شخصیت و رفتار کودک صورت گرفته و عوامل چندی مشخص شده است در اینجا قصد داریم به اختصار اثر عواملی از خانواده مانند: شیوه تربیتی والدین، جایگاه سنی کودک در خانواده، تعداد اعضای خانواده، روابط فرزندان خانواده،  را بر شخصیت و رفتار کودک بررسی کنیم.

 

شیوه تربیتی والدین:

هدف والدین از تربیت کودک، آماده سازی او برای زندگی در آینده  پذیرفتن مسئولیتها و نقش های متعدد در جامعه است. شیوه های تربیتی کودکان در طی چند دهه گذشته دگرگون شده است. در گذشته انضباط سختی برای کودکان در نظر گرفته می شد، اما اکنون محور اصلی تربیت فرزندان توجه به نیازهای آنها ست و باور بزرگسالان تغییر یافته است که نیاز کودک باید برآورده شود.

در هر حال، چه والد امروزی و چه والد دیروزی، زمانی که پای تربیت فرزندش به میان می آید ، از همان شیوه تربیتی استفاده می کند که در مورد خودش اعمال شده است. چنانچه پدر و مادر به یک شیوه تربیتی، پرورش یافته باشند در انتخاب سبک تربیتی فرزند خود دچار مشکل نخواهند شد اما اگر هریک از آنها با سبک های تربیتی متفاوتی پرورش یافته باشند، در انتخاب شیوه تربیتی فرزند خود دچار اختلاف می شوند و ناچار خواهند شد که نظرات خود را در مورد تربیت فرزندشان تعدیل کنند. علم روانشناسی نیز در این میان بر شیوه تربیتی که والدین انتخاب می کنند اثر می گذارد و خود باعث دگرگونی در تربیت فرزندان شده است.

به طور کلی شیوه های پرورشی کودکان به دو گروه کلی تقسیم می شود: شیوه های مسبتدانه و شیوه های آزادمنشانه. زمانی که صحبت از شیوه تربیتی مستبدانه برای کودکان است، منظور وجود انظباط سخت از طرف والدین، پیروی بی چون و چرا از مقررات و دستورات سخت و خشک استاد و تنبیه های قهر آمیز در برابر اشتباهات کودک می شود. اما بر شیوه های تربیتی آزاد منشانه اصول برگفتگوی دوستانه، توضیح علت ها و آوردن استدلال برای رفتارها و گفتارهای کودک و همچنین تنبیهات ملایم در برابر اشتباهات کودک است. هر یک از دو گروه امکان تقسیمات فرعی بر اساس شدت و ضعف پایندی والدین به شیوه تربیتی را می توان مشاهده کرد. ممکن است والدین مستبدانه سخت گیر باشند تا اعمال محدودیت منطقی پیش روند و در والدین آزادمنشانه از یک برنامه دقیق و منسجم تا سهل انگاری به پیش روند. گروه دیگری از روانشناسان سه سبک تربیتی مستبدانه، سهل انگارانه، مقتدرانه را معرفی می کنند که با توجه به شدت و ضعف در هر سبک قبلا عنوان شده تضادی بین دو تقسیم بندی وجود ندارد.

پس شما والدین عزیز با انتخاب سبک تربیتی مناسب برای فرزندتان در شکل گیری صحیح شخصیت او در ساله ای اولیه زندگی گام موثری برداشته اید. انتظاری می رود شما جهت کنترل رفتارها و گفتارهای فرزندان نه بسیار سخت گیر، نه سهل گیر باشید بلکه با شیوه ای مقتدرانه و قاطعانه او را متوجه کنید قوانینی وجود دارد که برای شما حائز اهمیت است و او باید آنها را رعایت کند و چنانچه رعایت نکند عواقبی در انتظار اوست و در مورد بعضی فعالیت ها او می تواند خود به تنهایی تصمیم بگیرد.

 

جایگاه سنی کودک در خانواده :

اگر یک خانواده را مانند زنجیره به هم پیوسته در نظر بگیریم، هر یک از این زنجیره ها، متناسب با جایی که قرار گرفته است مسائل و مشکلات خاص خود را دارد،از فرزند اول تا آخر و حتی تک فرزند بودن. پژوهش ها ی نسبی در مورد جایگاه هر فرزند صورت گرفته است. در توضیح جایگاه سنی کودک در خانواده ، جایگاه فرزند اول، دوم ، میانه و فرزند آخر بررسی می شود و در آخر تک فرزندی نیز مورد بررسی اجمالی قرار می گیرد.

 

فرزند اول:

پژوهش ها در باره فرزند اول نتایجی به شرح زیر ارائه می کند، بزرگترین کودک خانواده در برآورده شدن خواسته های خود پافشاری و اصرار کمتری دارند. بررسی ها نشان داده است که بهره هوشی فرزندان بعد از فرزند اول بیش تر است. فرزند اول در سازگاری، به دلیل جایگاه خاص خود در خانواده مشکلاتی دارد. فرزند اول با مادر خود رابطه بسیار گرم و صمیمی دارد، اما پس از تولد دومین فرزند، از گرمی و صمیمیت این رابطه کاسته می شود. در کل می توان گفت نخستین فرزند خانواده وضع نامطلوب و دشواری دارد زیرا در سال نخست به دلیل مهر و محبت فراوان والدین معمولا فرمانراوای مطلق خانواده  است و تمام وسایل و امکانات در خدمت رفع نیازهای اوست. اما با تولد دومین فرزند، دوران فرمانروایی مطلق او یکباره به اتمام می رسد. به همین دلیل امکان اینکه فرزند اول برای پدر و مادر مشکلات فراوانی به وجود آورد زیاد است. فرزند اول مجبور است بار بی تجربگی و ناپختگی والدین را در شیوه نگهداریش تحمل کند و محکوم به نظارت و سرپرستی شدید والدین است. علاوه بر این مسئولیت نگهداری از برادران و خواهران کوچکتر نیز بر دوش فرزند اول است. زمانی که والدین فرزند اول را تحت نظارت و سرپرستی شدید قرار می دهند، به طور کلی از او شخصیتی محتاط و محافظه کار می سازند و همچنین با چنین کاری کودک فاقد اعتماد به نفس لازم برای خصوصیات رهبری است و به آسانی تحت تاثیر دیگران قرار می گیرد.از آنجایی که وقتی فرزند اول به دنیا می آید، والدین می خواهد تمام توانایی و هنر خود را در پرورش و پرستاری از کودک به کار ببرند، با نظارت و سرپرستی شدید خود ، وی را به شخصیتی وابسته تبدیل می کنند و بیش از سایر فرزندان احساس ناتوانی می کند و از طرف دیگر تجربه تلخ او از تولد فرزند دوم و از دست رفتن موقعیت فرمانروایی اش به او می آموزد که موقعیت های او در زندگی به آسانی از دست می رود و کس دیگری می تواند جای او را بگیرد به همین دلیل عموما فرزند اول پیوسته نگران است و از یک بدبینی کلی رنج می برد.

اما فرند دوم از بسیاری نگرانی ها و نابسامانی ها پدر و مادر ، بی تجربگی و نا پختگی پدر و مادر در امان است. تجربه اندوزی والدین در نگهداری فرزند اول به آنها کمک می کند تا پختگی لازم را در تربیت فرزند دوم به کار بسته و در نظارت و سرپرستی فرزند دوم زیاده روی نکنند و علاوه بر این افزایش تجربه مادر باعث می شود ارتباط او با فرزند دوم از ثبات بیشتری برخوردار باشد. در آغاز دومین سال زندگی ، فرزند دوم تلاش می کند خود را به فرزند اول برساند اما چون معمولا قادر به رقابت با فرزند اول نیست دچار احساس شکست و ناتوانی می شود. هر چند والدین برای تعلیم و تربیت کودک دوم کم تر تلاش می کنند، فرزند دوم در آزمونهای هوشی بهتر عمل می کند و معمولا فرزند دوم گشاده رو تر و شادمان تر از فرزند نخست است.

 

کودک میانه:

از سومین فرزند به بعد اما به استثنای فرزند آخر را کودک میانه می گویند. پدر و مادر اغلب به دلیل توجه خاصی که به نخستین و آخرین کودک دارند در پرورش فرزند میانه کمی غفلت می کنند. کودک میانه بر خلاف فرزند اول درگیر اثبات برتری خود بر سایر خواهران و برادران نیست، کودکان میانه به آسانی تلقین پذیر و به راحتی تحت تاثیر دیگران قرار می گیرند و توانایی چندان در تمرکز و دقت بر یک مطلب خاص ندارند.

 

آخرین فرزند:

باقی ماندن حالت های کودکانه در آخرین فرزند، آشکار است. افراد خانواده معمولا داوطلبانه، کارهای آخرین فرزند را انجام می دهند ( که خودش توانایی انجام دادن آن کارها را دارد) و این مسئله باعث لوس شدن او می شود. علاوه بر این به دلیل اینکه سنش از بقیه کمتر است احتمال اینکه وظیفه ای را به دوش او بگذارند کمتر است و همین مسئله  لوس شدن فرزند آخر را تشدید می کند و این شیوه برخورد که مسئولیت کارها را خانواده به دوش می گیرد اثر بسیار منفی در رفتار و شیوه برخورد وی با زندگی دارد. در روابط بین فرزند آخر و دیگر فرزندان، خواهران و برادران بزرگتر با ایفای نقش پدر و مادر در اطلاح رفتار وی تنبیه و تشویق می کنند و اغلب سایر خواهر و برادرها از بی ادبی و مسئولیت ناپذیری کوچکترین خواهر یا برادر خود گله مندند و کوچکترین فرزند خانواده در چنین شرایطی گاه زود رنج و جسور بار می آید و متوقع از اینکه اعضای خانواده او را کمک کنند در نتیجه چنین حالتی فرزند آخر فکر می کند کارها به خودی خود به وفق مراد وی انجام می شود و در این رابطه دیگران زحمتی نمی کشند.

 

تک فرزندی:

پژوهش ها نشان داده است که افرادی که تک فرزند خانواده هستند اغلب یکی از دو تیپ شخصیتی را شامل می شوند: ۱- تیپ بی ادب، از خود راضی، خود پسند و نامحبوب ۲- تیپ حساس و گوشه گیر که از تماس های اجتماعی گریزانند و پیوسته به دامان والدین پناه می برند. پژوهش ها تا حدودی مشخص نموده است که کودکان شیوه سازگاری با دیگران و ایجاد رابطه صمیمانه با گروه های اجتماعی را در محیط خانواده و به خصوص در روابطی که بین خود و خواهران و برادران دارند فرا می گیرند و کودک که یگانه فررند خانواده است به دلیل محدودیت از این امکان ، در فراگیری سازگاری اجتماعی با سختی روبه رو است. کودکانی که تک فرزند هستند چنانچه قبل از ورود به مدرسه هم از موقعیت ها ی مناسب برای یادگیری سازگاری اجتماعی محروم باشد به هنگام ورود به مدرسه با سایر همسالان تفاوت های بارزی دارند و دچار مشکلاتی می شوند اما اکثر تک فرزندها در طی گذر از سالهای اولیه دبستان سازگاری اجتماعی مطلوب را در ارتباط با همسالان خود فرا می گیرند.

 

تعداد اعضای خانواده:

هر خانواده ای را که در نظر بگیریم مجموعه ای از افراد است که می توانند در سنین متفاوتی از یکدیگر باشند، عده ای از آنان مذکر و عده ای مونث هستند و مهم است که برتری اعضای خانواده با جنس مذکر است یا مونث و یا دو جنس برابر هستند. هر یک از این عوامل اثر قابل توجهی بر رفتار تک تک اعضای خانواده می گذارد، علاوه بر این تعداد اعضای خانواده هم مهم می باشد، در خانواده های پر فرزند تقریبا از تمامی جهات با خانواده کم فرزند متفاوت است و این تفاوت تاثیر خود را بر تکامل شخصیتی هر یک از فرزندان به جا می گذارد. در خانواده هایی که بیشتر از ۶ فرزند دارند، والدین عموما کوشش چندانی برای تنظیم زندگی فرزندان به خرج نمی دهند و در این راه نمی توانند موفق باشند. در چنین خانواده هایی اغلب خواهر و برادرهای بزرگ جانشین پدر و مادر و نقش آنها می شوند، علاوه بر این فرزندان چنین خانواده هایی با واقع بینی و سازگاری با واقعیت های زندگی آشنا می شوند ، آنها به آسانی با تغییر نقش ، مقام و موقعیت و مسئولیت خو می گیرند.

اما در خانواده های کم فرزند اثری متفاوت بر تکامل شخصیتی کودک دارند یک خانواده کم فرزند موجب برتری های اقتصادی – اجتماعی می شود. در چنین موقعیتی توجه والدین به کودکان بیشتر شده ممکن است موجب زیاده روی کودکان در ارزشیابی و تخمین اهمیت خود شود. از جمله نکات مثبت در خانواده های کم فرزند آن است که بیشتر و بهتر می توانند به فکر آموزش و پرورش فرزندان خود باشند و هر فردی دارای فعالیت و نفش معینی می باشد.

 

روابط فرزندان خانواده:

روابطی که بین فرزندان خانواده حاکم است از جمله عوامل مهم و تاثیر گذار بر شخصیت کودک است،  از جمله عواملی که این روابط را تحت تاثیر قرار می دهد می توان به تفاوت سنی ، جنسیت و روابط میان فرزندان اشاره کرد، برای مثال واکنش پسران در برار برادرانشان عموما با واکنش آنها در برابر خواهرانشان بسیار متفاوت است. رفتار برادر بزرگتر در برابر برادر یا خواهر کوچکتر خود حالتی حمایت گرایانه و حاکی از سرپرستی دارد . اما اگر تفاوت سنی با خواهر و برادر زیاد نباشد این رفتار حمایتگرایانه مشاهده نمی شود. علاقه و محبت فراوان والدین یه یکی از فرزندان، در روابط فرزندان دیگر با وی تاثیر بسزایی دارد حتی توهم چنین حالتی( یعنی واقعا والدین فرزندی را مورد توجه قرار ندهد اما فرزندان چنین چیزی را باور داشته باشند) روابط فرزندان با او را تحت تاثیر شدید قرار میدهد. رقابت و حسادت در میان کودکان خردسال متداول است اما اگر مادر یا پدری در دوران کودکی نتوانسته باشد مشکل حسادت و رقابت میان خود با برادران و خواهران را حل کند در بزرگسالی ممکن است خودش به وجود آورنده زمینه مناسب برای دامن زدن به رقابت زیان آور بین فرزندانش باشد. تاکید بر رقابت بین فرزندان چندان درست نیست زیرا بین آنها روابط عاطفی برقرار است. پژوهش ها نشان داده است که خواهران بزرگتر به هیچ وجه حاضر نیستند راهنمایی های خواهر کوچکتر را بپذیرند و به شدت در مقابل آن مقاومت می کنند. اما همین خواهر بزرگتر،  اگر خواهر یا برادر کوچکترش دچار نگرانی یا ناراحتی شود، تمام تلاش خود را می کند تا وی را از خطرات احتمالی و نگرانی برطرف کند.

منبع:مقالات کانون مشاوران ایران